فهرست مطالب
Scientific Journal of Rescue Relief
Volume:10 Issue: 1, 2018
- تاریخ انتشار: 1396/11/16
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 1-17مقدمهزلزله به عنوان یکی از مهم ترین ناملایمات طبیعی زمین در زمان کوتاهی، خسارات بسیاری بر پیکره سکونتگاه های بشری وارد می کند و بحران های مختلفی ایجاد می شود که یکی از بحران های بعد از زلزله، بحران زنده یابی و امدادرسانی به مناطق آسیب دیده است. در لحظات اولیه بعد از زلزله، بحث مربوط به اختصاص نیروهای امدادی و امکانات به مناطق آسیب دیده اهمیت ویژه ای دارد. با توجه به بررسی ها، زمان، عامل حیاتی در کاهش میزان تلفات و قربانیان حادثه پس از زلزله است، به طوری که 24 ساعت اولیه پس از زلزله، زمان طلایی کمک به حادثه دیدگان است، زیرا در این ساعات بیشترین احتمال زنده ماندن قربانیان وجود دارد. بنابراین تخصیص بهینه گروه های امداد ونجات به مناطق آسیب دیده از اهمیت بالایی برخوردارست.روشدر این پژوهش برای مسیریابی امدادرسانی به منطقه آسیب دیده، ابتدا نزدیک ترین پایگاه امداد به منطقه حادثه دیده مشخص شد و توسط کارشناسان مربوطه، 4 مسیر با بالاترین مطلوبیت انتخاب شد. در مرحله بعد، این مسیرها باید براساس پارامترهای موردنظر اولویت بندی شده و مسیر بهینه شود. بررسی میزان مطلوبیت مسیرها براساس پارامترهای عرض، طول، نوع و ترافیک خیابان ها، کاربری پارسل ها، تعداد طبقات، و نوع اسکلت ساختمان های موجود در هر خیابان بررسی شد. با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و نرم افزارهای موجود به وزن دهی هر یک از معیارها و زیرمعیارها پرداخته شد. در نهایت براساس ارزش پارامترها و زیرمعیارهایشان، وزن نهایی مسیرها مشخص شد و با توجه به این ارزش ها، اولویت بندی مسیرها صورت گرفت.یافته هابا توجه به نتایج، پارامتر نوع اسکلت ساختمان (مصالح) با وزن 325/0 مهم ترین عامل و پارامترهای تعداد طبقات، ترافیک، عرض مسیر، نوع مسیر، طول مسیر و کاربری های موجود در مسیر با وزن های 320/0، 175/0، 071/ 0، 045/0، 041/0 و 023/0 از نظر اولویت و ارزش به ترتیب بعد از این پارامتر قرار می گیرند.نتیجه گیریبا توجه به ارزش های به دست آمده برای هر یک از پارامترها، این نکته قابل ذکر است که برای جلوگیری از خسارات بیشتر پس از زلزله، باید در ساخت سازه ها و ساختمان ها، از مصالح مقاومی چون بتن و فلز استفاده شود و تمامی نکات ایمنی و استانداردهای ساخت رعایت شود.کلیدواژگان: مسیریابی، سیستم اطلاعات مکانی، AHP، مدیریت بحران، وزن دهی
-
صفحات 18-32مقدمههدف این مطالعه بررسی تاثیرات آموزش های سرپایی براساس برنامه ملی خادم در میزان آمادگی و آگاهی خانواده های استان خراسان شمالی در مورد بلایای طبیعی می باشد.روشاین مطالعه نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل 2185 خانواده شرکت کننده در طرح خادم استان خراسان شمالی (بجنورد و اسفراین) می شود. ابتدا نمونه گیری به روش خوشه ایچندمرحله ای انجام شد که درنهایت 60 خانوار انتخاب شدند. خانواده ها قبل و بعد از آموزش سرپایی (طرح خادم) به پرسشنامه سنجش آگاهی و آمادگی در مورد بلایای طبیعی (داگسن، 2010) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t جفتی، خی دو، مقایسه میانگین ها و آزمون مک نمار استفاده شد.یافته هانتایج آزمون t جفتی بین مولفه شناخت از ابعاد مقیاس سنجش آگاهی و آمادگی در مورد بلایای طبیعی (26/1=t) و مولفه فعالیت به موقع (14/2=t) و مولفه آموزش (09/3=t)، مولفه همکاری (07/2=t) نشان داد تفاوت معنی داری بین دو گروه (پیش آزمون- پس آزمون) وجود دارد. به این معنا که خانواده هایی که در دوره های آموزشی سرپایی طرح خادم شرکت کردند از نظر این چهار مولفه، میانگین بالاتر کسب کردند، اما در مولفه اهمیت رسانه از ابعاد مقیاس سنجش آگاهی و آمادگی در مورد بلایای طبیعی با توجه به 79/0=t تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین با توجه آزمون مک نمار در فرم ارزیابی آمادگی بین خانواده ها بعد از آموزش دوره های آموزشی تفاوت معنادار به وجود آمده است و آزمون مجذور خی دو نیز نشان داد که آموزش های سرپایی طرح خادم میزان تماشای برنامه های تلویزیونی و کتاب را در ارتباط با بلایای طبیعی افزایش می دهد.نتیجه گیریبراساس نتایج، آموزش های گروهی دوره سرپایی در افزایش آمادگی و آگاهی خانوار در برابر بلایای طبیعی موثر است و استفاده از این آموزش ها (طبق طرح خادم) در کنار دیگر آموزش ها میزان آسیب و بحران ناشی از بلایا را کاهش می هد.کلیدواژگان: آموزش های سرپایی، آمادگی و آگاهی خانواده در مورد بلایای طبیعی، طرح خادم، استان خراسان شمالی
-
صفحات 33-44مقدمهوقوع سیلاب و طغیان رودخانه یکی از فراوان ترین و مهم ترین مخاطرات محیطی است که می تواند به خسارت شدیدی از قبیل مرگ ومیر منجر شود و آثار اقتصادی و اجتماعی طولانی مدتی را بر جای گذارد و حتی ممکن است باعث تخریب املاک، ایجاد اخلال در نظام ارتباطی و شستن زمین های کشاورزی شود. قرار گرفتن شهر تبریز در حوزه آبریز دریاچه ارومیه، موقعیت دشتی آن و عبور دو رودخانه اصلی آجی و قوری چای از بافت شهر باعث شد که بارها سیلاب های ویرانگر در آن رخ دهد و ویرانی های زیادی بر جای بماند.روشاین تحقیق با رویکردی توصیفی-تحلیلی درصدد توصیف شرایط جغرافیایی شهر تبریز و تحلیل نحوه رفتار آن در مقابل سیلاب های شهری است. برای ارزش گذاری معیار های تحقیق از مدل تاپسیس - فازی و نرم افزار ARCGIS10.5 استفاده شده است.یافته هاپس از بررسی ادبیات تحقیق و مطالعات انجام شده در این زمینه، 5 معیار به عنوان معیار های اصلی تحقیق انتخاب شد. سپس با استفاده از مدل تاپسیس- فازی فاصله از ایده آل های مثبت و منفی برای معیارها تعیین و در نهایت طبقه بندی مکانی معیارها با استخراج نقشه هریک از معیارها انجام شد.نتیجه گیریبر اساس نقشه نهایی که نشان دهنده پهنه های آسیب پذیر شهر تبریز در مقابل خطر سیلاب است، 6 درصد محدوده شهر در پهنه خطر بسیار بالاست که این مساحت، جمعیتی بالغ بر 91277 نفر را در خود جای داده است. با احتساب محدوده های خطر بسیار بالا تا متوسط می توان گفت 33 درصد از محدوده شهر یعنی 46 درصد از جمعیت شهر در معرض خطر سیلاب قرار دارند که این مطلب نشان می دهد نواحی با خطر بالای سیلاب مراکز تجمع جمعیتی و مناطق پرتراکم شهر هستند.کلیدواژگان: پهنه بندی سیلاب، تبریز، تاپسیس-فازی، GIS
-
صفحات 45-54مقدمههلال احمر و اورژانس در کشور در زمینه ارائه خدمات در حوادث جاده ای با مشکلات متعددی روبه رو هستند. هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر خدمات امدادرسانی پایگاه های جاده ای هلال احمر و اورژانس 115 در استان کرمان از دیدگاه مدیران دو سازمان است.روشاین پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و در انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری آسان استفاده شد. افراد موردمطالعه 44 نفر از مدیران ارشد هلال احمر و اورژانس 115 شاغل در استان کرمان بودند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست و پرسشنامه محقق ساخته بود که برای تایید روایی آن از نظر تخصصی اساتید دانشگاه و کارشناسان خبره استفاده شد و پایایی درونی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ معادل 76/0تخمین زده شد. چک لیست ها با مشاهده مستقیم پژوهشگر از پایگاه های دو سازمان تکمیل و پرسشنامه به صورت حضوری بین پاسخگویان توزیع و جمع آوری شد. داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و با نرم افزار 18- SPSS تحلیل شد.یافته هابراساس یافته ها، 95 درصد مدیران توانایی امدادگران هلال احمر در فوریت ها پزشکی در حوادث را کم می دانند. 5/54 درصد نیز با واگذاری امور امدادرسانی به تصادفات جاده ای به یک سازمان دیگر موافق بودند.84 درصد، تغییر ماهیت پایگاه ها از داوطلبی به خدماتی- اورژانسی و استخدام امدادگران با فرصت ارتقای سطح علمی را مهم دانستند. همچنین، 63 درصد مدیران هر دو سازمان بر این عقیده بودند که آموزش مردم و رانندگان در کاهش میزان تلفات ناشی از تصادف جاده ای بسیار موثر است.نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد که نیروهای امدادگر پایگاه های هلال احمر در زمینه اقدامات پیش بیمارستانی متخصص نیستند، آمبولانس های هلال احمر فاقد تجهیزات پزشکی کافی می باشند و اورژانس 115 فاقد تجهیزات نجات می باشد. از این رو، تغییر ماهیت پایگاه ها از داوطلبی به خدماتی و استخدام امدادگران با فرصت ارتقای سطح علمی به عنوان راهکارهای بهبود توصیه می شود.کلیدواژگان: تصادفات جاده ای، هلال احمر، اورژانس، نیروهای امدادی
-
صفحات 54-67مقدمهمسئولیت امدادگران ناشی از حیوان یکی از اقسام مسئولیت ناشی از اشیاء است. هر چند به صورت اشاره در قوانین مدنی و مجازات اسلامی ایران مطرح شده است، اما در حقوق کشورمان مورد تفقه مستقل واقع نشده است. با توجه به استفاده از حیوانات در برخی از عملیات های امدادی، این مقاله به مطالعه تطبیقی مبنای مسئولیت ناشی از حیوانات در فقه و حقوق ایران می پردازد.روشاین تحقیق با روش کتابخانه ای و اسنادی انجام شد. به این شکل که تمامی کتب و مقالات مربوطه جمع آوری و سپس تجزیه و تحلیل گردید.نتیجه گیرینتیجه ای که از این پژوهش حاصل شد این بود که در مواردی خاص، این مسئولیت مبتنی بر تقصیر امدادگر نیست. مبانی دیگر مسئولیت نیز در مسئولیت مدنی ناشی از حیوان امدادی حاکم است که با توجه به قاعده احسان باید مسئولیت امدادگر مطالعه شود. در پایان پیشنهاد می شود که در صورت بروز زیان از سوی امدادگران که محسن هستند دولت مسئولیت مدنی ایشان را تقبل کند.کلیدواژگان: مسئولیت، حیوان، امدادگر، تقصیر
-
صفحات 68-85مقدمهامروزه در سازمان ها وجود خرد سازمانی می تواند بر فرایند مدیریت دانش تاثیرگذار باشد زیرا خرد سازمانی برپایه دانش و تجربه بنا شده است. همچنین این پدیده با اشکال مختلف فرهنگی در سازمان ها گره خورده و تحت تاثیر فرهنگ های سازمانی قرار می گیرد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر خرد سازمانی با توجه به نقش میانجی مدیریت دانش در جمعیت هلال احمر ایران انجام شد.روشاین پژوهش برحسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده توصیفی- همبستگی و از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری پژوهش جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان جمعیت هلال احمر واقع در ساختمان صلح (714 نفر) بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 256 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، مدیریت دانش لاوسون (2003) و خرد سازمانی براون و گرین (2006) استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار و... با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار LISREL-v8.80 انجام پذیرفت. ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی شد. همچنین ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شدند.یافته هابا توجه به یافته ها، درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مولفه های پژوهش مناسب بود و فرهنگ سازمانی بر خرد سازمانی (41/0) و بر مدیریت دانش (38/0) تاثیر داشت. همچنین مدیریت دانش بر خرد سازمانی (42/0)تاثیر داشت. و در نهایت، فرهنگ سازمانی بر خرد سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش (57/0)تاثیر داشت.نتیجه گیریبرای دستیابی خرد سازمانی مناسب در بین کارکنان هلال احمر باید فرهنگ سازمانی کارکنان تقویت و دانش در میان کارکنان تسهیم شود، زیرا عوامل بروز خرد سازمانی در داشتن عواملی مانند مشارکت، خلق دانش و انعطاف پذیری ریشه دارند.کلیدواژگان: فرهنگ سازمانی، خرد سازمانی، مدیریت دانش
-
صفحات 86-99مقدمهبا توجه به اهمیت بالای منابع بهداشتی- درمانی برای ارتقای تاب آوری سکونت گاه ها در برابر سوانح طبیعی، مدیران و برنامه ریزان باید رویکردی ویژه نسبت به تامین امکانات و زیرساخت های بهداشتی- درمانی داشته باشند. لذا در این پژوهش به ارزیابی تاب آوری بهداشتی-درمانی شهرستان های استان سمنان در برابر سوانح طبیعی پرداخته شده است.روشهدف این پژوهش ارزیابی شهرستان های استان سمنان براساس شاخص های بهداشتی- درمانی موثر در تاب آوری است. شاخص های موردنظر این پژوهش با استفاده از مدل ویکور ارزیابی شدند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که شهرستان های شاهرود، دامغان، گرمسار، آرادان و سرخه در زمان وقوع حوادث طبیعی با داشتن امکانات و زیرساخت های مناسب درمانی، عملکرد کارآمدتری در ارائه خدمات دارند. به عبارت دیگر در مواجهه با حوادث تاب آوری بهداشتی-درمانی مطلوبی خواهند داشت. در مقابل، شهرستان های مهدی شهر، میامی و سمنان با عدم تناسب مطلوب بین میزان جمعیت و امکانات و زیرساخت های درمانی، در زمان مواجهه با حوادث، تاب آوری پایینی را به نسبت سایر نقاط استان خواهند داشت.نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد که با ارزیابی و تحلیل این فرایند در استان سمنان و راهبردهای تاب آوری، باتوجه به ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی مدیران و برنامه ریزان می توانند شهرستان های استان را به سمت تقویت تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی سوق دهند.کلیدواژگان: تاب آوری، مخاطرات طبیعی، آسیب پذیری، بهداشتی، درمانی -
صفحات 100-112مقدمهمراقبت پیش بیمارستانی نقش مهمی در مدیریت بیماران اورژانس دارد، زیرا هرچقدر مدیریت بیماران مناسب تر، صحیح تر و سریع تر باشد میزان بیماری زایی و مرگ و میر کمتر خواهد شد.روشپژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1395 در تمامی پایگاه های اورژانس شهر شهرکرد انجام شد. در این پژوهش، داده های مربوط به کارکنان و تجهیزات موجود در پایگاه ای اورژانس شهرکرد با استفاده از چک لیست به دست آمد. همچنین، 742 گزارش ماموریت ثبت شده در پایگاه مرکزی بررسی شد. در ادامه، وضعیت نیروی انسانی با استاندارد تدوین شده وزارت بهداشت، وضعیت تجهیزات با استاندارد ارائه شده توسط موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران و در نهایت، زمان پاسخ محاسبه شده با استاندارد زمان پاسخ مدون وزارت بهداشت و نیز استاندارد آمریکای شمالی مقایسه گردید.یافته هابراساس یافته ها، هیچ یک از پایگاه ها، از نیروی انسانی کافی برخوردار نیستند، هیچ کدام از آمبولانس های اورژانس مجهز به تمامی تجهیزات موردنیاز نبودند. بیشترین کمبود، مربوط به تجهیزات مدیریت درمانی- حیاتی بود که فقط 4/57 درصد از آمبولانس ها این تجهیزات را داشتند. بهترین وضعیت مربوط به تجهیزات تهویه تنفس بود که در 9/95 درصد از آمبولانس ها وجود داشت. نکته دیگر اینکه، 81/5 درصد از درخواست ها در زمان کمتر از 6 دقیقه پاسخ داده شده بود.نتیجه گیریهرچند زمان پاسخ، عاملی بسیار مهم در کاهش تلفات بیماری ها و حوادث اورژانس است، اما کاستی های موجود در نیروی انسانی و تجهیزات آمبولانس می تواند باعث کاهش اثربخشی ماموریت های انجام شده شود. لذا، رفع کمبودهای نیروی انسانی و تجهیزات ضروری به نظر می رسد.کلیدواژگان: ارزشیابی عملکرد، خدمات اورزانش مراقبت پیش بیمارستانی، زمان پاسخ
