فهرست مطالب

کاوش نامه ادبیات تطبیقی - پیاپی 21 (بهار 1395)

کاوش نامه ادبیات تطبیقی
پیاپی 21 (بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/03/30
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمود حیدری صفحات 1-13
    نقد کتاب های درسی و دانشگاهی که در راستای تحول و بهبود کیفیت آموزشی صورت می پذیرد، امری ضروری است، تا زوایای پنهان و تاریکی که بر مولف پوشیده بوده، آشکار گردد و در صورت امکان در چاپ های بعدی برطرف شود. در بررسی های انتقادی، بیان کاستی ها بر امتیازات فزونی دارد؛ و این خود تلاشی از جانب جامعه علمی برای ارتقا و غنای آن کتاب و رفع نواقص موجود است. یکی از کتاب های تازه انتشار یافته در حوزه ادبیات تطبیقی که برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات عرب در دوره کارشناسی تدوین شده، کتاب الادب المقارن (دراسات نظریه وتطبیقیه) اثر خلیل پروینی است که توسط انتشارات سمت به چاپ رسیده است.
    این پژوهش، به مطالعه و بررسی این کتاب در دو بخش کلی: شکلی و محتوایی می پردازد و در هر قسمت، ابتدا امتیازات کتاب و سپس کاستی های موجود بررسی می شوند. پژوهش در پایان به این نتیجه می رسد که کتاب از تکنیک های لازم آموزشی؛ همچون انسجام مطالب، پرهیز از اطناب ممل، داشتن تمرین و سوالات بحث و بررسی و… برخوردار نیست و نتوانسته است اهداف مد نظر انتشارات سمت و انقلاب فرهنگی و جامعه دانشگاهی را محقق سازد، لذا در صورت تجدید چاپ، نیاز به اصلاحات اساسی و کلی دارد.
    کلیدواژگان: الادب المقارن (دراسات نظریه وتطبیقیه)، ادبیات تطبیقی، نقد کتاب، خلیل پروینی
  • سجاد دادفر، روح الله بهرامی صفحات 15-32
    چیرگی و سرآمدی ایرانیان بر بخش بزرگی از جهان باستان آن روز، استقرار و آرامشی پدید آورد که در سایه آن، مردمان توانستند به فرهنگ سازی و گسترش روابط انسانی در میان خویش بپردازند. در عصر ساسانیان، در نتیجه نفوذ سیاسی و دینی گسترده ایران؛ به ویژه در دو منطقه حیره و یمن، اعراب به تدریج تاثیرات کلانی را از تمدن ایرانی به دست آوردند. به دنبال گسترش اسلام و فتح ایران توسط اعراب مسلمان، آداب و فرهنگ ایرانی به همراه جلوه های بارز تمدن ملت ایران از راه های گوناگون و در زمینه های متنوع بر فرهنگ و زبان عربی تاثیر گذارد و موجبات پیشرفت و تعالی اعراب را در گستر ه حکومت و سیاست، فرهنگ و ادب و علوم و فنون فراهم آورد. این نوشتار، بر آن است تا کتاب تاریخ ادبیات عصر عباسی در پرتو فرهنگ و تمدن ایرانیان باستان، اثر وحید سبزیان پور را از دو منظر شکلی و محتوایی مورد نقد قرار دهد. بررسی کتاب نشان می دهد که مولف کوشش نموده تا با تکیه بر منابع اصلی و تحقیقات جدید به بررسی و تحلیل موضوع بپردازد. با این حال، از آنجا که ماهیت نقد، بررسی، تحلیل و ارزیابی علمی نقاط قوت و ضعف یک اثر در ابعاد شکلی، محتوایی و روش شناسی آن با توجه به معیارهای علمی نقد است، در این پژوهش نیز تلاش گردیده تا با توجه به تعریف فوق به نقد اثر مذکور پرداخته شود.
    کلیدواژگان: ایران، اعراب، ادبیات، عباسیان، تمدن
  • دکتر مهدی دشتی صفحات 33-65
    در این نوشتار، کوشیده ایم تا کتاب «چالش میان فارسی و عربی (سده های نخست) » نوشته آذرتاش آذرنوش را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم. این پژوهش بر اساس چاپ دوم کتاب است که در سال 1387 صورت گرفته و تمامی صفحات ارجاعی متعلق به همین چاپ است.
    نظریه چالش میان فارسی و عربی، ادعایی است که اول بار از جانب برخی از خاورشناسان همچون ریشتر-برونبورگ، باسورث و کلود ژیلیو ابراز شده است و البته هستند کسانی همچون جولی اسکات – میثمی که با آن مخالفند. در این میان، نویسنده کتاب، بنا به تصریح خود این معنا را از کلود ژیلیو وام گرفته است. ژیلیو این مطلب را به عنوان یک حدس، به هنگام مطالعه کتاب الاقتباس من القرآن ثعالبی طرح کرده با تذکار این نکته که ثعالبی خود از این چالش اسمی نبرده است. نویسنده بر مبنای قبول بی دلیل این حدس، کوشیده است تا با استمداد از مدارکی که ژیلیو نمی شناخته، درستی آن را تایید کند.
    و اما ما در این نوشتار، تنها بر مبنای اعترافات نویسنده نشان داده ایم که ادعای چالش، توهمی بیش نیست و مستندات مولف بجای چالش، بر تفاهم میان فارسی و عربی دلالت دارد.
    کلیدواژگان: آذرتاش آذرنوش، چالش میان فارسی و عربی، نقد کتاب، خاورشناسان، ادبیات تطبیقی
  • فرهاد رجبی صفحات 67-84
    ادبیات تطبیقی، همانند بسیاری از پژوهش ها در حوزه ادبیات و علوم انسانی پیشینه درازدامنی ندارد. گسترش بخشیدن به مباحث نظری و تا حد بسیاری ارتباط دادن ادبیات با ادبیات و هنر دیگر ملت ها و زبان ها و حتی ارتباط دادن آن با دیگر علوم و یافته های بشری، باعث جذابیت روزافزون این شاخه از معرفت شده است. بر همین اساس در حوزه زبان عربی و فارسی شاهد شکل گیری فعالیت های متعددی در این حوزه هستیم؛ برگزاری همایش ها، تاسیس مجلات، تدوین کتب در کنار راه اندازی گروه های ادبیات تطبیقی در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی از جمله این فعالیت هاست.
    نکته قابل توجه در این عرصه، اهتمام بیشتر به کمیت بحث در مقایسه با وجه کیفی است و این آسیب جدی می تواند خطری باشد برای انحراف از مسیر اصلی ادبیات تطبیقی؛ لذا نقد کارهای انجام شده امری است بسیار ضروری و بر همین اساس، مقاله حاضر بر آن است تا با نگاهی نقدگونه، یکی از کتاب های چاپ شده در
    سال های اخیر را دیگر بار بخواند.
    الادب المقارن (دراسات نظریه و تطبیقیه) عنوان اثری است از «دکتر خلیل پروینی» که در نوع خود فرصتی است نیکو برای علاقه مندان این حوزه و مانند بسیاری از آثار مکتوب دارای محاسن و کاستی هایی است. لذا این قلم بر آن است تا با نقد این اثر ارجمند گامی هرچند کوچک را در تصحیح این مسیر تجربه کند.
    کلیدواژگان: الادب المقارن، نقد، زبان عربی، پژوهش های ادبی
  • تورج زینی وند، نسرین پرش ور صفحات 85-114
    محمد السعید جمال الدین از پیشگامان و مولفان برجسته ادبیات تطبیقی مصر در حوزه نظریه ادبیات تطبیقی اسلامی است. یافته های پژوهش، بیانگر این است که مشخصه اصلی اندیشه های تطبیقی وی، تاثیرپذیری از مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی، نقد فرهنگی ادبیات تطبیقی و تاکید بر نظریه ادبیات تطبیقی اسلامی است؛ در حقیقت رویکرد اساسی وی، در ادبیات تطبیقی، تاکید بر مساله تاثیر و تاثر در پرتو پیوندهای تاریخی است. افزون بر این، ایشان به مانند طه ندا، با شیوه ای علمی به بررسی ادبیات تطبیقی اسلامی می پردازد و در پی آن است تا تعاملات فرهنگی و تاثیر و تاثری را که ادبیات ملل اسلامی در گذر تاریخ بر هم گذاشته اند، بررسی کند. وی در تبیین ضرورت این نظریه (نظریه ادبیات تطبیقی اسلامی) به نقد تلاش های امپریالیسم و ناسیونالیسم فرهنگ غربی در جهت از خود بیگانگی فرهنگ ملت های اسلامی نیز می پردازد. این پژوهش توصیفی – تحلیلی، ضمن معرفی محمد السعید جمال الدین، به تحلیل جایگاه و دیدگاه های وی در باب ادبیات تطبیقی، به ویژه موضوع نظریه ادبیات تطبیقی اسلامی، می پردازد.
