فهرست مطالب

زنان مامائی و نازائی ایران - سال نوزدهم شماره 222 (دی 1395)

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال نوزدهم شماره 222 (دی 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/10/05
  • تعداد عناوین: 9
|
  • اصیل پژوهشی
  • علی علمداران، دنیا فرخ، سمانه سجادی *، آسیه سادات فتاحی معصوم، علی فیضی، حسین غفاری، بنفشه فرشید صفحات 1-7
    مقدمه
    برخورد با یک توده پستان با توجه به سن، شرح حال و یافته های بالینی متفاوت است. با توجه به این که نمای بالینی در اکثریت موارد ماستیت های گرانولوماتوز می تواند مشابه سرطان پستان باشد، استفاده از سونوگرافی می تواند در این بیماران راهگشا بوده، در افتراق آن از بدخیمی کمک کرده و از نگرانی بیمار بکاهد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی یافته های سونوگرافی در ماستیت گرانولوماتوز ایدیوپاتیک و تعیین شاخصه های تشخیصی سونوگرافیک با اختصاصیت بالا جهت افتراق آن از سایر انواع ماستیت و بدخیمی انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، یافته های سونوگرافی در بیمارانی که در بازه زمانی سال های 94-1392 با علائم ماستیت، جهت سونوگرافی و بیوپسی از ضایعه مشکوک پستانی به بخش رادیولوژی یکی از بیمارستان های امید، دکتر شیخ، قائم (عج) و امام رضا (ع) ارجاع شده بودند، ثبت شد و مواردی که بر اساس هیستوپاتولوژی و آزمایشات میکروبیولوژی و سرولوژی ماستیت گرانولوماتوز ایدیوپاتیک تشخیص داده شده بود، انتخاب شدند و یافته های سونوگرافی در ماستیت گرانولوماتوز ایدیوپاتیک استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کای اسکوئر، تی و همبستگی پیرسون انجام شد. مقدار p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه از 155 بیمار ارجاع شده با علائم ماستیت، 130 بیمار ماستیت گرانولوماتوز ایدیوپاتیک بودند. در مطالعه حاضر 4 کرایتریای سونوگرافیک توده هایپواکو، اووال، متعدد و با حاشیه نامنظم و گسترش انگشتی شکل به نسوج اطراف، دارای حساسیت و ویژگی و ارزش اخباری مثبت بالا در تشخیص ماستیت گرانولوماتوز ایدیوپاتیک بودند. حساسیت کلی سونوگرافی در تشخیص ماستیت گرانولوماتوز ایدیوپاتیک 3/92%، اختصاصیت آن 0/80% و ارزش اخباری مثبت و منفی آن به ترتیب 0/96% و 7/66% بود.
    نتیجه گیری
    سونوگرافی برای تشخیص ماستیت گرانولوماتوز ایدیوپاتیک مناسب است، زیرا می تواند با حساسیت و اختصاصیت بالا آن را شناسایی کند و در افتراق آن از بدخیمی و دیگر انواع ماستیت کمک کننده باشد.
    کلیدواژگان: سونوگرافی، ماستیت، ماستیت گرانولوماتوز
  • محمد علی سمواتی شریف*، اکرم رجبی، حجت الله سیاوشی صفحات 8-15
    مقدمه
    قاعدگی باعث خونریزی و ایجاد کم خونی می شود، در صورتی که تمرینات استقامتی موجب اریتروپویزیس و تحریک خونسازی می گردند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر شش هفته تمرینات ورزشی هوازی بر عوامل هماتولوژیکی دختران نوجوان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه نیمه تجربی در سال 1393 بر روی 20 دختر 12-11 ساله شهرستان همدان انجام شد. افراد به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل وارد مطالعه شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته تمرینات ورزشی هوازی را انجام دادند. گروه کنترل فعالیت های روزمره شان را انجام می دادند. شمارش کامل سلول های خونی (CBC؛ با استفاده از نمونه های خونی) و اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max؛ با استفاده از آزمون 1600 متر دویدن و پیاده روی) قبل و پس از برنامه ورزشی، در هر دو گروه اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های تی همبسته، تی مستقل، کولموگروف اسمیرنوف و آزمون شاپیرو- ویلک انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    اکسیژن مصرفی بیشینه پس از دوره تمرینی در گروه تجربی افزایش یافت (018/0=p). مقادیر RBC، HGB و HCT در هر دو گروه به طور معناداری افزایش یافت (05/0>p). گذشته از این، مقادیر MCH و MCHC پس از ورزش در گروه کنترل کاهش یافت (05/0>p). مقدار WBC افزایش معنادار (01/0=p) و مقدار MCHC کاهش معناداری (05/0>p) را به ترتیب در گروه های کنترل و تجربی نشان داد. با این وجود، در مقایسه برون گروهی تنها متغیر VO2max از نظر آماری معنادار بود (033/0=p)، تغییر معنادار دیگری در دیگر متغیرهای هماتولوژیکی (PLT و MCV) در دو گروه وجود نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    شش هفته تمرین هوازی اثر معناداری بر VO2max شرکت کنندگان دارد؛ بدون این که تغییر معناداری را در دیگر عوامل هماتولوژیکی خون ایجاد کند.
    کلیدواژگان: بلوغ، زنان، فعالیت، کم خونی، نوجوان
  • بهمن تاروردیزاده*، ملانی بدروس اوقوبیان سلماسی صفحات 16-24
    مقدمه
    HSP70ها جزء خانواده بزرگ پروتئین ها می باشند که ساختمان به شدت محافظت شده آنها نشان دهنده نقش مهم آنها در فرآیند های اصلی سلول بوده و به عنوان ملازم مولکولی سایر پروتئین ها عمل می کنند. وجود این پروتئین در افراد مبتلا به سرطان پستان نماد بقاء سرطان می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی بر میزان HSP70 و برخی شاخص های التهابی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه در سال 1393 بر روی 30 زن مبتلا به سرطان پستان در خرم آباد انجام شد. افراد به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و اینتروال قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه تمرینات را انجام دادند. 48 ساعت قبل و بعد از آزمون جهت بررسی متغیرهای تحقیق (HSP70، VO2peak، IL-6 و انسولین) از آزمودنی ها خون گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون های تی مستقل و وابسته انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    هشت هفته تمرینات تناوبی باعث کاهش معنی دار IL-6 و انسولین شد (015/0=p). همچنین تمرین تناوبی باعث افزایش VO2peak و کاهش HSP70 در زنان مبتلا به سرطان پستان گردید (001/0=p).
    نتیجه گیری
    هشت هفته تمرینات تناوبی باعث کاهش معنی دار در سطوح HSP70، IL-6، انسولین و افزایش معنی دار در سطوح VO2peakزنان مبتلا به سرطان پستان می شود.
    کلیدواژگان: پروتئین شوک گرمایی 70، تمرین تناوبی، سرطان پستان، عوامل التهابی
  • ملیحه اکبری، حمید تقی نژاد، نازنین رضایی، سارا ضیاغم، زینب سهرابی* صفحات 25-31
    مقدمه
    خونریزی پس از زایمان از مهم ترین عوارض زایمانی است. اداره فعال مرحله سوم زایمان خطر خونریزی پس از زایمان را کاهش می دهد، لذا مطالعه حاضر با هدف تاثیر دکستروز بر طول مرحله سوم زایمان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 92-1391 بر روی 120 زن باردار مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان شهید مصطفی خمینی شهر ایلام انجام شد. افراد به روش نمونه گیری آسان انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه دکستروز و اکسی توسین قرار گرفتند. پس از خروج جنین در گروه دکستروز تزریق آهسته داخل وریدی 200 سی سی دکستروز 10% و در گروه اکسی توسین از 20 واحد اکسی توسین در 1000 میلی لیتر سرم رینگر به صورت انفوزیون وریدی استفاده شد. سپس طول مرحله سوم زایمان بر حسب دقیقه ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کای اسکوئر و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    هر دو گروه از نظر ویژگی های مادری و نوزادی یکسان بودند. میانگین طول مرحله سوم زایمان در گروه دکستروز (28/1±11/5 دقیقه) به صورت معناداری کمتر از گروه اکسی توسین (14/1±86/7 دقیقه) بود (001/0=p). در هیچ یک از دو گروه، موردی از احتباس جفتی یا نیاز به خروج دستی جفت مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    اداره فعال مرحله سوم زایمان با تجویز دکستروز 10% به عنوان یک روش غیرتهاجمی می تواند طول مرحله سوم زایمان را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: اداره فعال، دکستروز 10%، زایمان طبیعی، مرحله سوم زایمان
  • زهرا سیفی نادرگلی، فاطمه ناهیدی*، عبدالرسول صفاییان، یوسف جوادزاده، طاهره اعتراف اسکویی صفحات 32-39
    مقدمه
    لاکتوباسیلوس مهم ترین عامل حفظ فلور طبیعی واژن است. عدم وجود آن، زمینه را برای ابتلاء به عفونت های قارچی فراهم می آورد. شایع ترین دلیل مراجعه زنان به مراکز درمانی واژینیت کاندیدیایی است که برای درمان آن از داروهای شیمیایی آزول، با عوارض جانبی بسیار استفاده می شود. عسل یکی از درمان های غیرشیمیایی با خاصیت ضد قارچی است که به نظر می رسد قدرت حفظ فلور طبیعی واژن را داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر ژل واژینال عسل با کرم واژینال کلوتریمازول بر فلور طبیعی واژن در زنان مبتلا به واژینیت کاندیدایی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور در سال 1394 بر روی 106 زن مبتلا به واژینیت کاندیدایی در مراکز بهداشتی منتخب شهر تبریز انجام شد. نمونه ها با شکایت سوزش، خارش و داشتن کشت آزمایشگاهی مثبت و سایر معیارهای ورود وارد مطالعه شدند، سپس به صورت تصادفی در دو گروه 53 نفره کرم واژینال کلوتریمازول و ژل واژینال عسل قرار گرفتند. پس از پایان دوره درمان 8 روزه مجددا کشت و معاینه انجام و نتایج در دو گروه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22)، Minitab، آزمون های فریدمن، جنرال میکس مدل، کای دو و تی مستقل با مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در گروه عسل بعد از تکمیل دوره درمان و بهبود علائم بالینی، میزان لاکتوباسیل ها افزایش یافت که نسبت به قبل درمان اختلاف معنی دار بود (001/0p<). در گروه کلوتریمازول اختلاف معنی داری در فراوانی میزان لاکتوباسیل قبل و بعد از درمان مشاهده نشد (705/0=p).
    نتیجه گیری
    عسل در مقایسه با کلوتریمازول علاوه بر برای درمان واژینیت کاندیدیایی، فلور طبیعی واژن را تغییر نمی دهد.
    کلیدواژگان: عسل، فلور نرمال واژن، کلوتریمازول، کاندیدیاز، لوواژینال
  • سیده سارا خرازی، نوشین پیمان*، حبیب الله اسماعیلی صفحات 40-50
    مقدمه
    سواد سلامت مادران در دوران بارداری بیانگر مهارت های اجتماعی و شناختی است که انگیزه و توانایی آن ها را برای دریافت و استفاده از آگاهی های مفید نشان می دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سطح سواد سلامت مادری با مراقبت های دوران بارداری و پیامد آن انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش مقطعی در سال 1394 بر روی 120 زن باردار مراجعه کننده به مرکز بهداشتی درمانی شهرستان مشهد جهت انجام مراقبت های معمول دوران بارداری انجام شد. افراد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سواد سلامت مادری و نتایج بارداری (MHLAPQ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 15) و آزمون های آماری تحلیلی، آزمون تی، آنووا، توکی و همبستگی پیرسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین نمره سواد سلامت مادران باردار 54/7±47/42 بود؛ به طوری که کمترین سطح 21 و بیش ترین آن 56 بود. همچنین بین سواد سلامت مادران با سطح تحصیلات، محل زندگی، درآمد ماهیانه خانوار، تعداد بارداری، زمان شروع مراقبت ها، تعداد مراقبت انجام شده در طول بارداری، وزن هنگام تولد نوزاد، مصرف مکمل ها و آنمی ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0>p). بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، بین سواد سلامت و نتیجه بارداری ارتباط مثبت معناداری وجود داشت (01/0>p). ولی سن مادر با سواد سلامت و نتیجه بارداری ارتباط معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    بین سواد سلامت مادران و مراقبت های دوران بارداری، نتیجه بارداری و وزن هنگام تولد ارتباط معناداری وجود دارد، که لزوم توجه بیشتر به سواد سلامت مادری در برنامه های ارتقاء سلامت را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: سواد سلامت، مادران باردار، وزن هنگام تولد
  • فهیمه حاجی زاده بنده قرا، شراره جان نثاری، گیتی ازگلی، ملیحه نصیری صفحات 51-61
    مقدمه
    در سال های اخیر، کاهش باروری یک مساله اجتماعی بوده است. با توجه به نقش زنان در فرزندآوری، مطالعه حاضر با هدف مقایسه فرزندآوری در زنان شاغل و غیر شاغل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی وابسته به دانشگاه شهید بهشتی و مراکز منتخب آموزش و پرورش تهران انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی - مقطعی در سال 95-1394 بر روی 267 زن شاغل در آموزش و پرورش و مراکز بهداشتی و بیمارستانی و 273 زن خانه دار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های آماری تی تست، کای دو، من ویتنی، رگرسیون لوجستیک و پواسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    تعداد فرزند دوم در زنان شاغل بیشتر بود (002/0=p). شانس تمایل به فرزندآوری در زنان شاغل 2 برابر زنان خانه دار بود (008/0=p). تمایل به داشتن فرزند پسر در زنان خانه دار بیشتر از زنان شاغل بود (014/0=p). بین سطوح تحصیلات و تعداد فرزندان زنان تفاوت آماری وجود نداشت (36/0=p).
    نتیجه گیری
    اشتغال زنان تاثیر مثبتی بر فرزندآوری دارد.
    کلیدواژگان: رفتار باروری، زن شاغل، فرزندآوری، فرزندان ایده آل، جمعیت شناسی
  • خدیجه جعفرپور، علی اصغر ارسطو، زینب غلام نیا شیروانی، امل ساکی، مرضیه عربان* صفحات 62-74
    مقدمه
    فعالیت بدنی به عنوان جزء کلیدی سبک زندگی سالم در زنان، کم‎تر از حد لازم است. مداخلات آموزشی سلامت، مبتنی بر نظریه رفتار برنامه ریزی شده در ارتقاء این رفتار موثر است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزش سلامت مبتنی بر نظریه رفتار برنامه ریزی شده به منظور ارتقاء فعالیت جسمانی در زنان رابط مراکز بهداشتی درمانی شهرستان شوشتر انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مداخله ای در سال 1394 بر روی 110 نفر از رابطین بهداشتی مراکز بهداشتی درمانی شهرستان شوشتر انجام شد. افراد به‎ روش تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. داده ها توسط پرسشنامه جمعیت‎شناختی، پرسشنامه نظریه رفتار برنامه ریزی شده، مقیاس بین المللی فعالیت بدنی و آزمون ضربان قلب (توسط دستگاه Polar) گردآوری شد. مداخله شامل سه جلسه آموزشی مبتنی بر سازه های نظریه و یک برنامه سه ماهه فعالیت بدنی بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم‎افزار آماری SPSS (نسخه 19) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    اجرای برنامه آموزشی نظریه‎محور باعث ارتقاء سازه های نگرش نسبت به رفتار، ادراک کنترل رفتاری، قصد، فعالیت بدنی و کاهش شاخص هزینه فیزیولوژی در گروه آزمون در 3 ماه پس از مداخله شد (05/0p<). اما در گروه کنترل هیچ تغییر معناداری وجود نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    مداخله آموزشی مبتنی بر نظریه رفتار برنامه ریزی شده باعث ارتقاء فعالیت بدنی و کاهش شاخص هزینه فیزیولوژی در رابطین بهداشتی می شود. همچنین طراحی و ارزشیابی برنامه های آموزشی نظریه‎محور در زمینه افزایش رفتارهای بهداشتی در این گروه هدف ضروری است.
    کلیدواژگان: رابط بهداشتی، شاخص هزینه فیزیولوژیک، فعالیت بدنی، نظریه رفتار برنامه ریزی شده
  • مروری
  • پانته آشیرویه، مریم یاوری، سیده آتیه نعیمی، مریم بهمن، اعظم معیاری، هاجر معمارزاده زواره، مژگان تن ساز، سودابه بیوس، راضیه نبی میبدی * صفحات 75-84
    مقدمه
    ترشحات واژینال از شایع ترین شکایات زنان است که در موارد بسیاری با عدم پاسخ به درمان و عود همراه می باشد. در مطالعات بسیاری به درمان آن از دیدگاه طب مکمل پرداخته شده ولی سبب شناسی آن کمتر بررسی شده است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی پاتوفیزیولوژی ترشحات واژینال از دیدگاه طب سنتی ایران و مقایسه با طب رایج انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مروری، علل و علائم سیلان رحم از متون مرجع طب سنتی ایران مانند قانون بوعلی سینا، معالجات عقیلی، اکسیر اعظم، طب اکبری و... گردآوری و طبقه بندی شد. همچنین پاتوفیزیولوژی لکوره در کتب مرجع ژنیکولوژی مانند نواک و دنفورث و پایگاه های اطلاعاتی گردآوری شد. سپس یافته های دو دیدگاه با هم مقایسه شد. اشتراکات و افتراقات دسته‏بندی شد و تبیین دو دیدگاه صورت گرفت.
    یافته ها
    خروج هر گونه ترشحات از واژن بر اساس طب سنتی ایران «سیلان» نامیده می شود که می تواند طبیعی یا غیرطبیعی باشد. سیلان غیرطبیعی با واژه سیلان رحم بیان شده است. علل سیلان رحم، رحمی یا خارج رحمی است. دلایل رحمی شامل ضعف قوه غاذیه رحم و علل خارج رحمی ناشی از امتلای هر یک از اخلاط در بدن، ریزش آن ها به رحم و دفع از طریق ترشحات واژن است. در طب رایج لکوره می تواند فیزیولوژیک یا پاتولوژیک باشد که لکوره پاتولوژیک همان واژینیت است و بر اساس نوع ارگانیسم عامل عفونت تقسیم می شود.
    نتیجه گیری
    سیلان در طب سنتی ایران معادل لکوره در طب رایج است. سیلان طبیعی نیز با لکوره فیزیولوژیک معادل است. لکوره پاتولوژیک تنها دارای دلایل عفونی است، درحالی که سیلان رحم دارای علل وسیع تری بوده و هر یک از این علل می توانند زمینه ساز عفونت و همچنین توجیه کننده موارد عدم پاسخ به درمان و عود مکرر واژینیت باشند.
    کلیدواژگان: ترشحات واژینال، سیلان رحم، طب سنتی ایران، لکوره، واژینیت
|
  • Ali Alamdaran, Donya Farrokh, Samaneh Sajjadi *, Asieh Sadat Fattahi Masoum, Ali Feyzi, Hosein Ghaffari, Banafsheh Farshid Pages 1-7
    Introduction
    Menstruation leads to bleeding and anemia; while endurance training causes erythropoiesis and stimulates hematopoiesis; therefore, this study was performed with aim to evaluate the effects of 6 weeks aerobic exercise training on blood hematological factors in adolescence girls.
    Methods
    This semi-experimental study was performed on 20 girls aged 11-12 years old in 2014. The subjects were randomly enrolled in two groups (Experimental and Control). Experimental group performed aerobic exercise for three sessions per week for six weeks. The control group continued the usual daily activities. Before and after the exercise programs, complete blood count (CBC; using the blood samples) and maximum oxygen uptake (VO2max; using 1600 meters running and walking) were measured. Data analysis was performed by SPSS software (version 16) and dependent and independent t-test, Kolmogorov Smironov, and Shapiro-Wilk tests. P
    Results
    Increase of VO2max was significant after exercise in experimental group (P=0.018). The value of RBC, HGB, and HCT significantly increased after exercise in two groups (P0.05).
    Conclusion
    Six weeks of aerobic exercise are significantly effective in VO2max without significant changes in other hematological factors in adolescence girls.
    Keywords: Granulomatous Mastitis, Mastitis, Ultrasonography
  • Mohammad Ali Samavati Sharif *, Akram Rajabi, Hojjatollah Siavoshi Pages 8-15
    Introduction
    Menstruation leads to bleeding and anemia; while endurance training causes erythropoiesis and stimulates hematopoiesis; therefore, this study was performed with aim to evaluate the effects of 6 weeks aerobic exercise training on blood hematological factors in adolescence girls.
    Methods
    This semi-experimental study was performed on 20 girls aged 11-12 years old in 2014. The subjects were randomly enrolled in two groups (Experimental and Control). Experimental group performed aerobic exercise for three sessions per week for six weeks. The control group continued the usual daily activities. Before and after the exercise programs, complete blood count (CBC; using the blood samples) and maximum oxygen uptake (VO2max; using 1600 meters running and walking) were measured. Data analysis was performed by SPSS software (version 16) and dependent and independent t-test, Kolmogorov Smironov, and Shapiro-Wilk tests. P
    Results
    Increase of VO2max was significant after exercise in experimental group (P=0.018). The value of RBC, HGB, and HCT significantly increased after exercise in two groups (P0.05).
    Conclusion
    Six weeks of aerobic exercise are significantly effective in VO2max without significant changes in other hematological factors in adolescence girls.
    Keywords: Activity, Adolescent, Anemia, Maturity, Women
  • Bahman Tarverdizadeh*, Melani Bedrous Oghoubian Salmasi Pages 16-24
    Introduction
    HSPs70 are included in the large family of proteins that their severely protected structures show their important role in cell main processes structure and act as molecular requirement of others proteins. Existence of this protein in people with breast cancer indicates survival of cancer. This study was performed with aim to determine the effect of interval training on HSP70 and some inflammatory markers among women with breast cancer.
    Methods
    This study was performed on 30 women with breast cancer in Khoramabad at 2014. The subjects were randomly divided into two groups including control (n = 15) and interval (n = 15). The experimental group performed the exercises for eight weeks, three sessions per week. The blood samples were taken 48 hours before and after the tests in order to investigate the study's variables (HSP70, VO2peak, Il6, insulin). Data was analyzed by SPSS software (version 19) and dependent and independent t-test. P
    Results
    Eight weeks of interval training caused significant reduction in IL-6 and insulin (P=0.015). Interval training also increased VO2peak and decreased HSP70 in women with breast cancer.
    Conclusion
    Eight weeks of interval training significantly reduce the level of HSP70, IL-6 and insulin and significantly increase VO2peak in women with breast cancer.
    Keywords: Breast cancer, Inflammatory factors, Interval training, HSP70
  • Malihe Akbari, Hamid Taghinejad, Nazanin Rezaee, Sara Ziagham, Zeinab Sohrabi * Pages 25-31
    Introduction
    Postpartum hemorrhage (PPH) is a major complication of delivery. Active management of third stage of labor decreases the risk of postpartum hemorrhage. This study was to assess the effect of dextrose on third stage of vaginal delivery.
    Methods
    This clinical trial study was performed on 120 pregnant women referred to maternity ward of Shahid Mustafa Khomeini Hospital in Ilam between 2012 and 2013. The subjects were selected by convenience sampling and were randomly assigned to two groups of dextrose and oxytocin. After fetus expolsion, the dextrose group received 200 cc dextrose 10 % and oxytocin group received 20 units oxytocin per 1000 ml serum ringer by intravenus infusion. Then, the length of third stage of labor was recorded in minute. Data were analyzed using SPSS software (version 16) and independent t-test and Chi-square. P
    Results
    Two groups were similar in maternal and neonatal characteristics. Mean length of third stage of labor in dextrose group (5.11±1.28 min) was significantly shorter than oxytocin group (7.86±1.14 min) (P=0.001). There was no case of placental retention or need for manual removal of placenta in both groups.
    Conclusion
    Active management of third stage of labor with administration of dextrose 10% as noninvasive method can significantly reduce the duration of the third stage of labor.
    Keywords: Active management, Dextrose 10%, Normal vaginal delivery, Oxytocin, Third stage of labor
  • Zahra Seifi Nader Goli, Fatemeh Nahidi *, Abdol Rasoul Safaeean, Yousef Javadzadeh, Tahereh Eteraf Oskouee Pages 32-39
    Introduction
    Lactobacillus is the most important factor for protection of vaginal normal flour. No existence of vaginal normal flour provide the background for fungal infections. Vaginitis candidiasis is the most common reason for women referral that azole agents are used for its treatment that have many side-effects. Honey is a nonchemical treatment with anti-fungal property that seems has the ability to affects vaginal normal flour. This study was performed with aim to compare the effects of vaginal honey gel with clotrimazole cream on vaginal normal flour.
    Methods
    This single-blind randomized clinical trial study was conducted on 106 women with vaginitis candidiasis in Tabriz health centers at 2015. The samples were enrolled to the study with clinical complaints such as itching, burning, positive cultures and other inclusion criteria. Then, they were randomly divided into clotrimazole cream and honey gel groups (53 in each group). After the end of eighth day treatment, culture and examination were again performed. The obtained results were analyzed by SPSS software (version 22) and Minitab, Friedman, general mix model, Chi-square, and independent t tests. P
    Results
    In honey group, after treatment completion and improvement of clinical symptoms, lactobacillus increased that the difference was significant compared with before treatment (P
    Conclusion
    Honey in addition to treatment of vulvovaginitis candidiasis, does not change vaginal normal flour compared to clotrimazole.
    Keywords: Clotrimazole, Candidiasis, Honey, Vaginal normal flour, Vulvovaginal
  • Seyde Sara Kharazi, Nooshin Peyman*, Habibolah Esmaily Pages 40-50
    Introduction
    Maternal health literacy during pregnancy represents the cognitive and social skills which determine the motivation and ability of women to gain and apply the useful knowledge. This study was performed with aim to investigate the association between maternal health literacy level with pregnancy care and its outcomes.
    Methods
    This descriptive-analytical and cross-sectional study was performed in 2015 on 120 pregnant women referred to health centers of Mashhad to perform prenatal care. The subjects were selected by multistage randomized cluster sampling method. Data was collected by using Maternal Health Literacy and Pregnancy Outcome Questionnaire (MHLAPQ). Data was analyzed by SPSS software (version 15) and descriptive statistics, t-test, ANOVA, Tukey and Pearson correlation. P
    Results
    The mean score of maternal health literacy was 42.47±7.54, so that the least score was 21 and the most 56. There was significant relationship between maternal health literacy and educational level, incomes, living place, number of pregnancy, time of starting care and the number of care taken during pregnancy, birth weight, supplements consumption and anemia (P
    Conclusion
    There is significant relationship between maternal health literacy with prenatal care, pregnancy outcomes and birth weight that shows the necessity of more attention to maternal health literacy in health promotion programs.
    Keywords: Birth weight, Health Literacy, Pregnant women
  • Fahimeh Hajizadeh Bandeghara, Sharareh Jannesari, Giti Ozgoli, Malihe Nasiri Pages 51-61
    Introduction
    Fertility decline has been a social problem in recent years. According to the role of women in childbearing, this study was performed with aim to compare childbearing among working women and housewives who referred to health centers of Shahid Beheshti University and selected centers of Ministry Education in Tehran.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on 273 housewives who referred to health centers of Tehran Shahid Beheshti University and 267 women working in health centers and hospitals. Data collection tool was a questionnaire. Data were analyzed by SPSS software (version 20) and T-test, Chi- square, Mann-Whitney, Logistic regression and Poisson test. P
    Results
    The second child was more among working women (P=0.001). The childbearing chance among working women was two times higher than housewives (P=0.008). The desire to having a son in housewives was more than working women (P=0.014). There was no difference between education's level and number of child among women (P=0.36).
    Conclusion
    Women's working has a positive impact on childbearing.
    Keywords: Childbearing, Demographics, Ideal children, Reproductive behavior, Working women
  • Khadijeh Jafarpour, Ali Asghar Arastoo, Zeinab Gholammnia Shirvani, Omol Saki, Marzieh Araban * Pages 62-74
    Introduction
    The amount of physical activity as a key component of a healthy lifestyle is low than necessary in women. Health educational interventions based on the theory of planned behavior (TPB) are effective in promotion of physical activity. This study was performed with aim to evaluate the effect of health educational interventions based on the theory of planned behavior to promote physical activity in women's health volunteers of Shushtar health centers.
    Methods
    This interventional study was performed on 110 health volunteers of Shushtar health centers in 2015. The subjects were randomly assigned into two groups of control and intervention. Data were collected by the questionnaire of demographic characteristics, TPB scale, International Physical Activity Questionnaire and heart rate test (by Polar device). The intervention included three educational sessions and one three-month physical activity program. Data were analyzed by SPSS software (version 19). P
    Results
    Conducting the health educational program based on TPB led to increased attitude toward the behavior, perceived behavioral control, intention, physical activity and decreased physiological cost index (PCI) 3 months post-intervention in case group (P0.05). Also, subjective norms had no significant change in two group at post-intervention (P>0.05).
    Conclusion
    Conducting the health educational program based on TPB results in improving physical activity and PCI in health volunteers. It is necessary to design and evaluate educational programs based on theory to increase healthy behaviors in these community.
    Keywords: physical activity, Physiological cost index, Theory of Planned Behavior, Health volunteer
  • Pantea Shirooye, Maryam Yavari, Seyedeh Atieyeh Naiemi, Maryam Bahman, Azam Meyari, Hajar Memarzadeh Zavareh, Mojgan Tansaz, Soodabe Bioos, Razieh Nabi Meybodi * Pages 75-84
    Introduction
    Vaginal discharge is one of the most common complaints in women which is associated with failure to treatment and recurrence in many cases. Multiple previous studies have investigated its treatment in the view of complementary medicine, but its etiology has been fewer considered. Therefore, this study was performed with aim to investigate the pathophysiology of vaginal discharge in the view of ITM and compare it with common medicine.
    Methods
    In this review study, the causes and semiology of "Sayalan-e Rahem" was collected and categorized from ITM manuscripts such as Bouali Sina Qanoun, Aghili Moalejat, Exir Azam, Teb Akbari, …. Also, pathophysiology of leucorrhea was collected from gynecological textbooks such as Novak and Danforth and databases. Then the findings from two perspectives were compared with each other. The common and differentiations were categorized and two viewpoints were explained.
    Results
    Based on the ITM's view, any discharge from the vagina is called "Sayalan" which could be normal or abnormal. Abnormal sayalan was considered as "Sayalan-e Rahem". The causes of Sayalan-e Rahem is divided into two groups of uterine and extra uterine. Uterine causes include the weakness of "qowwat-ol-ghadhiyah" of the uterine and extra uterine causes include "imtila of any humors" and loos them from the uterus and vaginal discharge. Based on common medicine, leucorrhea can be physiologic and pathologic. Pathologic leucorrhea is known as vaginitis and is divided based on the types of organism that causes infection.
    Conclusion
    Sayalan in ITM equivalents as leucorrhea in common medicine. Normal Sayalan is also equivalent to physiologic leucorrhea. The causes of pathologic include only infectious factors, while the causes of Sayalan-e Rahem are wider and each of them can be underlying factor for infection and they can also explain the lack of response to treatment and recurrence of vaginitis.
    Keywords: Iranian Traditional Medicine, Leucorrhea, Sayalan, e Rahem, Vaginal discharge