-
همدلی ظرفیتی در انسان است که به وسیله آن، واکنش های دیگر گرایانه عاطفی برقرار می کند. فرد به کمک این ویژگی می تواند از منظر دیگری جهان را ببیند و احساس او را درک کند؛ بنابراین انسان ها با تخیل شرایط «دیگری»، می توانند رنج ها و لذت های او را ادراک کنند. همدلی در اخلاق، نقش برجسته ای دارد؛ به ویژه تاثیر آن در قضاوت اخلاقی قابل توجه است. عده ای از منتقدان، منکر سودمندی همدلی برای قضاوت اخلاقی شدند. نقد این عده به دو شکل متفاوت ارایه شده است: برخی از این استدلال ها ناظر به انکار ضرورت همدلی برای قضاوت اخلاقی است و برخی دیگر مدعی اند که همدلی تاثیر منفی بر قضاوت اخلاقی می گذارد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است، نخست ادله منتقدان بررسی شده، سپس به تحلیل سه نوع رابطه علی، سازه ای و تبیینی و بازبینی تاثیرات منفی همدلی بر قضاوت اخلاقی پرداخته خواهد شد. درنهایت این نتیجه حاصل می شود که اولا همدلی به مثابه عنصری قوام بخش در تبیین قضاوت اخلاقی، موجه است؛ ثانیا گرچه نمی توان به صورت کلی همه اقسام همدلی (شناختی/عاطفی) را برای قضاوت اخلاقی ضروری دانست و تاثیرات آن را کاملا مثبت ارزیابی کرد، دست کم می توان نشان داد که همدلی شناختی عنصری مثبت در قضاوت اخلاقی است.کلید واژگان: همدلی, قضاوت اخلاقی, همدلی شناختی, همدلی عاطفی, رابطه سازه ای, رابطه علی, استنتاج بهترین تبیینEmpathy is a human capacity by which they show emotional altruistic responses. By means of this characteristic, one can see the world from another person’s perspective and understand their feeling. Accordingly, people can understand the sufferings and pleasures of others by imagining their circumstances. Empathy plays a crucial role in morality, and in particular, it affects moral judgments. Some critics deny the usefulness of empathy for moral judgments. The critique is articulated in two different ways: there are arguments against the necessity of empathy for moral judgment, and there are arguments for the negative impact of empathy on moral judgment. In the present article, which draws on the descriptive-analytic method, we first study the arguments offered by critics, and then analyze three kinds of relations: causal, constitutive, and explanatory, to reconsider the negative impacts of empathy on moral judgment. We finally conclude that, first, empathy is justified as a constitutive element in explaining moral judgment, and second, while all types of empathy (cognitive and emotional) cannot be deemed necessary for moral judgment and its impacts cannot be seen as fully positive, we can at least show that cognitive empathy is a positive element of moral judgment.Keywords: Empathy, Moral Judgment, cognitive empathy, emotional empathy, constructive relation, causal relation, inference to the best explanation
-
روانشناسان اخلاق، برای دهه ها، براین باور بودند که حکم اخلاقی از طریق عقل و استدلال بوجود می آید. آزمایش ها و تحقیقات تجربی اخیر نشان داد که هیجانات، نقشی بنیادین در حکم اخلاقی ایفا می کنند. تفاوتی که در بین اغلب این پژوهشگران وجود دارد، در خصوص سهم هریک از عقل و هیجانات در حکم اخلاقی ست. از این رو، هریک از پژوهشگران، مدل های متفاوتی ارایه کردند. یکی از آنها، مدل دوگانه حکم اخلاقی ست. از نظر گرین، مغز انسان دارای دو سیستم مجزا و مستقل است: سیستم اتوماتیک (واکنشهای ناخودآگاه و غیرارادی هیجانی) و سیستم دستی (فرایند آگاهانه عقلی). پاره ای از حکم های اخلاقی به واسطه هیجانات و پاره ای دیگر از طریق فرایندهای عقلانی و فایدباورانه بوجود می آیند. گرین، عمدتا از طریق طرح آزمونهای تجربی، تصویربرداری مغزی و پژوهش بر روی بیماران دچار آسیب مغزی برای مدل خود شواهد و دلایلی فراهم کرده است. دلایل و شواهد گرین، اگرچه در بسیاری از موارد با مدعای او همخوانی دارند، اما برای آنها می توان نمونه نقض پیدا کرد؛ خصوصا که پژوهشهای اخیر حاکی از این هستند که نمی توان مکان مشخص و اختصاصی در مغز برای هیجان و عقل تعیین کرد. بنابراین، به نظر می رسد که مدل او نمی تواند تبیین جامعی از حکم های اخلاقی ارایه کند.
کلید واژگان: حکم اخلاقی, مدل دوگانه حکم اخلاقی, هیجان و عقلMoral psychology for decades focused on reasoning, but recent evidence finds that emotions play a fundamental role in moral judgment. One of the models for explaining moral judgment is Greene’s Dual-process model of moral judgment. He believes that we can arrive at moral judgments either through reasoning or through emotions, according to which both automatic emotional responses and more controlled cognitive responses are involved in moral judgment. More specifically, utilitarian moral judgments are driven by cognitive processes while non-utilitarian judgments are driven by automatic emotional responses. Green tries to prove his point through experimental experiments and cognitive neuroscience. But according to the sample of violations and recent research, his view does not seem to provide a comprehensive and adequate explanation.
Keywords: moral judgment, reasoning, emotion, dual-process model of moral judgment -
هدف از این پژوهش تعیین نقش تعدیل گری همدلی در رابطه بین قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی دانش آموزان است. برای این منظور 336 نفر از دانش آموزان پایه هشتم شهر مشهد به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: فهرست 15 سوالی رفتار اخلاقی سوانسون و هیل (1993)، داستان های اخلاقی رست و همکاران (1973) برای سنجش قضاوت اخلاقی و همچنین پرسشنامه همدلی مارک دیویس (1994). آزمون های مختلف استنباطی همچون همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی جهت بررسی یافته ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی رابطه معنادار، مستقیم اما ضعیفی وجود دارد. همچنین همدلی با رفتار اخلاقی رابطه مثبت و معناداری دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد همدلی بر رابطه بین قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی اثر تعدیل کنندگی دارد. همچنین تفاوت جنس دردو مورد خرده مقیاس های نگرانی همدلانه و دیدگاه گیری مشاهده شد. با توجه به نتایج می توان گفت نه تنها رفتار اخلاقی دانش آموزان به گونه مستقیم از راه قضاوت اخلاقی قابل پیش بینی است بلکه این رابطه از راه همدلی نیز تعدیل می شود.
کلید واژگان: رفتار اخلاقی, قضاوت اخلاقی, تحول اخلاقی, همدلی, تعدیل کنندهJournal of Psychology, Volume:24 Issue: 2, 2020, PP 167 -183The aim of this study is to investigate the role of moderating of empathy in the relationship between moral judgment and moral behavior of students. For this purpose, 336 students (176 girls and 160 boys) at high school the eighth Grade students in Mashhad were selected using multistage cluster sampling. Tools used in this research were: 15 Questions Checklist Moral Behavior of Swanson and Hill (1993), the short form of Moral Stories of Rest and colleagues (1973), for Moral Judgment, and Empathy Questionnaire of Mark Davies (1994). Different analytical tests including Pearson correlation and hierarchical regression were used to examine the findings The results showed that there is a significant, direct but weak relationship between moral judgment and moral behavior. also there is a positive and significant relationship between empathy and moral behavior. Regression analysis showed empathy has a moderating effect on the relationship between moral judgment and moral behavior, also, the gender differences in two empathic concern and perspective-taking subscales was observed. According to the results, it can be said that not only students’ moral behavior is directly predictable from moral judgment, but also this relationship is being moderated through empathy.
Keywords: moral behavior, moral judgment, empathy, moderating -
مطابق با مدل تصمیمگیری رست ( 1986 )، دومین مرحله از مراحل تصمیمگیری اخلاقی، قضاوت اخلاقی است. قضاوت اخلاقی عبارتاست از میزانی که فرد یک رفتار مشخص را از لحاظ اخلاقی قابل قبول بداند. قضاوت اخلاقی یک فرد، ادراک وی از اینکه چرا بعضی اعمال، اخلاقی شناخته یا ترجیح داده میشوند، را تحت تاثیر قرار می دهد. در بررسی قضاوت اخلاقی بهعنوان متغیر وابسته، فاکتورهای زیر را مورد بررسی قرار داده ایم: آیین رفتار حرفهای، محیط اخلاقی شرکت و ویژگی های فردی نظیر سن، تجربه کاری و میزان تحصیلات، با توجه به تصمیم- های اخلاقی اتخاذ شده توسط حسابداران رسمی در عمل. این پژوهش روی 115 نفر از حسابداران رسمی ایران صورت گرفته و داده های آن از طریق پرسش نامه جمع آوری شده است. با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک مالتی نومینال نتایج آزمون فرضیه های 1 و 2 حاکی از ایناست که: آیین رفتار حرفه ای مصوب جامعه حسابداران رسمی و محیط اخلاقی شرکت، متغیرهای موثر بر قضاوت اخلاقی حسابداران رسمی ایران است. آزمون فرضیه سوم پژوهش با استفاده از آنالیز واریانس صورت پذیرفتهاست و نتایج حاکی از ایناست که بین ویژگی های فردی و قضاوت اخلاقی حسابداران رسمی هیچ ارتباط معناداری وجود ندارد.کلید واژگان: قضاوت اخلاقی, آیین رفتار حرفهای, ارزشهای اخلاقی شرکتAccording to Rest's decision making model, the second stage of the process of ethical decision making is moral judgment. ethical judgment is the extent to which a person accepts a specific behavior to be morally. A person's ethical judgment affects his/her perception about that why some actions preferred as moral. In this study for assessing moral judgment as the dependent variable, the following factors are considered: The code of ethical conduct, ethical environment, and individual characteristics such as age, work experience and education, according to a moral decision taken by CPAs in practice. This study was conducted on 115 of the Iranian CPAs and the data collected through questionnaires. By the use of multi nominal regression model First and second hypothesis test results suggest that the professional code of conduct adopted by the Society of CPAs and the ethical environment are variables affecting Irans CPAs moral judgments. The third research hypothesis testing has been done using ANOVA. The results indicate that there is no meaningful relationship between individual characteristics, moral judgments and CPAs moral judgments.Keywords: Ethical judgment, Code of ethical conduct, Corporate ethical values
-
هدف پژوهش حاضر تشخیص تفاوت وجدان، عاطفه مثبت و منفی در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی و بررسی اثر همزمان وجدان و عواطف (مثبت و منفی) در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی است. در این مطالعه مقایسه ای، 160 نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 92-1391 مقیاس های آزمون تحول اخلاقی «ما»، پرسشنامه پنج عاملی گردون و مقیاس تجربه مثبت ومنفی را کامل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج نشان داد که وجدان در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی تمایز ایجاد نمی کند؛ ابتدا عاطفه منفی و سپس عاطفه مثبت بین سطوح قضاوت اخلاقی تمایز ایجاد می کند؛ در رابطه همزمان وجدان و عواطف (مثبت و منفی) در پیش بینی سطوح قضاوت اخلاقی، عاطفه منفی بیشترین نقش را دارد و عاطفه مثبت و وجدان توان تشخیص خود را از دست می دهند. یافته های فوق بر اساس دیدگاه های صفت، نظریه کلبرگ درباره ویژگی هر یک از سطوح اخلاقی و نقش عواطف در پیش بینی رفتار قضاوتی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
کلید واژگان: وجدان, عاطفه مثبت, عاطفه منفی, سطوح قضاوت اخلاقیThe aim of present study was detecting the difference between conscience, positive and negative affection at different levels of moral judgment, and exploring the concurrent effect of conscience and affections (positive and negative) at different levels of moral judgment. In this comparative study, 160 male and female undergraduate students of Kharazmi University in 1391-92 academic year completed the Moral Development Test "Ma", Gordon's Five-Factor Questionnaire and Positive and Negative Experience Scale. Discriminant analysis was used for data analysis. Results showed that conscience cannot distinguish different levels of moral judgment from each other and they are first negative and then positive affection which can distinguish one level of moral judgment from the others. Negative affection has greatest role at the concurrent relation of conscience and affections (positive and negative) in predicting the levels of moral judgment, and conscience and positive affections lose their diagnosis power. The above findings will be discussed based on trait perspectives, Kohlberg's theory about the characteristics of each of the levels and the role of affections in predict the behavior of judgment.Keywords: conscientious, positive affection, negative affection, levels of moral judgment -
در این مقاله، کوشیده ام تا با روشی تحلیلی- انتقادی به این پرسش پاسخ دهم که از نظر مور، شهود اخلاقی چه نسبتی با توجیه احکام اخلاقی دارد؟ برای پاسخ گویی به این پرسش، با تفکیک دو معنای «شهود» در آرای مور، یعنی «ادراک بی واسطه و مستقیم خاصه «خوبی»» و «ادراک بی واسطه و مستقیم قضایای اخلاقی حاوی محمول «خوب»»، که آنها را شهود ش.(1) و شهود ش.(2) نامیده ام، بر اساس تعریف سنتی «معرفت»- که خود مور هم بدان قائل بود- نشان داده ام که از نظر مور، شهود می تواند احکام اخلاقی را توجیه کند. در پایان بحثم از نسبت هر یک از دو معنای شهود با توجیه احکام اخلاقی، به ارزیابی آرای مور پرداخته ام. نتایج این مقاله عبارتند از: الف) شهود ش.(1) متضمن و مستلزم «ارزش گذاری عاطفی» است؛ ب) شهود مذکور، معیاری برای فیصله بخشیدن به اختلاف نظرهای بنیادین اخلاقی فراهم نمی آورد؛ ج) شهود مذکور نمی تواند معرفت به بار آورد؛ د) شهود ش.(2)، به سبب بی دلیل بودن مدعای مور درباره «مطابق با واقع بودن» یا «ناظر به واقع بودن» قضایای اخلاقی حاوی محمول «خوب»، نمی تواند احکام اخلاقی را توجیه کند؛ ه) شهود مذکور چون دلیل مناسبی برای اعتقاد به بداهت ذاتی و صدق ضروری قضایای حاوی محمول «خوب» فراهم نمی سازد، نمی تواند احکام اخلاقی را توجیه کند.
کلید واژگان: شهود اخلاقی, احکام اخلاقی, توجیه, معرفت شهودی, جی, ئی, مورIn this paper، I have tried to answer، by an analytic-critical method، to this question: What is the relation between moral intuition and justifying moral judgments from Moore''s viewpoint? For answering to this question، by distinguishing the two meanings of «Intuition» in Moore''s views، namely «Immediate and direct perception of the property ''Goodness''» and «Immediate and direct perception of the propositions containing the predicate ''Good''» - which I have called them Intuition (1) and Intuition (2) - I have shown that، according to Moore، intuition can justify moral judgments، based on the traditional definition of «knowledge». At the end of my discussion of the relation between each of the two meanings of intuition and justifying moral judgments، I have criticized Moore''s views. Following are what I finally get: a) Intuition (1) implies «emotive evaluation»; b) Intuition (1) doesn''t provide any criterion for resolving the basic moral disagreements; c) Intuition (1) can''t produce any knowledge; d) Since Moore''s claim that «the propositions containing the predicate ''Good'' are ''correspondent to reality'' and ''factual''»، it is unreasoned. Intuition (2) can''t justify moral judgments; e) since intuition (2) doesn''t provide any appropriate reason for believing in the self-evidence and necessary truth of such propositions، it can''t justify moral judgments.Keywords: moral intuition, moral judgments, justification, intuitive knowledge, G. E. Moore -
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر روش های آموزش مستقیم، شفاف سازی ارزش ها، شناختی اخلاق و تلفیقی بر قضاوت اخلاقی دختران دبیرستانی صورت گرفت. شرکت کننده های این پژوهش را 116 نفر از دانش آموزان دختر اول دبیرستانی ناحیه چهار تبریز تشکیل می دادند که به صورت تصادفی خوشه انتخاب شدند و در 5 گروه 23 نفری جایگزین شدند. 4 گروه یکی از روش های آموزشی را دریافت نمودند و یک گروه هم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون قضاوت اخلاقی DIT (آزمون مباحث معین) جیمز رست استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازروش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که روش های آموزشی باعث افزایش و بالا رفتن قضاوت اخلاقی دانش آموزان می شود. از بین روش های آموزشی، آموزش شناختی اخلاق بیشترین تاثیر را داشت. همچنین روش آموزش مستقیم، برخلاف پیش بینی ها جزو روش های موثر بود و از نظر تاثیر دومین روش موثر در بین روش های مورد استفاده بود. روش آموزش تلفیقی نیز توانست سطح قضاوت اخلاقی را افزایش دهد. در نهایت روش شفاف سازی ارزش ها کم اثرترین روش آموزشی برای افزایش قضاوت اخلاقی شناخته شد. در نتیجه، آموزش توانسته است سطح قضاوت اخلاقی را افزایش دهد.
کلید واژگان: قضاوت اخلاقی, آموزش شناختی اخلاق, آموزش مستقیم, شفاف سازی ارزش هاThe aim of present study was to investigate the effectiveness of 4 educational methods on the moral judgment of senior female students. Participants of the study were 116 female senior students which selected via cluster random sampling.Participants assigned into 4 interventional and 1 control groups. The Defining Issues Test (DIT), was used for collecting data from the level of student’s moral judgment. This test was invented by j-rest and Minnesota group. The DIT is the famousand applying test for collecting data in the moral judgment field. Analysis of covariance was used for analyzing of collected data. After 60 days education, analysis of data revealed that; educational methods can enhance the moral judgment of femalestudents, and cognitive moral education was the most effective method in enhancing of the moral judgment. The direct method was the best method. Finally the value clarification method was the worst and low influential method in enhancing moraljudgment in the female students. -
ʿAllama Tabatabaʾi and Carla Bagnoli are among philosophers who believe in an integrative approach to non-realist cognitivism. In their view, the phenomenology of moral judgments indicates neither realism nor non-cognitivism. Believing that the nature of moral judgments is normative and practical, they do not deny the objectivity of moral judgments, and argue that they are cognitive, indicative, and have truth value. Tabatabaʾi presents the theory of figurative perceptions to justify his claim, and Bagnoli justifies it on the basis of constructivism. This paper will compare the two integrative views of Bagnoli and Tabatabaʾi. After exploring the problem of the nature of moral judgment, Tabatabaʾi’s and Bagnoli’s views are introduced and, in conclusion, it is argued that although Tabatabaʾi’s theory of figurative perceptions lacks the perspicuity found in Bagnoli’s works, they both have similar analyses of the phenomenology of moral judgments and they both use constructivism to justify their claims.Keywords: Moral Judgments, constructivism, figurative perception, Allama Tabatabaʾi, Carla Bagnoli
-
Mandelbaum considers moral experiences to be a form of judgment and hence, his moral discussions are focused on moral judgments. In this paper we go through Mandelbaum's explanation of direct moral judgments issued by a moral agent in a direct encounter with the situation. After an introductory word about Mandelbaum and his book, The Phenomenology of Moral Experience, we go briefly through his outlines in this regard. In the first part, we will speak of Mandelbaum's explanation of various moral judgments and their relation with each other and exclusively we proceed to analyze the concept of direct moral judgments. In the second part we formulate the conditions of phenomenology of moral action from Mandelbaum's perspective, and finally in the third part we refer to the most important feature of his moral theory, that is coordination between action and situation as the origin of moral demand and commitment and the common feature of all moral experiences.
-
پژوهش های حوزه اخلاق نشان دادهاند که بر خلاف انتظار، حسابداران در آزمون های توسعه اخلاقی، امتیاز چندان بالایی کسب نمی کنند که علت آن میتواند تمرکز حسابداران بر ویژگی شخصیتی توافقپذیری باشد. حال آنکه آزمونهای تفکر اخلاقی، قضاوت های مبتنی بر ویژگی شخصیتی تطابق پذیری را حداکثر تا سطوح میانی فرایند توسعه اخلاقی ارزشگذاری می کنند. تحقیق حاضر با هدف بررسی این موضوع، رابطه پنج ویژگی شخصیتی اصلی با قضاوت اخلاقی دانشجویان رشته حسابداری را در مقایسه با دانشجویان رشته مدیریت بررسی می کند. پنج ویژگی شخصیتی اصلی عبارتند از وظیفه شناسی، برون گرایی، توافق پذیری، روان رنجوری و تجربه پذیری. همچنین، در این پژوهش رابطه جنسیت با قضاوت اخلاقی نیز بررسی شدهاست.
نتایج به دست آمده از پرسشنامه توزیع شده بین 386 دانشجوی رشته های حسابداری و مدیریت (گرایش های مالی و بازرگانی) پنج دانشگاه استان تهران در سال 1397 نشان میدهد، در حالی که دانشجویان رشته حسابداری، اولویت بالاتری برای ویژگی شخصیتی توافق پذیری قائل هستند، تفاوت معناداری بین امتیاز قضاوت اخلاقی دانشجویان رشته های حسابداری و مدیریت وجود ندارد. با این وجود، دانشجویان حسابداری با ویژگی شخصیتی توافق پذیری بالاتر، گرایش کمتری به قضاوت اخلاقی دارند. حال آنکه این رابطه در نمونه دانشجویان مدیریت وجود ندارد. به این معنی که دانشجویان حسابداری تحت تاثیر ارزشهای رشته تحصیلی خود، ویژگی های شخصیتی متفاوتی دارند و این موضوع می تواند قضاوت اخلاقی آنان را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین، نتایج نشان میدهد در هر دو گروه دانشجویان حسابداری و مدیریت، رابطه مثبت و معناداری بین وظیفه شناسی و برونگ رایی با قضاوت اخلاقی وجود دارد و رابطه بین روان رنجوری و قضاوت اخلاقی، منفی و معنادار است. در نهایت، بررسی رابطه بین جنسیت و قضاوت اخلاقی نشان داد، مطابق نظریه نقش جنسیت در فرایند اجتماعی شدن، دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر، گرایش بیشتری به قضاوت های اخلاقی دارند.کلید واژگان: پنج ویژگی شخصیتی اصلی, جنسیت, قضاوت اخلاقی, توافق پذیری, رشته تحصیلیCContrary to expectations, ethics research has shown that, accountants earn low ethical reasoning scores in the moral development tests, due to accountants focusing on agreeableness trait. However, ethical tests evaluate agreeableness trait up to the intermediate levels of the moral development model. The purpose of this study is to investigate the relationship between five personality traits and ethical judgments of accounting students compared with management students. The big five personality traits are conscientiousness, extraversion, agreeableness, neuroticism and openness to experience. I also investigate the relationship between gender and moral judgment. Using a questionnaire and answers provided by 386 accounting and business students, from five universities located in Tehran province, in 2018, results show, accounting students have a higher priority for agreeableness personality trait. But, there is no significant difference between the ethical judgments of accounting and business students. I find that those accounting students who do prefer agreeableness trait appear to have lower levels of moral judgment. While this relationship does not exist for the business students. This means that accounting students have different personality traits, influenced by their discipline, and therefore have different moral judgment. Also, for both groups, there is a positive significant relationship between conscientiousness and extroversion with moral judgment and the relationship between neuroticism and moral judgment is negative. Finally, the study of the relationship between gender and moral judgment showed that, according to theory of gender role in socialization, female students tend to have more moral judgments than males.Keywords: Agreeableness, Big Five Personality Traits, Discipline, Gender, Moral Judgment
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر