به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۸۲۲ عنوان مطلب
|
  • دکترقهرمان شیری
    «آینه های دردار» (1371)، پس از انتشار، واکنش های مختلفی در میان مولفان و منتقدان برانگیخت. سویه ای از این واکنش ها، متعلق به کسانی بود که صرفا به ایرادگیری و انکار ارزش های اثر پرداختند تا به آن حد که گویی در کل اثر، حتی یک نکته مثبت هم وجود نداشته است؛نقد درویشیان، براهنی و مهدی قریب از این دسته است اما البته با تفاوت هایی. براهنی با محمل تراشی از تئوری های رمان، استدلال گرانه نقد می کند و گاه به جنبه های مثبت هم اشارات کوتاهی دارد ولی مثل همیشه، کشدار و پر طول و تفصیل می نویسد. نقد درویشیان، با ایده های ایده آلیستی و ایدئولوژیک نوشته شده است و به طور تمام عیار، متکی بر وسواس های سیاسی در محتویات و وفاداری به معیارهای سنتی در داستان نویسی است و به همین سبب، توام با عصبانیت و تعصب است. در این میان لحن قریب، اگر چه بسیار آرام وتوام با انعطاف است، استدلال ها و استنادات او عمق چندانی ندارد و اغلب آنها را می توان به سادگی رد کرد. در سویه دیگر، موافقان و معتقدان به گلشیری قرار دارند که سبک داستان نوسی او را در مجموع، برخوردار از بدعت و بارآوری بسیار و سازه های ساختاری آن را نیز مطلوب و مبرا از هرگونه عیب قلمداد می کنند و در این میان، آینه های دردار نیز نمونه کامل عیاری از نمط عالی داستان نویسی محسوب می شود که «حرمت ریشه ها» را «در آینه خلق هنری «پاس داشته است. اما مخالفان بر این باور هستند که آینه های دردار، تصویری «مجازی «و «مغشوش و مخدوش «از ما ارائه می دهد. نقد فرج سرکوهی، و شهریار وقفی پور، نمونه ای از این نقدهای مثبت است.
    کلید واژگان: آینه های دردار, گلشیری, نقد, داستان فارسی
    Dr Ghahreman Shiri
    After its publication, "Mirrors With Doors" (1371) aroused different reactions from writers and critics. Some of these reactions came from those who just settled to criticize and deny the work's values to the extent that as if there is no positive point in the whole work. Darvishiyan, Barahani and Gharib are among these critics. Drawing on the theories of novel, Barahani criticizes reasonably and sometimes has some quick references to the positive aspects. Darvishiyan's criticizes ideologically and idealistically and relies heavily on political obsessions regarding content and on loyalty to traditional criteria in story writing, hence prejudiced and fanatical. Although Gharib's tone is mild and flexible, his reasoning is shallow. Supporters of Gholshiri, such as Faraj Sarekoohi and Shahriyar Vaghfipoors, on the other hand, recognize his style as innovative and flawless in structure, and consider "Mirrors With Doors" as a perfect example of story writing. The opposing critics believe that it presents an "unreal" and "confused" image of us
    Keywords: Mirrors With Doors, Golshiri, Criticism, Persian stories
  • سیاوش گلشیری *
    اصطلاح «پست مدرنیسم» اگر چه امروز در ایران از طرف نویسندگان و حتی منتقدان بارها و بارها بکاربرده می شود، اما به علت عدم آشنایی با خاست گاه ها، اصول و مولفه های این نوع ادبی، قائل بودن به چنین جریانی را در ادبیات داستانی ایران همواره با تردید هم راه می سازد. این که چه خصایصی را می توان به عنوان مبنا جهت قیاس مولفه ها مدنظر قرار داد و آیا آن ویژگی ها تنها به جهت اقتباس از شیوه های جهانی صورت یافته است، به همراه این مساله که این متون به همان اندازه شالوده شکنانه بودنشان آیا به گذشته و امکانات بومی زبان فارسی پایبند بوده است، از مهم ترین پرسش هایی است که این تحقیق با بررسی و تحلیل برخی از آثار هوشنگ گلشیری چون داستان های کوتاه «شب شک»، «مردی با کراوات سرخ»، «عکسی برای قاب عکس خالی من»، «معصوم اول»، «زندانی باغان» و داستان های بلند و رمان های «شازده احتجاب»، «کریستین و کید» و «آیینه های دردار» در نظر دارد پاسخ گوی آن ها باشد.
    کلید واژگان: پست مدرنیسم, ادبیات داستانی, هوشنگ گلشیری
    Siavoush Golshiri *
    Although the term postmodernism is repeatedly used by the writers and even critics in Iran however due to the unfamiliarity as to its true origins, principles and features of this literary genre, believing in such a movement in fiction in this country is always discernible. As to descry certain features as a basis according to which one can determine whether a work is postmodern or not and whether those features were adopted merely as a universal model together with the question whether these texts to the same measure that they are deconstructive, do they remain fiddle to the endemic possibilities of Farsi language and its past, are among the main questions this research and analysis is aimed at answering.
    The following works of Hooshang Golshiri short stories such as ”the night of doubt’, “A man with a red tie”, “A picture for my empty frame”, “The first innocent”, and “the garden’s prisoners” and long stories and novels like “Prince Ehtejab”,“Christian and Kayd”, and “ the mirrors with doors” were selected for this purpose.
    Keywords: Postmodernism, fiction, Hooshang Golshiri
  • عیسی سلیمانی، محمدحسین جواری*

