فهرست مطالب

Applied Linguistics - Volume:18 Issue: 1, Mar 2015

Iranian Journal of Applied Linguistics
Volume:18 Issue: 1, Mar 2015

  • تاریخ انتشار: 1395/01/15
  • تعداد عناوین: 6
|
  • صالح عریضاوی، نامدار نامداری، سید احمد موسوی صفحات 1-28
    در این مطالعه، تمایل مقاله نویسان دو جامعه ی گفتمانی (داخلی و خارجی) در به کار گیری اسم سازه ها در بخش تجزیه و تحلیل مقالات مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، یک صد و پنجاه مقاله از مجلات داخلی و بین المللی رشته ی زبانشناشی کاربردی انتخاب شدند. پس از تجزیه و تحلیل ساختار بدیع متون و نشانه گذاری اجزاء تشکیل دهنده ی آنها، بررسی توزیع و تنوع طولی (در هر کدام از دو گروه مجلات) و عرضی (بین دوگروه مجلات داخلی و بین المللی) اسم سازه ها در دستور کار قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مقاله نویسان خارجی تمایل بیشتری برای استفاده از اسم سازه در برخی از اجزاء بخش تجزیه و تحلیل دارند. این یافته ها را می توان با در نظر گرفتن نوع و کاربرد هر کدام از اسم سازه ها توضیح داد. همچنین، نتایج نشان می هد که انبوهی از اسم سازه ها در برخی از اجزاء بدیع بیشتر از اجزاء دیگر مشاهده می شود. این بدین معنی است که مقاله نویسان از این ابزار زبانی به منظور ارتقای سبک و سیاق نوشته های خود در جهت اقناع خوانندگانشان استفاده می نمایند. در پایان تحلیلی کیفی مفصلی از داده ها نیز ارایه شده است.
    کلیدواژگان: اسم سازه ها، بخش تجزیه و تحلیل، ساختار بدیع، جامعه ی گفتمانی، سبک نوشته
  • محمود رضا عطایی، محسن کرابی صفحات 29-64
    اطمینان استادان نسبت به جنبه های مختلف کارایی و توانایی خود در رفتار حرفه ایی آنها و شکل گیری هویت شغلی شان حائز اهمیت است، با این حال، توجه به حس تردید نسبت به میزان کارایی خود در جنبه های مختلف آموزش در تحقیق های اخیر مورد تاکید قرار گرفته است. با توجه به تنوع موقعیت های متفاوت آموزش زبان انگلیسی، تحقیق حاضر طبیعت پویای حس تردید را که استادان در آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه دانشگاهی و عمومی با آن مواجه می شوند و برای یافتن راه حل آن چاره اندیشی می کنند، بررسی می کند. در این راستا، براساس چارچوبهای نظری موجود در آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه دانشگاهی و عمومی و همچنین با استفاده از نتایج مصاحبه با 25 استاد آموزش زبان انگلیسی، دو پرسشنامه تهیه و در بین 170 استاد آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه دانشگاهی و عمومی برای پاسخ دهی توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی، موید پنج عامل ساختاری در تعریف حس تردید استادان زبان تخصصی دانشگاهی در آموزش زبان و نیز چهار عامل ساختاری در تعریف حس تردید استادان زبان عمومی در تدریس می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ها و دوره های تربیت استاد مورد استفاده قرار گیرد و استادان این دوره ها میتوانند عوامل زیربنایی ایجاد حس تردید را که در این تحقیق مشخص شده است به استادان فعلی و یا آینده معرفی نمایند و آنها را آگاه نمایند چرا که آگاهی از اهمیت اینگونه تردیدها سبب می شود که برای رفع آنها چاره جویی کنند که خود به پیشرفت حرفه ایی آنها کمک می کند.
    کلیدواژگان: حس تردید نسبت به کارایی، آموزش استادان، آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه و عمومی، پیشرفت و تغییر استادان
  • مهرنوش فخارزاده، منیژه یوحنایی صفحات 65-94
    تحقیق حاضر به مقایسه ی تاثیرات دو نوع تمرین درون داد و برون داد صور– محور بر روند شناختی شدن و انتقال دانش زبانی پرداخته است. با استفاده از طرح تحقیق پیش-آزمون، پس-آزمون، و آزمون درنگیده، روند شناختی شدن دانش زبانی آزمودنی ها در زمینه ی افعال کمکی چند وجهی در انگلیسی با آزمون هایی مورد سنجش قرار گرفت که دارای ویژگی های محدودیت زمانی و انجام دو عمل همزمان بودند. 77 زبان آموز با مهارت زبانی متوسط در سه کلاس مختلف، آزمودنی های پژوهش حاضررا تشکیل دادند. کلاس ها به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش تولید زبانی (27 نفر)، درک مطلبی (25 نفر)، و یک گروه شاهد (25 نفر) اختصاص یافتند. دو گروه آزمایشی در ابتدا درمعرض آموزش صریح ساختار مورد نظر قرار گرفتند و پس از آن، گروه تولید زبانی سه نوع تمرین املا-انشاءDictogloss))، ترجمه متن از زبان مادری به انگلیسی, و بازسازی متن، و گروه درک مطلبی سه نوع تمرین خواندن و درک مطلب، شنیدن و درک مطلب و تشخیص غلط را دریافت نمودند. گروه شاهد، آموزش صریحی دریافت نکرد و صرفا در معرض متون خواندنی و شنیداری قرار گرفت که با دیگر گروه ها مشترک بود. نتایج حاکی از آن بود که در پس-آزمون های دانش روند شناختی، عملکرد دو گروه آزمایشی بطور معنی داری از گروه شاهد بهتر بود. همچنین آزمودنی های دو گروه آزمایش قادر به انتقال دانش روند شناختی به زمینه مهارتی متفاوت بودند. با توجه به محدودیتهای آموزشی، نتایج این تحقیق می تواند در طراحی فعالیتهای کلاسی موثرتر مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: دانش روند شناختی، دانش گزاره ای، انتقال دانش زبانی، تمرین صور، محور، تمرین برون داد، تمرین درون داد
  • مروارید لواسانی، پرویز بیرجندی صفحات 95-126
    پژوهش حاضر به بررسی اهمیت توضیح بیانی و آموزش مفاهیم بر پیشرفت عملکرد مهارت شنیداری در میان زبان آموزان ایرانی می پردازد. به منظور این بررسی، مطالعه تجربی ایی طراحی گردید که در آن شصت زبان آموز بر اساس نتیجه آزمون بسندگی زبان انگلیسی انتخاب شدند که بر اساس این آزمون تمامی آنها در سطح پیش متوسط بودند. زبان آموزان به دو گروه مورد بررسی تقسیم شدند. زبان آموزان در گروه تجربی I (آموزش سیستمیک نظری – توضیح شفاهی مفاهیم توسط معلم و ابزارهای کمک آموزش STI-EM) به ابزار های آموزشی که شامل ارائه مفاهیم مورد نظر به صورت نمودار، همراه با مثال و توضیح استراتژی های مربوطه برای دریافت بهتر، مفاهیم مجهز شدند، در حالی که گروه دوم زبان آموزان (آموزش سیستمیک نظری- توضیح شفاهی معلم، ابزارهای آموزشی و توضیح کلامی (STI-EMV)، از توضیح شفاهی مفاهیم توسط معلم، ابزارهای آموزشی همراه با توضیح کلامی مفاهیم با همکلاسی شان بهره مند شدند. زبان آموزان در هر دو گروه مراحل پیش آزمون، آموزش (مرحله میانجی)، و پس آزمون را طی کردند. داده های جمع آوری شده از طریق تجزیه و تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بررسی شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود، گروهی که مفاهیم شنیداری را به زبان فارسی برای همکلاسی های خود توضیح می دادند (گروه تجربی دوم) از گروه دیگری که تنها از توضیحات شفاهی معلم همراه با ابزارهای آموزشی برخورداربودند، عملکرد بهتری داشتند.
    کلیدواژگان: شکل گیری مفاهیم شنیداری، ابزارهای آموزشی، توضیح بیانی به طور مشترک با همکلاسی، عملکرد شنیداری
  • سید آیت الله رزمجو، الیاس برآبادی * صفحات 127-166

    مطالعه حاضر با استفاده از مدل سیستم فعالیت انسانی انگستروم (1999٫1987) به عنوان چهار جوب نظری، اصلاحات برنامه درسی جدید زبان انگلیسی را که بر اساس روش ارتباط محور می باشد، مورد بررسی قرار می دهد. تئوری فعالیت با قبول این اصل که فعالیت انسانی هدفمند و باواسطه (بوسیله ابزار) می باشد، امکان نشان دادن روابط پویا و پیچیده بین عوامل مختلف فردی، اجتماعی و سازمانی را میسر می سازد. این امر از طریق اشکار نمودن تعارضات متعددی که معلمان ممکن است موقع پیاده سازی روش جدید با آن مواجه شوند، صورت می پذیرد. علاوه بر 23 معلم زبان که شرکت کنندگان اصلی این پژوهش بودند، سه گروه دیگر که شامل 17 مدرس ضمن خدمت، 23 دانش آموزان و20 والدین بودند نیز در این تحقیق شرکت نمودند. مصاحبه ی فردی و گروهی، مشاهده کلاسهای درسی و اسناد مربوط به برنامه ی درسی جدید به عنوان ابزارهای جمع آوری داده مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد علی رغم نظر مثبت ومساعدی که معلمان زبان به برنامه ی جدید زبان انگلیسی داشتند، قادر نبودند که روش جدید را با موفقیت کامل پیاده کنند به این دلیل که آنها نتوانستند تعارضات و تنش های بوجود آمده را با موفقیت حل نمایند. این تعارضات و تنش ها ناشی از چندین دلیل می باشد که عبارتند از: عدم تسلط معلمان زبان به زبان انگلیسی، عدم آگاهی کامل با روش تدریس جدید، نمره محور بودن والدین و دانش آموزان، عدم همکاری و حمایت لازم سازمانی ازجمله وزارت، ادارات آموزش و پرورش و خود مدارس و همچنین مشکلات موجود در بسته جدید شامل کتاب دانش آموز، کتاب کار و سی دی. درپایان، بر اساس یافته های مطالعه حاضر، پیشنهادها و راهکارهای احتمالی برای برنامه ریزان درسی، مدرسین ضمن خدمت، معلمان زبان، والدین و دانش آموزان ارائه می گردد.

    کلیدواژگان: برنامه درسی زبان ارتباط محور، تئوری فعالیت، تعارضات، رویکرد داده مبنا
  • علی روحانی، عزیزالله میرزایی، مرضیه پورزنگنه صفحات 167-200
    خواندن و درک مطلب و تفکر انتقادی دو مهارت اصلی شناختی می باشند که باید با شرکت فراگیران زبان در یک دوره آموزشی مدون دقیق ارتقا یابند. دوره آموزشی هوش چندگانه ممکن است به فراگیران در ارتقای مهارت خواندن و درک مطلب و تفکر انتقادی در دوران تحصیل زبان دوم کمک نماید. این تحقیق تاثیر دوره ی آموزشی خواندن مبتنی بر هوش چندگانه در مهارت خواندن و درک مطلب و تفکر انتقادی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی (به عنوان زبان خارجی) بررسی کرده است. در این راستا، این تحقیق، کارآمدی دوره آموزش خواندن مبتنی بر هوش چندگانه را با با دوره آموزش سنتی معمول مقایسه نموده است. بدین منظور، 4 کلاس موجود از چند آموزشگاه زبان انگلیسی که شامل 56 فراگیر ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی با سطح زبانی متوسط بودند انتخاب گردید و به طور تصادفی به گروه های مبتنی بر هوش چندگانه (گروه تجربی) و سنتی (گروه کنترل) تقسیم شدند. از آزمون خواندن و درک مطلب چند-گزینه ای، آزمون خلاصه نویسی خواندن و آزمون سنجش تفکر انتقادی واتسن گلیسر به عنوان ابزار به منظور جمع آوری داده ها برای خواندن و درک مطلب و تفکر انتقادی شرکت کنندگان استفاده شد. تحلیل کوواریانس حاکی از تاثیر معنادار آموزش خواندن مبتنی بر هوش چندگانه بود. همچنین، نمرات خواندن و درک مطلب در گروه آمورزشی مبتنی بر هوش چندگانه بیشتر در مقایسه با گروه سنتی افزایش یافت. با این حال، نمرات تفکر انتقادی به طور قابل توجهی در دو گروه افزایش نیافت و در پایان دوره آموزشی، تفاوت معناداری به لحاظ آماری در خصوص نمرات تفکر انتقادی بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین معلمان ایرانی زبان انگلیسی می بایست نسبت به تهیه و تدوین دروس و فعالیت های مبتنی برهوش چندگانه برای زبان آموزان مختلف ترغیب شوند و از آموزش صریح برای ارتقای مهارت های تفکر انتقادی در دوره های درسی خواندن که در آن زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی است، استفاده نمایند.
    کلیدواژگان: خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی، هوش چندگانه، آموزش خواندن مبتنی برهوش چندگانه، تفکر انتقادی
|
  • Saleh Arizavi, Namdar Namdari, Seyyed Ahmad Mousavi Pages 1-28
    This study aimed at investigating the tendency of research article (RA) authors for the application of nominalization in RA discussion sections from the perspective of two discourse communities. To this end, 150 RA discussion sections were selected from local and international Applied Linguistics journals. Following the rhetorical structure analysis of the corpus and the move tagging, the authors analyzed the vertical and horizontal distribution of the nominalization types within and between the journals. The results demonstrated that international RA authors show a greater preference to use nominalization in certain moves of the discussion sections, and this can be explained by considering the move function and nominalization types. It was also revealed that a large number of nominalizations are located in some moves than others. In other words, authors use nominalization in these moves to ameliorate the style and the language of the discussion sections to sound more persuasive. Finally, fine-grained qualitative analyses are presented.
  • Mahmood Reza Atai, Mohsen Karrabi Pages 29-64
    While teachers’ confidence in their abilities is a crucial asset in teachers’ professionalism and their identity development, their efficacy doubts are also considered useful. Given the diversity of English Language Teaching (ELT) contexts, this paper probes the dynamic nature of efficacy doubts the teachers face and are expected to resolve in English for General Purposes (EGP) and English for Specific Academic Purposes (ESAP) instruction. To this end, based on the existing theoretical frameworks in EGP and ESAP methodology and interviews with 25 university English teachers, two questionnaires were developed and administered to 170 Iranian EGP and ESAP university instructors. The results of factor analysis confirmed five factors underlying ESAP teachers’ teaching efficacy doubts and four factors for EGP teachers’ teaching efficacy doubts. The results may promise implications for ESAP and EGP teacher education programs; teacher educators may address the common efficacy doubts identified in this study and expose the current in-service and future ESAP and EGP teachers to the typical factors which may potentially hamper their efficacy and help them resolve their efficacy doubts as a means towards professional development.
  • Mehrnoosh Fakharzadeh, Manijeh Youhanaee Pages 65-94
    This study compared the effects of two types of form-focused tasks on proceduralization and transfer of linguistics knowledge in case of English modals. All participants of the study attended pretests, posttests and delayed posttests. The procedural comprehension and production knowledge were measured through the groups’ performance on a timed dual task test that resembled the context of practice. The transfer of knowledge was measured by evaluating the performance of participants on a timed dual task test in a context dissimilar from or reverse to the practice context. Three intact classes of intermediate EFL learners were randomly assigned to experimental and control groups. The output group (n= 27) received explicit grammar instruction and a combination of three output practice, while the input group (n=25) received explicit instruction and a combination of three input practice. Identical texts were exposed to the control group (n=25) through listening and reading tasks. The texts were followed by some questions irrelevant to English modals. On the procedural knowledge posttests, the experimental groups outperformed the control group. The participants were able to transfer the knowledge to dissimilar contexts. The results may help language teachers design more effective activities for the learners considering the institutional constraints.
  • Morvarid Lavasani, Parviz Birjandi Pages 95-126
    The present study was an attempt to investigate the significance of verbalization and teaching the concepts of listening on the development of listening performance among Iranian EFL learners. To do so, an experimental study was designed in which the participants were sixty pre-intermediate learners selected based on the results of their performance on a standard version of Oxford Placement Test (OPT). The participants were divided into two experimental groups. The learners in experimental group I (Systemic Theoretical Instruction- Explanation and Materialization (STI-EM), were exposed to materialized tools which consisted of presenting the target concept in charts accompanied by the examples and related strategies to extract the concept, while Group II students (Systemic Theoretical Instruction- Explanation, Materialization, and Verbalization (STI-EMV), enjoyed materialized tools as well as collaborative verbalization. The learners in both groups went through pre-test, intervention, and post-test. The collected data were analyzed through employing analysis of covariance (ANCOVA). The results indicated that the group which practiced collaborative verbalization in L1 outperformed the one which was just mediated by teacher's oral explanation and materialized objects.
  • Seyyed Ayatolla Razmjoo, Elyas Barabadi Pages 127-166

    The present study takes Engeström human activity system model (1987, 1999) as a theoretical framework to investigate the CLT-based English curriculum reform in Iran which was initiated in 2013 by the Ministry of Education in public schools. With the premise that human activity is artifact-mediated and goal-directed, activity theory makes it possible to demonstrate the complex and dynamic relationship between various institutional, social, and individual factors by revealing different contradictions that language teachers would experience as they attempt to implement CLT in their classroom contexts. In addition to 23 language teachers who consisted the main participants of this study, three other groups including 17 teacher directors, 23 students, and 20 parents took part. Document analysis, semi-structured interview, and classroom observation comprised the data collection instruments. The results indicated that despite their optimism about and keen interest in CLT-based reform, Iranian language teachers could not successfully implement CLT due to their inability to successfully resolve the contradictions that emerged in their activity system. These contradictions in turn stemmed from a number of difficulties that emanate from various sources including teachers themselves, students, their parents, school staff, educational system, and the new package. Based on the findings, a number of implications and suggestions are provided for the Iranian curriculum developers, language teachers, parents, and teacher directors.

  • Ali Roohani, Azizullah Mirzaei, Marzieh Poorzangeneh Pages 167-200
    Reading comprehension (RC) and critical thinking (CT) are the two basic cognitive skills that should be developed through involving language learners in a carefully planned instruction. Multiple intelligences (MI) instruction may assist learners in developing RC and CT in L2 education. This study probed the effect of MI-based reading instruction on the Iranian EFL learners’ RC and CT skills. In so doing, it compared the effectiveness of an MI-based reading instruction with a traditional one. To this end, 4 intact classes from several English language institutes, comprising 56 Iranian intermediate-level EFL learners, were selected and randomly assigned to MI-based (experimental) and traditional (control) groups. A multiple- choice RC test, a reading summary test, and the Watson-Glaser Critical Thinking Appraisal test were used as the instrumentations to collect data on the participants’ RC and CT. Analysis of covariance revealed a significant effect for the MI-based reading instruction. Furthermore, the RC scores increased more significantly in the MI-based group in comparison to the traditional one. However, the CT scores did not significantly improve in both groups. There was also no statistically significant difference in the CT scores between the two groups after the treatments. Iranian EFL educators are, then, encouraged to develop MI-based lessons and activities for diverse students and take explicit instruction for the enhancement of CT skills in EFL reading courses