-
Pages 1-17BackgroundEarthquake as one of the most important natural disasters always in short time entails irreparable damage to human settlements. In the aftermath of the earthquake, different types of crises are created which one of them are the life detecting and rescue and relief to the affected areas. In the initial moments after the earthquake, allocating relief forces and facilities to the affected areas is very important. According to the researches, time is a critical factor in reducing casualties and victims after an earthquake, so that the first 24 hours after the earthquake is the golden opportunity to help the injured, because at these times the victims are most likely to survive.Therefore, the optimal allocation of relief and rescue teams to the affected areas is of great importance.MethodIn this research, the nearest relief base to the affected area were selected firstly in order to determine the relief routing to the affected area then with the help of the relevant experts four paths selected with the highest desirability. In the next step, the routes should be prioritize and optimize based on the desired parameters. The study of the desirability of the routes based on the parameters such as width, length, type and traffic of streets, the use of parcels, the number of floors as well as the type of skeleton of existing buildings in each street were investigated. Each of the criteria and sub-criteria was weighed using the Analytical Hierarchy Process (AHP) process, GIS and available software. Eventually, the final weight of the routes was determined based on the values of their parameters and their sub-criteria, and priority was given to the paths according to these values.FindingsThe results show that the building skeleton (materials) with the weight of 0/325 is the most important factor and the parameters such as number of floors, traffic, route width, route type, route length and existing use in the route with weight 0/320, 0/175, 0/071, 0/045, 0/041, 0/023 are ranked after this parameter in terms of priority and value respectively.ConclusionConsidering the values obtained for each of the parameters, it is necessary to use resistant materials such as concrete and metal in construction in order to prevent further damage after an earthquake. Also all safety and construction standards should be observed.Keywords: routing, spatial information system, AHP, crisis management, weighting
-
Pages 18-32BackgroundThis study aims to investigate the effects of outpatient education based on the Khadem plan on the level of preparedness and awareness of the families against the natural disasters in North Khorasan province.MethodIn this semi-experimental study with pre-test and post-test, 2185 families were participated in Khorasan province (Bojnord and Esfarayen). About 60 families were selected based on multistage cluster sampling. The families responded the questionnaire about knowledge and disaster preparedness (Dodgson, 2010) before and after outpatient education (Khadem plan). Data analyzed using paired t-test, Chi-square, mean comparison and McNemar's test.
Findings The paired t-test results showed that there was a significant relationship between both pretest and posttest in the components of knowledge recognition and disaster preparedness scale (t=1/26); timely activity (t=2/14); education (t=0.93); and cooperation (t=2/07). It means that the families who participated in Khadem plan courses got a higher average for these four components. However, there was no significant difference between the scale of knowledge and preparedness about natural disasters (t=0.79) in the components of media importance. In addition, there was a significant difference in family preparedness assessment form after training courses (sig=0.02) according to McNemar's test. The Chi-squared test showed that outpatient education increases television watching and reading books related to natural disasters.ConclusionThe results show that the group outpatient education is effective in increasing the preparedness and awareness of the household against natural disasters and decreases damage and crisis caused by disasters along with other training courses (according to Khadem plan).Keywords: outpatient education, family preparedness, awareness about natural disasters, Khadem plan, North Khorasan province -
Pages 33-44BackgroundFlooding and floodwater is one of the most important environmental hazards that can lead to severe damage such as mortality and have long-term economic and social impacts. It may even damage the property, disrupt the communication system, and wash agricultural land. Tabriz city placement in Lake Urmia basin, its plain position, and passage of two main rivers of Aji Chay and Quri Chay from the city has caused many destructive floods to take place and left great deal of ruin.MethodThis research aims to explain the geographical situation of Tabriz city and analyze its action against urban floods with a descriptive-analytical approach. ARCGIS 10.5 and Topsis-fuzzy model is used to evaluate the research criteria.FindingsAfter reviewing the research literature and the related studies, five criteria were selected as the main criteria of the research. Then, the distance between positive and negative ideals for the criteria was determined by using Topsis-fuzzy model; finally, the spatial classification of criteria was extracted by mapping each of the criteria.ConclusionAccording to the final map, that shows the vulnerable areas of Tabriz city against flood risk, 6% of the city's area with a population of about 91277 people is in very high-risk zone. Considering very high to medium risk areas, 33 percent of the city's urban area, about 46 percent of the city's population are at risk of flood. This indicates that flood-prone areas are crowded and populated areas of the city.Keywords: flood zoning, Tabriz, Topsis-fuzzy, GIS
-
Pages 45-54BackgroundRed Crescent Society and Emergencies in the country are facing serious problems in providing services for road accidents. The main goal of the present study was to analyze the quality of relief services of Red Crescent Society and Emergency 115 bases in Kerman province from the viewpoint of their managers.MethodIn this descriptive survey, 44 senior managers of Red Crescent Society and Emergency 115 bases were selected using a convenience sampling approach to be investigated. The data were collected via a self-report questionnaire and checklists. The questionnaire validity was established through experts’ opinion, and Cronbach's alpha coefficient was estimated to be (0/76) for the questionnaire. The checklists were completed by direct observation from both Red Crescent Society and Emergencies bases and the questionnaire were distributed among the subjects by the researcher. The data were analyzed using descriptive statistical indices and SPSS-18.FindingsThe findings indicated that about 95% of managers under rated the ability of relief personnel in Red Crescent Society to respond to the medical emergency cares during road accidents. About 54.5% agreed with the assignment of road accidents relief to another organization, about 84% of managers believed that the nature of the bases should change from volunteering services through community contribution to actual emergency services, and employing relief personnel with the opportunity to upgrade their professional knowledge, and skills through the time. About 63% of the managers from both organizations believed that public education is effective for preventing most road accidents.ConclusionThe relief personnel in Red Crescent Society bases are not specialized in the field of pre-hospital measures. Moreover, Red Crescent Society ambulances do not have enough medical equipment and Emergency 115 has no rescue equipment. Therefore, it is recommended to change the nature of the bases from volunteering to emergency services and employing relief personnel with the opportunity to upgrade their professional knowledge, and skills through the time as improvement strategies.Keywords: road accidents, Red Crescent Society, Emergency, relief personnel
-
Pages 54-67BackgroundThe relief workers civil liability for animals has been a subject of human society. The responsibility that is under the Liability for Objects and has been mentioned in Islamic Republic of Iran's civil law nevertheless has not been separately investigated. Regarding the fact of using animals in some relief operations, this article aims to investigate this liability in Sharia, jurisprudence and Islamic law through a comparative study.MethodThis research was carried out by using library and documentary methods. Therefore, all related books and articles were collected and analyzed.ConclusionThe result showed that in some cases, this responsibility is not based on relief worker's fault. Several manifestation of liability arising from animals that have not been considered or mentioned in Iran's civil law is discussed referring to the applicable sharia. It is explained that in some specific cases (situations) there will be no liability to the owner or the protector (relief worker) of the object (animal in these case) and other liabilities. All the general rules of tortious liability apply to animals in much the same way as they apply to other chattels.Keywords: responsibility, animal, owner, protection, fault
-
Pages 68-85BackgroundToday organizational wisdom can affect the knowledge management process in organizations because the wisdom of the organization is based on knowledge and experience. In addition, this phenomenon is tied to different cultural forms in organizations and is influenced by organizational cultures. This research aims to investigate the effect of organizational culture on organizational wisdom considering the mediating role of knowledge management in Iranian Red Crescent Society.MethodThis quantitative study is practical according to the purpose and descriptive-correlation in terms of data gathering. All employees of Red Crescent Society (714 people) were studied; about 256 people were selected by using Morgan table and stratified random sampling. Data were collected by three standard questionnaires including Denison organizational culture (2000), Lawson Knowledge Management (2003), and organizational wisdom by Brown and Green (2006). Then the collected data described through mean, standard deviation, etc. using SPSS-21. In addition, data statistical inference was carried out through structural equation modeling with use of LISREL-v8.80. However, the reliability, convergent validity, and divergent validity were investigated. Path coefficient and significant coefficients were used to examine the research hypotheses.FindingsThe results showed that the proportionality of the proposed model was appropriate with regard to the components of the research and organizational culture had an impact both on organizational wisdom (0.41) and on knowledge management (0.38). Moreover, knowledge management had an impact on organizational wisdom (0.42) and finally, organizational culture had an impact on organizational wisdom with the mediating role of knowledge management (0.57).ConclusionThe organizational culture of employees should be strengthened and knowledge should be shared among them in order to achieve the appropriate organizational wisdom among the employees of Red Crescent Society because the causes of organizational wisdom rooted in factors such as participation, creativity, and flexibility.Keywords: organizational culture, organizational wisdom, knowledge management
-
Pages 86-99BackgroundManagers and planners should have a special approach to provide the hygienic-therapeutic facilities and infrastructures due to the importance of hygienic-therapeutic resources to increase the resiliency of settlements against natural disasters. Therefore, this study aims to evaluate the cities of Semnan province based on effective hygienic-therapeutic indicators in urban resiliency.MethodThis descriptive-analytical study aims to evaluate the cities of Semnan province based on effective hygienic-therapeutic indicators in urban resiliency. The indexes of this study were evaluated using Vikor model.FindingsThe results indicated that the cities of Shahroud, Damghan, Garmsar, Aradan, and Sorkheh have efficient performance in providing services due to appropriate therapeutic facilities and infrastructure at the time of natural disasters. However, the cities of Mehdishahr, Miami, and Semnan with desirable mismatch between the population, health facilities, and infrastructure have lower resilience than other parts of Semnan province facing natural disasters.ConclusionThe results of this study show that managers and planners can lead the cities of province to enhance resilience to natural hazards by evaluating and analyzing this process in Semnan province and resilience strategies considering the available capacities and competitive advantages.Keywords: resilience, natural hazards, vulnerability, hygienic, therapeutic
-
Pages 100-112BackgroundPrehospital care plays an important role in emergency patients’ management. More correct, proper, and faster management of the patients will reduce the mortality and morbidity.MethodsIn this cross-sectional and descriptive-analytical research, all five EMS stations of Shahrekord city were studied in 2016. Data were collected from staff and equipment in Shahrekord EMS stations by using checklists. In addition, about 742 recorded mission reports of central station studies. The status of manpower, equipment status and response time compared with the standards & regulations of Ministry of Health, the standards provided by Institute of Standards & Industrial Research of Iran, reference standards of Iran and North America respectively using excel software and descriptive statistics (percent, cumulative distribution, and standard deviation).FindingsThe results of the study in Shahrekord EMS system are as follows: none of the stations has enough human resources; none of the emergency ambulances was equipped with the necessary equipment; the greatest shortage is related to critical-therapeutic management equipment that only 57.4% of the ambulances used this equipment. The best condition was that about 95.9% of ambulances have respiratory ventilation equipment. Another point was that 81.5% of the requests were answered in less than 6 minutes.ConclusionThe results indicated that response time is a very important factor in reducing the incidence of illnesses and emergencies, but shortcomings in manpower and ambulance equipment can reduce the effectiveness of missions. Therefore, eliminating the shortage of manpower and equipment seems necessary.Keywords: performance evaluation, Emergency Medical Services, prehospital care, response time