فهرست مطالب

دانش حسابرسی - سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 75، تابستان 1398)

نشریه دانش حسابرسی
سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 75، تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/06/10
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمدرضا نیکبخت*، تیمور رحمانی، طاهر روشندل اربطانی، سید میثم طباطبایی نسب صفحات 5-30

    هدف اصلی گزارشگری مالی افزایش کیفیت گزارشگری در ارائه وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری واحد گزارشگر به همراه ارتقا خصوصیات کیفی مرتبط با اطلاعات مالی و ارائه آن اطلاعات میباشد تا در نهایت تصویر مطلوب و دقیقی از واحد گزارشگر ارائه نماید. بررسی سیر تطور اندازه گیری در گزارشگری مالی نشان می دهد که بهای تاریخی کماکان معیار اندازه گیری غالب در گزارشگری مالی است. با توجه به کاهش ارزش واحد پولی گزارشگری (ریال) ناشی از تورم و سایر عوامل اقتصادی، انتقادات زیادی در مورد کیفیت گزارشگری مالی و کیفیت گزارش حسابرسی آن (بویژه بخش عمومی) وارد شده است. لذا در این پژوهش ضمن بررسی سیر تطورات تاریخی اندازه گیری، یک چارچوب جدید گزارشگری پیشنهاد شده است و بر مبنای معیارهای مستخرج از مفاهیم نظری گزارشگری مالی، چارچوب رایج و چارچوب جدید با یکدیگر مقایسه شده است. بدین منظور با استفاده از روش دلفی فازی نظرات 12 خبره (انتخاب شده بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی) درمورد 40 معیار در سال 1397 مورد ارزیابی قرارگرفته است. از نظر خبرگان گزارشگری چند ارزی در 4 دسته از معیارها نسبت به گزارشگری مالی رایج با کیفیت تر است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که چارچوب گزارشگری مالی چند ارزی (با استفاده از ارز قوی در گزارشگری مالی) از منظر اهداف و خصوصیات کیفی محتوا و ارائه اطلاعات نسبت به چارچوب گزارشگری مالی تک ارزی رایج، تصویر مطلوب تری (دقیق تری) از واحد گزارشگر نشان می دهد. علاوه بر این با نشان داده حدود ریسک ارزی اقلام صورتهای مالی اطلاعات مفیدی در جهت تصمیم گیری برای پوشش ریسک در اختیار استفاده کننده قرار می دهد.

    کلیدواژگان: ارز قوی، ارز ضعیف، ارائه به نحو مطلوب، روش دلفی فازی، گزارشگری مالی چند ارزی
  • شکرالله خواجوی*، احسان کرمانی صفحات 31-60

    هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تسهیم دانش در موسسات حسابرسی است. با استفاده از پرسشنامه، داده های مورد نیاز از 130 حسابدار رسمی جمع آوری شده است. همچنین، تجزیه وتحلیل فرضیه های فرعی اول، دوم، سوم، ششم، هفتم، هشتم و نهم با استفاده از آزمون و فرضیه های فرعی چهارم، پنجم، دهم، یازدهم و دوازدهم با استفاده از «همبستگی اسپیرمن» انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، عوامل فردی، شغلی، شرایط «آزمون t یک طرفه» کار و موقعیت، برو نگرایی، سازگاری و وظیفه شناسی بر فرایند تسهیم دانش تاثیر مثبت و معنادار دارند که عامل وظیفه شناسی دارای بیشترین تاثیر است ولی تاثیرگذاری عامل گشودگی بر فرایند تسهیم دانش تائید نشد. همچنین نتایج نشان می دهد، عوامل زیرساخت های فناوری، معلومات و دانش فناوری، ادراک از دست دادن قدرت دانش، ادراک افزایش شهرت و ادراک لذت بردن از کمک به دیگران بر فرایند تسهیم دانش کارکنان در موسسات حسابرسی تاثیرگذار هستند. در نهایت می توان گفت که هر چهار بعد اصلی (عوامل انگیزشی، فناوری، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های ادراکی) بر فرایند تسهیم دانش در موسسات حسابرسی تاثیرگذار هستند.

    کلیدواژگان: تسهیم دانش، عوامل انگیزشی، فناوری، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های ادراکی و موسسات حسابرسی
  • مرضیه توحیدی نژاد*، وجه الله قربانی زاده صفحات 61-100

    با هدف کسب شناخت از هویت مفهوم «ارائه به نحو مطلوب»، به عنوان یکی از اصلی ترین واژگان زبان حسابرسی، پژوهش حاضر رویکرد مفهوم «تحلیل مفهوم» را در پیش گرفته است. تحلیل مفهوم به صورت تجربی با کمک روش شناسی کیو و بهره مندی از مشارکت 40 خبره از سه گروه حسابرسان، تحلیل گران مالی و اعتباردهندگان، طی سال 1395 اجرا شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیدگاه های مشارکت کنندگان این سه گروه در رابطه با مصادیق مفهوم «ارائه به نحو مطلوب» نزدیک به 60 درصد مشابه یکدیگر است. نتایج نشان می دهد مصداق اصلی این مفهوم چیزی نیست بجز «انطباق صورت های مالی با استانداردهای حسابداری». علاوه بر این، هستی شناسی مفهوم «ارائه به نحو مطلوب» از دیدگاه حسابرسان به عنوان مرجع نیز استخراج شده است.

    کلیدواژگان: ارائه به نحو مطلوب، روش شناسی کیو، زبان حسابرسی، فاصله ادراکی، هستی شناسی
  • رضا تقی زاده*، امین ناظمی، محمد صادق زاده مهارلویی صفحات 101-122

    بورس همچون دماسنج اقتصاد است و حسابرسان از بازیگران اصلی بورس به شمار می روند. از این رو، این پژوهش به بررسی و تحلیل شبکه روابط حسابرسی در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396-1381 می پردازد و بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهشی کمی از نوع تحلیل شبکه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در شبکه حسابرسی تراکم ارتباط در هسته شبکه بسیار بیشتر از پیرامون است و برخی از موسسات حسابرسی در موقعیت بهتری نسبت به بقیه قرار دارند. این موقعیت مناسب، منجر شده است که این موسسات برای دسترسی به دیگر موسسات با واسطه های کمتری روبرو شوند و دسترسی ساده تری به منابع موجود داشته باشند. علاوه براین، توانایی آن ها در کسب اطلاعات موثر از طریق خوشه اعضای شبکه بیشتر شود. بنابراین، می توان ادعا کرد این موسسات می توانند نقش بازیگران کلیدی را در ساختار حاکم ایفا کنند. از طرفی، توزیع پارتو نشان می دهد که تقسیم قدرت بین موسسات حسابرسی دارای یک چولگی 78-22 است. همچنین، قانون بردفورد بیان می کند که توزیع قدرت بین موسسات حسابرسی تقریبا از یک تابع نمایی پیروی می کند و عدد اختلاف بین فراوانی گروه های مختلف در حدود 4/538 است.

    کلیدواژگان: حسابرسی، تحلیل شبکه، بورس اوراق بهادار تهران
  • یاسر رضایی پیته نویی*، مهدی صفری گرایلی، محمد غلامرضاپور صفحات 123-141

    کنترل داخلی به عنوان مولفه اصلی فعالیت های شرکت و عامل موثری در دستیابی به اهداف عملیاتی و گزارشگری شرکت به شمار می رود. علاوه براین، کارکنان نیز به عنوان یک سرمایه انسانی ارزشمند نقش بسیار مهمی در فعالیت های شرکت ایفا می کنند. لذا، پژوهش حاضر درصدد است تا ضمن شناسایی اهمیت نقش سرمایه انسانی، به بررسی رابطه بین کیفیت کارکنان با اثربخشی کنترلهای داخلی شرکت و مطالعه اثر تعدیل کنندگی نظارت خارجی بر این رابطه بپردازد. بدین منظور، برای سنجش کیفیت کارکنان از یک شاخص ترکیبی شامل سابقه کاری، سطح تحصیلات و تعداد کارکنان شرکت استفاده گردید. فرضیه های تحقیق نیز با استفاده از نمون های متشکل از 63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 تا 1396 و با بهره گیری از مدل رگرسیون چندمتغیره لجستیک مورد بررسی قرارگرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کیفیت کارکنان شرکت، اثربخشی کنترلهای داخلی را بهبود می بخشد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که در شرکت هایی با نظارت خارجی قویتر، کیفیت کارکنان تاثیر بیشتری بر اثربخشی کنترلهای داخلی دارد. همچنین، نتایج آزمون تحلیل حساسیت نشان داد که بررسی جداگانه فرضیه پژوهش به تفکیک هر یک از مولفه های کیفیت کارکنان نیز تاثیری بر نتایج اصلی پژوهش ندارد و نتایج از استحکام برخوردار است.

    کلیدواژگان: کیفیت کارکنان، نظارت خارجی، اثربخشی کنترلهای داخلی
  • امیر رضا کیقبادی، سمیه فتحی* صفحات 143-168

    تاخیر غیرعادی درگزارش حسابرسی و ضعف درکنترل های داخلی با افزایش عدم اطمینان سرمایه گذاران و تسریع در تجمع خبر بد، ریسک سقوط قیمت را افزایش می دهد. ازطرفی افزایش کیفیت حسابرسی به عبارتی نظارت دقیق و بهتر به دلیل جلوگیری از انجام کارهای فرصت طلبانه توسط مدیریت و انباشته شدن اخبار بد، موجب کاهش ریسک سقوط قیمت سهام می شود. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر تاخیر غیر عادی گزارش حسابرسی و ضعف درکنترل های داخلی و کیفیت حسابرسی بر ریسک سقوط قیمت سهام برای کلیه شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1395 است. در این پژوهش برای اندازه گیری ریسک سقوط قیمت سهام، مدل هاتن و همکاران و تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تاخیر غیر عادی گزارش حسابرسی و ضعف در کنترل های داخلی، بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیرمثبت و معناداری و کیفیت حسابرسی بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر منفی و معنی داری، دارند وهمچنین با افزایش ضعف در کنترل های داخلی، تاثیر تاخیر غیرعادی گزارش حسابرسی، بر افزایش ریسک سقوط قیمت سهام بیشتر می شود.

    کلیدواژگان: ریسک سقوط قیمت سهام، تاخیر غیر عادی گزارش حسابرسی، ضعف در کنترلهای داخلی و کیفیت حسابرسی
  • محمد تمیمی*، محمد امین اجاقی صفحات 169-185

    هدف این پژوهش بررسی رابطه بین محافظ هکاری شرطی و حق الزحمه حسابرسی می باشد. نمونه آماری پژوهش، شامل 70 شرکت پذیرفته شده در بورس بوده، که داده های آنها برای یک دوره 6 ساله از سال 1386 تا 1391 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. جهت بررسی دقیق تر، شرکت های دارای محافظه کاری شرطی بالا و پایین از یکدیگر تفکیک و آزمون های اضافی در این خصوص صورت گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد به لحاظ آماری رابطه معناداری بین محافظه کاری شرطی و حق الزحمه حسابرسی در گروه شرکت های دارای محافظه کاری بالا وجود ندارد و در گروه شرکت های دارای محافظه کاری پایین رابطه معکوس و معنادار به لحاظ آماری وجود دارد. به عبارت دیگر می توان نتیجه گرفت که موسسات حسابرسی در گروه شرکت های دارای محافظه کاری بالا معیار محافظه کاری را در تعیین حق الزحمه خود لحاظ نمی کنند و عوامل با اهمیت دیگری همچون ارزش بازار کل سهام منتشر شده، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، بازده دارایی ها، انجام حسابرسی توسط سازمان حسابرسی یا موسسات حسابرسی و نسبت جاری در تعیین میزان حق الزحمه حسابرسی تاثیر داشته است و در گروه شرکت های دارای محافظه کاری پایین با افزایش سطح محافظه کاری، حقالزحمه حسابرسی کمتری پرداخت می شود زیرا به نظر می رسد محیط گزارشگری مالی شرکت های محافظه کارتر، نیاز کمتری به رسیدگی های حسابرس داشته است.

    کلیدواژگان: محافظه کاری شرطی، حق الزحمه حسابرسی، بورس اوراق بهادار تهران
  • حسن چناری*، زهره حاجیها صفحات 187-202

    نقدشوندگی سهام در کشف قیمت دارایی ها، پراکنش مخاطره مالی و کاهش هزینه معاملات نقش به سزایی دارد. در پژوهش فوق، ما به مطالعه نقش نقدشوندگی سهام در پاداش مدیران ارشد میپردازیم. برخی از پژوهش های خارجی صورت گرفته بیان گر آن است که پاداش مدیران به میزان نقدشوندگی سهام حساس است. به عبارت دیگر هر چقدر نقدشوندگی سهام افزایش یابد، نسبت پاداش نقدی پرداختی به مدیران کاهش می یابد. بنابراین هدف اصلی پژوهش مطالعه تاثیر نقدشوندگی سهام بر پاداش هیات مدیره با تاکید بر کیفیت حسابرسی است. در راستای این هدف، اطلاعات 12 ساله 1385-1396 هشتاد و یک شرکت مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش بیان گر این است که بین نقدشوندگی سهام و پاداش نقدی هیات مدیره ارتباط معن یداری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش بیان گر این است که بین نقدشوندگی سهام و پاداش نقدی هیات مدیره با تاکید بر کیفیت حسابرسی ارتباط معنی داری وجود ندارد.

    کلیدواژگان: پاداش مدیران ارشد، درصد مالکیت سهام، نقدشوندگی سهام
  • مسعود دهقانی، محمد کسیانی* صفحات 203-228

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی سازوکارهای راهبری شرکتی بر تلاش حسابرسی می باشد. برای دستیابی به این هدف نمونه ای متشکل از 92 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388 تا 1395 با استفاده از روش حذف سیستماتیک بررسی گردید. از بین مکانیزم های راهبری شرکتی، سهامداران عمده، مالکیت سهامداران نهادی، استقلال هیئت مدیره و مالکیت مدیریتی مورد استفاده قرار گرفت و برای اندازه گیری تلاش حسابرسی نیز از متغیرهای کیفیت حسابرسی، حق الزحمه حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت (درآمد فروش)، تخصص حسابرس در صنعت (ارزش دفتری دارایی)، تاخیر در گزارش حسابرسی بهره گرفته شد. فرضیه های پژوهش بر اساس تکنیک های آماری رگرسیون داده های تابلویی به روش پنل (اثرات ثابت و تصادفی) و حداقل مربعات تجمیع شده و رگرسیون لجستیک آزمون شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از بین مکانیزم های راهبری شرکتی مالکیت مدیریتی، استقلال هیئت مدیره و سهامداران عمده بر تلاش حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد و تاثیر مکانیزم های راهبری شرکتی بر تلاش حسابرسی تایید می گردد.

    کلیدواژگان: مکانیزم های راهبری شرکتی، تلاش حسابرس، کیفیت حسابرسی، حق الزحمهحسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت
  • محسن رشیدی باغی* صفحات 229-251

    مشکلات نمایندگی در نتیجه تضاد منافع میان مدیران و سهامداران، ایجاد می شود. حسابرسی به عنوان راهکاری کارآمد برای محدود کردن اختیارات مدیران در روابط قراردادی محسوب می شود. در این مقاله، هدف بررسی نقش کیفیت گزارشگری مالی در تغییر اثر تعاملی بین اعتماد به نفس بیش از اندازه مدیران و حق الزحمه حسابرسی است. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1385 تا 1395 استخراج و از مدل رگرسیونی داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است. نتایج پژوهش نشا ندهنده تایید فرضیه های اول، دوم و سوم می باشد. به عبارتی، نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتماد به نفس بیش از اندازه و کیفیت گزارشگری مالی منجر به تغییر حق الزحمه حسابرسی می شود. همچنین، نتایج فرضیه سوم بیانگر این است که در هنگام تغییر سطح کیفیت گزارشگری مالی، اعتماد به نفس نیز تغییر یافته و بر حق الزحمه حسابرسی تاثیرگذار است به نحوی که با تغییر سطح اثر تعاملی کیفیت گزارشگری مالی و اعتماد به نفس مدیران، حق الزحمه حسابرسی تحمیلی به شرکت نیز دچار نوسان و تغییر می شود.

    کلیدواژگان: اعتماد به نفس بیش از اندازه، حق الزحمه حسابرسی، کیفیت گزارشگری مالی