فهرست مطالب
مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال بیستم شماره 3 (خرداد 1396)
- تاریخ انتشار: 1396/03/30
- تعداد عناوین: 11
-
- اصیل پژوهشی
-
صفحات 1-8مقدمهزایمان یکی از منحصر به فردترین لحظات زندگی زنان است، اما در صورت طولانی شدن، روند طبیعی آن منجر به ایجاد پدیده ای غیرقابل تحمل در مادر می شود؛ به طوری که با عوارض نامطلوب مادری و جنینی همراه می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسیتاثیر ماساژ شکم توام با تکنیک های تنفسی بر طول مدت انقباضات رحمی زنان نخست زا انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی از مرداد تا آذر ماه سال 1389 بر روی 64 زن باردار نخست زا مراجعه کننده به بیمارستان لولاگر شهر تهران انجام شد. افراد به روش تخصیص تصادفی بلوکه شده در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمون (32 نفر)، ماساژ شکمی افلورج به همراه تکنیک های تنفسی طی 30 دقیقه ابتدایی فازهای فعال و انتقالی انجام شد و گروه کنترل (32 نفر) مراقبت های معمول بخش را دریافت کردند. مشخصات انقباضات رحمی و طول مدت مراحل زایمان در هر دو گروه بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمون های آماری کای دو، فیشر و تی مستقل انجام شد. و برای توصیف مشخصات واحدهای پژوهش از جداول توزیع فراوانی و آمار توصیفی استفاده شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.یافته هامیانگین طول مدت مرحله اول زایمان پس از مداخله (74/254±70 دقیقه در مقابل 05/63±311 دقیقه) به طور معناداری در گروه آزمون کمتر از گروه کنترل بود (002/0=p). طول مدت مراحل دوم (952/0=p) و سوم (672/0=p) زایمان بین دو گروه اختلاف معنی داری نداشت. میانگین تعداد انقباضات رحمی در گروه مداخله بیشتر بود (001/0p<). بین دو گروه از نظر میزان سزارین، دکولمان، رحم هیپرتونیک، اپیزیاتومی، خونریزی پس از زایمان و آپگار پایین نوزاد اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0نتیجه گیریماساژ شکمی توام با تکنیک های تنفسی باعث افزایش تعداد انقباضات رحمی در لیبر می شود؛ در حالی که تاثیر سویی بر نتایج حاصل از زایمان ندارد. لذا پیشنهاد می شود این روش غیردارویی جایگزین روش های داروهای تقویت کننده انقباضات رحمی مانند اکسی توسین شود.کلیدواژگان: انقباضات رحمی، تکنیک های تنفسی، تمرینات تنفسی، لیبر طولانی، ماساژ
-
صفحات 9-17مقدمهسرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان می باشد. در ایران 16% از کل سرطان ها در هر دو جنس مردان و زنان مربوط به سرطان پستان می باشد و رتبه اول ابتلاء را در بین زنان ایرانی دارد. افزایش عوامل رگ زایی از جمله NO، FGFو VEGF در مراحل ابتدایی سرطان خطرناک می باشند، اما در مراحل درمانی در جهت بهبود آن کمک می کند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر روی عوامل آنژیوژنز در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.روش کاراین مطالعه نیمه تجربی در سال 1394 بر روی 30 زن مبتلا به سرطان پستان که مراحل درمانی را طی کرده بود انجام شد. افراد به طور تصادفی به دو گروه کنترل (14 نفر) و تمرین مقاومتی (16 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرینات مقاومتی را با شدت 70-50% حداکثر یک تکرار بیشینه انجام دادند. جهت بررسی متغیرهای NO، FGFو VEGF 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون های تی مستقل و وابسته انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر این مطالعه 8 هفته تمرین مقاومتی باعث افزایش معنی دار در سطوح NO، FGF و VEGF گروه تجربی در مقایسه به گروه کنترل گردید (0001/0=p).نتیجه گیریهشت هفته تمرین مقاومتی باعث افزایش سطوح برخی عوامل آنزیوژنز می شود. این افزایش عوامل آنژیوژنز باعث افزایش توده عضلانی بدن و در نتیجه کاهش خستگی در بیماران مبتلا به سرطان پستان می گردد.کلیدواژگان: آنژیوژنز، تمرین مقاومتی، سرطان پستان
-
صفحات 18-28مقدمهدر زمان مشاوره تلفنی رزیدنت - استاد، کیفیت تصمیمات بالینی پزشک آنکال وابستگی شدیدی به کیفیت اطلاعات دریافتی از رزیدنت دارد. برخی فاکتورها از جمله نوع، تعداد، قالب، کیفیت و حجم داده های مورد مبادله می تواند بر کیفیت مشاوره از راه دور تاثیر بگذارد. بنابراین طراحی یک مدل استاندارد مورد اعتماد در این گونه ارتباطات بالینی، ضروری به نظر می رسد. لذا مطالعه حاضر با هدف طراحی آرکه تایپ داده (داده سازه یا داده ساختار) بالینی مورد نیاز جهت تصمیم گیری از راه دور در حیطه بارداری های شایع پرخطر انجام شد.روش کاراین مطالعه مقطعی چند مرحله ای با به کارگیری روش دلفی برای شناسایی آیتم های تشخیصی بارداری های شایع پرخطر به منظور طراحی آرکه تایپ تصمیم گیری بالینی در سه دپارتمان تخصصی زنان و زایمان بیمارستان های آموزشی مشهد انجام شد.یافته ها5 بارداری پرخطر شایع (منجر به زایمان) شامل: فشارخون بالا، خونریزی های سه ماهه سوم، پارگی کیسه آب، زایمان زودرس و دیررس بودند. پس از مرور منابع، 161 گروه/ آیتم اطلاعاتی برای این بارداری های پرخطر یافت شد که پس از بررسی نظرات متخصصین، 158 آیتم از آن ها باقی مانده و در 5 طبقه اطلاعات عمومی، شکایت و شرح حال فعلی، تاریخچه پزشکی، معاینات بالینی، و نتایج پاراکلینیک طبقه بندی شدند.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد که می توان از تعامل نزدیک پزشکان بالینی با متخصصین انفورماتیک پزشکی جهت تسهیل در استخراج آیتم های اطلاعاتی مورد نیاز جهت بهبود فرآیندهای مشاوره بهره برد.کلیدواژگان: آرکه تایپ داده بالینی، بارداری پرخطر، تکنیک دلفی، مشاوره از راه دور
-
صفحات 29-39مقدمهواژینوز باکتریال شایع ترین علت واژینیت است که به تنهایی مسئول 50% تمام موارد واژینیت می باشد. مترونیدازول خط اول درمان محسوب می شود، اما سرطان زایی و مقاومت به مترونیدازول گزارش شده است. با توجه به اثرات آنتی باکتریال گیاهان دارویی از جمله سیاه دانه بر علیه میکروب ها و قارچ ها، مطالعه حاضر با هدف مقایسه درصد موفقیت درمانی شیاف واژینال سیاه دانه (با نام تجاری فیتوواژکس) و قرص خوراکی مترونیدازول در زنان مبتلا به واژینوز باکتریال انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی سه سوکور در سال 95-1394 بر روی 57 بیمار مبتلا به واژینوز باکتریال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش مرکز بهداشت شماره 2 مشهد انجام شد. واحد های پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. به افراد گروه مداخله شیاف واژینال فیتوواژکس 1% یک بار در روز و قرص خوراکی پلاسبو دو بار در روز به مدت 7 روز و به افراد گروه کنترل قرص خوراکی مترونیدازول 250 میلی گرمی دو بار در روز و شیاف واژینال پلاسبو یک بار در روز به مدت 7 روز داده شد. 10-7 روز پس از اتمام درمان، موفقیت درمان در هر دو گروه با استفاده از معیارهای بالینی آمسل بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های تی مستقل، کای اسکوئر، دقیق فیشر و مک نمار انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر این مطالعه درصد موفقیت درمانی واژینوز باکتریال در زنان گروه شیاف واژینال فیتوواژکس 2/74% و گروه قرص خوراکی مترونیدازول 2/69% بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0نتیجه گیریشیاف واژینال فیتوواژکس به اندازه قرص خوراکی مترونیدازول در درمان علائم و نشانه های واژینوز باکتریال موثر است و می تواند گزینه مناسبی جهت درمان واژینوز باکتریال باشد.کلیدواژگان: سیاه دانه، فیتوواژکس، مترونیدازول، موفقیت درمانی، واژینوز باکتریال
-
صفحات 40-47مقدمهدرد پدیده ای شایع و جزء اجتناب ناپذیری از زایمان است. احساس یا اثر تجربه درد می تواند به ترس و اضطراب در روند زایمان بینجامد. در مطالعات انجام شده با استفاده از روش های غیردارویی کاهش درد، عوارض مادر و جنینی گزارش نشده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر دو روش ماساژ درمانی و رایحه درمانی با روغن یاسمین در کاهش درد زایمان انجام شد.روش کاراین مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی در سال 1391 بر روی 120 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان های شهر آبادان جهت زایمان انجام شد. 40 نفر در گروه مورد اول (دریافت کنندگان رایحه درمانی با روغن یاسمین)، 40 نفر در گروه مورد دوم (دریافت کنندگان ماساژدرمانی با روغن یاسمین) و 40 نفر در گروه کنترل (دریافت کنندگان مراقبت معمول) قرار گرفتند. رایحه درمانی با استفاده از استشمام حوله دستی و چکاندن 10-5 قطره روغن یاسمین و استشمام حوله در سه مرحله دیلاتاسیونی (5-4، 7-6 و 10-8) در حین انقباض و پس از انقباض به دفعات تا زمان زایمان و برای گروه ماساژ، 20 دقیقه ماساژ منظم و دورانی در نواحی (کتف، دو طرف ستون مهره ها و ناحیه ساکروم) در سه مرحله دیلاتاسیونی در حین انقباض و پس از انقباض انجام شد. پس از پایان درد در صورت تمایل زائو، فشار روی ساکروم و یا سرتاسر پشت و شانه ها انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون آماری تعقیبی توکی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هاماساژ با روغن یاسمین موجب کاهش درد زایمان در مرحله اول، دوم و سوم زایمان نسبت به گروه کنترل شد (001/0p<). همچنین بین گروه رایحه درمانی و کنترل اختلاف معنی داری وجود داشت که این اختلاف به نفع گروه رایحه بود (001/0p<). ماساژ با روغن یاسمین در مقایسه با رایحه درمانی با روغن یاسمین و مراقبت معمول، بیشترین تاثیر را در کاهش درد داشت (001/0>p).نتیجه گیریروغن یاسمین به همراه روش های ماساژ و رایحه درمانی با اثر قوی تر روش ماساژ، موجب کاهش درد در هر 3 مرحله زایمان شد.کلیدواژگان: درد زایمان، رایحه، روغن یاسمین، ماساژ
-
صفحات 48-86مقدمهدیسمنوره یکی از شایع ترین مشکلات ژنیکولوژیک زنان است. داروهای شیمیایی، گیاهی، طب سوزنی و فشاری و ماساژ درمانی انواع روش های درمانی دیسمنوره است. با توجه به تاثیر احتمالی بومادران بر دیسمنوره و فقدان مطالعات کافی در این زمینه، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کپسول عصاره هیدروالکلی گیاه بومادران بر طول مدت زمان و شدت دیسمنوره اولیه زنان انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده سه سوکور در سال 95-1394 بر روی 50 زن مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. افراد در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. طی سه روز اول قاعدگی، گروه مداخله با 150 میلی گرم کپسول بومادران هر 8 ساعت و 250 میلی گرم کپسول مفنامیک اسید هر 6 ساعت و گروه کنترل نیز با کپسول پلاسبوی بومادران و مفنامیک اسید طی دو ماه متوالی درمان شدند. ابزار مطالعه پرسشنامه فردی و مقیاس دیداری درد (VAS) بود. شدت درد با استفاده از مقیاس دیداری شدت درد و مدت درد بر اساس روز (یک دوره قبل از شروع مطالعه و دو دوره مداخله) ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های آماری تی مستقل، من ویتنی، فیشر و فریدمن انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادو گروه قبل از مطالعه به لحاظ مدت و شدت درد یکسان بودند. طی دو دوره مداخله، مدت زمان و شدت درد در هر دو گروه به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p)، ولی کاهش شدت درد به طور معنی دار در گروه مداخله بیشتر بود (001/0>p) و کاهش مدت درد در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (05/0نتیجه گیریکاهش شدت دیسمنوره در گروه بومادران و مفنامیک اسید در مقایسه با گروه مفنامیک اسید بیشتر است که شاید به دلیل تاثیر بومادران بر دیسمنوره باشد.کلیدواژگان: بومادران، دیسمنوره، مفنامیک اسید
-
صفحات 57-67مقدمهبا توجه به اینکه دیسمنوره اولیه یکی از اختلالات ژنیکولوژیک شایع در سنین باروری زنان می باشد که گاهی با یک یا چند علائم سیستمیک همراه می باشد، مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر ماکسیباسشن و طب فشاری در نقطه SP6 بر شدت علائم سیستمیک همراه دیسمنوره انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1394 بر روی 100 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار انجام شد. افراد در دو گروه 50 نفری ماکسیباسشن و طب فشاری قرار گرفتند. در گروه ماکسیباسشن چوب موکسای استیک به مدت 10 دقیقه به نقطه SP6 چسبانده می شد و در گروه طب فشاری با انگشت شست و به طور عمود فشار بر نقطه SP6 فشار وارد می شد (10 دقیقه برای هر پا). این مداخلات 2 بار در طی هفته آخر سیکل و روز اول و دوم خونریزی قاعدگی صورت می گرفت. شدت علائم سیستمیک با استفاده از سیستم معیار چند بعدی کلامی، قبل از مداخله و در طی دو سیکل مداخله پیگیری و مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های من ویتنی و فریدمن انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.یافته هادر هر دو گروه تمام علائم نسبت به قبل از مداخله کاهش معنی داری داشت (05/0˂p)، ولی در مقایسه علائم سیستمیک بین دو گروه، تمامی علائم به جز تهوع، استفراغ و غش در گروه ماکسیباسشن نسبت به گروه طب فشاری بعد از مداخله کاهش معناداری داشت (05/0˂p).نتیجه گیریهر دو روش ماکسیباسشن و طب فشاری منجر به کاهش علائم سیستمیک می شوند، ولی تکنیک ماکسیباسشن نسبت به طب فشاری موثرتر است.کلیدواژگان: دیسمنوره، طب فشاری، ماکسیباسشن، نقطه SP6
-
ارتباط استرس، اضطراب و افسردگی با رفتارهای خودمراقبتی دوران بارداری در زنان در معرض خطر زایمان زودرسصفحات 68-76مقدمهبارداری با تغییرات گسترده روانی و جسمی در مادران باردار همراه می باشد. استرس، اضطراب و افسردگی از جمله عوامل تاثیرگذار بر عملکرد و عدم توجه به خود در زنان باردار می باشد. یکی از پرکاربردترین تئوری ها در زمینه خودمراقبتی، تئوری اورم است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط رفتارهای خودمراقبتی مبتنی بر تئوری اورم با استرس، اضطراب و افسردگی دوران بارداری در زنان در معرض خطر زایمان زودرس انجام شد.روش کاراین مطالعه همبستگی توصیفی در سال 1394 بر روی 176 زن باردار 26-24 هفته در معرض خطر زایمان زودرس مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه غربالگری زایمان زودرس هولبروک، فرم مشخصات فردی و مامایی، پرسشنامه اقدامات مراقبتی دوران بارداری هارت و پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی DASS21 بود. بر اساس پرسشنامه غربالگری زایمان زودرس هولبروک، افراد واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. بر اساس پرسشنامه اقدامات مراقبت های دوران بارداری هارت، رفتار های خودمراقبتی و بر اساس پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی DASS21، اضطراب، افسردگی و استرس ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هابین نمره خودمراقبتی با استرس (004/0=p) و افسردگی (032/0=p) ارتباط خطی معنادار و معکوس وجود داشت، اما بین خودمراقبتی و اضطراب ارتباط خطی معناداری مشاهده نشد (374/0=p).نتیجه گیریافزایش استرس و افسردگی در زنان در معرض خطر زایمان زودرس، باعث کاهش رفتارهای خودمراقبتی در آنان می شود، لذا مدیریت و شناسایی زنان باردار در معرض استرس و افسردگی و برنامه ریزی و انجام اقدامات مناسب جهت کاهش افسردگی و استرس آنها موجب افزایش سطح خودمراقبتی در زنان در معرض خطر زایمان زودرس خواهد شد.کلیدواژگان: استرس، اضطراب، افسردگی، تئوری خودمراقبتی اورم، حاملگی
-
صفحات 77-88مقدمهمطالعات قبلی و نیازسنجی انجام شده، حاکی از نیاز مبرم جوانان در آستانه ازدواج برای حضور در کلاس های مشاوره ای است که بتوانند به راحتی سوالات جنسی خود را مطرح کرده و پاسخ آن را دریافت نمایند. بنابراین با توجه به کمبود اطلاعات در مورد موثرترین روش ارائه مشاوره در این زمینه، مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر مشاوره گروهی و تلفیقی از مشاوره گروهی و فردی بر آگاهی و نگرش جنسی زنان در آستانه ازدواج انجام شد.روش کاراین مطالعه مداخله ای سه گروهه در سال 95-1394 بر روی 162 نفر از زنان مراجعه کننده به واحد مشاوره پیش از ازدواج مراکز بهداشت مشهد انجام شد. افراد به سه گروه دریافت کننده تلفیقی از مشاوره گروهی و فردی، فقط مشاوره گروهی و آموزش معمول (کنترل) تخصیص یافتند. گروه مشاوره تلفیقی، دو جلسه مشاوره گروهی و یک جلسه مشاوره فردی و گروه دیگر، سه جلسه دو ساعته مشاوره گروهی با فواصل یک هفته با موضوعات روابط زوجین و سلامت جنسی و باروری دریافت نمودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد اسکاس جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون توکی، آزمون آنووا یک طرفه، کروسکال والیس و کای دو مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.مقدار p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هاپس از مداخله، اختلاف نمرات آگاهی (001/0=p) و نگرش جنسی (004/0=p) در سه گروه معنی دار بود، اما بین آگاهی (9/0=p) و نگرش (4/0=p) دو گروه مداخله اختلاف معناداری وجود نداشت.نتیجه گیریبه دنبال مشاوره گروهی و تلفیقی از مشاوره گروهی و فردی، نمره آگاهی و نگرش زنان نسبت به روابط جنسی افزایش یافت که این افزایش در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود. با توجه به امکانات، اجرای هر یک از این دو روش مشاوره توصیه می گردد.کلیدواژگان: آگاهی، جنسی، مشاوره، نگرش
-
صفحات 89-97مقدمهبارداری و زایمان به عنوان یک روند طبیعی در مقاطعی از زندگی زنان، با تغییرات روحی و جسمی همراه می باشد. کمردرد دوران بارداری که ممکن است تا 6 ماه پس از زایمان باقی بماند، وابسته به علل متعددی از جمله ضعف عضلانی و برطرف نشدن لوردوز کمری است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تمرینات ثبات مرکزی بر لوردوز کمری و کمردرد بعد از زایمان انجام شد.روش کاراین مطالعه مداخله ای نیمه تجربی در نیمه دوم سال 1394 بر روی 32 زن نخست زای مراجعه کننده به بیمارستان شهیدان مبینی و بانوانی شهرستان سبزوار انجام شد. افراد در دو گروه 16 نفره تمرین و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرینی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته) به اجرای تمرینات ثبات مرکزی پرداختند. گروه کنترل در این مدت هیچ گونه تمرین ورزشی انجام ندادند. پس از اتمام دوره 8 هفته ای، زاویه لوردوز کمری و شدت کمردرد آنان محاسبه شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های تی زوجی و تی وابسته انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر این مطالعه تمرینات ثبات مرکزی باعث کاهش معنی دار زاویه لوردوز کمری (034/0=p) و کاهش شدت کمردرد شد (003/0=p).نتیجه گیریتمرینات ثبات مرکزی روش مناسبی برای اصلاح ناهنجاری لوردوز کمری و بهبود کمردرد بعد از زایمان است.کلیدواژگان: تمرین بعد از زایمان، ثبات مرکزی، کمردرد، لوردوز، زنان نخست زا
- مروری
-
صفحات 98-109مقدمهکمبود ویتامین Dدر سنین باروری امری شایع است. مطالعات اخیر نشان می دهد که کمبود ویتامین Dبا کارکردهای ضعیف تولید مثل در زنان و مردان سنین باروری همراه است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش ویتامین D بر برخی عملکردهای تولید مثلی انسان (مانند سندرم تخمدان پلی کیستیک، آندومتریوز، میوم، نارسایی زودرس تخمدان ها، ناباروری مردان و IVF) انجام شد.روش کاردر این مطالعه مروری، مطالعات انجام شده فارسی و انگلیسی در طی سال های 1378 تا آبان ماه 1395، با استفاده از کلید واژه های فارسی ویتامین D، باروری، ناباروری و کلید واژه های انگلیسی fertility، infertility، vitamin D، در پایگاه های اطلاعاتی معتبر SID، Iranmedx، Scopus، Irandoc، PubMed، Magiran و Google scholar جستجو شدند.یافته ها35 مقاله استخراج شده از 302 مطالعه در ارتباط با نقش ویتامین D در عملکرد تولید مثلی انسان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آخرین مطالعات انجام شده دراین زمینه مورد بحث قرار گرفت و خلاصه شد.نتیجه گیریکمبود ویتامین Dکه به عنوان سطح سرمی کمتر از 20 نانوگرم در میلی لیتر در نظر گرفته می شود، در سنین باروری شایع است و کمبود ویتامین D در عملکردهای تولید مثل مانند سندرم تخمدان پلی کیستیک، فیبروم رحمی، پارامترهای نامناسب اسپرم و در شکست درمان IVF نقش دارد، بنابراین مکمل ویتامین Dدر درمان ناباروری زنان و مردان توصیه می شود.کلیدواژگان: روش های کمک باروری، سندرم تخمدان پلی کیستیک، لقاح آزمایشگاهی، ناباروری، ناباروری آندومتریوز، ناباروری مردان، ناباروری میوم، نارسایی زودرس تخمدان، ویتامین D
-
Pages 1-8IntroductionChildbirth is one of the most unique moments of women's life, however, if it's natural process is prolonged, then leads to intolerable phenomenon in mother, so that it is associated with undesirable maternal and fetal complications. Therefore, this study was performed with aim to evaluate the effect of abdominal massage along with breathing techniques on duration of uterine contractions in primiparous women.MethodsThis randomized control trial was performed on 64 pregnant primiparous women referred to Tehran Lolagar hospital in 2010. The subjects were divided into experiment and control groups through systematic random assignment. In experimental group (n=32), effleurage abdominal massage with breathing techniques was performed during 30 minutes of early active and transferal phase, and control group (n=32) received routine care. Features of uterine contractions and duration of childbirth stages were examined in both groups. Data was analyzed by SPSS software (version 17), and using Chi-square, Fisher, and independent t tests. P ≤0.05 was considered significant.ResultsBased on the results, mean duration of first stage of childbirth after the intervention (70±254.74 vs. 311±63.05 min) was significantly less in experimental group than control group (P=0.002). Duration of second (p=0/952) and third (p=0/672) stages of childbirth was not significantly different between two groups. Mean number of uterine contractions was significantly higher in experimental group (P0/05).ConclusionAbdominal massage along with breathing technics increases the number of uterine contractions in labor while has no adverse effect on the delivery outcomes. Therefore, it is recommended this non-drug approach be used instead of drug-based methods which strengthen uterine contractions such as oxytocin.Keywords: Breathing practice, Breathing techniques, Massage, prolonged labor, Uterine contractions
-
Pages 9-17IntroductionBreast cancer is the most prevalent cancer in women. In Iran, %16 of all cancers in both male and female is related to breast cancer, and it has the first rank among Iranian women. Increasing levels of angiogenesis factors including NO, FGF, and VEGF is threatening in first stages of cancer, but it helps treatment and recovery in therapeutic level. Therefore this study was performed with aim to evaluate the impact of eight weeks of resistance training on some angiogenesis indicators in women with breast cancer.MethodsThis semi-experimental study was performed on 30 women with breast cancer who had undergone therapeutic level. They were randomly divided into two groups, control group (n=14) and resistance training group (n=16). The experimental group performed resistance training for 8 weeks, per week three sessions, with the intensity of 50-70 percent of 1RM. To study the variables of NO, FGF, and VEGF, 48 hours before and after the last session of training, the blood samples were taken of participants. Data were analyzed by SPSS software (version 19) and independent and dependent T test. PResultsThe eight weeks of resistance training significantly increased the levels of VEGF, FGF and NO in experimental group than control group (P=0.0001).ConclusionThe eight weeks of resistance training increased the level of some angiogenesis indicators and this increase in angiogenesis indicators leads to increased muscle mass and reduced fatigue in patients with breast cancer.Keywords: Angiogenesis, Breast cancer, Resistance Training
-
Pages 18-28IntroductionThe quality of clinical decisions made by on-call physician is totally dependent on the quality of medical information received from resident. Some factors such as type, number, format, quality and also the volume of such information may highly affect the quality of remote consultations. Therefore, developing a trusted standard model for such clinical communication seems to be necessary. This study was conducted with aim to design a clinical archetype (structure data) for remote decision making in high-risk pregnancies.MethodsThis multi-stage cross-sectional study was conducted by using Delphi technique for identifying of the most common high-risk pregnancies to design a archetype for clinical decision making in three obstetrics and gynecology departments of educational hospitals, Mashhad.ResultsThere were 5 common high-risk pregnancies (leading to delivery) including hypertension, third trimester hemorrhage, PROM, pre-term and post-term delivery. 161 clinically-important groups / items were extracted from scientific references and then hand-filtered to 158 items by the participating gynecology and obstetrics experts. The final items were categorized into five classes including general information, chief complaint / current problem, medical history, clinical examination, and paraclinic results.ConclusionOur findings showed that close interaction between clinicians and specialists in medical informatics may facilitate the improvement process of medical teleconsultations.Keywords: Clinical archetype, Delphi technique, High-Risk Pregnancy, Remote consultation
-
Pages 29-39IntroductionBacterial Vaginosis is the most common cause of vaginitis that itself is responsible for 50% of all cases of vaginitis. Metronidazole is considered the first line for treatment, but it is reported that there is carcinogen and resistance to metronidazole. With regard to anti-bacterial effects of medicinal herbs such as Nigella sativa (the trade name of Phytovagex) on microbic organism, this study was done with aim to compare the remedial success percentage of Phytovagex vaginal suppository with Metronidazole oral tablet in women with bacterial vaginosis.MethodsThis triple-blind randomized clinical trial was done on 57 women with bacterial vaginosis referred to health centers subclass of health center No 2 in Mashhad at 2015-2016. The research units were randomly divided into intervention and control groups. The intervention group received Phytovagex vaginal suppository 1% once a day and placebo tablet twice a day for seven days, and control group received metronidazole tablet 250 mg twice a day and placebo vaginal suppository once a day for seven days. 7-10 days after treatment, the success percentage of treatment was investigated at each group by clinical standards. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and independent t-test, Chi-square, Macnemar and Exact Fisher tests. PResultsThe success percentage of treatment of bacterial vaginosis was 74.2% in Phytovagex vaginal suppository group and 69.2% in Metronidazole tablet group that was not statistically significant (P>0.05).ConclusionsPhytovagex vaginal suppository is as effective as Metronidazole tablet in treatment of bacterial vaginosis and can be an appropriate alternative to treat bacterial vaginosis.Keywords: Bacterial vaginosis, Phytovagex, metronidazole, Nigella sativa, Remedial success
-
Pages 40-47IntroductionPain is a common phenomenon and an inevitable component of childbirth. Feel or experience of pain effect can lead to fear and anxiety in the process of childbirth. In conducted studies, the use of non-drug methods for decreasing pain has not been associated with maternal and fetal complications. This study was performed with the aim to compare the effect of two methods of massage therapy and aroma therapy with Jasmine oil in reducing childbirth pain.MethodsThis experimental clinical trial study was performed on 120 pregnant women referred to Abadan hospitals for childbirth in 2012. There were 40 women in the first case group (recipients of aroma therapy with Jasmine oil), 40 women in the second case group (recipients of massage therapy with Jasmine oil) and 40 women in the control group (recipients of routine care). Aroma therapy was performed by smelling a handy towel and pouring 5-10 drops of Jasmine oil and smelling the towel in three dilatation steps (4-5, 6-7, 8-10) during and after contraction until labor. For massage group, 20 minutes of regular and rotational massage was done in the areas (the scapula, both sides of vertebral column and the sacral area) in three dilatation stages (4-5, 6-7, 8-10) during and after contraction. After the end of pain and in case of the parturient desire, pressure applied on the sacral, or throughout the back and shoulders. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and unilateral variance analysis test and Tuki statistical test. PResultsMassage with Jasmine oil reduced the pain of first, second and third stages of delivery compared to control group (PConclusionJasmine oil along with massage and aroma therapy methods with stronger effect of massage methods reduced pain in three stages of childbirth.Keywords: Aroma, Jasmine oil, Labor pain, Massage
-
Pages 48-86IntroductionDysmenorrhea is one of the most common gynecological problems in women which can be treated with chemical drugs, herbal medicines, acupuncture, acupressure, and massage therapy. With regard to the possible positive effect of Achillea-Millefolium (AM) on dysmenorrhea and lack of adequate studies in the area, this study was performed with aim to investigate the effect of extract capsule of AM on duration and severity of primary dysmenorrheal pain.MethodsThis triple-blind randomized controlled clinical trial was performed on 50 women referring to Valiears health center affiliated to Tehran University of Medical Sciences in 2015-2016. The subjects were divided into intervention and control group. During three first day of menstruation, the intervention group was treated with 150mg AM capsule for every eight hours and 250mg Mefenamic-acid capsules for every six hours, and control group was treated with AM placebo capsules and Mefenamic-acid capsules during two consecutive months. The study tools were demographic questionnaire and visual analogue scale (VAS). The severity of pain was measured by visual analogue scale (VAS) and duration of pain was measured by the day (one cycle before the study and two cycle during the intervention). Data was analyzed by SPSS software (version 22) and t-independent statistical tests, Mann-Whitney, Fisher and Friedman tests.ResultsBefore the intervention, two groups were similar in terms of pain severity and duration of pain. During two cycles of intervention, pain severity and duration of pain significantly decreased (P0.05).ConclusionDecreased dysmenorrheal pain was higher in the group of AM and Mefenamic-acid capsules compared to the group of Mefenamic-acid capsules that may be is due to the effect of AM on dysmenorrheal pain.Keywords: Achillea-Millefolium, Dysmenorrhea, Mefenamic-acid
-
Pages 57-67IntroductionSince primary dysmenorrhea is one of the common gynecological disorder in women of reproductive which is sometimes associated with one or more systemic symptoms, this study was performed with aim to compare the effect of SP6 moxibustion and acupressure on the severity of systemic symptoms associated with dysmenorrhea.MethodsThis randomized clinical trial study was conducted on 100 students living in dormitories of Sabzevar Islamic Azad University in 2015. The subjects were randomly assigned into two groups of 50 cases in moxibustion and acupressure groups. The SP6 moxibustion group was asked to hold a burning moxa stick to the SP6 point, and the acupressure group was asked to press their thumb perpendicularly on the SP6 point (10 minutes of for each leg). The intervention was performed twice during the last week of cycle and the first and second day of menstrual bleeding. Severity of the systemic symptoms associated with dysmenorrhea was assessed with a verbal multidimensional scoring system before and during two cycles of the intervention. Data were analyzed using SPSS software (version 16), and using Mann-Whitney and Friedman test. PResultsIn both groups, all symptoms were significantly reduced compared with before the intervention (PConclusionBoth moxibustion and acupressure methods reduce the severity of the systemic symptoms; however, moxibustion is more effective than acupressure.Keywords: Acupressure, Dysmenorrhea, Moxibustion, SP6 point
-
Pages 68-76IntroductionPregnancy is associated with extensive mental and physical changes in pregnant women. Stress, anxiety and depression are factors affecting pregnant womens performance that lead to lack of attention to their own self-care. Orem's self-care theory is one of the most widely used theories in the field of self-care. This study was performed with aim to investigate the relationship of self-care behaviors in pregnancy based on Orems theory with stress, anxiety and depression in women at risk of preterm delivery.MethodsThis descriptive correlational study was done on 176 pregnant women in 24-26 week of pregnancy at risk for preterm delivery referring to health centers affiliated to Mashhad University of Medical Sciences in 2015. The research tools included Holbrook risk-scoring for preterm labor questionnaire, demographic and obstetric questionnaire, Hart prenatal care actions scale and DASS21 (stress, anxiety and depression questionnaire). According to Holbrook risk-scoring for preterm labor questionnaire, the subjects who met inclusion criteria were selected. Self-care behaviors were assessed according to Hart prenatal care actions scale, and stress, anxiety and depression were evaluated according to DASS21 questionnaire. Data were analyzed using SPSS software (version16) and using Pearson and Spearman correlation tests. PResultsThere was inverse linear significant relationship between prenatal self-care and stress (P =0.004) and depression (P =0.032). But no significant relationship was seen between prenatal self-care and anxiety (P =0.374).ConclusionThe increasing stress and depression in women at risk of preterm delivery reduce self-care behaviors in these patients. Therefore, management and identifying of pregnant women at risk for stress and depression and planning for reducing their stress and depression will lead to increased self-care behaviors in women at risk for preterm delivery.Keywords: Anxiety, Depression, Orem's self-care theory, Pregnancy, Stress
-
Pages 77-88IntroductionPrevious studies and needs assessment indicate the need for youthon the verge of marriage to attend counseling classes in order to they can easily ask their sexual questions and receive their answers. Therefore, due to the lack of adequate information on the most effective way to provide counseling in this area, this study was performed with aim to compare the effect of group counseling and an integration of group and individual counseling on sexual knowledge and attitude in women on the verge of marriage.MethodsThis three-group interventional study was performed on 162 women referring to premarital counseling unit of Mashhad health centers in 2015-2016. The subjects were assigned into three groups of receiving integrated (individual and group) counseling, group counseling and normal education (control). Integrated group received two sessions of group counseling and one session of individual counseling, group counseling received three sessions of two hours of group counseling with one week intervals with objects of spouse relations and sexual and reproductive health. Data was collected using a standard questionnaire SKAS and were analyzed using SPSS software (version 16), and using ANOVA and Tukey, one-way ANOVA, Kruskal Wallis, and Chi-square tests. PResultsAfter the intervention, the difference of knowledge score (P=0.001) and sexual attitude score (P=0.004) was significant between three groups, but there was no significant difference between knowledge (P=0.9) and attitude (P=0.4) of two intervention groups.ConclusionSexual knowledge and attitude of women toward sexual relations increased following the both methods of group counseling and an integration of group and individual counseling, this increase was significant compared with control group. According to the available facilities, implementation of each of two methods of counseling is recommended.Keywords: attitude, Counseling, knowledge, Sexual
-
Pages 89-97IntroductionPregnancy and childbirth as a natural process at some points of womens life is associated with mental and physical changes. Prpgancy low back pain which may last up to six months after delivery is related to multiple factors including muscle weakness and remained lumbar lordosis. Therefore, this study was performed with aim to determine the effect of core stability training on lumbar lordosis and low back pain after delivery.MethodsThis semi-experimental interventional study was performed on 32 nulliparous womenreferred to Shaid Mobini and Shahid Banoovani haspitals in Sabzevar city at the second half of 2015. The subjects were divided to training and control groups (n=16 in each group). The training group performed core stability exercises for 8 weeks (3 sessions per week). The control group had no exercise during this time. At the end of 8 weeks, lumbar lordosis and low back pain were measured. Data were analyzed by SPSS statistical software (version 20) and using independent t and paired samples t-test. PResultsIn this study, core stability trainings significantly decreased lumbar lordosis (P=0.034) and low back pain (P=0.003).ConclusionThe core stability training is a good approach for correction of lumbar lordosis and back pain after childbirth.Keywords: core stability, Low Back Pain, Lumbar lordosis, Nulliparous women, Postpartum exercise
-
Pages 98-109IntroductionVitamin D deficiency is common during reproductive age. Recent data suggest that vitamin D deficiency is associated with poor reproductive function in women and men. Therefore, this study was performed with aim to determine the role of vitamin D on some reproductive function (such as polycystic ovary syndrome, endometriosis, myoma, premature ovary failure, male infertility, and in vitro fertilization (IVF).MethodsIn this review study, Persian and English articles that published during 1997 to 2016 with keywords of vitamin D, infertility, fertility were searched in PubMed, Magiran, Google Scholar, Iranmedex, Scopus, Irandoc and SID databases.ResultsA total of 35 studies which were extracted from 302 articles related to the role of vitamin D on some reproductive function were studied. The results of latest research articles in this field were discussed and summarized.ConclusionDeficiency of vitamin D defined as serum concentration ofKeywords: Assisted reproductive techniques, Endometriosis infertility, Infertility, In vitro fertilization, Male infertility, Myoma infertility, Premature ovary failure, Polycystic ovary syndrome, Vitamin D