به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۷۴۸۴ عنوان مطلب
|
  • Comparison of Auditory Temporal Processing in Left and Right Temporal Lobe Epilepsy
    Azam Navaei Lavasani, Ghasem Mohammad Khani, Mahmood Motamedi, Leila Jalilvand Karimi, Shohreh Jalaei
    Background
    Auditory temporal processing is the main feature of speech processing abilities which including temporal resolution, temporal ordering, temporal integration and temporal masking. Even though the patients with temporal lobe epilepsy have normal hearing, they may show speech recognition disorders. This study aimed to compare the auditory temporal processing in patients with left and right temporal lobe epilepsy.
    Materials And Methods
    In this cross sectional non-interventional study, 25 patients with Temporal Lobe Epilepsy (TLE) with mean age of 31.1 years including 11 patients with Right Temporal Lobe Epilepsy (RTLE) and 14 patients with Left Temporal Lobe Epilepsy (LTLE) were evaluated by gap in noise (GIN) and duration pattern sequencing (DPS) tests. Results were compared with t-test analysis.
    Results
    There was no significant difference between patients with RTLE and LTLE in GIN test (p>0.05). But there was significant difference between patients with RTLE and LTLE (p=0.000) in DPS test.
    Conclusion
    Patients with temporal lobe epilepsy have difficulties in temporal processing performances. Difficulties are more significant in patients with LTLE since the left temporal lobe is specialized for the processing of temporal information especially for the temporal ordering.
    Keywords: Temporal Processing, Temporal Resolution, Gap in Noise Test, Duration Pattern Sequencing Test, Temporal Lobe Epilepsy
  • محسن بشیری، مهدی ذاکری*

    تجربه های زمانی تجربه هایی هستند که جنبه های زمانی جهان را بازنمایی می کنند. به لحاظ پدیدارشناختی، تجربه های زمانی ما به طور مستقیم و بی واسطه به ویژگی های زمانی تعلق می گیرند. این حقیقت بدیهی پدیدارشناختی با مقدمات دیگری منجر به پارادکس می شود. برای حل این پارادکس مدل هایی برای تبیین امکان تجربه های ادراکی مستقیم ویژگی های زمانی ارایه شده است. سه مدل اصلی عبارتند از نمای لحظه ای (اتم گرایی)، امتدادی و نگهداشتی. براساس مدل نمای لحظه ای، تجربه های ادراکی چیزی بیش از رویدادهای آگاهانه آنی یا کوتاه مدت که در توالی یکدیگر قرار گرفته اند نیستند و توالی آنها برای تجربه زمانی کفایت تبیینی دارد. ما در این مقاله نخست پارادکس تجربه زمانی و مدل های تجربه زمانی را معرفی می کنیم. سپس به شرح اساسی ترین نقد علیه اتم گرایی، یعنی عدم کفایت توالی صرف تجربه های اتمی برای توضیح تجربه های زمانی، و رد آن می پردازیم. در نهایت کفایت تبیینی توالی تجربه های اتمی برای تجربه زمانی را نشان می دهیم.

    کلید واژگان: تجربه زمانی, نمای لحظه ای, ویژگی های زمانی, توالی, محتوای اتمی, هم آگاهی
    M. Bashiri, M. Zakeri*

    Temporal experiences are experiences that represent the temporal aspects of the world. Phenomenologically, our temporal experiences directly and immediately belong to temporal properties. This obvious phenomenological truth leads to a paradox with the addition of other premises. Three models have been presented to explain the possibility of direct perceptual experience of temporal properties to solve this paradox. These models are the snapshot or atomic model, extensionalism, and retentionalism. The snapshot model or atomism is that perceptual experiences are only instantaneous or short-term conscious events that occur in succession, and their succession is explanatory and adequate for temporal experience. We will first describe the paradox of temporal experiences and the approach of temporal experience models, try to explain the criticisms of the atomic model and their rejection, and finally show the explanatory adequacy of the succession of atomic experiences for the temporal experience.

    Keywords: Temporal Experiences, Snapshot Model, Temporal Properties, Succession, Atomic Content, Co-Consciousness
  • سعید نادی *، محمدرضا دلاور
    زمان و مکان جزء غیر قابل تفکیک هر پدیده در دنیای واقعی می باشد. از آنجائیکه در سیستمهای اطلاعات مکانی، مدلسازی پدیده های مکانی اولین گام در پردازش و تحلیل آن پدیده ها می باشد، افزودن قابلیتهای لازم به منظور شامل شدن بعد زمان در مدلسازی ها امری اجتناب ناپذیر می باشد. یکی از نیازهای اصلی در مدلسازی مکانی-زمانی پدیده ها ایجاد قابلیت بررسی روابط توپولوژیک زمانی-مکانی بین پدیده ها برای تحلیل ارتباط مکانی و زمانی آنها می باشد. بر این اساس در این مقاله ضمن تبیین انواع ابعاد زمان، با استفاده از یک روش ابتکاری کلیه روابط بین ابعاد مختلف زمان استخراج شده است. این روابط بدست آمده شامل سه رابطه بین دو رویداد زمانی، شش رابطه بین یک رویداد و یک حالت زمانی و 13 رابطه بین دو حالت زمانی می باشند. سپس با تلفیق این روابط با روابط توپولوژیک مکانی، 104 رابطه توپولوژیک مکانی-زمانی بین دو عارضه سطحی با زمان حضور خطی بدست آورده شدند. مزیت این روش نسبت به روش های دیگر، استفاده از یک فرآیند قاعده مند در بررسی روابط توپولوژیک زمانی می باشد که تضمین می کند کلیه حالات ممکن برسی شده و همه روابط ممکن استخراج شوند. در نهایت بکارگیری موثر از این روابط در مدیریت زمین و املاک با پیاده سازی یک سیستم نمونه تشریح شده است.
    کلید واژگان: سیستمهای اطلاعات مکانی, روابط توپولوژیک مکانی, زمانی, مدیریت زمین و املاک, پرسشهای مکانی, زمانی
    S. Nadi *, M. R. Delavar
    Time and space are main parts of any phenomena in the real world. In spatial Information Systems (GIS) modeling processes are the first step in analyzing phenomena. Therefore including temporal aspects as well as spatial capabilities in GIS is necessary. One of the most important requirements in spatio-temporal modeling of phenomena in GIS is the ability to investigate their spatial and temporal topological relationships. In this paper we first explain different aspects of time as well as space and then propose a novel approach to extract a full list of temporal and also spatio-temporal topological relationships. Time as a distinct part of any phenomena can be considered to be zero or one dimensional. A zero dimensional temporal space is referred to a phenomena with start and end time occurrence in one chronon which is named event. A one dimensional temporal space is referred to a phenomena with a duration of existence and is named state. Accordingly, different spatial dimensions are point, line, area and volume. The proposed approach in this paper extracts all the possible relationships between different temporal aspects. The approach is based on a Boolean comparison matrix with two rows and four columns. Each cell of the matrix is a comparison between start and end of one temporal phenomena and start and end of the other which results true or false. This matrix leads to 28=256 relations which all of them are not logically acceptable. Therefore we explain how to find unacceptable relations. Removing these relations we find 13 relations between two temporal states, 6 relations between a temporal state and a temporal event and finally 3 relations between two temporal events. Furthermore, in order to conflate spatial and temporal topological relationships two strategies are proposed. In the first one, we used logical AND and OR operators and in the second strategy we consider the time to be an orthogonal dimension added to 2D spatial space. Each of these strategies leads to a comprehensive list of spatio-temporal relationships. Finally in order to illustrate the applicability of the extracted relationships, we implement them in a land information management system. The system is used to response spatial, temporal and spatio-temporal queries regarding historical situation of any parcels. As an example for spatial topological queries, the system is able to find parcels which are overlap with newly designed green space. Similarly the system can for example find land parcels which their duration of existence has same start point in time. This is a "start" temporal topological relationships. Regarding spatio-temporal relationship, the system can for example find land parcels which are coincide with a land parcel and are also neighbor to it.
    Keywords: Spatial Information Systems, Spatio, Temporal Topological Relationships, Land Information Management, Spatio, Temporal Queries
  • اعظم نوایی لواسانی، قاسم محمدخانی، محمود معتمدی، لیلا جلیلوندکریمی، شهره جلایی
    مقدمه
    مطالعات متعددی تاثیر ضایعات مغزی بر توانایی تشخیص محرک های متوالی شنیداری را به ثبت رسانده اند. نتیجه برخی تحقیقات نشان می دهد که نیمکره چپ در اکثر افراد برای پردازش زمانی و به ویژه توالی زمانی غالب است. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی پردازش زمانی با استفاده از آزمون توالی الگوی دیرشی در افراد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی یک طرفه بود.
    مواد و روش ها
    پژوهش مقطعی- مقایسه ای حاضر بر روی 25 فرد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی (11 نفر مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره راست و 14 نفر مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره چپ) و 18 فرد هنجار در محدوده سنی 50-15 سال با آزمون توالی الگوی دیرشی به روش پاسخگویی کلامی و زمزمه ای صورت گرفت. درصد پاسخ صحیح آزمون توالی الگوی دیرشی با آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    اختلاف های معنی داری بین گروه ها در نتایج آزمون توالی الگوی دیرشی از طریق آزمون ANOVA مشاهده شد (01/0 > P). آنالیز Tukey اختلاف های معنی داری بین گروه های مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره چپ و گروه هنجار و همین طور بین گروه های مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره چپ و صرع لوب گیجگاهی نیمکره راست نشان داد (05/0 > P)، اما اختلاف بین بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره راست و گروه هنجار معنی دار نبود (05/0 < P).
    نتیجه گیری
    بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره چپ در پردازش توالی زمانی اختلال نشان دادند که اختصاصی بودن نیمکره چپ در پردازش ترتیب زمانی را اثبات می کند.
    کلید واژگان: پردازش زمانی, آزمون توالی الگوی دیرشی, صرع لوب گیجگاهی
    Azam Navaei Lavasani, Ghasem Mohammadkhani, Mahmoud Motamedi, Leyla Jalilvand Karimi, Shohreh Jalaei
    Introduction
    The effects of brain lesions on the ability to sequence auditory stimuli have been documented in numerous studies. Some investigations have demonstrated that for almost all people، left hemisphere is specialized in temporal processing، especially the temporal ordering. The Aim of this study was to evaluate the temporal processing abilities of patients with unilateral temporal lobe epilepsy by means of “duration pattern sequence«test.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study، 25 temporal lobe epileptic subjects (11 patients with right temporal lobe epilepsy and 14 ones with left temporal lobe epilepsy) and 18 normal controls with the age range of 15 to 50 years were assessed by duration pattern test. All subjects were evaluated in rehabilitation faculty of Tehran University of Medical Science. The mean scores of correct answers were statistically compared between the three groups using one-way ANOVA.
    Results
    Tukey’s HSD test revealed significant differences between controls and patients with left temporal lobe epilepsy and also between patients with right and those with left temporal lobe epilepsy (P < 0. 05). Difference subjects between right temporal lobe epilepsy and normal groups، however، were not significant (P > 0. 05).
    Conclusion
    Difficulties in processing of temporal ordering among the patients with left temporal lobe epilepsy can be considered as a proof for the specialization of the left temporal lobe in the processing of temporal ordering.
    Keywords: Temporal lobe epilepsy, Temporal processing, Duration pattern sequence test
  • اعظم نوایی لواسانی، قاسم محمدخانی، محمود معتمدی، لیلا جلیلوند کریمی، شهره جلایی
    زمینه و هدف
    صرع لوب گیجگاهی از شایع ترین سندرم های صرعی در بزرگسالان است. برخی از این بیماران با وجود عملکرد شنوایی محیطی طبیعی، دچار اختلال شنوایی مرکزی از جمله اختلال پردازش زمانی هستند. آزمون فاصله در نویز از آزمون های جدید برای ارزیابی وضوح زمانی است. هدف از این مطالعه ارزیابی وضوح زمانی در افراد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی یک طرفه بود.
    روش بررسی
    در این پژوهش مقطعی مقایسه ای، 25 فرد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی (11 نفر مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره راست و 14 نفر مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره چپ) و 18 فرد هنجار در محدوده سنی 50-15 سال با آزمون فاصله در نویز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پارامترهای آزمون فاصله در نویز با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل و بین سه گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    اختلاف معنی داری در گوش راست، گوش چپ و میانگین دو گوش آستانه تقریبی و درصد پاسخ درست آزمون فاصله در نویز بین گروه های مبتلا به صرع لوب گیجگاهی و گروه هنجار مشاهده شد(p<0/05). اما اختلاف بین گروه مبتلا به صرع لوب گیجگاهی نیمکره راست و صرع لوب گیجگاهی نیمکره چپ معنی دار نبود(p>0/05).
    نتیجه گیری
    کمتر بودن میزان درصد پاسخ درست و بیشتر بودن مقدار آستانه تقریبی در افراد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی در مقایسه با افراد هنجار نشانگر اختلال در عملکردهای پردازش زمانی و به ویژه وضوح زمانی است که احتمالا به دلیل درگیری ساختارهای مرتبط با پردازش زمانی است.
    کلید واژگان: پردازش زمانی, وضوح زمانی, آزمون فاصله در نویز, آستانه تقریبی, درصد پاسخ درست, صرع لوب گیجگاهی
    Azam Navaei Lavasani, Ghasem Mohammadkhani, Mahmoud Motamedi, Leyla Jalilvand Karimi, Shohreh Jalaie
    Background And Aim
    Temporal lobe epilepsy (TLE) is one of the most frequent epileptic syndromes in adults. Some patients with epilepsy، especially TLE، have central auditory disorders، such as temporal processing، even though they have normal peripheral auditory function. The Gaps-in-Noise (GIN) test is one of the new tests for assessing auditory temporal resolution. The aim of this study was to evaluate temporal resolution ability in patients with unilateral temporal lobe epilepsy.
    Methods
    In this cross-sectional and descriptive-analytic study، 25 subjects with temporal lobe epilepsy (11 patients with right temporal lobe epilepsy and 14 patients with left temporal lobe epilepsy) and 18 normal control subjects of 15 to 50 years of age were assessed by the GIN test. Parameters of GIN test were analyzed by one-way ANOVA and compared between the three groups.
    Results
    There was a significant difference in the mean of approximate threshold and percentage of correct answer in GIN test in the right ear، left ear، and mean of both ears between patients with temporal lobe epilepsy and normal subjects (p<0. 05). However، difference between right and left temporal lobe epilepsy groups were not significant (p>0. 05).
    Conclusion
    The lower percentage of correct answer and higher approximate threshold in patients with temporal lobe epilepsy in comparison with the normal control group revealed temporal processing deficiencies especially in temporal resolution abilities. This may be due to involvement of structures related to temporal processing.
  • قاسم محمدخانی، محمدحسین نیلفروش خشک، علی زاده محمدی، سقراط فقیه زاده، مهسا سپهرنژاد
    زمینه و هدف
    پردازش زمانی، که شامل وضوح، ترتیب، تجمع و پوشش زمانی می باشد مؤلفه اصلی توانایی های پردازش شنیداری است. نتیجه تحقیقات در مورد پردازش زمانی در افراد موسیقی دان و غیرموسیقی دان برتری موسیقی دانان را نسبت به دیگر افراد در مبحث تمایز زمانی نشان می دهد. در این مطالعه پردازش زمانی در افراد موسیقی دان و غیر موسیقی دان با شنوایی هنجار با آزمون فاصله در نویز مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه هم گروهی هم زمان غیرمداخله ای روی 24 فرد موسیقی دان با میانگین سنی 3/25 سال و 24 فرد غیرموسیقی دان با میانگین سنی 5/24 سال دارای شنوایی هنجار با شرایط سنی و جنسی مشابه در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. پس از انجام آزمون فاصله در نویز، آستانه تقریبی و درصد پاسخ های صحیح افراد استخراج شد و با آزمون ناپارامتری من ویتنی یو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بین درصد پاسخ های صحیح و آستانه تقریبی دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری مشاهده شد(001/0p<)، در حالی که بین درصد پاسخ های صحیح و آستانه تقریبی دو جنس در هر دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری به دست نیامد(05/0p>).
    نتیجه گیری
    کمتر بودن مقدار آستانه تقریبی و بیشتر بودن میزان درصد پاسخ های صحیح افراد موسیقی دان نسبت به افراد غیرموسیقی دان نشان دهنده پردازش زمانی شنوایی سریع تر در این افراد بود که می تواند ناشی از تربیت موسیقایی سیستم شنوایی مرکزی آنها باشد.
    کلید واژگان: پردازش زمانی, وضوح زمانی, آزمون فاصله در نویز, موسیقی دان
    Ghassem Mohamadkhani, Mohammad Hossein Nilforoushkhoshk, Ali Zadeh Mohammadi, Soghrat Faghihzadeh, Mahsa Sepehrnejhad
    Background And Aim
    Main feature of auditory processing abilities is temporal processing including temporal resolution, temporal ordering, temporal integration and temporal masking. Many studies have shown the superiority of musicians in temporal discrimination over non-musicians. In this study we compared temporal processing in musicians and non-musician controls via Gap in Noise (GIN) test.
    Methods
    This cohort study was conducted on 24 musicians with mean age of 25.3 years and 24 normal hearing non-musician controls with mean age of 24.5 years, in Faculty of Rehabilitation of Tehran University of Medical Sciences. GIN test results (approximate threshold and percent of corrected answers) obtained and analyzed by Mann-Whitney non-parametric statistical test.
    Results
    There was significant difference between approximate threshold and percent of corrected answers between musicians and non-musician group (p<0.001), while no sex difference was observed between both groups (p>0.05).
    Conclusion
    the lower approximate threshold and the more corrected answers in GIN test by musician group indicate rapid auditory temporal processing ability of this group rather than non-musicians group. This might be related to effects of musical training on central auditory processing.
  • حسین فتحیان، حسین صدقی، فردین بوستانی، حبیب موسوی جهرمی، محمد منشوری
    عدم قطعیت در بارش پیش بینی شده، یک منبع اصلی عدم قطعیت در پیش بینی بهنگام سیل می باشد. عدم قطعیت بارش از عدم قطعیت در مقدار بارش، توزیع زمانی و توزیع مکانی بارش تشکیل می شود. در این تحقیق به منظور پخش عدم قطعیت بارش در مدل پیش بینی سیل HEC-1، روش گسسته سازی زمانی در چهارچوب اصل بسط تئوری فازی و در ترکیب با الگوریتم ژنتیک نرمال بکار برده می شود. عدم قطعیت به علت توزیع زمانی ناشناخته بارش با توزیع تصادفی بارش در زیردوره های پیش بینی بدست می آید. عدم قطعیت دبی و حجم هیدروگراف سیل تحت تاثیر بارش با گسسته سازی زمانی و بارش بدون گسسته سازی زمانی برآورد و با یکدیگر مقایسه می گردد. نتایج نشان می دهد که در تمام پیش بینی ها، عدم قطعیت در دبی و حجم هیدروگراف سیل تحت تاثیر بارش با گسسته سازی زمانی به طور قابل توجه ای بیشتر از عدم قطعیت بارش بدون گسسته سازی زمانی می باشد. به طوری که به ازای تعداد زیر دوره های پیش بینی برابر با 6 و درجه عضویت مقادیر بارش برابر با صفر، عدم قطعیت در دبی اوج تحت تاثیر بارش با و بدون گسسته سازی زمانی به ترتیب برابر با 7/33 و 16در صد و عدم قطعیت در حجم سیل تحت تاثیر بارش با و بدون گسسته سازی زمانی به ترتیب برابر با 5/23% و 8/14% می باشد. همچنین عدم قطعیت در دبی اوج هیدروگراف سیل به علت عدم قطعیت در توزیع زمانی و مکانی بارش به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از عدم قطعیت به علت مقدار بارش می باشد. به طوری که به ازای تعداد زیر دوره های پیش بینی برابر با 6 و درجه عضویت مقادیر بارش برابر با صفر، عدم قطعیت در دبی اوج به علت توزیع زمانی و مکانی بارش و مقدار بارش به ترتیب برابر با 7/17 و 16 در صدمی باشد. بنابراین استفاده از بارش متوسط زمانی و مکانی در حوضه ممکن است منجر به پیش بینی های نادرست گردد.
    کلید واژگان: عدم قطعیت, بارش, پیش بینی سیل, گسسته سازی زمانی, تئوری فازی, الگوریتم ژنتیک
    H. Fathian, H. Sedghi, F. Boostani, H. Mosavi Jahromi, M. Manshori
    The uncertainty in forecasted precipitation remains a major source of uncertainty in real time flood forecasting. Precipitation uncertainty consists of uncertainty in the magnitude, temporal distribution, and spatial distribution of the precipitation. Due to uncertainty propagation of precipitation in flood forecasting model of HEC-1, temporal disaggregation method is applied by using the framework of fuzzy Extension Principle supported by a normal genetic algorithm. The uncertainty due to the unknown temporal distribution of the precipitation is achieved by randomly disaggregation of the precipitation into subperiods. Uncertainty in discharge and volume of flood hydrograph due to precipitation with temporal disaggregation and precipitation without temporal disaggregation is estimated and is compared with each others. The results show that in all forecasts the uncertainty in discharge and volume of flood hydrograph due to precipitation with temporal disaggregation is significantly more than uncertainty due to precipitation without temporal disaggregation. So that for forecast subperiod equal to six and membership function of precipitation magnitude equal to zero, the uncertainty in peak discharge due to precipitation with temporal disaggregation and without temporal disaggregation are 33. 7% and 16%, respectively. Also the uncertainty in volume of flood hydrograph due to precipitation with temporal disaggregation and without temporal disaggregation are 23. 5% and 14. 8%, respectively. Also the uncertainty in peak discharge due to the uncertainty in the temporal and spatial distribution can be significantly dominant over the uncertainty due to the uncertainty in the magnitude of the precipitation. So that for forecast subperiod equal to six and membership function of precipitation magnitude equal to zero، the uncertainty in peak discharge due to the temporal and spatial distribution and the magnitude of precipitation are 17. 7% and 16%, respectively. Therefore using space- and time-averaged precipitation over the basin may lead to erroneous forecasts.
  • RenÉ Andrade Machado, Vanessa Benjumea, Cuartas
    Background
    Mesial temporal lobe epilepsy (TLE) is a remediable epileptic syndrome. About 40% of patients continue to have seizures after standard temporal lobectomy. It has been suggested that some of these patients could actually suffer from a more complex epileptogenic network. Because a few papers have been dedicated to this topic, we decided to write an article updating this theme.
    Methods
    We performed a literature search using the following terminology: “temporal plus epilepsy and networks,” “temporal plus epilepsy,” “orbito-temporal epilepsy,” “temporo-insular epilepsy,” “temporo-parieto-occipital (TPO) epilepsy,” “parieto-temporal epilepsy,” “intracortical evoked potential and temporal plus epilepsy,” “temporal lobe connectivity and epilepsy,” “intracortical evoked potential and epilepsy surgery,” “role of extratemporal structures in TLE,” “surgical failure after temporal lobectomy,” “Diffusion tensor imaging (DTI) and temporal epilepsy,” and “positron emission tomography (PET) in temporal plus lobe epilepsy” in the existing PubMed databases. We searched only English and Spanish literature. Only papers that fit with the above-mentioned descriptors were included as part of the evidence. Other articles were used to reference some aspects of the temporal plus epilepsy.
    Results
    A total of 48 papers from 2334 were revised. The most frequently reported auras in these groups of patients are gustatory hallucinations, vestibular illusions, laryngeal and throat constriction, atypical distribution of somatosensory symptoms (perioral and hands, bilaterally hands paresthesias, trunk and other). The most common signs are tonic posturing, hemifacial twist, and frequent bilateral clonic movements. Interictal electroencephalographic (EEG) patterns exhibit regional and frequently bilateral spikes and/or slow waves. The first ictal electrographic change is mostly regional. It is important to note that the evidence is supported by case series or case reports. Thus, most of the data presented could represent the features on these cases and not actually the totality of the iceberg.
    Conclusion
    Temporal plus epilepsy is a diagnosis that can be done only after the invasive recordings have been analyzed but an adequate suspicion may arise based on clinical, EEG and imaging data.
    Keywords: Temporal Lobe Epilepsy, Insular Cortex, Drug Resistant, ýNeural Networks, Intracranial Electroencephalography, ýPositron Emission Tomography
  • حامد منوچهری کوشا*
    در تاریخ جهان اسلام، غالبا متکلمین بر حدوث زمانی عالم و فلاسفه بر قدم آن اصرار داشته اند. در این میان،ملاصدرا بر اساس نظریه حرکت جوهری، معتقد به حدوث زمانی تجددی و آن به آن عالم جسمانی است، ولی در عین حال وجود آغاز زمانی را برای عالم نمی پذیرد. در نوشتار حاضر پس از بازنگری در مفهوم حدوث و آغازمندی زمانی عالم در چهارچوب فلسفه صدرایی، به نقد تفصیلی مهم ترین براهین اقامه شده علیه حدوث زمانی عالم پرداخته شده است. بدین ترتیب نشان داده شده است که می توان ضمن پذیرش و دفاع از مبانی فلسفه صدرایی و حدوث زمانی تجددی معرفی شده توسط ملاصدرا، سخن او را در رد آغازمندی عالم نپذیرفت. در نهایت استدلال شده است که نه تنها بین حکمت متعالیه و آغازمندی عالم تعارضی نیست، بلکه مبانی حکمت متعالیه به ارایه تبیینی سازگار از آغازمندی عالم، و رد براهین اقامه شده علیه آن، کمک شایان توجهی می کند. بدین ترتیب تصویر نوینی از حدوث زمانی عالم به دست می آید، که در آن عالم هم آغازمند است و هم حادث است به حدوث زمانی تجددی. این دیدگاه را می توان «نظریه عالم آغازمند سیال» نامید.این تصویر ضمن بهره مندی از مبانی متقن فلسفه صدرایی، می تواند در حل برخی از مسایل و تعارضات احتمالی بین رشته ای نیز راهگشا باشد.
    کلید واژگان: حکمت متعالیه, ملاصدرا, حدوث زمانی, آغازمندی عالم, حدوث تجددی: عالم آغازمند سیال
    Hamed Manouchehri Kousha *
    In the history of Islamic thoughts, Kalām specialists mostly believed in temporal coming-into-being of the universe, and on the other side, Islamic philosophers mostly believed in temporal eternity of it. But in contrast, “Mulla Sadra” as an Islamic philosopher, on the basis of the “renewing creation” based on the “substantial motion”, believed in temporal coming-into-being of the universe in every moment; but meanwhile, he rejects the temporal finitism. In this paper, after reconsidering the concepts of “temporal coming-into-being” and “temporal finitude” of the universe, I criticize the most important arguments against the temporal finitism, using the framework of Mulla Sadra’s transcendent philosophy. So I show that one can accept Mulla Sadra’s philosophical framework and his “renewing creation”, but reject his arguments against temporal finitism. Finally, I argue that not only there is no contradiction between transcendent philosophy and temporal finitism, but also this framework helps a lot for a coherent and valid explanation of both the temporal coming-into-being of the universe and the temporal finitude of it. Accordingly, I have introduced a new picture for temporal coming-into-being, in which the universe has both temporal beginning and renewing creation. One could call this theory "The temporally finite renewing universe". This model in addition to enjoying the benefits of the fruitful framework of transcendent philosophy, helps to solve some of the interdisciplinary problems and possible conflicts.
    Keywords: Transcendent Philosophy, Mulla sadra, temporal coming-into-being, renewing creation, The temporally finite renewing universe, incipience of the cosmos
  • سید جابر موسوی راد*
    سرمدیت خداوند به دو صورت زمانمند و بی زمان مطرح شده است. مطابق سرمدیت زمانمند، خداوند درون زمان قرار دارد و درون زمان، همیشه بوده، هست و خواهد بود. اما مطابق سرمدیت بی زمان، خداوند خارج از زمان قرار دارد. بسیاری از فیلسوفان دین معاصر از نظریه ی سرمدیت زمانمند دفاع نموده اند. از جمله ویلیام کریگ و استیون دیویس، تلاش نموده اند ضمن به چالش کشیدن ادله ی سرمدیت بی زمان بر مبنای این ادله وجود خدای زمانمند را اثبات نمایند: وجود شخصی خداوند مستلزم زمانمندی است؛ افعال زمانمند الهی نشان می دهد که ذات الهی زمانمند است؛ نسبت دادن زمان به ذات خداوند حاکی از زمامندی ذات الهی است؛ علم خداوند به امور زمانی بدون زمانمندی ذات خداوند ممکن نیست. در این مقاله با محور قراردادن ادله ی ویلیام کریگ و استیون دیویس، به تحلیل و نقد این ادله پرداخته خواهد شد و اثبات خواهد گردید که به لحاظ عقلی، نظریه ی سرمدیت بی زمان که دیدگاه رایج در کلام و فلسفه ی اسلامی است، با هیچ چالشی مواجه نیست.
    کلید واژگان: سرمدیت زمانمند, سرمدیت بی زمان, خدا, ویلیام کریگ, استیون دیویس
    Seyyed Jaaber Mousavirad *
    The eternity of God has been proposed in both temporal and timeless forms. According to temporal eternity, God is and has always been, and will be in time. But according to timeless eternity, God is out of time. Many contemporary philosophers of religion have defended the theory of temporal eternity. William Craig and Stephen Davis, among others, have tried to prove the existence of a timeless God by challenging the arguments for timeless eternity. Their arguments are: God's personal existence requires temporal eternity; The temporal actions of God show that the divine essence is temporal; Attributing temporal attributes to the essence of God indicates the temporality of the divine essence; God's knowledge of temporal objects is not possible without the temporality of God's nature. This article will focus on the arguments of William Craig and Stephen Davis to analyze and critique these arguments and prove that rationally, the theory of timeless eternity, which is a common view in Islamic theology and philosophy, does not face any challenge.
    Keywords: temporal eternity, Timeless Eternity, God, William Craig, Stephen Davis
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
نوع نشریه
  • علمی
    7484
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال