فهرست مطالب

پژوهشنامه کلام - سال ششم شماره 10 (بهار و تابستان 1398)

پژوهشنامه کلام
سال ششم شماره 10 (بهار و تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/06/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • زهرا گل نواز، قدرت الله خیاطیان* صفحات 5-26
    رابطه خدا و مخلوقات یکی از مهم ترین مسائلی است که همه متفکران در عالم اسلامی با آن مواجه و در صدد تبیین آن بوده اند. اندیشه «خلق جدید» از بارورترین اندیشه های ابن عربی در این زمینه است. خلق جدید که بر پایه اندیشه تجلی تکرار ناپذیر حق تعالی استوار شده، با نظریه «ذره گرایی» اشاعره در قلمرو کلام اسلامی، مشابهت دارد. ابن عربی با نظریه «خلق مدام» بیان می دارد که هیچ چیز ثابت و راکد نیست و جهان با همه وجود در تب و تاب به سر می برد و در هر لحظه، از رنگی به رنگی دیگر منتقل می شود و در نهایت به مصدر اولیه وجود واحد می رسد. ابن عربی ضمن بهره مندی از منابع قرآنی توانسته است با بیان نواقص و کاستی های نظریه اشاعره و نقد دیدگاه آنها برای نظریه خلق جدید، جایگاهی ویژه و پر اهمیت در عرفان نظری بیابد. در این مقاله ضمن تقریر نظری از مبحث خلق جدید و بیان مبانی و نتایج آن، به مقایسه آن با نظریه اشاعره  به شیوه توصیفی، مقایسه ای پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: ابن عربی، اشاعره، خلق مدام، خلق جدید، ذرهگرایی
  • محمود صیدی* صفحات 27-46

    خالق بودن خداوند نسبت به همه مخلوقات از جمله افعال اختیاری انسان سبب پیدایش یکی از مهم ترین مجادلات کلامی در عالم اسلام شده است، به گونه ای که معتزله جهت اثبات اختیار انسانی، تعلق اراده الهی به افعال انسانی را منکر شدند و در مقابل، اشاعره اختیار انسانی را نفی نموده و به جبر گرایش یافتند. فخر رازی یکی از مهم ترین متفکران مکتب اشعری در یکی از برجسته ترین کتاب ای کلامی خویش یعنی المطالب العالیه استدلال های متعددی در اثبات جبری بودن افعال انسانی اقامه می نماید و در این کتاب گرایش خویش را به نظریه جبر و استدلالی نمودن آن کاملا نشان می دهد. بدین جهت در پژوهش حاضر استدلال های عقلانی او بررسی و نقد شده است و اثبات شده که این استدلال ها از جهات گوناگون دچار مغالطه اند.

    کلیدواژگان: فخر رازی، جبر، اختیار، خداوند، انسان
  • عبدالرحمن باقرزاده*، عزالدین رضا نژاد صفحات 47-70

    از اختلافات اساسی مکتب اهل بیت و مکتب سقیفه، کیفیت مواجهه با تاریخ صدر اسلام و عملکرد صحابه و وقایع آن دوران است. شیعیان معتقد به ضرورت بررسی منصفانه وقایع آن دوران، متناسب با مستندات نقلی بوده و اصحابی را که از ایمان استوار و فرمانبرداری نسبت به ولی کسانی را که از این ویژگی ، قرآن و پیامبر برخوردار بودند شایسته احترام میدانند با سایر افراد برابر ندانسته و به نقد ، برخوردار نبوده و دچار لغزش و حتی مرتکب جرائمی شدند و حتی مخالفت با آنها میپردازند. در مقابل، اهل سنت به نظریه عدالت کامل صحابه باور داشته و انتقاد ازعملکرد آنان را برنمیتابند. در همین راستا به ابداع قاعدهای کلامی پرداخته و به موجب آن، سکوت در برابر مشاجرات صحابه را واجب و ضروری دانستند. سوال این است که تحلیلی و با استناد به ، آیا این قاعده با قرآن و سنت منطبق است؟ این مقاله با روش توصیفی منابع معتبر، قاعده مزبور را مورد بررسی قرار داده و نادرستی آن را به اثبات میرساند.

    کلیدواژگان: اهل سنت، مشاجرات بین صحابه، قاعده امساک، عدالت صحابه، اجتهاد
  • رضا جلیلی*، رحمان بولحسنی صفحات 71-96
  • سید حسین سیدموسوی* صفحات 97-122
  • پروین بهادرزاده*، فتحیه فتاحی زاده، مریم احدیان صفحات 123-145
  • سید حسین نوری* صفحات 147-170