-
از زمان طرح ایده توسعه پایدار، چگونگی دستیابی به آن همواره مورد توجه پژوهشگران و سیاست گذاران بوده است. در همین راستا، در مکتوبات توسعه پایدار از دو رویکرد پایداری ضعیف و پایداری قوی سخن به میان آمده است؛ دو رویکردی که مفروضاتی متفاوت دارند، سیاست هایی متفاوت پیشنهاد می کنند و پیامدهای متفاوتی نیز به دنبال خواهند داشت. از سوی دیگر با افزایش دغدغه های محیط زیستی در دهه های اخیر، مفهوم سرمایه طبیعی نیز در کنار سرمایه های فیزیکی، انسانی و اجتماعی به ادبیات متداول علم اقتصاد افزوده شده است. به تازگی و با گردآوری داده های مربوط به سرمایه طبیعی ملت ها از سوی بانک جهانی، امکان بررسی های آماری در این حوزه فراهم آمده است. مطالعه حاضر در قالب چندین الگوی رگرسیونی و در سطح بین المللی، تلاش خواهد کرد تا بنیادی ترین تفاوت دو رویکرد پایداری ضعیف و پایداری قوی یعنی امکان یا عدم امکان جانشینی سرمایه فیزیکی به جای سرمایه طبیعی را به طور تجربی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج مطالعه نشان می دهند که سرمایه طبیعی نقشی مستقیم، مثبت و مستقل در توضیح دهندگی شاخص های توسعه پایدار دارد و حتی افزودن شاخص های سرمایه فیزیکی، انسانی و اجتماعی نیز معناداری ضریب سرمایه طبیعی را تهدید نمی کند. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که طبق فرض الگوی پایداری قوی، انواع دیگر سرمایه نمی توانند جانشین سرمایه طبیعی شوند.
کلید واژگان: سرمایه طبیعی, توسعه پایدار, رد پای محیط زیستی, ظرفیت زیستی, شاخص توسعه انسانیIn the past half century, sustainable development and its policy implications have attracted a number of researchers in recent decades. In this literature, two rival theories are recognizable which are called weak and strong sustainability. These two theories are based on different assumptions, have different policy implications and expectedly lead to different results. Weak sustainability assumes that all different kinds of capital – especially physical and natural capitals – are complete substitutions while according to strong form of sustainability, none of other forms of capital – including physical, human and social- are substitutes for natural capital. This paper, using the most recent natural capital data provided by UN, compares these theories empirically. Using alternative variables for sustainability as dependant variable, we have compared the explanatory significance of different types of capitals in several regression equations. The results show that natural capital significantly explains sustainable development indices. Even, when other forms of capital are included in the regression equation, the positive relation between natural capital and sustainability indices remains statistically significant. So, we can conclude that empirically speaking, as stated in strong sustainability theory, other forms of capital are not substitutes for the natural capital. -
گردشگری از متنوع ترین و بزرگترین صنایع جهان و مهم ترین منبع درآمدی و ایجاد فرصت های شغلی در بسیاری از کشورها است. بنابراین، بررسی تعیین کننده های توسعه گردشگری در مباحث اقتصادی از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این راستا، تحقیق حاضر سعی نمود با استفاده از داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته به بررسی تاثیر انواع سرمایه شامل سرمایه طبیعی، سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، سرمایه مالی، نوآوری و سرمایه مستقیم خارجی بر توسعه صنعت گردشگری در دو گروه از کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته و نوظهور طی دوره 2017-2007 بپردازد. نتایج مدل برآوردی تحقیق نشان داد، یک درصد افزایش انباشت سرمایه های طبیعی، فیزیکی، انسانی، مالی، نوآوری و سرمایه مستقیم خارجی به ترتیب موجب افزایش 063/0، 181/0، 052/0، 089/0، 128/0 و 066/0 درصدی درآمد کشورهای منتخب درحال توسعه از محل گردشگری بین المللی می گردد. همچنین، یک درصد افزایش انباشت سرمایه های طبیعی، فیزیکی، انسانی، مالی، نوآوری و سرمایه مستقیم خارجی به ترتیب موجب افزایش 113/0، 104/0، 080/0، 055/0، 091/0و 118/0 درصدی درآمد کشورهای منتخب توسعه یافته و نوظهور از محل گردشگری بین المللی می گردد. به علاوه، تاثیر متغیرهای کنترلی جهانی شدن، ثبات سیاسی و نرخ ارز واقعی بر توسعه صنعت گردشگری در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنادار است.
