فهرست مطالب
فصلنامه سلامت روان کودک
سال دوم شماره 1 (پیاپی 4، پاییز 1394)
- تاریخ انتشار: 1394/12/10
- تعداد عناوین: 9
-
اثربخشی کارگاه آموزشی کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانیصفحات 9-19زمینه و هدفدر هر جامعه ای، رابطه مناسب والدین و کودک از عوامل مهم و تعیین کننده تحول کودک و سلامت روانی اعضای آن است. این امر در دوره پیش دبستانی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کارگاه کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود.روشاین مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی به شمار می رود. گروه نمونه را 44 نفر از والدین دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران تشکیل دادند. والدین در پی فراخوانی به وسیله مسئولان مدرسه در زمینه شرکت در کارگاه آموزشی با عنوان تربیت کودک اندیشمند، اعلام آمادگی نمودند. جلسات کارگاه هفته ای یک بار در 9 جلسه 2 ساعته برگزار شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس شیوه های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش ازتحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تی وابسته استفاده شد.یافته هانتایج حاصل از داده های مقیاس فرزندپروری نشان داد که مداخله حاضر شیوه های فرزندپروری مطلوب والدین را افزایش داده است و اندازه اثر این آموزش بر مولفه شیوه فرزندپروری مقتدرانه بالاتر از دیگر مولفه ها است. در ضمن مداخله اثر معناداری بر روی مشکلات رفتاری کودکان نداشت.نتیجه گیریاز دلایل احتمالی عدم اثربخشی آموزش بر مشکلات رفتاری کودکان را می توان به کوتاهی مدت زمان سپری شده از آموزش نسبت داد. بدین معنا که انتظار می رود بخش اعظمی از نتایج آموزش های خانواده محور پس از گذشت زمان ایجاد شود تا اعضا بتوانند از فرصت لازم جهت استفاده از آموزش ها در محیط خانواده بهره مند شوند.
کلیدواژگان: دانش آموز، سبک های فرزندپروری، آموزش خانواده، روش حل مسئله -
صفحات 21-37زمینه و هدفمشکلات و نارسایی های شناختی و هیجانی در نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه لزوم توجه بیشتر به روش های درمانی جدید را در این اختلال برجسته می نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر توانایی مهارگری شناختی و عاطفی نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بود.روشجامعه آماری این پژوهش را تمام نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در شهر کرج در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می داد. در چارچوب طرح تجربی تک آزمودنی خطوط پایه چندگانه با ورود پلکانی، 3 نوجوان (2 دختر و 1 پسر) از یکی از مراکز آموزش کودکان کار با استفاده از 2 ابزار تشخیصی مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه تاثیر رویداد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد انتخاب شده به صورت یک نفره، طی 20 جلسه تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند و همه افراد در سه مرحله (قبل از آموزش، مرحله آموزش و 2 ماه پیگیری) به وسیله آزمون استروپ کلاسیک و استروپ هیجانی ارزیابی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از شاخص کوهن، درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد.یافته هانتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که آموزش حافظه کاری هیجانی به طوری معناداری در افزایش توانایی مهارگری شناختی و عاطفی نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه موثر است.نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت آموزش حافظه کاری هیجانی، گزینه مناسبی برای افزایش توانایی مهارگری شناختی و عاطفی نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه می باشد.
کلیدواژگان: اختلال استرس پس از سانحه، مهارگری شناختی و عاطفی، حافظه کاری هیجانی -
صفحات 39-47زمینه و هدفنشانگان اضطرابی در کودکان پیش دبستانی از شایع ترین اختلال های روان شناختی کودکان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رابطه درمانی والد –کودک بر کاهش نشانگان اضطرابی کودکان پیش دبستانی انجام گرفت.روشاین پژوهش از نوع آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان پیش دبستانی شهر کرمانشاه بود. نمونه ای به حجم 24 نفر از مادرانی که بر اساس مقیاس اسپنس (نسخه والدین، 2001) دارای کودکانی با نشانگان اضطرابی بودند، از میان 3 مهدکودک واقع در کرمانشاه به صورت تصادفی خوشه ایانتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 10 جلسه رابطه درمانگری والد-کودک به صورت گروهی شرکت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد.یافته هانتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که رابطه درمانی والد- کودک توانسته است نشانگان اضطرابی را به طورمعناداری کاهش دهد (05/0>P).نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت رابطه درمانی کودک – والد می تواند برای کاهش نشانگان اضطرابی کودکان پیش دبستانی به کار گرفته شود.
کلیدواژگان: رابطه درمانی کودک، والد، نشانگان اضطرابی، کودکان پیش دبستانی -
صفحات 49-58زمینه و هدفسبک های فرزندپروری والدین مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس سبک های فرزندپروری مادران آنها انجام شد.روشاین پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند که از میان آنها 110 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی واینلند (1953) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد.
یافته هاتجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک مقتدرانه با رفتار سازشی همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک های مستبدانه و سهل گیرانه با رفتار سازشی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی پیش بینی کننده منفی و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های به دست آمده طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه-سازی اولیا از سبک های فرزندپروری و تاثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید.
کلیدواژگان: سبک های فرزندپروری، مادران، رفتار سازشی، کم توان ذهنی -
صفحات 59-71زمینه و هدفدانش آموزان مبتلا به نارساخوانی عملکرد آشکار ضعیفی در مهارت های خواندن دارند و این نارسایی به طور قابل ملاحظه ای در پیشرفت تحصیلی یا فعالیت های روزمره زندگی که مستلزم مهارت های خواندن است تداخل می نماید. هدف این پژوهش، بررسی اثر آموزش راهبرد خودتقویتی بر بهبود عملکرد خواندن کودکان مبتلا به نارساخوانی بود.روشطرح پژوهش حاضر آزمایشی بود. نمونه ای که شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه سوم و چهارم نارساخوان که به مراکز اختلال های یادگیری شهر تبریز مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون هوش وکسلر، آزمون نما، و چک لیست های مشکلات خواندن بود. در فرایند اجرا، گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه طی چهار هفته تحت مداخله درمانی خودتقویتی قرار گرفتند.یافته هانتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس حاکی از تاثیر معنادار در نمره بهبود اختلال حذف آواها (83/17360=F، 001/0p<) با اندازه اثر 98/0 و در نمره بهبود اختلال زنجیره کلمات (39/613=F، 001/0p<) با اندازه اثر 95/0 در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود.نتیجه گیریدر نتیجه افزایش آموزش خودتقویتی بر بهبود اختلال های حذف آواها و زنجیره کلمات تاثیر مثبتی دارد و به نظر می رسد که خودتقویتی موجب افزایش اعتماد به خود، خودباوری و احساس شایستگی در دانش آموزان می شود، زیرا کودک در این فرایند درمانی باور می کند که تلاش او بی ثمر نبوده و پاداش به دنبال دارد.
کلیدواژگان: اختلال نارساخوانی، خودتقویتی، عملکرد خواندن -
صفحات 73-83زمینه و هدفاختلال رفتاری مخرب طبقه ای از اختلال های رفتاری است که با رفتار مزاحمت بار اجتماعی مشخص می شود و موجب ناراحتی دیگران می شود. هدف این پژوهش بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس درجه بندی اختلال های رفتار مخرب نسخه والدین در میان دانش آموزان دوره اول مقطع ابتدایی بود.روش303 نفر (136 پسر و 167 دختر) از بین دانش آموزان دوره اول مقطع ابتدایی شهر بابلسر، در سال تحصیلی 93-1392 به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و والدین آنها نسخه فارسی مقیاس درجه بندی اختلال های رفتار مخرب را با در نظر گرفتن ویژگی های رفتاری دانش آموز مورد نظر تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.یافته هاضریب آلفای کرونباخ برای ترجمه فارسی مقیاس اولیه ی 45 گویه ای برابر با 94/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی (تحلیل مولفه های اصلی) پنج عامل فزون کنشی/ تکانشگری، اختلال رفتار هنجاری، نافرمانی مقابله ای، نارسایی توجه، و رفتار مخرب نامشخص را نشان داد. با توجه به حذف 8 گویه، نسخه فارسی مقیاس با 37 گویه تدوین شد. ضریب آلفای کرونباخ برای عامل های استخراج شده بین 74/0 تا 88/0 و برای کل مقیاس 92/0 به دست آمد که نشان دهنده اعتبار مطلوب نسخه فارسی مقیاس است. همچنین ضرایب همبستگی به دست آمده بین عامل های استخراج شده با یکدیگر و با کل مقیاس نیز نشان دهنده روایی سازه مطلوب مقیاس بود.
نتیحه گیری: با توجه به ساختار عاملی مطلوب نسخه فارسی مقیاس می توان از آن برای غربالگری و شناسایی به موقع دانش-آموزان دوره اول مقطع ابتدایی مشکوک به اختلال های رفتار مخرب استفاده کرد.
کلیدواژگان: ویژگی های روان سنجی، اختلال های رفتاری مخرب، اختلال نافرمانی مقابله ای -
صفحات 85-94زمینه و هدفمدرسه هراسی یکی از مشکلات عمده برخی از دانش آموزان است. از آنجایی که شکست تحصیلی در میان دانش آموزان با اختلال یادگیری شایع تر است، مدرسه هراسی در این دانش آموزان بیشتر به چشم می خورد. بر این اساس هدف این مطالعه اثربخشی آموزش مفهوم عدد به روش تندخوانی افرازی و تاثیر آن بر کاهش مدرسه هراسی در میان دانش آموزان با اختلال ریاضی است.روشطرح پژوهش، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این مطالعه تمامی دانش آموزان دوم ابتدایی با اختلال یادگیری مرکز پرنیان (80 نفر) استان یزد بود که از بین آنها با استفاده از مصاحبه تشخیصی و آزمون ریون 30 نفر به روش تصادفی(روش نمونه گیری در مرحله اول هدفمند و در مرحله دوم تصادفی بوده است) انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی جایدهی شدند. به گروه آزمایش، آموزش مفهوم عدد به روش تندخوانی افرازی در 8 جلسه 45 دقیقه ای آموزش داده شد. پرسشنامه تشخیص اختلال های مرتبط با اضطراب کودکان (بریماهر و همکاران، 1999)، مقیاس ریاضی کی مت و آزمون ریون ابزارهای پژوهش حاضر بودند.یافته هانتایج تحلیل کوواریانس یک متغیری نشان داد پس از آموزش، در اضطراب مدرسه هراسی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت (0001/0P≤).نتیجه گیرینتایج حاصل از پژوهش نشان داد آموزش مفهوم عدد به روش تندخوانی افرازی می تواند بر اضطراب مدرسه-هراسی در دانش آموزان با اختلال ریاضی موثر باشد و آن را کاهش دهد.
کلیدواژگان: آموزش مفهوم عدد به روش تندخوانی افرازی، دانش آموزان با اختلال ریاضی، مدرسه هراسی -
صفحات 95-104زمینه و هدفاختلال ریاضی یکی از مهمترین و شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که بسیاری از روان شناسان به آن توجه ویژه نموده اند. اگرچه بسیاری از دانش آموزان در یادگیری ریاضی دچار مشکل هستند، ولی همه آنها به اختلال ریاضی مبتلا نیستند. در سال های اخیر روش های گوناگونی برای تشخیص و درمان اختلال های ریاضی به کارگرفته شده است، که فنون شناختی- رفتاری یکی از آنها به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر درمان شناختی- رفتاری بر درمان اختلال ریاضی است. مطالعه حاضر از نوع تک آزمودنی با طرح اندازه گیری مکرر بوده است.
روش ویافته هایافته های پژوهشی مبین نقش موثر درمان شناختی- رفتاری در درمان اختلال ریاضی است. این روش بر آموزش مهارت های شناختی مبتنی است و بیشتر به شکل آموزش خود و خود گویی برای تسهیل مهارت حل مسئله ارائه می شود. در این پژوهش تلاش شد که دانش آموز محرک هایی را که بر پاسخ او اثر می گذارد، بشناسد و آن را به گونه ای مناسب تغییر دهد. داده های این مطالعه با استفاده از آزمون و مصاحبه عمیق بالینی گردآوری شده است. در این پژوهش یک دانش آموز دختر 11 ساله دارای اختلال ریاضی با بهره گیری از فنون شناختی رفتاری مورد درمان قرار گرفته است و داده ها با استفاده از روش اندازه گیری مکرر تحلیل شده است.
نتیجه گیرینتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان شناختی- رفتاری در کاهش نرخ اشتباهات دانش آموز طی 10 جلسه اثر داشته است. استلزام های نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
کلیدواژگان: اختلال ریاضی، درمان شناختی - رفتاری، آموزش خود -
صفحات 105-115زمینه و هدفمطالعه حاضر با هدف تحلیل و نقد تشخیص های نادرست دانش آموزان تیزهوش و با استعداد و ارائه راهکارهای لازم انجام شد.
منابع داده ها: با استفاده از منابع گوناگون مانند کتب، نشریات، اسناد و مدارک و سایت های معتبر داده ها در مورد موضوع پژوهش گردآوری شد.روشروش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است. بدین منظور پایگاه های علمی با کلیدواژه های مرتبط با موضوع پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و از اسناد و مقاله های به دست آمده مواردی که دارای اطلاعاتی در مورد تشخیص افتراقی و تشخیص های نادرست دانش آموزان تیزهوش و با استعداد بودند و از اعتبار علمی برخوردار بودند، تعداد 24 مورد بدون توجه به زمان نگارش آنها انتخاب شد و مورد تحلیل، بررسی، مقایسه، تفسیر و استنتاج قرار گرفت.یافته هابسیاری از دانش آموزان تیزهوش و با استعداد نه تنها تشخیص داده نمی شوند، که اغلب تشیخص هایی را دریافت می کنند که نشان دهنده نابهنجاری است. تشخیص های نادرست رایج شامل ناتوانی های یادگیری، اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی، نشانگان آسپرگر، اختلال نافرمانی مقابله ای، افسردگی و سایر اختلال های خلقی و اختلال وسواس فکری- عملی است. به همین دلیل دست کم ضروری است که متخصصان، معلمان، مربیان و والدین درک کافی از تیزهوشان داشته باشند تا تیزهوشی را نشانه نابهنجاری ندانند. در این مقاله پس از بیان مقدمه ای کوتاه، عوامل موثر در تشخیص های نادرست دانش آموزان تیزهوش و با استعداد بحث شده است. سپس رایج ترین تشخیص های نادرست بیان شده و در پایان نتیجه گیری لازم انجام شده است.نتیجه گیریزندگی رهبران آینده در مخاطره قرار دارد و برای پیشگیری از این فاجعه، تشخیص دانش آموزان تیزهوش و با استعداد باید به دقت و با روش های تخصصی قابل دفاع انجام شود.
کلیدواژگان: تشخیص های نادرست، دانش آموزان، تیزهوش و با استعداد
-
Pages 9-19Background And AimAn appropriate parent-child relationship is one of the most influencing and significant factors in child development and peoples mental health in every society. The purpose of the current study was to investigate the effectiveness of raising a thinking child workshop on parenting styles and preschoolers’ behavioral problems.MethodPresent research was a quasi-experimental study with one-group pretest-posttest design. The sample consisted of 44 parents of preschool and elementary school students who studies in non-profit schools of Tehran City that were selected using convenience sampling method. Following a call by school officials، these parents voluntarily participated in the “Raising a Thinking Child Workshop”. These parents received a nine-session training program (1/wk، 2hrs). Data were collected using Parenting Style Scale (PSS) and Behavioral Problems Inventory.ResultsData were analyzed using multivariate analysis of variance with repeated measures and paired sample t-test. The results of Parenting Style Scale showed that the intervention significantly increased effective parenting styles، with the most influence on authoritative parenting style. However، results indicated no significant difference between the students’ behavioral problems.ConclusionThe possible reasons for the lack of effectiveness of training on children''s behavioral problems can be attributed to a short duration has elapsed since training. This means that the effect of family education after a long time will be revealed so that members can use the opportunity to benefit from training in family environment.Keywords: Parenting styles, family, based training, behavioral problems
-
Pages 21-37Background andPurposeCognitive and emotional problems as well as deficiencies highlight the need for new methods of therapy in adolescents with PTSD. The aim of this study was to investigate the Effectiveness of emotional working memory Training on cognitive and affective Control ability in adolescents with Post- Traumatic Stress Disorders (PTSD).MethodThe Statistical population this study was all adolescents with posttraumatic stress disorder in the city of Karaj، in the 94-93 school year. Based on the framework of single case by using multiple –baselines، 3 adolescents (M: 1 F: 2) were selected available sampling by using 2 instruments (SCID-I) & (IES-R) from one of the Educational child care center in city of Karaj. The selected people– one by one were under emotional working memory training during 20 sessions. All people were assessed during three stages (pre-training، during therapy and 2 month follow up) by Data were analyzed using the indices for trend changes، slope and the visual inspection of the charts; the Cohen''s d، recovery percent index and effect size were used to determine the clinical significance.ResultThe data analysis showed that emotional working memory training is significantly effective in increasing of cognitive and affective control ability in adolescent with PTSD.ConclusionRegarding the current study، it can be said that emotional working memory training is an appropriate choice for increase in cognitive and affective Control in adolescents suffering from Post- Traumatic Stress Disorders (PTSD).Keywords: Post, Traumatic Stress Disorder (PTSD), Cognitive, Affective Control, Emotional Working Memory
-
Pages 39-47Background andPurposeAnxiety syndrome is among the most common psychological disorders in preschoolers. This study was conducted to investigate the efficacy of child-parent relationship therapy in reducing anxiety symptom of preschoolers.MethodPresent research was an experimental study with control group. Population consisted of the all the mothers of preschoolers in Kermanshah. Sample consisted of 24 mothers of children with anxiety syndrome (according to Spence Children’s Anxiety Scale) that were selected using random cluster sampling method from three kindergartens in Kermanshah، and randomly assigned to experimental or control groups. The experimental group received a 10-session child-parent relationship therapy، while the control group received no intervention.FindingThe results of covariance analysis showed that child-parent relationship therapy could significantly reduce anxiety syndrome in preschoolers (p ≤ 0. 05).ConclusionAccording to our findings، child-parent relationship therapy can be used for reducing anxiety syndrome in preschool children.Keywords: Child, parent relationship therapy, anxiety syndrome, preschoolers
-
Pages 49-58Background andPurposeParenting styles plays an important role in the upbringing of children. Therefore, present study aimed to predict adaptive behavior among students with intellectual disability based on their mothers’ parenting styles.MethodThis research was a descriptive-correlational study. The study population comprised all mothers of elementary students with intellectual disability that were studying in schools of Rasht City in 1393-94 academic year. The study sample comprised 110 subjects that were selected using convenience sampling method. Data were collected using the Vineland Social Maturity Scale (1953) and parenting style questionnaire (Baumrind, 1973).ResultsData analysis using Pearson correlation coefficient revealed a significant positive correlation between authoritative parenting style with adaptive behavior, and significant negative correlations between authoritarian and permissive parenting styles with adaptive behavior (p < 0.01). Moreover, data analysis using multiple regression analysis revealed that authoritative parenting style was the significant positive predictor of adaptive behavior, while permissive and authoritarian parenting styles were the significant negative predictors of adaptive behavior (p < 0.01).ConclusionAccording to our findings, it is essential to design and provide family training programs on parenting styles and their influences on children’s behavior, in order to change mothers’ attitudes and improve family relationships, which can in turn enhance adaptive behavior among students with intellectual disability.Keywords: Parenting styles, mothers, adaptive behavior, intellectual disability
-
Pages 59-71Background andPurposeStudents with dyslexia have a poor performance in reading tasks and this deficient negatively affect their academic achievement and daily activities، which require reading skills. Present study aimed to examine the effectiveness of self-reinforcement training on improvement of reading performance among students with dyslexia.MethodCurrent research was a quasi-experimental study with pretest/posttest and control group design. Sample consisted of 30 third and fourth graders with dyslexia that were selected using random sampling method when they referred to centers for learning disabilities in Tabriz. Participants randomly assigned to experimental and control groups. Data were collected using Wechsler Intelligence Test، NAMA Test for Reading، and Reading Dificulty Checklist. Experimental group received an eight-session self-reinforcement training intervention (2/wk).ResultsResults of covariance analysis showed a significant improvement in phonic deletion disorder (F= 1736. 83، p < 0. 01; effect size= 0. 98) and word chain disorder (F= 613. 39، p < 0. 01; effect size= 0. 95) in experimental group; while control group showed no significant improvement in reading skills.ConclusionSelf-reinforcement training has a significant positive influence on improvement of word chain and phonic deletion disorders. It seems that self-reinforcement increases students’ self-confidence، self-belief، and sense of competence through making him/ her believe that his/her efforts are not abortive and will lead to reward.Keywords: Dyslexia disorder, Self, reinforcement, reading performanc
-
Pages 73-83Background andPurposeDisruptive behavior disorder, a class of behavioral disorder that causes discomfort to others. The purpose of this study was to investigate the factorial structure and psychometric properties of the Persian version of Disruptive Behavior Disorders Rating Scale – Parent Form among the first grade elementary school students.Method303 students (136 boys and 167 girls) were selected using random cluster sampling method among all the first grade students that were studying in Babol City’s elementary schools in 1392-93 academic year, and their parents completed the Persian version of Disruptive Behavior Disorders Rating Scale. Data were analyzed using Cronbach's alpha coefficient and exploratory factor analysis.ResultsThe Cronbach's alpha for 45-item Persian version of Disruptive Behavior Disorders Rating Scale was 0.94. The exploratory factor analysis (using principal components) yielded five factors including: hyperactivity/ impulsivity, conduct disorder, oppositional defiant disorder, attention deficit disorder, and unspecified disruptive behavior. Eight items were removed from the Persian version and the final scale included 37 items. The Cronbach's alpha coefficients for the total score and the factors ranged between 0.74 To 0.92, which were indicative of scale’s acceptable reliability. Finally, extracted factors showed high internal correlations with each other and with the total scale, which was indicative of scale’s construct validity.ConclusionGiven to acceptable factor structure and psychometric properties of the Persian version of Disruptive Behavior Disorders Rating Scale - Parent Form, this scale can be used for screening and early diagnosis of students with disruptive behavioral disorders in elementary students.Keywords: Psychometric properties, factorial Structure, disruptive behavior disorders
-
Pages 85-94Background andPurposeSchool phobia is one of the main problems of students. Since academic failure is more prevalent among students with learning disorder, school phobia is more common among these students. Present study aimed to investigate the efficacy of number concepts training using separate skimming in reducing school phobia among students with mathematics disorder.MethodPresent study was an experimental study with pretest-posttest and control group design. Population consisted of all the second grade elementary students with learning disorder that were studying in Parnian Center in Yazd (N= 80). Sample consisted of 30 students that were selected using diagnostic interview and Raven Test, and then randomly assigned in experimental (N= 15) or control (N= 15) groups. Purposeful and random sampling methods were used respectively in the first and second stages of sampling. The experimental group received eight sessions of number concepts training using separate skimming (45-minuts per session). Data were collected using the questionnaire for diagnosing children with anxiety disorders (Brimaher et al, 1999), Iran Key Math Test (IKMT), and Raven Test.Findingsthe results of one-way analysis of covariance showed a significant difference between the groups’ school phobia after training (p < 0.0001, F= 21.13).ConclusionThe results of current study indicated that number concepts training using separate skimming could significantly reduce school phobia among students with learning disorder.Keywords: Number concept training using separate skimming, students with mathematics disorder, School Phobia
-
Pages 95-104Background andPurposeMathematics disorder is one of the most important and prevalent childhood disorders and most of the psychologists have paid special attention to this disorder. Although many students experience different problems in learning mathematics, many of them do not exhibit mathematics disorder symptoms. In recent years, different approaches have been used for diagnosis and treatment of mathematics disorder. Cognitive-behavioral approach is one of these approaches. Current research aimed to investigate the effects of cognitive-behavioral therapy on mathematics disorder.Case: Research findings have constantly been indicative of the significant role of cognitive-behavioral therapy in the treatment of mathematics disorder. This approach is based on cognitive skills training and uses methods such as self-instruction and self-talks to facilitate problem-solving skills. In this study we tried to encourage the subject to recognize stimuli affect her responses and change them properly. Present research was a case study with repeated measures. Data were collected using clinical interview and psychological testing. In this study, an 11-years old female student received a 10-session cognitive-behavioral therapy. The effectiveness of cognitive-behavioral therapy in decreasing the student’s mathematics mistake rates was assessed using repeated measures analysis.ConclusionAccording to the findings, cognitive-behavioral therapy significantly decreased the student’s mistake rates. Implications of the results were discussed.Keywords: Mathematical disorder, cognitive, behavioral therapy, self, instruction
-
Pages 105-115Background andPurposePresent study aimed to criticize and analyze the misdiagnosis of gifted and talented students, and provide necessary guidelines for this problem.MethodCurrent research was a descriptive and exploratory study. For this purpose, scientific databases were searched using research-related keywords. Among the found related literature and regardless of their publication date, 24 academic accredited papers on differential diagnosis and misdiagnosis of gifted and talented students were selected for further analysis, review, comparison, interpretation, and conclusion.ResultsResults showed not only do many of gifted and talented students go unrecognized, but also often get diagnoses indicating pathology. The most common misdiagnoses include learning disabilities, attention-deficit/hyperactivity disorder, Asperger syndrome, oppositional defiant disorder, depression and other mood disorders, and obsessive compulsive disorder. Therefore, in order to avoid these misdiagnoses, it is essential for experts, teachers, coaches, and parents to have a sufficient understanding of giftedness and talentedness. In this paper, after presenting a short introduction, the effective factors in misdiagnosis of gifted and talented students are discussed. Then, the most common wrong diagnoses are listed, and finally, the necessary conclusions are drawn.ConclusionsAccording to our findings, the lives of the future leaders are at risk. In order to avoid this problem, the identification and diagnosis of gifted and talented students should be done using accurate and accredited diagnosis methods.Keywords: Critical, analytical review, misdiagnosis, students, gifted, talented