-
یزد شهری تاریخی است که قدیمی ترین ساختمان های مسکونی را در خود جای داده است. در دوره 77 ساله حکومت آل مظفر، یزد به عنوان مرکز حکومتی وسیع با قلمروی گسترده شد و شکوه و رونق برای این شهر به وجود آمد. در دوره صفوی نیز به مانند حکومت مظفری به واسطه امنیت و آرامش شهر یزد، شاهد افزایش ساخت وساز خانه ها هستیم. یکی از اجزای لاینفک خانه ها در دوران آل مظفر و صفوی، حیاط است. در لابه لای تحولات معماری مسکونی در این دوران شاهد گونه های متفاوت و متنوعی از فضای حیاط در این خانه ها هستیم؛ به گونه ای که تحول حیاط یکی از جلوه های عملی و نظری دگرگونی اندیشه های معماری است. به واسطه تنوع خانه در دوران آل مظفر و صفوی و صورت نگرفتن پژوهشی جداگانه درباره کرونولوژی حیاط و سیر تحول آن از دوره آل مظفر تا صفوی، در این تحقیق به آن پرداخته شده است. این پژوهش بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی و همچنین مطالعات میدانی صورت گرفته است. روش این پژوهش تحلیلی تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد برای دوره آل مظفر و جامع مفیدی و جامع جعفری برای دوره صفوی است. در این پژوهش ابتدا به تبیین ویژگی های خانه در متون تاریخی و سپس سعی در معرفی اجمالی معماری خانه های موجود شده است. مقایسه تطبیقی بین حیاط ها از جنبه های کالبدی، مرحله بعدی تحقیق است که به صورت گزارش های کمی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در دوره آل مظفر سه گونه حیاط به صورت های اندرونی، باغچه پشتی (باغ خلفی) و سرابستان به کار می رفته است. در دوره صفوی حیاط های اندرونی و سرابستان به حیات خود ادامه دادند و خبری از حیاط های مشجر کوچک در پشت ایوان نیست. در نهایت می توان بیان کرد که حیاط خانه باغ های صفوی برگرفته از الگوی سرابستان مظفری و وفادار به طرح خانه باغ های مظفری بوده و با تغییرات درون آن به روزشده الگوهای پیشین خود است.
کلید واژگان: حیاط, خانه, صفوی, آل مظفر, سیر تحول, یزدYazd is a historical city that has the oldest residential buildings. It was a large government center exhibiting glory and prosperity in the 77-year period of Muzaffarid rule. In the Safavid era as well, Yazd saw an increase in residential construction due to the governing sense of security and peace in the city. One of the integral parts of houses built then was the courtyard, many diverse types of which remain from that period. The evolution of the courtyard represents the practical and theoretical transformations of architectural thought. The diversity of house forms during that period and the chronology and evolution of the courtyard from the Muzaffarid to the Safavid era are the inquiries of this research. This research uses historical documents as well as field studies. The analytical-historical method is employed and the main historical sources include Tarikh-e Yazd and Tarikh-e jadid-e Yazd (for the Muzaffarid era) as well as Jame‘e Mofidi and Jame‘e Ja‘fari (for the Safavid era). First, the characteristics of the houses in the historical texts are explained and then, the architecture of existing houses is briefly introduced. Then, a comparative study of the physical aspects of the courtyards is completed in the form of quantitative reports. The findings show that during the Muzaffarid era, three types of courtyards were used: inner courtyard, khalf-e-bagh, and sarabostan (a small garden that was built next to old houses and had a great impact on the microclimate). In the Safavid era, the inner courtyard and sarabostan continued to exist but the khalf-e-bagh courtyards were not built anymore. Finally, it can be said that the design of courtyards in the Safavid garden houses is a continuation and upgrade of the model of Muzaffarid sarabostan and harmonious with the design of the Muzaffarid garden houses.
Keywords: courtyard, house, Safavid, Muzaffarid, evolution, Yazd -
فصلنامه اثر، پیاپی 91 (زمستان 1399)، صص 436 -459
در زمان آل مظفر چون این ناحیه از ایران (یزد) که قسمت فراوانی از کشور محسوب می شد، از انهدام تعمدی مغول مصون ماند، می توان انتظار داشت که در این منطقه، از زمان سلجوقیان فعالیت های مداوم ساختمانی وجود داشته باشد. به ویژه با توجه به حوزه سیاسی خاص، تحت نفوذ حکمرانان آل مظفر می توان سبک محلی خاصی با عنوان سبک مظفری یا به اعتقاد دونالد ویلبر مکتب یزد را در این حوزه شناسایی و معرفی کرد. هدف این مقاله ردیابی کیفیت فضایی سرابستان در معماری خانه های آل مظفر- تیموری منطقه یزد بوده است. در این بررسی، قدیمی ترین خانه های یزد که تاکنون ثبت و شناسایی شده اند، به همراه متون تاریخی استناد شدند. با توجه به کمبود خانه های ایلخانی در دیگر مکان های ایران، تعدد اشارات تاریخی به خانه در متون تاریخی یزد و نبود پژوهشی در این زمینه، در این مقاله به اهمیت و جایگاه خانه- باغ (سرابستان) در معماری مسکونی دوره آل مظفر پرداخته شده است. این پژوهش با ترکیبی از روش های تحلیلی-تاریخی و پژوهش نمونه ها و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی، به شناخت فضای سبز معماری مسکونی در دوره آل مظفر پرداخته و چگونگی معماری خانه-باغ این دوره را بررسی و تحلیل کرده است. نتایج پژوهش کتابخانه ای نشان می دهد، سرابستان در متون تاریخی دوره ایلخانی- تیموری یزد به کرات و به شکل های متفاوتی دیده می شود. تحقیقات نشان می دهد، در انطباق خانه- باغ های موجود و متون تاریخی یزد سه گونه سرابستان به دست آمده است. دسته اول شامل خانه هایی با باغ مشجر به صورت گودال بوده که با پیشگاه ترکیب می شده اند. دسته دوم شامل خانه هایی بوده که باغچه کوچکی به نام باغ خلفی داشته اند که این دسته خود دارای دو زیرگونه بوده که گونه اول، خانه های چهارصفه با باغچه پشتی را شامل می شود که در پشت یکی از صفه ها قرار داشته و گونه دوم، خانه های ایلخانی دارای باغ پشتی (باغ خلفی) در پشت ایوان رفیع (جنوبی) را دربرمی گیرد.
کلید واژگان: سرابستان, باغ خلفی, حیاط, آل مظفر, معماریAthar Journal, Volume:41 Issue: 91, 2021, PP 436 -459Since Yazd, Iran, which was a significant part of the country, was protected from the deliberate destruction of the Mongols during Muzaffarids era, it can be expected that there have been continuous construction activities in this area since the Seljuq era. Especially considering the specific political field, a special local style called Muzaffarid or according to Donald Wilber "Yazd school" under the influence of Muzaffarid rulers can be identified and introduced in this field. The purpose of this article is determining the spatial quality of Sarabostan in the architecture of Muzaffarid-Timurid houses in Yazd region. In this study, the oldest houses that have been registered and identified so far have been cited along with historical texts. Considering the insufficient Ilkhanate houses in other parts of Iran and the number of historical references to the house in the historical text of Yazd and also lack of enough research in this field, this article discusses the importance and position of Sarabostan in the residential architecture of Muzaffarid era. The present study tries to recognize the residential architecture in the Muzaffarid era by combining interpretive-historical methods and study of examples and relying on library-documentary studies, as well as examining and analyzing the house-garden architecture of this period. The results of library research show that Sarabostan is seen frequently and in different forms in the historical texts of the Ilkhanate-Timurid era of Yazd. Researches show that in accordance with the existing house-gardens and historical texts of Yazd, three types of Sarabostan have been identified. The first category includes houses with a pit- wooded land garden that is combined with the porch. The second category includes houses that have a small garden called "Behind the garden" (Khalfe Bagh). This category has two subspecies, the first one is included four- Iwan (porch chamber) houses with Khalfe Bagh and the second one includes Ilkhanate houses with a back garden.
Keywords: Behind the garden (Khalfe Bagh), Sarabostan, Courtyard, Muzaffarid, Architecture -
دوره آل مظفر یکی از دوره های شکوه و رونق در منطقه یزد است که به مدت نیم قرن، آرامش نسبی را برای این منطقه فراهم کرد؛ در سایه این آرامش، ساخت وساز بناها با کاربری های مختلف ازجمله مسکونی رونق گرفت. خانه های ساخته شده با استفاده از آرایه ها و تکنیک های مختلفی تزیین شده اند که با توجه به گستردگی و عدم شناخت آن ها تاکنون در هیچ پژوهشی، به اهمیت و جایگاهشان در معماری دوره آل مظفر پرداخته نشده است. با توجه به ضرورت یادشده، پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی توصیفی تحلیلی، به تبیین جایگاه گونه های تزیینی پرداخته است. این پژوهش در دو شیوه انجام گرفته است: در شیوه اول به گردآوری اطلاعات تاریخی لازم از متون و در شیوه دوم، به جمع آوری داده ها و مستندسازی آن ها از طریق بررسی های میدانی پرداخته شده و براساس داده های گردآوری شده، تجزیه و تحلیل نهایی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در خانه های این دوره از گونه ها و تکنیک های مختلفی ازجمله تکنیک گل بری، تنگ بری، آرایه های گچی، استفاده از چفد کلیل تزیینی، نقاشی دیواری و غیره استفاده شده است. همچنین متون به تزیین به وسیله جام های آبگینه الوان و کتیبه نگاری اشاره کرده اند که آثاری از آن ها برجای نمانده است. اجرای برخی از این گونه ها بسیار ساده و ابتدایی بوده و با ابزارآلات معمولی قابل اجرا بودند که در اکثر مناطق مورد بررسی مشاهده می شوند؛ اما برخی از گونه ها از ظرافت خاصی برخوردارند و همین امر سبب شده در نمونه های انگشت شمار از این گونه ها استفاده شود به طوری که می توانند به نوعی بیا ن کننده اهمیت این شهرها و روستاها باشند. همچنین تزیینات گل بری جایگاه ویژه ای در خانه های این دوره دارند. این تزیینات از لحاظ تکنیک های اجرا منحصربه فرد بوده و توانسته اند شیوه ای شاخص در این دوره ثبت کنند و به عنوان معیاری برای سنجش میزان اهمیت فضاها در نظر گرفته شوند. همچنین استفاده از گونه های تزیینی مختلف، می توانند به عنوان شاخصه ای برای بازشناسی خانه های این دوره قلمداد شوند.کلید واژگان: خانه های دوره آل مظفر, منطقه یزد, شیوه های تزیینی, تزیینات گل بریThe Muzaffarid is one of the most important historical periods, which brought glory and prosperity for Yazd as well as providing peace and stability in the region for half a century. Construction of various structures and residential buildings flourished during this period, which their structural decorations and architectural ornamentations styles and techniques were diverse and demanding. However, not much research has been conducted in this respect and thus the present study aims investigate and elucidate the place of architectural decoration styles of this period through a historical and descriptive approach. The research was conducted via two steps; first, the historical data were collected from related historical documents and manuscripts; and second, the data and their documentation were provided via field studies based on the previously collected data for the final analysis. The present study seeks to address the following research questions that what are the commonly applied decorative styles in the houses of Muzaffarid period. Then what are the properties and dimensions of these decorative styles in the houses found in both urban and rural fabric in the region. Finally, what is the place and state of these decorative styles in residential architectural of Muzaffarid period. Based on the results several styles of decorations such as mud decorations, TONGBORI, stucco works as well as decorative corbel vaults, murals etc. are applied in the surveyed residences. Construction of some of these decorative styles was quite simple and primary by ordinary construction tools that are still visible in some houses. However, there are other complex decorations, which have demanded a certain delicacy and elegance in the few instances manifesting the social status of the owner or the importance of that village or the town. The mud work decorations with their unique implementation techniques were the most commonly used decorative element in the houses of this region during this period, which can be used as an indicator for evaluating the significance of the structure.Keywords: Muzaffarid Houses, Yazd region, Decorative Styles, Mud Decoration
-
فصلنامه نگره، پیاپی 59 (پاییز 1400)، صص 145 -161
بهره گیری از تزیینات هندسی در ساخت بناها به خصوص بناهای اسلامی از دیرباز تا به امروز مورد توجه معماران و هنرمندان مسلمان ایرانی بوده است. در این مقاله تحقیقی سعی شده برخی نقوش شاخص دو بنای مسجد جامع کرمان (755ه ق) و مسجد جامع یزد (724 ه ق)، به لحاظ فرمی مقایسه شوند. با توجه به خلاء نسبی علمی تحقیقاتی در رابطه با معماری ایلخانی مظفری کشورمان بخصوص در حوزه ی آرایه های هندسی گردد. هدف این پژوهش وسعت بخشی به عرصه شناخت و معرفی ذخایر فرهنگی کشورمان از طریق آنالیز و معرفی نقوش هندسی شاخص این دو بنا باتوجه به ظرایف نهفته در نقوش هندسی بکار رفته در این مساجد وکشف رمز و راز نهفته درآن ها است. پرسش های این مقاله عبارت اند از: 1. چگونه می توان از طریق مقایسه ی نقوش هندسی بکار رفته در مساجد جامع کرمان و یزد به شاخص های نقوش هندسی این دو مسجد دست یافت؟ 2. با توجه به مرمت، بازسازی و الحاق قسمت هایی به بناهای هر دو مسجد جامع یزد و کرمان، طی ادوار مختلف تاریخی مهم ترین شاخص های سبکی حفظ شده در نقوش هندسی هر دو مسجد کدام است؟ با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و انجام تحقیقات کتابخانه ای در عرصه آرایه های معماری این دو بنا و تحقیقات میدانی به ارزیابی و مطالعه تطبیقی نقوش هندسی این دو بنای شاخص معماری ایران پرداخته شده است. شیوه ی گردآوری اطلاعات، اسنادی و بر پایه پژوهش های میدانی تصویری (عکاسی) است و با توجه به ارزش مشاهدات، برای تبیین مراحل بصری از روش نگاشت ادراکی، استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، ساخت هر دو مسجد جامع یزد و کرمان فقط شامل یک دوره تاریخی نبوده مشتمل بر ادوار مختلف است اما در این بین شاخصه های اصلی نقوش در مسجد جامع یزد بیشتر مبتنی مشخصه های ایلخانی و تیموری است اما سبک غالب نقوش هندسی در مسجد جامع کرمان ایلخانی و مظفری است. اگر بخواهیم نقوش هندسی این دو بنا را به لحاظ سبکی ارزیابی کنیم مسجد جامع یزد بیشتر ملهم از معماری ایلخانی و تیموری است که به سبک آذری نزدیکی دارد و به لحاظ نقوش هندسی «منطق گرا و بغرنج»تر از جامع کرمان است. از دیگر سوی نقوش هندسی مسجد جامع کرمان بیشتر ملهم از معماری ایلخانی و مظفری است و به لحاظ شاخص های فرمی نقوش هندسی در حوزه ی «بیان حالات احساسی» در فرم و رنگ نمونه ی ارزشمندی محسوب می گردد.
کلید واژگان: مسجد, مسجد جامع یزد, مسجد جامع کرمان, تزئینات بنا, نقوش هندسیNegareh journal, Volume:16 Issue: 59, 2022, PP 145 -161Architects and artists have long been fascinated by the use of geometric decorations in the construction of buildings, especially religious buildings. In this paper, we have tried to compare some of the landmark designs of the two buildings of Kerman Jami Mosque (755 AH) and Yazd Jami Mosque (724 AH). Kerman Grand Mosque is one of the 700-year-old four-porch mosques that have a lofty entrance, courtyard, porch and nave. Its construction began in (705 AH) by the order of Amir Mobaraz al-Din Mohammad Mozaffari Meybodi, the head of the Mozaffari dynasty, which ended at the end of 755 AH. Inspired by Sassanid architecture, its eastern entrance was destroyed by the firing of Agha Mohammad Khan and was later repaired. Yazd Jami Mosque has been built in the style of a porch in the heart of the desert during a century (the 6th century AH) in different historical periods, the most important of which are Ilkhanid, Safavid, Timurid, Al-Muzaffar and Qajar. Over time, it was built by several founders, but the main foundations of the mosque were built by the Sassanids. The current building of this mosque is considered to be Azeri architecture in two seasons. The purpose of this study is to expand the field of recognizing and introducing the cultural resources of our country through analysis and introduction of geometric patterns of these two buildings according to the subtleties hidden in the geometric patterns used in these mosques as well as discovering the mystery hidden in them. The questions we are trying to answer are 1- how to define the criteria of the geometric patterns of these two mosques by comparing the geometric patterns used in the comprehensive mosques of Kerman and Yazd? 2- Considering the restoration, reconstruction and annexation of parts to the buildings of both Yazd and Kerman mosques, what are the most important stylistic features preserved in the geometric designs of both mosques during different historical periods? Using descriptive-analytical method and conducting library research in the field of architectural arrays of these two buildings and field research, this study has evaluated and comparatively compared the geometric patterns of these two buildings of the Iranian architectural index. The method of data collection is documentary and based on visual field research (photography), and according to the value of observations, perceptual mapping method has been used to explain the visual stages. The research findings show that considering the precedence of construction of Yazd Jami Mosque over Kerman Jami Mosque, the possibility of modeling and adopting this mosque by the artists of Kerman Jami Mosque seems reasonable. The construction of both the Yazd and the Kerman mosques did not only include a historical period, but also different periods. Each of these two parts has been built over time by several founders. The Ilkhanid, Timurid, Muzaffarid, Safavid and the Qajar governments have played a role in completing parts of these two buildings, but Zandieh-era motifs are visible in the entirety of the Kerman Jami Mosque. The main features of the designs in the Yazd Jami Mosque are mostly based on patriarchal and Timurid features. The predominant style of geometric designs in the Kerman Jami Mosque is Ilkhanid and Muzaffarid. The geometric designs of Yazd and Kerman Jami Mosques have differences and similarities, among which there are many more similarities than the differences that can be considered as the common spirit of their geometric designs. Since both mosques were built in different periods, one cannot expect a geometric pattern from a historical period in both mosques. But it is interesting that the main spirit and essence of the geometric designs of both patriarchal mosques, the Ilkhanid essence, in later periods with the knowledge that has reached them from previous masters has been preserved. Subsequent masters have tried to present harmony and unity with the previous designs and have practically followed in their footsteps. And the observer of these geometric patterns practically does not notice the inconsistency in the patterns which is the result of obvious differences in design. If we want to evaluate the geometric designs of these two buildings in terms of style, the Yazd Jami Mosque is more inspired by patriarchal and Timurid architecture, which is close to the Azeri style, and in terms of geometric designs is more "logical and complex" than the Kerman Jami Mosque. On the other hand, the geometric designs of the Kerman Jami Mosque are mostly inspired by patriarchal and Muzaffarid architecture. Moreover, in terms of form indicators, geometric patterns are valuable examples in the field of "expression of emotional states" in form and color.
Keywords: Mosque, Yazd Jami Mosque, Kerman Jami Mosque, Building Decoration, Geometric Designs -
مجله صفه، پیاپی 78 (پاییز 1396)، صص 137 -156ورودی مفصل ارتباطی بین درون و بیرون بنا است که، علاوه بر نسبت سنجیده آن با گذرهای مجاور، نقش تنظیم کننده ارتباطات درونی و بیرونی را دارد. ورودی شمالی مدرسه مظفری یکی از ورودی های ده گانه مسجد جامع اصفهان معرفی شده است. فضای ورودی بخشی از ساختار آل مظفری بنا است که، به دلیل تغییرات و الحاقات متعدد، آنچه امروزه از این ورودی مشاهده می شود فضایی گنگ و دارای ابهام است. هدف از این پژوهش شناسایی، تحلیل، و رفع ابهام پیرامون این فضا و فهم نقش گذشته آن با استفاده از بررسی ها و برداشت های دقیق میدانی، کنکاش در ساختار موجود، بررسی اسناد و مدارک مکتوب، و همچنین مقایسه تطبیقی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این فضا در مقایسه با 9 ورودی دیگر مسجد جامع و بر اساس شواهد موجود فاقد اندام هایی نظیر پیش طاق، درگاه، سردر، دالان، یا هشتی است. همچنین وجود گشایش های متعدد و یک زوج پلکان در بدنه بیرونی مجاور این فضا و فاصله بین آن و گذر شمالی مسجد و آثار معماری موجود در این فاصله همگی حاکی از این است که حد فاصل این فضا تا گذر شمالی مسجد ساختارهایی داشته که امروزه به طور کامل از میان رفته اند. چنین فرایندی سبب شده این فضا به مرور از یک مفصل ارتباطی درونی به یک سردر ورودی مرتبط با گذر شمالی مسجد مبدل شود.کلید واژگان: مسجد جامع اصفهان, مدرسه مظفری, ورودی شمالیSoffeh, Volume:27 Issue: 78, 2017, PP 137 -156The entrance is the pivot between the inside and the outside, where the communication between the two is regulated. The northern entrance of the Muzaffarid Madressa has been introduced as one of the ten entrances of the Isfahan Jame Mosque. The entrance space is part of a complex Muzaffarids structure; due to numerous changes and adaptations, what can be seen today is an ambiguous space. The aim of this research is to shed a new light on the ambiguity surrounding this space and understand its past historic developments using precise field surveys, the analysis of existing structures, the study of related texts, and a comparative approach. The findings of this study indicate that compared to the nine other entrances of the Jame Mosque, and based on the existing evidence, elements such as pishtaq, portal, door, corridor and vestibule are missing here. There are also several other openings as well as a pair of stairs in the adjacent outer walls; and the distance between this entrance and the northern passageway of the mosque include evidence indicating that this space has changed over time, from an internal connection to an external gateway associated with the northern passageway.Keywords: Isfahan Jame Mosque, Muzaffarid Madressa, north entrance
-
مسجد جامع ارگ بم از زمان پی نهادن تا امروز، روندی طولانی از دگرگونی، مرمت ، بازسازی و نوسازی را از سر گذرانده که بسیاری از این تغییرات تا پیش از زلزله 1382، در کالبد بنا پنهان بود. آشکار شدن ساختار اصلی سردر قدیمی مسجد و منارهای قدیمی متصل به سردر از جمله نویافته های پس از این زلزله است. این نویافته ها دوره بندی های قبلی پیشنهادشده برای مسجد را دچار تردید ساخته و پرسش ها و ابعاد پژوهشی تازه ای را مطرح ساخته است که پیش از این در نظر نبود. این پژوهش در پی آن است که ضمن معرفی شکل اولیه و دگرگونی های سردر، جایگاه زمانی آن را در دوره بندی کلی تحولات مسجدجامع ارگ بم از طریق بررسی اسناد و مدارک مکتوب و برداشت های دقیق میدانی و همچنین گمانه و پی گردی های باستان شناسی و با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی مشخص کند. نتایج مطالعه و بررسی ها نشان می دهد که به رغم اینکه پژوهشگران سردر را منسوب به قرون اولیه اسلامی می دانند، این پژوهش بنا بر شواهد موجود اعم از مانده های معماری موجود، ابعاد خشت ها، ارتفاع پاکار نعل درگاه، پهنای جرز های طرفین ورودی، تنه تنومند و اندازه مغزه میانی منار، بر این باور است که سردر منسوب به قرن هشتم هجری است و همانند سایر سردرهای مظفری تیموری ارتفاعی بلند و تناسباتی کشیده دارد.
کلید واژگان: ارگ بم, مسجدجامع, تحول تاریخی, سردر, منارThe Jami‘ Mosque of Bam has gone through a long process of transformations including restoration, reconstruction, and renovation. Much of these works were hidden inside the physical form until the earthquake of 2003 uncovered important structures, among them, the original portal and the flanking twin minarets. These findings question the previously accepted timeline for the mosque and pose new questions that had not been discussed previously. The objective of this paper is to introduce the original form of the portal and locating its modifications on the timeline of the mosque according to a descriptive-analytical method. On the basis of remaining evidence such as architectural remnants, mudbrick sizes, the height of imposts, the thickness of the flanking pillars, and the diameter of the minarets’ shafts, the entrance portal is dated to the fourteenth century AD, very similar to other Muzaffarid and Timurid portals that are high and lofty.
Keywords: Arg-e Bam, jami‘ mosque, historical evolution, portal, minaret -
با توجه به نقش بسزای جنگ ها در چگونگی تاریخ زندگی بشر، بررسی پیامدها و تاثیرات جنگ ها بر زندگی اجتماعی مردم، برای شناخت جامع و دقیق تاریخ اجتماعی حایز اهمیت است. از همین رو نوشتار حاضر با تکیه بر منابع دست اول و تحقیقات معتبر و با رویکرد توصیفی تحلیلی به مطالعه پیامدها و تاثیرات جنگ های آل مظفر(795-713ق) بر زندگی اجتماعی مردم قلمرو آنان می پردازد. نتایج بررسی، نشان می دهد که عواملی همچون اوضاع سیاسی و نظامی آشفته قرن هشتم قمری، رقابت اعضای خاندان آل مظفر بر سر حکومت، منازعه مظفریان با حکومت های محلی پیرامون و حملات برخی قبایل به قلمرو مظفریان، سبب پیدایی و تداوم جنگ های مکرر داخلی و خارجی در عهد آل مظفر گردید. این جنگ ها، پیامدها و تاثیرات قابل توجه بر زندگی اجتماعی مردم در قلمرو مظفریان داشته است. ازجمله پیامدها و آثار زیان بار جنگ های آل مظفر، کشتار، تقلیل جمعیت و غارت و ویرانی، تاثیرات اقتصادی چون افزایش فقر و گرسنگی، بیکاری، رکود اقتصادی و کاهش درآمد، تنزل اخلاق و انحطاط ارزش های فرهنگی، پریشانی اندیشه و یاس و ناامیدی مردم، رونق تصوف و گرایش روزافزون مردم به خانقاه های صوفیان، و رشد اندیشه تقدیرگرایی و به دنبال آن سست شدن بنیان های فلسفی و رشد خرافه پرستی بود.
کلید واژگان: جنگ, آل مظفر, کاهش جمعیت, ویرانی و فقر, ناامیدی, تنزل اخلاق, رشد تصوفRegarding the weighty role of wars on the formulation of mankind's life history, the investigation of the effects and consequences of wars on the people's social life is of great importance for obtaining an exact and inclusive knowledge of the social history. Taking a descriptive-analytical approach and relying on first-hand resources and reliable research, the present paper thus aimed at investigating the effects and consequences of the wars on people's social life during the Muzaffarids (713-795 AH). The findings indicate that factors such as deranged military and political atmosphere of the eight century AH, rivalry of members of the Muzaffarids over power, challenges of the Muzaffarids with peripheral local sates, and the attacks of some tribes on the Muzaffarids led to the emergence and continuation of numerous domestic and foreign wars in this era. These wars had considerable impacts and consequences on people's social life within the Muzaffarid territory including massacre, population reduction, looting and destruction, economic effects such as increased poverty and starvation, unemployment, depression, income detraction, moral degradation, decline of cultural values, distressing thought, disappointment and despair of people, growth of Sufism, increasing interest in Sufi khanqahs, flourishing fatalism and as a result weakening of philosophical foundations and the growth of superstitions.
Keywords: war, the Muzaffarids, population downgrade, destruction, poverty, Disappointment, moral degradation, growth of Sufism -
با ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در سال 1396ش/ 2017م و تاکید بیشتر بر حفاظت از بناهای تاریخی در قالب بافت شهری یزد، تلاش برای انجام گونه های مختلف پایش، با هدف صیانت از اصالت آثار تاریخی فراهم شد. پژوهش حاضر که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد، در جست وجوی نقش پایش تاریخی به عنوان روشی برای ارزیابی اصالت آرایه های معماری مدرسه رکنیه به عنوان یکی از مهم ترین تک بناهای این بافت است. مستندسازی سابقه ای از مداخلات بر پایه اصول حفظ میراث جهانی و در عین حال دستیابی به پیشینه ای از عوامل آسیب رسان به بنا در خلال این پژوهش انجام شده است. ازاین رو تحقیق حاضر پس از تبیین مفهوم پایش تاریخی، به ارایه اسناد موجود درباره آسیب ها و مداخلات مدرسه رکنیه و همچنین تجزیه و تحلیل محتوایی اسناد برای شناخت نقاط بحرانی آسیب ها و در نهایت دستیابی به دوره بندی مرمت آرایه های معماری و ارزیابی اصالت آن می پردازد. بر طبق اسناد، مهم ترین آسیب های واردشده به مدرسه رکنیه شامل ترک ها و آسیب های سازه ای ناشی از حفر چاه ها در حریم بنا و رطوبت ناشی از آن و نیز فعالیت موریانه در داخل بنا بوده است. در خارج بنا تخریب ایوان، مداخلات و تصرف های سازه ای قدیمی و نیز ریختگی کاشی های گنبد به خصوص در بدنه غربی در اثر عوامل طبیعی، آسیب های مستمر در بنا هستند. این عوامل آسیب در برنامه ریزی آینده باید از نظر میزان فعالیت، مورد سنجش قرار گیرند. در باب ارزیابی اصالت، نتایج به دست آمده منجر به قابل تفکیک شدن بخش های اصیل و بخش های غیراصیل ولی ارزشمند در این بنا شده است. پوسته داخلی گنبدخانه، دیوار اسپر ایوان و کتیبه کاشی کاری ساقه گنبد در بخش بیرونی بنا کاملا اصیل و مربوط به دوره آل مظفر است. نقش و اجزای مادی ایوان و نمای آن، همچنین کاشی کاری های گنبد که مجددا اجرا شده، از آثار مداخلاتی پنجاه سال گذشته است. بازسازی و تکمیل این بخش ها با تکیه بر شناخت سبکی مرمتگران و التفات به نقوش کاشی کاری های قدیمی موجود در مدرسه شهاب الدین قاسم طراز، مدرسه شمسیه و مسجدجامع یزد انجام گرفته است. هدف این گونه مداخلات، تکمیل موجودیت کالبدی و کاربردی بنا در عین تلاش برای خوانایی بهتر اثر بوده است. بخش های بازسازی و نوسازی شده اگرچه از لحاظ مداخلات مبانی نظری مورد توجه بوده ولی جنبه تاریخی و باستان شناسی نداشته و قابل استناد به عنوان سبک آل مظفر یزد نیست. پیرو نتایج به دست آمده برنامه ریزی برای حفظ و نگهداری این دو بخش نیز می بایست از همدیگر تفکیک شده و به طور کاملا واضح و شفاف با تصمیم گیری های جداگانه انجام گیرد.کلید واژگان: پایش تاریخی, اصالت, آرایه های معماری, مدرسه رکنیه, میراث جهانی, آل مظفرAfter the inscription of the historical city of Yazd on the world heritage list in 2017, more emphasis was put on the preservation of historical monuments within its urban structure. Simultaneously, more effort was made to carry out different types of monitoring to protect the authenticity of historical monuments. This study, using a qualitative and interpretative approach, researches the role of historical monitoring as a method to assess the authenticity of the architectural revetments of Seyyed Rokn ad-Din Madrasa (or Rukniyya), which is one of the most important monuments of this city. The history of interventions based on the principles of world heritage preservation as well as the history of deteriorating factors that altered the building is documented in this research. For this, after defining the concept of historical monitoring, this paper documents the damages, repairs, and interventions that occurred in the Rukniyya. Content analysis of these documents was carried out to identify the risk critical points and finally to draw the timeline of the restorations of the architectural revetments to assess their authenticity. According to these documents, significant damages in the Rukniyya include cracks, structural damages caused by the digging of wells in the periphery of the building and the subsequent moisture, and termite activity inside the building. Outside, the destruction of the main arch of the iwan, structural interventions, and the falling of dome tiles due to natural conditions specifically on its western side are among the major damages. The damaging factors should be considered in terms of activity levels in future conservation plans. For the purpose of authenticity assessment, the findings of the investigation differentiate authentic parts from later alterations in this building. The inner shell of the dome, the end wall of the iwan, and the tile inscription on the dome stem are materially authentic and date from the Muzaffarid period. The motifs and material components of the iwan and its facade as well as the tiles on the outer shell of the dome are interventions of the past fifty years. These parts were reconstructed based on the architectural style of the fourteenth century, imitating the tilework patterns in the Shahab ad-Din Qassem Madrasa, Shamsiyyeh Madrasa, and the Jame‘ Mosque of Yazd. The purpose of such interventions was to preserve the physical and functional features of the building and improve its legibility. Although the reconstructed and renovated parts are interesting in terms of restoration works, they do not have historical or archeological value and cannot be referenced as Muzaffarid-style artwork. The findings of the study show that two separate conservation plans are required for each of these two parts of the building providing clear and transparent decisions.Keywords: Historical Monitoring, Authenticity, Architectural Decorations, Sayyed Rokn ad-Din madrasa, world heritage, Muzaffarid
-
دست یابی به نگرشی کلی در حوزه ی تاریخ فرهنگ، مستلزم شناخت اوضاع تاریخی و اجتماعی اقلیت های جوامع است. زردشتیان به مثابه ی بقایای پیروان آیینی باستانی، علی رغم تحولات تاریخی، هنوز در ایران و هند و دیگر کشورها زیست می کنند. آنان را در ایران «زردشتی» و در هند «پارسی» می نامند. این دو اقلیت دارای ریشه های فرهنگی مشترکی با یکدیگرند. شناخت اوضاع فرهنگی و اجتماعی آنان در گذشته و حال، مستلزم تتبعات تاریخی است. در این میان، توجه به آرای سیاحان و ماموران اعزامی به ایران جایگاهی خاص دارد. در دوره ی قاجار، به ویژه در زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، بسیاری از این سیاحان و ماموران، ضمن گفت و گو درباره ی مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران، بسته به رویکردهای مختلف خود، به بیان نظر راجع به زردشتیان پرداختند. در این نوشتار به آراء و رویکردهای سفرنامه نویسان خارجی عصر ناصری و مظفری در خصوص زردشتیان پرداخته می شود. همچنین، علل این رویکردهای غالبا مثبت مورد بررسی قرار می گیرد.
کلید واژگان: زردشتیان, فرهنگ زردشتی, سفرنامه نویسان, عصر ناصری, عصر مظفریZoroastrians as the followers of an ancient religion are still living in Iran, India and other countries despite historical changes. They are called Zoroastrian in Iran and Parsi in India.Recognizing their cultural and social status at present and past requires historical studies and researches. To do this, views of travellers and officials commissioned in Iran are of great importance. In the Qajar period especially under Nasir ud Din Shah and Muzaffar ud Din Shah, most of these travellers and officials while speaking about cultural and social maters in Iran, have expressed their own ideas about Zoroastrians. In this article these ideas as well as the causes of often positive approaches to the Zoroastrians have been studied.
Keywords: Zoroastrian, Zoroastrian Culture, Travelogue Writers, Nasirid Era, Muzaffarid Era -
پیرامون کاربری و تاریخ بنیان سردر و جفت منار موسوم به نظامالملکی ابرکوه نظرات مختلفی در منابع آمده است. برخی آنرا سردر مسجد نظامیه و برخی آن را جزیی از یک مجموعه و ساخته نظامالملک ابرقویی از مشایخ قرن هشتم . ق. قمری در منطقه دانستهاند. با این همه هنوز ابهامات زیادی در مورد تاریخ و کاربری این اثر وجود دارد. پرسشهای متن حاضر نیز در باب تاریخ و کاربری بنا بوده است. هدف متن حاضر آن است که با نظر به دیگر کتیبه های دارای اشاره به بناهای نزدیک به اثر در منطقه و تطبیق با روایات تاریخی، نکاتی در مورد بنایی که سردر متعلق به آن بوده و نیز تاریخ بنا روشن شود. روش پژوهش در این بررسی، علاوه بر مطالعه و تحلیل شواهد کالبدی بنا، مقایسه سردر با دیگر بناهای دارای دو منار است. همچنین از آنجا که بنا هیچ کتیبه تاریخداری ندارد، تحلیل تاریخی کتیبه های دیگر بناهای منطقه (که با این اثر ارتباط دارد) نیز انجام شده است. در این مورد از کتیبه مسجد بیرون ابرکوه که در آن به بناهای پیرامون سردر نظامالملکی اشاره شده، استفاده و بنا بخشی از یک مجموعه پیوسته با مقبره طاووسالحرمین و احتمالا مسجد شمرده شدهاست. سپس با تطبیق تزیینات و ساختار اثر با دیگر سردرهای دارای جفت مناره در معماری ایرانی، همچون سردر غیاثیه قم و سردر مسجد جامع اشترگان، تاریخ اثر قرن هشتم . ق. و در دوره حکمرانی مظفریان پیشنهاد شده است. همچنین با توجه به کتیبه مسجد بیرون و اشارات آن و دوران زندگی نظامالملک ابرقویی احتمال دخالت او در ساخت سردر فعلی وجود ندارد و احتمال ساخت بنا در زمان شاهشجاع مظفری بیشتر است.
کلید واژگان: سردر, دو مناره, معماری آل مظفر, نظامیه, کاشیکاری, ابرکوهVarious ideas can be found about the date of construction and the function of portal and twin minarets of Abarkouh so that some researchers consider it as the door way of Nizamieh mosque whereas others consider it as a part of a great complex. However, there are ambiguities about the history and function of this monument. The main questions of this paper are about these two points. Afshar has attributed this monument to Nizam-ol-Molk-e Abarqui, a famous writer of Abarkooh in 14th century. Considering inscriptions of other monuments in the region and comparing with historical documents, this paper aims to reveal some points about the history and function of the destroyed monument to which this portal belongs. Moreover, the structure and decorations of the portal have been compared with other historical twin minarets. Regarding the lack of dated inscription on the portal, main evidence is the inscription of Biroon mosque near Abarkouh which has implications about the constructions near the portal. Finally, it has been revealed that the monument can be part of a mosque related to Tavousieh shrine. Comparing decorations and structure of this monument with other similar twin minarets in Persian architecture (like Qiyasiyeh in Qom and Oshtorgan mosque), it can be attributed to 14th century and to the son of Nizam-ol-Molk-e Abarqui who was a courtier of Shah Shoja’ (Muzaffarid dynasty) as his patronKeywords: portal, double minaret, tile working, Nizamieh, Muzaffarid architecture, Abarkooh
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
-
همراه با متن21
-
علمی21
-
معتبرحذف فیلتر
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.