به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۳۵۰۶۱ عنوان مطلب
|
  • حسن ملکی، عباسعلی شاملی*، مهدی شکراللهی

    تربیت عبادی کودکان اهمیت خاصی در نظام آموزشی و تربیتی اسلام دارد. تحقیقات نشان می دهد بسیاری از افرادی که در بزرگسالی نسبت به عبادات سستی از خود نشان می دهند، بی اعتقاد به دین و تکالیف دینی نیستند، بلکه عواملی چون بی توجهی و یا عدم تقید والدین نسبت به انجام به موقع تکالیف عبادی، عدم ورزیدگی کودکان در انجام عبادات در کودکی و ناآگاهی آنان از فلسفه و اهمیت عبادات، در این زمینه نقش دارند. تاکنون نظام آموزشی ما عملا نتوانسته است این آمادگی را در دانش آموزان برای رفع این مشکل ایجاد کند. برای رفع این مشکل، ضروری است پیش از سن تکلیف، کودکان با اعمال و تکالیف عبادی، فلسفه و فواید اعمال عبادی متناسب با دوره کودکی آشنا شوند. والدین و مربیان به عنوان مسئولان اصلی تربیت، باید زمینه فراگیری و انجام برخی از مسائل دینی را برای کودکان فراهم نمایند.
    این مقاله، به بررسی ضرورت تربیت عبادی کودکان، ضرورت بیان فلسفه اعمال عبادی و مسئولیت والدین در این زمینه پرداخته است.

    کلید واژگان: تربیت, تربیت دینی, تربیت عبادی, کودکان
    Hassan Maleki, Abbas Ali Shameli, Mahdi Shokrollahi

    Children education about acts of worship is of special significance in educational system of Islam. Researches show that most of those who give little importance to worship and other religious obligations in adulthood do believe in religion and religious obligations, but such factors as parent's carelessness or inattention of doing religious obligations on time, youngster's inexperience and lack of practice in performing acts of worship in childhood, and their unawareness of the philosophy and significance of religious acts of worship have an important role in this regard. So far, our educational system has not actually been able to create such readiness in the students to enable them overcome this problem. To solve the problem, it is necessary to make the youngsters familiar with religious obligations and acts of worship, and their philosophy and merits that can be suitable withpuberty age. Parents and teachers, as the main individuals in charge of children education, should prepare the grounds for children to learn and perform some religious acts.The present paper investigates the necessity of religious education for children, the necessity of explaining the philosophy of religious obligations, and parent's responsibilities in this regard.

    Keywords: education, religious education, education about acts of worship, children
  • بنت الهدی محمدی کنجانی*، محمدعلی مظاهری، محمود حیدری، علیرضا مرادی
    این پژوهش با هدف ارزیابی رابطه هوش معنوی و عمل به باورهای دینی با تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار شهر تهران اجرا گردید. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. این پژوهش با استفاده از نمونه در دسترس انجام گرفته و400 تن از زنان باردار پرسش نامه «تنظیم هیجان شناختی»، پرسش نامه «خود گزارش دهی هوش معنوی کینگ» و پرسش نامه «عمل به باورهای دینی» را تکمیل کردند. یافته های حاکی از این است که بین تنظیم هیجان شناختی با هوش معنوی و عمل به باورهای دینی و مولفه هایشان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. عمل به باورهای دینی و هوش معنوی بالاتر پیش بینی کننده تنظیم هیجان شناختی کارآمدتری است. از میان مولفه های هوش معنوی، معناسازی شخصی و در بین مولفه های عمل به باورهای دینی، عمل به واجبات و دوری از محرمات پیش بینی کننده های معتبر تنظیم هیجان شناختی هستند. همچنین میان هوش معنوی و عمل به باورهای دینی در زنان باردار رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: تنظیم هیجان شناختی, هوش معنوی, عمل به باورهای دینی, زنان باردار
    Bent Al-Hoda Mohammadi Kanjani*, Mohammad Ali Mazaheri, Mahmood Heidari, Alireza Moradi
    The purpose of the present paper is examining the relationship between spiritual intelligence and adherence to religious obligations with cognitive emotion regulation among the pregnant women in Tehran. This descriptive study is a correlation. Using the available sample, 400 pregnant women completed cognitive emotion regulation, King`s spiritual intelligence self-report and adherence to religious obligations` questionnaires. The findings show that there is a significant and positive correlation between cognitive emotion regulation and spiritual intelligent and adherence to religious beliefs and their components. Adherence to religious obligations and a higher spiritual intelligence guarantees efficient cognitive emotion regulation. Among spiritual intelligence components, personal meaningfulness among the components of adherence to religious obligations and avoiding unlawful deeds predict cognitive emotion regulation. Also there is a positive significant relationship between spiritual intelligence and adherence to religious obligations among pregnant women.
    Keywords: cognitive emotion regulation, spiritual intelligence, adherence to religious beliefs, pregnant women
  • فرهاد نصرتی نژاد، ایوب سخایی، حجت شریفی*
    پژوهش حاضر، رابطه ی میزان و نوع استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با میزان پای بندی دینی در بین مادران و دختران شهرستان گلپایگان را با استفاده از مفروضات نظریه ی کاشت و مدل دینداری گلاگ- استارک بررسی می کند. روش تحقیق پیمایشی با نمونه ای 380 نفره از مادران (190 نفر) و دختران (190 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد در خصوص میزان پای بندی دینی و ابعاد آن (مناسکی، اعتقادی و پیامدی) بین مادران و دختران تفاوت معناداری وجود دارد، به نحوی که مادران دیندارترند. همچنین بین میزان استفاده از شبکه های ماهواره ای و پای بندی دینی و ابعاد پیامدی (44/ 0-)، مناسکی (376 /0-) و اعتقادی (310/ 0-) رابطه ی معنادار و معکوسی وجود دارد و شدت رابطه ی معکوس در بین دختران بیشتر است. همچنین رابطه ی بین نوع استفاده از شبکه ها با میزان پای بندی دینی نشان داد افرادی که میزان پای بندی دینی بیشتری دارند، بیشتر برنامه های علمی و اطلاعات علمی را تماشا می کنند و در نهایت نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد که میزان و نوع استفاده از شبکه های ماهواره ای در مجموع 25 درصد از تغییرات میزان پای بندی دینی را در بین مادران و دختران تبیین می کند. به این ترتیب می توان گفت، یکی از متغیرهایی تبیین کننده در تغییر رفتار دینی، میزان استفاده از شبکه های ماهوره ای است.
    کلید واژگان: میزان پای بندی دینی, شبکه های ماهواره ای فارسی زبان, بعد پیامدی, بعد مناسکی, بعد اعتقادی
    Farhad Nosratinezhad, Ayoub Sakhaei, Hojat Sharifi*
    Present paper studies the relationship between the extent of watching Persian language satellite TV channels and the preferred satellite TV programs and the level of religious obligation among mothers and daughters in Golpaigan city based on assumptions of cultivation theory and Stark and Glock’s model of religiosity. Present survey study was conducted on 380 mothers and daughters (190 mothers and 190 daughters) using a simple random sampling technique. Results from the research showed that there was a significant difference between mothers and daughters with respect to the extent of religious obligation and its dimensions (ideological, consequential and ritualistic) in that mothers showed more religious obligation. Also there was a significant inverse relationship between the extent of watching satellite TV channels and religious obligation and its consequential (-0.44), ritualistic (-0.376) and ideological (-0.310) dimensions and the strength of this inverse relationship was higher in daughters than that in mothers. Also there was a significant relationship between the types of satellite programs being watched by the subjects in that those with higher religious obligation tended to watch programs with scientific nature. Finally the results form multi-variate regression test showed that the extent of watching satellite TV channels and the type of preferred programs explained 25% of variance of religious obligation in mothers and daughters in total. Thus it can be concluded that one of the variables explaining the variance in religious behaviour is the extent of watching satellite TV programs.
    Keywords: the extent of religious obligation, Persian Language Satellite TV channels, consequential dimension, ritualistic dimension, ideological dimension
  • محمدحسین پژوهنده*
    امر به معروف و نهی از منکر دو باب مهم از فروع دین هستند که نسبت به سایر فروع از التفات کم تری برخوردارند و علت آن به نظر نگارنده این متن مسائل کلیدی فراموش شده ای است همچون ابهام در موقعیت و ماهیت آن دو؛ همچنین شرایط خاص و متفاوت بسیاری که این دو را از جمله عناوین تخصصی پرگستره قرار داده است، به گونه ای که هر کس با اندک بضاعت علمی نمی تواند اقدام به انجام این دو فریضه نماید.
    نگارنده در بخش اول بر این مدعاست که این دو فریضه از ماهیت های مختلف و متعددی برخوردارند. مواردی ماهیت جهادی دارند، شماری داخل در باب نقد و انتقاد هستند، پاره ای هم از جنس دعوت به خیر و نصیحت محسوب می شوند، و همه این ها سوای نوع فرهنگی معروف و منکر هستند. همچنین ارائه راهبردهایی برای خروج از آنچه که موجب مهجوریت این دو گردیده، عنوان «فریضه فراموش شده» را به آنها بخشیده است.
    وی سپس در بخش دوم به گونه ای دیگر از معروف و منکر در فضای مجازی می پردازد و پرده از رازهای نهفته آن برمی دارد.
    نوع پژوهش در بحث حاضر بنیادی راهبردی است، و سبک آن توصیفی، با شیوه اسنادی کتابخانه ای/آرشیوی می باشد.
    کلید واژگان: فریضه, امر به معروف, نهی از منکر, نقد سازنده, هنجار و ناهنجار فرهنگی, ارزش های دینی
    Muhammad Hussein Pazhouhandeh*
    Encouraging good and discouraging bad are two important chapters in Ancillaries of the Faith (Arabic: furūʿ al-dīn) which in comparison to the other ancillaries of the faith have been regarded less. It is because of forgetting the key problems such as ambiguity in the position and essence of them and the special different conditions which causes these to be wide- ranging specialty titles as not everyone with a little knowledge can carry on these two religious obligations. The author in the first chapter claims that these two religious obligations have different and several quiddities. Some have striving nature, some are counted in the chapter of criticizing and criticism and the others are of invitation to do good and advice and all these are except the kind of cultural type of encouraging good and discouraging bad and also the author clarifies strategies to get rid of what makes these be not regarded and give them the title of the forgotten religious obligations. In the second part, the author has considered encouraging good and discouraging bad in a different type in cyberspace and has disclosed the unknown secrets. The kind of research is basic –strategic and its style is descriptive with documentary- library/archival method.
    Keywords: obligation, encouraging good, discouraging bad, valuable critique, cultural norms, abnorms, religious values
  • اکرم جودی نعمتی
    بررسی رابطه تجلیات با هنجارهای رفتاری عارفان، مسئله پژوهشی این مقاله است. نویسنده نشان می دهد که تجلیات جمالی، صفاتی مانند لطف، حسن و رحمت خداوند را در نظر عارف محب آورده، او را مست می کند و موجب سخنان و رفتارهایی می شود که بوی ترک تکالیف می دهند. تجلی جلالی نیز صفاتی چون قهر و غضب و جباریت خداوند را در نظر عارف می آورد، او را در هشیاری نگه می دارد و به رعایت هنجارها و توجه هرچه بیش تر به تکالیف و عبادت ها سوق می دهد. گروه نخست «سکریان» هستند و گروه دوم «صحویان».
    سکریان هم متهم به ترک تکالیف بوده اند و هم مشهور به عبادت های بسیار. بررسی علل این تناقض، مسئله دیگر مقاله است. نویسنده با عرضه اسناد و مدارک ثابت می کند که در این باره تناقض واقعی وجود ندارد: زمینه های نظری تجلیات جمالی و موضوع هایی مثل وحدت وجود و مقام جمع و فنا، برداشت های متفاوتی را موجب می شود؛ اما در عمل ترک تکالیف رخ نمی داده است.
    کلید واژگان: تجلی, تکلیف, جلالی, جمالی, سکر, صحو, فنا, وحدت
    A. Joudi Nemati
    The present article majorly deals with the relation of manifestation with behavioral norms of the mystics. It intends to show how, in the history of Sufism, the manifestation of the Beauty has brought such qualities as grace, goodness, and mercy of God into the attention of the lover mystic, making him spiritually intoxicated and giving rise to speeches and behaviors that suggest abandoning religious obligations. On the other hand, the manifestation of Glory has brought such qualities as overwhelming power, wrath, and dominion of God into the attention of the mystic, keeping him in a state of constant self-consciousness and leading him to observance of the norms and concentration on religious obligations and devotions. The first group of mystics is called Ashāb al-Sukr and the second Ashāb al- Sahw. Ashāb al- Sukr have been accused of abandoning religious obligations and at the same time known as men of abundant worship and devotion. This article, additionally, discusses the causes of this contradiction. Presenting certain arguments and evidence, the author establishes the point that there is no real contradiction. The theoretical grounds of the manifestation of the Beauty and such issues as the Unity of Being and the station of union and annihilation have given rise to different perceptions. However, in practice, there has necessarily been no matter of abandoning religious obligations.
    Keywords: manifestation, manifestation of Beauty, manifestation of Glory, mystical sobriety, mystical intoxication, annihilation, unity, religious obligation
  • حسین جوان آراسته*

    این مقاله در مقام پاسخ گویی به این پرسش است که آیا انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر صرفا ناظر به رفتاری است که علنی بوده و بدون تجسس مشخص باشد یا در برخی موارد نمی توان امر و نهی را مقید به رفتار علنی و آشکار کرد. مقاله با اشاره به حوزه-های مختلف حریم خصوصی هم چون اعتقادی، جسمانی، اماکن، ارتباطات و اطلاعات، مواد 3 و 5 قانون حمایت از آمران به معروف را در سنجه شرع و قانون اساسی قرار داده است. ضمن تاکید بر این که عدم مشروعیت تجسس و ورود به حریم خصوصی شامل آن دسته از اقداماتی نیز خواهد بود که با هدف امر به معروف یا نهی از منکر صورت می‌گیرند، یافته‌های مقاله نشان می‌دهد که با توجه به اطلاق آیات و روایات امر به‌ معروف و نهی از منکر، وجوب فریضتین محدود به ترک واجبات یا ارتکاب محرمات به صورت علنی نبوده و در کلمات فقها نیز تفصیلی میان ترک یا ارتکاب مخفی و آشکار وجود ندارد. ازاین‌رو، به نظر می‌رسد قانون‌گذار در ماده 3 قانون حمایت از آمران به معروف، میان حرمت تجسس و عمومیت امر به معروف خلط کرده است.

    کلید واژگان: امر به معروف, نهی از منکر, حریم خصوصی, تجسس, قانون اساسی
    hosein javanarasteh*

    This article seeks to provide an answer to the question whether the obligation of enjoining the good and forbidding the evil merely concerns a behavior which is overt and identified without any need to keep it under constant surveillance or in some cases the aforementioned obligation is not bound to any overt behavior or activity. Having mentioned different areas of protecting privacy as in creeds, physical body, residence, communication, information, the present research examines the articles 3 and 5 of the law of protection of those who enjoin the good and forbidding the evil against the Islamic Law and the Constitution. The findings of the research, while emphasizing the fact that the illegitimacy of surveillance and intrusions into people’s privacy include those measures taken to enjoin the good and forbid the evil, show that taking into account the general application of the verses and traditions concerning the question of enjoining the good and forbidding the evil, the necessity of these two obligations is not limited overtly to the abandoning of religious obligations and commiting inviolable things and no elaboration is found in the words of the Musliim jurisprudents between the abandoning religious obligations or committing inviolable things overtly or covertly. Hence, it seems that the legislator has made a confusion between the impermissibity of surveillance and universalizability of enjoining the good. 

    Keywords: enjoining the good, forbidding the evil, privacy, surveillance, the Constitution
  • نازی عبدالله پور، میرروح الله سیدمهدوی اقدم، حسین قلی زاده، زینب علی اشرفی زکی
    این پژوهش به بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و رضایت از زندگی می پردازد. برای انجام این پژوهش 400 دانشجو از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت تصادفی خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه معبد و مقیاس رضایت از زندگی استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که رضایت از زندگی با هر سه بعد نگرش دینی (انجام واجبات، انجام مستحبات و دخالت دادن دین در انتخاب ها و تصمیم ها) همبستگی مثبت معناداری دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که ابعاد نگرش مذهبی به صورت معناداری توان پیش بینی تغییرات رضایت زندگی را دارند. بررسی بیشتر داده ها نشان داد که از میان سه بعد نگرش مذهبی، دو بعد انجام واجبات و دخالت دادن دین در تصمیم گیری ها و انتخاب ها، با اطمینان 99 درصد، می توانند تغییرات رضایت از زندگی را پیش بینی کنند. نتایج این مطالعه بازگوکننده این مطلب است که علاوه بر انجام واجبات، که بیشتر بعد فردی دین اسلام است، دخالت دادن دین در تصمیم ها و انتخاب ها که بیشتر بعدی اجتماعی است، رضایت از زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد.
    کلید واژگان: دینداری, رضایت از زندگی, دانشجو
    Nazi Abdollah Pour, Mir Ruhollah Seyyed Mahdavi Aghdam, Hussein Gholizadeh, Zeinab Ali Ashrafi Zaki
    The present research aimed to study the relationship between religiosity and life satisfaction. For this purpose, four hundred students of Islamic Azad University of Tabriz were selected in a multi-stages clustering sampling method and also Mabad questionnaire and life satisfaction scale were used. By analyzing the data of research, it was shown that there are positive significant relationship between life satisfaction and three dimensions of religiosity; acting to religious obligations, discretions and applying religion in decision makings and having choices. It was confirmed through multi-variable regression analysis of research data that dimensions of religiosity can predict life satisfaction changes in a significant way. Among three dimensions of religiosity, there was just two, i.e. acting to religious obligations and applying religion in decision making and choices, could predict life satisfaction changes with the certainty of 99%. Results showed that not only acting to obligations which is more individual-based in Islam, but also applying religion in decision making and having choices, which are more social than being individual, can influence life satisfaction.
  • مریم سعیدیان جزی*

    مصلحت نگری و جامعیت دین اسلام و مطابقت آن با نظام تکوین و فطرت، سبب شده تا اوامر و نواهی الهی از پایداری و واقع-گرایی برخوردار باشد. کنکاش درباره کارکرد های اجتماعی فریضه ی نماز و پیامدهای آن از مسائل جدی این تحقیق است. سوال این است که نماز به عنوان یک فریضه الهی چه آثار وضعی در حوزه اجتماعی دارد؟ می توان گفت«نماز با ایجاد رابطه حقیقی میان ارکان و اجزاء عالم، به مثابه ی یک اهرم هدایتی، نظارتی، حمایتی عمل نموده و از یک سو با تربیت انسان اجتماعی مانع انحراف و اعوجاج جامعه شده و از سوی دیگر با ترسیم اهداف کلی و جایگاه انسان در نظام خلقت، زمینه پیوستگی و همراهی او را با خالق و اراده او فراهم می آورد». بنای تحقیق آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی براساس آموزه های دینی برگرفته از نصوص دینی، این موضوع را دنبال کند و مدعی است این تحقیق از جهت زاویه نگرش به موضوعات دینی و تقریر مطالب با ایجاد فرصت تامل برای صاحبنظران و مدیران و آحاد جامعه توفیق اقامه نماز و پاسداشت آن را بیش از پیش فراهم خواهد آورد.

    کلید واژگان: نماز, اجتماع, مسجد, اعتماد, امنیت, اتحاد
    Maryam Saeedian Jazi*

    Considering benefits (interest and utilities) of community or people (maslahat) and the comprehensiveness of Islam religion and its harmony with Takwin [creation] and Fitra (the original state in which humans are created by God) has resulted that the commands and prohibitions being set by God bring stability and realism. Investigating social functions of the religious obligation " prayer (Persian: äóãÇÒ ) " and its consequences is of the serious matter in this note. The question is what the worldly influence of the prayer as the religious obligation in the social area has. It can be said that the prayer (with creating a real relationship between the world elements (pillars) and parts) acts as guiding and supportive tools and from one side, with training social human being preventing the society deviances and from the other side, with drawing the main goals and the position of man in the Creation creates a background for coherence and being accompanied by the Creator and His will.

  • نجف لک زایی، هادی جلالی اصل *

    یکی از چالشی ‎ترین مباحث فقه سیاسی دوران معاصر، بحث از وجوب یا حتی جواز انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی بوده است. بخشی از این مناقشات، مربوط به مساله شک در قدرت براندازی حکومت پهلوی و اداره جامعه پس از تشکیل حکومت و وظیفه مکلف در این مقام است. به نظر می رسد در رابطه با این مناقشه، نظریه خاص امام خمینی 1 در رابطه با چگونگی توجه خطاب به مکلفین؛ یعنی نظریه خطابات قانونی و لازمه آن؛ یعنی عدم شرطیت قدرت در تکلیف، تاثیر مستقیم بر عمل‎کرد ایشان در مسیر انقلاب اسلامی داشته است. این مقاله با بررسی تاثیرات احتمالی نظریه خطابات قانونی امام خمینی بر انقلاب اسلامی، در دو صورت «شک در قدرت» و «علم به عدم قدرت»، به این نتیجه می‎رسد که مبنای اصولی امام خمینی برای مشروعیت انقلاب، لازمه نظریه خطابات قانونی در رابطه با شرطیت قدرت در جایی که علم به امکان تحصیل قدرت است، می‎باشد.

    کلید واژگان: امام خمینی, انقلاب اسلامی, فقه سیاسی, شرطیت قدرت در تکالیف, نظریه خطابات قانونی
    Najaf Lakzāi, Hadi JalaliAsl*

    Discussions on the necessity or even permissibility of revolution and of forming an Islamic government has been a challenging issue in political fiqh of the contemporary world. Part of these disputes is concerned with the problem of ability of overthrowing the Pahlavi regime and running the society after the establishment of government and the duty of the legally competent to undertake religious obligations in this regard. It seems that in relation to this dispute, Imam Khomeini’s particular idea concerning the way in which the legal order is addressed to the legally competent persons, i.e. the theory of legal orders and its implication; that is, the idea of power as not being the condition for religious obligation (taklif) has had a direct effect on their functions in direction of the Islamic Revolution. This article, having studied the possible effect of Imam Khomeini’s theory of legal orders on the Islamic Revolution in two forms, i.e. “doubts on power” and “knowledge of the lack of power” comes to the conclusion that Imam Khomeini’s fundamentalist principle on which the legitimacy of revolution is based is essential to the theory of legal orders in connection with the idea of power as a condition in cases where knowledge of the possibility of gaining power is conceivable.

    Keywords: Imam Khomeini_Islamic Revolution_political fiqh_power as being a condition for religious obligations_the theory of legal orders
  • سارا سهل البیع، فهیمه ملک زاده*، یونس واحدیاریجان
    زمینه و هدف
    در این مقاله ضمن بیان نظرات موافقان و مخالفان فیض، نقاط ضعف و قوت هر یک از ادله بیان و سعی شده است دیدگاه های فیض با مقتضیات زمان منطبق و راهکار عملی در تدوین قانون مدنی ارایه شود.
    مواد و روش ها
    این تحقیق از نوع نظری است و روش آن به صورت توصیفی-تحلیلی و ابزار گرد‏آوری اطلاعات نیز به صورت کتاب خانه ‏ای است.ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
    یافته ها
    برخلاف دیدگاه مشهور که سن بلوغ را 9 و 15 سالگی می داند، فیض نظریه نسبی بودن سن بلوغ را ارایه کرد. او معتقد بود که سن بلوغ نسبت به افراد و تکالیف مختلف متفاوت است.
    نتیجه
    سن تکلیف در عبادات را می توان به مرجع فقهی مربوطه سپرد؛ اما در امور مالی وکیفری و قابلیت ازدواج، جهت صدور احکام قضایی و حقوقی، سن 18 سال پیشنهاد می شود. از طرفی سن 18 سال سنی است که تمامی سن های گفته شده توسط فقها و مذاهب اسلامی(از 9 تا 17 سال) را پوشش می دهد. هم چنین 18 سالگی سنی پذیرفته شده در بسیاری از جوامع است و کاربرد موفقی داشته است.
    کلید واژگان: سن, بلوغ, معیار, فیض کاشانی, نظر مشهور
    Sara Sahlolbei, Fahimeh Malekzadeh *, Younes Vahad Yarijan
    Background and Aim
    In this paper, in addition to investigate the pro and anti-ideas with Feiz, the strength and weakness of different ideas have been evaluated. Moreover, it has been tried to derive up-to-date sentences and rules in puberty so that it can be used in religious obligations and civil laws.
    Materials and Methods
    This research is of theoretical type and the research method is descriptive-analytical and the method of data collection is library and has been done by referring to documents, books and articles.Ethical Considerations: In order to organize this research, while observing the authenticity of the texts, honesty and fidelity have been observed.
    Findings
    In opposite to the famous sentence about puberty which knows 9-year-old for girls and 15 for boys for puberty, Feiz believed to the relativity in puberty. Feiz believed that the puberty is different from one to one or a religious obligation to another.
    Conclusion
    the puberty for religious obligations can be given over to religious jurists, but in case of trades, criminal affaires, and marriage which are the reference of decision making and judicial rulings, age 18 is suggested for both man and woman. In the other side, age 18 covers all the ages (9 to 17) about puberty believed by all the previous jurists. Moreover, this age has been proved by human experiences in different societies during different ears.
    Keywords: Age, Puberty, criterion, Feiz Kashani, famous sentence
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال