به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۳۸۷۱ عنوان مطلب
|
  • اشرف ترکیان، نفیسه صالحی

    آتشفشان های پلیو-کواترنر در شمال شرق قروه (کردستان) در کمربند آتشفشانی قروه- تکاب، در پهنه ی همدان- تبریز جایگزین شده اند. ترکیب این سنگ های آتشفشانی بازالت تا اولیوین بازالت است. تجزیه ریز پردازش الکترونی پیروکسن ها حضور یک نوع پیروکسن یعنی دیوپسید با ترکیب [14/53-97/45 Wo 47/50-44/40En 42/6-65/2Fs [و با عدد منیزیمی 98- 84 را نشان می دهد. زمین دماسنجی بلورهای پیروکسن دمای 800 تا 1300 درجه سانتی گراد را معلوم می دارد. توزیع Al در موقعیت چاروجهی و هشت وجهی کلینوپیروکسن ها حاکی از تبلور این کانی از یک ماگمای آبدار با فشار بخارآبی کمتر از 10 درصد، در فشاری متوسط تا کم و عمقی برابر 30-18 کیلومتری است. محتوای Fe3+ کلینوپیروکسن ها معرف بالا بودن فشار بخشی (گریزندگی) اکسیژن در محیط تبلورشان است.

    کلید واژگان: پیروکسن, بازالت, فشارسنجی, دماسنجی, گریزندگی اکسیژن, قروه, کردستان

    The Plio- Quaternary volcanoes are located in the NE-Qorveh (Kurdistan) in the Qorveh-Takab volcanic belt, in the Hamedan-Tabriz Zone (HTZ). The volcanic rocks consist of basalt to olivine-basalt. The electron microprobe (EMP) analyses of pyroxenes show occurrence of one type of clinopyroxene, as diopside (Fs 2.65-6.42 En 40.44-50.47 Wo45.97-53.14) with Mg # = 84-98. The compositions of the pyroxenes suggest that rocks belong to alkaline-subalkaline magmatic series.  Considering different methods of geothermometry of clinopyroxene, the temperature of  crystallization stage for pyroxene was 800-1300°C. Distribution of Al in octahedral and tetrahedral sites of pyroxenes displays that this mineral is crystallized from a magma with ˂ 10% water contents, in low-medium pressure which is in accordance with their formation the depth of 18-30 km. Fe+3 content of clinopyroxenes  implies crystallization in high oxygen fugacity condition.

    Keywords: Pyroxene, basalt, thermometry, barometry, fugacity of oxygen, Qorveh, Kurdistan
  • محمد متینی *، خرامان گلمرادی، امیرحسین مقصود، محمد فلاح
    مقدمه و هدف
    تریکومونیازیس یکی از شایع ترین عفونت های غیر ویروسی منتقل شونده از طریق جنسی است که به وسیله تک یاخته ای به نام تریکوموناس واژینالیس ایجاد می گردد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع این عفونت و همچنین تعیین میزان حساسیت دارویی انگل های جدا شده از افراد آلوده به مترونیدازول بود.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی بر روی 670 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی در شهر قروه واقع در استان کردستان، در سال 1394 انجام گرفت. جهت تشخیص تریکومونیازیس از روش گسترش مرطوب و کشت در محیط دورسه استفاده گردید. آزمون حساسیت دارویی انگل های جدا شده در محیط برون تنی و بعد از دست یابی به کشت خالص انگل در محیط دیاموند و در شرایط هوازی انجام گردید.
    نتایج
    از 670 نمونه مورد آزمایش هشت نمونه (2/1%) با روش کشت و چهار نمونه (6/0%) با روش گسترش مرطوب ازنظر وجود تریکوموناس واژینالیس مثبت گردیدند. پنجاه درصد افراد مبتلابه تریکومونیازیس در محدوده سنی 35 تا 44 سال و در گروه افراد بی سواد قرار داشتند (05/0P<). علائم بالینی مشاهده شده در افراد آلوده عبارت بود از ترشح واژن، درد در ناحیه زیر شکم، خارش، سوزش، مقاربت دردناک و ترشح زرد مایل به سبز. همه انگل های جداشده نسبت به مترونیدازول حساس بوده و میانگین و انحراف استاندارد حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) آن ها برابر 85/0 ± 9/1 میکروگرم در میلی لیتر تعیین گردید.
    نتیجه نهایی: اگرچه تریکومونیازیس در جمعیت موردمطالعه شیوع نسبتا پائینی دارد اما با توجه به اهمیت بیماری های منتقل شونده از راه جنسی، لزوم ارائه و اجرای راهکارهای بهداشتی و همچنین اقدام درزمینهٔ افزایش سطح آگاهی های افراد جامعه به منظور کنترل و پیشگیری از این عفونت ها ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: تریکوموناس واژینالیس, آزمون حساسیت دارویی انگل, شیوع, کردستان, مترونیدازول
    Mohammad Matini *, Kharaman Golmoradi, Amir Hossein Maghsood, Mohammad Fallah
    Introduction &
    Objective
    Trichomoniasis is one of the most common non viral sexually transmitted diseases caused by Trichomonas vaginalis. The aims of this study were to determine the prevalence of the infection and to consider the metronidazole susceptibility of the T. vaginalis isolates.
    Materials And Methods
    This cross sectional study was conducted on 670 women attending to gynecology clinics in Qorveh, Kurdistan province, in 2015. Diagnosis of trichomoniasis was performed by using Dorset culture medium and wet mount methods. In vitro drug susceptibility testing was done aerobically after establishment of the isolates in axenic culture medium, Diamond.
    Results
    From 670 vaginal samples, eight (1.2%) and four (0.6%) of them were positive for T. vaginalis by wet mount and cultured methods, respectively. Fifty percent of the infected individuals aged from 35 to 44 years old and who were illiterate (P
    Conclusion
    Although, the prevalence of trichomoniasis is relatively low in the studied population but due to the importance of sexually transmitted diseases in public health, strategic measurements are necessary to prevent and control of the infections.
    Keywords: Trichomonas vaginalis, Parasitic Sensitivity Tests, Prevalence, Kurdistan, Metronidazole
  • اشرف ترکیان، ثریا کیانی نهاد
    منطقه مورد مطالعه در جنوب شهر قروه (استان کردستان) و در پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. بر اساس مشاهدات صحرایی دایک های مافیک و حدواسط از نوع دایک های سین پلوتونیک می باشند. مطالعات سنگ نگاری نشان می دهد ترکیب آن ها گابرویی، گابرودیوریتی، دیوریتی، مونزودیوریتی و کوارتز مونزودیوریتی است. کانی های اصلی آن ها عبارت اند از کلینوپیروکسن، ارتوپیروکسن، هورنبلند و پلاژیوکلاز، فلدسپار پتاسیم و کوارتز. آپاتیت، اسفن، زیرکن و کانی های فلزی جزء کانی های فرعی این سنگ ها محسوب می شوند. کلیه دایک ها دارای ماهیت تولئیتی هستند که در یک محیط وابسته به قوس در حاشیه فعال قاره ای نفوذ کرده اند و این موضوع به واسطه غنی شدگی آن ها از LILE (مانند Cs، Rb) U و، Pb، Yb، Hf و Ta و تهی شدگی از HFSE (مانند Nb و Ba) و بالا بودن نسبت LILE/HFSE در آن ها مورد تائید قرار می گیرد. غنی شدگی از LILE و Pb شواهدی از آلایش پوسته ای هستند. نسبت های بالا La/Ta و La/Nb و غنی شدگیLILE و LREE دایک های مورد مطالعه حکایت از این دارد که آن ها از گوشته لیتوسفری غنی شده مشتق شده اند. غنی شدگی عناصر LREE نسبت به HREE نشانگر وجود فاز گارنت یا آمفیبول در سنگ منشایی می باشد که این عناصر در آن ها تمرکز یافته اند.
    کلید واژگان: دایک, گابرو, دیوریت, تولیئت, قوس قاره ای, سنندج, قروه
    Ashraf Torkian, Soraya Kianinahad
    The study area is located in the south of Qorveh (Kurdistan Province), strcuctually in the Sanandaj-Sirjan zone. Based on field observations, the study dykes are type of sin-plotonic dykes and based on petrographical studies mafic and dioritic dykes are included gabbro, gabbro-diorite, diorite, monzodiorite and quartz-monzodiorite rocks. Their main minerals are clinopyroxene, orthopyroxene, hornblende, plagioclase, K-feldspar and quartz. Apatite, esphene, zircon and opaque minerals are their accessory minerals. The discrimination diagrams reveal all of the dykes belong to volcanic arc related to an active continental margin setting. It is implied by enrichment of LILE (such as Cs, Rb, U&Pb), depletion of HFSE (Nb, Ba) and high LILE/HFSE in the spider diagrams. The enrichment of LILE and Pb show the crustal contamination. Concentration La/Nb and La/Ta rations as well as the enrichment of LREE and LILE reveal that dykes were derived from enriched lithospheric mantle. I addition, enrichment of LREE elements relative to HREE represent that there are garnet phase or amphibole in source.
    Keywords: Dyke, Gabbro, Diorite, Tholeiite, continental arc, Sanandaj, Qorveh
  • اشرف ترکیان*، زهرا شیرمحمدی، سیده راضیه جعفری

    منطقه گرمخانی - میهم در جنوب شرق شهرستان قروه و بخش شمال غرب پهنه سنندج-سیرجان واقع است. سنگ های این منطقه شامل تنوعی از سنگ های دگرگونی ناحیه ای و مجاورتی هستند. داده های ریزپردازشی نشان می دهد که آمفیبول ها از نوع مگنزیوهورنبلند، پلاژیوکلازها از نوع آندزین و آلبیت، بیوتیت از زیرمجموعه سیدروفیلیت، میکای سفید از نوع موسکویت و اپیدوت نیز از زیر مجموعه کلینوزوییزیت هستند. بر اساس شیمی آمفیبول ها، سری ماگمایی ماگمای سازنده آن ها، نیمه قلیایی و محیط زمین ساختی آن ابرفرورانشی است. برآوردهای زمین دما-فشارسنجی کانی های آمفیبول و پلاژیوکلاز در آمفیبول شیست ها گستره دمایی 464 تا 570 درجه سانتی گراد و فشار 3 تا 6/5 کیلوبار را نشان می دهد که بیانگر گذر از رخساره شیست سبز به آمفیبولیت است.

    کلید واژگان: شیمی کانی, شیست سبز, دگرگونی ناحیه ای, دگرگونی مجاورتی, زون سنندج- سیرجان
    Ashraf Torkian*, Zahra Shirmohamadi, Seyedeh Razieh Jafari

    The Garmkhani-Meyham region is located in SE-Qorveh city, in the northwestern part of the Sanandaj-Sirjan zone. This area includes a variety of regional and contact metamorphic rocks. Microprobe data of mineral chemistry show that amphiboles, magnesium-hornblende type; plagioclases, andesine to albite type; biotite crystals, siderophyllite type; white mica, muscovite type and epidotes, clino-zoisite type are in composition.  Based on the mineral chemistry of amphibole, the magmatic series of its constituent magma is the subalkaline and its tectonic environment is supra-subduction. Geothermometric estimates on the amphibole and plagioclase minerals in amphibole- schists, a temperature ranges from 464 to 570 °C and pressure between 3 to 5.6 kbar illustrate passing from greenschist facies to amphibolite facies.

    Keywords: mineral chemistry, green schist, regional metamorphic, contact metamorphic, Sanandaj-Sirjan zone
  • اشرف ترکیان

    پهنه ی برشی مورد بررسی در شرق قروه (کردستان) قرار دارد و از سنگ های گرانیتی و گرانودیوریتی تشکیل شده است. در این مقاله سنگ های دگرشکل، پروتومیلونیت ها و میلونیت ها، در مناطق سنگین آباد، کوه گزگز و پلوسرکان مطالعه می شوند. بررسی های سنگ نگاری نشان می دهند که فعالیت های زمین ساختی شامل میرمکیت، فلدسپارهای قلیایی دوباره متبلورشده با لغزش، پلاژیوکلاز های شکسته، کوارتزهای متبلور در شرایط دینامیکی، ارتوکلازهای پرتیتی، بلورهای فلدسپار با غنی شدگی قلیایی در حاشیه ی (بافت پوششی) با ترکیب Or 91.19 - 91 بوده اند. مقایسه داده های ژئوشیمیایی سنگ کل و سنگ اولیه (پروتولیت) معلوم می دارد که نوسان هایی در فراوانی عناصر اصلی نظیر افزایش CaO، MnO، TiO2 و P2O5 در پروتومیلونیت ها و میلونیت ها وجود دارند. هم چنین در پهنه ی رگه های کوارتزی و پلاژیوکلازهای دگرسان شده مشاهده شده اند. این فرایند ها نمونه هایی از فعالیت های شاره های گرمابی و باز بودن سیستم تفسیر می شوند. فلدسپارها در سنگین آباد و کوه گزگز، سدی- پتاسی و در پلوسرکان سدی هستند. در مجموع، روابط صحرایی، ویژگی های ریزساختاری، بافتی، ژئوشیمی و شیمی، نقش پهنه ی شیر زون را در تشکیل این ویژگی ها تائید می کنند. بسیاری از پژوهشگران، بر ارتباط بین تشکیل ریز ساختارها با تنش-کرنش و گرمابی ها را تائید کرده اند. بلورهای بیوتیت مورد بررسی با (FeO + MnO∑) حدود 13/4- 42/21 پس از فرایندهای یاد شده تشکیل شده اند که احتمالا حاصل گردش شاره های پسا ماگمایی باتولیت گرانیتوئیدی قروه هستند. دمای تشکیل بیوتیت حدود 550 تا750 درجه ی سانتی گراد است که با دمای دگرشکلی ریزساختارها همخوانی خوبی دارد.

    کلید واژگان: پهنه ی برشی, شیمی کانی, ژئوشیمی, گرماب ها, میلونیت, پروتومیلونیت, پروتولیت, قروه, کردستان

    The studied shear zone is located in E-Qorveh (Kurdistan). The rocks of this zone are granite and granodiorite in composition. In present paper, deformed rocks, protomylonites and mylonites, are investigated in Sangin-Abad, Koh-e-Gazgaz and Poloserkan areas. Petrographic studies show that evidence of tectonic activities are such as myrmekite, recrystallized and slide alkali feldspars, fractured plagioclases, dynamic quartzes, perthitic orthoclase, feldspar crystals with enriched rim from alkalis (mantled texture) with Or 91.19 - 91.54. Comparing geochemical data of whole-rocks and primary rock (protolith) reveal that there are varieties in abundances of main elements such as increasing of CaO، MnO، TiO2 & P2O5 in protomylointes and mylonites. Also, quartz-rich veins and plagioclases altered have observed in the zone. These examples are interpreted to present activities of hydrothermal fluids and open system. The Feldspars are sodic-potsic and sodic in composition in Sangin-Abad & Koh-e-Gazgaz, and Poloserkan. Overall, relationship field, microstructural, textural, geochemical and mineral chemistry characteristics confirm role of the shear zone for formation of these features.  Many of researchers have approved relationship between forming of microstructures with stress/ strain and hydrothermal fluids. The studied biotite crystals with content of (∑FeO + MnO ≈ 13.4-42.21) are neoform. They may be occurred by post-magmatic fluids of the Qorveh granitoid batholith. Formation temperature of biotites is ~550 to ~750 ºC which corresponds to this deformation temperature.

    Keywords: shear zone, mineral chemistry, geochemistry, hydrothermal fluid, mylonite, protomylonite, protolith, Qorveh, Kurdistan
  • طاهره مولایی یگانه *، اشرف ترکیان، علی اصغر سپاهی
    توده ی دیوریت گابرویی در جنوب قروه و در شمال منطقه ی سنندج- سیرجان قرار دارد. از نظر سنگ شناسی، آمفیبول و پلاژیوکلاز از کانی های اصلی این سنگ ها هستند. آمفیبول ها از نوع کلسیک بوده و دارای ترکیب فروهورنبلند و منیزیوهورنبلندند. مقدار آلبیت در پلاژیوکلازها 39 تا 81 درصد بوده و ترکیب آنها از لابرادوریت تا الیگوکلاز در تغییر است. با استفاده از روش های زوج کانی هورنبلند- پلاژیوکلاز و محتوای آلومینیوم در آمفیبول، دمای تبلور کانی های پلاژیوکلاز و هورنبلند در ماگمای دیوریت های گابرویی حدود 723 درجه سانتی گراد ارزیابی شد. از روش اخیر چنین استنباط می شود که سنگ های حدواسط مورد بررسی در میانگین فشار 5/3 کیلوبار که معادل با عمق 12 کیلومتری است، متبلور شده باشند. فشار بخشی اکسیژن در ماگما بالاست. محتوای Na2O و ماهیت آهکی-قلیایی آمفیبول ها ارتباط این سنگ ها را با رژیم زمین ساختی فرورانشی نشان می دهد. مقادیرMg# ، Al2O3 و TiO2 در هورنبلند حاکی از آمیزش منابع پوسته ای و گوشته ای برای تشکیل ماگمای دیوریت های گابرویی دروازه است. تغییر ترکیب شیمیایی در طول بلورهای پلاژیوکلاز نیز می تواند ناشی از نوسان H2O در محیط تشکیل آنها و نیز تغییرات شیمیایی حاصل از ورود مواد پوسته ای باشد.
    کلید واژگان: آمفیبول, پلاژیوکلاز, پوسته, گوشته, سنندج, سیرجان, قروه
    T. Molaei *, A. Torkiyan
    Gabbrodioritic pluton is located in S-Qorveh in nourthern parts of the Sanandaj-Sirjan Zone. Petrographically, amphibole and plagioclase are main minerals in these rocks. Amphiboles are calcic-type, and their composition varied between ferro-hornblende to magnesio-hornblende. Anortite contents in plagioclases are between 81 to 39 (%) and these crystal are labradore -oligoclase in composition. According to coexist hornblende-plagioclase and Al in amphibole geothermometry methods, temperatures of crystallization are yielded ~723°C. In the later method, data indicates that the investigated rocks were emplaced at average pressure of 3.5 Kbar corresponding to a depth of ~12 Km. Oxygen fugacity was high in magma. Na2O content in amphibole and their calc-alkaline nature show gabbroic diorites are related to subduction setting. Mg#, Al2O3 and TiO2 contents in hornblende indicate mixing of crustal and mantle sources to generate magma of the Darvazeh gabbrodioritic magma. Variations in the composition of plagioclase may be related to H2O content in environment and the role of chemical variation due to input of crustal materials.
    Keywords: Amphibole, plagioclase, crust, mantle, Sanandaj-Sirjan, Qorveh
  • مهندس صلاح معتمدی، سارا خراسانی نژاد*
    منطقه حفاظت شده بدر و پریشان با دامنه ارتفاعی 3200-1800 متر از سطح دریا و در 12 کیلومتری جنوب شهرستان قروه قرار دارد. عدم مطالعه جامع فلور منطقه، استفاده نادرست از رویشگاه منطقه، برداشت بی رویه گونه های دارویی و چرای بیش از حد دام بدون در نظر گرفتن آمادگی منطقه از نظر پوشش گیاهی، لزوم بررسی فلور منطقه و شناسایی گونه هایی که مورد تهدید قرار گرفته بودند را دوچندان کرد. بررسی فلور منطقه مورد نظر نشان داد که تعداد 25 تیره و 104 جنس در این منطقه وجود دارد. در این مطالعه، گونه های دارویی معطر، مرتعی و نادر مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق گیاهان تهدید شده منطقه بر اساس معیارهای سازمان IUCN و استفاده از کتاب Red data Book of Iranتعیین گردید که براساس این طبقه بندی گیاهان در چهار رسته، گونه های در خطر انقراض، گونه های آسیب پذیر، گونه های با خطر کمتر و گونه های با کمبود داده شناسایی و تعیین گردید. تیره های Asteraceaeبا 18جنس و Liliaceae با 10 جنس بیش ترین تعداد گونه در منطقه را دارا بودند، طبقه بندی تیپ های زیستی توسط سیستم رانکایر نشان داد که اکثر گونه ها به شکل همی کریپتوفیت (67٪) و تروفیت (13٪) هستند، در این بررسی 8 گونه در خطر انقراض شناسایی شدند. غنی بودن عرصه طبیعی کشور از یک طرف و مورد تهدید قرار گرفتن اکوسیستم ها از سوی دیگر ضرورت توجه همه جانبه و عمیق را طلب می کند. اتخاذ یک رشته راهکارهای ساده و همه جانبه، ولی موثر بر اساس تجربیات جهانی، با محوریت آموزش و مشارکت عمومی می تواند زمینه حفظ و احیای این منابع ارزشمند حیاتی را فراهم گرداند.
    کلید واژگان: فلور, گیاهان دارویی, گونه های نادر, بدر و پریشان, گونه های صنعتی
    Salah Moetamedi, Sarah Khorasaninejad *
    Badr and Parishan protected area with elevation range of 1800- 3200m ASL and 12 kilometers south of the city in Kurdistan province is Qorveh. The lack of a comprehensive study of flora area, improper use of the habitat area, improper harvesting of medicinal plants and overgrazing of livestock without to consider preparation area of ​​vegetation, preparation area of ​​vegetation species identify threatened was redoubled. Study of flora area showed that 25 families and 104 species in this region. In this study, medicinal, aromatic, grassland and rare species were studied. The most genus were Asteraceae and Poaceae with 18 and 15, respectively and berberidaceae, Poaceae and Fabaceae had the lowest number in the region with one genus, biological classification Raunchier system showed that most species are hemicryptophytes (67%) and therophytes (13%), and 8 endangered species were identified in the study. The country's rich natural areas from one side and threating of ecosystems the other hand must be attended. A series of simple and complete solutions, but effective, based on international experience, with a focus on education and public participation must be adopted that it can be obtain vital for preserving and restoring from these valuable resources.
    Keywords: Badr, paryshan, flora, industrial grade, medicinal plants, rare species
  • مسلم زرینی بهادر، جواد گیوی *، روح الله تفی زاده مهرجردی
    گندم یکی از غلات کلیدی است که منبع تغذیه برای میلیون ها نفر از مردم جهان را فراهم می کند. با توجه به جمعیت رو به افزایش کشور و نیاز روز افزون به این محصول استراتژیک، در تحقیق حاضر، عوامل موثر بر عملکرد گندم دیم به ترتیب اهمیت و کارایی روش های مختلف برآورد تغییرات مکانی این عملکرد مورد بررسی قرار گرفت و نقشه تغییرات مکانی آن ترسیم شد. تعداد 125 عملکرد اندازه گیری شده در حوضه آبخیز بدر شهرستان قروه در استان کردستان، با استفاده از مدل های شبکه عصبی مصنوعی، تحلیل درخت تصمیم، آنالیز تشخیصی و مدل میانگین گیری نزدیک ترین همسایه K به داده های کمکی (مستخرج از مدل رقومی ارتفاع، تصویر ماهواره لندست و نقشه ژئومرفولوژی) ارتباط داده شد. سپس با استفاده از معادله به دست آمده برای نقاط فاقد مشاهده، میزان عملکرد برای آن نقاط برآورد و نقشه تغییرات مکانی عملکرد پیش بینی شده ترسیم گردید. الگوریتم ReliefAttributeEval در نرم افزار وکا، به ترتیب کاهش اهمیت، ژئومورفولوژی، موقعیت نسبی شیب، انحنای طولی، شاخص همواری قله برآمدگی با درجه تفکیک بالا، شیب، شاخص گیاهی تفاضلی نرمال شده و شاخص گیاهی تعدیل کننده اثر خاک را به عنوان مهم ترین عوامل موثر در تولید، شناسایی کرد. نتایج بررسی ها نشان داد که مدل میانگین گیری نزدیک ترین همسایه K که یک روش جدید در برآورد مکانی عملکرد می باشد، با بالاترین ضریب تبیین، یعنی 998/0= R2 و کم ترین میانگین ریشه مربعات خطا (408/31 = RMSE) بهتر از سایر مدل های به کار رفته در این پژوهش، مقادیر عملکرد گندم دیم را پیش بینی نمود.
    کلید واژگان: نقشه برداری رقومی, پیش بینی مکانی عملکرد, مدل میانگین گیری KNN, گندم دیم
    Moslem Zarrini Bahador, Javad Givi *, Ruhollah Taghizadeh Mehrjerdi
    Introduction: Wheat is one of the key cereals that provides a nutrition source to millions of people around the world. By conducting applied studies, the limitations of soil and climate that reduce the yield per unit area must be understood and solutions should be provided to address these limitations. One of these strategies is a detailed study and spatial prediction of yield at points with different soil and climate characteristics. Models that predict crop yield can estimate the yield regarding climate, landscape, soil and management constraints. Considering the arid and semi-arid climate of Iran, the shortage of yield per unit area and the growing population, the country needs new research and strategies to increase yield per unit area. For this purpose, the first step is to examine the spatial variations of the yield. In the present study, the factors affecting the rainfed wheat yield in order of importance and efficiency of different methods of estimating spatial variations were investigated and the predicted yield of this crop was mapped digitally. Materials and Methods: The study area, with an area of 6700 hectares is located in Badr watershed, around Ghorveh city, Kurdistan province, west of Iran. The mean annual air temperature is 12.1oC and the average annual precipitation is 345.8 mm. The soils of the area were classified in the orders of Entisols, Inceptisols and Mollisols and in 32 soil families, according to the last version of Keys to Soil Taxonomy. Based on hypercube technique, 125 observation points were selected, soil profiles were dug and described at these points and soil samples were collected from horizons of the profiles. Some physical and chemical characteristics of the soils were determined according to the standard laboratory methods. Rainfed wheat yield was measured at each side of one soil profile in a 1m×1m quadrangle. In the present study, in addition to geomorphological data, different types of auxiliary variables such as some of the primary and secondary derivatives of digital elevation model (DEM) and Landsat satellite image data were used. To find out the affecting auxiliary topographic and plantcover data on rainfed wheat yield prediction in order of importance,ReliefAttributeEval algorithm of WEKA software was used. Artificial neural network, decision tree Analysis, discriminant analysis, and averaging k-nearest neighbors are the models that were used in this research for prediction of rainfed wheat yield. Results and Discussion: Calcium carbonate, organic carbon and coarse fragments, respectively with variability coefficients of 174.4, 62.4 and 61.3%, had the highest variation and pH, CEC and sand, respectively with 3.6, 16.9 and 20.3% variability coefficients showed the least variability in the soils of the studied area. In addition to geomorphological data, the parameters that were taken from the digital elevation model include elevation, slope percentage, slope aspect, slope curvature, slope surface curvature, longitudinal curvature, slope relative position, wetness index, multiresolution valley bottom flatness index, multiresolution ridge top flatness index, valley depth, channel network base level, modified catchment area, catchment slope, catchment slope aspect and catchment height. The environmental parameters that were taken from the Landsat 8 satellite imagery, include the normalized differential vegetation and the soil-adjusted vegetation indices. The ReliefAttributeEval algorithm in Weka software, in order of decreasing importance, identified geomorphology, relative slope position, longitudinal curvature, multi-resolution ridge top flatness index, slope, normalized differential vegetation index and soil-adjusted vegetation index as the most important factors affecting rainfed wheat production in the studied area. The amount of rainfed wheat yield was predicted by the models of artificial neural network, decision tree analysis, discriminant analysis, and averaging k-nearest neighbors. The error criteria for this prediction and a significant correlation between measured and estimated values of the rainfed wheat yield, indicate a higher accuracy for the averaging k-nearest neighbors model, compared to other models. The spatial distribution of the rainfed wheat yield, predicted by the averaging k-nearest neighbors model, was mapped. In the Badr watershed, the yields are continuously reduced towards the mountains. In this landscape, as the slope increases, depth and water storage capacity of the soil decrease mainly in the presence of Entisols. These soils are seen in the eastern, southern and western parts of the watershed. At lower elevations, the soils are deeper and are mainly Inceptisols. Rainfed wheat yield increases in the piedmont landscape, including hill, glacie and alluvial fan. Conclusion: In order of decreasing importance, geomorphology, relative slope position, longitudinal curvature, multi-resolution ridge top flatness index, slope, normalized differential vegetation index and soil-adjusted vegetation index are the most important factors affecting rainfed wheat production in the studied area. The averaging k-nearest neighbors model has a higher accuracy for rainfed wheat yield prediction, compared to other models. In the Badr watershed, the rainfed wheat yield is continuously reduced towards the mountains in the eastern, southern and western parts, where mainly Entisols are present. The yield increases in the Inceptisols, located on the piedmont landscape.
    Keywords: Digital mapping, Spatial yield prediction, KNN averaging model, Rainfed wheat
  • جمال لحافیان *، علی بهنیا

    محوطه هایی از هنر صخره ای در جنوب شرقی کردستان و در شمال شرق شهرستان قروه در دامنه کوه های آتشفشانی جوان (سیاه و قرینه) کشف شده اند که برخی از جلوه های هنر صخره ای آن، حاوی عناصری مهم است که از لحاظ سبک کار و ریخت شناسی قابل مقایسه با سنگ نگاره های مناطق مختلف ایران و دیگر محوطه های کردستان است. برخی از این کنده کاری ها در چند دوره مختلف با هم پوشانی روی تخته سنگ ها صورت گرفته است. نقوش قروه شامل فنجان نماها در سبک های مختلف خطی، منفرد و گروهی، نقش های انسانی در ترکیب ها و حالت های گوناگون شامل صحنه های مختلف از جمله شکار با تیر و کمان، سوار بر اسب در حال شکار، رقص گروهی و حالت های مختلف دیگر و نقوش حیوانات از جمله بزکوهی، قوچ، میش، آهو، گوزن، گراز، شتر، مار، گربه سانان و همچنین، دیگر حیوان گونه ها و انسان گونه ها در فرم های گرافیکی و انتزاعی و اشکال هندسی و نمادها را به نمایش گذاشته اند.

    کلید واژگان: هنر صخره ای, سنگ نگاره, شمال شرق قروه, استان کردستان, ایران
    J. Lahafian *, A. Behnia

    Some sites of rock art have been discovered in southeastern of Kurdistan and northeastern of Qorveh city on the foothill of young volcanic mountains (Siah and Gharineh) which some of its rock art manifestations contain important elements that in terms of work style and morphology are comparable to the petroglyphs of different regions of Iran and other areas of Kurdistan. Some of these carvings have been made in several different periods by overlapping on the boulders. Qorveh motifs include cupules in different styles, linear, single and group, human motifs in various combinations and modes, including various scenes such as hunting with a bow and arrow, horseman in a hunting mode, group dancing and other various modes and animal motifs comprising antelope, ram, ewe, deer, gazelle, boar, camel, snake, feliformia and also other animal-like and human-like which have been displayed in graphic and abstract forms as well as geometric shapes and symbols.

    Keywords: Rock Art, Petroglyph, Northeast of Qorveh, Kurdistan Province, Iran
  • اشرف ترکان، لیلی ایزدی کیان*، مژگان رضایی

    منطقه قروه در جنوب شرق کردستان و در شمال غرب پهنه دگرگونی- نفوذی سنندج- سیرجان قرار دارد. بخش هایی از توده و دایک های گرانیتی جنوب شرق قروه بعد از شکل گیری در یک پهنه برشی قرار گرفته اند. با توجه به تفاوت نرخ کرنش و پیشرفت میلونیتی شدن در این پهنه برشی، اغلب گرانیت ها به صورت باندهایی با ضخامت 50 سانتیمتر تا صدها متر پروتومیلونیت و میلونیت ظاهر شده است. گرانیت های میلونیتی دارای برگواره ی شیب دار میلونیتی، اغلب در  امتداد شمال غرب- جنوب شرق با شیب به سمت شمال شرق می باشند. همچنین برخی از آنها کمی چین خوردگی نشان می دهند. میل خطواره کشیده کانی در این میلونیت ها کم تا متوسط و همگی به سمت شمال شرق است. شواهد جهت برش مانند برگوارگی، خطوارگی، نوارهای برشی  sو c، میکاهای ماهی گون و پورفیروکلاست های پوششی بیانگر حرکت شیب لغز با مولفه معکوس با مولفه راست بر در پهنه برشی می باشند. در این سنگ ها ریزساختار های متنوعی نظیر خاموشی موجی، زیر دانه، دانه جدید، نوار و عدسی های چند بلوری، تجدید تبلور دینامیکی از نوع BLG، SGR و تا حدی GBM در کوارتز، شکستگی های برشی، تجدید تبلور دینامیکی از نوع BLG، تشکیل پرتیت شعله ای، تشکیل میرمکیت، تشکیل ریز ساختار هسته - پوشش و جایگزینی میکروکلین به جای ارتوز در آلکالی فلدسپارها و همینطور شکستگی برشی، گرد شدگی و سایه های فشارشی در پلاژیوکلازها مشاهده می شود.  همه ی این ریزساختارها نشان دهنده ی تغییرات ساختاری شکل پذیر در دمای کمتر از 300 تا 570  درجه سانتی گراد است.

    کلید واژگان: میلونیت, پهنه برشی, گرانیت, قروه, کردستان
    Ashraf Torkian, Leili Izadikian *, Mozhgan Rezaii

    Qorveh area is located in SE-Kurdistan province, in NW- Sanandaj-Sirjan metamorphic-plutonic band. In SE-Qorveh, parts of granitic intrusive and dykes are emplaced in a shear zone after they formed. Based on differences rate of strain and progressing of mylonitization, Shear band of granite show varied treatment such as protomylointe and mylonite (50 Cm to up to 100 M). Often, mylonitic foliation in granitic mylonite has NW-SE strike toward NE plunging and also some of them show folding. Plunging of lineations is low-medium toward NE plunging. Shear sense indicators (e.g. foliation, lineation, C & S shear bands, mica fish and mantled prophyroclstes) in this shear zone show revers slip with right lateral component movement. Microstructural evidence are such as smokey extinction, sub grain, new grain, polycrystalline bands, SGR, BLG, GBM in quartz, shear fracturing, flame perthite, myrmekite, emplaced microcline, rounding and pressure shadow in plagioclase.  All of these evidence show structural changes occurred in up to 300 to 570 C.

    Keywords: mylonite, Shear zone, Granite, Qorveh, Kurdistan
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال