فهرست مطالب

مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران
سال سی و هفتم شماره 2 (پیاپی 146، تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/07/09
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علیرضا سلیمی*، ماکان صدر صفحات 63-64
  • مهدی مشهدی اکبر *، علی اصغر پیربداقی صفحات 65-71

    آمبولی لخته خون شریانی و وریدی از عوامل شایع مرگ و میر در سراسر جهان است. برای حدود هفتاد سال هپارین، هپارین با وزن مولکولی کم و آنتاگونیست های ویتامین K از گزینه های پرکاربرد دارویی برای پیشگیری و درمان اختلالات ترومبوآمبولی بوده اند. با این حال، بسیاری از محدودیت های این ضدانعقادهای سنتی منجر به جستجو و تلاش برای معرفی عوامل دارویی مناسب تر طی 15 سال گذشته شده است و گروهی جدید از ضدانعقادهای خوراکی که به طور خاص موثر بر فاکتور 10 و ترومبین هستند معرفی شده که در حال حاضر نیز در دسترس هستند. این مطالعه مروری به بررسی سیر تکامل داروهای ضدانعقادی با تمرکز بر داروهای ضدلخته خوراکی و نتایج کارآزمایی های بالینی انجام شده می پردازد.

    کلیدواژگان: هپارین با وزن مولکولی کم، آنتاگونیست ویتامین K، وارفارین، ضدانعقاد خوراکی جدید
  • بابک شریفی *، مجید ملک محمد، محمدصادق کشمیری، پریسا عدیمی، سید رضاسیدی، ندا بهزادنیا، ماکان صدر، حمیدرضا جماعتی، علی اکبر ولایتی صفحات 72-80
    زمینه

    اگرچه پرفشاری ریوی بیماری نسبتا شایعی می باشد، پرفشاری شریانی ایدیوپاتیک (iPAH) شیوعی معادل 1 تا 3 نفر در یک میلیون جمعیت دارد که از آن یک بیماری نادر می سازد.     

    روش کار

    طرح رجیستری ایران نیز برای اولین بار در 1388 همزمان با گشودن تارنمای www.ipah.ir
    به منظور ارائه یک راهکار تشخیصی استاندارد و فراگیر برای بیماری پرفشاری شریان ریوی و همچنین گرد آوری اطلاعات مبتلایان در کشور به منظور اقدامات درمانی موثر و به روز شده راه اندازی گردید. این طرح  بر مبنای جدید ترین دستورالعمل های انجمن قلب و ریه اروپا (ERS&ESC) و نیز انجمن بین المللی  پیوند قلب و ریه(ISHLT) گردآوری شده بود. ابتدا اطلاعات بیماران مبتلا به  iPAH وPAH در سایت مذکوروارد گردید. در ضمن، در رجیستری مربوطه بخشهایی برای پیگیری بیماران و ثبت اطلاعات آن در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    مجموعا 353 بیمار مبتلا به پرفشاری ریه از سال 1388 تاکنون در سایت رجیستری ثبت گردیده که از بین آنها 182 بیمار مبتلا به پرفشاری شریان ریوی اولیه بوده اند. از بین افراد مبتلا به PH 228 نفر زن(65%) و 125 نفر مرد(35%) بودند. در ضمن، 121(2/67%) نفر از مبتلایان به فرم ایدیوپاتیک زن و 61 (8/32%) نفر مرد بودند. (p=0/03). متوسط سنی مبتلایان PH 48.6±16 سال بود که در افراد iPAH این میزان 2/48±15 سال می باشد (p=0/002). 182 نفر(6/51%) از نوع ایدیوپاتیک بودند.سایر علل PH شامل آیزن منگر(43 نفر، 2/12%)، بیماری های کولاژن واسکولار(22نفر، 2/6%) و آمبولی مزمن ریوی CTEPH (95 نفر،9/26%) بود. شیوع کلاس های عملکردی مختلف در مبتلایان به PH عبارت بود از FC=I 16(6/4%)، FC=II 177نفر(7/50%)، FC=III 142 نفر(7/40%) و FC=IV 14 نفر(4%). در بین افراد مطالعه شده 209 نفر تادالافیل، 230 نفر بوزنتان، و 65 نفر درمان تزریقی با پروستاسیکلین (عمدتا ایلومدین) دریافت می کردند. روش درمان با ایلومدین با توجه به هزینه بسیار بالای این دارو در ایران در حال حاضر بصورت تجویز ماهیانه (در مقایسه با تجویز در سایر کشورها که به شکل تزریق مداوم وریدی با استفاده از پمپ انفوزیون در منزل است)، می باشد.

    نتیجه گیری

    سامانه ثبت بیماران پرفشاری ریوی به منظور ارائه مدلی جهت ثبت ملی اطلاعات مبتلایان با استفاده از آخرین دستورالعمل های انجمن قلب و ریه اروپا  و نیز انجمن بین المللی پیوند قلب و ریه  تاسیس گردید و از زمان شروع به کار، در امور مختلفی  نظیر ثبت اطلاعات بیماران، تسهیل در ارائه داروهای مورد نیاز ایشان با هزینه کمتر، و نیز ارتقاء و به روز رسانی دانش پزشکان معالج نقش کاربردی داشته است.  بر پایه این مطالعه، به کارگیری این سامانه و پیگیری بیماران از طریق آن و ارتقاء نسبی اقدامات تشخیصی و پاراکلینیک و درمانی ارائه شده بر پایه سایت مذکور،سبب بهبود پیش آگهی مبتلایان شده است.

    کلیدواژگان: پرفشاری ریوی، ثبت بیماری، شریان ریوی
  • سجاد ارشدی*، مجید حسن قمی، عبدالعلی بنایی فر، یاسر کاظم زاده صفحات 81-87
    زمینه

    تنظیم ژن AMPK یکی از بزرگترین اهداف در مطالعات T2D و سندروم متابولیک می باشد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر بیان ژن پروتئین کیناز فعال شده توسط AMPK) AMP) در عضله نعلی و مقاومت به انسولین موش های دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین Streptozotocin (STZ) بود.

    روش کار

    تحقیق حاضر از نوع تجربی بود. 21 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار با دامنه وزنی 200 تا 250 گرم و سن 8 تا 10 هفته به عنوان نمونه انتخاب شدند و با تزریق درون صفاقی محلول تازه تهیه شده STZ دیابتی شده و به طور تصادفی در سه گروه دیابت کنترل، دیابت تمرین مقاومتی و دیابت تمرین هوازی قرار داده شدند. برنامه تمرینی گروه های تمرینی برای 8 هفته و 5 روز در هفته انجام شد. پروتکل تمرین مقاومتی در قالب 10 تکرار به صورت صعود از نردبان با وزنه ای به مقدار 100 درصد وزن بدن و پروتکل تمرین هوازی دویدن روی نوارگردان با سرعت 25 متر در دقیقه به مدت 40 دقیقه بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، عضله نعلی رتها جدا و میزان بیان ژن AMPK نمونه ها سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده های آماری ازطریق آنالیز واریانس یک طرفه (One Way Anova) در سطح معناداری 0/05>P انجام شد.

    یافته ها

     نتایج تحقیق حاضر نشان دادکه میزان بیان ژن پروتئین AMPK در عضله نعلی گروه تمرین هوازی و تمرین مقاومتی به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (مقادیر P به ترتیب 0/035 و 0/019). اما بین سطح این شاخص در گروه های تمرین هوازی و مقاومتی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/954=P). سطح گلوکز خون ناشتا در گروه های دیابت تمرین هوازی و دیابت تمرین مقاومتی نسبت به گروه دیابت کنترل به طور معناداری پایین تر بود (0/001=P). همچنین سطح انسولین و مقاومت به انسولین در گروه دیابت تمرین هوازی و گروه دیابت تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری پایین تر بود (0/05>P).

    نتیجه گیری

     به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان می دهد که هم تمرین هوازی و هم تمرین مقاومتی از طریق افزایش سطح AMPK، موجب کاهش مقاومت به انسولین و در نتیجه بهبود سطح گلوکز خون در موش های صحرایی دیابتی می گردند. بر این اساس میتوان گفت که تمرین هوازی و مقاومتی باعث فعال سازی مسیر غیر وابسته به انسولین شده و بهبودی در مقاومت به انسولین در رتهای دیابتی را به همراه دارد.

    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، مقاومت به انسولین، بیان ژن AMPK، عضله نعلی، تمرین مقاومتی و هوازی
  • لیدا شجاعی*، کامران آقاخانی، امید مرادی صفحات 88-93
    زمینه

    مراقبت، درمان و لزوم تحقیقات همه جانبه در مورد بیماران سوختگی یک اولویت بسیار مهم بهداشت و درمان کشور می باشد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی بیماران سوختگی بستری شده در بخش مراقبت‏های ویژه بیمارستان شهید مطهری تهران از سال 87 تا 92 طراحی گردید.

    روش کار

    این بررسی یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که روی بیماران سوختگی بستری در بخش مراقبت‏های ویژه بیمارستان سوختگی مطهری تهران از فروردین 1387 تا فروردین 1392، انجام شد. مشخصات دموگرافیک و بالینی بیماران از جمله جنس، سن، درصد سوختگی، درجه سوختگی، عامل سوختگی، مدت بستری، محل سوختگی و بیمه خدمات درمانی از پرونده بالینی بیماران استخراج گردید و با نسخه 16 نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    در دوره زمانی مطالعه تعداد 976 بیمار در بخش مراقبت‏های ویژه مرکز سوختگی مطهری تهران بستری شدند. از این تعداد 70/6٪ مرد بودند. میانگین سنی نمونه ها 20/26± 34/72 سال و میانگین مدت بستری در بیماران 14/05± 17/09روز بود. بیشترین علت سوختگی در اثر حادثه بود(87٪). در 89/7٪ موارد ، سوختگی در بیش از سه محل بود. 80/3٪ بیماران سوختگی درجه 3 داشتند. 78/6٪ سوختگی 40 درصد و بیشتر داشتند. بیشترین عامل سوختگی با فراوانی 77/1٪، شعله (نفت، بنزین، گازوئیل و گاز) بود. سوختگی استنشاقی در 20٪ نمونه ها دیده شد. ارتباط معنی داری بین عوارض سوختگی با جنس بیماران، درجه سوختگی، درصد سوختگی، محل سوختگی، عفونت محل سوختگی، عامل سوختگی و وجود آسیب استنشاقی دیده شد (0/05>p) .

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش و رقم بالای مورتالیتی در بیماران با سوختگی 40 درصد و بالاتر و همچنین هزینه های بالای بخش مراقبت‏های ویژه، به نظر می رسد نیاز به انجام آموزش های لازم در جهت افزایش سطح آگاهی افراد در زمینه علل شایع موثر در سوختگی ها و راهکارهای کاهش این حوادث در سطح جامعه همچنان به عنوان امری بسیار ضروری مطرح باشد.

    کلیدواژگان: سوختگی، اپیدمیولوژی، عوارض، بخش مراقبت های ویژه
  • فاطمه منجذبی*، علیرضا جهانگیری فرد، علیرضا ایل بیگی، نفیسه نقدی پور، ضرغام حسین احمدی، فرح ناز صادق بیگی، ساناز دهقانی صفحات 94-101
    زمینه

    مطالعات انجام شده بر روی تغییرات همودینامیک در مرگ مغزی مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی است ومطالعات بسیار کمی بر روی تغییرات همودینامیکی مرگ مغزی انجام شده است. هدف این مطالعه استفاده از روش مانیتورینگ پیشرفته همودینامیک همزمان با اکوکاردیوگرافی جهت ارزیابی قلب اهداء شده بوده و ارزیابی لحظه به لحظه افراد مبتلا به مرگ مغزی با ابزارهای پیشرفته همودینامیک مانیتورینگ و اثر بخشی آن بر نتیجه اهداء عضو بود.

    روش کار

    این مطالعه از نوع مقطعی تحلیلی در فاصله سالهای 1397-1395 و جمعیت مورد مطالعه بیماران مبتلا به مرگ مغزی کاندید اهدای عضو در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری بود. 48 نفر از افراد مبتلا به مرگ مغزی که در بررسی های اولیه و استاندارد کاندید اهداء قلب شده بودند با روش نمونه گیری هدفمند و دردسترس مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اکوکاردیوگرافی و ارزیابی های اولیه با استفاده از ابزار مانیتورینگ همودینامیک پیشرفته این بیماران بررسی شدند و اطلاعات مورد نیاز جمع آوری و ثبت گردید.

    یافته ها

     در اکوکاردیوگرافی اندازه بطن چپ LVS در 100% بیماران، عملکرد بطن چپ LVF در 5/87% نرمال بود. کسر تخلیه بطنی  LVEFدر12/5% موارد کمتر از 50% و در 87/5% موارد بالاتر از 50% بود. در 50% بیماران در ابتدای مطالعه مقاومت عروق محیطی SVR  پایین تر از 1200 بود که در انتهای مطالعه این میزان به 54/4% رسید. ایندکس قلبی CI در 16/7% بیماران در ابتدای مطالعه پایین تر از 2/4 بود و در انتهای مطالعه به 25% رسیده بود. کاهش ایندکس قلبی  و کاهش مقاومت عروقی در بیمارانی که EFکمتر از 50 % داشتند نیز  به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از بیمارانی بود که EF بالاتر از 50% داشتند.

    نتیجه گیری

     با توجه به تغییرات پاتولوژیک گسترده ای که مرگ مغزی بر سیستم قلب و عروق می گذارد، مانیتورینگ همودینامیک پیشرفته به صورت مداوم میتواند به مدیریت داروهای اینوتروپ در این بیماران، تصمیم برای مدیریت حجم داخل عروق و نهایتا ایجاد ثبات همودینامیک و جلوگیری از تخریب عملکرد قلب اهداء شده و از دست رفتن یک عضو اهداء شده کمک شایانی نماید.

    کلیدواژگان: اکوکاردیوگرافی، مانیتورینگ همودینامیک پیشرفته، اهداء عضو، اهداء قلب
  • امیراشکان نصیری پور*، عزت الله گل علی زاده، علی کمیلی، سید جمال الدین طبیبی، محمود محمودی صفحات 102-109
    زمینه

    شناسایی متغیرهای مهم و کاربردی در ارائه پوشش خدمات سلامت و کاربرد آنها در نظام سلامت روان، می تواند به بهبود شاخص های بهداشتی مرتبط با این خدمات کمک نماید. این مطالعه با هدف طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه تعیین عوامل موثر بر مدیریت بیمه سلامت مبتلایان به اختلالات روانی صورت پذیرفت.

    روش کار

    این پژوهش از نوع مطالعات اکتشافی و با اهداف کاربردی است. جامعه هدف این مطالعه برای ساخت پرسشنامه، شامل خبرگان، مجریان نظام بیمه سلامت کشور و متخصصین در زمینه اختلالات روانی بودند. در نهایت 10 نفر بصورت نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه تعیین شدند. پس از بررسی مطالعات تطبیقی و استفاده از روش دلفی، الگوی مدل مفهومی طراحی شد. برای بررسی روایی محتوا از شاخص های CVR و CVI براساس نظرات خبرگان استفاده شد. برای تایید روایی سازه نیز یک مطالعه مقطعی در سال 1397 با جامعه هدف شامل تمامی افراد شاغل در حوزه بیمه های سلامت دولتی و خصوصی و متخصصین در حوزه بیماران مبتلا به اختلالات روانی اجرا شد و درنهایت 470 نمونه برای تعیین روایی سازه به روش در دسترس به دست آمد. برای تعیین روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی و برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید.

    یافته ها

    مدل الگوی مفهومی براساس مطالعات تطبیقی و روش دلفی شامل 6 سازه و در مجموع 40 گویه به دست آمد. شاخص CVR در تمامی سوالات بیش از مقدار 0/62 و شاخص CVI کل پرسشنامه نیز به میزان 0/89 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نیز ساختار ریاضی مدل عاملی را همانند الگوی مفهومی از پرسشنامه ساخته شده، تایید کرد. پایایی کل پرسشنامه نیز 0/931 به دست آمد.

    نتیجه گیری

     با توجه به این که پرسشنامه به دست آمده از متغیرهای موثر بر مدیریت بیمه سلامت مبتلایان به اختلالات روانی مورد تایید قرار گرفت، لذا می توان از این پرسشنامه جهت ارتقای ارائه خدمات و بهبود سطح رضایتمندی بیماران مبتلا به اختلالات روانی استفاده کرد.

    کلیدواژگان: اختلالات روانی، بیمه سلامت، اعتبارسنجی، پرسشنامه
  • شراره مقیم*، سمیه جهانی، حاجیه قاسمیان، معصومه عظیمی راد، هادی احمدی صفحات 110-116
    زمینه

    سرطان کولورکتال یکی از شایع ترین تومورهای بدخیم در انسان است. روده انسان دارای حجم بالایی از میکروب های مختلف است که بسیاری از جنبه های فیزیولوژی میزبان را تنظیم می کنند. مطالعات رو به افزایشی اهمیت نقش میکروبیوتا را در بروز و گسترش این سرطان، به عنوان یکی از نتایج بر هم خوردن تنظیم و ساختار میکروبیوتا، متابولیت های باکتریایی یا مسیرهای التهابی نشان می دهند.

    روش کار

    در این مطالعه با استفاده از روش MTT، زنده ماندن و پرولیفراسیون سلول های HT29 بعد از  مجاورت با متابولیت های به دست آمده از میکروبیوتای بیماران مبتلا به CRC در زمان های 12،6،3، 14 ساعت مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

     سلول های تیمار شده با متابولیت های میکروبیوتا، افزایش تکثیر را با افزایش زمان آزمایش با استفاده از آزمون MTT نشان دادند. بیشترین میزان تکثیر در 12 ساعت و کمترین در 3 ساعت به دست آمد.

    نتیجه گیری

     با توجه به اینکه متابولیت های میکروبی در این مطالعه قادر به ایجاد پرولیفراسیون در سلول های روده ای بودند و افزایش زنده ماندن سلول ها مشاهده شد، به نظر می رسد اختلالات متابولیت های میکروبی در روده به علت تغییرات رژیم غذایی یا محیطی و یا دیگر ریسک فاکتورهایی که موجب بر هم خوردن ساختار میکروبیوتای روده شود می تواند در ایجاد و پیشرفت سرطان کولورکتال نقش داشته باشد.

    کلیدواژگان: میکروبیوتا، سرطان کولورکتال، رده سلولی HT29
|
  • Alireza Sadr* Pages 63-64
  • Mahdi Mashhadiakbar* Pages 65-71

    Arterial and venous thromboembolism is one of the most common causes of death worldwide. For almost seventy years, heparin, low molecular weight heparin, and vitamin K antagonists have been widely used in the prevention and treatment of thromboembolic disorders. However, many of the limitations of these traditional anticoagulants have led to the search for and attempts to introduce better drug therapies over the past 15 years, and a new group of oral anticoagulants specifically affecting factor X and thrombin have already been introduced and are available. This review study explains the evolution of anticoagulants with a focus on oral anticoagulants and the results of important clinical trials.

    Keywords: Low molecular weight heparin_Vitamin K antagonist_Warfarin_New oral anticoagulants
  • Babak Sharifi* Pages 72-80
    Background

    Pulmonary Arterial Hypertension (PAH), a fatal orphan disease, is defined as increased mean Pulmonary Arterial Pressure (mPAP) above 25 mm/Hg, Pulmonary Capillary Wedge Pressure (PCWP) below 15 mm/Hg, and pulmonary vascular Resistance over 3 Wood Unit (WU). Although Pulmonary Hypertension (PH) is a relatively prevalent disease, the idiopathic form (iPAH) is a rare disease with a prevalence of 1 to 3 in million population.

    Methods

    The Iranian Registry Program was introduced in 2009 by using its website, www.ipah.ir, for delivery of a standard and national diagnostic protocol to PH patients and also gather patient data in order to provide effective and updated management services to all patients. In this program, the patient data was collected based on guidelines of European Respiratory Society (ERS), European Society of Cardiology (ESC), International Society of Heart and Lung Transplantation (ISHLT), and American College of Cardiology Foundation (ACCF). Moreover, follow up of all patients was possible through the website.

    Results

    353 PH patients (225 female, 125 male) referred to Masih Daneshvari Hospital Tehran, Iran between 2009-19 and were registered.  Among them 182 patients were characterized as iPAH (n=121 female, n= 61 male). The average age of PH patients was 48.6±16 years for suffering PH and 48.2±15 years for primary idiopathic form. Sparing idiopathic subtype, the aetiology of most PAH patients was Eisen-menger syndrome (43 patients, 12.2%), collagen vascular (22 patients, 6.2%), and chronic thromboembolic pulmonary hypertension (95 patients, 26.9%). Evaluation of functional class based on New York Heart Associated Functional Class (NYHA) showed 15 patients with FC=I (4.6%), 177 patients with FC=II (50.7%), 142 patients with FC=III  (40.7%) and 14 patients with FC=IV (4%). Treatment strategy was Tadafil in 209 patients, Bosentan in 230 and Ilomedin in 65. Due to the economic sanctions in the country, we had limited access to standard medications based on guidelines.

    Conclusion

    Diagnosis, management and follow up of PH and certainly iPAH patients under Iranian PAH Registry System (website www.ipah.ir) during 10 years, leads to organized patient care system and management and also provides invaluable data.

    Keywords: Pulmonary hypertension, Registry, Pulmonary arterial hypertension
  • Sajad Arshadi* Pages 81-87
    Background

    AMPK regulation is one of biggest target in T2D and metabolic syndrome research. Therefore, the present study is aimed to investigate The effect of 8 weeks aerobic and Resistance training on AMP-activated protein kinase (AMPK) gene expression in soleus muscle and insulin resistance of STZ-induced diabetic rat.

    Methods

    The research method of present study was experimental. For this purpose, 21 male wistar rat with 200 to 250 g weight and 8 to 10 weeks old were selected. Then the induction of type II diabetes was performed by intraperitoneal injection of Streptozotocin. The samples were randomly allocated to diabetes control, diabetes resistance training and diabetes aerobic training groups. Resistance training was scheduled for 10 repetitions of climbing a ladder carrying a load 100% of body weight, and aerobic training protocol was running on a treadmill with 25 m/min for 40 min and both training continuing for 8 weeks long and 5 day/week. 48 hours after last training session, soleus muscle isolated and AMPK gene expression was measured. For statistical data analysis, independent t-test at P<0.05 significant level was used.

    Results

    Our study showed that the AMPK gene expression in soleus muscle of aerobic and resistance training group was significantly higher than control group (P value respectively 0.035 and 0.019). But there was no significant difference between levels of this factor in aerobic and Resistance training group (P=0.954). Fasting blood glucose level in aerobic and Resistance training group was significantly lower than control group (P=0.001). Also insulin and insulin resistance of aerobic and Resistance training group was significantly higher than control group (P<0.05).

    Conclusion

    This results show that aerobic and resistance training trough increasing gene expression of AMPK can improve blood glucose level in type 2 diabetic rat. So It can be said that aerobic and resistance training activates an noninsulin-dependent pathway and improves insulin resistance in diabetic rats.

    Keywords: Type 2 diabetes_Insulin resistance_AMPK gene expression_Resistance training_Aerobic training
  • Lida Shojaye* Pages 88-93
    Background

    Care, treatment and the necessity of extensive research in burn patients is an important priority for health systems. The aim of this study is to analyze the epidemiology of burn patients who admitted to intensive care unit (ICU) of Shahid Motahari hospital in Tehran during 2008-2013.

    Methods

    This descriptive-analytical study was performed on patients with burns which were admitted to the ICUof Shahid Motahary Burn Center from April 2008 to April 2013. Demographic and clinical data including gender, age, length of hospital stay, total body surface area (TBSA), grading of burn, site of burn, type of patient’s insurance and surgical procedures have gathered from medical records. Data were analyzed by SPSS.16 software and by means of X2 and ANOVA test.

    Results

    In study period 976 patients were admitted in ICU, which 70.6% of them were male. Their mean age was 34.72±20.26 years old and mean hospital stay was 17.09±14.05 days. The main manner of burns was due to accidental burn (87%). The main site of burn was in more than three sites of body in 89.7% of patients. 80.3% of patients had grade 3 burn and the main cause of burns in our patients was due to flame (77.1%). Inhalation injures were seen in 20% of samples. There was significant relationship between burn outcome and gender, degree of burn, percentage of burn, location of injuries, burn infection, cause of burns and inhalation injury.

    Conclusions

    High mortality rate in patients with more than 40% burn of total body surface area and effect of flame (fossile feuls) and hot water as a main cuase of burn in adults patients and younger samples respectively indicative for need of increasing necessary training in order to increase awareness of population in the context of the common causes of burns and reduction strategies in community events.

    Keywords: Burn, Epidemiology, Outcome, Iran
  • Fatemeh Monjezbi* Pages 94-101
    Background

    Studies on hemodynamic changes in brain death are in vitro and in animal studies. And very few studies have been done on the hemodynamic changes of brain death. The aim of this study was to use advanced hemodynamic monitoring with echocardiography for evaluation of donated heart and to evaluate the moment by moment brain death patients with advanced hemodynamic monitoring tools and its effect on organ donation outcome.

    Methods

    This cross-sectional analytical study was performed on the patients with brain death who were candidates for organ donation in Dr. Masih Daneshvari Hospital between 2017 and 2019. Forty-two patients with brain death who were candidate for heart donation were evaluated using purposive sampling. After echocardiography and initial evaluation, these patients were evaluated using advanced hemodynamic monitoring tools and the required data were collected and recorded.

    Results

    In echocardiography, Left Ventricle Size (LVS) was normal in 100% of patients and Left Ventricle Function (LVF) in 87.5%. Left Ventricle Ejection Fraction (LVEF) was less than 50% in 12.5% and in 87.5% it was more than 50%. In 50% of patients at baseline, peripheral vascular resistance (Systemic Vascular Resistance-SVR) was lower than 1200 and at the end of study it raised to 54.4%. Cardiac Index (CI) was lower than 2.4 in 16.7% of patients at baseline and 25% at the end of study. Decreased CI and decreased vascular resistance in patients with Ejection Fraction (EF) less than 50% were also significantly higher than in patients with EF above 50%.

    Conclusion

    Due to the extensive pathological changes that brain death has on the cardiovascular system, advanced hemodynamic monitoring can continuously manage inotropic drugs in these patients, decide to manage intravascular volume and ultimately stabilize hemodynamic and prevent destruction.

    Keywords: Echocardiography, Advanced hemodynamic monitoring, Organ donation, Cardiac donation
  • Amirashkan Nasiripour* Pages 102-109
    Background

    Identification of variables with substantial effect on providing health care insurance can lead to detect the major health indicators, which help improving the mental health care system of Iran. This study aimed to design and validate a health insurance management questionnaire to improve the care for those with mental disorders.

    Methods

    This research was a survey-analytical study. Books, articles and similar questionnaires were studied and a researcher-made questionnaire was developed containing 6 fields. The questionnaire was evaluated by 10 experts from relevant fields using a Delphi method. The content validity of the questionnaire was assessed using CVR and CVI indices. In 2018 a survey was conducted on 470 participants from different fields of governmental, private insurance providers and experts from the mental health fields. This was to evaluate the validity of the questionnaire. We had used alpha Cronbach coefficient to analyze the result of the survey.

    Results

    The findings showed that the CVR value for all questions was more than 0.62 and the total CVI of the questionnaire was 0.89. The reliability of the researcher tool was 0.931.

    Conclusion

    We are able to claim that the validity and reliability of our questionnaire was successfull and approved. We conclude that a researcher-made questionnaire can be used to improve health services and enhance the level of satisfaction of patients with mental disorders, if it uses the variables that affect health insurance management of those individuals.

    Keywords: Mental disorders, Health insurance, Validation, Questionnaire
  • Sharareh Moghim* Pages 110-116
    Background

    Colorectal cancer is one of the most common malignant tumors, Human guts harbor abundant microbes that adjust many aspects of host physiology.  Increasing studies show that gut microbiota plays a significant role in the incidence and expansion of CRC, as a result of virulence factors, bacterial metabolites, or inflammatory pathways.

    Materials and Methods

    In this study, viability of HT29 cells, treated by different time of microbiota metabolits (3,6,12, 18h), was assessed by MTT assay respectively.

    Results

    Treated cells with microbiota metabolits showed increased viability and proliferation, in time-dependent analysis by MTT assay.

    Conclusion

    Considering that microbial metabolits is able to induce proliferation and increase cell viability, it seems microbial metabolites imbalance or dysbiosis in the gut due to the dietary or environmental changes or lifestyle risk factors may cause colorectal cancer.

    Keywords: Microbiota, Colorectal cancer, HT29 Cell Line