    مهاجرت مفهوم و کنش مدرنی نیست، اما نگرش به آن در سده بیستم، بویژه پس از نیمه دوم آن بانگریستن به وضعیت انسان معاصر و خودآگاهی اش عوض شده است، وگرنه، مهاجرت از همان آغاز آفرینش وجود داشته و چه بسیار کسان که هجرت کرده اند (از اشخاصی بزرگ همچون حضرت ابراهیم و پیامبر اسلام و یارانش، و یا مهاجرت برخی اقوام در زمان جنگ ها). اما آنچه که در این میان، نگاه کوندرا و گلشیری را متمایز می کند، نگاه این دو به مهاجران در غربت (نگاه گلشیری در آینه های دردار) و برگرداندن آن ها به کشورشان (نگاه کوندرا در بی خبری) است، تا فرق اساسی بین خود و هم میهنان و حتی نزدیکان شان را ببینند. در این میان گلشیری مهاجران ایرانی را در غربت توصیف می کند و کوندرا مهاجران را به پراگ برمی گرداند؛ دو چیزی تقریبا متفاوت، اما هر دو راجع به مهاجرت و مهاجران و تغییر آن ها در این فرایند که سرانجام به دو نتیجه متفاوت منجر می شوند.

    کلید واژگان: مهاجرت, بی خبری, زبان, کوندرا, گلشیری, آینه های دردار
    Issa Soleymani, MohammadHossein Djavari *

    “Migration” is not a modern concept or phenomenon; however, due to the modern  situation and self-consciousness of humans, the outlook toward it has changed in the twentieth century and especially in its second half.  Otherwise, migration and migrators have existed from the very beginning of creation ( great people such as Prophet Abraham and Prophet Mohammed and his disciples, or the large number of refugees during wartime are some examples). However, what here makes Kundera and Golshiri's view of the concept of migration different is the way they illustrate the alienation of the migrators  (Golshiri 's view in Mirrors with Doors) and their return to their countries (Kundera's view in Ignorance ), grasping the distinction between themselves and their compatriots and even their kin. Golshiri depicts Iranian immigrants living abroad and Kundera takes immigrants to Prague; notwithstanding these differences, both authors have written about migration, immigrants, and the transformations which occur in this process , finally leading to two different conclusions.

    Keywords: migration, ignorance, Language, Kundera, Golshiri, Mirrors with Doors
  • رضا قنبری عبدالملکی*

    پژوهش حاضر با بهره گیری از مولفه ها و راهبردهای گفتمانی راجر فاولر، به دنبال آشکار ساختن ایدیولوژی نویسنده و کنش گران اجتماعی رمان آینه های دردار است. فاولر در نظریه گفتمانی خود، برای ساختار متن در زمینه های روساخت و ژرف ساخت اهمیت خاصی قایل است. از این رو جستار حاضر کوشیده است تا با توجه به آرای وی، از طریق تحلیل روساخت رمان یاد شده، به فهم ژرف ساخت آن دست یابد. در پیوند با این امر، پرسش اصلی پژوهش آن است که هوشنگ گلشیری در روساخت اثر خود، چه راهبردهایی به کار برده است تا بدان وسیله ژرف ساخت متن را به نمایش بگذارد؟ روش این پژوهش از نوع کیفی است و برای توصیف و ارزیابی داده ها از رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های این مطالعه حاکی از آن است که برجسته سازی و حاشیه رانی ، سازوکار حاکم بر کردار ها و رفتارهای گفتمان رمان است. نویسنده با کاربست راهبردهایی چون ارجاع ضمیر، ایجاد تعلیق، ایجاد ابهام، وجه نمایی، فاعلی سازی، جملات امری و پرسشی، تغییر جایگاه ارکان جمله، حذف برخی عناصر زبانی، زمان پریشی، و مجهول سازی توانسته است ایدیولوژی کمونیست های مهاجر ایرانی را به نمایش بگذارد. بیشترین بسامد راهبردهای گفتمانی، مربوط به مولفه ارجاع ضمیر و کمترین بسامد به تغییر جایگاه ارکان جمله تعلق دارد. گفتنی است که راهبردهای گفتمانی فوق الذکر، مهم ترین ویژگی های روساخت رمان گلشیری به شمار می آیند.

    کلید واژگان: فاولر, گلشیری, تحلیل گفتمان انتقادی, آینه های دردار, روساخت
    Reza Ghanbari Abdolmaleki*

    The present study has been carried out by applying the components and discourse strategies of Roger Fowler in order to reveal the ideology of the author and the social actors of the novel of Mirrors with Doors. In his discourse theory, Fowler pays special attention to the structure of the text in the fields of superstructure and deep structure. Therefore, the present paper has tried to gain a deep understanding of its construction through the analysis of the superstructure of the novel of mirrors, according to Fowler's views. In this regard, the main question of this research is to seek the strategies Houshang Golshiri used in the superstructure of his work in order to show the depth of the text. The method of this research is qualitative borrowing a descriptive-analytical approach to describe and evaluate the data. The results indicated that Glorification and Marginalization are the governing mechanism of novel discourse practices and behaviors. Using the following strategies, the author has been able to demonstrate the ideology of the Iranian immigrant communists: Discourse functions of pronoun reference, suspension, ambiguity, modality, activation, question sentences, changing the position of sentence elements, removing some linguistic elements, and anachronism. The most frequent discourse strategy is related to the component of pronoun reference and the least frequent is related to changing the position of sentence elements. It should be noted that the above-mentioned discourse strategies are the most important features of Golshiri's novel superstructure.

    Keywords: Fowler, Golshiri, critical discourse analysis, Mirrors with Doors, superstructure
  • عباسعلی احمدی*، مرضیه اصغریان
    قلعه های استان چهارمحال و بختیاری از جمله یادگارهای ارزشمند دوره قاجار است که تزیینات وابسته به معماری آن هموارهجلوه ویژه ای داشته است. از جمله این آرایه ها تزیینات گر هچینی چوب است که در قسمت های مختلف این قلعه ها ب هکار رفتهاست. گر هچینی از جمله هنرهایی است که در انواع تزیینات وابسته به معماری هم چون کاشی کاری، آجرکاری، گچ بری، آینه کاریو به ویژه تزیینات چوبی در، پنجره، سقف، ضریح و مواردی از این دست کاربرد داشته است. باتوجه به ناشناخته بودن و کاربردگسترده تزیینات گر هچینی چوب در قلعه های این استان که بر اجزایی هم چون سقف، در، پنجره، شیرسر و ازاره ها دیده می شود،در این پژوهش تنها گر هچینی سقف قلعه ها، به منظور شناخت نوع گر ه ها، مکان های کاربرد و مقایسه تطبیقی، مورد توجه بودهاست؛ بر همین اساس پژوهش پیش رو به روش توصیفی  تحلیلی با بهر هگیری از مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجامشده است. بر اساس عمده نتایج حاصل از این پژوهش، در میان قلعه های استان، تزیینات گر هچینی چوب تنها در سقف قلعه هایچالشتر، دزک، جونقان، شلمزار، سورک و بارده به کار برده شده است. سیزده گره مختلف در تزیینات سق فها به کار رفته که دراین میان گره لوزی مربع بیشترین میزان استفاده را داشته و ترکیب هندسی این گره ها در سقف فضاهای داخلی به نسبت فضاهایبیرونی، پیچیدگی و ظرافت بیشتری داشته است.
    کلید واژگان: قاجار, قلاع, چهارمحال و بختیاری, گر هچینی, چوبه کاری
    Abbas Ali Ahmadi *, Marziyeh Asgharian
    Castles of Chahar Mahal 0and Bakhtiari province are among the most valuable memorials (monuments) of Qajardynasty and their archeological_ related ornament always have special manifestation. One of these ornaments istrelliswork of wood that has been used in different parts of these castles. Trelliswork is the art that has been usedin archeological_ related ornaments such as tiling, brick working, molding, mirror working and especially woodendecoration of doors, windows, roofs, shrines and similar cases. Considering this unknown art and the extensiveusage of wooden trelliswork ornaments in castles of Chahar Mahal and bakhtiari in roofs (ceils), doors, windows,valves and skirtings, in this research, the trelliswork of castles roof is merely considered for recognizing differentsorts of nodes, using places and adaptive comparison; so this study has been done by analytic_ comparative methodwith field observation and data collection. According to the findings among the castles of province, woodentrelliswork ornaments were only used in the ceil of Chaleshtor, Dezak, Joneghan, Shalamzar, Surk and Bardehcastles. Among 13 different kinds of nodes used in ceils’ ornaments Lozenge_ square node had the most functionand geometrical composition of these nodes and complexity and intricacy in internal spaces than external ones.
    Keywords: Qajar, Castles, Chahar Mahal, Bakhtiari, Gereh-chini, Woodwork
  • عیسی سلیمانی، محمدحسین جواری*
    هر نویسنده ای که با سیاست و تاریخ و قدرت درگیر باشد، به ناچار بازتاب آنها در آثارش هست، و چون گلشیری نویسنده ای بود که مدام به تاریخ ایران بیشتر از طریق متون معتبر نظر داشت، هم از طریق بینامتنیت با آثار کهن سود می برد و هم خوانش سیاسی خودش را در آثارش وارد می کرد. نقد سیاسی و مارکسیتی بیشتر ملهم از آثار مارکس و انگلس هستند، و تقریبا همه ی منتقدان سیاسی قرن بیستم متاثر از این دو نفر بوده اند. و جالب اینکه آثار ادیبان بزرگ ما همچون حافظ و فردوسی را می توان از منظر سیاسی خواند. هوشنگ گلشیری که علاقه مند به آثار اینها بوده و به نوعی دنباله رو اینها بوده، آثاری سیاسی نوشته است. و وقتی به لایه های آثار او دقیق بشویم می بینیم او یکی از سیاسی ترین نویسندگان ایران معاصر است. ما در این مقاله نشان می دهیم که آثار او را می توان هم از منظر نقد سیاسی خواند و هم از منظر بینامتنیت که مفهومی برآمده از کارهای فرمالیست‎ های روس و مخصوصا میخاییل باختین است که نویسنده و متفکری سیاسی بود. این مفهوم معنایی متنوع و گسترده دارد و از منظرهای متفاوت منتقدانی چون کریستوا و ژنت و بارت معنایش فرق می کند. نظر ما بیشتر نگاه مارک آنژنو است که تمرکزش روی نتیجه ی رویکرد بینامتنی است، چون تولید ادبی اساسی را وارد شبکه ای از تعامل مقررات گفتمانی اجتماعی می کند. این نگرش دید تازه ای نسبت به جایگاه امر ادبی در فعالیت نمادین دارد و اساس توجه ما در این مقاله بیشتر همین تعاملات در جامعه ی سیاسی است.
    کلید واژگان: خوانش سیاسی, بینامتنیت, گلشیری, تاریخ, آینه های دردار
    Issa Soleimani, Mohammad Hossein Javari *
    Any writer preoccupied with politics, history and power unconsciously echoes them in his/her works as it has happened to Houshang Golshiri’s works. Golshiri was a writer who used to study authentic sources about the history of Iran and took advantage of intertextual methods when reading ancient texts all of which along with his political points of view are seen into his writings.Political and Marxist criticism is inspired by works of Marx and Engels who have influenced almost all twentieth century’s political critics. Even the works of Iran’s literary worthies like Hafez and Ferdowsi could be read from political perspectives. Golshiri, interested in the works of Hafez and Ferdowsi, and almost their disciple, has written political works. When reading his works carefully, we will find between the lines that he is one of the most political Iranian authors. The purpose of this article is to show that Golshiri’s works can be read from political as well as intertextual perceptive. Intertextuality is a concept derived from the works of Russian Formalists especially Mikhail Bakhtin, a political writer and thinker. Intertextuality has a wide range of meanings and is open to debate among critics such as Kristeva, Gennet, and Barthes. This paper, however, focuses mostly on Mark Angeno’s intertextual perspective, because it invites the literary production into a network of interactions of social discourses. This approach takes a fresh look at the importance of literary works in a symbolic way and sheds light on these interactions in a political society.
    Keywords: Political Reading, Intertexuality, Golshiri, History, Ayeneh-haye Dardar (Mirrors with Doors)
  • علیرضا عرب عامری، فرشته افضلی*

    رمان آینه های دردار اثر هوشنگ گلشیری یکی از آثار ادبیات معاصر فارسی است که عناصر فرهنگی بسیاری در خود جای دارد. این رمان در سال 2004 م به قلم سلیم عبدالامیر حمدان با نام «مرایا الذات» به عربی ترجمه شد. هدف از این پژوهش، بررسی انتقال عناصر فرهنگی این رمان از فارسی به عربی بر پایه الگوی ولادیمیر ایویر (1987) و راهبردهای ترجمه این گونه واژه ها و عبارتها و نیز بررسی میزان بسامد هر یک از راهبردها و میزان موفقیت مترجم است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است، برای این کار از طبقه بندی پنج گانه نیومارک (1988) و نیز نمونه کار هاشمی و غضنفری مقدم (1393) در تکمیل طبقه بندی آن بهره بردیم. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در این رمان، مولفه اصطلاحات با 95 مورد، پربسامدترین و مولفه های لعن و نفرین، دشنام و ناسزا با هیچ مورد کم بسامدترین است. نیز نتایج آماری راهکارهای ترجمه عناصر فرهنگی این رمان نشان می دهد که جایگزینی با بسامد 50 و 57% و وام گیری با 20 و % 23 بیشترین راهکار به کاررفته مترجم است و این نشان از آن دارد که حمدان از روش تلفیقی وام گیری به همراه تعریف بهره نبرده و عبارتها را برای خواننده در درون متن یا پاورقی تعریف نکرده است، ولی نکته مثبت ترجمه او کاربرد اندک ترجمه تحت اللفظی و حذف و به کارنبردن مولفه افزوده سازی است.

    کلید واژگان: ترجمه, آینه های دردار, مرایا الذات, عناصر فرهنگی, الگوی ایویر
    Alireza Arabameri, Fereshteh Afzali*
    Introduction

    A word in the source language has different implicit and indicative meanings, in such a way that it is difficult to choose words with the same meaning and equivalent, even in a foreign language. Also, if this word has a special cultural value, it becomes much more difficult to transfer all its semantic layers to another language, especially about culturally heterogeneous languages and because different languages have different cultural, social and religious aspects, there are countless criteria in the translation of such cultural elements.

    Data and Method

    The Persian text of the novel Doord Mirrors is expressive of customs and full of cultural elements. For this reason, we analyzed the cultural elements of this novel by relying on the descriptive-analytical method. The aim is to identify cultural differences and how to reflect changes in the context of speech in narrative works and to examine the translation of cultural words and expressions based on intercultural and interlinguistic differences. Evir's classification is based on words and since cultural elements appear first at the level of language vocabulary, we have chosen this model to investigate the translation of cultural elements in Doord Mirrors. For this purpose, based on Newmark's classification and Hashemi and Ghazanfari- Moghadam's portfolio, we extracted cultural elements and showed their number in the form of a diagram. Then, we evaluated its translation method based on the model of Evier (1987) and showed it in the form of a table and the questions put forth are: What are the basic strategies of the translator and the level of success in transferring the cultural elements of the novel Aineh Darar to the target language? Which one of the strategies of the Ivir model is used more frequently in the translator's translation?

    Results and Discussion

    Peter Newmark has divided the cultural elements into five categories according to the patterning of Naida's cultural vocabulary and Ivir proposed seven methods for translating cultural elements. It is believed that the translator tries to bring these two languages and two cultures together with one of the following strategies: 1. Transference, 2. Definition, 3. Literal translation, 4. Substitution, 5. Lexical creation, 6. Omission, 7. Addition. Hashemi and Ghazanfari-Moghadam (2013) in the article "Indigenization of Newmark's five-fold model of cultural elements" have pointed out that in the analysis of some data. There are cases that do not fit into any of Newmark's classification. They added four more classes to this classification, which are:A. colloquial phrases and idioms ;
    B. units and figures ;
    C. Address titles and items ;
    D. Visual, auditory, tactile and fragrance items .
    They both believe that there is no suitable branch to address titles in Newmark's classification and in the Persian language. The use of these items is more varied according to the degree of importance and adherence to religious and political issues, for this reason, the use of these forms can be categorized as "geographical and social dialect and accent”. We also put units and figures in the category of political and administrative affairs regarding the "phrases and terms" that Hashemi and Ghazanfari-Moghadam added to this classification, we can place it together with the "ecology" class under the main class group entitled Environment and Place. Therefore, in the classification of the desired samples in this research, we used the

    Conclusion

    Salim Abdul Amir Hamdan stayed in Iran for a long time, learned the Persian language and because of her interest in contemporary Persian literature, published translations of the works of writers such as Hoshang Golshiri, Mahmoud Dolat-abadi, etc. For this reason, in some cases, she was able to pass the cultural elements of the novel through the cultural filter. He based her equivalence on substitution and tried to recreate the message approach in the form of the target language. In this novel, according to the amount of use of cultural elements, the component of idioms with 95 items has the highest frequency and the component of cursing and swearing has the least frequency with no items. Substitution with a frequency of 50% and 57% and borrowing with a frequency of 20% and 23% are the most used solutions by translators in translating cultural elements. And this shows that Salim Abdul Amir Hamdan did not use the combined method of borrowing with definition and did not define (clarify) the phrases for the reader in the text or footnote, but the positive point of her translation is the little use of literal translation and the negative approach of removing and not using the addition component.

    Keywords: translation, door mirrors, self-mirrors, Maraya Al-Zat, Ivir pattern
  • کامبیز حیدرزاده*، کبری نجفی، محسن خون سیاوش
    هدف مقاله بررسی تاثیر اتاق تعویض لباس بر واکنش های رفتاری و هیجانی مشتریان در مراکز خرید است. پژوهش با هدف کاربردی و با روش کیفی و رهیافت پدیدارشناسی و از طریق مصاحبه عمیق با مشارکت کننده به بررسی امکانات اتاق تعویض لباس و رابطه آن ها با واکنش های مشتریان در جامعه زنان جوان مراکز خرید تهران پرداخته است. شواهد گردآوری شده با کدگذاری به صورت استقرایی در طی چند مرحله با کاربرد نرم افزار مکس کیودا تجزیه و تحلیل و مدل نظری ترسیم شد. کدهای اولیه به صورت کدگذاری باز ایجاد و تعداد 50 مفهوم (تصمیم گیری راحت، اجازه تفکر در ارزیابی، بازگشت مجدد، آزمایش لباس به تعداد زیاد، تکرار خرید، توصیه به دیگران، رضایت از خرید، اجتناب از آزمایش لباس، اجتناب از خرید، ترک فروشگاه بدون آزمایش لباس، عدم بازگشت مجدد، احساس خوب، اطمینان، امنیت، آرامش، ذوق زدگی، راحتی، رغبت، کلافگی، خفگی، پشیمانی، کاهش اعتماد، تردید، عدم آرامش، عدم راحتی، عصبانیت، غبن در خرید، کسل کننده، ناخوشایندی، نگرانی، کاربرد دمپایی، زنگ تماس، کفپوش موکت، وجود سکو، وجود صندلی، وجود گیره لباس، نبود بوی بد، نظافت و پاکیزگی، تعداد اتاق، تهویه هوا، درب مناسب، سرمایش و گرمایش، طراحی داخلی، علامت پر بودن، محل اتاق تعویض لباس، وجود قفل، ابعاد و اندازه، رنگ اتاق تعویض لباس، نور مناسب، وجود آینه)، 8 مقوله (واکنش مثبت، واکنش منفی، هیجانات مثبت، هیجانات منفی، امکانات تسهیلاتی، بهداشتی، ساختاری و اساسی) و 4 طبقه (واکنش رفتاری، واکنش هیجانی، ویژگی های مورد نیاز اتاق تعویض لباس و ارزیابی درست محصول) شناسایی شد.
    کلید واژگان: نوع اتاق پرو, واکنش های هیجانی و رفتاری, تجربه مشتری, ارزیابی مشتری
    Kambiz Heidarzadeh *, Kobra Najafi, Mohsen Khonsiavash
    Purpose of the study is investigating the effect of changing room on behavioral and emotional reactions of customers in malls. Goal of the study was to investigate the possibilities of changing rooms and their relationships with customer reactions between young women's shopping centers in Tehran through qualitative method and phenomenological approach and through in-depth interview with the participant. Evidences which collected by inductive coding were analyzed in several steps by using MAXQDA software and the theoretical model was drawn. Initial codes are generated in open coding and 50 items (easy decision-making, reassessment, re-evaluation, re-testing clothes, repeat shopping, recommending others, shopping satisfaction, avoiding clothing testing, avoiding shopping, leaving Shop- no Clothes testing, No return, Good feeling, Reliability, Security, Relaxation, Delight, Comfort, Reluctance, Frustration, Choking, Regret, Lack of Confidence, Doubt, Lack of Relaxation, Anxiety, Shopping ghost, Bored , Unpleasantness, Worry, Slippers, Calling alarm, Carpet flooring, Platform, Chair, Existence of Clothes, Bad Smell, Cleaning and Cleaning, Room Interior, Air Conditioning, Proper door, Cooling & Heating, Interior design, Filling mark, Swap room Location, Lock, Dimensions and Size, Color swap room, Proper lighting, Mirror), 8 Items (Positive response, Negative reaction, positive emotions, negative emotions, facilities, health, structural and basic) and 4 categories (Behavioral response, Emotional response, Requirements of the dressing room, and Good product evaluation) were identified.
    Keywords: Fitting Room Type, Emotional, Behavioral responses, customer experience, Customer Evaluation
  • احسان بلوردی، حمیده فیض دیسفانی، مصطفی کمندی
    مقدمه
    آنفارکتوس حاد میوکارد یکی از شایعترین بیماری ها در سراسر جهان و اولین علت مرگ در ایران به شمار می رود.درمان برقراری مجدد جریان خون، سنگ بنای اصلی درمان در این بیماران است و درمان ترومبولیتیک زودرس باعت برقراری مجدد بهتر جریان خون کرونری و کاهش قابل توجه میزان مرگ و میر و نیز آنفارکتوس مجدد در آنها می گردد. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی تاثیر تریاژ به روش ESI در بهبود زمان شروع این درمان، در بیماران با آنفارکتوس حاد میوکارد با صعود قطعه ST در بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امام رضا(ع) مشهد است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی مشاهده ای و آینده نگر در بیمارستان امام رضا از سال 1388-1389 انجام شده است. قبل و بعد از استقرار سیستم تریاژ ESI، که در 210 بیمار با انفارکتوس حاد میوکارد با صعود قطعه STانجام شد، مدت زمان door-to-ECG(زمان ورود تا انجام الکتروکاردیوگرام) و door-to-needle (زمان ورود تا دریافت فیبرینولیتیک) در بین دو گروه بیماران تریاژ شده به طریق spot check و بیماران تریاژ شده از طریق سیستم تریاژ ESI به طریق آماری مورد مقایسه قرار گرفت.
    نتایج
    در این مطالعه210 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. 105 بیمار در گروه تریاژ spot check و 105 بیمار دز گروه تریاژ ESI قرار داشتند. میانگین سنی بیماران مورد مطالعه 36/1±56/55 بود. مدت زمان door-to-ECG در بیماران گروه تریاژ ESI به طور معناداری پایین تر از از گروه تریاژ spot check بود (33/10±02/15 دقیقه در مقابل 38/10±35 دقیقه). مدت زمان door-to-needle هم به طور معناداری در بیماران گروه تریاژ ESI پایین تر از گروه تریاژ spot check بود (03/6±56/30 دقیقه در مقابل 10/11±23/50 دقیقه).
    نتیچه گیری:استفاده از تریاژ ESI باعت کاهش قابل توجه در زمان door-to-ECG و door-to-needle در بیماران آنفارکتوس حاد قلبی و درنتیجه موجب کاهش عوارض و مرگ و میر در این بیماران می شود.
    کلید واژگان: ترومبولیتیک تراپی, انفارکتوس حاد میوکارد با صعود قطعه ST, استرپتوکیناز, تریاژ ESI
    Ehsan Bolvardi, Hamideh Feizdisfani, Mostafa Kamandi
    Introduction
    Acute Myocardial Infarction is one of the most common diseases all over the world and the first cause of death in Iran. Reperfusion therapy is the cornerstone of the effective treatment in these patients. Early thrombolytic therapy leads to better coronary reperfusion، and a greater reduction in mortality and reinfarction rates. The main purpose of this study، was to evaluate the effect of ESI triage، in improving the time of fibrinolytic therapy، in patients with ST-elevation MI، in emergency department of Imam Reza Hospital (from December 2009 to june 2012).
    Materials And Methods
    This was an observational prospective study - before and after the implementation of ESI triage- Carried out، in 210 patients with STE- MI، referred to Imam Reza Hospital Emergency department. We compared door-to-ECG and door-to-needle times، between the two groups; spot check triage and ESI triage.
    Results
    Overall 210 patients were included in this study، 105 patients were triaged through spot check method and 105 patients triaged through ESI triage. The mean age of the patients، was 55. 56 ± 1. 36 years The door-to-ECG time was significantly lower in the ESI triage group than spot check triage ones (35±10. 38 v. s. 15. 02±10. 33 mins) (p<0. 001). The door-to-needle time was also، significantly lower in the ESI- triaged patients (50. 23±11. 10 v. s. 30. 56±6. 03 mins) (p<0. 001).
    Conclusion
    Implementation of ESI triage، can Significantly lower the door-to-needle time in the patients with STEMI، and hence، decrease the morbidity and mortality in these Patients.
    Keywords: Thrombolytic therapy, ST, segment elevation myocardial infarction, Streptokinase, Emergency Severity Index (ESI) Triage
  • علیرضا شیخی*، آرزو قاسمی باغچه حق

    مجموعه شیخ جام در شهرستان تربت جام موزه ای ست که از دوران سلجوقی تا قاجار آثاری به یادگار دارد. بخشی از آن درهای چوبی مجموعه به طور اخص درهای گنبدخانه و یکی در آب انبار محفوظ است. هدف مقاله بررسی فنی و هنری درهای مذکور و تعیین تاریخ ساخت درها (پنج در) با توجه به نقش و تکنیک منبت کاری درهاست. بنابراین، سوال این است که تزیینات درهای داخلی گنبدخانه و در موجود در انبار مجموعه شیخ جام چیست و متعلق به کدام دوره تاریخی است؟ روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و تاریخی است. درها پس از توصیف از نظر کتیبه، نقش و تکنیک اجرا مطالعه شده و جهت تاریخ یابی تطبیق و مقایسه می شوند. شیوه جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی، مصاحبه وعکس می باشد. تزئینات درها شامل کتیبه های روی دو در گنبدخانه و در آب انبار،نام پروردگار (الملک) به خط کوفی تزئینی و نقوشی با گردش های اسلیمی ها و قاب اسلیمی و تک اسلیمی ها که یک قاب را تشکیل می دهد و ختایی های که شامل گل ها وغنچه ها و برگ ها روی تمامی درها چشم نوازی می کند. تطبیق نقوش این پنج در با آثار شاخص تیموری، شیوه منبت جست نقوش و کتیبه نشان از آن دارد که این آثار را می توان متعلق به دوره اول تیموری (نیمه اول قرن 9 هجری قمری) دانست.

    کلید واژگان: مجموعه شیخ جام, آثار چوبی, در, تاریخ و آرایه
    Alireza Sheikhi *, Arezou Ghasemi Baghchehagh

    The Sheikh-e Jam tomb in Torbat-e Jam city is a museum that holds in itself works from the Seljuk era to the Qajar era. This architectural tomb has many decorations such as brickwork, tile, stone carving, plastering, plaster painting and etc. Part of the Sheikh-e Jami tomb are wooden doors, which can be mentioned in particular with the doors installed inside and outside of the tomb, as well as one wooden door is in the cellar. There is no scientific reference to the date or time of construction of these doors. The purpose of this article is to study the technical and artistic specifications of the above mentioned doors and to determine the date of construction of the doors (five doors). This theme was investigated by matching the design and motif, composition and structure of the door inscriptions with Works of historical index from the 8th and 9th century AH in the field of tile and woodwork. So the questions are, what is the decoration of the wooden doors and the Door of cellar in the Sheikh-e Jam tomb? and When do these doors were made(Which historical period)? The research method is descriptive-analytical and historical. The domains studied are described in the first step in terms of inscriptions, motives, and execution techniques. In the second step due to proper analysis, vector designs were done and in the final step for dating were compared with the works of Timurid index in Khurasan. According to the authors' studies, these works are supposed to have been made in the Timurid period. The method of gathering information is based on library studies and especially field studies, interviews and photography of works. The results show that decorations of the doors consist of two parts: inscriptions and simplified plant motifs. The inscriptions on the two doors of dome and cellar have the name of God (al-Molk): decorative Kufic script. The decorative motifs include the arabesque design, the arabesque frames and the Plant motifs (Khatyi) carved  on all parts of the doors. The motifs are; the flowers and the buds and the leaves. The motifs of the door were compared with the works of the Timurid Index to find out the  making history of the doors. Timurid index works selected and studied include the wooden mosque of Azqad of Torqaba On the outskirts of Mashhad, the south porch of the Goharshad Mosque of Mashhad, the wooden grave box preserved in the Shandiz Virani museum On the outskirts of Mashhad, the wooden doors of Mosalla preserved in Museum of Khurasan-e Bozorg, wooden door and tile works of Abu Bakr Tayyebi Monastery in Taybad  city and Qiasieh School of Khawaf city. The structure and the style of inscriptions of these doors, the structure and composition of plant motifs and arabesque decorations and the style of embossing were compared with the Khurasan index in terms of technique, type of construction, design, design features and structure. In  the article this issue was compared in a comparative table. Comparative studies of the technical and artistic principles of the above-mentioned works and the wooden doors of Sheikh Jami's tomb in Torbat-e Jam showed that these works can be attributed to the first Timurid period (first half of the 9th century AH).

    Keywords: Sheikh Jam tomb, woodwork, door, date, ornament
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
نوع نشریه
  • علمی
    2822
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال