فهرست مطالب
مجله پژوهش در علوم توانبخشی
سال چهاردهم شماره 3 (امرداد و شهریور 1397)
- تاریخ انتشار: 1397/05/16
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 126-133مقدمهچشم آرام (Quiet eye یا QE)، به عنوان عامل گسترش دوره تثبیت خیرگی در بسیاری از تکالیف هدف گیری معرفی شده است که به دقت نیاز دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، اثر تمرین QE با سازماندهی بدنی خودکنترل و ثابت متغیر بر اجرا و یادگیری سرویس بک هند بدمینتون در دانشجویان دختر مبتدی بود.مواد و روش هااین مطالعه آزمایشی به صورت نیمه تجربی بر روی 11 دانشجوی تربیت بدنی دختر دانشگاه تهران انجام گردید. نمونه ها به روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه خودکنترل (1 نفر) و ثابت متغیر (11 نفر) در پیش آزمون قرار گرفتند. تکلیف مورد نظر، ضربه سرویس بک هند بدمینتون بود. جهت سنجش دقت اجرای بک هند بدمینتون، از آزمون استاندارد 5 ارزشی (French short serve) و برای ثبت داده های بینایی از دستگاه ردیابی چشم (Eye Tracking) استفاده شد. مشارکت کنندگان یک روز پس از پیش آزمون، در سه جلسه اکتساب (8 دسته 15 کوششی و در مجموع 061 کوشش) شرکت نمودند و 88 ساعت بعد از آزمون اکتساب، آزمون های یادداری و انتقال را انجام دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب 4 × 2 در اجرا و 3 × 2 در طول دوره QE مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 0/05 > P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.یافته هاطول دوره QE در هر دو گروه از مرحله پیش آزمون تا یادداری افزایش معنی داری را نشان داد (0/0001> P). بنابراین، می توان گفت که هر دو شیوه تمرین، تاثیر مثبتی بر طول دوره QE داشته است. تفاوت معنی داری بین گروه ها (0/374 = P) و درون گروه ها (0/890 =P) در دقت اجرا مشاهده نشد.نتیجه گیریبه نظر می رسد که سازماندهی تمرین خودکنترل و ثابت متغیر، اثرات مشابهی بر دقت و طول دوره QE دارد.کلیدواژگان: چشم آرام، مهارت ادراکی شناختی، - یادگیری، سازماندهی تمرین
-
صفحات 134-142مقدمهانتقال یادگیری، از مباحث مهم در زمینه یادگیری و یکی از اصول آموزشی و توان بخشی در برخی بیماری ها با بیشترین کاربرد در جهان می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر ترتیبی تمرینات ذهنی و بدنی بر انتقال دوسویه فوری و تاخیری در یک تکلیف پرتابی در زنان مبتلا به فلج یک طرفه بود.مواد و روش هااین مطالعه بر روی 30 نفر از مبتلایان به فلج یک طرفه (ناشی از فلج مغزی) نوع یک و مونث با دامنه سنی 12 تا 18 سال انجام شد. در این تحقیق، آزمودنی ها به تمرین تکلیف مورد نظر بر روی عضو سالم و آسیب دیده به دو صورت تمرین با تقدم ذهنی و یا بدنی پرداختند و تاثیر تمرینات بر روی عضو آسیب دیده مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های One way ANOVA، تعقیبی Tukey و Independent t تجزیه و تحلیل گردید. همه نتایج در سطح معنی داری 05/0 = α محاسبه شد.یافته هاتفاوت معنی داری بین دو گروه تمرینی با تقدم ذهنی و بدنی در آزمون انتقال دوسویه فوری مشاهده نشد (490/0 = P)، اما عملکرد گروه تمرین با تقدم بدنی در آزمون های انتقال جانبی تاخیری کوتاه و بلند مدت، به طور معنی داری بهتر از گروه تمرین با تقدم ذهنی بود (به ترتیب 036/0 = P و 001/0 = P).نتیجهگیریبا توجه به نتایج به دست آمده، می توان بیان کرد که با در نظر گرفتن محدودیت حرکت در بیماران مبتلا به فلج یک طرفه، استفاده از تکنیک انتقال دوسویه شاید بتواند در توان بخشی و افزایش ابعاد حرکتی این افراد موثر باشد. همچنین، به منظور افزایش یادگیری و اثربخشی بیشتر تمرینات، استفاده از تمرینات ترکیبی (بدنی و ذهنی) با تقدم تمرینات بدنی برای این افراد پیشنهاد می شود.کلیدواژگان: انتقال یادگیری، فلج یک طرفه، تمرین با تقدم بدنی، تمرین با تقدم ذهنی
-
صفحات 143-150مقدمههدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بازی خودانگیخته در طبیعت بر مهارت های حرکتی ظریف و یکپارچگی بینایی- حرکتی کودکان پیش دبستانی بود.مواد و روش هااین مطالعه به صورت نیمه تجربی، همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون و با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. نمونه ها متشکل از 30 کودک پیش دبستانی 5/6-5/4 ساله، 15 نفر از مدرسه طبیعت و 15 نفر از مهدکودک بود. جهت سنجش مهارت های حرکتی ظریف (زمان پاسخ، کنترل بینایی- حرکتی و سرعت و چالاکی اندام فوقانی)، از آزمون تبحر حرکتی Bruininks-Oseretsky و به منظور ارزیابی یکپارچگی بینایی- حرکتی، از آزمون یکپارچگی بینایی- حرکتی Beery-Buktenica استفاده شد.یافته هابر اساس آزمون MANOVA، فعالیت در فضای باز، تاثیر مثبت و معنی داری بر تمام متغیرهای مهارت های حرکتی ظریف (001/0 = P) و یکپارچگی بینایی- حرکتی (001/0 = P) کودکان داشت. در مقابل، فعالیت در فضای سرپوشیده بر یکپارچگی بینایی- حرکتی (013/0 = P) و از متغیرهای مهارت حرکتی ظریف نیز تنها بر کنترل بینایی- حرکتی (048/0 = P) تاثیر معنی داری داشت. فعالیت در فضای باز طبیعی و فضای سرپوشیده به ترتیب باعث 71 و 13 درصد از تغییرات در کنترل بینایی- حرکتی و 88 و 20 درصد از تغییرات در یکپارچگی بینایی- حرکتی کودکان شد.نتیجهگیرینوع محیطی که کودکان در آن فعالیت می کنند، تاثیر بسزایی بر رشد آن ها دارد. محیط طبیعی، محیطی غنی از محرک ها می باشد که تاثیر چشمگیری بر رشد کودکان می گذارد. بر همین اساس، پیشنهاد می شود که در دوران کودکی جهت بهبود رشد حرکتی و ادراکی، کودکان در فضاهای طبیعی فعالیت بیشتری داشته باشند.کلیدواژگان: بازی خودانگیخته، طبیعت، مهارت حرکتی، یکپارچگی بینایی- حرکتی، کودکان
-
صفحات 151-159مقدمهحس نیرو، یکی از سه جزء اصلی حس عمقی و مربوط به درک نیروی داخل عضلات در حین انقباض می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی حس نیروی استاتیک عضلات فلکسوری زانو پس از بازسازی رباط متقاطع قدامی (Anterior cruciate ligament یا ACL) در مقایسه با زانوی فرد سالم بود.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 32 مرد 19 تا 40 سال غیر ورزشکار شرکت نمودند و به صورت هدفمند در دو گروه 16 نفره جراحی ACL و سالم قرار گرفتند. جهت ارزیابی حس نیرو، از دستگاه بایودکس 3 استفاده شد. نمونه ها به طور تصادفی در یکی از زوایای 30، 60 و 90 درجه، حداکثر گشتاور ایزومتریک ارادی عضلات همسترینگ را تولید کردند. دو نیروی هدف 20 و 60 درصد، حداکثر انقباض در نظر گرفته شد و افراد در هر سه زاویه به صورت تصادفی، ابتدا با بازخورد بینایی و سپس بدون بازخورد بینایی این دو نیرو را تولید نمودند تا میزان اختلاف درک نیرو در هر فرد مشخص شود. آزمون Mann-Whitney U جهت مقایسه میانگین حس نیروی استاتیک بین دو گروه مورد استفاده قرار گرفت و ارتباط بین حداکثر گشتاور زانو و دقت برآورد حس نیز با ضریب همبستگی Kendall’s tau-b محاسبه گردید.یافته هااختلاف معنی داری در میانگین خطای حس نیروی فلکسوری زانو در زوایای 30، 60 و 90 درجه با نیروی هدف 20 و 60 درصد بین افراد گروه ACL و گروه سالم وجود نداشت (05/0 < P). همچنین، ارتباط معنی داری بین میانگین خطای حس نیروی فلکسوری در زوایای 30، 60 و 90 درجه با نیروی هدف 20 و 60 درصد و حداکثر گشتاور ایزومتریک ارادی فلکسوری زانو در هیچ یک از دو گروه مشاهده نشد (82/0 ≥ r، 05/0 < P).نتیجه گیریبه نظر می رسد، حس نیروی استاتیک عضلات فلکسوری زانو پس از گذشت شش ماه از جراحی ACL، مشابه افراد سالم خواهد شد.کلیدواژگان: حس نیروی استاتیک، عضلات همسترینگ، بازسازی رباط متقاطع قدامی
-
صفحات 160-167مقدمهکشتی از ورزشهای برخوردی و پرآسیبی می باشد که بالاترین میزان شیوع و شدت آسیب در مسابقات را دارد. بنابراین، شناخت علل احتمالی بروز آسیب در آن مهم است. پژوهش آینده نگر حاضر با هدف بررسی شیوع و علل بروز آسیب حین مسابقات در کشتی گیران فرنگی کار آماتور انجام شد.مواد و روشهادر یک تورنمنت المپیاد دانشجویی، همه مسابقات 102 کشتیگیر فرنگی کار مشاهده شد و اطلاعات مربوط به آسیب های رخ داده در جریان مسابقات توسط محقق که بر سر تمام مسابقات در کنار تشک حضور یافت، جمع آوری گردید. برای هر آسیب، محل دقیق و نوع و شدت آن پس از تایید تیم پزشکی مستقر در محل، ثبت شد. اطلاعات مربوط به نحوه آماده سازی کشتی گیران قبل از شروع تورنمنت به وسیله پرسش نامه محقق ساخته و به صورت مصاحبه چهره به چهره جمعآوری گردید. داده های کشتیگیران آسیبدیده و سالم با استفاده از آزمون Independent t در سطح معنی داری 050/0 مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتههامیزان وقوع آسیب های حاد و تحت حاد به ترتیب 2 و 27 درصد بود. آسیب های اندام فوقانی، تنه و ستون فقرات، سر و صورت و اندام تحتانی به ترتیب 49، 21، 18 و 12 درصد گزارش گردید. پیچخوردگی مفاصل با 39 درصد، بالاترین شیوع را به خود اختصاص داد. آسیب دیده ها نسبت به افراد سالم، نظم تمرینی (001/0 = P)، آمادگی جسمانی (031/0 = P) و خواب کمتری (001/0 > P) داشتند.نتیجهگیریبه فرنگی کاران آماتور توصیه میشود جهت شرکت در مسابقه، تمرینات منظم و خواب کافی داشته باشند و آمادگی جسمانی را به حد مطلوب برسانند و علاوه بر تمرینات عمومی، به تمرینات فردی سازی شده بپردازند. تصحیح گارد، دفاع صحیح در خاک و استفاده از چسبهای مخصوص انگشتان نیز در کاهش احتمال آسیب به ویژه در اندام فوقانی موثر است.کلیدواژگان: آسیب ورزشی، کشتی، المپیاد دانشجویی، آماتور
-
صفحات 168-174مقدمهسکته مغزی، مهم ترین عامل ناتوانی در افراد بالغ محسوب می شود. اسپاستیسیتی نیز نوعی اختلال حرکتی شایع است که در اثر ضایعات اعصاب مرکزی مانند سکته مغزی بروز می کند و باعث ایجاد تغییر در عضله اسکلتی می شود و هر دو عامل عصبی و مکانیکی عضله را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای شاخص های عصبی و مکانیکی عضله اسپاستیک در دو گروه بیماران مبتلا به سکته مغزی بر اساس مدت زمان ابتلا بود.مواد و روش هادر این مطالعه، 45 بیمار مبتلا به سکته مغزی اسپاستیک شرکت نمودند که بر اساس مدت زمان ابتلا بر اساس ماه، به دو گروه کمتر و بیشتر از 12 ماه تقسیم شدند. ارزیابی های کلینیکی شامل ارزیابی تون عضله، رفلکس عمقی تاندون آشیل و دامنه حرکتی مفصل مچ پا به ترتیب با استفاده از Modified Modified Ashworth Scale (MMAS)، چکش رفلکسی و گونیامتر دستی اندازه گیری گردید. شاخص های عصبی عضله گاستروکنمیوس داخلی شامل زمان تاخیر رفلکس H و نسبتHmax/Mmax با کمک دستگاه الکترومایوگرافی و شاخص های مکانیکی عضله شامل طول فاسیکل، زاویه پر شکل و ضخامت عضله با استفاده از دستگاه سونوگرافی مورد سنجش قرار گرفت. جهت مقایسه داده ها بین دو گروه با توجه به توزیع نرمال آن ها، از آزمون t استفاده شد.یافته هابه جزء در متغیر مدت زمان ابتلا به بیماری (001/0 > P)، در هیچ کدام از داده های جمع آوری شده دیگر، بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.نتیجه گیریاختلاف معنی داری در شاخص های عصبی و مکانیکی عضله اسپاستیک بین بیماران مبتلا به سکته مغزی قبل و بعد از 11 ماه از زمان وقوع سکته وجود ندارد .کلیدواژگان: سکته مغزی، اسپاستیسیتی، شاخص های عصبی، شاخص های مکانیکی، عضله گاستروکنمیوس داخلی
-
صفحات 175-182مقدمهشرکت در برنامه های ورزشی، موجب افزایش سلامت جسمی، روانی و آمادگی جسمانی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی آمادگی جسمانی افراد دارای کم توان ذهنی شرکت کننده در المپیک ویژه ایران و مقایسه با همتایان خود که در المپیک ویژه شرکت نکردند، بود.مواد و روش هانمونه های این مطالعه شامل 138 پسر 18 تا 30 ساله دارای کم توان ذهنی در دو گروه ورزشکاران (70 پسر دارای کم توان ذهنی مبتلا و غیر مبتلا به بدون سندرم داون) و غیر ورزشکار (68 پسر دارای کم توان ذهنی مبتلا و غیر مبتلا به سندرم داون) بود. جهت ارزیابی آمادگی جسمانی، مجموعه آزمون های Eurofit ویژه شامل قدرت انفجاری پا (آزمون پرش طول)، قدرت دست (آزمون پرتاب توپ 2 کیلوگرمی)، استقامت موضعی عضلانی (آزمون دراز و نشست)، سرعت (آزمون 25 متر دویدن)، انعطاف پذیری (آزمون نشستن و رسیدن) و تعادل (آزمون راه رفتن تعادلی بر روی نیمکت) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور مقایسه دو گروه از آزمون Independent t برای متغیرهای قدرت انفجاری پا، استقامت موضعی عضلانی و سرعت و همچنین، از آزمون Mann-Whitney U برای متغیرهای قدرت دست، انعطاف پذیری، تعادل و شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) در سطح معنی داری 050/0 > P استفاده گردید.یافته هاتفاوت معنی داری بین گروه های ورزشکار و غیر ورزشکار کم توان ذهنی مبتلا و غیر مبتلا به سندرم داون در متغیرهای انعطاف پذیری (035/0 = P)، استقامت موضعی عضلانی (034/0 = P)، قدرت انفجاری پا (025/0 = P) و سرعت (009/0 = P) وجود داشت. در متغیرهای BMI (041/0 = P) و سرعت (001/0 = P) میان گروه های ورزشکار و غیر ورزشکار کم توان ذهنی غیر مبتلا به سندرم داون و همچنین، در متغیرهای انعطاف پذیری (030/0 = P)، استقامت موضعی عضلانی (001/0 = P)، قدرت انفجاری پا (001/0 = P) و سرعت (002/0 = P) بین گروه های ورزشکار و غیر ورزشکار مبتلا به سندرم داون تفاوت معنی داری مشاهده گردید.نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده، افراد شرکت کننده در برنامه های المپیک ویژه ایران سطح آمادگی جسمانی بهتری نسبت به افراد بدون تجربه المپیک ویژه داشتند. بنابراین، برنامه های المپیک ویژه به عنوان عامل تاثیرگذاری بر بهبود آمادگی جسمانی افراد دارای کم توان ذهنی توصیه می شود.کلیدواژگان: المپیک ویژه ایران، آمادگی جسمانی، کم توان ذهنی، سندرم داون
-
صفحات 183-188مقدمهتوان بخشی، یکی از مهم ترین ارکان مرتبط با سلامت جامعه به شمار می رود. اولین اقدام در تهیه یک چارچوب مطمئن برای اخلاق حرفه ای، در نظر گرفتن و شناسایی نیازها و حقوق افراد توانخواه بر اساس شواهد و مستندات علمی و استفاده از تجربیات کشورهای پیشرو می باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی شواهد موجود در زمینه اخلاق حرفه ای در توان بخشی از طریق انجام یک تحقیق مروری روایی بود تا بتوان بر اساس آن، مبانی اخلاق حرفه ای در این خدمات را پیشنهاد نمود.مواد و روش هااین مطالعه از نوع مروری روایی مبتنی بر شواهد بود. کلیه مقالات فارسی و انگلیسی که طی 10 سال گذشته منتشر شده و مسایل اخلاقی در ارتباط با ارایه خدمات توان بخشی را در حرفه های فیزیوتراپی، کاردرمانی و ارتوپدی فنی مد نظر قرار داده بود، مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با جستجو در پایگا های اطلاعاتی Scopus، PubMed و Web of Science و با استفاده از کلید واژه های Autonomy، Justice، Professionalism، Patient right، Human right، Bioethics، Ethics، Rehabilitation و Responsibility و مشتقات آن ها جمع آوری گردید.یافته هادر جستجوی اولیه، 1260 مقاله یافت شد که توسط دو نویسنده به صورت مستقل مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، 98 مقاله برای بررسی محتوا انتخاب گردید که از این تعداد، 67 مقاله دارای متن کامل بود. با بررسی کامل متن مقالات، این تعداد به 24 مقاله کاهش پیدا کرد. جهت دسته بندی، از اصول چهارگانه اخلاق زیستی در مکتب اصولگرایان استفاده شد.نتیجه گیریمجموعه مسوولیت های حرفه ای برای افراد عهده دار خدمات توان بخشی که طی مطالعه حاضر جمع آوری گردید، شامل 4 دسته بندی کلی «خودمختاری، سودرسانی، عدم ضرررسانی و عدالت» بود. 10 عنوان مطرح شده در چارتر پزشکان نیز ارایه شد.کلیدواژگان: توان بخشی، خودمختاری، سودرسانی، عدم ضرررسانی، عدالت، اخلاق زیستی، حرفه گرایی
-
Pages 126-133IntroductionQuiet eye had been introduced as a period of extended gaze fixation in many targeting tasks. The aim of this study was to investigate the effect of quiet eye training with self-control and constant-variable body organization on performance and learning badminton low backhand service in the student novice girls.Materials and MethodsIn this quasi-experimental study, 19 girl students of physical education in University of Tehran, Iran, were selected using convenience sampling method and randomly divided into two groups of self-control (n = 9) and constant-variable (n = 10). The task intention was badminton backhand low service. In order to measure the accuracy of backhand low service, we used French short serve standard five test, and to record the visual data, Ergonear Eye Tracking test was used. The day after the pretest, participants took part in 3 sections of acquisition (8 blocks with 15 trails, a total of 360 trails), and 48 hours after the acquisition test, the test of retention and transfer was executed. The data were analyzed using Mixed ANOVA test of 2 × 4 at performance and 2 × 3 during the period of the quiet eye at a significance level of P ≥ 0.050.ResultsQuiet eye duration showed a significant increase in both groups from pretest to retention (P ≥ 0.001). Therefore, it can be noted that both methods of practice had a positive effect on the quiet eye duration. However, in the accuracy performance, there was no significant different between the groups (P = 0.374) and within the groups (P = 0.890).ConclusionIt seems that the organization of constant-variable and self-control exercises has similar effects on the accuracy and quiet eye duration.Keywords: Quiet eye, Perceptual-cognitive skill, Motor learning, Practice organization
-
Pages 134-142IntroductionTransfer of learning is one of the most important instructional and rehabilitating techniques used widely in the treatment of some diseases around the world. The present study aimed to examine the effect of sequencing two types of practice, i.e. imagery and physical, on the immediate and delayed bilateral transfer of a throwing task by women with hemiplegia.Materials and MethodsThis study was carried out with 30 women with hemiplegia (mild disease) and with an age range of 12 to 18 years. In this project, the participants practiced the intended task with both their healthy and damaged limbs, following two possible sequences of imagery or physical practice coming first. The effect of these practice protocols on the performance of the damaged limb was studied. In order to analyze the data, one-way ANOVA, Tukey post-hoc, and independent samples t tests were utilized. All significance levels were set at less than 0.05.ResultsThe results of the immediate bilateral transfer test did not show any significant difference between the two groups with two different practice sequences (imagery or physical first) (P = 0.490). However, in the short-term and long-term delayed bilateral tests, the group with the precedence of physical practice had a significantly better performance than the group with the imagery practice precedence (P = 0.036 and P = 0.001, respectively).ConclusionBased on the results of this study, it can be stated that patients with hemiplegia, due to their movement limitations, may benefit from a bilateral transfer technique to increase aspects of their mobility. In addition, in order to develop leaning, and increase the efficacy of the practices, the use of combined practices (physical and imagery) with the precedence of physical practice is suggested for these patients.Keywords: Transfer of learning, Hemiplegia, Physical exercise, Imagery exercise
-
Pages 143-150IntroductionThe purpose of this study was to investigate the effect of spontaneous play in nature on the fine motor skills and visual-motor integration of preschool children.Materials and MethodsIn this semi-experimental research with pretest-posttest design, two groups were selected using convenient sampling method. Statistical sample of research consisted of 30 preschool children aged 4.5-6.5 years (15 from the Nature School and 15 from kindergarten). The fine motor skills and visual-motor integration were assessed using Bruininks-Oseretsky Test of Motor Proficiency and the Beery-Buktenica Developmental Test, respectively.ResultsMANOVA test showed that outdoor space activity had positive and significant effect on all of the variables of fine motor skills (P = 0.001) and visual-motor integration (P = 0.001) of children. While indoor space activity had a significant effect on visual-motor integrity (P = 0.013) and among the variables of fine motor skill, only on visual-motor control (P = 0.048). Outdoor and indoor spaces activity caused 71% and 13% changes in visual-motor control and 88% and 20% changes in visual-motor integrity in children, respectively.ConclusionThe type of environment which children play, have significant effect on their development. The natural environment is rich from stimulants, which has a remarkable effect on children’s development. Therefore, it is suggested that children have more activity in natural environment during their childhood to improve their motor and perceptual development.Keywords: Spontaneous play, Nature, Motor skills, Visual motor coordination, Children
-
Pages 151-159IntroductionThe sense of force is one of the three main components of proprioception, associated with the realization of the force within the muscles during contraction. The purpose of this study was to investigate the static force sense of the knee flexor muscles after reconstruction of the anterior cruciate ligament (ACL) in comparison to healthy person's knee.Materials and MethodsThis cross-sectional study was carried out on 32 non-athletic men aged 19-40 years who were assigned into two groups of 16 participants purposefully, ACL reconstruction and healthy. Using a Biodex machine 3.0, maximum voluntary isometric contraction of hamstring muscles was measured in 30°, 60°, and 90° angles in a random order. Then, 20% and 60% of maximum muscle contraction were calculated for each subject. The participants were requested to produce 20% and 60% contraction force randomly in aforementioned angles with and without visual feedback. This way the difference between subject’ performance with and without visual feedback was calculated. The average of static force sense and the maximum voluntary isometric contraction (MVIC) were compared between the groups using Mann-Whitney U test. Using the Kendall's tau-b Correlation Coefficient, the correlation between MIVC and mean error of static force sense was determined.ResultsThere was no statistically significant difference between the groups in the term of average error of knee flexor static force sense in 30°, 60°, and 90° angles with target forces of 20% and 60% (P < 0.05). Moreover, the average error of flexor static force sense in 30°, 60°, and 90° angles and the maximum voluntary isometric contraction of knee flexor were not significantly correlated in either group (r ≤ 0.82, P > 0.05).ConclusionIt seems that the static force sense of knee flexor muscles of the knee will be similar to healthy subjects, 6 months after ACL reconstruction surgery.Keywords: Static force sense, Flexor muscles of knee, Anterior cruciate ligament reconstruction
-
Pages 160-167IntroductionWrestling is a collision and traumatic sport with the highest incidence and severity of injury in the tournament. Therefore, recognizing the likely causes of injury is important. In this prospective study, we investigated the prevalence rate and likely causes of injuries in amateur Greco-Roman wrestlers in the tournament.Materials and MethodsIn a Student Olympiad tournament, all matches among 102 Greco-Roman wrestlers were observed, and all injuries were recorded. The researcher himself closely observed all matches, and registered all injuries by the side of wrestling mat. Exact position, type, and severity of every injury were recorded after the confirmation of the medical supervisors of the event. Data on “Preparation Process” before the tournament were collected using a researcher-made questionnaire. Questionnaires were filled out through face-to-face interview. Injured and non-injured wrestlers were compared using independent Student’s t at the significant level of less than 0.050.ResultsThe rate of acute and subacute injuries was 2 and 27 percent, respectively. The injury rate of upper extremities, trunk and spinal column, head and face, and lower extremities was 49, 21, 18, and 12 percent, respectively. Sprain (39%) had the highest rate of occurrence. Compared to non-injured, injured wrestlers had less regular practice (P = 0.001), physical fitness (P = 0.031), and sleep (P < 0.001).ConclusionWe recommend amateur Greco-Roman wrestlers to have better sleep and more regular training, and to improve their physical fitness. We also suggest them to have correct standing and sitting core positions, to modify their defending guard, and to use finger tapes to prevent being injured.Keywords: Sport injuries, Wrestling, Student Olympiad, Amateur
-
Pages 168-174IntroductionStroke is the most important cause of disability in adult people. Spasticity is a common motor disorder that develops secondary to upper motor neuron lesions such as stroke. Spasticity can cause changes in skeletal muscle, and affects both the neural and mechanical properties of skeletal muscles. The aim of this study was to compare neural and mechanical properties of spastic muscle between two groups of patients with stroke based on the duration of disease.Materials and MethodsIn this study, 45 patients with stroke were divided into two groups of less and more than twelve months of stroke onset. Clinical assessment including muscle tone, achilles deep tendon reflex, and range of motion of ankle joint were measured using Modified Ashworth Scale, hammer, and goniometer, respectively. Neural properties, including H-reflex latency and Hmax/Mmax ratio, were acquired with electromyography (EMG) machine, and mechanical properties, including fascicle length, pennation angle, and muscle thickness in the spastic medial gastrocnemius muscle, were evaluated using ultrasonography instrument. To compare between two groups, we used t-test.ResultsExcept for the duration of the disease (P < 0.001), there were not any significant differences in others parameters between the two groups.ConclusionThe results of this study showed that there was no significant difference in neural and mechanical parameters between the patients with stroke before and after 12 months of onset.Keywords: Stroke, Muscle spasticity, Neural parameters, Mechanical parameters, Gastrocnemius muscle
-
Pages 175-182IntroductionParticipating in sports programs increases physical and mental health and fitness. The purpose of this study was to assess the physical fitness of persons with intellectual disability (ID) who participated in Special Olympics Iran, and comparing with their counterparts who did not participate in the these matches.Materials and MethodsThe research sample included 138 boys with ID in two groups, athletes (70 boys with ID with and without Down’s syndrome) and non-athletes (68 boys with ID with and without Down’s syndrome), aged 18 to 30 years. To assess physical fitness, a set of Eurofit special tests, including explosive leg strength (standing broad jump test), arm strength (pushing a 2 kg ball test), abdominal muscle endurance (sit-up test), speed (20 meter run test), flexibility (sit and reach test), and balance (walk on a bench test) were used. To compare two groups, independent t test for variables of explosive leg strength, abdominal muscle endurance, and speed, and also Mann-Whitney U statistical method for variables of arm strength, flexibility, balance, and body mass index (BMI) were used at a significant level of P < 0.050.ResultsThere were significant differences in variables of flexibility (P = 0.035), abdominal muscle endurance (P = 0.034), explosive leg strength (P = 0.025), and speed (P = 0.009) between athlete and non-athlete boys with ID with and without Down’s syndrome. Moreover, there were significant differences in BMI (P = 0.041) and speed (P = 0.001) between athlete and non-athlete boys with ID without Down’s syndrome, and also in flexibility (P = 0.030), abdominal muscle endurance (P = 0.001), explosive leg strength (P = 0.001), and speed (P = 0.002) between athlete and non-athlete boys with Down’s syndrome.ConclusionAccording to the results, the participants in Special Olympics Iran had a better level of physical fitness than those without this experience. Therefore, Special Olympics programs are recommended as an effective factor in improving the physical fitness of boys with ID.Keywords: Special Olympics Iran, Physical fitness, Intellectual disability, Down's syndrome
-
Pages 183-188IntroductionRehabilitation is one of the most important components of health, and includes a set of services to empower people with disability. The first step in providing a secure framework for professional ethics, is identifying the needs and rights of persons with disabilities based on the evidence and scientific documentation, and also the use of experiences from developed countries. Therefore, the aim of this study was to examine the available evidence of professional ethics through a narrative systematic review study designed to provide the basis for professional ethics in Iranian rehabilitation services.Materials and MethodsThis was a narrative systematic evidence-based review study. All Persian and English articles published in the past 10 years with the main focus of ethical issues related to the provision of rehabilitation services in physiotherapy, occupational therapy, and orthotics and prosthetics were considered. A structured search of the peer-reviewed literature catalogued in major electronic databases (Scopus, PubMed, and Web of Science) was conducted using the following words and their derivatives (Rehabilitation, Human right, Patient right, Professionalism, Justice, Autonomy, Responsibility, Ethics, Bioethics).ResultsThe initial search by two reviewers yielded 1260 papers. Following review of title and abstract, 98 articles were considered relevant. 67 articles had full text. Full text review reduced this number to 24. To categorize the articles, four principles of biomedical ethics in principlism method.ConclusionA set of professional responsibilities for the rehabilitation services were categorized in four principles of respect for autonomy, beneficence, non-maleficence, and justice, and also 10 titles outlined in the charter of physicians.Keywords: Rehabilitation, Respect for autonomy, Beneficence, Non-maleficence, Justice, Medical ethics, Professionalism