    کلیدواژگان: محمد السعید جمال الدین، ادبیات تطبیقی عربی، نظریه پردازی، نظریه ادبیات تطبیقی اسلامی، نقد فرهنگی
  • وحید سبزیان پور، هدیه جهانی صفحات 115-136
    احمد بن محمد میدانی (518 ه) در کتاب مجمع الامثال 1000 مثل را به عنوان «المولدون» معرفی کرده است که در تعریف آن ها گفته اند: «امثالی که هویت عربی ندارند، در ادب عربی بی سابقه اند و از فرهنگ های دیگر به زبان عربی سرایت کرده اند» از آنجا که به اعتقاد محققان، فرهنگ و ادب ایرانی بیشترین تاثیر را در ادب عربی داشته است، وجود کنایه های مشترک در امثال مولد و ادب فارسی می تواند از کلیدهای بازگشایی راز هویت این امثال باشد. نتیجه این پژوهش، نشان می دهد که پاره ای از کنایه های موجود در امثال مولد، شباهت زیادی به کنایه های ادب فارسی دارد و از آن جهت که کنایه های هر فرهنگ، متعلق بدان فرهنگ است، این شباهت، نشان دهنده هویت فارسی و ایرانی این امثال است.
    کلیدواژگان: کنایه، مجمع الامثال میدانی، امثال مولد، ادب عربی و فارسی، نقد کتاب، ادبیات تطبیقی
  • محمدرضا عزیزی صفحات 137-152
    هدف مقاله حاضر، بررسی شکلی و محتوایی کتاب مرایا للالتقاء والإرتقاء بین الادبین العربی والفارسی به قلم حسین جمعه است. پیش از ورود به موضوع، شرح حال مختصری از نویسنده کتاب بیان شده و مشخصات و مساله پژوهش، ذکر گردیده است. سپس نقد مولفه های شکلی و دیداری اثر، همچون میزان رعایت قواعد عمومی ویرایش و نگارش، کیفیت حروف نگاری، صفحه آرایی و جامعیت صوری کتاب، مورد توجه قرار گرفته است. عناصر محتوایی، همچون انطباق عنوان با مطالب کتاب، اعتبار علمی منابع، دقت پژوهشگر در ارجاعات، بهره گیری از ابزارهای علمی لازم برای تفهیم و تبیین موضوع، کیفیت و میزان کاربرد اصطلاحات تخصصی و… در متن مقاله، بیان شده است. همچنین نظم منطقی و انسجام داده ها در کل کتاب یا در هر فصل، نوآوری و روزآمدی اطلاعات، رعایت اصول منبع دهی علمی، شخصیت و بی طرفی علمی پژوهشگر، میزان هم خوانی داده های علمی با مبانی و پیش فرض های مورد قبول، رویکرد اثر نسبت به فرهنگ و ارزش های دینی و… بررسی گردیده است؛ به عبارت دیگر، در این پژوهش توصیقی - تحلیلی، امتیازات و کاستی های هر یک از عناصر درون ساختاری و برون ساختاری در کتاب مذکور، اشاره و در حد توان ارزیابی گردیده است.
    کلیدواژگان: مرایا للالتقاء والإرتقاء بین الادبین العربی والفارسی، حسین جمعه، نقد و ارزیابی، ادبیات تطبیقی
  • حسین کیانی صفحات 155-171
    نگارش کتاب در موضوع ادبیات تطبیقی از سال 1948 در ادبیات عربی آغاز شد. بررسی جریان شناسانه این آثار نشان می دهد که این نگارش ها فراز و نشیب هایی را تجربه کرده است. کتاب مدارس الادب المقارن، دراسه منهجیه نوشته سعید علوش از کتاب های تاثیرگذار در تاریخ نگارش های ادبیات تطبیقی است. نویسنده پس از نگارش کتاب مکونات الادب المقارن فی العالم العربی (1986) به دلیل اهمیت مطالب گفته شده در آن کتاب، مطالب آن را در کتاب دوم خود قرار داد و در سال 1987 به چاپ رساند. این نوشتار با هدف تبیین مولفه های جامعیت صوری و ابعاد محتوایی و با تکیه بر روش تحلیل محتوای کیفی به نقد و تحلیل کتاب پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این اثر، در زمان خود، کتاب تاثیرگذار و موفقی بوده و افق تاز های به روی ادبیات تطبیقی گشود. کتاب، پژوهشگران ادبیات تطبیقی را با مبانی و چهارچوب های نظری هر مکتب آشنا کرد و زمینه پژوهش جدید در ادبیات تطبیقی را فراهم آورد. روش علوش در این کتاب، تحلیلی - نقدی است و در پژوهش خود، پیرو مکتبی خاص نیست؛ اما دو اشکال در کتاب بسیار روشن و واضح است: اول اینکه تمام کتاب، تکرار مطالب کتاب دیگر نویسنده است که یک سال پیش از این به چاپ رسیده است و دیگر اینکه، نویسنده بیشتر به بررسی نظریه صاحب نظران هر مکتب می پردازد و به روش و چگونگی پژوهش هر مکتب و مولفه های آن در پژوهش تطبیقی اشاره نکرده است.
    کلیدواژگان: نقد کتاب، ادبیات تطبیقی، مکتب های ادبیات تطبیقی، سعید علوش