فهرست مطالب

علمی شیلات ایران - سال بیست و هفتم شماره 6 (پیاپی 110، بهمن و اسفند 1397)

مجله علمی شیلات ایران
سال بیست و هفتم شماره 6 (پیاپی 110، بهمن و اسفند 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/12/10
  • تعداد عناوین: 16
|
  • حدیثه علیزاده، حسین اورجی*، بهرام فلاحتکار، ایرج عفت پناه صفحات 1-12
    در این آزمایش، تاثیر سطوح مختلف اسید مالیک (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 گرم در کیلوگرم جیره) بر عملکرد رشد و ترکیب لاشه بچه تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) بررسی شد. بدین منظور، تعداد 375 قطعه بچه ماهی با میانگین وزن اولیه 60/0±72/33 گرم (میانگین ± خطای استاندارد) به طور تصادفی در حوضچه های بتونی گرد (با قطر 85/1 و عمق 25/0 متر) به تعداد 25 عدد در هر کدام، در 5 تیمار و با 3 تکرار توزیع و به مدت 8 هفته تغذیه شدند. نتایج اندازه گیری شاخص های رشد نشان داد که سطوح مختلف اسید مالیک در جیره غذایی بچه تاسماهیان سیبری سبب تاثیر معنی دار بر عملکرد رشد و کارایی غذایی نشد. میزان غذای مصرفی در تیمار تغذیه شده با جیره غذایی 5/2 گرم در کیلوگرم بیشتر از سایر گروه های آزمایشی بود و نیز شاخص تولید چربی تیمار 5/7 گرم در کیلوگرم کم تر از سایر تیمارهای آزمایشی بود (05/0>p). پایین ترین مقدار چربی و خاکستر لاشه در تیمار 5/7 گرم بر کیلوگرم اسید مالیک مشاهده شد و اختلاف معنی داری با سایر تیمارها داشت (05/0>p). بر اساس نتایج به دست آمده، استفاده از اسید مالیک با مقادیر مذکور طی این مطالعه در تغذیه بچه ماهیان سیبری تاثیری بر عملکرد رشد نداشت، اما در آنالیز ترکیبات لاشه تاثیر داشته است.
    کلیدواژگان: رشد، ترکیب لاشه، بچه تاسماهی سیبری، اسید مالیک، ماهیان خاویاری
  • احمد یوسفی*، محمدرضا تورجی، عادل زارع صفحات 13-24
    در این پژوهش، مقالات نمایه شده اعضای هیات علمی و پژوهشگران موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور بر اساس شاخص های کمی و کیفی علم سنجی در پایگاه اطلاعاتی ISI Web of Science بررسی شده است. به منظور انجام پژوهش از روش های علم سنجی و تحلیل استنادی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از ابتدا تا پایان سال 2015، 498 مقاله که نویسنده مسئول یا نویسنده همکار آن به موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور وابسته است، در این پایگاه اطلاعاتی نمایه شده است. 189 مقاله (95/37 درصد) در نشریه Iranian Journal of Fisheries Sciences منتشر شده است. میانگین کل استناد به هر مقاله 39/6 و میانگین استناد به هر مقاله بدون احتساب خوداستنادی 71/5، شاخص فوریت 147/0، میانگین ضریب تاثیر 804/0 و شاخص هرش 26 بوده است. میزان خوداستنادی حدود 11 درصد بوده است. بیشترین مقالات در حوزه موضوعی زیست شناسی آب های شیرین و شور با 364 مقاله است. در مجموع، هزینه پژوهش 57/40 درصد از مقالات توسط سازمان های داخلی و خارجی تامین شده است. که از این میزان، 73/31 درصد سهم سازمان های داخلی و حدود 84/8 درصد سهم سازمان های خارجی بوده است. پژوهشگران موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور بیشترین هم تالیفی و همکاری بین المللی را به ترتیب با همتایان خود در کشورهای مالزی، آمریکا، و کره جنوبی مقاله داشته اند. از 20 مقاله پراستناد فقط نویسنده مسئول/اول 6 مقاله از موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور بوده است. اعضای هیات علمی و پژوهشگران موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور تعداد نسبتا قابل توجهی از مقالات خود را در نشریه نشریه انگلیسی موسسه شیلات منتشر می کنند. این امر باعث بروز 2 پیامد متفاوت و متضاد شده است. از یک سو، باعث شده تا وضعیت مقالات از نظر کمیت و تعداد مقاله افزایش و رشد یابد؛ ولی از سوی دیگر، باعث کاهش وضعیت کیفی مقالات، از جمله: میانگین استناد به هر مقاله، میانگین شاخص فوریت، و میانگین ضریب تاثیر شده است.
    کلیدواژگان: پایگاه اطلاعاتی ISI Web of Science تحلیل استنادی، مقالات، علم سنجی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
  • پرستو محبی درخش، علی ماشینچیان مرادی*، عیسی شریف پور، شهلا جمیلی صفحات 25-34
    دیکلوفناک، دارویی ضد التهاب و ضد درد غیر استروئیدی است که در سرتاسر دنیا به مقدار زیادی تولید و مصرف می گردد. راهیابی این دارو از طریق پساب های صنایع دارویی و شهری و مواجهه با آبزیان منجر به ایجاد تغییراتی در فیزیولوژی در این جانداران غیر هدف می شود. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثر دیکلوفناک بر میزان فعالیت دو آنزیم آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ماهی کپور به عنوان یک گونه اقتصادی دریای خزر بود. جهت انجام این تحقیق، دو گروه شاهد 1 (آب) و شاهد 2 (DMSO) و سه تیمار با غلظت های 25/1، 5/2 و 5 میلی گرم دیکلو فناک بر لیتر انتخاب شدند. نمونه برداری از تیمارها با سه تکرار و در فواصل زمانی 7، 14 و 21 روز انجام شد. پس از خونگیری از نمونه ها و تهیه سرم خون با استفاده از کیت Zellbio با استفاده از الایزا ریدر با روش رنگ سنجی میزان فعالیت های آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز تعیین گردید. نتایج آماری این پژوهش نشان داد که دو متغیر مستقل زمان و غلظت مواجهه تاثیر معنی داری بر تغییرات متغیرهای وابسته کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز داشتند (05/0˂p). تغییرات در میزان فعالیت سوپراکسید دیسموتاز در هفته دوم و سوم تیمارهای 5 و 5/2 میلی گرم بر لیتر با مقدار U/ml 26 دارای اختلاف معنی داری با تیمار شاهد بود (05/0˂p). شدت تغییرات ایجاد شده مرتبط با غلظت دارو بوده است. مابین تغییرات فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز وکاتالاز بترتیب همبستگی معنی دار با غلظت و زمان مواجهه با دیکلوفناک مشاهده شد. این تغییرات در کلیه تیمارها در مقایسه با دو تیمار شاهد روند افزایشی داشتند. بیشترین فعالیت آنزیم های سوپراکسیداز دیسموتاز و کاتالاز متعلق به تیمار 5 بود و بترتیب U/ml 26 و3/15 در هفته سوم رخ داد.
    کلیدواژگان: دیکلوفناک، ماهی کپور، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز
  • محمد کریمی، محمد موسوی*، حسین ذوالقرنین، محمد ذاکری صفحات 35-46
    در این پژوهش تاثیر افزودن سطوح مختلف کانی مونت موریلونیت بر شاخص های رشد و برخی فاکتورهای خونی ماهی قزل آلای رنگین کمان بررسی گردید. تحقیق با 3 تیمار آزمایشی شامل افزودن سطوح مختلف کانی مونت موریلونیت به جیره غذایی تجاری با 4 تکرار در هر تیمار به مدت 123روز انجام شد. در هر تکرار از هر تیمار تعداد 45 قطعه بچه ماهی با میانگین وزن 35/0±500 میلی گرم نگهداری شد. جهت انجام تحقیق از تانکهای فایبر گلاس مکعب مستطیل، با حجم 300 لیتر استفاده شد و هر یک با 200 لیتر آب، آبگیری شدند. تغذیه بچه ماهیان 8 بار در روز انجام گرفت. اندازه گیری وزن ماهیان هر 15 روز یکبار و نمونه گیری خون از سیاهرگ دمی یک بار در پایان دوره آزمایشی انجام شد. نتایج حاصله نشان دهنده بهبود معنی دار وزن نهایی، درصد افزایش وزن، افزایش وزن روزانه، نرخ رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی تیمارهای آزمایشی در مقایسه با تیمار شاهد بود (05/0(p<. از نظر ضریب کارایی پروتئین و شاخص کبدی اختلاف معنی دار آماری بین تیمارهای آزمایشی و شاهد وجود نداشت(05/0(p˃. بالاترین افزایش وزن و بهترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار آزمایشی با 2% مونت موریلونیت در غذا و بیشترین افزایش وزن روزانه و بالاترین نرخ رشد ویژه در تیمار آزمایشی با 4% مونت موریلونیت در غذا مشاهده شد. در مورد شاخص های خونی، اختلاف معنی دار آماری بین تیمارهای آزمایشی و شاهد مشاهده نگردید(05/0(p˃. بر اساس نتایج حاصله، استفاده از 2% کانی مونت موریلونیت به عنوان افزودنی غذایی در تغذیه بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان، برای بهبود شاخص های رشد، بدون تاثیر منفی بر فاکتورهای خونی پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان، جیره غذایی، شاخص های رشد، فاکتورهای خون، مونت موریلونیت
  • فرهاد کنیه*، فرشته زراعت پیشه، احسان حسن احمدی صفحات 47-56
    یکی از مشکلات صنعت آبزی پروری پساب آمونیاکی ناشی از فعالیت های آبزی پروری است که موجب پر غذایی آبهای دریافت کننده آنها می شود (فرهنگی و حاجی مرادلو، 1390). آمونیاک حتی در غلظت های پایین ممکن است اثرات منفی بر بافت ها و پارامترهای فیزیولوژیک ماهی قزل آلای رنگین کمان داشته باشد. در این بررسی از ترکیب جاذب های فیزیکی همراه با بیوفیلم های جلبکی در بیوراکتور سینوسی (دورانی) استفاده گردید. جاذب ها داخل توری از جنس پلی وینیل کلرید در بیوراکتور قرار گرفتند. به مدت ده روز محیط کشت زایندر به سیستم ترزیق گردید تا بیوفیلم بر جاذب تشکیل گردد. سپس حجم ذخیره ای بیورکتور توسط پساب کارگاه پرورش قزل آلای رنگین کمان واقع در هراز تعویض شد. هر 12 ساعت فاکتورهای آب اندازه گیری و ثبت شد. هدف این پژوهش کاهش بار آمونیاک با استفاده از زغال لیلکی، اسکلت مرجان و پشم فولادی بود که توسط بیوفیلم جلبکی-باکتریایی پوشیده شده است تا بستری مناسب برای حذف فیزیکی و بیولوژک مهیا کند. غلظت اولیه آمونیاک در بیوراکتور 50/2 میلی گرم در لیتر در نظر گرفته شد و هر یک از جاذب ها به طور جداگانه مورد آزمایش قرار گرفتند. نرخ کاهش آمونیاک در زغال لیلکی، اسکلت مرجان و پشم آهن طی دوره 72 ساعته آزمایش بترتیب 5/91%، 1/82%، 8/78% بدست آمد. راندمان حذف آمونیاک در بیوراکتور بر اساس فعالیت متقابل جاذب ها با بیوفیلم در جهت حذف فیزیکی، شیمیایی و زیستی تلقی گردید که نسبت به سیستم های مشابه در زمان کمتری به راندمان مطلوب رسید.
    کلیدواژگان: آمونیاک، پشم فولاد، زغال لیلکی، قزل آلا، اسکلت مرجان
  • محمد گرگیج جاسکی، مازیار یحیوی*، کیومرث روحانی قادیکلایی، علیرضا سالارزاده صفحات 57-65
    نیتروژن به عنوان یکی از عناصر مهم موثر بر متابولیسم لیپید و پروتئین در ریزجلبک ها شناخته شده است. در این پژوهش به منظور بهینه سازی میزان زیتوده جلبک Spirulina platensis و همچنین میزان پروتئین آن، از منابع مختلف نیتروژنی همچون KNO3،NH4NO3 و اوره استفاده گردید. جلبک اسپیرولینا در محیط کشت زاروک محتوی منابع مختلف نیتروژن در ارلن های 3 لیتری محتوی 5/2 لیتر آب دریای استریل شده تحت شرایط یکسان با درجه حرارت °C25-22، شوری ppt 30، قلیائیت 8 و دوره نوریh 12:12 (تاریکی: روشنایی) کشت گردید. مطابق با نتایج، جلبک اسپیرولینا بطور موفقیت آمیزی در محیط کشت زاروک حاوی منابع مختلف نیتروژنی رشد نمود و با وجودیکه بیشینه زیتوده جلبکی در محیط کشت حاوی NH4NO3 بدست آمد، ولی اختلاف معنی داری با سایر منابع نیتروژنی نشان نداده است (05/0 کلیدواژگان: نیتروژن، پروتئین، زیتوده، ریزجلبک، Spirulina platensis
  • سید حسن جلیلی، رضا فرهوش*، عباسعلی مطلبی، آرش کوچکی صفحات 67-78
    پوست ماهی کپور نقره ای (Hypophthalmichthys molitrix) به عنوان پسماند فرآوری در کارخانه های تولید فرآورده های گوشت چرخ شده، با بهایی پایین در دسترس می باشد. روغن ماهی کیلکا (جنس Clupeonella) نسبت به روغن سایر ماهیان دریای خزر دارای امگا-3 بیشتر و ارزش غذایی بالاتر می باشد. در پژوهش حاضر، پوست کپور نقره ای جمع آوری و پس از هیدرولیز با آنزیم آلکالاز، خواص عملکردی آن جهت پایداری میکروکپسول تولید شده از روغن خالص شده کیلکا در pHهای 4/3 و 8/6 بررسی شد. نتایج نشان داد تغییرات میزان اسیدهای آمینه پس از 6 ساعت هیدرولیز قابل ملاحظه بود (05/0p<). مجموع اسیدهای آمینه آبگریز از 08/32 درصد در زمان 25/0 ساعت به 88/24 درصد پس از 6 ساعت هیدرولیز رسید. فعالیت مهارکنندگی رادیکال دی فنیل پیکریل هیدرازیل (DPPH) و قدرت احیای آهن محلول های هیدرولیزی، طی ساعت اول افزایش قابل توجهی داشت، در 4 ساعت به اوج رسید و پس از آن به آرامی کاهش یافت. پایداری امولسیون در برابر دو فاز شدن و تشکیل خامه در pH 8/6 نسبت به pH 4/3 بیشتر بود و اختلاف معنی داری را در غلظت های 2 تا 5 میلی گرم بر میلی لیتر محلول هیدرولیزی نشان داد (05/0p<). به عنوان یک نتیجه کلی، استفاده از عمل هیدرولیز پوست کپور نقره ای و نقش آنتی اکسیدانی آن در تولید امولسیون های پایدار حاوی میکروکپسول های روغن کیلکا، پروسه ای با ارزش جهت غنی سازی انواع غذاها می باشد.
    کلیدواژگان: پوست ماهی کپور نقره ای، روغن ماهی کیلکا، هیدرولیز آنزیمی، خواص عملکردی، پایداری امولسیونی
  • افشین عادلی*، وثیقه سادات میرباقری صفحات 79-91
    با توجه به تاثیر افزایش مصرف سرانه آبزیان بر سلامت جامعه، آگاهی از فواید آبزیان و ارزش تغذیه ای آنها برای پیشگیری و درمان برخی از بیماری ها بسیار اهمیت دارد. بررسی آگاهی دانشجویان شیلات از فواید و ارزش غذایی آبزیان، خواهد توانست سطح آگاهی و آموزه های آنان را جهت ترویج مصرف آبزیان در خانوار و جامعه شغلی آتی آنان بسنجد. در سال 1396 با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات دانشجویان دو دانشگاه در خصوص محتوای چربی و پروتئین، ویتامین ها، مواد معدنی، اسیدهای آمینه، اسیدهای چرب، دلایل مصرف ماهی و اثرات درمانی مصرف آبزیان از دیدگاه آنان جمع آوری شد. پس از تجزیه و تحلیل آماری به روش کای دو و فریدمن، با امتیازدهی به پاسخ های صحیح، نتایج نشان داد مصرف سرانه خانوار دانشجویان 3/23 کیلوگرم بوده است و 4/64 درصد دانشجویان پس از قبولی در رشته خود نتوانسته اند بر مصرف ماهی خانوارهای خود تاثیر بگذارند. ازنظر آنان ید غنی ترین عنصر موجود در آبزیان است که برای پیشگیری از گواتر مناسب است و به ترتیب از دیدگاه آنان مصرف آبزیان در پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی، آلزایمر و سرطان موثر می باشد. با میانگین امتیاز 53/7 و امتیاز حداکثر 18 به میزان 4/16 درصد نمونه از فواید آبزیان آگاهی داشتند. بنابراین تحقیق، لزوم توجه به آموزش جدی تر و توجه بیشتر به فواید و ارزش غذایی آبزیان در سرفصل دروس رشته شیلات را آشکار می سازد تا آنان مروجین بهتری برای مصرف ماهی بین مردم و خانواده های خود باشند.
    کلیدواژگان: آگاهی، مصرف آبزیان، فواید آبزیان، آموزش شیلات، شیلات
  • سیامک باقری، مرضیه مکارمی، علیرضا میرزاجانی* صفحات 93-103
    این پژوهش برای شناسائی، تعیین ترکیب و فراوانی فیتوپلانکتون در تالاب عینک طی سال 1396 انجام گردید. براساس مشخصات دریاچه، نمونه ها از 4 ایستگاه در پیکره آبی جمع آوری گردیدند. در این مطالعه 30 جنس فیتوپلانکتونی از شاخه های باسیلاروفیتا (9 جنس)، کلروفیتا (7 جنس)، سیانوفیتا (9 جنس)، داینوفلاژلا (2 جنس) و اگلنوفیتا (3 جنس) شناسائی گردیدند. یافته ها نشان داد، سیانوفیتا با میانگین فراوانی 4/21±3/31 میلیون سلول در لیتر، فیتوپلانکتون غالب (94 درصد) تالاب عینک بوده است. جنس Oscillatoria از شاخه سیانوفیتا دارای بیشترین فراوانی (2/28 میلیون سلول در لیتر) در تالاب عینک بوده است. شاخه اگلنوفیتا کمترین فراوانی رابا میانگین 48000±303000 سلول در لیتر در مدت مطالعه داشت. همچنین در تالاب عینک جنس های Lepocinclis و Euglena از شاخه اگلنوفیتا که شاخص آب های آلوده اند، مشاهده شد. یافته ها بیانگر کاهش تراکم فیتوپلانکتون در ایستگاه های با حضور گیاه سنبل آبی بود، بطوریکه فراوانی فیتوپلانکتون از 58 میلیون سلول در لیتر در ایستگاه های بدون گیاه سنبل آبی، به 7/1 میلیون سلول در لیتر در ایستگاه های با حضور گیاه سنبل آبی رسید (05/0p < ). افزایش گیاه غیر بومی سنبل آبی (Eichhornia crassipes) سبب کاهش فتوسنتز و فراوانی فیتوپلانکتون شده است که در صورت عدم کنترل آن اثرات منفی بیشتر بر اکوسیستم تالاب عینک خواهد گذاشت. جلوگیری از افزایش بار مواد مغذی، مبارزه بیولوژیک، شیمیائی و یا مکانیکی با گیاه غیر بومی سنبل آبی برای احیاء این اکوسیستم حائز اهمیت است.
    کلیدواژگان: فیتوپلانکتون، فراوانی، سنبل آبی، تالاب عینک
  • مروارید نراقی، مهدی شمسایی مهرجان*، هومن رجبی اسلامی، سید پژمان حسینی شکرابی صفحات 105-113
    به منظور بررسی تاثیر ریزجلبک نانوکلروپسیس تعداد 120 قطعه بچه ماهی قزل الای رنگین کمان در یک طرح آزمایشی تصادفی تکرار دار، بین 12 آکواریوم 40 لیتری تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی با مقادیر صفر (شاهد)، 5/7 (تیمار 1)، 15 (تیمار 2) و 5/22 (تیمار 3) گرم ریزجلبک در کیلوگرم خوراک برای مدت 3 ماه تغذیه شدند. پس از پایان دوره، برخی فراسنجه های خونی (شامل تعداد گلبول های سفید، تعداد گلبول های قرمز، هماتوکریت، حجم متوسط گلبولی، هموگلوبین و غلظت متوسط هموگلوبین گلبول های قرمز)، چربی سرم خون و آنزیم های کبدی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد تعداد گلبول های سفید در تیمارهای مختلف تغییرات معنی داری نداشت (05/0p). همچنین، بیشترین و کمترین مقدار کلسترول سرم خون به ترتیب در تیمار شاهد (47/1±3/279 میلی گرم بر دسی لیتر) و تیمار 2 (47/1±3/173 میلی گرم بر دسی لیتر) ثبت شد (05/0>p). نتایج نشان داد که با افزایش سطوح ریزجلبک تا 15 گرم در کیلوگرم غذا آنزیم های کبدی شامل الانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلکالین فسفاتاز نسبت به سایر تیمارها به طور معنی داری کاهش پیدا می کنند (05/0>p). بیشترین مقدار لیپوپروتئین با چگالی کم در تیمار شاهد (75/0±68 میلی گرم بر دسی لیتر) و کمترین آن در سرم خون ماهیان تیمار 2 (72/0±20/25 میلی گرم بر دسی لیتر) مشاهده شد (05/0>p). بنابراین افزایش ریزجلبک نانوکلروپسیس تا 15 گرم در کیلوگرم در خوراک احتمالا سبب بهبود شاخص های خونی و عملکرد کبد ماهیان قزل آلای رنگین کمان می شود.
    کلیدواژگان: Nannochloropsis oculata، قزل آلای رنگین کمان، شاخص های بیوشیمیایی خون، آنزیم های کبدی
  • فاطمه حسن تبار، فرید فیروزبخش، سید محمد جلیل ذریه زهرا*، کیم تامپسون صفحات 115-125
    بیماری نکروز عصبی ویروسی، یکی از مهمترین بیماری های ویروسی با گسترش جهانی در ماهیان دریایی و پرورشی دنیا محسوب می شود و تا به امروز بیش از 70 گونه حساس ماهی به این بیماری شناسایی شده است. هدف از این پژوهش ردیابی و شناسایی سریع ویروس مذکور با استفاده از روش Nested RT-PCR از بافت مغز کفال ماهیان دریای خزر بود. در طول فصل صید در سال 1395 تعداد 40 قطعه کفال طلایی (Liza aurata) در محدوده وزنی 50 تا 250 گرم با علائم مزمن بیماری از سواحل دریای خزر جمع آوری شدند و پس از جداسازی بافت مغز و استخراج RNA ویروس، با استفاده از روش ترانس کریپتاز معکوس، سنتز cDNA از روی RNA ژنوم ویروس صورت گرفت. سپس با روش Nested RT-PCR و با استفاده از دو جفت آغازگر اختصاصی F2/R3 و NF2/NR3 طی دو مرحله، قطعه مورد نظر تکثیر و توالی یابی شد. پس از بهینه سازی شرایط، واکنش PCR با استفاده از نمونه ی کنترل مثبت، در PCR مرحله ی اول (RT-PCR) در هیچ یک از نمونه های مشکوک کفال ماهیان باند مورد نظر مشاهده نشد. اما در دور دوم PCR (Nested RT-PCR ) در 20 مورد از 40 نمونه کفال ماهیان یک باند واضح bp 300 مشاهده شد. براساس نتایج بنظر می رسد که Nested RT-PCR می تواند به عنوان روشی مناسب برای تشخیص سریع سطوح پایین آلودگی و همچنین یک روش مناسب و کاربردی برای شناسایی ماهیان حامل آلوده و به ظاهر سالم در نظر گرفته شود. همچنین نتایج حاصل از توالی یابی نشان داد که ویروس مورد نظر در کفال ماهیان دریای خزر، متعلق به ژنوتیپ RGNNV می باشد.
    کلیدواژگان: نکروز عصبی ویروسی، ماهی کفال، Nested RT-PCR، توالی یابی
  • فاطمه غنی کوویی، آی ناز خدانظری*، اسحاق زمانی صفحات 127-141
    هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تازگی ماهی کفال پشت سبز شکم خالی نگهداری شده در یخ به مدت 16 روز بود. تغییرات طی نگهداری با ارزیابی حسی (روش شاخص کیفی QIM)، pH، بازهای ازته فرار (TVBN)، تری متیل آمین (TMA)، تیوباربیتوریک اسید (TBA)، اسید چرب آزاد (FFA)، رنگ، و آنالیزهای میکروبی (شمارش مزوفیل، سرمادوست، استافیلوکوکوس، انتروباکتریاسه و باکتری های تولید کننده H2S) مشاهده شد. بیشترین طول مدت ماندگاری ماهی کفال پشت سبز شکم خالی طی نگهداری در یخ با کاهش تازگی (حسی، فیزیکوشیمیایی، رنگ و میکروبیولوژیکی) تعیین شد. همبستگی بالا 990/0R2= بین شاخص کیفی (QI) و زمان نگهداری تایید شد. شاخص کیفی در دامنه صفر (بیشترین تازگی) و 33 (کاهش کل تازگی) بود و محدوده مورد قبول برای مصرف کننده (66/12=QI) بود که 12 روز دوره نگهداری بود. روش شاخص کیفی یک ارتباط خطی با زمان نگهداری (733/9-خطی زمان نگهداری× 00/8= روش شاخص کیفی، (990/0R=) نشان داد و زمان نگهداری می تواند با دقت ±3 روز تخمین زده شود. نتایج میکروبیولوژیک نشان داد که تعداد باکتری های مزوفیل، سرمادوست، استافیلوکوکوس، انتروباکتریاسه و باکتری های تولید کننده H2S طی زمان نگهداری افزایش یافتند. میزان بازهای ازته فرار از 93/5 میلی گرم نیتروژن بر 100 گرم به 66/32 میلی گرم نیتروژن بر 100 گرم ، میزان تری متیل آمین از 58/ 3 میلی گرم نیتروژن بر 100 گرم به 00/16 میلی گرم نیتروژن بر 100 گرم، میزان pH از 87/6 تا 26/7، میزان تیوباربیتوریک اسید از 66/0 مالون آلدهید اکیوالان بر کیلوگرم نمونه تا 93/1 مالون آلدهید اکیوالان بر کیلوگرم نمونه و میزان اسید چرب آزاد از 05/1 درصد اولئیک اسید تا 41/8 درصد اولئیک اسید، بترتیب متغیر در روزهای صفر و 16 بود. پیشنهاد می شود که نگهداری ماهی کفال پشت سبز شکم خالی تازه و مورد پذیرش برای مصرف تا سردسازی به مدت 12 روز باشد.
    کلیدواژگان: Chelon subviridis، روش شاخص کیفی، یخ
  • عباس متین فر*، طیبه عنایت غلام پور، سمانا شعبانی کاکرودی، مهدیه فدایی راینی صفحات 143-149
    تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اسانس گیاه سیر (Allium sativum) در چهار سطح 0 (T0)، 10/0 (T1)، 15/0 (T2) و 20/0 (T3) گرم اسانس سیر بر کیلوگرم جیره غذایی بر شاخص های رشد و بقاء، شاخص های بیوشیمیایی خون و آنزیم های گوارشی ماهی زبرا دانیو (Danio rerio) انجام گرفت. لاروها از زمان شروع تغذیه فعال به مدت 60 روز با جیره های غذایی آزمایشی تغذیه شدند. نتایج نشان داد که ماهیان تغذیه شده با جیره های غذایی آزمایشی بطور معنی داری در شاخص های رشد و بقاء نسبت به گروه شاهد در شرایط بهتری قرار داشتند (05/0>p). بر طبق نتایج، کمترین میزان گلوکز (mg/dl 08/0±35/18) و کلسترول (mg/dl 06/0±55/3) در تیمار T3 مشاهده شد و دارای اختلاف معنی داری با گروه شاهد و سایر تیمارهای آزمایشی بود (05/0>p) در حالیکه بیشترین میزان پروتئین کل (g/dl 09/0±51/2) در تیمارهای T2 و T3 اندازه گیری شد که دارای اختلاف معنی داری با گروه شاهد و تیمار T1 می باشد (05/0>p). مقدار آنزیم پروتئاز در تمامی ماهیان تغذیه شده با تیمارهای آزمایشی افزایش یافت (05/0>p)، اما در مورد آنزیم های لیپاز و آمیلاز، تنها در تیمارهای T2 و T3 به طور معنی داری تحت تاثیر اسانس گیاه سیر قرار گرفتند (05/0>p). بالاترین مقادیر آنزیم های آمیلاز (U/mg protein 13/0±11/9)، لیپاز (U/mg protein 10/0±55/2) و پروتئاز (U/mg protein 10/0±03/4) در T3 مشاهده گردید. بین تیمارهای T2 و T3 به لحاظ مقدار آنزیم پروتئاز اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0 کلیدواژگان: گیاه سیر، ماهی زبرا دانیو، شاخص های رشد، شاخص های بیوشیمیایی، آنزیم های گوارشی
  • میثم طاول کتری*، حمیدرضا علیزاده ثابت صفحات 151-163
    با توجه به اهمیت مصب ها به عنوان مناطق حساس اکولوژیکی و زیستگاه موقتی بسیاری از آبزیان و همچنین اهمیت لاروهای خانواده Chironomidae در زنجیره غذایی و تغذیه ماهیان، تراکم و الگوی پراکنش این لاروها و ارتباط شان با متغیرهای محیطی در مصب رودخانه چشمه کیله تنکابن (حوضه جنوبی دریای خزر) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری به مدت یک سال به صورت دو ماه یکبار، از آبان ماه 1393 تا شهریور ماه 1394 در سه ایستگاه (S1 در رودخانه، S2 در مصب و S3 در دریا) با استفاده از نمونه بردارهای گرب مدل Van Veen (با سطح مقطع 0/03 مترمربع) و سوربر (با سطح مقطع 0/1 مترمربع با چشمه های به ابعاد 0/2 میلی متر) در سه تکرار انجام شد. متغیرهای آب شامل دما و شوری و متغیرهای رسوب شامل دانه بندی و مواد آلی کل (TOM) اندازه گیری شد. در این تحقیق، از خانواده Chironomidae، سه زیر خانواده Chironominae (5 جنس)، Orthocladinae (4 جنس) و Tanypodinae (1 جنس) شناسایی و معرفی شدند. 10 جنس معرفی شده در این تحقیق برای اولین بار از این رودخانه و مصب گزارش گردید. در بین جنس های شناسایی شده، بیشترین میانگین تراکم مربوط به جنس Orthocladius (235 عدد در مترمربع) و کمترین آن مربوط به جنس Eukiefferiella (45/5 عدد در مترمربع) بود. نتایج حاصل از پراکنش زمانی نشان می دهد که بیشترین و کمترین میانگین تراکم لاروهای Chironomidae به ترتیب در اسفند ماه (133 ± 320 تعداد در مترمربع) و شهریور ماه (11 ± 33/3 تعداد در مترمربع) بود و طبق نتایج آزمون دانکن دارای اختلاف معنی داری می باشند )0/05(P<. پراکنش مکانی این لاروها در بین ایستگاه های مورد بررسی اختلاف معنی داری را نشان داد )0/05(P< به طوری که ایستگاه رودخانه تراکم (93/6 ± 248/3 تعداد در مترمربع) بیشتری نسبت به ایستگاه مصب (29/6 ± 90/5 تعداد در مترمربع) و ایستگاه دریا (0 ± 0 تعداد در مترمربع) داشت. آزمون همبستگی پیرسون اختلاف معنی داری )0/05(P< بین تراکم لاروهای Chironomidae با عوامل محیطی در آب (دما و شوری) و رسوب (دانه بندی و مواد آلی کل) نشان داد.
    کلیدواژگان: شناسایی، تراکم، Chironomidae، چشمه کیله تنکابن، دریای خزر
  • صغری کمالی*، قربان زارع گشتی، مهرداد نصری تجن، فاطمه نوغانی، ژاله خوشخو صفحات 165-170
    کنسانتره پروتئین ماهی از گوشت چرخ شده ی ماهی کپور نقره ای در طی سه مرحله استفاده از حلال ( ایزوپروپانول ) ، پرس و خشک کردن با استفاده از دمای خشک( 6 درجه سانتیگراد ) بدست آمد . این کنسانتره دارای 93 درصد پروتئین بود که با توجه به منابع پروتئینی آبزیان از ارزش تغذیه ای بالایی برخوردار میباشد و برای غنی سازی سایر فرآورده های غذایی استفاده می شود . با توجه به اینکه ماکارونی های فعلی تولیدی از منابع کربوهیدارت هستند و از نظر اسید آمینه های لیزین و ترئونین دچار کمبود می باشند، این امر فرصتی ایجاد میکند تا برای غنی سازی و افزایش کیفیت تغذیه ای آنها، استفاده شود . در این تحقیق ازنسبتهای 5 و 15درصد از کنسانتره پروتئین ماهی برای غنی سازی ماکارونی استفاده شد و نمونه ها در سه تکرار تهیه گردید و در دمای محیط به مدت 3 ماه نگهداری و آزمایشات مربوط به ارزش غذایی و اسیدهای آمینه انجام شد و با نمونه شاهد ( بدون کنسانتره) مقایسه گردید . با توجه به نتایج آزمایشات ارزش غذایی و پروفایل اسیدهای آمینه و پس از انجام آزمایشات آماری داده ها مشخص گردید ، از نظر ارزش غذایی و پروفایل اسیدهای آمینه تیمار غنی سازی شده با کنسانتره پروتئین ماهی بهتر بوده است و در ارزیابی کلی تیمار غنی سازی شده با کنسانتره پروتئین ماهی 5 ٪، بهتر از سایر نمونه ها بوده است و تفاوت معنی داری داشته است (05/0>p).
    کلیدواژگان: ماکارونی، کنسانتره پروتئین ماهی، غنی سازی، کپور نقره ای، اسید های آمینه
  • محمدسعید گنجور*، علیرضا قائدی، ابوالحسن راستیان نسب، محمد میثم صلاحی اردکانی، سیدعبدالحمید حسینی، عیسی فلاحت صفحات 171-175
    در این پژوهش، اندازه گیری و مقایسه گلوکز خون سرم مولدین قزل آلای رنگین کمان پرورشی در دو تیمار، قبل و بعد از خوراک دهی، انجام شد. هر تیمار شامل 10 مولد بود، نیمی از مولدها نر و نیم دیگر ماده بودند. خون گیری بکمک سرنگ و از ساقه دمی انجام شد. سپس، به کمک سانتریفیوژ سرم، جداسازی گردید. میزان گلوکز سرم به کمک کیت (کیت رنگ سنجی شرکت من) و بر اساس روش گلوکز اکسیداز انجام گرفت. میانگین گلوکز خون تیمار اول (ناشتا) 14± 2/92 میلی گرم بر دسی لیتر بود در حالی که میانگین گلوکز خون تیمار دوم (خوراک داده شده) 2/17± 2/189میلی گرم بر دسی لیتر بود. مقایسه ای بین دو تیمار بکمک روش t-testانجام شد که نشان دهنده تفاوت معنی دار بین دو تیمار بود (05/0>p). نتیجه گیری نهایی نشان داد تغذیه ماهی سبب تغییر در غلظت گلوکز خون گردید. لذا جهت صحت آزمایشات و تحقیقات آتی و استاندارد و همسان بودن آزمایشات، پیشنهاد می گردد 8 ساعت قبل از آزمایش قند به ماهی خوراک داده نشود.
    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، گلوکز، سرم