فهرست مطالب

علمی شیلات ایران - سال بیست و هفتم شماره 3 (پیاپی 107، امرداد و شهریور 1397)

مجله علمی شیلات ایران
سال بیست و هفتم شماره 3 (پیاپی 107، امرداد و شهریور 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/06/13
  • تعداد عناوین: 16
|
  • نورالله جهانتیغ، سعید گرگین*، منوچهر بابانژاد صفحات 1-9
    صید ترال در آبهای خلیج فارس و دریای عمان توسط شناورهای کوچک و بزرگ ترالر به منظور صید انواع مختلف آبزیان بکار گرفته می شود. یکی از مسائل مطرح، میزان و چگونگی فرار آبزیان مختلف از این تور و بررسی راه های استانداردسازی این روش صید است. این تحقیق با هدف بررسی چگونگی و میزان فرار آبزیان از بخش های مختلف تور ترال طراحی گردید. عملیات نمونه برداری با نصب چهار پاکت در قسمت های مختلف تور ترال انجام شد. در پایان شش مرحله تورکشی تمامی محتویات صید داخل پاکت ها بررسی شد و مورد زیست سنجی قرار گرفت. مقایسه بین چهار پاکت، نشان داد که بالاترین میانگین طولی آبزیان خارج شده از تور برای یال اسبی سر بزرگ (T. lepturus) با 5/72 سانتی متر و کمترین میانگین طولی را پنجزاری کج پوزه (S. insidiator) با 2/5 سانتی متر به ثبت رسیده است. بعلاوه، ماهی حسون (S. tumbil) با 226 گرم بالاترین میانگین وزنی و میگوی ببری سبز (P. semisulcatus) با 7/1 گرم کمترین میانگین وزنی را در تمامی مراحل تورکشی بخود اختصاص دادند. بررسی پاکت ها نشان می دهد که بیشترین میزان فرار (52/64 درصد) از پاکت نزدیک کیسه صورت گرفته است. مقایسه بین پاکت ها نیز نشان دهنده اختلاف معنی داری در میزان فرار آبزیان از چهار پاکت نصب شده بود و بیشترین میزان فرار در قسمت های نزدیک کیسه تور اتفاق افتاد.
    کلیدواژگان: ترال، فرار آبزیان، روش پاکت، چابهار
  • حسین آدینه *، محمد هرسیج، عافیه ناظر صفحات 11-21
    یکی از اهداف صنعت آبزی پروری، افزایش تولید ماهی با کمترین میزان استرس ناشی از ترشح آمونیاک است. گیاه یوکا (Yucca schidigera) از ساپونین های استروئیدی، پلی ساکاریدها و پلی فنل ها تشکیل شده است که فعالیت فلور روده را برای بهبود فرآیند گوارش افزایش می دهد، همچنین ظرفیت جذب زیادی برای ترکیبات مضر فرار مانند آمونیاک و سولفید هیدروژن دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات سطوح مختلف عصاره یوکا بر عملکرد رشد، تغذیه ماهی کپور (Cyprinus carpio) و کیفیت آب محیط پرورش به مدت 60 روز بود. تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار T1 (شاهد، جیره بدون عصاره)، تیمارهای T2، T3 و T4 (به ترتیب جیره حاوی 5/0، 1 و 5/1 درصد عصاره یوکا) بود. در قالب طرح کاملا تصادفی، تعداد 360 قطعه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 04/0±40/2 گرم و طول 05/0±47/5 سانتی متر در 12 تانک 40 لیتری ذخیره سازی شد. سطوح مختلف عصاره بر روی غذای تجاری اسپری و در 4 نوبت روزانه مصرف شد. وزن نهایی در تیمار T4 در مقایسه با شاهد (T1) و سایر تیمارهای آزمایشی (T2 و T3) به طور معنی داری بالاتر بود (05/0p<). بطور مشابه، ضریب تبدیل غذایی (37/0±01/2) و نسبت کارایی پروتئین (01/0±17/0) به طور معنی داری نسبت به تیمار شاهد (بترتیب 31/0±71/2 و 01/0±14/0) بهتر بود. ترکیبات بیوشیمیایی لاشه اختلاف معنی دار آماری بین تیمارهای مختلف نشان داد (05/0p<). آنالیز ترکیبات بدن نشان داد که کمترین مقدار پروتئین و بیشترین مقدار چربی در تیمار T4 بترتیب 63/2±87/62 درصد و 55/1±29/26 درصد بدست آمد. پارامترهای فیزیکی و شیمیایی در محدوده توصیه شده برای ماهی کپور بود. تیمارهای آزمایشی نسبت به تیمار شاهد کمترین مقدار آمونیاک و بیشترین مقدار نیترات در محیط آبی پرورش را داشتند. نتایج این آزمایش نشان داد که، استفاده از عصاره یوکا می تواند سبب بهبود وضعیت رشد، تغذیه، ترکیبات لاشه و همچنین کیفیت آب محیط پرورش ماهی کپور معمولی شود.
    کلیدواژگان: ماهی کپور، عصاره یوکا، پارامترهای رشد، ترکیبات لاشه، کیفیت آب
  • مینا سیف زاده *، علیرضا ولی پور، قربان زارع گشتی، علی اصغر خانی پور صفحات 23-30
    این تحقیق با هدف بررسی میزان تجمع و مقایسه میزان سموم آلدرین، دیازینون و اندرین در بافت عضله خوراکی ماهی های کپور معمولی، اردک ماهی، کاراس، لای ماهی و اسبله ایستگاه های غرب، مرکزی و شرق تالاب انزلی با استانداردهای سازمان بهداشت جهانی انجام شد. میزان تجمع سموم ارگانوکلره در گوشت ماهی توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکار ساز ربایش الکترون و سموم ارگانوفسفره با استفاده از کروماتوگرافی گازی GC/MS اندازه گیری شد. بیشترین غلظت دیازینون در اردک ماهی از ایستگاه تالاب شرق با غلظت ppb25/20 بود. در میزان سموم دیازینون و آلدرین در عضله خوراکی ماهیان مورد مطالعه از ایستگاه های مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نشد (P>0/05). بیشترین مقدار سم اندرین در گوشت ماهی کپور در ایستگاه های غرب و شرق اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده از اندازه گیری این سم در کپور ماهی در مقایسه با سایر ماهیان مورد مطالعه معنی دار بود (P<0/05). مقدار آلدرین در ماهی کاراس در مقایسه با سایر ماهیان مورد مطالعه معنی دار بود (P<0/05). بر اساس نتایج به دست آمده و کاهش معنی دار سموم اندرین، آلدرین و دیازینون در مقایسه با حد مجاز اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، میتوان نتیجه گیری کرد که از نقطه نظر بهداشت مواد غذایی خطری مصرف کنندگان را تهدید نمی کند.
    کلیدواژگان: سموم ارگانوکلره، سموم ارگانوفسفره، ماهیان اقتصادی، تالاب انزلی، بافت خوراکی عضله
  • پریا اکبری *، محسن علی، سیاووش سلطانیان، امین غلام حسینی صفحات 31-39
    پربیوتیک ها مواد غذایی غیرقابل هضم می باشند که با تحریک اختصاصی رشد و یا فعالیت باکتری های تخصصی ارتقاء دهنده سلامت، اثر مفیدی بر میزبان می گذارند. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر مکمل غذایی گالاکتوالیگوساکارید بر رشد، بازماندگی و برخی شاخص های ایمنی لارو قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) به مدت 60 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 360 قطعه لارو قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 01/0±13/0 گرم در یک طرح کاملا تصادفی به 4 تیمار آزمایشی و 3 تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند و بترتیب با رژیم های غذایی حاوی 0، 1، 2 و 3 % گالاکتوالیگوساکارید مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که بالاترین، افزایش وزن بدست آمده، ضریب رشد ویژه و نسبت کارایی پروتئین در تیمار حاوی 2 و 3 % گالاکتوالیگوساکارید مشاهده شد که با بقیه تیمار ها دارای تفاوت معنی دار بود (05/0>p). بیشترین فعالیت لیزوزیم، پروتئین تام، گلوبولین، آلبومین، وزن نهایی و بقاء در تیمارحاوی 2% گالاکتوالیگوساکارید مشاهده شد که با بقیه تیمار ها تفاوت معنی داری را نشان دادند (05/0>p). بر اساس نتایج این تحقیق، افزودن 2 % گالاکتوالیگوساکارید در جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان به منظور بهبود شاخص های رشد، بقاء و پاسخ های ایمنی ذاتی در این ماهی موثر است.
    کلیدواژگان: ماهی قزل آلای رنگین کمان، پربیوتیک، شاخص های رشد، ایمنی ذاتی
  • مسطوره دوستدار *، محمود رامین، حسن نصرالله زاده، محمدعلی افرایی، رحیمه رحمتی صفحات 41-49
    در این بررسی میزان برخی فلزات سنگین (مس، مولیبدن، آرسنیک و جیوه) در ماهیان رودخانه ارس در چهار ایستگاه (از شهرستان جلفا تا 25 کیلومتر بعد از مرز نوردوز) طی چهار فصل، تابستان، پاییز و زمستان 1394 و بهار 1395 تعیین شد. تعداد 38 نمونه از ماهی های رودخانه به وسیله الکتروشوکر و تور سالیک صید شدند. میزان فلزات سنگین با استفاده از یک دستگاه جذب اتمی در بافت عضله ماهی هااندازه گیری شدند. همچنین فاکتور تجمع زیستی برای هر کدام از گونه ها محاسبه شد. نتایج نشان داد فاکتور تجمع زیستی برای فلز مولیبدن بالاترین و فلز آرسنیک کمترین مقدار را دارا می باشد. بیشترین غلظت مس در سس ماهی کورا با میانگین 3/11±6/13 میکروگرم بر گرم وزن خشک و برای عنصر مولیبدن در ماهی خیاطه با میانگین بیشترین غلظت (9/4±7/11) میکروگرم بر گرم وزن خشک نشان داده شده است. میانگین غلظت جیوه (5/1±1/13 میکروگرم بر کیلوگرم وزن خشک) در ماهی مروارید بیشترین بوده است. در خصوص عنصر آرسنیک نیز از آنجایی که در تعداد معدودی از ماهیان آنالیز گردید بیشترین غلظت در ماهی خیاطه ثبت گردید. براساس آزمون آماری ANOVA بین میانگین غلظت مس در گونه های مختلف، اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0p<) و آزمون دانکن گونه ماهی مروارید را از سایر گونه ها تفکیک کرده است.
    کلیدواژگان: عناصر فلزی، ماهی، آلودگی، رودخانه ارس، آذربایجان شرقی
  • مریم عزیزخانی *، فهیمه توریان صفحات 51-63
    در این مطالعه، پایداری اکسیداتیو میگوی (Metapenaeus stebbingi)پخته آماده مصرف تحت تاثیر افزودن اسانس های ترخون و مرزه طی دوره 3 ماهه نگهداری در سردخانه مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های میگو با اسانس های ترخون(Artemisia dracunculus L.) و مرزه (Satureja hotensis L.) تیمار و به روش های مختلف (سرخ کردن، طبخ در فر و بخارپز) پخته شدند. طی نگهداری در حالت انجماد، هیدرولیز چربی با اندازه گیری اسیدهای چرب آزاد و میزان اکسیداسیون از طریق اندازه گیری عدد پراکسید و تیوباربیتوریک اسید ارزیابی شد. از آنتی اکسیدان سنتزی بوتیل هیدروکسی تولوئن (BHT) جهت مقایسه فعالیت آنتی اکسیدانی استفاده شد. در پایان دوره نگهداری، بالاترین میزان اسیدهای چرب آزاد (پس از شاهد) در نمونه های حاوی مرزه بخارپزشده (2/3 درصد اسید اولئیک) و کمترین میزان در نمونه های حاوی مرزه و ترخون سرخ شده (11/1 و 75/1 درصد اسید اولئیک) مشاهده شد. پائین ترین عدد پراکسید نیز پس از BHT در میگوی بخارپز حاوی ترخون (92/0 میلی اکی والان/کیلوگرم چربی) مشاهده گردید. عدد تیوباربیتوریک اسید در نمونه های سرخ شده و پخته در فر حاوی اسانس مرزه (55/0 و 42/0 میلی گرم مالون آلدهید/کیلوگرم چربی) بیشتر از نمونه های حاوی ترخون (44/0و 38/0 میلی گرم مالون آلدهید/کیلوگرم چربی) بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اسانس های ترخون و مرزه اکسیداسیون چربی را در محصول به تعویق می اندازد و نمونه های تیمار شده با اسانس ترخون دارای اسید چرب آزاد، شاخص پراکسید و تیوباربیتوریک اسید پائین تری نسبت به نمونه های حاوی اسانس مرزه و نیز شاهد بودند. همچنین، بهترین زمان نگهداری محصول با استفاده از اسانس های ترخون و مرزه برای نمون های سرخ شده، پخته در فر و بخارپز، به ترتیب، 1، 2 و 3 ماه بود.
    کلیدواژگان: آنتی اکسیدان، ترخون، مرزه، میگو، نگهداری در سردخانه
  • سارا جلالی، شهلا جمیلی *، محمد صیاد بورانی، احسان رمضانی فرد، ابوالفضل سپهداری صفحات 65-73
    در این پژوهش روند تکامل مورفولوژیک دهان، به جهت اهمیت تعیین اندازه غذای پلت در زمان شروع تغذیه خارجی با توجه به اندازه دهان در لارو و بچه ماهی سیاه کولی (Vimba vimba) از لحظه تفریخ تا مرحله رها سازی به دریا به مدت 60 روز بررسی شد. نمونه برداری بصورت کاملا تصادفی و از روز 1 تا 8 پس از تفریخ بصورت روزانه و سپس با فواصل 2، 5 و 10 روزه تا روز 60 پس از تفریخ انجام شد. بررسی مورفولوژی دهان با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) انجام شد. همچنین طول فک بالا و پایین و اندازه شکاف دهان در زوایای°45 و °90 به منظور ارزیابی اندازه غذای پلت محاسبه شد. در روز 1 پس از تفریخ، حفره دهانی باز و در لارو 2 روزه، پاپیلاهای فیلی فرم و لب ها شروع به شکل گیری کردند. در روز سوم ، شروع تشکیل جوانه های چشایی بود و در روز چهارم، دهان هلالی شکل و ساختار پاپیلا کاملا مشخص بود. در روز هشتم تعدادی نوروماست در اطراف دهان مشاهده گردید. در نهایت می توان نتیجه گرفت که لارو V. vimba احتمالا قادر به بلع، هضم و جذب غذای پلت همزمان با آغاز تغذیه خارجی به همراه غذای زنده از روز 8 پس از تفریخ با اندازه 110 میکرومتر می باشد. به طوری که از روز 20 پس از تفریخ تا پایان دوره پرورش، لاروها می توانند تنها از غذای دستی استفاده نمایند.
    کلیدواژگان: ماهی سیاه کولی، تکامل، مورفولوژی دهان، تعیین اندازه
  • نگار محمدی، سید پژمان حسینی شکرابی*، مهدی شمسایی مهرجان صفحات 75-92
    در این تحقیق تاثیر جیره غذایی حاوی مقادیر مختلف آنزیم فیتاز و سبوس گندم بر برخی شاخص رشد و عملکرد جذب فسفر در بچه ماهیان کپور معمولی در مدت 60 روز بررسی شد. تعداد 180 عدد بچه ماهی کپور معمولی (وزن 1±20 گرم) در 6 گروه آزمایشی شامل گروه شاهد بدون هرگونه افزودنی (جیره پایه)، تیمار 1 (جیره پایه+ IU/Kg2000 آنزیم فیتاز)، تیمار 2 (جیره پایه+ IU/Kg4000 آنزیم فیتاز)، تیمار 3 (جیره پایه+ g/kg 20 سبوس گندم)، تیمار 4 (جیره پایه+ g/kg 40 سبوس گندم) و تیمار 5 (جیره پایه+ IU/Kg2000 آنزیم فیتاز+ 20 گرم بر کیلوگرم سبوس گندم) بصورت تصادفی تقسیم شدند. بیشترین درصد افزایش وزن بدن (76/4±02/150 گرم)، بیشترین ضریب رشد ویژه (19/0±65/0 درصد) و بیشترین ضریب چاقی (26/0±20/3 درصد) در تیمار 5 مشاهده شد (05/0p<). درحالی که پایین ترین ضریب تبدیل غذایی (70/0±53/2) در تیمار 5 مشاهده شد (05/0p<). همچنین، بیشترین مقدار فسفر استخوان در تیمار 5 (ppm 003/0±54/2) ثبت شد (05/0p<). نتایج نشان داد که استفاده از 2000 واحد بین المللی بر کیلوگرم آنزیم فیتاز و 20 گرم بر کیلوگرم سبوس گندم در جیره غذایی باعث بهبود عملکرد شاخص های رشد و جذب فسفر در استخوان بچه ماهیان کپور معمولی می شود.
    کلیدواژگان: آنزیم فیتاز، سبوس گندم، کپور معمولی، رشد، فسفر
  • آریا وزیرزاده *، حامد مقدس زاده صفحات 85-95
    در این پژوهش، تاثیر غلظت نیترات (2250–750 میلی گرم بر لیتر)، غلظت فسفات (60–20 میلی گرم بر لیتر) و دوره نوری (24–8 ساعت روشنایی) بر رشد و میزان چربی و کلروفیل ریز جلبک Chlorella vulgaris با استفاده از روش طراحی مرکب مرکزی (CCD) مورد بررسی قرار گرفت. صحت مدل کوادراتیک مورد استفاده برای توصیف تاثیر متغیرهای ورودی در پاسخ های مشاهده شده با استفاده از آزمون F و آنالیز واریانس و آنالیز رگرسیون تایید شد. نتایج این تحقیق نشان داد که حداکثر نرخ رشد (88/255 میلیون سلول در میلی لیتر) و همچنین حداکثرکلروفیل کل (34/15 درصد) در دوره نوری 16 ساعت روشنایی، غلظت اولیه ی نیترات (1500 میلی گرم بر لیتر) و غلظت اولیه ی فسفات (40 میلی گرم بر لیتر) حاصل شد. حداکثر میزان چربی کل (74/ 17 درصد) در دوره نوری 24 ساعت روشنایی، غلظت اولیه ی نیترات (750 میلی گرم بر لیتر) و غلظت اولیه ی فسفات (20 میلی گرم بر لیتر) حاصل شد. غلظت های بهینه نیترات و فسفات و دوره نوری جهت دستیابی همزمان به حداکثر تراکم سلولی، کلروفیل کل و چربی کل نیز مورد بررسی قرار گرفت.
    کلیدواژگان: شرایط محیطی و تغذیه ای، کلرلا ولگاریس، ترکیبات بیوشیمیایی
  • سید رضا خالقی، سید علی اکبر هدایتی *، حدیثه کشیری، حامد پاکنژاد، سید حسین حسینی فر صفحات 97-107
    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مکمل های غذایی باکتری Pediococcus acidilactici و پودر قارچ خوراکی Agaricus bisporus به صورت مجزا و ترکیبی (مکمل ترکیبی) بر شاخص های ایمنی موکوس پوست ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) در مواجهه با نانو ذرات نقره بود. در این بررسی از 180 عدد ماهی با میانگین وزن 4/0 ±6/29 گرم به چهار تیمار باکتری (1 گرم باکتری در کیلوگرم غذا)، پودر قارچ (10 گرم در کیلوگرم غذا)، مکمل ترکیبی حاوی باکتری و پودر قارچ خوراکی (1 گرم باکتری و 10 گرم قارچ در کیلوگرم غذا) و شاهد (تغذیه بدون مکمل غذایی) و هر تیمار با 3 تکرار (15 عدد ماهی در هر تکرار) تقسیم و به مدت 60 روز تغذیه گردیدند. پس از پایان دوره تغذیه، ماهیان به مدت 14 روز در معرض غلظت تحت کشنده نانو ذرات نقره (1 میلی گرم در لیتر) قرار گرفتند. نمونه برداری از موکوس پوست جهت سنجش پارامترهای مرتبط با ایمنی در روزهای 1، 7 و 14 رویارویی با نانو ذرات نقره، هر بار با 5 عدد ماهی از هر تیمار صورت پذیرفت. نتایج نشان داد فعالیت آنزیم های لیزوزیم و فسفاتاز قلیایی و میزان پروتئین محلول و ایمنوگلوبولین کل در تیمارهای حاوی مکمل های غذایی نسبت به تیمار شاهد در روزهای مختلف در مواجهه با نانو ذرات نقره قرار داشتند، افزایش معنادار داشتند (05/0p<) و در روز 14 بیشترین مقدار را داشتند. همچنین با وجود آنکه پارامترهای سنجیده شده طی 14 روز در تیمار شاهد روند افزایشی داشت، ولی نسبت به تیمارهای آزمایشی کمتر بود. تیمارهای آزمایشی ترکیبی، باکتری و پودر قارچ خوراکی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر شاخص های ایمنی موکوس پوست ماهیان کپور معمولی که در معرض نانو ذرات نقره قرار گرفته بودند، نشان دادند.
    کلیدواژگان: سیستم ایمنی، مکمل های غذایی، لیزوزیم، فسفاتاز قلیایی، پروتئین محلول، ایمونوگلوبولین
  • فاطمه نوغانی* ، قربان زارع گشتی، یزدان مرادی، مینا سیف زاده، ژاله خوشخو، یاسمن اعتمادیان، صغری کمالی صفحات 111-120
    هدف از این تحقیق تعیین خصوصیات کیفی خمیر ماهی آماده مصرف تولید شده از گوشت چرخ کرده ماهی کیلکا (Clupeonella cultriventris) و کپور نقره ای (Hypophthalmichthys molitrix و مدت زمان ماندگاری آن در دمای یخچال بود. این خمیر به صورت تلفیقی در 5 تیمار شامل مقادیر 100، 75، 50 و 25 درصداز گوشت ماهیان مورد عمل آوری و نمونه ها در دمای oc 4 به مدت 40 روز نگهداری گردیدند. میزان ازت فرار در تیمارهای آزمایشی طی زمان تغییرات افزایشی داشت. این فاکتور بین 25/31 - 25/15 میلی گرم بر 100 گرم گوشت در تیمارهای آزمایشی متغیر بود. این فاکتور در تیمار 100٪ گوشت چرخ شده کپور نقره ای تا پایان مدت زمان نگهداری در محدوده استاندارد بود. میزان تیوباربیوتیک اسید در تیمارهای آزمایشی طی مدت زمان نگهداری افزایش یافت. این فاکتور بین 11/2 – 13/0 میلی گرم مالون دی آلدئید در1000 گرم در تیمارهای آزمایشی متغیر بود. این فاکتور در تیمار100 درصد گوشت چرخ شده کپور نقره ای بعد از پایان مدت زمان نگهداری در محدوده استاندارد (کمتر از 8/1 میلی گرم بر کیلوگرم روغن) بود. در سایر تیمارها بعد از 30 روز از حد استاندارد خارج شد. تغییرات pH در تیمارها کاهش معنی دار نشان نداد (05/0(P>. این فاکتور طی مدت زمان ماندگاری در تیمار ای آزمایشی بین 51/5 – 93/5 متغیر بود. رشد و نمو و تشکیل کلنی باکتری و کلی فرم و کپک و مخمر مشاهده نشد. کیفیت حسی در تیمار 100٪ گوشت چرخ شده کپور نقره ای بهتر از سایر تیمارها بود. رطوبت و ارزش غذایی در تیمارهای آزمایشی طی مدت زمان نگهداری کاهش معنی دار نداشت (05/0(P>. بر اساس نتایج تیمار 100٪ گوشت چرخ شده کپور نقره ای در مقایسه با سایر تیمارها از کیفیت بهتری برخوردار بود (05/0(P<.
    کلیدواژگان: ارزیابی حسی، خمیر ماهی آماده مصرف، گوشت چرخ شده، کپور نقره ای، کیلکا
  • محمد شیخ اسدی* ، سید جلیل ذریه زهرا، احمد رفیعی پور، لاله یزدان پناه گوهرریزی، قنبر سیرپور صفحات 121-130
    اثر سطوح مختلف مکمل گیاهی پودر زیره سبز بر شاخص های رشد، بازماندگی و ترکیب شیمیایی بدن میگوی سفید غربی در تابستان 1395 به مدت 56 روز در مرکز تکثیر و بازسازی ذخایر آبزیان خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، 4 گروه از میگوها با میانگین وزنی 03/0±45/3 گرم در تانک های فایبرگلاس 300 لیتری با تراکم 60 عدد میگو در هر تانک، با سطوح مختلف (5/0، 1 و 5/1 درصد) مکمل خوراکی حاویپودر زیره سبز با 3 تکرار غذادهی شدند. در انتهای دوره شاخص های رشد (میانگین افزایش وزن بدن، درصد افزایش وزن بدن، ضریب رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی) ، درصد بازماندگی و ترکیبات شیمیایی بدن تیمارهای آزمایشی با تیمار شاهد مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد، که تیمار تغذیه شده با سطح 1 درصد پودر زیره سبزاز شاخص های رشد بهتر و بازماندگی بیشتری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بود (05/0>p). در رابطه با آنالیز بیوشیمیایی لاشه، نتایج نشانگر افزایش معنی دار میزان پروتئین و چربی و کاهش معنی دار رطوبت در تیمارهای پودر زیره سبز در مقایسه با تیمار شاهد بود (05/0>p). نتایج این تحقیق نشان داد که سطح 1 درصد پودر زیره سبز در جیره غذایی، می تواند جهت بهبود عملکرد رشد، بازماندگی و کیفیت لاشه میگوی سفید غربی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: زیره سبز، شاخص رشد، ترکیب لاشه، محرک رشد، میگوی سفید غربی
  • سید عباس حسینی* ، شیروان عنایتی صفحات 131-140
    کارایی صید چشمه تورهای مختلف گوشگیر و قلاب کشی برای صید ماهی شیر در آبهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان در سال 1386 مورد بررسی قرار گرفت. در تورهای گوشگیر با اندازه کشیده چشمه 110-57 میلی متر و نخ مونوفیلامنت (تک رشته ای) یا مولتی فیلامنت (چند رشته ای) دامنه طولی صید شده برای ماهی شیر 78-40 سانتی مترطول چنگالی بوده است که تمام ماهیان صید شده نابالغ بودند. در چشمه تور 146 میلی متر و 171 میلی متر دامنه طولی این گونه بیشتر گردید که فراوانی صید ماهیان نابالغ در این تورها بترتیب 19 و 11 بوده است. در مجموع، اکثر ماهیان از طریق تنه گیر درچشمه تورها گیرکردند. دامنه طولی ماهی شیردر ابزارصید قلاب کششی 147-52 سانتی متر بوده است که بیش از 50 درصد ماهیان صید شده نابالغ بودند. نسبت صید ماهی شیر در تورهای با اندازه چشمه 110-57 میلی متر در حدود 13 درصد کل ترکیب صید می باشد، که این چشمه ها به عنوان تورهای شوریده ای در این منطقه می باشند. سهم صید ماهی شیر در چشمه تورهای 133، 146 و 171 میلی متر بترتیب 1/1، 3/52 و 9/18 درصد می باشد که چشمه تور 146 میلی متر به عنوان تور غالب صید این گونه می باشد. اجرای ممنوعیت استفاده از چشمه تورهای 110-57 میلی متر برای صید ماهی شیر الزامی می باشد که بنظر می رسد استفاده از تورهای با اندازه چشمه 146 میلی متر و بزرگتر برای صید مسئولانه ماهی شیر مناسب می باشند. با این وجود، پیشنهاد چشمه تور استاندارد نیاز به بررسی مجدد در آزمایش های میدانی دارد.
    کلیدواژگان: تورهای گوشگیر مونوفیلامنت، ماهی شیر، ماهی نابالغ، تورهای شوریده ای، دریای عمان
  • سکینه مشجور، مرتضی یوسف زادی* ، مجتبی علیشاهی صفحات 141-151
    با توجه به احتمال رهایش نانو ذرات به زیست بوم آبی، محدودیت گزارش های موجود و عدم شناخت صحیح از واکنش های زیستی احتمالی آن ها با زیستمندان آبزی، در پژوهش حاضر سمیت سوسپانسیون آبی نانو ذرات مگنتیت (Fe3O4) در جانداران زئوپلانکتونی مدل چون لارو بارناکل Amphibalanus amphitrite (شاخص آب شور) و روتیفرBrachionus rotundiformis (شاخص آب شیرین/ لب شور) ارزیابی گردید. برای این منظور غلظت های متوالی (0 ،10، 50، 100، 200، 500 میلی گرم در لیتر) از نانوذرات مگنتیت در پلیت های 24 خانه و در 5 تکرار تهیه شده و پس از معرفی زئوپلانکتون های مذکور (50 ناپلی بارناکل و20 نوزاد روتیفر به هر چاهک) ، حساسیت نمونه ها به سمیت نانوذرات در بازه زمانی 12 تا 48 ساعت ارزیابی شد. نتایج در پژوهش حاضر نشان می دهد که اثرات سمیت نانو ذرات مگنتیت بر لارو ناپلیوس بارناکل و نوزادان روتیفر با افزایش غلظت و نیز با افزایش مدت زمان رویارویی روند افزایشی را به دنبال داشته است و تفاوت ها میان تیمار و گروه شاهد معنی دار بوده است (p<0. 05). با این وجود، نرخ مرگ میر در بالاترین غلظت (mg/l 500) پس از 48 ساعت در بارناکل ها برابر 62% (mg/l5/466LC50=) و در روتیفرها 34% (mg/l1000EC50>) بوده است. صرفنظر از تفاوت های گونه ای بارناکل و روتیفر، بنابر نتایج بدست آمده نانو ذرات مگنتیت در گروه آلاینده های غیر سمی برای این دو جانور زئوپلانکتونی قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: سمیت، شاخص زیستی، زئوپلانکتون، نانوذرات Fe3O4، شوری
  • داود محمدرضایی صفحات 153-158
    بیان ژن ویتلوژنین می تواند تحت تاثیر ترکیبات گیاهی شبه استروژنی نظیر جنیستئین و بتاسیتوسترول، دچار اخلال گردد. از این رو بررسی الگوی بیان این ژن در آبزیان می تواند به عنوان شاخص زیستی مناسب جهت تعیین شدت تاثیر گذاری این ترکیبات بر عملکرد تولید مثلی آبزیان بیان گردد. در این بررسی مولدین ماهی سفید به طور مجزا در معرض سه سطح جنیستئین و سه سطح بتاسیتوسترول با غلظت های (500، 50 و 10 نانوگرم بر لیتر) قرار گرفتند. پس از 21 روز در معرض قرار گیری میزان بیان نسبی ژن ویتلوژنین در بافت های کبد و تخمدان پس از استخراج RNA به روش Real-time PCR بررسی گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بیان نسبی ژن ویتلوژنین در بافت کبد در ماهیان در معرض غلظت بالای جنیستئین در مقایسه با گروه شاهد و تیمار بتاسیتوسترول بیشتر است. در صورتی که این اختلاف در بافت تخمدان مشاهده نگردید. از آن جا که محل اصلی ساخت ویتلوژنین تحت تاثیر ترکیبات استروژنی درونی (استرادیول) بافت کبد در ماهیان بیان شده است، به نظر می رسد حضور ترکیبات فیتواستروژنی نظیر جنیستئین توانسته است سبب افزایش بیان نسبی ژن مذکور در ماهیان در معرض غلظت جنیستئین 500 نانوگرم بر لیتر شود.
    کلیدواژگان: جنیستئین، بتاسیتوسترول، ویتلوژنین، بیان ژن و ماهی سفید
  • مجتبی ذبایح نجف آبادی، منصور طرفی موزان زاده* ، اسمعیل پقه، جاسم غفله مرمضی، جواد جسینی، شاهپور مهرجویان، رحیم اصولی، حمید سقاوی، جواد منعم، رضا نهاوندی صفحات 159-163
    یک تحقیق 30 روزه به منظور بررسی اثرات درصد غذادهی (جیره خشک) مختلف (روزانه به میزان 2، 4، 6، 8 و 10 درصد وزن بدن) و غذای تر (روزانه به میزان 20 درصد وزن بدن) بر عملکرد رشد و مصرف جیره غذایی ماهی صبیتی Sparidentex hasta انگشت قد در مرحله نرسری انجام شد. عملکرد رشد شامل وزن نهایی و نرخ رشد ویژه (SGR) با افزایش درصد غذادهی به طور معنی داری افزایش یافت (P < 0. 05). ارتباط بین نرخ رشد ویژه (% در روز) و سطح غذادهی (% در روز) به صورت منحنی مجانبی و به صورت SGR = 0. 2809X + 1. 4191 توصیف شد. کارایی جیره غذایی (FER) با افزایش درصد غذادهی به طور معنی داری کاهش یافت (P < 0. 05) و ارتباط بین کارایی جیره غذایی و سطح تغذیه (درصد در روز) به صورت FER = - 0. 0586X + 1. 3184 توصیف شد. شاخص احشایی با افزایش سطح غذادهی به طور معنی داری افزایش یافت (P < 0. 05). بر اساس نتایج بالا می توان بیان کرد که غذادهی در سطح 8 درصد وزن بدن در روز برای عملکرد رشد و کارایی تغذیه ای ماهی صبیتی جوان در مرحله نرسری مناسب است.
    کلیدواژگان: سطح تغذیه، مرحله نرسری، شاخص های رشد، Sparidentex hasta
|
  • N. Jahantiq, S. Gorgin *, M. Babanejad Pages 1-9
    The trawl fishing is used in the waters of the Persian Gulf and the Sea of ​​Oman to catch different kinds of aquatic animals by small and large trawler. One of the most important subjects is the rate and process of aquatic escapement during fishing and standardization of the nets. This research was designed to investigate fish escapement from different parts of the trawl. Sampling was carried out with four small pockets attached in different parts of the net. After six hauling operations, aquatic animals from all of the pockets were identified and measuring. Compare between pockets showed that T. lepturus with mean length of 72.5 cm had the highest value and S. insidiator with 5.2 cm length had the lowest one. In addition, S. tumbil with mean weight of 226 g had highest level while P. semisulcatus with the value of 1.7 g had lowest mean weight. Study of pockets showed highest escapements (64.52%) which was happened in the pocket close to cod end. Comparison between four pockets showed significant difference on amounts of aquatic escapement and the most escapements happened in the pockets close to cod end.
    Keywords: Trawl, Fish escape, Pocket method, Chabahar
  • H. Adineh *, M. Harsij, A. Nazer Pages 11-21
    One of the important goals in the aquaculture industry is to increase fish production with the least stress from ammonia secretion. Yucca plant (Yucca schidigera) was composed of steroidal saponins, polysaccharides, and polyphenols, which have increase the intestinal flora activity to improving the digestive process, also great absorption capacity for harmful volatile compounds, such as ammonia and hydrogen sulfide. Therefore, the aim of this study was to evaluate the effects of different Yucca schidigera extract levels on the Cyprinus carpio growth, feed performance, body composition and culture water quality for 60 days. Experimental treatments were designed which include: T1 (control without extracts), T2, T3 and T4 treatments (containing 0.5, 1 and 1.5% Yucca extract respectively). In a completely randomized design, 360 Common carp fish with weight of 2.40±0.04 g and length of 5.47±0.05 cm were reared in twelve 40-L plastic tanks. Different levels of extract were sprayed on commercial food and consumed at 4 times daily. There was significantly higher final body weights in T4 (p
    Keywords: Cyprinus carpio, Yucca schidigera extract, growth parameters, Carcass composition, water quality
  • M. Seifzadeh *, A. Valipour, Gh. Zareh Gshti, A.A. Khanpour Pages 23-30
    The objectives of the present investigation were to study the bioaccumulation of Aldrin, Diazinon and Endrin pesticides in the edible muscle tissues of Tinca tinca, Rutilus frisii kutum, Carassius auratus, Cyprinus carpio, Silurus glanis and Esox lucius that were caught at various stations in the west, east and center of the Anzali Wetland and to compare the results with the standards of the World Health Organization (WHO). The concentration of organochlorine pesticide was determined using Gas Chromatography (GC) equipped with an electron capture detector. The concentration of organophosphorus pesticide was determined using Gas Chromatography/Mass Spectrometry (GC/MS). The highest concentration of Diazinon was detected in Esox lucius from the wetland east station (20.25 ppb). Significant differences were not observed in the amounts of Diazinon and Aldrin pesticides in the muscles of fish samples in various stations (P>0/05). The highest amounts of Endrin were observed in the muscle of Cyprinus carpio from the wetland east and west stations which were significantly different compared to that of other fish species (P
    Keywords: Organochlorine pesticide, Organophosphorus pesticide, Commercially important fish, Anzali Wetland, Edible muscle tissue
  • P. Akbary *, M. Ali, S. Soltanian, A. Gholamhosseini Pages 31-39
    Prebiotics are non-digestive food ingredients which beneficially affect the host by selectively stimulating the growth and activity of health-promoting bacteria in the intestinal tract. This experiment was conducted to evaluate the effect of dietary supplementation of galactooilgosaccharide on the growth performances, survival and several of innate immunity parameters of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) larvae for 60 days. In this experiment, 360 of larvae (with average weight of 0.13±0.01g) in 4 treatments and 3 replicates (n=30 in each replicate) in a completely randomized design was divided and fed with diets containing 0, 1, 2 and 3 percent galactooligosaccharide respectively. The present results showed that highest WG, SGR and PER were observed in the diet containing 2 and 3 percent of dietary galactoologosaccharide which had a significant difference compared with other treatments (p
    Keywords: Oncorhynchus mykiss, Prebiotic, Growth parameters, Innate immunity
  • M. Doustdar *, M. Ramin, H. Nasrolahzadeh, M.A. Afraei, R. Rahmati Pages 41-49
    This study was conducted to determine heavy metals (Cu, Mo, As, Hg) in fish species of Aras River (East Azerbaijan) at four stations (From Julfa to 25km after Nourdos border) during four seasons from 2015 to 2016. Thirty eight specimens of fish were collected by using of electrofishing as the main method for sampling. The amount of heavy metals were measured by using an atomic spectrophotometer in the muscle tissue of specimens.Bioaccumulation factor were also calculated for each species. The amount of bioaccumulation factor for molybdenum was the highest and the arsenic had the lowest amount. The highest concentration of copper was in Barbus lacerta with a mean of 13.6 ± 11.3μg /g dry weight and for the molybdenum, Alburnoides bipunctatus had the highest mean concentration (11.7±4.9) μg / g dry weight. The average concentration of mercury (13.1 ± 1.5 μg / kg dry weight) was highest in Alburnus alburnus. Regarding the arsenic elements, as it was analyzed in a small number of specimens, the highest concentrations were recorded in Alburnoides bipunctatus. According to ANOVA, there were a significant difference between mean concentration of copper in different species(p
    Keywords: Heavy metals, fish species, Pollution, Aras River, East Azerbaijan
  • M. Azizkhani *, F. Torian Pages 51-63
    In this study, the effects of Tarragon and Savory essential oils on oxidative stability of ready-to-eat shrimp (Metapenaeus stebbingi) during three months at frozen storage were investigated. Samples were treated with Tarragon and Savory essential oils and cooked by different cooking methods (frying, oven baking and steaming). Butylated hydroxytoluene (BHT) was used as a reference to compare antioxidant activities. During frozen storage, fat hydrolysis was evaluated through measuring free fatty acid value and oxidation products were measured via peroxide value and thiobarbutiric resistance substance. At the end of storage, the highest amount of free fatty acids (following the control) was observed in steamed savory treated samples (3.2% oleic acid) and the lowest amount in Savory and Ttarragon fried samples (1.11 and 1.75% oleic acid). Following BHT, the lowest amount of peroxide value was obtained from steamed shrimps treated with tarragon (0.92 meq/kg of fat). Also, thiobarbutiric acid values in fried and oven baked samples containing Savory essential oil (0.55 and 0.42 mg MA/kg of fat) was higher than samples containing Tarragon essential oil (0.44 and 0.38 mg MA/kg of fat). The results of the present study indicated that Tarragon and Savory essential oils retarded the oxidation and samples treated with Tarragon essential oil showed slower hydroperoxide and malonaldehyde formation than those of Savory-treated or the untreated samples. The best storage period of the fried, oven baked and steamed products treated with Tarragon and Savory were 1, 2 and 3 months, respectively.
    Keywords: Antioxidant, Cold store, Savory, Shrimp, Tarragon
  • S. Jalali, Sh. Jamili *, M. Sayyad Bourani, E. Ramezani-Fard Pages 65-73
    In this study, mouth morphological development and the importance of size of pellet food at the onset of exogenous feeding, with respect to mouth size from hatching through 60s day after hatching (DAH), were studied in larval and juvenile Vimba bream (Vimba vimba). The samples were randomly taken at 1-8 DAH, then with 2, 5, and 10 days intervals until 60 DAH (being released into the sea). Morphological examinations of mouth were followed using SEM. The length of upper and lower jaws as well as the size of mouth gap at 45° and 90° were calculated to estimate the size of pellet food. The larval mouth opened at 1 DAH and filiform papillae, and lips began to form at 2 DAH. The first taste buds developed at 3 DAH. The larval mouth developed a crescent shape at 4 DAH and the structure of papilla became clear. A number of neuromast cells were observed around the mouth at 8 DAH. Finally, it can be concluded that with the onset of exogenous feeding, Vimba vimba larvae is probably able to ingest and digest 110 µm pellet food since 8 DAH. Thus, since 20 DAH until the end of larval rearing period, formulated diets can only be used.
    Keywords: Vimba vimba, Development, Mouth morphology, Size determination
  • N. Mohammadi, S. P. Hosseini Shekarabi *, M. Shamsaie Mehrgan Pages 75-92
    In this study, the effect of dietary phytase and wheat bran on some growth performances and phosphorus absorption function of common carp fry for 60 days was assessed. A total number of 180 common carp fry (20±1 initial weight) was randomly distributed in six experimental groups including, control group without any additive (basal diet), T1 (basal diet� IU/Kg phytase), T2 (basal diet IU/Kg phytase), T3 (basal diet g/Kg wheat bran), T4 (basal diet g/Kg wheat bran) and T5 (basal diet� IU/Kg phytase g/Kg wheat bran). The highest body weight (150.02±4.76 g), specific growth rate (0.65±0.19%), and condition factor (3.20±0.26%) was observed in T5 (p
    Keywords: Phytase, Wheat bran, Common carp, Growth, Phosphorus
  • A. Vazirzadeh *, H. Moghadaszadeh Pages 85-95
    The effects of nitrate (750-2250 mg/L), phosphate (20-60 mg/L) and photoperiod (8-24 h) on the growth, chlorophyll content and lipid yield of Chlorella vulgaris were studied using central composite design (CCD) method. The second-order quadratic model was used to predict the effects of input variables on the output responses and the results were verified by F test, ANOVA and regression analyses. Results showed that maximum growth (255.88 ×106) as well as highest chlorophyll content (15.34%) were observed at 16 h of light, 1500 mg/L of nitrate and 40 mg/L of phosphate concentration. Also, condition of 24 h of light, 750 mg/L nitrate and 20 mg/L phosphate concentrations resulted in maximum percent of lipid content (17.74%). The optimization of culture condition for simultaneous achievement of highest levels of growth, chlorophyll and lipid content were investigated.
    Keywords: Environmental, nutritional conditions, Chlorella vulgaris, Biochemical components
  • S.R. Khaleghi, A.A. Hedayati *, H. Kashiri, H. Paknejad, S.H. Hosseinifar Pages 97-107
    The purpose of this study was to investigate the effects of dietary supplements of Pediococcus acidilactici bacteria and Agaricus bisporus mushroom powder separate and combined (combined supplement) on the skin mucosal immune indices of common carp (Cyprinus carpio) in exposure to silver nano-particles. For this purpose, 180 fish with mean weight 29.6±0.4 g were fed in four treatments: bacteria (1 g/kg of diet), mushroom powder (10 g/kg of diet), combined bacteria and mushroom powder (1 and 10 g/kg of bacteria and mushroom) supplements and control (nutritionally non-supplemented) treatments and each treatment with 3 replicate (15 fish per replicate) for 60 days. After the end of the feeding period, the fish were exposed to sub-acute concentration of nano-silver (1 mg/l) for 14 days. Sampling of skin mucosa was performed to evaluate the immune-related parameters on days 1, 7 and 14 (5 sampling per replicate). Results showed that activity of lysozyme, alkaline phosphatase enzymes, soluble protein and total immunoglobulin in diets containing dietary supplements had a significant difference in nano exposed groups with control treatments (p
    Keywords: Immune system, Dietary supplements, Lysozyme, Alkaline phosphatase, Soluble protein, Immunoglobulin
  • F. Noghani*, Gh. ZarehGhashti , Y. Moradi , M. Seifzadeh , Zh. Khoshkhoo , Y. Etemadian , S. Kamali Pages 111-120
    The aim of this study was to determine the qualitative characteristics of ready-made fish paste made from minced meat (Clupeonella cultriventris) and silver carp (Hypophthalmichthys molitrix) and its shelf-life at a refrigerated temperature.This compilation was performed in five treatments including amounts 100, 75, 50 and 25 percent of processed fish meat were cured. The treatments were packed in heat-resistant glass after pasteurization. Samples were stored at 4 oC for 40 days.The amount of TVB-N in the experimental treatments during the course of the change was increased that this factor varied between15.25-31.25 mg/100 g of meat in experimental treatments. This factor was in the 100% rolled silver carp treatment until the end of the shelf life in the standard range. The amount of tybarbibacteric acid increased during storage period varied between 0.13-2.11mg malondialdehyde/1000g in experimental treatments, but this factor was in the 100% treatment of silver carp paste after the end of the maintenance period in the standard range (less than 1.8 mg/100gr), in other treatments, after 30 days, was more than standard limitation. The pH changes in treatments did not significantly decrease (P>0.05), this factor varied between 5.05 to 5.93 in the experimental period. Total bacterial counts, psychrophilic bacteria and coliform and molds were not observed in experimental treatments during storage period. Microbial contamination was not observed during the storage period in the refrigerator in the experimental treatments. The taste and texture in silver carp treatment (100%) were better than other treatments. The ash, protein and fat in 5 treatments did not significantly change during storage (p>0.05). The moisture content was not significantly increased in all five treatments during storage (p>0.05). Results showed treatment of processed carp (100%) was better than other treatments (p<0.05).
    Keywords: Sensory evaluation, Fish paste, Silver carp, minced meat, Kilka
  • M. Sheikh Asadi *, S.J. Zorriehzahra , A. Rafieepour , L. Yazdanpanah Goharrizi , Gh. Sirpour Pages 121-130
    The effect of different levels of herbal supplement of Cumin powder (Cuminum cyminum) on growth, survival and carcass composition of the Litopenaeus vannamei was evaluated in the summer of 1395 for 56 days at the Persian Gulf Aquaculture reproduction and reconstruction center. For this purpose, four groups of shrimp with an average weight of 3.45±0.3 g in 300 liter fiberglass tanks with a density of 60 shrimp per tank, with different levels (0.5, 1 and 1.5 percent) was supplemented. The Cumin powder was fed with 3 replicates. At the end of the period, growth indices (average body weight gain, body weight gain, specific growth ratio and feed conversion ratio), survival rate, and chemical composition of these treatments were compared with control treatment. The results showed that the treatment with 1% Cumin powder had higher growth indices and better survival than other treatments (p<0.05). In the case of carcass biochemical analysis, the results showed a significant increase in protein and fat content and a significant decrease in moisture content in Cumin powder treatments compared to control (p <0.05). The results of this study showed that 1% Cumin powder in diet could be used to improve the growth performance, survival and quality of the carcass composition of white shrimp (Litopenaeus vannamei).
    Keywords: Cumin, Growth parameter, Carcass composition, Growth stimulate, Litopenaeus vannamei
  • S.A. Hosseini *, Sh. Enayati Pages 131-140
    Efficiency of various meshes of gillnet and trolling gear was investigated for catching kingfish (Scomberomorus commerson) in coastal waters of Sistan and Baluchestan province in 2007. In gillnets with mesh sizes between 57 to 110 mm and netting of monofilamnet and multifilament, the size distribution of kingfish ranged between 40 to 78 cm of fork length, which all specimen caught were immature. In mesh size of 146 mm and 171 mm, the length range of the species was larger, in which the frequency of immature fish for the respective mesh sizes was 19 and 11. In general, most fish was captured by wedging in the all mesh sizes. The size range of kingfish captured by the trolling was between 52 and 147 cm, of which more than 50 percent of caught fish were immature. The proportion of kingfish catches in the gillnets of 57-110 mm mesh sizes is about 13% of the total catch composition, for which the mesh sizes are considered as the dominant gillnets for capturing the species in this area. The conribution of kingfish catches in 133, 146, and 171 mm mesh sizes was 1.1, 52.3 and 18.9% respectively, with a 146-mm mesh size is considered as a dominant gillnet for this species. The implementation of the ban on the use of 57 to 110 mm mesh sizes for exploitation of kingfish is mandatory, which the mesh size of 146 mm and above seems to be appropriate for responsible fishery of the species. However, recommendation of standard mesh size needs to be re-examined in field trials.
    Keywords: Gillnets, Kingfish, Immature fish, Tigertooth croaker gillnets, Oman Sea
  • S. Mashjoor , M. Yousefzadi *, M. Alishahi Pages 141-151
    Due to the inevitable achievement of nanoparticles to aquatic ecosystems, the limitation of existing reports, and the inadequate understanding of their possible biological reactions with aquatic organisms, this study in the pioneering step was aimed to toxicity assessment of aqueous suspension of chemical magnetic nanoparticles (Fe3O4) in zooplanktonic species such as barnacle larvae Amphibalanus amphitrite (sea water index) and rotifer Brachionus rotundiformis (fresh water index). For this purpose, serial concentrations (0, 10, 50, 100, 200, 500 mg / l) of magnetite nanoparticles were prepared in 24 well plates with 5 replicates. After that, the zooplanktons (50 barnacle nauplii and 20 neonate rotifer to each well) were introduced to plates and the sensitivity of the samples were evaluated for the toxicity of nanoparticles at a time interval of 12-48 hours. The results of this study showed that the toxicity effects of chemical magnetite nanoparticles on barnacle nauplii larvae and neonate rotifer were increased with increasing time and concentration of magnetite nanoparticles. Differences between control and treatment groups were significant (P<0.05). However, after 48 hours of exposure, the mortality rate at the highest concentration (500 mg/l) in barnacles was 62% (LC50= 466.5 mg/l) and in rotifer 34% (E50>1000 mg/l). Regardless of species variation in barnacles and rotifers, according to the results, magnetite nanoparticles are in the group of non-toxic contaminants for these zooplanktonic organisms.
    Keywords: Toxicity, Biomarker, Zooplankton, Fe3O4 nanoparticles, Salinity
  • D. Mohammadrezaei * Pages 153-158
    The vitellogenin gene expression can be altered by some estrogenic plant compounds like Genistein and β-sitosterol. Therefore, the measurement of vitellogenin gene expression can be used as an indicator to determine their effect on reproductive performance of aquatic animals. In order to evaluate the effects of genistein and β-sitosterol on the expression of vitellogenin gene in the liver and ovary of Rutilus frisii Kutum, the fish were separately exposed to 3 levels of genistein and beta-sitosterol (500, 50 and 10 ng/L). After 21 days, the RNA extracted and expression of vitellogenin gene in both the liver and ovary was investigated by Real-time PCR. The results showed the level of vitellogenin gene expression in fish exposed to genistein was higher in liver than control and β-sitosterol treatment. This difference was not observed in the ovarian tissue. Because the main site of vitellogenin synthesis expressed liver and it was controlled by endogenous estrogen (E2), so, it seems phytoesterogenic compound such as genistein has been able to increase the relative expression of this gene in fish Exposed to 500 ng/L.
    Keywords: Genistein, ?-sitosterol, vitellogenin, gene expression, Rutilus frisii Kutum
  • M. Zabayeh Najafabadi , M. Torfi Mozanzadeh*, E. Pagheh , J. Ghafleh Maramazi , J. Hosseini , Sh. Mahrjooyan , R. Osooli , H. Saghavi , J. Monem , R. Nahavandi Pages 159-163
    A 30-day research was conducted to evaluate the effects of different feeding rate (formulated diet) (2, 4, 6, 8 and 10% of wet body weight/day) and also fresh food (20% of wet body weight/day) on growth performance and feed utilization of Sparidentex hasta fry in nursery phase. Growth performance including final weight and specific growth rate (SGR) significantly increased with increasing feeding rate (p<0.05). The relationship between SGR (% per day) and ration level (% per day) was an asymptotic curve described as SGR = 0.2809X+1.4191. Feed efficiency ratio (FER) decreased significantly with increasing ration levels, and the relationship between FER and ration level (% per day) described as FER = -0.0586X+1.3184. Hepatosomatic index significantly increased with increasing feeding rate (p<0.05). Based on the above results, it may be concluded that a ration size of 8% of body weight per day is optimal for good growth and feed conversion efficiency of juvenile S. hasta in nursery phase.
    Keywords: Feeding rate, nursery phase, growth index, Sparidentex hasta