-
The present article deals with the nature of revelation from Sayyed Ḥeydar Amoli’s viewpoint by an analytic method. In his works, especially in his most important exegesis of the Quran, under the title Al-Muḥiț al- ‘Aḍam, he has used words and expressions which clearly indicate that he considers the Qur'anic verses (revelation) to be, by nature, the outcome of a divine act in terms of both form and meaning. In several occasions, he explicitly states that the Qur'anic verses are the Words of Allah revealed to the Prophet. No modifications were made by the prophet in the words of Allah. Our evidences in this article show that, in spite of the fact that the concept of prophetic experience and the propositional model of revelation have been attributed to mystics, Sayyed Ḥeydar, as a mystic, rejects those views which consider revelation as a prophetic experience or as a propositional revelation. Rather, he considers it as a divine act, not as the act of the prophet. The more detailed discussion of this issue can be seen in the contents of this article.Keywords: Sayyed Ḥeydar Amoli, Propositional Revelation, Speech Act Revelation, The Qur’ an, Al-Muḥiț al- ‘ Aḍam
-
حقیقت وحی در قرآن و حکمت اسلامیواژه وحی در اسلام از جایگاه ویژه یی برخوردار است. اساس و محور اصلی آموزه های دینی و منبع همه معارف وحی است. تبلور وحی، قرآن مجید است که لفظ، صوت، حروف و زبان آن نیز از نگاه مسلمانان، کلام الهی است. هیچ مسئله یی در اسلام جایگاه و عظمت وحی را ندارد. وحی در اسلام سنگ زیربنا است. این نکته نیز قابل تامل است که از میان ادیان ابراهیمی تنها اسلام و از میان متون مقدس هم تنها قرآن بتفصیل از پدیده وحی و انواع متفاوت آن سخن بمیان آورده است. بنابرین وحی در فرهنگ اسلامی مفهومی اساسی است.
توجه به تاریخ اندیشه های اسلامی، نشان میدهد که سرشت وحی تا چه میزان در اندیشه های کلامی، فلسفی و مسائل دیگر دینی راه داشته است؛ حضور وحی در تمام رشته های علوم دینی آشکار است. اکنون این پرسشها مطرحند:چه دیدگاه هایی درباره وحی وجود دارد؟ کلام درباره وحی چه دیدگاهی دارد؟ حقیقت وحی کدام است؟ امروزه کسانی که در مباحث دین پژوهی با تجارب دینی آشنا هستند، عموما با این پرسش مواجه میشوند که آیا وحی همان تجربه دینی است یا نه؟ و آیا تجربه نبوی همان وحی است؟
این پرسشها نیز برای مسلمانان مطرح می شود که آیا وحی به مفهوم اسلام را میتوان به تجربه نبوی فروکاست؟ و آیا وحی اسلامی نوعی تجربه دینی است؟ قصد و سخن ما در این مقاله نقد و بررسی این مسائل است. همچنین در این مقاله مبانی وحی اسلامی و قرآنی با قلم روان، در عین حال استدلالی، تبیین شده است؛ بطوری که باستناد و کمک آنها میتوان، دیدگاه های مخالف را رد و انکار کرد. در حال حاضر، در باب سرشت و ماهیت وحی، سه برداشت و دیدگاه متفاوت وجود دارد: 1) دیدگاه گزاره یی، 2) دیدگاه تجربه دینی، 3) دیدگاه افعال گفتاری. ظاهرا نزدیکترین دیدگاه به حقیقت وحی اسلامی، دیدگاه افعال گفتاری است و دیدگاه گزاره یی هم تا حدودی با آن همخوانی دارد. در این دو نگاه به وحی، سرشت زبانی وحی مورد عنایت و توجه است. دورترین و بیگانه ترین دیدگاه نسبت به مبانی اسلامی و منظر مسلمانان، تلقی تجربه دینی از وحی است.
کلید واژگان: نبوت, حکمت مشاء, وحی, قرآن, حکمت متعالیهReality of Revelation in the Qur an and Islamic PhilosophyThe word revelation has a particular place in Islam. In fact, the basis and main center of all religious lessons and the origin of all teachings is revelation.The Holy Qur’an is the manifestation of revelation, and its words, sounds, letters, and language represent the divine language in the view of Muslims. No issue in Islam holds a place as high and glorious as that of revelation, and it is the foundation of everything else in Islam. It is wroth mentioning that, from among Abrahamic religions, only Islam, and from among all holy texts, only the Qur’an have spoken of revelation and its different types in detail. Thus revelation is a fundamental concept in Islamic culture.A careful study of the history of Islamic philosophies reveals to what extent the nature of revelation has affected theological, philosophical, and other religious thoughts. The presence of revelation is evident in all branches of religious sciences. One of the purposes of this paper is to provide some answers to the following questions: what are the different views of revelation? What is the theological view of revelations? What is the reality of revelation? Is revelation the same religious experience? Is prophetic experience the same as revelation? Can the Islamic concept of revelation be reduced to prophetic experience? Is revelation a kind of religious experience?Moreover, the writer has tried to explain the principles of Islamic and Qur’anic revelation using a clear but demonstrative language and sought to reject the opposing views.Presently, there are three different views concerning the nature of revelation: 1. propositional approach; 2. religious experience approach; and 3. speech acts approach. apparently, the closest approach to the reality of Islamic revelation is that of speech acts approach; however, the propositional approach is also compatible with it to some extent. In these two approaches, the linguistic nature of revelation is the focus of attention. The farthest approach in this regard is that of religious experience.Keywords: prophethood revelation, Quran, Peripatetic Philosophy, Transcendent Philosophy -
یکی از نظریات ارائه شده در پدیدارشناسی وحی، نظریه «رویاهای رسولانه» سروش است. این نظریه، وحی را گزارشات پیامبر از رویاهای وی می داند. پژوهش حاضر، این نظریه را از جهت توجیه و لوازم خودگفته نظریه پرداز، بدون پرداختن به دیگر لوازم و نتائج منفی آن، نقد و بررسی کرده است. به نظر می رسد مهم ترین اشکال نظریه، مربوط به مقام توجیه و ذکر دلایل ناکافی در اثبات مدعای اصلی آن یعنی رویاانگاری وحی است. این نظریه در مقام توجیه مرتکب مغالطات متعددی چون «خلط نسبت»، «دلیل نامربوط» و «تعمیم شتاب زده» شده است و جامعیت لازم را در رجوع به منابع و تحلیل ساختاری قرآن ندارد. علاوه بر اینکه با نظرات دیگر سروش، چون نظریه بسط تجربه نبوی در تعارض است. این نظریه نه تنها فواید برشمرده نظریه پرداز را ندارد؛ بلکه در عین نگشودن پیچیدگی های موجود در تفسیر قرآن، خود در غموض «تعبیر» افتاده است و نه تنها معضلات کلامی را حل نکرده است، بلکه معضلات جدیدتری چون چگونگی حجیت رویاهالای رسولانه ایجاد کرده است.
کلید واژگان: وحی, رویاهای رسولانه, سروش, وحی رسالی, مغالطاتOne of the theories given in the phenomenology of revelation is that of Sorush called prophetic dreams. The theorist has viewed Divine revelation as the Prophet`s accounts of his dreams. In the present research, the theory has been studied with regard to theorist`s explanation, consequences and reqiremnts regardless of any other negative consequences. The most notable objection against the theory seems to be the lack of sufficient reasons for its main claim of viewing revelation as dream. When justifying the theory, the theorist has comitted neumerous fallacies such as the confusion of relation, irrelevant reason, hasty generalization and may not be taken as being of necessary comprehensiveness in referring to the Quranic sources and structural analysis. In addition, it opposes the theorist`s other theoris like the Prophetic experience. The theory neither has what claimed by the theorist nor gives a solution in the field. Again, it causes new problems like lack of a reason for the authenticity of the dream-like.
Keywords: Revelation, Prophetic Dreams, Sorush, Missionary Revelation, Fallacies -
اقبال لاهوری از منظر تجربه دینی به دین نگریسته و اساس معرفت دینی را تجربه دینی می داند. از این رو، رویکرد دین شناسی اقبال تحت رهیافت تجربه دینی است که به دین به منزله معرفتی که محصول نوعی تجربه است می نگرد. او معرفت دینی را تفسیر تجربه دینی، و مانند دیگر تجربه های انسان، معرفت بخش می داند. اقبال اولین کسی است که از تجربه دینی و همسان بودن وحی با آن سخن به میان آورده و از تحویل و ارجاع وحی اسلامی به تجربه دینی سخن گفته است. این دیدگاه دارای لوازمی همچون نفی سرشت زبانی وحی، نفی عصمت پیامبر و خطاپذیری وحی، بشری بودن و الهی نبودن دین، نفی خاتمیت و بسط تجربه نبوی می باشد. هدف نوشتار حاضر، بیان توصیف ماهیت تجربه دینی و تبیین رویکرد معرفت شناسی، روش شناسی و دین شناسی و تجربه دینی اقبال می باشد که با روش توصیفی و تحلیلی، با تبیین دیدگاه اقبال به پیامدها و اشکالات و نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت.
کلید واژگان: اقبال لاهوری, تجربه دینی, معرفت دینی, تجربه, دین, وحیIqbal Lahori looks at religion from the angle of religious experience and regards religions experience as the basis of religious knowledge. Therefore, his theological approach is governed by religious experience and regards religion as a branch of knowledge which results from a kind of experience. He sees that religious knowledge is an interpretation of religious experience and, like the other experiences of man, it is insightful. Iqbal is the first scholar who maintains that religious experience is identical to revelation, and talks about the transformation and reduction of Islamic revelation to religious experience. This view entails the negation of the linguistic nature of revelation, negation of the infallibility of prophet hood, the fallibility of revelation, looking at religion as non-divine and man made, rejecting that idea that there is a seal of prophets, and expanding prophetic experience. Using a descriptive- analytical method, the present paper explains and describes the nature of religious experience and makes explicit Iqbal's methodological, epistemological and theological approach and religious experience. It also reviews and criticizes Iqbal's view to expound its effects and shortcomings.Keywords: Iqbal Lahori, religious experience, religious knowledge, experience, religion, revelation -
وحی و کیفیت نزول آن از آغاز بعثت پیامبر(ص)، کانون توجه اندیشمندان بوده است. فرابشری بودن مبداء وحی و بشری بودن دریافت کننده آن، فرآیند فهم حقیقت وحی، کیفیت نزول، قرائت و تبیین آن...را دشوارتر نموده است، اختلاف در تفسیر و قرائت این پدیده نزد وحی پژوهان از جمله فلاسفه و نواندیشان عقل گرا شاهدی بر این مدعا است. این پژوهش روش فهم اندیشمندان وحی پژوه در ارائه قرائتی از وحی را بستر شکل گیری اختلاف دانسته، در بحثی مقارن به مقایسه وحی شناسی در نوگرایان دینی چون نصرحامد ابوزید که مبداء وحی را فرابشری اما حقیقت خارجی آن را برگرفته از فرهنگ زمانه، تاریخی و تجربه بشری می داند و ملاصدرا به نمایندگی از جریان ستنی دینی که مبداء و حقیقت خارجی وحی را الهی و مقدس می داند، می پردازد.کلید واژگان: وحی, ابو زید, ملاصدرا, مکتب ادبی, تجربه نبویRevelation and quality of its decline from the time prophet mohammad was chosen as prophet , has been the center of thinkers' consideration . Revelation as a super_human inition and its recever as a human has made the revelation's understanding , quality of its decline ,its reading and explanation, etc......more difficult .Differences in interpretation and explanation of this Phenomenon for researchers of revelation such as philosophers and new thinkers is witness of this claim. This research has made the researchers of revelation to explain this phenomenon as a way to find out the differences in formation and consider in comparing revelation in religious modernzers opinion such as Nasr Hamed Abozaid ,who considered the revelation as unique,but the outside realities believe that it is obtained by present cult ure ,history anb experience of human,and molasadra as a representative fo traditional religious considers the beginning of revelation as divine and sacred. key words: Revelation ,Abozaid,molasadra,literary school,prophetic experiencesKeywords: revelation, Abu Zayd, Mull? ?adr?, theological school, prophetic experience
-
وحی در لغت به معنای اشاره، نوشتن، کلام پنهان،... و هرچیزی است که به دیگری القا می کنند به هر شکلی. با توجه به صحبت لغت شناسان، انتقال پنهانی تقریبا در همه موارد مشترک است. به نظر می رسد سرعت معنای مطابقی وحی نمی باشد. در قرآن واژه وحی و مشتقاتش بیش از 70 بار به کار رفته که در تمام موارد آن، به نحوی انتقال پنهانی نهفته است. موارد کاربرد وحی در قرآن به لحاظ معنایی، تقدیر قوانین و سنن الهی در جهان هستی (فصلت:12؛ زلزله: 5-6) و هدایت غریزی و... می باشد. وحی رسالی شایع ترین کاربرد قرآنی وحی است. در آیه 51 سوره شوری، وحی در معنای اخص از ارتباط رسالی آمده است. تعریف حقیقی وحی نیازمند تجربه پیامبرانه است، لذا دیگران از درک آن ناتوان اند. در تعریفی جامع تر، وحی ارتباط ویژه خداوند با پیامبران، از راه هایی که آیات قرآن بر آن دلالت دارد (فرشته، مستقیم، ورای حجاب و در قالب گفتار یا نوشتار و...)، می باشد؛ وحی در این معنا مافوق آگاهی عادی بشر(حس، عقل، تجربه عرفانی) و مقرون با عصمت انبیاست و نظیری در غیر آنان ندارد؛ ازاین رو، شنودهای غیبی امامان (ع) وحی اصطلاحی دانسته نمی شود. ازموارد کاربرد وحی در قرآن استفاده می شود که: معنای جامع وحی، همان «القای پنهانی» است. اصطلاح خاص وحی رسالی در قرآن اخص از مفهوم لغوی، و اصطلاح عام وحی رسالی، متمایز از یا متعارض با دیگر کاربردهاست.
کلید واژگان: وحی در لغت, کاربرد قرآنی, وحی در اصطلاح, وحی تسدیدی, وحی رسالیRevelation literally means sign, inscription, hidden language, etc, or anything suggested to anyone in any way possible and according to lexicographers, hidden transfer is a common feature among all these terms. It seems that speed is not the equivalent meaning for revelation. The term revelation and the other words derived from it have been used for more than 70 times in Quran, where all cases involve the meaning of hidden transfer. From the semantic point of view, the term revelation in Quran practically means Divine Foreordination and Decree of God in the universe (Fussilat/ 12, al-Zilzal/5-6), and innate guidance. Prophetic revelation is the most prominent type of revelation used in Quran. In the verse 51 of Counsel, revelation in its proper meaning is drawn from prophetic relation. The exact definition of revelation requires prophetic experience in deed, so other people are unable to perceive its real meaning. Generally, revelation involves a special relationship between God and the prophets through some ways referred to in Quran verses (angel, direct, explicit and in the spoken or written form, etc.). Revelation in these terms is beyond the common knowledge of human beings (intuition, reason, and mystic experience), requires inerrancy of prophecy and is unique, so hidden hearing of Imams is not considered to be revelation in idiomatic terms. This concept has also been used in Quran. The comprehensive meaning of revelation is “hidden suggestion”. The prophetic revelation in Quran is distinct from its literal meaning in specific terms and in generalterms, it is also distinguished from other usages. -
طی دو دهه اخیر به دنبال آشنایی اندیشمندان مسلمان با الهیات جدید مسیحی و به منظور تبیین پاره ای مسائل الهیاتی نظریات جدیدی در باب وحی در فضای فکری و فرهنگی جامعه ایران مطرح شده که یکی از این نظریات با عنوان تجربه نبوی بیان و صورتبندی شده است ، صاحب این نظریه مدعی است که این نظریه بدیع نیست و از فیلسوفانی نظیر فارابی و ابن سینا اخذ شده است ، برای ارزیابی این ادعا نخست آرا ابن سینا درباره وحی بازخوانی شده و سپس به مقایسه نظرات این دو متفکر پرداخته ایم. به نظر می رسد به رغم شباهتهایی که در مقدمات تقریر سروش از نظریه تجربه نبوی با آرا ابن سینا قابل مشاهده است اما تفاوت عمده این است که ابن سینا هیچگاه از این مقدمات بشری بودن وحی و خطاپذیری آن را نتیجه نگرفته است.کلید واژگان: وحی, نبوت, ابن سینا, تجربه نبویOver the past two decades, subsequent to the Muslim thinkers’ encounter with Christian theology and for the purpose of explaining some theological issues, some new theories on revelation have appeared in Iran's intellectual and cultural spheres. One of these theories has been formulated as the prophetic experience. The founder of this theory claims that his theory is not new and was in fact borrowed from Farabi and Avicenna. In order to evaluate this claim, we first review Avicenna’s views on revelation and then compare the views of the two philosophers. It appears that although some of Avicenna’s views bear resemblance to Sroush’s theory, there is a major difference between the two in the sense that fallibility of revelation has not been the conclusion reached by Avicenna.Keywords: prophecy, revelation, miracle, prophet, God's words
-
واقعیت آن است که هندسه معرفتی سروش ملغمه ای از مکاتب و فلسفه های غربی و شرقی است و همین امر کار را برای ارزیابی کارنامه فکری او دشوار می کند. سروش در دوره اول فکری خویش به جنگ مارکسیزم می رود و در ادامه حیات فکری خویش متاثر از اندیشه های فیلسوفان علم تیوری قبض و بسط تیوریک شریعت را صورتبندی می کند و دست آخر با ارایه نظریه «بسط تجربه نبوی» و «صراط های مستقیم»، گسست کامل خویش را از کتاب و سنت به مثابه دورکن رکین منابع دینی اعلام می کند و با توشه گیری از آراء غزالی و دیدگاه های متفکران هرمنوتیک و فلسفه علم به جنگ تز ایدیولوژیک کردن دین و اسلام فقاهتی می رود که ما حصل این تتبعات، رویکرد همدلانه او به سکولاریزم است. فرضیه مقاله بیان می دارد که نحله روشنفکری دینی به پیش قراولی سروش با دل کندن از متن مقدس و بهره گیری از منابع برون دینی دچار نوعی گسست از منابع درون دینی شده و به ظن قوی می توان گفت که روشنفکری دینی در دهه دوم و سوم انقلاب اسلامی، رویکردی سکولار داشته و هویت خویش را در تقابل با دین و سنت شکل بخشیده است.کلید واژگان: پذیری, بسط تجربه نبوی, قبض و بسط تئوریک شریعت, معرفت دینیSoroush's epistemic construction is an amalgamation of Western and Eastern schools of thought and philosophies, making it difficult to evaluate his intellectual career. In his early intellectual life, Soroush fights with Marxism and in the rest of his intellectual era, influenced by the thoughts of the philosophers of science, he formulates the “expansion and reduction theory of religion”. Finally, by presenting the theory of "expansion of prophetic experience" and "straight paths", he declares his complete break from the Holy Book (Quran) and the Tradition as two pillars of religious sources. Feeding from Ghazali's opinions and the views of hermeneutic thinkers and philosophy of science, he fights with the thesis of ideologicalizing the religion and jurisprudent Islam, which result in his empathetic approach to secularism. The research hypothesis states that the development of religious intellectualism forerun by Soroush by separating from the Holy Book and using extra-religious sources has suffered a kind of break from religious sources. So, it can be said that religious intellectualism in the second and third decades of the Islamic Revolution has a secular approach and has shaped its identity in opposition to religion and Tradition.Keywords: Falsification, expansion of prophetic experience, expansion, reduction theory of religion, Religious knowledge
-
در قبض و بسط تئوریک شریعت، سروش معرفت دینی را بشری و تاریخی می داند اما در گامی فراتر، در بسط تجربه نبوی، تجربه دینی و حتی خود دین را بشری می داند. وی در مرحله سوم حیات فکری اش، قرآن را «پیامبرنامه» می نامد، چراکه از بسط دین به تبع بسط تجربه درونی و بیرونی پیامبر حکایت می کند و وحی رسالت را تابع شخصیت رسول می شمرد. وی برای حفظ پویایی دین، راهی را در پیش می گیرد که همان منزلت کانونی شخصیت بشری پیامبر در تشریع و تجربه دینی و نقش ولایت او در تداوم دینداری است و به این ترتیب مرجعیت شخص پیامبر را جایگزین مرجعیت متن می کند و حتی مرجعیت متن را هم به پیامبر ارجاع می دهد. سروش در این راه از سنت عرفانی در اسلام شاهد مثال می آورد که عرفا کفه افلاکی و آسمانی ترازوی وجود پیامبر را سنگین تر، و بعد زمینی او را در نور آسمانی وحی محو کردند و پیامبر را از بعد باطنی و روحی بسیار بزرگ کردند، به گونه ای که، بنا به اعتراف سروش، نیمه بشری پیامبر مغفول ماند. در این مقاله دو مسئله اساسی را با رویکردی تحلیلی انتقادی بررسی می کنیم؛ نخست، جایگزینی مرجعیت متن، و دوم تحلیلی بر بنیادهای مرجعیت پیامبر.کلید واژگان: مرجعیت شخص, مرجعیت متن, تجربه دینی, ولایت, وحی, عبدالکریم سروشIn the book Ghabz wa Bast Teorik Shariat (Theoretical Contraction and Expansion of the Sharia), Soroush considers religious knowledge to be human and historical, but in a further step, in the book Tajrobeh Nabawi (Expansion of Prophetic Experience), he considers religious experience and even religion itself to be human. In the third stage of his intellectual life, he calls the Quran "the book of the Prophet", because he speaks of the expansion of religion as a result of the expansion of the inner and outer experience of the Prophet, and considers the prophetic revelation to be subject to the character of the Prophet. In order to maintain the dynamism of religion, Soroush puts forward the idea that is the central position of the Prophet's human personality in religious legislation and experience and the role of his guardianship in the continuation of religiosity. In this way, he replaces the authority of the Prophet with the authority of the text and even refers the authority of the text to the Prophet. In this regard, Soroush gives an example from the mystical tradition in Islam that the mystics made the heavenly dimension of the Prophet's existence heavier, and, in turn, erased his earthly dimension in the heavenly light of revelation, and exalted the Prophet from an esoteric and spiritual dimension, so that, according to Soroush, his human aspect was neglected. In this article, we examine two basic issues with a critical analytical approach; First, the replacement of the authority of the text, and second, an analysis of the foundations of the authority of the Prophet.Keywords: Personal Authority, Text Authority, Religious Experience, Guardianship, Revelation, Abdolkarim Soroush
-
وحی و مباحث مربوط به آن، همگام با نزولش کانون تحلیل متفکران قرار گرفته است، در فهم ماهیت وحی دونوع تحلیل ارائه شده است. الف) تحلیلی الهی، ب) تحلیلی بشری. کسانی که تحلیل بشری از وحی ارائه می دهند آن را به دو بیان، سنتی ونوین، در دو دوره، عصر نزول و دوران معاصر مطرح کرده اند. پژوهش پیش رو ناظر به تفسیر تحلیل گران نوین وحی بوده بدنبال ارائه پاسخی به این پرسش است که دیدگاه استاد نسبت به قرائت های نوین وحی دراندیشه نومعتزلیان (تجربه نبوی) چیست؟ استاد جوادی آملی از منظر عقل و نقل به سوال فوق پاسخ داده اند. ایشان معتقدند قرآن خود تنها مرجع صالح برای پاسخ گویی به این پرسش است. دراندیشه استاد، معرفت وحیانی و شعور پیامبری «حقیقتی فوق بشری» و «فراروانشناختی» دارد. پیامبر (ص) بوسیله «ارتباط خاص» خود با خداوند این معرفت را دریافت می کند. خداوند نیز کلام وحیانی خود را با واسطه یا بدون واسطه به پیامبر (ص) نازل می کند.
کلید واژگان: مفهوم وحی, معرفت وحیانی, قرائت های نوین, مبداء وحی, تجربه نبوی, قرآنRevelation and the issues related to it have been the focus of the intellectuals’ interpretations even during the time that it was being revealed. In order to understand the nature of revelation، two kinds of interpretations have been presented: a) Divine interpretation، and b) human interpretations. Those who have presented human interpretations of the revelation have done so in two separate forms of “traditional” and “modern” with the traditional form having been presented in the age of the revelations and the modern ones being presented in the contemporary era. The present research is an attempt to investigate the interpretations of the modern exegetes of the revelation and it seeks to find out about the viewpoint of ayatollah Javadi Amoli about the modern interpretations of the revelation made by Neo-Mutazilites (prophetic experience). Ayatollah Javadi Amoli has addressed this issue from the rational and traditional points of view. He believes that the Quran itself is the only reliable and valid reference for finding the answers in this regard. Based on his viewpoint، revealed knowledge and prophetic wisdom are “superhuman realities” and of “parapsychological” nature. The Prophet (may Allah bless him and his descendants) would receive this knowledge by means of his “special connection” with Allah. Moreover، Allah also revealed his Divine words to the Prophet with or without a mediator.Keywords: the concept of revelation, revealed knowledge, modern interpretations, the source of revelation, prophetic experience, the Quran
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر