فهرست مطالب

پژوهش در هنر و علوم انسانی - پیاپی 18 (شهریور 1398)

نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی
پیاپی 18 (شهریور 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/06/17
  • تعداد عناوین: 5
|
  • عاطفه عبدالسلامی* صفحات 1-8

    هنر دیجیتال، پدیده ی متولد شده ی قرن حاضر، در برگیرنده ی گسترهای از آثار هنری و شیوه هایی است که از فناوری دیجیتال به عنوان بخش ضروری فرآیند خلق یا ارائه استفاده میکند. این هنر که در نتیجه ی همکاری بین رشته های مختلف هنری و علوم کامپیوتری به وجود آمده است و مهمترین ویژگی آن چند منظوره بودن مفهوم است، دارای زیر مجموعه های متعددی در دنیا میباشد که یکی از آنها هیبرید آرت است. کلمه ی هیبرید به معنی ترکیب دو عنصر میلادی به دنیای هنر وارد شد و تا کنون هنرمندان زیادی را درگیر 2003 مختلف در یک مفهوم واحد است که از سال خود کرده است. از آن جایی که این کشور با سیل مهاجران از کشورهای مختلف دنیا مواجه است، میتوان گونه های مختلف فرهنگی هنری زیادی را در آن پیدا کرد که به طرق مختلف با هم ترکیب شده اند. از این روی پژوهش پیشرو با روش مطالعه ی کتابخانه ای هیبرید آرت را در هنر اسلامی معاصر انگلستان مورد بررسی قرار داده است و مطالعات مذکور را با آثار هنری مربوطه تطبیق داده است. از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش میتوان به وجود اهداف واحد در آفرینش آثار هنری گوناگون به دست هنرمندانی از یک فرهنگ مشترک، اشاره کرد.

    کلیدواژگان: انگلستان، هنر دیجیتال، هیبرید ارت، هنر اسلامی
  • روشنک اکرمی* صفحات 9-18

    این مقاله به بررسی عقاید و عملکرد برخی از کارگردانان و نویسندگان درباره درجات وفاداری به متن و یا ساختارشکنی و استفاده از متن به عنوان پیش متنی برای ارائه دغدغه های هنری اجراکنندگان میپردازد. میزان وابستگی ٬ وارونه سازی تئاتر به متن و نویسنده این پرسش را برانگیخته است که آیا کارگردان را باید خالق اثر دانست یا تحقق بخش آن. این مقاله نشان میدهد که صاحب نظران تئاتر مدرن رابطه بین متن نوشته شده و اثر تئاتر اجرا شده را به صورتهای مختلفی تفسیر کرده اند. درحالیکه برخی کارگردانان کار خود را خدمت به نویسندگان دانسته اند و رضایت آنان را در اولویت قرار برخی دیگر خود را خالق اثر دانسته و متن را تنها یکی از عناصر قابل حذف تئاتر میدانند. کنستانتین ٬ داده اند و گروه ووستر ازجمله مشاهیری هستند که نظرات آنها ٬ ایلیا کازان ٬ وزولد میرهولد ٬ جرزی گروتوسکی ٬ استنیسلاوسکی در این مقاله به اختصار بررسی میشود. آنچه در این بررسی مشخص خواهد شد کمرنگ شدن نقش نویسنده به عنوان تنها و کار گروهی است. در پایان این مقاله ابداع در ارائه متن نه به ٬ تنوع در فرم ٬ خالق اثر و پیشروی تئاتر به سوی ابداعات معنای مرگ نویسنده بلکه نوعی ادامه دادن به متن و جان دوباره بخشیدن به ابعاد مختلف آن در نظر گرفته میشود.

    کلیدواژگان: نویسنده، متن، کارگردان، تئاتر
  • محمدرضا ابراهیمی، قاسم فتاح اهر*، علی عزیزی صفحات 19-29

    توانایی جلوه دهی عرفان و معماری اسلامی است که با تاثر از جهان بینی اسلامی ، از مهمترین شاخصه های هنر اسلامی ارسن ، تصوف را به نحو عالی داشته است. در این میان یکی از این ساختارهای هویت بخش در حوزه معماری اسلامی مجموعه شیخ شهاب الدین اهری در شهر اهر است؛ مجموعهای از دوران شکوفایی عرفان و تصوف در منطقه آذربایجان در قرون هفتم تا یازدهم ه. ق. این مجموعه تاریخی علیرغم بهره مندی از آرایه ها و تزئینات بی بدیل در حوزه معماری اسلامی با مفاهیم عمیق عرفانی تاکنون از بررسی های کافی در زمینه شناخت کیفیات معماری و تجسد مضامین عرفانی آرایگانش، بی نصیب بوده است. بر این اساس، پژوهش پیشرو با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه گردآوری اطلاعات کیفیت آرایگان معماری مجموعه شیخ شهاب را در ارتباط با طریقت عرفان و مبتنی بر بررسی های میدانی و کتابخانه ای تطبیق آن با سلسله مراتب شکل گیری ارسن، بررسی نموده است. به عبارت دقیق تر، این پژوهش درصدد آن است با دقت در محتوای کالبدی اثر و بازخوانی مضامین و آرایگان معمارانه آن، ترابط و تلازم میان کیفیات تزئینات مجموعه با سرچشمه تفکرات عرفانی آن را بررسی نماید. با بررسی های انجام شده نتیجه میشود، مجموعه شیخ شهاب الدین اهری و آرایگان معماری وابسته آن متاثر از شرایط فرهنگی و اجتماعی هم عصر خود، تجسد عینی تفکرات عرفانی آئین متصوفه از قرن هفتم تا قرن یازدهم ه. ق میباشد.

    کلیدواژگان: مجموعه معماری، عرفان، تصوف، مجموعه شیخ شهاب الدین اهری
  • شیلان مسرور، علیرضا عزیزی یوسفکند، مانا احمدی* صفحات 31-40

    هلاکوخان مغول پس از تصرف ایران و پایه گذاری حکومت خویش در شهر تبریز به سال 736 ه. مکتبی هنری بر پایه سنت های هنری ایران پایه گذاری کرد که به مکتب تبریز اول مشهور است. در میان آثار بجای مانده از این مکتب نسخه خطی شاهنامه معروف به شاهنامه دموت از جایگاه ویژهای برخوردار است که نگاره های آن نشانگر شاخصه های تصویری گردآوری و تحلیل شاخصه های نگارگری دوره ایلخانان مغول در تبریز ، این مکتب است. هدف اصلی این تحقیق شناسایی شاخصه ها و ویژگی های « با نگاه ویژه به شاهنامه مصور دموت میباشد. این تحقیق با این پرسش آغاز گردیده است که روش » بارز نگارگری مکتب تبریز ایلخانی کدام است و نگاره های شاهنامه دموت دارای کدام ویژگی های سبکی میباشد؟ توصیفی است و به این منظور ابتدا به جمعآوری منابع تاریخی و دیگر اطلاعات لازم پرداخته سپس به تحقیق تحلیلی تحلیل این اطلاعات پرداخته است. به عنوان نتیجه میتوان به این نکته اشاره کرد که بیشتر نقوش حیوانی و گیاهی نگاره های بکار رفته در این مکتب متاثر از هنر چین بوده و تزئین لباس و پوشاک اشخاص مصور شده متاثر از هنر بیزانس میباشد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از منابع مکتوب، کتابخانه ای و همچنین شبکه جهانی اطلاع رسانی (اینترنت) بوده است.

    کلیدواژگان: شاهنامه دموت، نگارگری، ایلخانان، مکتب تبریز اول
  • مژده ملی* صفحات 41-48

    دوره ساسانیان هنر فلزکاری دارای ارج و مرتبه والایی در دربار بوده و همواره مورد توجه سلاطین و اشراف زادگان بود. در این دوره هنر فلزکاری به اوج شکوفایی خود رسیده و حتی در مدت زمانی کوتاه از مرزهای امپراتوری ساسانیان فراتر رفته و در مقام هدیه به عنوان نشان قدرت و مشروعیت سلاطین ساسانی به دربار سایر ملل راه یافت. در دوره هایی که خزانه سلاطین پر بود آثار فلزی از فلزات گرانبها همچون طلا و نقره تهیه میشد و در زمان تنگدستی و رکود خزانه آثار هنری با آهن و فولاد ساخته شده و از روکش و نقوش طلایی و نقره استفاده شده است. هنرمندان برای تزئین سطوح خارجی و بعضا داخلی این آثار گرانبها عموما از نقوش گیاهی و خصوصا پیکره جانوران استفاده میکردند. دلبستگی هنرمندان این دوره به نمایش پیکره جانوران از درندگان، چهارپایان، پرندگان و حتی جانوران پنداری و ترکیبی همچون اژدها، سیمرغ، دیو، پری و جز آنها، اغلب ریشه در اعتقادات اسطورهای دینی مردم این دوران داشته است. در این فرم و مبانی ، آیینی ، از لحاظ اسطورهای ، گیاهی و هندسی ، پژوهش، تلاش بر این است تا از طریق بررسی نقوش جانوری با نوع و جایگاه این آثار در هنر فلزکاری این دوره، خصوصا از لحاظ ارزش هنری شناسایی شود. ، عناصر و نیروهای بصری توصیفی است و بر اساس ویژگی های تعدادی از ظروف دورهی ساسانی موجود در ، روش انجام این پژوهش از نوع تحلیلی موزه ها مانند بشقاب، کاسه، جام، ابریق، ریتون و جواهرآلات انجام گرفته است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش همچنین استفاده از سایت های اینترنتی موزه های داخلی و ، مشاهده آثار هنری، مطالعه ی کتابخانه ای ، فیش های تحقیقاتی تنها ، خارجی محل نگهداری آثار فوق الذکر بوده است. نتایج کلی حاکی از آن است که نقوش در هنر فلزکاری ساسانی جنبه تزئینی ندارند بلکه نماینده معانی و مفاهیم آیینی و فرهنگی هستند که با اولویت قرار دادن پیام نمادین اصول و محتوا نیز مد نظر قرار میگیرند ، مبانی هنری تا حد زیادی در جهت افزودن زیبایی هنری,محتوا نیز مبدا نظر می گیرند.

    کلیدواژگان: نقوش جانوری و گیاهی، مبانی بصری، زیبایی شناسی، نماد، فلزکاری ساسانی