فهرست مطالب

نشریه هواشناسی کشاورزی
سال ششم شماره 2 (پاییز و زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/12/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی خلیلی صفحات 1-2
     
    ارتباط تنگاتنگ "هواشناسی" با "کشاورزی" قدمتی به درازای تاریخ زراعت دارد و به حدود ده هزارسال پیش بر می گردد. در طول این مدت تکاپوی انسان برای بهره گیری هر چه بیشتر و بهتر از منابع آب، خاک، گیاه و اقلیم و چاره جویی در مقابل شرایط نامساعد و خشم آگین طبیعت هیچ زمانی متوقف نشده، تکاپویی که ارتقاء فن/ دانش کشاورزی، و تمام شاخه های مرتبط با آن را به وجود آورده است. شواهد این گفته در آثار و نوشته های به جامانده از عصر طلایی تمدن قدیم یونان کم شمار نیستند. ادامه این شواهد به موازات گسترش علوم و معارف بشری در بعد از دوره نوزایی (رنسانس) نیز دیده می شود ولی شیب تند بررسی های علمی هواشناسی در همه شاخه ها و انتشار یافته های علمی- تجربی مربوط به آن ها به اوایل قرن گذشته بر می گردد و از نیمه این قرن تقریبا در تمام کشورهای عضو سازمان هواشناسی جهانی (در حال حاضر 186 کشور) رو به گسترش است و البته فعالیت آکادمی ها، دانشگاه ها و مراکز پژوهشی مستقل یا وابسته به آن ها سهم بزرگی در غناء یافته های تحقیقاتی داشته اند به قسمی که اکنون نشریات علمی، پژوهشی، کاربردی و ترویجی در تمام رشته ها از جمله هواشناسی کشاورزی انباشتی از تولیدات علمی را به وجود آورده اند و خوشبختانه سیستم های نمایه سازی و موتورهای متعدد جستجو، تمهیدات درخشانی برای دسترسی سریع به آن ها را فراهم کرده است.
    حال سوالی که پیش می آید این است که آیا عملکرد و انتشارات پژوهشی ما بهینه است و ما از مدیریت تحقیقات و اولویت بندی موضوعات و تنظیم سیاست های پژوهشی مورد عمل خود بی نیاز هستیم؟. پاسخ مسلما مثبت نیست.
    در ایران بر اساس داده های سامانه رتبه بندی نشریات علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری 1296 عنوان مجله در سال 1396 منتشر شده اند که از آن میان 104 عنوان با موضوع های مطرح در هواشناسی کشاورزی همپوشی دارند. تعداد نشریاتی که مطلقا به هواشناسی یا هواشناسی کشاورزی می پردازند به ده عنوان نمی رسد.
    متاسفانه با همان دقتی که رشد کمی مجلات علمی کشور را می توان تعیین کرد، ارزیابی کیفی پژوهش های منتشر شده میسر، ساده و دقیق نیست و به نظر نمی رسد بررسی جامعی در این زمینه به انجام رسیده باشد.
    اخیرا یک بررسی نمونه ای در فرهنگستان علوم برای ارزیابی کیفی مجلات علمی -پژوهشی شاخه های مختلف از جمله شاخه آبیاری که هواشناسی کشاورزی هم جزئی از آنست انجام گرفته و نتایج آن در دست انتشار است.
    بررسی بر اساس تک خوانی مقالات 24 عنوان مجله و ارزیابی شکلی- ساختاری و محتوایی آن ها با شاخص های کمی متعدد انجام پذیرفته و بر اساس آن ها مجلات از بسیار خوب تا بسیار ضعیف به پنج گروه رده بندی شده اند. نتایج به رغم کوچک بودن نمونه قابل تعمق است. از جمله اینکه هیچکدام از مجلات از نظر اثرگذاری علمی یا عملی در درجه بسیار خوب قرار ندارند، احتمالا به این دلیل که معمولا پژوهشگران مقالات برجسته خود را در نشریات معتبر بین الملی منتشر می کنند همچنین به دلیل اینکه در مقررات تحصیلات تکمیلی یا آیین نامه های ارتقای شغلی موسسات علمی اهمیت زیادی به تعداد مقالات داده می شود و کیفیت کمتر مورد توجه قرار دارد. بر اساس یافته های این بررسی مجلات خوب 33، متوسط 38، ضعیف 21 و بسیار ضعیف 8 درصد فراوانی را به خود تخصیص داده اند. این بررسی نشان داد که شاخص کاربردی همه مجلات کمتر از حد مورد نظر بوده است و از این نظر مجلات برتری خاصی بر یکدیگر ندارند.
    بررسی نتیجه می گیرد که به طور کلی بیشتر مقالات مجله ها تکراری و تقلیدی است، نتایج آن ها از نظر کاربردی قابل عملیاتی شدن نیست و به گسترش مرزهای دانش کمک شایانی نمی کند.نگارنده در پیگیری این یادداشت جستجوی مختصری در مجلات بین المللی مطرح در هواشناسی کشاورزی از نظر بهره گیری از تجربه دیگران را مفید دانست. مجله هواشناسی کشاورزی که از 1964 مرتبا منتشر می شود و در 1984 به هواشناسی کشاورزی و جنگل[1] تغییر نام داد یکی از نشریات بسیار معتبر و وزین بین المللی است که هر سال در 12 شماره پر مایه منتشر می شود و شماره های موضوعی خاصی را نیز به مناسبت های علمی جامعه علمی ارائه می دهد. چکیده تمامی مقالات تمامی شماره های این مجله در اینترنت  قابل دسترسی است[2]. مجله طیف وسیعی از مقالات نظری، آزمایشی میدانی، تحلیلی کاربردی، سیاست گذاری در مسائل مختلف هواشناسی کشاورزی و مقالاتی که ماده اصلی آن ها در آغوش مزرعه فراهم شده است را پوشش می دهد. چندین مجله مشابه دیگر نیز در همین زمینه توسط موسسات دیگر منتشر می شوند. نتیجه آن که بررسی موضوعات مطرح در این مجلات با نگرش به نیازهای ملی و بومی کشور می تواند موضوعات تحقیقاتی مناسب تر و مفید تری برای اصحاب تحقیق فراهم کند و جمع بندی موضوعی محورهای پژوهش مطرح در اینگونه مجلات می تواند کمک ارزشمندی در این زمینه باشد.
    نتیجه گیری مقدماتی دیگر از این گفتار آنست که قویا نیاز به آسیب شناسی تحقیقات کاربردی در هواشناسی کشاورزی داریم، آشتی دادن بیشتر محققان با مزرعه نیز مقوله ای است که در مطالعات هواشناسی کشاورزی لازم است به آن پرداخته و برایش برنامه ریزی شود. برنامه ای که لازمه موفقیت در آن همکاری بسیار نزدیک سازمان هواشناسی کشور و وزارت جهاد کشاورزی را می طلبد و به کارشناسی دقیق برای روشن کردن خط ارتباط سازمانی دو نهاد نیاز دارد.
  • سحر نسب پور، اسماعیل حیدری علمدارلو، حسن خسروی*، علی وصالی صفحات 3-12
    در مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی آسیب پذیری به خشکسالی از روش تحلیل سلسله مراتبی متشکل از پنج شاخص اقلیم، توپوگرافی، تراکم آبراهه، کاربری اراضی و منابع آب زیرزمینی استفاده شد. پس از تعیین وزن هر یک از شاخص ها و زیر شاخص ها، با استفاده از توابع منطق فازی در نرم افزار ArcGIS، نقشه عضویت فازی هر یک از شاخص ها محاسبه و با استفاده از عملگر فازی امگا (9/0=γ) هم پوشانی آن ها ترسیم و طبقه بندی شد. بررسی نقشه آسیب پذیری خشکسالی ایران نشان داد نواحی مرکزی، شرق، جنوب، شمال شرق و جنوب شرق کشور به طور عمده در دو کلاس آسیب پذیری خیلی کم یا خیلی زیاد قرارگرفته اند. همچنین نواحی رشته کوه های زاگرس و البرز در کلاس زیاد قرار می گیرند. اکثر مناطق شمال غرب و غرب کشور همچنین سواحل شمالی در کلاس های آسیب پذیری متوسط تا خیلی کم قرار دارند. این عامل در ناحیه اطراف دریاچه ارومیه در محدوده زیاد تا متوسط متغیر بود.
    کلیدواژگان: ایران، آسیب پذیری خشکسالی، تحلیل سلسه مراتبی، مدیریت ریسک
  • سمیه حجابی، جواد بذرافشان*، پرویز ایران نژاد، شهاب عراقی نژاد، سرمد قادر صفحات 13-29
    در این مطالعه، کاربرد طرح واره برهم کنش جو- سطح خشکی (ALSIS) در شبیه سازی جریان رودخانه در حوضه آبریز کرخه مورد بررسی قرار می گیرد. از داده های شبکه بندی شده پایگاه داده های بازتحلیل سامانه پیش بینی اقلیم (CFSR) برای دوره 1982-2011 به عنوان داده های واداشت جوی استفاده شده است و پیاده سازی اثرات ناهمگنی در مقیاس زیر یاخته ای مبتنی بر تقسیم یاخته های شبکه به موزائیک های خاک-پوشش گیاهی است. برای مدلسازی جریان پایه از مدل آبشار مخازن خطی و برای روندیابی رواناب از یک مدل روندیابی جریان در پیوند با طرح واره سطح خشکی استفاده شده است. مقایسه جریان شبیه سازی شده و مشاهده شده در شش ایستگاه هیدرومتری در سطح حوضه کرخه حاکی از توانایی خوب طرح واره در شبیه سازی جریان ماهانه رودخانه است. به علاوه، مدل توانایی خوبی در شبیه سازی رژیم ماهانه مولفه های ترازمندی آب، توزیع مکانی میانگین بلندمدت مولفه ها و رابطه بین آن ها دارد.
    کلیدواژگان: جریان رودخانه، حوضه کرخه، طرح واره برهمکنش جو-سطح خشکی، ناهمگنی مکانی سطح خشکی
  • سید بهرام اندرزیان*، ایمان باباییان، بهنام اندرزیان صفحات 30-43
    اطلاع از شرایط آب و هوایی فصل پیش رو امکان اتخاذ راهبردهای مدیریتی متناسب در مزرعه را فراهم ساخته و در کاهش هزینه ها و ریسک تولید نقش مهمی ایفا نماید. در این مطالعه، به منظور پیش بینی فصلی عوامل جوی و انتخاب دو گزینه مدیریت زراعی (تاریخ کاشت و مصرف نیتروژن) برای فصل آتی در شهرستان ایذه در استان خوزستان، از روش  kنزدیک ترین همسایه (k-NN) اصلاح شده و مدل شبیه ساز رشد و نمو گندم CERES-Wheat استفاده شد. نتایج نشان داد که روش k-NN برای پیش بینی شرایط آب و هوایی و مدل CERES-Wheat جهت شبیه سازی عملکرد گندم از دقت مناسبی برخوردارند. از تلفیق روش پیش بینی فصلی k-NN با مدل CERES-Wheat تاریخ کاشت مناسب گندم دیم در منطقه مطالعاتی، بین 5 آبان تا اوایل آذر تعیین شد. مقدار نیتروژن مصرفی در سال های کم باران و سال های نرمال به ترتیب 50 و 150 کیلوگرم در هکتار پیشنهاد می گردد. این رهیافت می تواند به عنوان یک ابزار پشتیبان تصمیم در مدیریت زراعت دیم پیش از آغاز سال فصل زراعی در سایر مناطق اقلیمی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: پیش بینی فصلی، زراعت دیم، گرمایش جهانی، گندم، مدل های گیاهی
  • اژدر عنابی میلانی*، شیوا موسوی منش صفحات 44-57
    این مطالعه برای تعیین تبخیرتعرق و ضریب گیاهی گندم رقم الوند در طول فصل رشد در دشت تبریز توسط لایسیمتر زهکش دار و مقایسه آن با مقدار برآوردی توسط روش پنمن مانتیث FAO-56 انجام شد. مقدار تبخیرتعرق با اندازه گیری عوامل معادله بیلان آبی در طی چهار سال در دوره های ده روزه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که متوسط این کمیت در طول فصل رشد 732 میلی متر بوده است که از این مقدار به طور متوسط 132 میلی متر توسط بارندگی تامین می گردد و بقیه (600 میلی متر) باید توسط آبیاری تامین شود. تبخیرتعرق اندازه گیری شده تطابق مناسبی (R2 = 0.92, NRMSE = 0.11) با مقدار برآورد شده توسط روش پیشنهادی FAO-56 (721 میلی متر) داشت. متوسط تبخیرتعرق مرجع برای طول دوره رشد گندم در یک مطالعه هم زمان لایسیمتری 715 میلی متر اندازه گیری گردید که همخوانی خوبی (R2 = 0.98, NRMSE = 0.08) با مقدار برآورد شده توسط روش پنمن- مانتیث پیشنهادی فائو (743 میلی متر) داشت. مقدار ضریب گیاهی متوسط برای کل دوره رشد 02/1 محاسبه شد که به طور متوسط برای اوایل دوره رشد، اواسط دوره و دوره رشد انتهایی به ترتیب 54/0، 22/1 و 39/0 بود.
    کلیدواژگان: بیلان رطوبت خاک، پنمن- مانتیث، تبخیرتعرق مرجع، گندم
  • زهرا آقاشریعت مداری*، مهسا اتحادی، خلیل قربانی صفحات 58-70
    دمای هوا از مهم ترین متغیرهای مورد نیاز در مطالعات اقلیم شناسی کشاورزی است. داده های دیدبانی شده دما ماهیت نقطه ای دارند و جهت برآورد منطقه ای این کمیت نیاز به کاربرد روش های درون یابی است که تغییرات دما بر حسب ارتفاع و عرض جغرافیایی را برآورد کنند. در این پژوهش، کارایی روش های کریجینگ، کوکریجینگ، رگرسیون وزن دار جغرافیایی و رگرسیون چندمتغیره خطی برای پهنه بندی میانگین ماهانه دما 56 ایستگاه همدیدی واقع در مرکز و شمال ایران، مورد ارزیابی قرارگرفته است. تحلیل آماری نتایج نشان داد که رگرسیون وزن دار جغرافیایی در ماه دسامبر بیش ترین اختلاف را با دیگر روش های مورد مطالعه دارد به طوری که ریشه میانگین مربعات خطا در این روش برابر 83/0 درجه سانتی گراد می باشد، در حالی که این مقدار در روش کوکریجینگ که در رتبه بعدی قرار دارد برابر با 38/2 درجه سانتی گراد است. کم ترین میانگین مقادیر RMSE تمام ماه های سال، متعلق به روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی به میزان 2/1 درجه سانتی گراد و پس از آن به ترتیب روش های رگرسیون چند متغیره خطی (24/2 درجه سانتی گراد)، کریجینگ (52/2 درجه سانتی گراد) و کوکریجینگ (86/2 درجه سانتی گراد) در اولویت های بعدی قرار دارند، لذا روش وزن دار جغرافیایی برای پهنه بندی دما در این منطقه، مناسب تر می باشد. این رهیافت، به دلیل در نظر گرفتن گرادیان های محلی ارتفاعی، مقادیر دما در مناطق مرتفع فاقد ایستگاه هواشناسی را دقیق تر پیش بینی می کند.
    کلیدواژگان: درون یابی موضعی، دما، رگرسیون چندمتغیره، رگرسیون وزن دار جغرافیایی
  • آرشین بختیاری* صفحات 71-79
    خشکسالی در تمام فصول سال به طور مستقیم و غیرمستقیم بر گردشگری کشاورزی تاثیر دارد. هدف از این مطالعه تعیین مقاصد گردشگری کشاورزی (آگریتوریسم) تحت تاثیر پدیده خشکسالی است. به این منظور از داده های 14 ایستگاه همدیدی در استان کرمان از بدو تاسیس تا سال 2017 استفاده گردید. شاخص های متوسط آرای پیش بینی شده (PMV) و شناسایی خشکسالی (RDI) به ترتیب جهت بررسی وضعیت آسایش اقلیمی و خشکسالی استفاده شدند. برای محاسبه شاخص RDI و PMV به ترتیب از بسته های نرم افزاری DrinC V 1.5.73 و RayMan استفاده شد. برای تهیه نقشه های خشکسالی و اقلیم آسایش، گرادیان ارتفاعی بین این این دو شاخص بررسی شد. توزیع مکانی شاخص ها در ماه هایی که گرادیان معنی دار بود، با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، در محیط نرم افزاری ArcGIS V. 10.5 ترسیم شدند. نتایج نشان دادند که همه ایستگاه های مطالعاتی در فصول سرد سال دارای وضعیت نرمال از دیدگاه خشکسالی کشاورزی بودند. در فصول گرم سال قسمت های شرقی و جنوبی استان با خشکسالی های شدید مواجه بودند. همچنین نتایج شاخص PMV نشان داد که بخش های شرقی و جنوبی استان در فصل های سرد دارای شرایط مناسب برای فعالیت های آگریتوریسم هستند. در حالی که در فصل های گرم بخش های مرکزی، شمالی و غربی استان مناسب می باشند.
    کلیدواژگان: آسایش گردشگری، دوره خشکی، شاخص متوسط آرای پیش بینی شده، گردشگری کشاورزی
  • حمیدرضا امیری، حسن حبیبی*، مسعود حقیقت، حامد عینی نرگسه صفحات 80-85
    هدف از این مطالعه بررسی اثرات محتمل تغییر اقلیم بر مناطق مساعد کشت گندم دیم در بخش هایی منتخب از استان کردستان با استفاده از مدل HadCM3 تحت سه سناریوی انتشار (B1، A1B و A2) در دوره 2030-2011 می باشد. برای ریزمقیاس نمایی خروجی های این مدل، مولد داده LARS-WG مورد استفاده قرار گرفت. پهنه‎بندی مناطق مستعد کشت گندم دیم در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ArcGIS نسخه 9.3 انجام شد. نتایج نشان داد که در دوره پایه (2010-1991) پهنه های مناسب برای کشت گندم دیم، در غرب و شمال غرب استان (محدوده ایستگاه های بانه، مریوان و سقز) واقعند که حدود 6/28 درصد از مساحت استان را در بر می گیرند. نتایج پهنه‎بندی نشان داد که تحت سناریوهای B1، A1B و A2 در آینده محدوده مناسب برای کشت گندم دیم 4/34 درصد افزایش می یابد و حدود 63 درصد مساحت استان را شامل خواهد شد. بین سناریوهای مورد بررسی (B1، A1B و A2) اختلاف معنی داری در تغییر سطح مناطق مطلوب دیم کاری گندم مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: گرمایش جهانی، پهنه بندی اقلیمی، مدل گردش عمومی، بارش فصلی، گندم
|
  • Ali Khalili* Pages 1-2
  • S. Nasabpour, E. Haydari Alamdarloo, H. Khosravi *, A. Vesali Pages 3-12
    In this study, Analytic Hierarchy Process method was used to assess drought vulnerability in different regions of Iran, using five indices including climate, topography, drainage density, land use and groundwater resources. After determining the weight of each index and sub-index, the fuzzy membership maps were calculated using Fuzzy logic functions in ArcGIS software. Then, by use of omega fuzzy operator (γ=0.9) the maps over laps were drawn and classified. Drought vulnerability map of Iran showed that central, Eastern, Southern, North East and South East regions are mainly located in two vulnerability classes of very low and very high. Also, Zagros and Alborz mountains region classified as highly vulnerable. Most areas in north and northwest of the country as well as northern coastal region are located in medium to very low vulnerable classes. Lake Urmia region is mostly occupied by high and medium vulnerability classes.
    Keywords: AHP, Drought Vulnerability, Iran, Risk Management
  • S. Hejabi, J. Bazrafshan *, P. Irannejad, Sh. Araghinejad, S. Ghader Pages 13-29
    This study evaluates the application of Atmosphere-Land Surface Interaction System (ALSIS) scheme in simulating the streamflow in Karkheh river basin. The Climate Forecast System Reanalysis (CFSR) data for the period 1982-2011 are used as atmospheric forcing data and sub-grid scale heterogeneity of the land-surface is represented by soil-vegetation mosaics. The cascade of linear reservoirs model is used for modelling the base flow and a routing model, linked to the land surface scheme, is used for modelling river discharge. The comparison of simulated and observed streamflow in six hydrometric stations over Karkheh basin reveals the model ability in simulating the monthly streamflow. Moreover, the model has a good ability in simulating the monthly regime of water balance components, spatial distribution of long-term average of components and their relationships.
    Keywords: Atmosphere-Land Surface Interaction System, Karkheh basin, Spatial heterogeneity of land surface, Streamflow
  • S. B. Andarzian *, I. Babaeian Pages 30-43
    Seasonal weather forecast for the upcoming season may serve as a usefool tool for making management decisions which may decrease the production costs and associated risks. In this study attemps haven been made to combine a seasonal weather forecast approach based on k-NN nearest neighbor and dynamic simulation model CERES-Wheat model as a decision support system of farm management practices (planting date and nitrogen applicatin level) for rainfed wheat (variety Dehdasht) using the data of a field experiment at Izeh research station, Khuzastan province, Iran during 2015-2016 growing season. The results showed that the k-NN approach and CERES-Wheat model have an acceptable performance in seasonal weather forecast and crop growth simulation, respectively. By combining  k-NN and CERES-Wheat models, the appropriate sowing time of the selected variety in Izeh region was determined to be between November 5 and early December. The recommended amount of applied nitrogen fertilizer in dry and rainy seasons are 50 and 150 kg ha-1, respectively. The proposed combined approach can be used as a suitable decision support system of rainfed crops in other climatic regions.
    Keywords: Crop models, Dry-land Farming, Global warming, seasonal forecasting, Wheat
  • A. Onnabi Milani *, Sh. Mousavimanesh Pages 44-57
    A lysimetric study was conducted to determine the evapotranspiration (ETc) and crop coefficient (Kc) of wheat (Triticum aestivum L., cultivar Alvand) during growing season in Tabriz plain, northwest of Iran. The obtained values were compared to estimations made by FAO-56 Penman-Monteith equation. Wheat evapotranspiration was measured in ten days interval using a drained lysimeter. Results indicated that seasonal ETc of wheat is 732 mm, from which an average of 132 mm was supplied by precipitation and the remaining (i.e. 600 mm) by irrigation. Highest and lowest amount of ETc was observed in 2nd decade of June and 2nd decade of December, respectively. The average amount of measured ETc was in good agreement (R2=0.92, NRMSE=0.11) with the estimated value by FAO-56 approach (721 mm). Similarly, the mean measured grass reference evapotranspiration value for the entire wheat growing season was 715 mm, which was statistically consistent with the estimated value (743 mm) obtained by FAO Penman-Monteith method (R2=0.98, NRMSE=0.08). Kc for the initial stage, mid- and late season were 0.54, 1.22 and 0.39, respectively. The Kc values were also in close agreement with those estimated using modified empirical equation of FAO56-PM. in climatic condition of study region.
    Keywords: Soil water balance, Penman-Monteith, Reference Evapotranspiration, Wheat
  • Z. Aghashariatmadary *, M. Ettehadi, Kh. Ghorbani Pages 58-70
    Air temperature is one of the major variables required for agroclimatic classifications. For spatial zoning of temperature point observations, the interpolation approaches in which the horizontal and vertical gradients are included may be applied. In this research, the skill of Kriging, Co-Kriging, geographically weighted regression and Linear Multivariate Regression was evaluated for the interpolation of the monthly mean temperature values using the data of 56 synoptic stations located in the northern and central regions of Iran. The results of the statistical analysis indicated that the geographically weighted regression have the greatest difference with the other methods in month of December, with root mean square error (RMSE) equal to 0.83 °C, Based on the RMSE values of all months, the geographically regression method (with RMSE of 1.26°C) is the most suitable approach for temperature spatial zoning in this region. and then linear multiple regression method with RMSE of 2.24 °C, Kriging with RMSE of 2.52 °C and Cokriging with highest RMSE of 2.86 °C were ranked second to fourth, respectively. Besides, it is concluded that for high altitude areas where almost no weather station exist, the geographically weighted regression method provided the most accurate interpolated data of the air temperature.
    Keywords: Geographically Weighted Regression, local interpolation, Multivariable regression, Temperature
  • A. Bakhtiari * Pages 71-79
    The drought has direct and indirect impacts on agritourism in all seasons. The purpose of this study is determination of agricultural tourism destinations affected by drought. To this end, existing data of fourteen meteorological stations in Kerman province from their establishment till 2017 were collected. Predicted Mean Vote (PMV) and Reconnaissance Drought Indices (RDI) were used to investigate climatic comfort and drought condition using DrinC Ver. 1.5.73 and RayMan, respectively. In order to prepare the drought and climatic comfort maps, the elevation gradient between two indices were investigated. The spatial distribution of two indices was prepared using digital elevation model (DEM) in ArcGIS v 10.5 for the month in which the gradient was significant. The results showed that all of the study stations had a normal condition from the viewpoint of agricultural drought in the cold seasons. The eastern and southern part of the province experienced severe drought in the warm seasons. Moreover, the results of PMV index showed that the eastern and southern part of the province had a suitable condition for agritourism activities in the cold seasons, while the central, northern and western parts are suitable in the warm seasons.
    Keywords: Agritourism, Drought, Predicted mean vote index, Tourism comfort
  • H. R. Amiri, H. Habibih *, M. Haghighat, H. Eyni, Nargeseh Pages 80-85
    This study was aimed to investigate the possible effects of climate change on rain-fed wheat cultivation regions in Kurdistan province, Iran, using HadCM3 model outputs under three climate change scenarios (B1, A1B and A2) during 2011-2030 period. The statistical weather generator model, LARS-WG was used to downscale climate variables. The agroclimatic zoning of suitable regions was performed utilizing ArcGIS 9.3 program. In the baseline period (1991-2010), suitable regions for rain-fed wheat cultivation were mainly located in west and northwestern regions of Kurdistan Province namely, Baneh, Marivan and Saqez stations  which cover about 28.6 % of the total province area. Results of agroclimatic zoning during the future period showed that suitable regions area will increase by 34.4 % (63 % of the total area) under B1, A1B and A2 scenarios. No significant difference was observed between three climate change scenarios.
    Keywords: Global warming, Climatic zoning, Global circulation model, Seasonal rainfall, Wheat