-
روابط انسان ها با یکدیگر و با محیط پیرامونی، در طول تاریخ، پیوسته تغییر کرده است. ازاین رو تحول، ویژگی جداناشدنی حیات انسان است. این تحولات به خلق و محو پدیده های مختلف اجتماعی و مناسبات میان آن ها، به عنوان موضوع علم حقوق منجر می شود. علما و اندیشمندان حقوقی با درک این وضعیت، وظیفه خود را تدوین ایده ها و نظریاتی می دانند که هرچه بهتر بر این پدیده ها انطباق داشته و به بهترین نحو با طراحی و توسل به بهترین فنون، بتواند نظم میان آن ها را توصیف و راهبری کرده یا در صورت فقدان نظم، به تنظیم مناسبات این پدیده ها کمک کند و هم زمان به افق های مطلوب پیش رو هدایت نماید.
مسائل نظری حقوق بین الملل به مثابه آوردگاه برخورد دیدگاه های متمایز در قلمرو زندگی و مناسبات انسانی، امروزه بیش از پیش محتاج هدفمندشدن و انسجام یافتن است. باید ابزارها، اسلوب و فنون حقوقی این مهم را در محتوا و روش مطالعه حقوق بین الملل دنبال کرد. بر همین اساس در این مقاله، چهار مفهوم نظریه، فرانظریه، روش و روش شناسی با هدف برداشتن قدمی ولو اندک در راستای آگاهانه کردن مبادی دانش ورزی در قلمرو مسائل پژوهشی در حقوق بین الملل مطالعه خواهد شد و به این ترتیب، اهمیت مسائل نظری و روش های نظریه پردازی حقوقی در ساحت حقوق بین الملل با تاکید بر فایده و ضرورت مطالعه چندروشی در قلمرو حقوق بین الملل، با کمک گرفتن از فن فرانظریه پردازی حقوقی بازاندیشی می شود.
کلید واژگان: نظریه, فرانظریه, روش, روش شناسی, حقوق بین المللHuman beings’ communication with each other and with the peripheral environment has been continuously changed. Hence, transformation is an indispensable feature of human life. These developments lead to the creation and elimination of various social phenomena and their relationships as the subject of science of law. By understanding this, legal scholars are committed to formulate ideas and theories that best fit these phenomena and by designing and resorting to the best techniques, in the best way, to describe and guide the order among them or, in the absence of such an order, to help regulate the relationships of these phenomena and at the same time direct them to the desired horizons ahead.
The theoretical issues of international law as the battlefield for encountering of different views, require more intelligence and coherency. Tools, methods and techniques of these characteristics should be followed in the content and method of studying international law. Accordingly, in this paper, the four concepts of theory, meta-theory, method and methodology with the aim of taking a small step towards the consciousness of scholarship in the field of research in international law will be studied, and thus the importance of theoretical and methods of legal theorization in the field of international law, with emphasis on the usefulness and necessity of studying multi-methods in the field, are redefined with the help of technique of legal meta-theory.Keywords: Theory, Meta-Theory, Method, Methodology, International Law -
One of the most important epistemological challenges of international law to answer the question: Is international law really a Science? It is an issue that has never been addressed in jurisprudence and has been neglected, in view of the fact that law philosophers efforts have basically been made to prove legal aspects of International Law. Current vacancy has made the writer analyze the theoretical and scientific structures of International Law in light of philosophy of science developments. By describing demarcation standards of science from non science has been referred to logic of causal based. Meaning based and reason based explanations; in so that empirical international law uses the same causal explanation patterns that a science such as physics and analytic methodology is usable in the same proportion that International Law is loyal to experiment. Nevertheless, similarity of explanation patterns and methodology styles shouldn’t be ignored from the epistemological differences of International Law. In addition to causal explanation logic, reason based explanation pattern is needed to justify and obtain optimum understanding of legal phenomena. These different explanation patterns proposes a methodological variety that we don’t suffice verifiable and falsifiable methodologies in the format of unity of methodology, nevertheless methodological pluralistic is a must that progressive and developing science of international law is intensive need of it.Keywords: International Law, Methodology, Epistemology, Reason, Pluralism
-
موازین بین المللی ناظر بر حوزه خانواده از منظر چند شاخه حقوقی مشتمل بر رشته های حقوق خصوصی، حقوق بین الملل عمومی، حقوق بین الملل خصوصی و حقوق بین الملل بشر قابل مطالعه است. به رغم تصور اولیه مبنی بر تحدید موازین مربوط به خانواده در چارچوب حریم خصوصی شهروندان، باید گفت حوزه مزبور متضمن موضوعات متنوعی است که با نظم و امنیت عمومی و اخلاق و سلامت همگانی در ارتباط است که ممکن است در سطح ملی یا منطقه ای پیامدهای متنوعی را به بار آورد. کشورهای حاشیه خلیج فارس نسبت به موازین بین المللی تثبیت شده یا در حال شکل گیری حقوق خانواده کنش ها و واکنش هایی داشته و دارند که به ویژه در عرصه ی نهادهای زیر مجموعه ی سازمان ملل یا سازمان همکاری اسلامی یا در تعامل با سازمان های غیردولتی بین المللی جلوه های متنوعی به خود گرفته است. در مقاله حاضر ضمن تمرکز بر تحرکات کشورهای حاشیه خلیج فارس در تعاملات ذی ربط با سازمان ملل و بیان مصادیق مهم مطرح، به واکاوی این پرسش می پردازد که آیا رویکرد کشورهای مذکور در این عرصه منسجم و هماهنگ بوده یا به تنوع در رویکرد دچار است؟ به علاوه این رویکرد واحد یا متنوع در برابر موازین بین المللی خانواده چه پیامدهایی بر صلح و امنیت منطقه ای در بر دارد؟ به این منظور اسناد بین المللی ذی ربط از منظر حقوق بین الملل عمومی و حقوق بین الملل بشر تحلیل شده است تا از این طریق پیامدهای اقدامات کشورهای مزبور در این عرصه بر صلح وامنیت منطقه ای کاویده شود، و پیشنهادهای نظری و کاربردی برای نهادهای مسوول در جمهوری اسلامی ایران نیز ارائه شود.کلید واژگان: خانواده, موازین بین المللی, کشورهای حاشیه خلیج فارس, صلح و امنیت, سازمان مللInternational Instruments on Family can be studied within various fields including Private law, Public International law, Private International law and International Human Rights Law. Although, at the first glance, it seems family instruments are just related to privacy of citizens, it covers different themes associated with public order, security, morals and well being of community which have effective outcomes at national and international level. The Persian Gulf countries have interactions with international human rights mechanisms. The main question of this paper is whether the approach of Persian Gulf Countries toward international family instruments is similar and cohesive or they have adopted different and contradictory approaches and what is the impact of their united or divergent approach on regional peace and security. The methodology of this paper is to analyze International family Instruments from public international law and international human rights law perspectives. The paper will be concluded with some theoretical and practical suggestions and recommendations for the policy makers and related authorities of Islamic Republic of Iran.Keywords: Family Law, International Instruments, Persian Gulf Countries, Regional Peace, Security
-
نقض های شدید حقوق بشردوستانه یکی از موارد صلاحیت موضوعی دادگاه های کیفری بین المللی است. علی رغم عدم اشاره به حقوق بشر در اسناد حقوق بین الملل بشردوستانه،اما در اساسنامه های دیوان های کیفری بین المللی با تاثیرات متعدد حقوق بشر و حقوق بین الملل بشردوستانه بر یکدیگر مواجه می شویم. پرسش اصلی در تحقیق حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، این است که با توجه به رویه دادگاه های کیفری بین المللی، تاثیرگذاری متقابل حقوق بین الملل بشردوستانه و حقوق بین الملل بشر چیست؟فرضیه تحقیق حاضر آن است که قواعد حقوق بشر مانند حق بر دادرسی عادلانه برای مرتکبین جنایات بین المللی،شاهدین و بزه دیدگان و عدم مدنظر قرار دادن مصونیت مقامات دولتی متهم در رسیدگی های کیفری بین المللی رسوخ پیدا کرده است. از سوی دیگر،حقوق بشر و حقوق بشردوستانه در یک نقطه تحت عنوان انسانی بودن با یکدیگر تلاقی می نمایند.کلید واژگان: دیوان کیفری بین المللی, دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق, دیوان کیفری بین المللی برای رواندا, حقوق بشر و حقوق بشردوستانهSevere breaches of humanitarian law are one of the jurisdictional of international criminal tribunals ratione materiae. On the other hand, although the four 1949 Geneva Conventions and their additional protocols do not explicitly refer to human rights because refer to the situation of armed conflicts, but in the statutes of the international criminal tribunals, whether the International Criminal Court or ICTY or ICTR, The multiple effects of human rights and international humanitarian law are dealt with each other. In cases such as Prosecutor v. Kronjlak (2002) in the International Criminal Court for the former Yugoslavia, the relationship between international humanitarian law and human rights has been pointed out. The main question that has been done in this research in a descriptive-analytical methodology , according to the practice of international criminal courts, what is the mutual influence of international humanitarian law and international human rights? The result of the current research is that the rules of human rights, such as the right to a fair trial for perpetrators of international crimes, witnesses and victims, and not considering the immunity of accused government have penetrated into officials in international criminal proceedings. On the other hand, human rights and international humanitarian law collide with each other in one point “ humanity “ .Keywords: International Criminal Court, International Criminal Tribunal For Former Yugoslavia, International Criminal Tribunal For Rwanda, Impact Of Human Rights, Impact Of Humanitarian Law
-
قانون گذاری سنگ بنای نظام های حقوقی است و تمامی این نظام ها از چنین کارکردی به اقتضای ساختار و مختصات خود برخوردارند. در این زمینه، حقوق بین الملل برخلاف نظام های حقوقی داخلی، به دلایلی چون تاثیر عوامل غیرحقوقی چندان منظم عمل نمی کند و می توان هرگونه اقدام اعضای جامعه بین المللی در جهت ایجاد حقوق را خلق قواعد حقوقی بین المللی یا قانون سازی بین المللی دانست. بنابراین، همه کنش گران بین المللی، به کمک ابزارها و منابع سخت و نرم حقوق بین الملل، در این فرایند مشارکت می نمایند. در این میان، منابع سنتی حقوق بین الملل، عرف و معاهده، از جایگاهی ویژه برخوردارند. عمر دیرپای این دو منبع به زمان تشکیل جامعه جهانی بازمی گردد و همچنان دولت ها برای ایجاد قواعد لازم الاجرا از آنها بهره می برند. پرسش اصلی این است که چگونه این منابع سنتی از گذشته تاکنون در فرایند قانون سازی بین المللی مشارکت داشته اند؟ مطابق فرضیه، با ابتنای بر روش توصیفی-تحلیلی، این منابع به شکلی خودخواسته و غیرتحمیلی، اما متفاوت، نیازهای واضعان خود را مرتفع می سازند و همین، رمز بقای آنها در درازای تاریخ است. نوشتار حاضر، هم سو با فرضیه پژوهش، درمی یابد درحالی که قانون سازی عرفی، به عنوان یک حرکت جمعی، عمدتا خودجوش، ضمنی، تدریجی و غیرعامدانه است، خلق معاهداتی قواعد حقوقی، به عنوان نماد فردگرایی یا خاص نگری در جامعه بین المللی، اغلب دفعی، صریح، یکباره و عامدانه رقم می خورد.
کلید واژگان: خلق قواعد حقوقی بین المللی, قانون سازی بین المللی, عرف, معاهده, منابع حقوق بین المللیLegislation forms the bedrock of all legal systems, and each system operates according to its distinct structure, characteristics, and conditions. International law, unlike domestic legal systems, does not exhibit the same degree of systematic operation in this regard; non-legal issues e.g. political factors may significantly infiltrate the process of international regulation. Broadly construed, not only states but all actors within the international community engage in international law-making, utilizing both hard and soft law sources. Among these, the traditional sources of international law, custom and treaty, occupy a distinct and unique role. The central question of this study is how these sources have actively participated in the international law-making process from historical times to the present day. According to the hypothesis of this research, employing a descriptive-analytical methodology, these two sources, in a voluntary and non-coercive yet divergent manner, fulfill the needs of their creators. This study finds that while customary international law, as a collective endeavor, evolves spontaneously, implicitly, gradually, and sometimes even inadvertently, the formulation of legal norms through treaties, representing a form of individualism or particularism within the international community, transpires abruptly, explicitly, uniformly, and with deliberate intent.
Keywords: International Law-Making, International Law-Creation, Custom, Treaty, Sources Of International Law -
شناخت روشمند پویایی و ایستایی پدیدارهای چندساحتی حقوقی در گستره های فردی و جهانی، مستلزم قبض و بسط چارچوب های مفهومی و فائق آمدن بر تنگ نظری های معرفت شناختی نو و کهنی است که بر منطق تحلیلی و تجویزی و ساحت های هستی شناختی و معرفت شناختی دانش بالنده حقوق بین الملل و روش شناسی تکثرگرای آن سایه افکنده و آن را تا سرحد مجموعه ای از قواعد (پراگماتیسم فلسفی) و یا به منزله پدیدارشناسی اراده دولت (پوزیتیویسم حقوقی) فروکاسته است. فایق آمدن بر این وضعیت، درگرو اتخاذ منطق تحلیلی نوینی با عنوان نظریه عمومی سیستم-هاست که در این مقاله، وجوه و جنبه هایی از آن بر معرفت و نظام حقوقی بین المللی تطبیق داده شده است. نظر به اینکه کاربست رویکرد سیستمی در حوزه ناآزموده حقوق بین الملل، با مناقشات هستی شناختی، تعارض های معرفت شناختی و چالش های روش شناختی همراه است؛ با این حال اقتضائات معرفت شناختی ایجاب می نماید در راستای بازاندیشی قابلیت های تبیین سیستمی حقوق بین الملل، جایگاه و منزلت این گستره معرفتی در سامانه عمومی دانش بشری ترسیم شود؛ به گونه ای که بتوان مرزهای معرفتی و دامنه منطق تحلیلی و تجویزی آن را از دانش های هم سنخ، همچون روابط بین الملل و علوم ناهم سنخ بازشناسی نمود. به همین منظور حقوق بین الملل را یک «کل ارگانیک تحلیلی و کنشی» انگاشته و در سطح تحلیل نخست که ناظر به ساحت شناختاری و ساختار نظری حوزه معرفتی حقوق بین الملل است، ابعاد تئوریک و به سخن دیگر، روش شناسی، الگوهای تبیین، منطق حقوقی، زبان حقوقی و فرایندهای نظریه پردازی و آزمون گزاره ها و نظریه حقوقی بررسی و تحلیل خواهد شد. در سطح تحلیل دوم که هدف آن تبیین ساحت هستی شناختی حقوق بین الملل است، وجه کنشی سیستم حقوقی بین المللی که ترکیبی قوام یافته از نهاد، هنجار، آیین و سازوکار است، در چارچوب الگوهای تعامل بیرونی، درونی و مرزی روش تحلیل سیستمی بررسی خواهد گردید.
کلید واژگان: حقوق و روابط بین الملل, رویکرد سیستمی, هنجار, نهاد, تقلیل گرایی, عقلانیت انتقادی, پوزیتویسم منطقیDisciplined Survey of Multidimensional Phenomena Such As World-Wide Legal Phenomena, Calls for The Extension of Conceptual framework and To overcomes Epistemological /Methodological Dogmatism of International Law and Its Analytic /Imperative Logic, Prevails On Ontological / Epistemological Aspects of The Progressive Science of International Law and Its Pluralistic Methodology that has Reduced to the Collection of Non Sanction rules, and So It has Modified To Phenomenology of States Will. Regardless of The Fact, The Application of Systemic Approach to Untested International Law Domain, Per se, Is Faced To Various Epistemological / Ontological Controversies and Methodological Challenges, However Epistemological Prerequisites Calls for In Regard to Rethinking Capacities of Systemic Explanation of International Law, Its Status and Its Place Draws In The General System of Science So That Publicists Can Distinguish Its Analytic And Imperative Logic of International Law From Homogeneous / Heterogeneous Sciences. To This Purpose, It Supposes That International Law Is Organic Totality (Wholeness) and On The basis of Systemic Analysis, International Law Is Analytic and Interactive System. In the First Level of Analysis That Concerning To Theoretical and Scientific structures of International Legal Science Will be Explained And Analyzed The Methodology, Patterns of Explanation, Legal Language, Making Theory Process, testing Theory, and In The Second Level of Analysis That Its Aim To Explain The Ontological Dimension of International Law It Will Be Analyzed Interactive Modes Of International legal System Which Is constituent Synthesis of Legal Institutions, Norms, Styles, Procedures and Mechanisms That Will Be Studied In External – Internal /Boundary Patterns of InteractionKeywords: International law, Relations, Systemic Approach, Norms, Institution, Mechanism, Reductionism, Critical Rationalism -
تجربیات تلخی که جامعه جهانی در خلال جنگ ها پشت سر گذاشته، موجب ارتقاء جایگاه محیط زیست در حقوق مخاصمات مسلحانه شده، به نحوی که می توان هنجارهای آن را در زمره عرف بین الملل و قواعد آمره با اثر ارگا اومنس قرار داد. از همین رو پژوهش حاضر در صدد است با توجه به موقعیت استراتژیک منطقه خلیج فارس و تجارب ناشی از دو جنگی که در منطقه به وقوع پیوسته، بویژه جنگ دوم خلیج فارس (1990-1991) و تبعات زیست محیطی آن، با بررسی قواعد حقوقی موجود در زمان جنگ دوم و نیز قواعدی که پس از آن تدوین گشته به رویکرد حقوقی جدیدی برسد، تا در صورت وقوع جنگی احتمالی در منطقه خلیج فارس و یا در سایر مناطق دنیا در پرتو آن رویکرد آسیب های زیست محیطی ناشی از مخاصمات مسلحانه را به حداقل رساند.
کلید واژگان: حقوق محیط زیست, جنگ دوم خلیج فارس, قواعد آمره, آلودگیIntroductionWar as an inevitable fact in international relations that has always imposed itself without limitation to governments in conflict, has its own consequences, and by occurring war, valid regulations in the time of peace may lose their legitimacy and rights of war has been replaced with it, except regulations which are considered as jus cogens simultaneously in peacetime and wartime. Therefore, since international law cannot prevent the outbreak of war, it strives to establish a safe world by formulating regulations. Meanwhile, environment protection in war and peace is one of the issues that has been noticed in international law, because human understand that human life depends on environment and planet earth is the only habitable planet. Hence, international community considers the importance of environment, and considers war as an inevitable fact and tries to decrease damages that are inflicted to environment among wars by law regulation.MethodologyThe research methodology adopted is descriptive – analytic method and data gathering procedure is library research in legal principles and practices based on the extraction of resources from international documents, conclusions and legal analysis of international conflicts, in particular regional conflicts, which provides to reach to accurate results about Persian Gulf.Results And DiscussionThe international community terrible ordeals in wars have promoted the place of environment in the law of armed conflicts, in a way that its norms can be placed in customary international law and jus cogens with erga omnes effects. Therefore, because governments duties are recognized in environment protection in armed conflicts in the frame of customary international law and jus cogens with erga omnes, we hope if a war happens in Persian Gulf region or in other place, the negative environment effects of war is reduced by following the mentioned regulations. With regard to the strategic status of the Persian Gulf and previous experiences of two wars in the region, in particular, the Second Gulf War (1990-1991), and its environmental effects, and evaluation of the current regulations in the course of the Second War, this study attempts to reach a new legal approach to reduce environmental damages of armed war in Persian Gulf region and in other regions.ConclusionBy developing environmental issues in recent years beside of the necessity of having healthy and immune environment (Principle 1 of Stockholm Declaration, 1972) which is expounded as one of the principles in third-generation human rights and which is in the frame of jus cogens the necessity of protecting environment in war time has been emphasized.Keywords: Environmental Law, the Second Gulf War, Jus cogens, Pollution -
چالش و تمایز میان حقوق ایران و حقوق بین الملل یکی از موضوعات بحث برانگیز، چه در سطح حقوق داخلی و چه در سطح حقوق بین الملل، بوده است. این اختلاف نه تنها مربوط به مبانی نظری- فکری می باشد، بلکه گاهی الحاق و اجرای تعهدات بین المللی با بازدارنده های متعدد و متنوعی مواجه است و همین مسئله تاثیر گذاری اسناد بین المللی را در سطح داخلی با مشکل روبرو می کند. معمولا مسئله الحاق یا اجرای تعهدات ناشی از الحاق به اسناد بین المللی، به خصوص در اسناد حقوق بشری، با موضع گیری کشورهای اسلامی ازجمله ایران مواجه است. در حقوق ایران، هرچند در زمینه تحلیل ماهیت اسناد حقوق بشری انتقادات موجهی وجود دارد، به منظور به حداقل رساندن این چالش ها، لازم است به آن ها از دیدگاه حقوق بین الملل نیز پرداخته شود و مطالعه ای تطبیقی میان دیدگاه حقوق بین الملل و حقوق داخلی در این خصوص صورت گیرد. این مقاله با استناد به کنوانسیون های بین المللی، گزارش های نهادهای نظارتی حقوق بشر، نظریه های مشورتی مربوطه و حسب مورد آرای محاکم بین المللی چالش های موجود را از منظر حقوق بین الملل طبقه بندی و تحلیل می کند و نتیجه می گیرد که اتخاذ حق شرط، یکی از راه حل های نظام حقوق بین الملل در مشارکت حداکثری کشورها در تعاملات بین المللی است، اما حق شرط مشروع دارای ویژگی هایی است که از منظر کشورهای عضو نباید مغفول بماند. این کشورها ازجمله ایران مکلف اند با رعایت قواعد مربوط به حق شرط، نه تنها فلسفه وجودی اسناد را حفظ کنند، بلکه زمینه حفظ نظم بین المللی را نیز فراهم آورند. از طرف دیگر، نظام حقوق بین الملل در زمان تدوین اسناد ناگزیر است در راستای فراهم ساختن زمینه بومی سازی و امکان اجرای اسناد در حقوق داخلی گام بردارد.کلید واژگان: تعهدات بین المللی دولت, دیدگاه بین المللی, کنوانسیون های بین المللی, نظام حقوقی ایرانThe challenge between international law and the Iranian legal system has always been a controversial issue, either at domestic or international level. These challenges not only are related to the ideological and theoretical differences, but also the incorporation and implementation of international obligations (from the practical perspective) have always been faced with various difficulties. An analysis of the rules on the incorporation of international law in the Iranian law, along with the status of international law within the Iranian law show that only a limited direct use can be made of international law in Iran. Consequently, this issue has influenced the practical impact of international conventions at domestic level. This is the case, particularly, when the human rights treaties deal with issues such as the rights of women, sexual crimes, etc. While to date, much research has been conducted to criticize the human rights instruments, very limited research has addressed this issue from the international legal perspective. To provide a proper basis for dialogue and discussion and in order to minimize the gap between the both systems, it is necessary to analyze these challenges from the perspective of international law as well. To hold a fair discussion, it is crucial to know how the international community perceives Irans incorporation of international treaties or Irans violation of international obligations. It also brings great opportunity for Iranian researchers to convey appropriate responses and reasonable arguments for the international community regarding Irans international obligations. Therefore, by applying descriptive and analytical methodology and thorough analyzing international treaties, reports of monitoring bodies of the UN and other relative sources, this paper categorizes and analyzes the different challenges between the Iranian legal system and international law regarding this issue. In doing so, this paper discusses that the reservation is one of the solutions of the international community to provide the maximum countries contribution in international law. However, based on the Vienna Convention on the Law of Treaties (VCLT), an appropriate reservation should fulfill some requirements which maintain the identity of treaties itself and also preserve the international order as well. In addition, the international community, when making international treaties, has to consider the cultural, political and religious context leading to the localization of human rights and consequently practical implementation of treaties at domestic level. Therefore, while maintaining the principle of sovereignty of each country, it assures the participation of the majority of countries with different cultural and religious backgrounds in international law.Keywords: Iranian Legal System, International treaties, international obligation, international perspective
-
روش شناسی حقوقی علمی است که از «شکل حقوق» سخن می گوید و به «ماهیت» آن کاری ندارد. ازاین رو «مکانیک حقوق» یعنی مجموعه نیروهایی را که در شکل گیری و رشد و تحول حقوق دارای سهمی موثر دارند بررسی و تشریح می کند.
روش شناسی به همان اندازه که به روش های عملی مجالس قانونگذاری منعطف است، به روش های مورد عمل محاکم و مراجع اداری نیز توجه کامل دارد. اصولا روش شناسی به تمامی آنچه به راه حل مسائل کمک کند علاقه مند است. بنابراین، به خود مسائل و راه حل ها اعتنا ندارد، بلکه به عوامل موثر در شناخت مسائل و راه حل ها متوجه است.
در دوران حاضر که هر جامعه با زیادت، بی ثباتی و گاه تناقض قواعد و مقررات حقوقی روبه روست، و مشکلات فنی و اجتماعی ناشی از تفسیر نظام های مختلف حقوقی اعم از بین المللی و ملی همچنان برجاست، شناسایی و اجرای روش های «حقوق» بسیار ضروری است. این روش ها در تشخیص حد و حدود دعاوی و استنباط راه حل ها و چگونگی اقامه دلایل طرف های دعوا، شیوه مذاکره شاغلان حرفه ای حقوقی و نحوه تنظیم یا انعقاد قراردادها از اهمیت فراوان برخوردارند. در پهنه گسترده حقوق بین الملل نیز دیری است که قواعد و مقررات حقوقی دچار تورمی افسارگسیخته شده است. در چنین وضع و حالی به همان اندازه که حوزه های مختلف اجتماعی با «حقوق» به نظم کشیده شده و در نتیجه، قواعد بی شماری پدید آمده است، حجم آرا، نظرها و ارزیابی های علمی نیز بسیار بالا رفته است. ازاین رو پرداختن به این روش ها از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.
در قلمرو روش شناسی حقوقی، ایرینگ، پورتالیس، ژنی، دموگ، کلا طلایه داران این علم به شمار می آیند. نیز آثار علمی کاستبرگ، برژل، مارتن، بوس، کورتن که در چند دهه اخیر نگاشته شده اند از رشد و توسعه این شاخه علمی در قلمرو حقوق بین الملل خبر می دهند. در ایران تا کنون درباره روش شناسی حقوقی، تحقیقی جدی به عمل نیامده است. به نظر می رسد که کتاب سیری در منظومه حقوق بین الملل تا حدودی این خلا را پر کرده باشد. این مقاله خواهد کوشید این کتاب را که در هفت فصل تدوین شده است به طور مختصر تحلیل کند.
کلید واژگان: روش شناسی حقوقی, روش, حقوق بین المللLegal methodology is formal and has nothing to do with the substance. Legal methodology devotes as much to the practical methods implemented in the legislative assemblies as to those specific to administrative authorities. It devotes itself to all that is useful to the solution of legal problems. So, it pays no attention to problems and solutions; but focuses on ways to identify problems and to find solutions. Never more than this time of complex, ephemeral and often contradictory overregulation, of technical and social upheavals arising out of interpretation of various legal systems, national and international, the identification and the application of the methods of law appear to be so essential. They are indispensable to the determination and resolution of disputes, to the arguments of the parties to the trial, to the negotiation and the conclusion of contracts by the practitioners. Even more, in international law there has been some legislative inflation: more and more social areas are governed by the law, more and more rules are issued, judgments, commentaries and scientific studies are multiplying.
Ihering, Portalis, Geny, Demogue were the great precursors of legal methodology recent works by Castberg, Bergel, Maarten, Bos, Corten, testify to the development of this particular discipline. In our country, Iran, this branch of legal research is not sufficiently studied. It seems to us that the work of Prof. Hedayatollah Falsafi, written in seven chapters has to some extent filled this gap.
In this article we will try to briefly analyze this work.Keywords: Legal Methodology, Method, International Law -
با اعمال رویکردها و مکاتب مختلف حقوقی با مباحث پیچیده ای در حوزه های مختلف حقوق مواجه می شویم که ریشه در مبانی حقوق دارند. اهمیت مسئله هنگامی بیشتر می شود که در حل مصادیق و مسائل عملی مختلف نیز با این مسئله مواجه می شویم تا حدی که اعمال تئوری های مختلف منجر به حصول نتایج مختلف حقوقی می شود.
در این نوشتار به دو مکتب حقوقی فلسفی پرداخته می شود که اعمال هریک از آنها منجر به تفاوت استنتاجی موثر در درک مصادیق حقوقی می گردد. مکتب اول مکتب نسبتا جدید پست مدرنیسم است که مبانی آن به صورت انتقادی در کنار مبانی مکتب سنتی پوزیتیویسم حقوقی قرار داده می شود. مبنای شناخت پست مدرنیست ها، استدراکات ذهنی انسانی است حال آنکه مبنای شناخت پوزیتیویست های حقوقی نوعی تکیه بر تجربه باتوجه به اراده کشورهاست.
هر مکتب متدولوژی خاص خود را دارد که درک آنها در تصمیم گیری های حقوقی موثر است. درعمل معمولا در تصمیم گیری های حقوقی درخصوص مصادیق عملی حقوقی به نوعی شاهد تعارض و تداخل این دو مکتب می باشیم. در این نوشتار تلاش شده تا با نقدی مبتنی بر مبانی تا حدودی نسبت به این مسئله احاطه پیدا شود.کلید واژگان: پست مدرنیسم, پوزیتیویسم حقوقی, اراده گرایی, قاعده مبنایی (اعظم), هرمنوتیکInternational law contains many tensions based on diverse theoretical approaches that make international law their home. The way in which these approaches respond to specific legal questions create further tensions.
In this context there are two basic schools in international law that make different ways of cognition about international facts, the novel theory of post modernism and the traditional legal-positivism theory. The consequences of adopting each theory can have influences over the answers for different questions. Postmodernism is based on cognition whereas legal positivism is based on some kind of experience which pertains to state will and “GRUND NORM”. Each school has its own methodology so that it is very fruitful to understand the effects of each school on an international law decisions. These two approaches can also interfere with each other.Keywords: postmodernism, legal positivism, Voluntarism, Grand Norm, Hermeneutic
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر