فهرست مطالب

مطالعات تاریخی جهان اسلام - پیاپی 12 (پاییز و زمستان 1397)

نشریه مطالعات تاریخی جهان اسلام
پیاپی 12 (پاییز و زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/07/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدرضا بارانی*، تورگوت آتام صفحات 7-38

    آشنایی با شیعه در میان غربیان از دیرباز آغاز شده اما توسط خاورشناسان یهودی به حدود یکصد سال پیش بر می گردد. با توجه به این که مطالعات یهود درباره اسلام سابقه دیرینه ای دارد و از سویی برخوردها و دیدگاه های خاصی درباره اسلام داشته اند، و از سویی چند شیعه پژوه یهودی در این زمینه نقطه عطفی ایجاد کرده اند، به نظر می رسد بررسی ویژگی پژوهش های آنان، اشتراک ها و اهداف آنان، و هم چنین توجه به مراکز علمی آنان از مهمترین مسایل شیعه پژوهی غربیان است. از میان مستشرقان یهودی که در زمینه تشیع پژوهشهای انجام داده اند؛ گلدزیهر، اتان کلبرگ، اسحاق حسون و ژوزف الیاش بیشتر به چشم می خورد و از میان آنها نیز گلدزیهر نقطه عطفی در زمینه شیعه پژوهی ایجاد کرد. این چهار شخصیت به دلیل آثار مهم و تحقیق درباره برخی موضوعات خاص و ارایه دیدگاه های نو و یا بهره گیری از روش های خاص خودشان از جایگاه مهمتری برخوردار بودند. تاسیس دانشگاه عبری تل آویو توسط وایزمن باعث پر رنگ شدن رویکرد تحقیقات آنها شده و ارتباط مراکز علمی آنان با آلمان جالب توجه است و از سویی بزرگترین خاورشناسان در این مراکز پژوهش کرده اند و پیروزی انقلاب اسلامی ایران در رویکرد شیعه پژوهی این دانشگاه ها تاثیر زیادی داشته است. در این نوشتار شیعه شناسی مستشرقان یهودی با بهره گیری از روش کتاب خانه ای و استناد به نوشته های مستشرقان یهودی با مطالعه تحقیقات از جمله کتابها و مقالات، مراجعه به سایتهای معتبر علمی، دانشگاهی در زبانهای مختلف فارسی، انگلیسی و ترکی استانبولی؛ دیدگاه، شخصیت و آثار آنها مورد بحث قرار می گیرد. گرچه به خاطر برخی مشکلات خاص مانند عدم ترجمه همه آثار مستشرقان یهودی، در دسترس نبودن بسیاری از آثار یهودیان، مشکل مراجعه با سایت های آنان، پیچیده بودن و یا ناکافی بودن اطلاعات درباره آنان، این پژوهش نیز با مشکلات خاص روبرو بوده است.

    کلیدواژگان: شرق شناسی یهودی، خاورشناسان یهودی، شیعه پژوهی یهودی، مراکز علمی شیعه پژوهی
  • سیدمحمدعلی احسانی* صفحات 39-66

    مکتب ماتریدیه، بر اساس اندیشه های ابومنصور ماتریدی شکل گرفت و با تلاش شاگردان و پیروان وی نضج یافت و در سایه حمایت های بی دریغ حاکمان ترک، اعم از: سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و عثمانیان، از شرق به غرب آسیا، شمال آفریقا، شبه قاره هند، جزیره بالکان و یا چین، گسترش یافت. از قرن دهم به بعد، ماتریدیه از اوج خود فاصله گرفت و با اشغال آسیای میانه از سوی شوروی و نیز انحلال دولت عثمانی و سکولاریزیون آسیای صغیر، بنیادهای ماتریدیه در خاستگاه و پایگاه اصیلش نابود شد؛ هرچند مرکز جدیدی در شبه قاره برای ماتریدیان شکل گرفت. مکتب ماتریدیه در گذشته، نسبتا گمنام بود؛ اما در دوره معاصر، توجه به این مکتب افزایش یافته است. پژوهش ها در این مورد عمدتا معطوف به ماتریدیه قدیم بوده است. این مقاله، در نظر دارد با روش تحلیلی توصیفی به این سوال که «نگرش و رویکرد ماتریدیه معاصر بعد از ظهور و بروز سلفیت جدید، چگونه است؟» پاسخ گوید. با مطالعه دیدگاه ها و جریان های منسوب به ماتریدیه، می توان دریافت که رویکردها و گرایش های جدیدی در شبه قاره، مانند: دیوبندیه، بریلویه و اهل حدیث از درون مکتب ماتریدیه متولد شده است. البته اهل حدیث هند را دیگر نمی توان ماتریدی دانست؛ چون آنها اصولا مذهب را قبول ندارند و باید آن را مذهب مستقل سلفی به شمار آورد.

    کلیدواژگان: ماتریدیه، گرایش ها، دیوبندیه، بریلویه، سلفیت
  • احمد بنیادی نایینی*، محمد صادق جمشیدی راد، جعفر نوری صفحات 67-88

    دوره تاسیس و تثبیت سازمان سیاسی جدید، به نام خلافت عباسی در زمان خلفای اول عباسی، به ویژه سفاح (132136ق) و منصور (136158ق)، به وقوع پیوست. در این مقطع که هنوز پایه های مشروعیت خاندان عباسی به طورکامل شکل نگرفته بود، در مهم ترین شهرهای جغرافیای اعتقادی وسیع جهان اسلام، یعنی مکه و مدینه، ضرورتی انکارناپذیر در جهت تقویت ریشه های مشروعیت خلافت جدید احساس می شد. ازاین رو، سلطه خلفای نخستین این سلسله بر حج و منطقه حرمین و حضور آنها در مراسم حج، می توانست به تحکیم پایه های مشروعیت و مقبولیت آنان در میان مسلمانان بینجامد. بدین ترتیب، اهمیت حرمین شریفین برای دو خلیفه نخست عباسی از منظر حضور نیروهای متکثر و منتقد وضعیت موجود، همواره به دغدغه ای جدی تبدیل شده بود. در این میان، تلاش های این دو در جهت کنترل، تطمیع، تسامح و یا حتی مبارزه و جنگ با کانون های مخالفت در این دو شهر، فصلی مهم از تاریخ تحولات سیاسی خلافت عباسی را در همین دوره نخست رقم زد. در این پژوهش، تلاش می شود تا به روشی توصیفی تحلیلی، جایگاه مناسک حج و منطقه حرمین در استراتژی سلطه گرایانه دو خلیفه نخستین عباسی را مورد تامل قرار دهد. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که خلفای نخستین عباسی، سعی داشتند با اقداماتی همچون: حضور در مراسم حج، انتخاب امیرالحاج و انجام اقدامات عمرانی، از ظرفیت تبلیغی مناسک حج و قدرت مشروعیت ساز آن در تحکیم پایه های قدرت خود استفاده کنند. لازمه تسلط بر حج و بهره گیری از ظرفیت های آن، تامین امنیت منطقه حرمین بود که این امر با سرکوب مخالفان صورت گرفت.

    کلیدواژگان: حج، حرمین، مشروعیت، استراتژی سلطه گرایانه، سفاح، منصور عباسی
  • وجیهه میری*، سعید توفیق، محمدعلی چلونگر صفحات 89-110

    فاطمیان، به عنوان شیعیان اسماعیلی، با تسلط بر شمال افریقا در سال 297ق و فتح مصر به سال 358ق، حکومتی را پایه گذاری کرده و بسط دادند که یکی از ادوار باشکوه قدرت مسلمانان و به خصوص شیعیان را رقم زد؛ اما این سلسله، بر سریر قدرت باقی نماند و سرانجام در اوج ضعف از پای درآمد. سوالی که نوشتار حاضر بر محور آن سامان یافته و به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به آن برآمده، این است که مهم ترین علل انحطاط و سقوط خلافت فاطمیان چیست؟ با توجه به مستندات تاریخی، اساسی ترین دلایل سقوط خلافت فاطمی را می توان در دو حوزه سیاسی و اعتقادی مورد بررسی قرارداد: در بعد سیاسی، عواملی مانند: بروز انشعاباتی که به تجزیه نیروی حکومت ایشان انجامید، ضعف خلیفه از یک سو و قدرت گیری وزیر، سرداران سپاه و زنان دربار از سوی دیگر، و نیز از دست دادن حامیان و نیروهای متحد، قابل توجه است و در بعد علل و زمینه های اعتقادی نیز دلایلی همچون: رخ نمودن انشعاب، تاکید بر آموزه های متکی بر تاویل و باطنی گرایی، ابتلا به افراط و تفریط در مورد سایر گروه های مذهبی و افول اندیشمندان و تئوری پردازان معتقد به خلافت فاطمی، شایان ذکر است.

    کلیدواژگان: فاطمیان، عباسیان، ایوبیان، مغرب، مصر
  • علیرضا روحی*، علی غفرانی صفحات 111-130

    اباضیه، از گروه های مسلمان ساکن در شمال آفریقا بودند که دولت بنی رستم را در سده دوم هجری بنیان نهادند. این دولت، با حمایت های بی دریغ بربرها و به وسیله عبدالرحمن بن رستم در مغرب اوسط و در منطقه تاهرت پایه گذاری شد. اباضیان، توجه خاصی به جایگاه امام داشتند و تا کنون، در همه منابع اباضیه، این احترام دیده می شود. به همین جهت، در زمانی که عبدالرحمن بن رستم در بستر مرگ قرار داشت، شورایی را جهت انتخاب جانشین برگزید. در این شورا، عبدالوهاب به جانشینی برگزیده شد. یکی از اعضای شورا، یزیدبن فندین بود که با این انتخاب مخالفت کرد و به تدریج گروهی پیرو او شدند که به نام «نکار» مشهور گردیدند. این فرقه، کم کم گروهی مستقل و دارای عقاید خاص شد. مقاله حاضر، درصدد بررسی نام های اطلاق شده بر فرقه نکار، علل و چگونگی شکل گیری، جایگاه و سابقه زندگی یزیدبن فندین، برخوردهای نظامی نکار با اباضیه، دانشمندان نکاری مذهب و قیام ابویزید مخلدبن کیداد نکاری است که مهم ترین قیام سیاسی نکاریه شمرده می شود. در پایان نیز به تناسب اطلاعات تاریخی موجود، رئوس عقاید نکاریه را برمی شماریم.

    کلیدواژگان: اباضیه، بنی رستم، یزیدبن فندین، ابویزید مخلدبن کیداد، نکاریه
  • مجتبی گراوند* صفحات 131-154

    فتوت و جوانمردی در قرون نخستین اسلامی، تبارشناسی فکری و ایدئولوژی ویژه ای دارد که بنا بر مقتضیات زمان و مکان، از تحول معنایی و گفتمان های متعددی برخوردار است. کارکرد و نوع فعالیت های اهل فتوت، به طوردقیق مشخص نیست. این مسئله، فهم ماهیت حقیقی آن را دشوار ساخته، اختلاف نظر مورخان و پژوهشگران را در مورد اهداف و مقاصد آنها در پی آورده است. ازاین رو، مقاله بر مبنای این سوال اصلی سامان یافته است که علل و دلایل تداوم و گسترش فرهنگ فتوت و جوانمردی در قرون نخستین اسلامی چه بود؟ از یافته های پژوهش، چنین به دست می آید که با وجود اینکه فتوت و جوانمردی، ریشه و نشانه هایی در تاریخ پیش از اسلام دارد، ولی در عصر اسلامی، بنا به علل و دلایلی همچون اهتمام دین اسلام به فرهنگ فتوت و جوانمردی، اختلاف طبقاتی، آشفتگی های سیاسی و ارتباط با تصوف، تداوم و گسترش بیشتری یافت. فتوت و جوانمردی در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، تاثیری ژرف از خود به جا گذاشته است و تحلیل آن می تواند گامی مهم در شناخت تاریخ اجتماعی باشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، تحلیل مبانی نظری فتوت و جوانمردی بر اساس زمینه های تاریخی و اجتماعی آن در مناطق مختلف جهان اسلام است. این مقاله، درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به بررسی موضوع بپردازد.

    کلیدواژگان: اسلام، فتوت و جوانمردی، جوانمردان، عیاران، شاطران، صعالیک