فهرست مطالب

پایش - سال هجدهم شماره 4 (پیاپی 86، امرداد و شهرویور 1398)

مجله پایش
سال هجدهم شماره 4 (پیاپی 86، امرداد و شهرویور 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/04/10
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمد ترکاشوند *، زهرا ترکاشوند صفحات 321-331
    مقدمه
    تحلیل علت های اصلی مرگ نقش بسزایی در شناخت وضعیت سلامت جامعه دارد. هدف از این مطالعه شناخت علت های اصلی مرگ و میر در استان ایلام و تفاوت آنها بر حسب سن و جنسیت بود.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه از داده های ثبت فوت سازمان ثبت احوال بر حسب علت های 20 گانه استفاده شده است. میزان و درصد هر علت به تفکیک جنسیت و سن محاسبه شد و با استفاده از شاخص نسبت جنسیت به مقایسه سهم علل مرگ در دو جنسیت و  از شاخص سال های عمر از دست رفته ناشی از مرگ زودرس به تحلیل اهمیت علل با در نظر گرفتن سن مرگ پرداخته شد.
    یافته ها
    سالانه در حدود 2500  فوت در استان ایلام رخ می دهد. فوت مردان بیشتر از زنان است. علت های اصلی فوت شامل بیماری های غیرواگیر؛ بیماری های قلبی و عروقی، سرطان ها و حوادث غیر عمدی بودند. در مردان سوانح و در زنان سرطان ها در رده دوم قرار داشتند. در سنین سالمندی بیماری های غیرواگیر از جمله قلب و عروق و در بین جوانان مسائل اجتماعی از جمله حوادث غیرعمد، خشونت به وسیله دیگران و خودکشی عامل از دست رفتن سرمایه انسانی بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    گذار اپیدمیولوژیک در استان ایلام طی شده است. سهم عمده بیماری های غیرواگیر و مسائل اجتماعی نوظهور منجر به مرگ نیازمند بازنگری در سیاست های بهداشتی و توجه به عوامل اجتماعی، روانشناختی و پیشگیرانه است.
    کلیدواژگان: علت مرگ، سال های عمر از دست رفته، بیماری غیرواگیر، گذار اپیدمیولوژیک، استان ایلام
  • مصطفی جهانگیر، علیرضا خوراکیان*، سید سعید مرتضوی، سید احسان الهی صفحات 333-345
    مقدمه
    طرح تحول نظام سلامت که در سه بخش درمان، بهداشت و آموزش پزشکی از اردیبهشت سال 1393 آغاز شد، به عنوان یک طرح تحول راهبردی جزو اولویت های اصلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار گرفته است. برای مدیریت موفق طرح تحول نظام سلامت و جلوگیری از شکست آن باید خطرات پیش روی این طرح مدیریت شود. بنابراین هدف این پژوهش، طراحی الگوی مدیریت خطر طرح تحول نظام سلامت است.
    مواد و روش کار
    این پژوهش از نوع کیفی است که با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه، اعضای هیئت علمی و مدیران دانشگاه های علوم پزشکی کشور بودند. برای انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در این پژوهش، تا رسیدن به اشباع نظری 20 نفر مورد مصاحبه نیمه ساخت یافته عمیق قرار گرفتند.
    یافته ها
    بر اساس یافته های مطالعه 6 دسته اصلی خطرات طرح تحول نظام سلامت شامل خطرات رفتاری، نگرشی، اجرایی، مدیریتی، مالی و شهرت، و نیز علل و پیامدهای آن ها شناسایی شدند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به خطرات شناسایی شده و علل وقوع و پیامدهای هر یک، راهکارهایی پیشنهاد می شود که بر کنترل و تاثیرگذاری بر علل وقوع خطرات تمرکز دارد تا امکان مدیریت آنها به صورت ریشه ای تر و عمیق تر فراهم شود.
    کلیدواژگان: دانشگاه های علوم پزشکی، طرح تحول نظام سلامت، مدیریت خطر، مطالعه کیفی
  • فرانک فرزدی، افسون آیین پرست، نرگس رستمی گوران، فاطمه ریاضی، الهام موحد، علی اصغر حائری * صفحات 347-355
    مقدمه
    پزشکان بالینی در بسیاری موارد مسئول مدیریت مطبها و مراکز مختلف ارائه خدمات سلامت هستند. این در حالی است که آموزشهای نظری پزشکی و بالینی، آموزشهای مورد نیاز در حوزه اجرایی و عملیاتی را به خوبی پوشش نمی دهد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه به منظور شناسایی نیازها و اولویتهای آموزشی پزشکان در خصوص مدیریت مطب از شکاف امتیاز بین میزان ضرورت هر یک ازموضوعات مدیریت مطب با میزان آگاهی پزشکان استفاده شد. بدین منظور در مطالعه توصیفی بر اساس نظرسنجی از پزشکان میزان ضرورت و آگاهی آنان در خصوص موضوعات مدیریت مطب سنجش شد. پزشکان شاغل در مراکز و واحدهای جهاددانشگاهی شهر تهران (37 نفر) که خدمات بالینی در مطب ارائه داده یا می دهند؛ به صورت سرشماری در مطالعه وارد شدند.
    یافته ها
    از نظر پزشکان شرکت کننده در مطالعه ضرورت تمامی سرفصل ها و موضوعات "مدیریت مطب" بالاتر از متوسط بود. موضوعات مربوط به سه سر فصل "مدیریت مخاطرات پزشکی"، "مدیریت منابع انسانی" و "مدیریت فرآیندها" به ترتیب از طرف پزشکان ضروری ترین موضوع ها بیان شدند. آگاهی پزشکان با سرفصل های "مدیریت مالی"، "ارزیابی" و "نرم افزارهای مطب" کمتر از متوسط است. بیشترین آگاهی پزشکان در خصوص «مدیریت مخاطرات پزشکی» بود. چهار سرفصل "نرم افزارهای مطب"، "مدیریت منابع انسانی"، "مدیریت مالی" و "ارزیابی" به ترتیب با بیشترین شکاف امتیاز بین ضرورت و میزان آگاهی، اولویتهای آموزشی مدیریت مطب پزشکان بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که پزشکان دارای سابقه فعالیت در مطب، به خوبی نیازهای مدیریتی برای مراکز ارائه خدمات را احساس نموده اند اما با وجود تجربه در اداره مطب پزشکی، دانش کافی در مورد کلیه زمینه های لازم مدیریت مطب پزشکی را ندارند. پزشکان آن دسته از سرفصل ها و موضوعات مدیریتی را که مرتبط با ارائه خدمت است ضروری تر دانسته اند. در عین حال آگاهی آنان در خصوص این موضوعات نیز بیشتر بود. به همین دلیل شیوه مناسب برای تعیین نیازهای آموزشی و اولویت بندی آنها، سنجش شکاف میزان ضرورت با میزان آگاهی پزشکان در خصوص موضوعات مدیریت مطب است. توجه به اولویتها در برنامه ریزی آموزشی، طراحی آموزش کاربردی، کارا و اثر بخش را فراهم می سازد.
    کلیدواژگان: مدیریت مطب، نیازهای آموزشی پزشکان، نیازسنجی آموزشی
  • مهری شمس * صفحات 357-367
    مقدمه
    در این مطالعه الگو و روند تنهازیستی سالمندان در طول پنج دوره سرشماری گذشته در ایران بررسی گردیده و سپس ویژگی های افراد سالمند تنها توصیف شده است. همچنین تعیین شد که تا چه حد ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی مربوط به تنهازیستی سالمندان است. این یافته ها نه تنها اطلاعاتی در مورد پویایی ترتیبات زندگی ارائه می دهد، بلکه شواهدی در مورد تغییرات زندگی خانوادگی در ایران را فراهم می آورد.
    مواد و روش کار
    داده ها از " نتایج منتشر شده سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1365، 1375، 1385، 1390 و 1395)" و دیگری "داده های فردی 2 درصد سرشماری سال 1395" استخراج شده است. به منظور بررسی اهمیت نسبی همبسته های متفاوت تنها زیستی سالمندان، مجموعه ای از مدلهای رگرسیون لوجستیک با استفاده از نرم افزار STATA برای داده های فردی سرشماری 1395 به کار برده شد.
    یافته ها
    نسبت سالمندانی که در سالهای 1385،1375،1365، 1390 و 1395 تنها زندگی می کردند، به ترتیب برابر با 1/9، 0/9، 9/10، 5/14 و 9/14 درصد بود. تنهازیستی با سکونت در شهر، مرد بودن، تحصیلات (راهنمایی یا متوسطه)، بیوه بودن، طلاق، ازدواج نکردن، دارای درآمد بدون کار، سایر فعالیتها، خانه داری، سن 69-60 و سن 79-70 مرتبط است. همچنین متغیرهای وارد شده در تحلیل، قادر به تبیین 43 درصد از تغییرات تنها زیستی سالمندان در کل نمونه بود (مردان 48 درصد و زنان 35 درصد).
    بحث و نتیجه گیری
    در صورت تداوم افزایش تنهازیستی سالمندان و نبود سازمان های حمایت کننده، شرایط دشوارتری برای آنان در آینده ایجاد خواهد شد. پس با توجه به آسیب پذیر بودن سالمندانی که تنها زندگی می کنند، مخصوصا با افزایش سن، نیاز به سیاست گذاری و داشتن برنامه ریزی برای ایجاد مراکز رسمی مراقبت از سالمندانی که تنها زندگی می کنند و شبکه حمایت خانوادگی ندارند، بیشتر است.
    کلیدواژگان: سالمند، تنهازیستی، وضعیت تاهل، محل سکونت، جنسیت، سن، ایران
  • علیرضا احمدزاده*، احمدعلی اکبری، نسیبه زنجری، عنایت الله بخشی، مینا احمدزاده، زهرا نام خواه، سعید نصرت آبادی صفحات 369-380
    مقدمه
    با عنایت به افزایش جمعیت سالمندان در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، توجه به نیازهای این گروه ضروری است. یکی از نیازهای مهم سالمندان، تغذیه مناسب است. عدم تشخیص به موقع سوء تغذیه موجب محرومیت از تغذیه مناسب، بیماری و کاهش کیفیت زندگی میگردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع سوء تغذیه و عوامل مرتبط با آن در میان سالمندان تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی بستری در بیمارستان های تامین اجتماعی مشهد انجام شده است.
    مواد و روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال 1397 روی 200 سالمند 60 ساله و بالاتر تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی پذیرش شده در دو بیمارستان 17 شهریور و فارابی شهر مشهد که به صورت دسترس انتخاب شده بودند صورت گرفت. ارتباط وضعیت تغذیه با متغیر های جمعیت شناختی، تن سنجی و فردی - سلامتی بررسی شد. داده ها از طریق پرسشنامه اطلاعات عمومی و پرسشنامه MNA که روایی و پایایی آن تایید گردیده، گردآوری شدند. نسخه 24 نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها انتخاب گردید.
    یافته ها
    میانگین سن سالمندان 7/86 ±70/1 بود. 25% سالمندان در معرض خطر سوء تغذیه و 6% دچار سوءتغذیه بودند. سوء تغذیه در زنان و هم چنین در افراد با نمایه توده بدنی کمتر از 23، بیشتر مشاهده شد. مصرف بیش از سه قلم دارو، وجود بیماری حاد/استرس روانی، وجود مشکلات عصبی روانی، محدودیت تحرک، سن 76 سال و بالاتر و نمایه توده بدنی کمتر از 23 عامل خطر برای اختلال تغذیه محسوب می گردند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت وضعیت تغذیه و تاثیر آن بر سلامتی و کیفیت زندگی سالمندان، به نظر می رسد برنامه مستمر غربالگری و ارزیابی وضعیت تغذیه سالمندان تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و توصیه می گردد در دستور کار سازمان تامین اجتماعی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ارزیابی فشرده تغذیه، بستری، سالمند، سوء تغذیه، وضعیت تغذیه ای
  • مریم رمضان پور، علی تقی پور*، محمد واحدیان، حامد تابش صفحات 381-391
    مقدمه
    کمبود مواد غذایی مفید به ویژه دریافت ناکافی میوه و سبزیجات با ابتلاء به بیماری‏های زیادی برای مادر و جنین همراه است. یکی از کارآمد‏ترین نظریه‏ های مورد استفاده برای پیش‏بینی و بیان رفتارهای تغذیه‏ای، نظریه شناختی اجتماعی آلبرت بندورا است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر مبنای نظریه شناختی اجتماعی بر دریافت میوه و سبزی زنان باردار انجام شد.
    مواد و روش کار
    مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که روی 90 نفر از زنان باردار که به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند، انجام شد. ابزار گردآوری داده‏ها، پرسشنامه ای شامل اطلاعات فردی و سوالات مرتبط با نظریه شناختی اجتماعی و پرسشنامه FFQ (چک لیست بسامد خوراکی کیفی20 گویه) بود، که در  سه زمان قبل، بلافاصله و 3 ماه بعد از مداخله آموزشی تکمیل گردید. اطلاعات به دست آمده به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بعد از آموزش میزان آگاهی، خودتنظیمی و انتظار پیامد در گروه مداخله افزایش معنادار داشت. همچنین در گروه مداخله میزان دریافت میوه و سبزی بلافاصله بعد از آموزش نسبت به قبل از آموزش افزایش معنی دار داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    طراحی و اجرای برنامه آموزشی بر اساس نظریه شناختی اجتماعی می تواند تاثیر مثبتی در اصلاح الگوی مصرف میوه و سبزیجات در زنان باردار داشته باشد.
    کلیدواژگان: نظریه شناختی اجتماعی، میوه و سبزی، زنان باردار، بارداری
  • فاطمه گلابی*، محمدباقر علی زاده، توکل آقایاری، اکرم حبی صفحات 393-404
    مقدمه
    یکی از مسائل مرتبط با سلامتی که ارتباط تنگاتنگی با سبک زندگی دارد، مشکل چاقی است. براساس پیش بینی چاقی در سال 2025 مشکل درجه یک سلامتی در کل جهان است. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سواد تغذیه و رژیم غذایی با چاقی انجام شده است. 
    مواد و روش کار
    پژوهش انجام شده یک بررسی مقطعی بصورت مطالعه پیمایشی بود و جامعه آماری آن را زنان و مردان 64 - 20 ساله شهر تبریز تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری کوکران، 400 نفر از آنان برای مطالعه انتخاب و بر اساس نمونه گیری ای خوشه ایچند مرحله ای گزینش شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشانگر آن بود که شیوع چاقی در بین زنان بیش از مردان است. متغیر نوع رژیم غذایی  ارتباط معکوس با میزان چاقی داشت و متغیر سواد تغذیه ارتباط مستقیمی با چاقی نشان داد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای سواد تغذیه و نوع رژیم غذایی به طور معنی دار چاقی افراد را پیش بینی می کنند. همچنین این متغیرها توانستند 52 درصد از واریانس متغیر وابسته (چاقی) را تبیین نمایند.
    بحث و نتیجه گیری
    در تحقیق حاضر، بار دیگر اهمیت سبک زندگی سالم به ویژه تاثیر نوع رزیم غذایی افراد در سلامتی جسمانی آنان مورد تاکید قرار گرفت.
    کلیدواژگان: سواد تغذیه، رژیم غذایی، چاقی
  • اکرم شفیع زاده، مجیده هروی *، ناهید رژه، سید حمید شریف نیا، علی منتظری صفحات 405-414
    مقدمه
    ارزیابی فشار بارمراقبتی در مراقبان بیماران آلزایمری نیازمند وجود ابزاری مختص این گروه است. پرسشنامه سنجش  فشاربارمراقبتی در بیماران آلزایمر caregiver burden inventory-CBI از ابزارهای مورد استفاده برای سنجش فشاربارمراقبتی در بیماران آلزایمری است. پژوهش حاضر با هدف ترجمه و اعتباریابی نسخه فارسی پرسشنامهCBI  انجام گرفته است.
    مواد و روش کار
    پژوهش حاضر با هدف تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه سنجش فشار بارمراقبتی دربیماران آلزایمر (CBI) انجام شد. مطالعه حاضر یک پژوهش روش شناختی است که روی 150 مراقب بیماران آلزایمر  انجام گرفت. پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان ادبیات فارسی و مراقبان بیماران آلزایمر، روایی صوری و سپس بر اساس نظر متخصصان روایی محتوای پرسشنامه به صورت کیفی انجام گرفت. سپس روایی سازه شامل مقایسه گروه های شناخته شده (از نظر سطح سلامت و جنسیت)، روایی همگرا از طریق  سنجش همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامه (CBI) و پرسشنامه افسردگی بک BDI و پرسشنامه اضطراب بک BAI و پایایی ابزار با تحلیل همسانی درونی و آزمون بازآزمون بررسی شد .
    یافته ها
    نتایج تحلیل مقایسه گروه های شناخته شده نشان داد که میانگین فشار بار مراقبت در مراقبان بیماران آلزایمر با سطح سلامتی بالا به طور معنادار پایین تر از فشار مراقبان با سطح سلامتی پایین بود . همچنین زنان سطح فشارمراقبتی بالاتری را نسبت به مردان تحمل می کنند. روایی ملاکی بیانگر همبستگی معنا دار بین نسخه فارسی پرسشنامه فشار بارمراقبتی و پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب بک بود. میزان کل همبستگی درونی (آلفای کرونباخ) برای زیر مقیاس ها 0/93 بود. ضریپ پایایی آزمون باز آزمون شاخص همبستگی درون خوشه ایی به فاصله زمانی دو هفته 0/96 بود.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته های پژوهش، نشان دهنده روایی صوری، سازه، و همسانی درونی و ثبات ابزار بود، لذا این ابزار  می تواند جهت اندازه گیری فشاربار مراقبت در مراقبان بیماران آلزایمری در بخش های پژوهشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می گردد درمطالعات آینده روایی سازه پرسشنامه CBI با استفاده از تحلیل عاملی در نمونه بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ترجمه روایی، پایایی، پرسشنامه فشار بار مراقبتی در بیماران آلزایمر
  • رحمت الله قلی پور، فرج الله رهنورد، شیوا مافی *، محمد ابویی صفحات 415-417
    سردبیر محترم
    تحلیل سیاست یک عبارت عمومی است که به طیفی از تکنیک ها و ابزارهای مورداستفاده برای توصیف (آنچه که دولت انجام می دهد یا انجام نمی دهد)، علت یابی (علل یا تعیین کننده های سیاست های مختلف؛) و عارضه یابی (پیامدها و اثرات ناشی از سیاست؛ ارزشیابی سیاست) آن چه که دولت انجام می دهد یا در پی انجام آن است، اطلاق می شود. ولی علیرغم اهمیت روزافزون آن هنوز به عنوان یک حوزه مطالعاتی منسجم و یکپارچه شناخته نمی شود [2، 1]. در میان مکاتب نظری موجود، رویکری که کمتر موردتوجه محققین و سیاست پژوهان کشورهای درحال توسعه از جمله ایران قرار گرفته، رویکردی است که به صورت گذشته نگر به بررسی چرایی و چگونگی شکل گیری تغییرات سیاست ها فارغ از نقد یا تحلیل محتوا، پیامدها یا نتایج آن ها می پردازد. اینکه تغییرات چگونه و از چه مسیری به وقوع می پیوندد، ایده تغییرات از کجا می آید، چرا و چگونه سیاستگذاران اهداف سیاست موردنظر را تعیین می کنند، چگونه روی اولویت های سلامتی تصمیم گیری می شود، چه اقداماتی، چگونه و توسط چه کسانی صورت می گیرد و اینکه چگونه درک حاصل از رویدادهای به وقوع پیوسته از سوی بازیگران و شرایط کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر سیاستگذاری و پیامدهای آن تاثیر می گذارد، مستلزم شناخت کافی از سیاستگذاری در حوزه سلامت و مجموعه عوامل تاثیرگذار بر آن است. در واقع این رویکرد تحلیلی حلقه مفقوده ای است که می تواند پژوهشگران این حوزه مطالعاتی را در درک پیچیدگی های سیاستگذاری و ماهیت سیاسی آن یاری داده و بواسطه فراهم کردن امکان مداخله اثربخش بازیگران در طول فرآیند، زمینه تدوین سیاست های اثربخش تر و اجرای موفق تر را ایجاد کند [3].
    در پاسخ به این سوالات، به دنبال فراخوان جهانی مبنی بر استفاده از این رویکرد جدید از تحلیل در حوزه سلامت کشورهای درحال توسعه در اوایل دهه 90 میلادی، شاهد استفاده متنوع اما سطحی و کم عمق از نظریه های موجود برای توصیف و تبیین تغییرات سیاستی در کشورهای درحال توسعه بوده ایم. اما از انجایی که سیاستگذاری سلامت در این کشورها با سیاستگذاری در کشورهای توسع ه یافته به لحاظ ساختارهای نهادی، بازیگران و زمینه سیاستگذاری تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند، مدل ها و نظریه های موجود ممکن است به طور کامل تبیین کننده تغییرات سیاست در نظام سلامت این کشورها نباشد. این در حالی است که امروزه این کشورها به دلیل پیچیده تر شدن فضای سیاستگذاری سلامت بیش از گذشته نیازمند نظریه های عمیق تر هستند. نظریه هایی که بتواند ضمن کمک به روشن شدن روابط علت و معلول میان متغیرهای تاثیرگذار، تفسیر بهتری از عالم سیاستگذاری و پارادایم فکری حاکم بر آن ارائه نماید. از اینرو این کشورها کماکان برای توسعه این رویکرد تحلیلی و تبیین تغییرات پیچیده این حوزه که می تواند پیش زمینه طراحی سیاست های آتی را فراهم نماید، به تولید یا توسعه تئوری ها و مدل هایی قوی تر متناسب با شرایط حاکم بر فضای سیاسی خاص خود نیاز دارند [5، 4]...
  • رحیم خدایاری، سولماز عظیم زاده*، لیلا ترک زاده صفحات 419-421
    سردبیر محترم
    در نظام بیمه سلامت ایران چندین صندوق بیمه وجود دارد بدون مقررات کافی برای انتقال و یا توزیع مجدد یارانه متقابل بین آنها که این پراکندگی صندوق های بیمه ممکن است منجر به عدم تجمیع ریسک و جمع آوری منابع، حذف امکان خرید استراتژیک سازمان های بیمه و کاهش قدرت چانه زنی آنها می شود. علاوه بر این، فقدان اطلاعات باعث ایجاد برخی از مشکلات می شود، از جمله همپوشانی بیمه شده ها و عدم پوشش برخی مردم که در نهایت ناکارآمدی در سیستم های بیمه درمانی و حفاظت مالی کم در برابر هزینه های مراقبت های بهداشتی برای بیمه شده در پی دارد. ولی توجه به برخی مسائل تجمیع بیمه ها را در کشور ما دور از دسترس می سازد [1،2].
    علاوه بر آن، بحث انتقال بیمه ها به وزارت بهداشت نیز مطرح شده است.  بیمه های درمان در طول چند دهه گذشته همواره شاهد جابه جایی های گسترده سازمانی بوده و تنها دوران با ثبات و بی چالش بخش درمان کشور از سال 1332 تا 1354 بوده که بیمه ها در اختیار وزارت کار بوده است. در آن سال با یک رایزنی بیمه های درمان به وزارت بهداشت منتقل شد و تا سال 1383 که بیمه ها مجددا از وزارت بهداشت منتقل شد همواره شاهد اختلافات گسترده در مجلس و دولت بوده ایم [3].
    بحث تجمیع بیمه ها در ایران به اسناد بالادستی نظام سلامت بر میگردد که به طور صریح یا ضمنی به این مسئله اشاره کرده اند. بند هفتم سیاست های کلی سلامت به انجام تولیت (سیاستگذاری و نظارت) سلامت توسط وزارت بهداشت، مدیریت منابع از طریق نظام بیمه با محوریت وزارت بهداشت، تدارک خدمات توسط بخش دولتی، خصوصی و عمومی اشاره شده است. در بند نهم همین سند نیز به توسعه کمی و کیفی بیمه های بهداشتی و درمانی با هدف پوشش کامل نیازهای پایه درمان توسط بیمه ها و ایجاد بازار رقابتی برای ارائه خدمات بیمه درمان اشاره شده است. قانون برنامه پنجم توسعه به همگانی و اجباری شدن بیمه پایه سلامت و اجازه به دولت برای ادغام بخش درمانی صندوق های بیمه و تشکیل سازمان بیمه سلامت ایران اشاره دارد [4،5]...
|
  • Zahra Torkashvand, Mohammad Torkashvand * Pages 321-331
    Objective (s)
      For decision making and health policy planning it is quite important to know causes of death for every community. This study aimed to investigate death statistics in Ilam province, Iran.
    Methods
    Data were extracted from the Ilam death registry developed by the Iran's Vital Registration Organization. Deaths in 20 groups of causes according to the international classification of diseases-10 [ICD-10] were analyzed. The percentage of each cause is determined by gender and age. The sex ratio index and years of life lost due to premature death also were estimated for each group of causes.
    Results
    There were about 2500 death records annually in the registry system. Majority of deaths occurred due to chronic non-communicable diseases. Accidents and respiratory disorders had a high proportion in the mortality transition in Ilam province. Three main causes of deaths included neuropathic diseases. At older age, non-communicable diseases such as cardiovascular and among youth the social problems, including unpredictable events, violence by others and suicide were the main factor in the loss of human capital.
    Conclusion
    Epidemiological transition occurred in causes of mortality in Ilam province, Iran. The major contribution of non-communicable diseases and emerging social problems to deaths requires through examination of health policies that address social, psychological and preventive factors.
    Keywords: cause of death, years of life lost, No communicable disease, epidemiological transition, Ilam
  • Mostafa Jahangir, Alireza Khorakian*, Seyyed Saeed Mortazavi, Seyyed Ehsan Elahi Pages 333-345
    Objective (s)
     The recent Health System Transformation Plan in Iran has become a major priority for the Ministry of Health and Medical Education as a strategic change plan. To manage successfully this plan and prevent its failure, the risks should be managed. Therefore, the purpose of this study was to introduce the risk management model for the Health System Transformation Plan.
    Methods
    This qualitative research was carried out based on the grounded theory approach. The study population was faculty members and managers of medical universities of Iran. Purposive sampling technique was used to select the sample. In this research, 20 participants were interviewed to reach theoretical saturation.
    Results
    In all 6 categories of risks of the Health System Transformation Plan were identified: behavioral risks, attitudinal risks, executive risks, management risks, financial risks, and reputational risks and their causes and consequences.
    Conclusion
    Given the identified risks and the causes of the risks and consequences of each one, the findings suggest that solution for preventing risk factors can be achieved.
    Keywords: Medical sciences universities, Health System Transformation Plan, Risk management, Qualitative study
  • Faranak Farzadi, Afsoon Aeenparast, Narges Rostamigooran, Fatemeh Riazi, Elham Movahed, Ali Asghar Haeri * Pages 347-355
    Objective (s)
     The management of most clinics and other outpatient centers are by clinicians. However, most clinicians do not educate any management courses and are not familiar with this field of science. This study aimed to study and describes training needs and priorities related to medical office management for clinicians.
    Methods
    This was a cross-sectional study.  All physicians affiliated to Academic Center for Education, Culture and Research (ACECR) with experiences of running a medical office in Tehran were invited to took part in the study. The data were collected using a self-designed questionnaire. Descriptive statistics and Friedman test were applied to analyze the data.
    Results
    In all 37 physicians participated in the study. The general needs of medical office management categorized to 27 topics and 7 headlines: financial management, human resources management, medical risk management, non-medical risk management, process management, evaluation and informatics. Respondents were most aware on medical risk management and the least was on informatics. The most important educational needs and priorities for clinicians were 'Medical office informatics', 'human resources management', 'financial management' and 'evaluation'.
    Conclusion
    The study results showed that physicians with experiences of medical office management identified that they need courses on management. Indeed priorties could be indentified with a study bigger sample size and better design.
    Keywords: Medical Office management, Clinicians' training needs, Educational needs assessment
  • Mehri Shams * Pages 357-367
    Objective (s)
     This study examined the pattern and trend of living alone among elderly during the last five censuses in Iran.
    Methods
    Data were obtained from two main sources: published Iranian population and housing census (1986, 1996, 2006, 2011 and 2016), and the individual data of 2% census in 2016. Then the characteristics of the sole elderly are described and the extent to which living alone is related to socioeconomic and demographic characteristics is determined. In order to investigate the relative importance of different correlates of the elderly living alone, a set of logistic regression models using STATA software for individual data of 2016 census has been used.
    Results
    The proportion of the elderly who lived alone was 13.9%, 9.9%, 9.9%, 14.5%, and 14.9% in 1986, 1996, 2006, 2011 and 2016 respectively. Living alone was associated with residence in urban, being male, having a secondary and high school education, being widowed, divorced, single, being housewife, having income with no job, age 60-69, and age 70-79. The variables included in the analysis were able to explain 43% of the variation in living alone in the whole sample (48% for men and 35% for women).
    Conclusion
    In Iran, living alone increased with age, life in urban areas, being a woman, being single, divorced, widowhood, being low educated, housekeeper and unemployment. If the ageing and the lack of supporting organizations continue to increase, then more difficult conditions will be created for elderly the future. Thus, considering the vulnerability of elderly people who live alone, the need for more appropriate policy and planning is required.
    Keywords: Elder, Solo Living, Marital Status, Place of Residence, Sex, Age, Iran
  • Alireza Ahmadzadeh*, Nasibeh Zanjari, Enayatollah Bakhshi, Mina Ahmadzadeh, Zahra Namkhah, Saeed Nosratabadi, Ahmad Ali Akbari Pages 369-380
    Objective (s): Considering the increasing population of the elderly in developing countries such as Iran, attention to the needs of this group is essential. One of the important needs of the elderly is appropriate nutrition. Failure to recognize malnutrition in a timely manner will result in deprivation of appropriate nutrition, illness, and decrease in quality of life. The aim of this study was to investigate the prevalence of malnutrition and its related factors among the elderly covered by the Social Security Organization hospitalized in Mashhad hospitals.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out in 2018 on 200 elderly 60 years and older covered by Social Security Organization, hospitalized in two hospitals in Mashhad, Iran. The relationship between nutrition status and demographic, anthropometric and individual-health variables was investigated. Data were collected through a general information questionnaire and MNA questionnaire. SPSS version 24 was used for data analysis.
    Results
    The mean age of the elderly was 70.1±7.86 years. 25% of the elderly were at risk of malnutrition and 6% were malnourished. Malnutrition rate was higher in women and the elderly with lower BMI. The use of more than three drugs (OR=2.251 CI95%=1.015-4.989), acute disease/psychiatric stress (OR=16.152 CI95%= 6.048-43.140), neuropsychiatric problems (OR=3.908 CI95%=1.479-10.325), mobility limitation (OR=6.399 CI95%=1.446-28.317) and older age (OR=2.371   CI95%=1.007-5.582) and BMI of less than 23 (OR=9.823   CI95%=3.747-25.754) were risk factors for nutritional disturbance.
    Conclusion
    Considering the importance of nutrition status and its impact on the health and quality of life of the elderly, it seems that the continuous screening and evaluation of the nutrition status of the elderly covered by the Social Security Organization is of great importance and is recommended to be placed on the agenda by the Social Security Organization.
    Keywords: Elderly, Hospitalized, Malnutrition, Mini Nutritional Assessment, Nutrition
  • Maryam Ramezanpoor, Ali Taghipour*, Hamed Tabesh, Mohammad Vahedian Pages 381-391
    Objective (s)
    Inadequate intake of fruits and vegetables might cause severe problems for pregnant women and fetus. The present study aimed to investigate the effectiveness of a training program based on social cognitive theory on the intake of fruits and vegetables in pregnant women.
    Methods
    This was a semi-experimental study on 90 pregnant women who were randomly assigned to intervention and control groups. The data were collected using a questionnaire consisting of demographic information, questions related to social-cognitive theory and the Food Frequency Questionnaire (FFQ) (the 20-item food frequency check list) which was completed before, immediately and 3 months after the intervention. data were analyzed by SPSS software.
    Results
    After the educational intervention, the level of awareness, self-regulation and outcome expectation increased significantly in the intervention group (P<0.05). Also in the intervention group the amount of fruit and vegetable intake immediately after training increased significantly compared to before training (p<0.05).
    Conclusion
    Designing and implementing an educational program based on social cognitive theory can have a positive effect on the pattern of consumption of fruit and vegetable in pregnant women.
    One of the most effective theories used to predict and express nutritional behaviors is Albert Bandore's social cognitive theory.
    Keywords: social cognitive theory, fruit, vegetable, pregnancy, pregnant women
  • Fatemeh Gholabi*, Mohammad BaqerAlizadeh, Tavakkol Aghayari, Akram Hobbi Pages 393-404
    Objective (s)
    This study aimed to assess the relationship between nutrition literacy and diet with obesity. Obesity is believed to be the most common health problem worldwide.
    Methods
    This was a cross-sectional study. The population included 20-30 years old women and men in Tabriz, Iran. The data collected on nutrition literacy, diet and obesity as appropriate. Then, the relationship between dependent variable (obesity) and independent variables including nutrition literacy and diet was examined using logistic regression analysis.
    Results
    A sample of 400 individual participated in the study. The findings indicated that the prevalence of obesity among women was 72.2% and in men it was 27.8%. The diet had an inverse relationship with obesity and nutritional literacy was directly related to obesity. Also, the results obtained from logistic regression analysis showed that nutrition literacy and diet can significantly predict the obesity. These variables explained 52% of the variance of dependent variable (obesity).
    Conclusion
    The findings confirmed that healthy lifestyle, especially appropriate diet could play an important role in preventing obesity and its consequences.
    Keywords: Nutrition Literacy, food Diet, Obesity
  • Akram Shafiezadeh, Majideh Heravi, Karimoo*, Nahid Rejeh, Hamid Sharif Nia, Ali Montazeri Pages 405-414
    Objective (s): To translate and validate the Caregiver Burden Inventory: (CBI) in Iran.
    Methods
    The questionnaire was translated from English into Persian and face and content validity were determined qualitatively. Quantitative validation was performed using construct validity (known groups comparison and criterion validity). The Beck depression inventory and Beck anxiety inventory were used for criterion validity. Reliability was assessed by estimating internal consistency and test-retest analyses.
    Results
    In all 150 Alzheimer patients’ caregivers completed the Persian version of the CBI. The results obtained from known groups comparison showed that the pressure burden care of caregivers with moderate health level was significantly lower than other caregivers (p = 0.0001). Criterion validity showed a significant correlation between Persian version of CBI with Beck depression inventory (r =0.508) and Beck anxiety inventory (r = 0.686). The internal consistency (Cronbach’s alpha) was 0.930. Test-retest reliability (ICC) of the questionnaire with interval time of two weeks was 0.960.
    Conclusion
    The findings indicated that the Persian version of Caregiver Burden Inventory (CBI) is a valid instrument and now could be used for measuring caregivers’ burden in research and clinical practice.
    Keywords: Validity, Reliability, Primary Validation, the care giver Burden Inventory (CBI)