کلید واژگان: صنعت گردشگری, انواع سرمایه, جهانی شدن, نرخ ارزThe tourism industry is one of the largest and most diversified industries in the world, and is the most important source of income and job creation in many countries. Therefore, estimating the determinants of tourism development is important in economic studies. In this regard, the present study uses panel data and generalized moment method to investigate the impact of capital types including natural capital, physical capital, human capital, financial capital, innovation and foreign direct capital on the development of tourism industry in two groups of selected countries of developing and developed and emerging during the period 2007-2017. The results of the estimation model showed that 1% increase in accumulation of natural capital, physical capital, human capital, financial capital, innovation and foreign direct capital increases the international tourism revenue in developing selected countries by 0.063%, 0.181%, 0.052%, 0.089%, 0.128% and 0.066% respectively. Also, 1% increase in accumulation of natural capital, physical capital, human capital, financial capital, innovation and foreign direct capital increases international tourism revenue in developed and emerging selected countries by 0.113%, 0.104%, 0.080%, 0.055%, 0.091% and 0.118% respectively. In addition, the effect of control variables including globalization, political stability and real exchange rate on the development of tourism industry in both groups of countries are positive and significant.
Keywords: Tourism Industry, Types of Capital, Globalization, Exchange Rate -
در سال های اخیر در جهت شناخت تفاوت رشد اقتصادی بین کشورها، سرمایه طبیعی به عنوان عامل مهم در مدل های رشد وارد شده است. در همین راستا، این مطالعه با هدف ارزیابی نقش سرمایه طبیعی در رشد اقتصادی ایران انجام شد. برای این منظور از داده های سری زمانی دوره 94-1359 و مدل رشد نیوکلاسیک سولو استفاده شد. شاخص های معرفی شده برای سرمایه طبیعی شامل ردپای اکولوژیکی، ظرفیت اکولوژیکی، کسری اکولوژیکی، تنش اکولوژیکی و مساحت زمین های کشاورزی است. یافته ها نشان داد نقش شاخص های سرمایه طبیعی در رشد اقتصادی نوسان گسترده ای دارد به گونه ای که کشش تولید نسبت به ردپای اکولوژیکی 04/0-02/0 به دست آمد، اما این رقم برای ظرفیت اکولوژیکی و مساحت زمین های کشاورزی به 10/0 تا 15/0 ارزیابی شد. ضریب متناظر برای سرمایه فیزیکی بالاتر از سرمایه طبیعی و اغلب در دامنه 17/0-12/0 قرار گرفت. افزون بر این نتایج، تابع تولید CES حاکی از بازده ثابت نسبت به مقیاس در اقتصاد ایران بود.
کلید واژگان: سرمایه طبیعی, ردپای اکولوژیکی, ظرفیت اکولوژیکی, رشد اقتصادیNatural capital has been introduced in growth models recently in order to address the growth differences among the countries. In this context, the objective of this study is to examine the role of introduced indices for natural capital in Iranian economic growth. To get the objective, Solow neoclassical growth model using the data for 1980-2015 was applied. The applied indices include ecological footprint, biological capacity, ecological footprint-capacity difference, ecological tension, and agricultural land. The findings showed a significant fluctuation of the natural capital indices contribution to growth. Production elasticity with respect to ecological footprint found to be in the rage of 0.02-0.04 while the corresponding values for biological capacity and agricultural land tends to increase, ranging from 0.10 to 0.15. The corresponding values for physical capital fall into the range 0.12-0.17. In addition, the appropriateness of CES production function revealed the validity of constant returns to scale assumption in Iranian economy.
Keywords: Natural capital, Ecological Footprint, Biological capacity, Economic Growth -
افزایش تقاضا و سطح مصرفی جوامع انسانی، منجر به بهره برداری بی رویه از سرمایه طبیعی و افزایش ناپایداری اکولوژیک در اکوسیستم های طبیعی به ویژه مناطق تحت حفاظت شده است. از این رو، تداوم روند استفاده از خدمات اکوسیستمی، منجر به افزایش فشارهای اکولوژیک و کاهش ظرفیت سرمایه های طبیعی در تامین نیازهای بشری می شود. براین اساس، در مطالعه حاضر به ارزیابی تغییرات مکانی-زمانی سرمایه طبیعی و میزان پایداری اکولوژیک در منطقه حفاظت شده حرا طی سال های 2021-1989 با استفاده از مدل ردپای اکولوژیک پرداخته شد. نتایج نشان داد که در بین کاربری های موجود، پهنه های جزرومدی بیش ترین روند افزایشی و پهنه های آبی بیش ترین روند کاهشی را دارند. علاوه براین، نتایج به دست آمده حاکی از آن است که وسعت رویشگاه های مانگرو طی سال های مورد مطالعه، کاهش یافته است. همچنین نتایج عملکرد و هم ارزی در بین کاربری های منطقه نشان داد که، پهنه های آبی (بسترصید) بیشترین ضریب هم ارزی را به خود اختصاص داده اند و در طی این دوره، بیشترین کاهش سطح را نشان می دهند. در حالی که، جنگل های مانگرو با کمترین سطح در بین کاربری ها، بیشترین ضریب عملکرد را دارا می باشند. در محدوده مورد مطالعه، ردپای اکولوژیک دارای روند افزایشی، ظرفیت زیستی کاهشی و کسری اکولوژیک از روند افزاینده ای برخوردار است. بدین ترتیب، شاخص اندازه ردپای اکولوژیک طی سال های 1989-2021 افزایش یافته است که این نتایج حاکی از شدت بالای استفاده از منابع دارد. همچنین شاخص عمق پا نیز از روند افزاینده ای برخوردار است که نشان دهنده افزایش شدت مصرف سرمایه طبیعی و کاهش انباشت سرمایه در طی سال های مورد مطالعه می باشد. بنابراین، تغییر در الگوی تولید و مصرف به منظور ایجاد تعادل اکولوژیک و کنترل ناپایداری در این منطقه امری ضروری است. از طرفی، جلوگیری از افزایش تغییرات پوشش/ کاربری اراضی و همچنین حفاظت از سرمایه طبیعی، مستلزم ایجاد مدیریتی یکپارچه برای توسعه پایداری و استفاده از منابع طبیعی با توجه به ظرفیت برد زیستی منطقه می باشد.
کلید واژگان: ردپای اکولوژیک, سرمایه طبیعی, ظرفیت برد زیستی, ارزیابی پایداری, منطقه حفاظت شده حراThe increased demand and consumption level of human societies has led to excessive exploitation of natural capital and increased ecological unsustainability in natural ecosystems, especially in Protected Areas (PAs). Therefore, the continuation of the process of using ecosystem services leads to an increase in ecological pressures and a decrease in the capacity of natural resources to meet human needs. Therefore, in the present study, the spatial-temporal changes in natural capital and the level of ecological sustainability in the Hara PAs from 1989 to 2021 were evaluated using the ecological footprint model. As the results revealed, tidal zones have the most increasing trend among the existing uses, and water areas show the most decreasing trend. In addition, the obtained results indicate that the extent of mangrove habitats has decreased during the studied years. Also, the performance and equivalence results among the uses of the region showed that the water areas (Aquaculture and fishing area) have assigned the highest equivalence coefficient and during this period, they show the greatest decrease in surface area. While mangrove forests with the lowest level of land use have the highest productivity coefficient. In the studied area, the ecological footprint has an increasing trend, the Biological Capacity (BC) is decreasing, and the Ecological Deficit (ED) is increasing. Thus, the ecological footprint index has increased from 1989 to 2021, which indicates the high intensity of resource use. Also, the foot depth index has an increasing trend, which indicates the increase in the intensity of natural capital consumption and the decrease in capital accumulation during the studied years. Therefore, it is necessary to change the pattern of production and consumption to create ecological balance and control unsustainability in this area. On the other hand, preventing the increase of land cover/use changes as well as the protection of natural capital requires the creation of an integrated management for sustainable development and use of natural resources according to the region's BC.
Keywords: Ecological Footprint, Natural Capital, Biological Carrying Capacity, Evaluating Sustainability, Hara Protected Area -
سهم عوامل تولید از تولید ناخالص داخلی تصویری از فناوری اقتصاد را در سطح کلان به دست می دهد. سهم عوامل بازتولیدپذیر، یعنی سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی، و سهم عوامل بازتولیدناپذیر، یعنی سرمایه طبیعی و نیروی کار ساده، از کل تولید در کشورهای مختلف متفاوت است. در این پژوهش، تاثیر وفور منابع تجدیدناپذیر یا وابستگی اقتصاد به آنها بر سهم عوامل تولید بررسی می شود. برای پژوهش حاضر از داده های مقطعی کشورهای مختلف در قالب مدل های تجربی حداقل مربع های معمولی و حداقل مربع های دومرحله ای، برای رفع مشکل احتمالی درونزایی استفاده می شود. بررسی داده های مقطعی کشورها نشان می دهد که سهم سرمایه طبیعی از تولید کشورهایی که وابستگی بیشتری به منابع تجدیدناپذیر دارند، بیشتر است. همچنین، وابستگی یا وفور منابع تجدیدناپذیر سهم انواع نیروی کار را از تولید کاهش می دهد. پژوهش های بیشتری نیاز است که مشخص کند چگونه وفور یا وابستگی به منابع تجدیدناپذیر سهم عوامل تولید را متاثر می کند.
کلید واژگان: شومی منابع, عوامل بازتولیدپذیر, عوامل بازتولیدناپذیر, وفور منابع, وابستگی به منابعThe share of factors of production in the GDP of a country represents an overall picture of its aggregate production technology. The share of reproducible factors (i.e., physical capital and human capital), and the share of non-reproducible factors (i.e., natural capital and unskilled labor) from total production varies considerably across different countries. In this paper, the impact of nonrenewable resource abundance or dependence on various factor shares is studied. Cross-sectional data of countries using OLS and 2SLS estimates are investigated. The results show that the share of natural capital in GDP is higher in the countries that are more dependent on nonrenewable resources or enjoy resource abundance. Moreover, human capital share and unskilled labor share are both lower in countries with higher degrees of resource dependence. Further research is needed to shed light on how resource abundance or dependence affects factor shares of economies.
Keywords: Total Factor Productivity, Scale Efficiency, Technical Efficiency, Technological Progress Rate, Airline Transportation, Growth Accounting, Stochastic Frontier -
امروزه به دلیل محدودیت سرمایه های طبیعی، ضروری است میان میزان بهره برداری از سرمایه های محیط زیست با سرعت ترمیم و بازگشت آنها تناسب ایجاد گردد. بنابراین موضوعات و مفاهیمی مانند اقتصاد سبز و بانکداری سبز در دهه های اخیر مورد توجه کشورها و سازمانهای منطقه ای و بین المللی قرار گرفته است. و بانکها میتوانند با استفاده از پیاده سازی بانکداری سبز در راه رسیدن به اهداف سیاستهای کل اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال سهیم و تاثیرگذار باشند.بانکداری سبز به طور رسمی با هدف حفظ سرمایه های طبیعی، در کشورهای غربی شروع گردید و گسترش پیدا کرد. تصمیم اولیه این نوع بانکداری به حداقل رساندن کاربرد کاغذ در کارهای بانکی به دلیل نیاز به قطع درختان که سرمایه های اصلی افزایش تولید اکسیژن و کاهش دی اکسیدکربن هستند، می باشد. بانکداری سبز بانکداری بدون کاغذ، بدون سوخت و بدون اتلاف وقت و انرژی است و چنانچه اولویت اصلی مصرف کنندگان خدمات بانکی باشد، زمینه ساز ایجاد توسعه پایدار در کشور خواهد گردید. در این مقاله به مرور مقالات و تحقیقات پیشین در زمینه بانکداری سبز و اهمیت و جایگاه آن پرداخته شده استکلید واژگان: خدمات پولی و مالی, انکداری سبز, مزیت رقابتی پایدار, بانکداری اخلاقی, بانکداری اینترنتیToday, due to the limitations of natural capital, it is necessary to balance the rate of utilization of environmental capital with the speed of restoration and their return. Thus, issues and concepts such as green economy and green banking have been considered by countries and regional and international organizations in recent decades. And banks can contribute and influence by using the implementation of green banking to achieve the goals of the policies of the entire resistance economy, production and employment. Green banking was officially started and expanded in Western countries with the aim of preserving natural capital. The initial decision of this type of banking is to minimize the use of paper in banking due to the need to cut down trees, which are the main assets for increasing oxygen production and reducing carbon dioxide. Green banking is paperless banking, without fuel and without wasting time and energy, and if it is the main priority of consumers of banking services, it will pave the way for sustainable development in the country. This article reviews previous articles and research in the field of green banking and its importance and status.
-
ایمنسازی شرایط معیشتی و کاهش ریسک حاصل از تاثیر شوکهای بیرونی در اکوسیستمهای نواحی خشک یکی از ضرورتهای اساسی برای تضمین پایداری انسانی است، بنابراین رویکرد ارتقای تابآوری دارایی های تامینکننده معاش روستاییان (سرمایههای معیشتی) در برابر مخاطره خشکسالی از اهمیت ویژهای برخوردار می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی اثرات خشکسالی بر تابآوری سرمایههای معیشتی روستاییان با صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اطلاعات میدانی پرداخته است. روش تحقیق از نوع کاربردی و مبنی بر مطالعات کتابخانهای و میدانی (از طریق پرسشنامه محقق ساخته) است. جامعه آماری تحقیق شامل دهستانهای براکوه، جلگه ماژان و خوسف از توابع شهرستان خوسف با 2168 خانوار است که بر اساس فرمول کوکران و با خطای 07/0، تعداد 214 پرسشنامه بهصورت تصادفی بین روستاییان توزیع و تکمیل و با استفاده از آزمونهای آماری مقایسه میانگین، همبستگی و تحلیل واریانس تحلیل شده است. یافتههای تحقیق بیانگر این است که بیشترین تاثیرپذیری از خشکسالی بین سرمایههای معیشتی در دو بعد سرمایههای نهادی و سرمایههای طبیعی با میانگین 83/2 و 76/2 اتفاق افتاده است. همچنین بین دو متغیر تاثیرپذیری تابآوری سرمایههای معیشتی از رخداد خشکسالی و ادراک آن توسط ساکنین و سابقه سکونتی افراد رابطه معناداری برقرار است. نتایج آزمون تحلیل واریانس آنوا نیز بیانگر عدم تفاوت بین گروههای باسابقه سکونتی مختلف در تاثیرپذیری از خشکسالی بهجز دو بعد سرمایههای مالی و طبیعی است. نتایج آزمون توکی نشان می دهد که در دو بعد سرمایههای مالی و طبیعی میتوان میانگین متفاوتی از تاثیرات خشکسالی را بر اساس سابقه سکونتی مشاهده کرد.
کلید واژگان: خشکسالی, تاب آوری, سرمایه های معیشتی, مدیریت مخاطرات, توسعه روستایی, شهرستان خوسفSecuring livelihoods and reducing the risk of migration caused by the impact of external shocks on arid ecosystems is one of the essential requirements for ensuring human sustainability. Therefore, the approach to improve the resilience of rural livelihoods against drought is of particular importance. Accordingly, the present study based on descriptive- analytical methodology, examines the effects of drought on the livelihoods resilience of villagers. The research method is applied and based on library and field studies (through a researcher-made questionnaire). The statistical population includes 2168 households in Barakouh, Mazhan and Khosf rural districts of Khosf county. Based on Cochran formula with error of 0.07, 214 questionnaires were randomly distributed and completed by the villagers and analyzed using appropriate statistical tests. The findings of the study indicated that the most impacted drought between livelihoods capitals occurred in two dimensions of institutional capital and natural capital with average of 2.83 and 2.76. There is also a significant relationship between the two variables; affecting the resilience of livelihoods capitals from drought and its perception by residents and people's residential background. The results of ANOVA test showed no difference between group and within groups with a history of residence in drought susceptibility except for the two dimensions of economic and natural capital. The results of the Tukey test showed that in the two dimensions of financial and natural capital, a different mean of drought impacts can be observed based on residential history.
Keywords: Drought, Resilience, Sustainable Livelihoods, Risk Management, Rural Development, khosf County -
مجله مراتع، سال ششم شماره 2 (Spring 2016)، صص 112 -121FAO and World Bank promote livestock rearing as a way of poverty alleviation and food security especially among rural poor. Villagers are usually involved in mixed crop-livestock farming. Interviews with villagers in the HableRud basin revealed that some changes have happened and comparing with past decades, fewer villagers keep livestock. They believed that number of villagers who kept livestock in pen has also drastically increased. This study was conducted to understand if natural capital holdings have any impact on villager's dependence on rangeland or not and also to identify the important natural capitals contributing to villager's dependency on rangeland, some unstructured and structured interviews with local people were conducted. Comparisons between the two groups of villagers namely, dependent and independent on rangeland in terms of the identified indicators, the independent samples T-test and Mann Whitney U were applied for parametric and nonparametric data, respectively. Then in order to predict likelihood of dependency of a villager on rangeland based on holding of or access to independent variables, binary logistic regression was applied using SPSS. Descriptive data analysis showed that just 177 villagers out of 380 samples were dependent on rangeland and the rest did not rely on rangeland at all. The results revealed that there was a significant difference between the two groups of dependent and independent villagers on rangelands in terms of grazing right, size of farm and orchard holding, number of small livestock, total livestock and total natural capital. But the best indicators to predict a villager's dependence on rangeland was decided to be grazing right, number of small livestock and size of farm. The study revealed that independent variables predict the odds (61% - 82%) that a villager will decide to keep livestock dependent on rangeland.Keywords: Livestock, Dependency, Farm, Orchard, Hable Rud
-
مقدمه
سرمایه طبیعی برای بقای انسان و تحقق اهداف توسعه پایدار ضروری است. بنابراین یک چارچوب علمی برای ارزیابی مصرف سرمایه طبیعی منطقه ای و ظرفیت آن برای تضمین توسعه پایدار مورد نیاز می باشد. سرمایه طبیعی عامل محدود کننده و جایگزین ناپذیر در رفاه و پایداری انسان است. کاهش انباشت و استفاده از جریان های سرمایه طبیعی موضوعات اصلی در بحث پایداری محیط زیست است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت پایداری اکوسیستم با استفاده از دو رویکرد ردپای اکولوژیکی و خدمات اکوسیستمی و به عبارتی مقایسه میزان تقاضای منابع در برابر عرضه کالا و خدمات توسط اکوسیستم ها انجام گرفته است.
مواد و روش هادر این تحقیق، شهرستان نوشهر به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. برای بررسی پایداری اکوسیستم شهرستان نوشهر، نخست روند تغییرات کاربری زمین و پدیده های مرتبط آن در منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و پردازش آنها در نرم افزار ENVI 5.6 مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی روند تغییرات محدوده مطالعاتی، از تصاویر زمین مرجع ماهواره Landsat، سنجنده های TM ، ETM+ و OLI طی سالهای 1381، 1392 و 1399 استفاده شده است. در ادامه ردپای اکولوژیکی کلاسیک منطقه برای شش نوع اراضی تولیدی شامل اراضی زراعی، مرتع، بستر های صید، اراضی جنگلی، زمین های انسان ساخت و تقاضای کربن محاسبه گردید. مناطق این شش نوع زمین با استفاده از فاکتورهای عملکرد و هم ارزی به هکتارهای جهانی تبدیل شدند. سپس حداکثر میزان جریان خدمات اکوسیستمی به واحد هکتار جهانی برآورد گردید. در ادامه میزان مصرف انباشت سرمایه طبیعی و اشغال جریان سرمایه در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت آنکه پایداری اکوسیستمی محدوده مطالعاتی به کمک شاخص هایی نظیر شاخص فشار اکولوژیکی (EPI)، شاخص پایداری اکولوژیکی (ESI)، شاخص نسبت انباشت سرمایه به جریان، شاخص نسبت اشغال جریان و شاخص میزان مازاد جریان سرمایه طبیعی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایجطبق نتایج تحقیق در شهرستان نوشهر، طی بازه زمانی 99-1381 میزان ردپای اکولوژیکی، کسری اکولوژیکی و فشار اکولوژیکی به تدریج افزایش یافته که ماحصل آن کاهش تعادل و پایداری اکولوژیکی می باشد. تنها کاربری های مرتع، جنگل و بسترهای صید در حالت پایدار قرار داشته و عرضه منابع اکولوژیکی از تقاضا، بیشتر بوده و فشار وارد شده هنوز در حد ظرفیت تحمل اکوسیستم می باشد. در این دوره زمانی میزان استفاده انباشت به جریان سرمایه طبیعی افزایش یافته و تقریبا به چهار برابر جریان سرمایه طبیعی رسیده است.
بحث:
اندازه گیری تقاضای انسان از سرمایه طبیعی و عرضه طبیعت برای ردیابی پیشرفت، تعیین اهداف و هدایت سیاست های پایداری ضروری است. با تلفیق دو رویکرد ارزیابی خدمات اکوسیستم و ردپای اکولوژیکی، امکان پیگیری تقاضای انسان و عرضه طبیعت از زیرمجموعه دقیقی از خدمات اکوسیستمی فراهم شده و بنابراین می توان تعادل و پایداری اکولوژیکی را در سطح محلی بررسی نمود. بر اساس نتایج بدست آمده تحقیق، در بازه زمانی مورد مطالعه پایداری شهرستان نوشهر کاهش یافته و وضعیت خدمات اکوسیستمی آن، توسط جریان زمین های زراعی، انسان ساخت و به طور عمده مصرف انرژی فسیلی تهدید می شود. طی این دوره و با درنظر گرفتن عواملی چون سطح کاربری، کسری اکولوژیکی، عمق ردپا، جریان خدمات اکویسیستمی، شاخص فشار اکولوژیکی و همچنین شاخص پایداری اکولوژیکی کاربری زراعی ناپایدارترین و کاربری بسترهای صید پایدارترین کاربری در شهرستان نوشهر بوده است.
کلید واژگان: سرمایه طبیعی, ردپای اکولوژیکی, ظرفیت زیستی, خدمات اکوسیستمی, پایداریIntroductionNatural capital is essential for human survival and achieving sustainable development goals. Therefore, a scientific framework is required to evaluate regional natural capitals consumption and their capacity to ensure sustainable development. Natural capitals represent the limiting and irreplaceable factors in human well-being and sustainability of every developmental intervention. Degradation of the accumulation and flows of the natural capitals are the fundamental issues in the discussion of environmental sustainability. The current research has been conducted with the aim of investigating the state of ecosystem sustainability by adopting two approaches of ecological footprint and ecosystem services, and in other words, comparing the amount of demand for resources with the supply of goods and services provided by the ecosystem.
Materials and MethodIn this research, to investigate the sustainability of Nowshahr's natural and urban ecosystem as the case study, first, the trend of land use changes and its associated phenomena in the region have been investigated using ENVI 5.6 software for processing the satellite images. In order to investigate the change process of the study area, Landsat satellite reference images, TM, ETM+ and OLI sensors were used for the time scale of 2002, 2013 and 2020. Then, the classic ecological footprint of the region was calculated for six types of productive ecosystems, including agricultural lands, pastures, fishing areas, forests, built-up lands, and the carbon demand. The areas of these six land cover types were converted into global hectares using yield and equivalence factors. Subsequently, the maximum amount of ecosystem service flow per global hectare was estimated. And after that, the amount of consumption of natural capital accumulation and the occupation of capital flow in the region were investigated. Finally, the ecosystem stability of the study area was investigated using indicators such as the ecological pressure index (EPI), ecological sustainability index (ESI), ratio of capital stock to flows index, flow occupation ratio index, and excessive natural capital flow index.
ResultsAccording to the research results in the city of Nowshahr, during the period of 2011-2019, the amount of ecological footprint, ecological deficit and pressure have gradually increased, resulting in a reduction of the ecological balance and stability. Only the pasture, forest and fishing areas are in a stable state meaning that the supply of ecological resources is more than the demand, and the pressure is still within the carrying capacity of the ecosystem. In the period of investigation, the amount of use of stock to natural capital flow has increased and has reached almost four times of natural capital flow.
DiscussionMeasuring human demand for natural capital and nature's supply is essential for tracking progress, setting goals, and orientating sustainability policies. By combining the two approaches of evaluating ecosystem services and ecological footprint, it is possible to track human demand and nature's supply from a precise subset of ecosystem services, and therefore ecological balance and sustainability can be examined at the local level. Based on the results of the research, the stability of the region and the status of its ecosystem services is threatened by the cultivated land, and mainly the consumption of fossil energy. Based on the results of the research, in the period of investigation, the stability of the city of Nowshahr has decreased and the status of its ecosystem services are threatened by the cultivated land, and mainly the consumption of fossil energy. During this period and considering factors such as land use level, ecological deficit, footprint depth, ecosystem service flow, ecological pressure index, and ecological sustainability index, agricultural land use was the most unsustainable and fishing was the most sustainable use in city of Nowshahr.
Keywords: Natural Capital, Ecological Footprint, Biological Capacity, Ecosystem services, Sustainability -
نقش صنایع دستی در پایداری معیشتی خانوارهای روستایی، مطالعه موردی: استان کردستان-بخش اورامان
هدف این تحقیق تحلیل اثرات تولید صنایع دستی بر سرمایه های معیشت پایدار خانوارهای روستایی می باشد. جامعه آماری این پژوهش ، سرپرستان خانوار در بخش اورامان (4192=N) واقع در شهرستان سروآباد در استان کردستان بود، که برای مقایسه سطوح مختلف سرمایه های معیشتی در دو گروه خانوارهای دارای صنایع دستی و فاقد صنایع دستی انتخاب شدند. حداقل حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد 351 نفر تعیین شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ای برای پنج سرمایه معیشتی (فیزیکی، انسانی، اجتماعی، مالی و طبیعی) و صنایع دستی بود. پایایی پرسشنامه طراحی شده با ضریب 79/0 تایید شد. نتایج آزمون فریدمن و کروسکال والیس نشان داد که تفاوت معناداری بین سرمایه های مالی، طبیعی و فیزیکی در دو گروه خانوار وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که رابطه معناداری بین صنایع دستی و سرمایه های معیشتی روستایی وجود دارد. بطوریکه شدت همبستگی نشان داد که صنایع دستی بیشترین تاثیر را به ترتیب بر سرمایه های مالی، طبیعی و فیزیکی دارد. از نظر رتبه بندی سرمایه ها در دو گروه در گروه تولید کننده صنایع دستی به ترتیب سرمایه فیزیکی، طبیعی، مالی، اجتماعی و انسانی قرار گرفته اند و در بین خانوارهای فاقد تولید صنایع دستی نیز به ترتیب سرمایه انسانی، اجتماعی، مالی، طبیعی و فیزیکی رتبه بندی شده اند. بایستی توجه داشت که در هیچ سرمایه معیشتی، میانگین خانوار بدون صنایع دستی مساوی یا بیشتر از میانگین سرمایه های معیشت پایدار خانوار دارای صنایع دستی نیست. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها می توان نتیجه گرفت که صنایع دستی نقش بسیار مهمی در ارتقاء سرمایه های معیشت پایدار خانوار در گروه خانوارهای دارای تولید صنایع دستی داشته است. برای ارتقاء سرمایه های معیشتی خانوار روستایی و کاهش فقر و توسعه مناق روستایی، برنامه ریزان و مجریان بایستی تولید و آموزش تولید صنایع دستی در خانوارهای روستایی را مد نظر داشته باشند.
کلید واژگان: صنایع دستی روستایی, معیشت پایدار, سرمایه های معیشتی, اورامان. شهرستان سروآبادanalysis effects of Handicraft’s producing on the sustainable livelihoods capitals of rural households, Case Study: Oraman district in Kurdistan provinceThe aim of this study was to analyze the effects of handicrafts produce on sustainable livelihoods capitals of rural households. Statistical Society this research Descriptive- Analytical, was Sarvabad county Uraman district located in the Kurdistan province (N=4192). Comparison of different levels of livelihood Capital in The two gorup villages at no crafts and crafts producer. Sample sizebase on Cochran formula was 351 sample. The research instrument included a questionnaire for five livelihoods (physical, human, social, financial and natural capitals) and handicrafts. The reliability of the designed questionnaire was confirmed with coefficient of 0.79. The results of Friedman and Kruskal Wallis tests showed that there is a significant difference between financial, natural and physical capital in two groups of households. Also, the results of Spearman's correlation coefficient showed that there is a significant relationship between handicrafts and rural livelihoods. Correlation intensity showed that handicrafts had the most positive impact on physical, physical and natural capital, respectively. In terms of capital ranking in two groups in the group of handicraft producers are physical, natural, financial, social and human capital, respectively, and among households without handicraft production, human, social, financial, natural and Physically ranked. It should be noted that in any livelihood capital, the average of household without handicrafts is not equal or greater than the average sustainable livelihood capital of a household with handicrafts.According to the data analysis, it can be concluded that handicrafts have played a very important role in promoting sustainable livelihoods of households in the group of households producing handicrafts. In order to improve the livelihood capital of rural households and reduce poverty and develop rural housing, planners and executives should consider the production and training of handicrafts in rural households.
Keywords: rural handicraft, Livelihood, Sustainable livelihood, livelihoods capital, Oraman district. sarvabdad county
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر