فهرست مطالب

طبیعت ایران - سال چهارم شماره 5 (پیاپی 18، آذر و دی 1398)

نشریه طبیعت ایران
سال چهارم شماره 5 (پیاپی 18، آذر و دی 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/09/01
  • تعداد عناوین: 28
|
  • سخن مدیر مسئول
  • عادل جلیلی صفحه 3

    بر اساس آخرین گزارش سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور، در ده سال گذشته (1386-1397) برای استخراج معادن، حدود 97760 فقره درخواست با سطحی حدود 76 میلیون هکتار، استعلام و درنهایت با 36506 فقره درخواست در سطح 4/2 میلیون هکتار موافقت شده است. به زبان ساده، در ده سال گذشته حدود 4/2 میلیون هکتار از سطح مراتع جهت تغییر کاربری اراضی برای برداشت معادن، کاهش پیدا کرده است. علاوه بر این سطوح جدید، میلیون ها هکتار نیز پیش از این توسط بخش معادن تخریب شده است. سوال اساسی این است، آورد اقتصادی تغییر کاربری میلیون ها هکتار مراتع کشور چقدر است؟! بر اساس گزارش منتشر شده، سهم معادن در ایجاد اشتغال، حدود 0/44درصد و در تولید ناخالص ملی (GDP)، حدود 1/4 درصد است. این سهم ناچیز معادن در ایجاد اشتغال و تولید ثروت با مجموعه خدمات حفظ آب و خاک، حفظ تنوع زیستی، جلوگیری از فرسایش و پدیده ریزگرد و غیره توسط اکوسیستم های طبیعی کشور، مقایسه و قضاوت شود. به تازگی ظرفیت معادن کشور، از سوی متولیان این بخش، اعلام شده است؛ ایران در بخش معادن جزو 15 کشور نخست دنیاست. تا امروز حدود 15000 محدوده امیدبخش معدنی با 40 میلیارد تن ذخایر قطعی به ارزش 770 میلیارد دلار شناسایی شده است. حال اگر بخش معدن کشور موفق شود کل این ظرفیت شناسایی شده را فعال و آن را برداشت کند، تنها به دلیل 770 میلیارد دلار، همه رویشگاه های طبیعی کشور از بین می روند، گونه های گیاهی و جانوری این سرزمین منقرض می شوند و در نهایت ایران تبدیل به سرزمین لم یزرع، استریل و فاقد حیات می شود. در این صورت، تنها راه باقی مانده برای مردم ایران، مهاجرت دوم آریایی ها به سرزمین های دیگر خواهد بود. این پیش بینی، خیال پردازانه و افسانه ای نیست. همین امروز هم تخریب اکوسیستم های طبیعی کشور توسط بخش معادن به طور ممتد و دائمی در حال انجام است.

  • ودود صمدی صفحات 4-5
  • حبیب زارع صفحه 6
  • دیدگاه
  • حمیدرضا عباسی، محمد درویش صفحات 7-12

    چندی است که موضوع مالچ پاشی نفتی در خوزستان و کشور مورد بحث متخصصان محیط زیست قرار گرفته است و گروهی آثار و پیامدهای منفی آن را فزونتر از نتایج مثبت دانسته و به دلایلی انجام این کار را لازم نمی دانند. در مقابل برخی از صاحب نظران حوزه بیابان بر این باورند که مالچ پاشی بهمراه تثبیت بیولوژیک یکی از روش های موفقیت آمیز تثبیت ماسه های روان است. نظرات کدام گروه به واقعیت نزدیکتراست؟ رویه معقول علمی در این مبحث چیست؟ نوشتار پیش رو تلاش کرده تا موضوع چالش برانگیز مالچ پاشی را براساس آخرین یافته های  پژوهشی به بحث گذارد. پیش از ورود به موضوع بطور خلاصه مفاهیم پایه و تاریخچه گذرایی از مالچ پاشی در کشور ارایه می شود. لازم به ذکر است موضوع این نوشتار تنها بر مالچ نفتی (نه خاکپوشهای دیگر)، به دلیل گستردگی مصرف، متمرکز است. در حال حاضر در خصوص مالچ پاشی رسوبات بادی دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. بسیاری از متخصصین محیط زیست معتقدند که  استفاده از خاکپوش های نفتی در مجموع، روشی است گران و غیر ضروری در اغلب مناطق بیابانی ایران که ضررهایش بر روی تاب آوری بوم سازگان ها به مراتب بیشتر از منافع احتمالی اش در کوتاه مدت است. پخش مواد نفتی سبب خسارت به موجودات زنده گیاهی و جانوری منطقه، افزایش دمای سطحی خاک و کاهش نفوذپذیری آب در خاک و در نتیجه افزایش هدررفت آب در اثر تبخیر سطحی خواهد شد. روش شایسته تر در جایی که پتانسیل تولید دارد، مدیریت چرا و ایجاد محدودیت برای ورود دام است. این گروه معتقدند که در موارد نادر و اندکی که سرعت باد زیاد و بیم آسیب به سکونتگاه انسانی و یا تاسیسات زیربنایی وجود دارد و پوشش گیاهی در منطقه وجود نداشته باشد ، می توان به استفاده از مالچ نفتی در مقیاس کوچک تن داد.

  • مهدی پورهاشمی صفحات 13-15

    این دیدگاه نگاهی دارد به یک الزام جنگل شناسی در جنگل های زاگرس با عنوان رویکرد جست محور که در مورد پایه های بالغ بلوط تا پیش از رسیدن به سنی که درخت دیگر قادر به تولید جست نیرومند و قوی نباشد، مطرح است. همانند دیدگاه پیشین، ضروری است پیش از تشریح موضوع، وضعیت این درختان یا توده هایی که متشکل از این درختان هستند، تشریح شود. هرچند گستره توده های شاخه زاد کم قطر بلوط که موضوع دیدگاه بخش اول الزامات جنگل شناسی زاگرس بود، قابل ملاحظه است، اما فراوانی و گستره توده هایی که فرم غالب رویشی آن ها متشکل از پایه های دانه زاد بلوط یا شاخه زادهای تک تنه بلوط است، نیز کم نیست. این قبیل درختان در دو دسته کلی قرار می گیرند: 1) پایه های دانه زاد: که نظر به شرایط خاص زاگرس و عوامل متعدد تاثیرگذار بر درختان و توده های جنگلی، فراوانی آن ها در مقایسه با پایه های شاخه زاد زیاد نیست. 2) پایه های شاخه زاد تک تنه: دسته ای از درختان در جنگل های زاگرس هستند که هرچند مبدا غیرجنسی (جست) دارند، اما به دلیل نوع پرورش و مدیریت درخت در گذشته، در سنین بلوغ (میان سالی و بیشتر) نمود عینی و شکل ظاهری آنها همانند یا بسیار شبیه یک درخت دانه زاد است. شباهت این درختان به پایه های دانه زاد آنقدر زیاد است که اگر آگاهی کاملی از سوابق مدیریت و پرورش این قبیل درختان در اختیار نباشد، تشخیص آنها از پایه های دانه زاد بسیار دشوار بوده و دارای خطا خواهد بود. یکی از راه های عملی شناسایی این قبیل درختان از پایه های دانه زاد، جهت انحنای بخش پایین تنه این درختان است. به طور کلی، در جنگل ها، درختان در دامنه های شیب دار به دلیل فشاری که نیروی ثقل زمین بر بستر جنگل وارد می کند و این فشار به بخش پایینی درختان منتقل می شود، به طور معمول انحنایی در این بخش از تنه دارند که هم جهت با جهت شیب غالب دامنه است و این یک پدیده متداول در جنگل ها است، اما اگر این انحنا هم جهت با جهت شیب غالب دامنه نبود (به ویژه در مواردی که کاملا مخالف جهت دامنه است)، به احتمال قریب به یقین می تواند ناشی از فرم رویشی درخت بوده و بیانگر شاخه زادی آن باشد...

  • حبیب الله رحیمی صفحه 16
  • علی محبی صفحات 17-18

    ریزگردهای دشت سیستان بحران محیط زیستی  با منشا داخلی و خارجی است.</strong> این پدیده از جنبه های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی منطقه سیستان را متاثر کرده است.این معضل  سابقه طولانی،  در منطقه دارد و در دهه اخیر افزون بر ماسه های روان، میزان گرد و غبار نیز تشدید یافته است. مشکلات محیط زیستی و اجتماعی و اقتصادی ناشی از خشکیدگی تالاب هامون از چالش های فراروی دشت سیستان است. تخریب این زیست بوم ها گرایش به مهاجرت از سیستان را افزایش داده است.در حقیقت این فرآیند در چارچوب یک چرخه معیوب عمل می کند که استمرار آن می تواند به فروپاشی نظام های بوم شناختی و بی ثباتی جوامع انسانی منجر شود (سید اخلاقی و همکاران، 1398). لذا ارائه راهکارهای پیشگیرانه و یا کنترل آن حتی الامکان در محدوده های داخلی که مدیریت آنها تحت اختیار است، از ضروریات می باشد (بی نام،1397). این مهم تنها با شناخت فاکتورهای موثر که یکی از آنها مدیریت دام و مرتع است و تعیین سهم هر یک از آنان در ایجاد این معضل میسر خواهد شد (محبی، 1397). بدین منظور در مطالعات کنترل  گرد و غبار دشت سیستان،  تمامی عرصه های مرتعی و بیابانی آبادی های 5 شهرستان واقع در محدوده ریزگرد شامل شهرستان های زابل، زهک، هیرمند، هامون و نیمروز مورد بررسی قرار گرفت.  وضعیت اعمال قوانین مدیریت مرتع در هر یک از مراتع آبادی های شهرستان های مذکور با استفاده از شیوه مطالعه پیمایشی اسنادی مشخص و سرانجام جمع بندی اطلاعات و داده ها در کل محدوده  دشت صورت پذیرفت.</strong>

  • جواد معتمدی*، مرتضی مفیدی چلان، مرتضی خداقلی صفحات 19-27

    یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی در سال های اخیر، کاهش آب دریاچه ارومیه بوده است. در این ارتباط، از سال 1389 و در چارچوب برنامه مدیریت جامع دریاچه ارومیه، اقدامات احیائی مختلفی انجام شد. به واسطه عدم پایش و ارزیابی مستمر فعالیت ها، گزارش های متفاوتی در اختیار افکارعمومی، قرار داده می شود. از این رو در مطالعه حاضر، دیدگاه جوامع محلی، نسبت به وضعیت پیش آمده برای دریاچه ارومیه، مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، به ارزیابی اثرات اقدامات احیائی، از منظر اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و محیط زیستی- بوم شناختی پرداخته شد. از منظر اقتصادی و اجتماعی، اقدامات ستاد احیاء، افزایش میزان پایداری اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی را به همراه نداشته ولی باعث افزایش پایداری محیط زیستی، در سطح منطقه شده است. علیرغم موفقیت نسبی اقدامات محیط زیستی، اقدامات انجام شده در مدیریت صحیح منابع آب سطحی و زیرسطحی، اصلاح الگوی کشت و ارائه مدل استفاده چندمنظوره از اراضی در بخش کشاورزی با رعایت اصول اکولوژیک و کاهش حق آبه بخش های زراعت و باغبانی، چندان موثر نبوده است. بر همین اساس، جوامع محلی برای تحقق اهدف احیاء دریاچه تا سال 1403 مطابق با نقشه راه مصوب، خواستار اجرای کامل و دقیق مصوبات کارگروه ملی احیای دریاچه، توسط دستگاه های مختلف می باشند

    کلیدواژگان: مخاطرات محیط زیستی، توسعه اقتصادی و اجتماعی، پایداری اکولوژیکی، خشک شدن دریاچه ارومیه
  • شیوا هراتی صفحه 28
  • محمدرضا عارفی پور، سیده معصومه زمانی* صفحات 29-33

    همزیستی اکتومیکوریزایی در استقرار و عملکرد گیاهان در اکوسیستم های جنگلی نقشی مهم ایفا می کند. قارچ های ترافل از جنس Tuber</em>، که آسکوکارپ شان (اندام بارده) ارزش غذایی بالایی دارد، با بعضی درختان جنگلی همزیستی اکتومیکوریزایی دارند. پیرو پژوهش روی شناسایی قارچ های اکتومیکوریز درختان جنگلی ایران، نمونه هایی از قارچ های ترافل جنگلی از استان گلستان جمع آوری و براساس ویژگی های ماکروسکوپی و میکروسکوپی ترافل سیاه تابستانه (T. aestivum</em> vittad.) در میان آنها شناسایی شد. در این بازدیدها مشخص شد برداشت غیراصولی و بی رویه این قارچ به نوعی اشتغال اساسی برای ساکنان بومی تبدیل شده؛ که این مسئله به بقاء قارچ و منابع طبیعی آسیب می رساند. وجود گونه مذکور در کشور بعنوان غالب ترین ترافل جنگلی با تنوع ژنتیکی بالا در میان جدایه ها، منبعی بسیار با ارزش برای ایران است که متاسفانه به دلیل از بین رفتن زیستگاه های طبیعی، افزایش بی رویه و غیراصولی برداشت محصول و نیز تغییر شرایط محیطی، در معرض خطر می باشد. کاهش جمعیت این قارچ در نواحی از دنیا گزارش شده است. از اینرو، کشورهای اروپایی به منظور حفاظت از این گونه ارزشمند، قوانینی جهت حفاظت و بهره برداری از آن وضع نموده اند. در مقاله حاضر استراتژی های حفاظتی از گونه ترافل سیاه تابستانه، بر اساس درک فعلی از بوم شناسی گونه در کشور ارائه شده است.

    کلیدواژگان: ترافل جنگلی، tuber spp، حمایت، جمعیت و منابع ژنتیکی
  • نامه ی علمی
  • محمد متینی زاده، مصطفی خوشنویس، حسین توکلی نکو*، محمدرضا مرادی صفحات 35-39

    درختان کهنسال به عنوان مهمترین ذخایر ژنتیکی هر کشور حائز اهمیت بسیار هستند. این درختان طی زندگی طولانی خود (گاه تا چند هزارسال) شاهد تحولات طبیعی و تنش های محیطی متعددی بوده و به صورت یک تاریخ زنده قابل مطالعه و بررسی هستند. در این پژوهش در قالب پروژه ملی شناسایی و معرفی درختان کهنسال ایران نسبت به مکان یابی و تهیه بانک اطلاعاتی درختان کهنسال استان قم اقدام شد. پس از گردآوری اطلاعات لازم در خصوص درختان کهنسال از همکاران استانی و منابع بومی و محلی طی چند مرحله عزیمت به استان تعداد 21 اصله درخت با سن بالای 200 سال مکان یابی و حائز شرایط ورود به بانک اطلاعات درختان کهنسال کشور تشخیص داده شد. به لحاظ پراکنش جغرافیایی این درختان در محدوده شهرهای کهک (9 اصله)، قم (3 اصله) و دستجرد (9 اصله) قرار داشتند. چنار با ده اصله فراوان ترین گونه ی مورد مشاهده بود و پس از آنها توت با هشت اصله و داغداغان، بید و سرو هر کدام با یک اصله در جایگاه بعدی قرار گرفتند. درختان شناسایی شده به لحاظ پیرامون تنه در محدوده بین 3/1 تا 12/5 متر و به لحاظ ارتفاع در محدوده 5/5 تا 21/2 متر قرار گرفتند. کهنسال ترین درخت شناسایی شده چنار آمره با سن تقریبی 810 تا 860 سال است. براساس تشریح انجام شده برای هر درخت فرایند تشکیل پرونده صورت گرفت و رایزنی با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به منظور ثبت درختان منتخب در قالب اثر طبیعی ملی پیگیری شد.

    کلیدواژگان: درختان کهن سال، محیط تنه، ارتفاع، تاج پوشش، قم
  • طاهره انصافی مقدم* صفحات 41-49

    یکی از مهم ترین نتایج در معادله تعادل آب برای هر منطقه طبیعی یا پهنه آبی و نیز یکی از مهم ترین اجزای چرخه هیدرولوژیکی، محاسبه تبخیر و تعرق است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی تغییرات ایجادشده ناشی از اثرات تغییر اقلیم در تعادل آب منطقه با استفاده از تحلیل آماری است. برای رسیدن به این هدف، داده های میانگین ماهانه دما، بارش، دبی، تبخیر و تعرق بالقوه با استفاده از فرمول تورنت ویت محاسبه شد. با استفاده از داده های 69 ایستگاه هیدرومتری با سابقه آمار 50 سال، ابتدا رابطه دما، بارش و تبخیر و تعرق با به کارگیری روش تورنت ویت، در دشت اراک به دست آمد. پارامترهای موجود در معادله تعادل آب ازجمله: تبخیر واقعی و میزان رطوبت خاک در این منطقه با استفاده از مدل تورنت ویت در هر ماه برآورد شد. نتایج نشان داد تعیین زمان دبی رواناب در حفظ و احیای دشت اراک بسیار حائز اهمیت است. نمودار آب وهوایی اصلاح شده تبخیر و تعرق بالقوه، درک بصری رابطه بین رواناب و رطوبت ایجادشده ناشی از آن را در دشت اراک میسر می سازد. این نمودار می تواند به عنوان یک ابزار استاندارد در تعیین تقاضای مناسب آب به منظور مدیریت منابع آب، با در نظر گرفتن حفاظت و احیای تالاب میقان، مورداستفاده قرار گیرد. نتیجه برآورد مدل تعادل آب در دشت اراک نشان داد که در محدوده موردمطالعه و در ماه های تیر (ژوئیه) و مرداد (اوت) بیشترین مقدار تبخیر و تعرق و در ماه های آذر (دسامبر)، دی (ژانویه)، بهمن (فوریه) و اسفند (مارس) کم ترین مقدار تبخیر و تعرق رخ داده است. در این منطقه در هفت ماه از سال شامل دی (ژانویه)، بهمن (فوریه)، اسفند (مارس)، آوریل (فروردین)، آبان (نوامبر) و آذر (دسامبر)، مقدارET کمتر از میزان بارندگی است، اما مازاد آب (WS) نیاز آبی زمین (GS) را تامین نمی کند، بنابراین، رواناب، در منطقه رخ نمی دهد.

    کلیدواژگان: تبخیر و تعرق بالقوه، تعادل آب، دشت اراک، روش تورنت ویت، نیاز آبی
  • محمد ناصری صفحه 52
  • گفت وگوی چالشی
  • احمد رحمانی صفحات 53-63

    مجله طبیعت ایران:
    همان گونه که مستحضرید ما ابتدای امسال درگیر مسئله سیل بودیم و خسارت های زیادی به بخشهای مختلف کشور وارد شد. نشریه طبیعت ایران چهار گفتگو را در مورد سیل داشته است. گفتگوی اول با موضوع سیل و پوشش گیاهی، گفتگوی دوم سیل و سدسازی، گفتگوی سوم شهرسازی و سیل و این گفتگو هم در ارتباط با مسئله تغییر اقلیم و سیل است که در خدمت شما هستیم.
    در این گفتگو  که با حضور آقایان دکتر محمد رحیمی رئیس محترم دانشکده کویر شناسی دانشگاه سمنان، دکتر صادق ضیائیان رئیس محترم مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی کشور و دکتر مصطفی جعفری عضو هیئت علمی و سر مولف ارزیابی جهانی تغییر اقلیم (IPCC)، عضو محترم گروه راهبردی و مشاور ریاست موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در امور تغییر اقلیم تشکیل شد، نقش تغییر اقلیم در سیل را به بحث خواهیم گذاشت. در این نشست همچنین تاثیر تغییر اقلیم بر منابع طبیعی، موضوع سازگاری و تطبیق با این شرایط و در نهایت برنامه های لازم برای کاهش اثرات را بررسی خواهیم کرد.

  • ساره ملکی صفحه 64
  • نادیا کمالی*، پریسا پناهی، روح الله لایق، مهشید سوری، لیلا کریمی صفحات 65-73

    مناطق حفاظت شده و پارک های ملی، به عنوان زیستگاه های امن برای بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری به شمار می روند. این مناطق در کشور، از جایگاه ویژه ای جهت حفظ تنوع ژنتیکی موجودات زنده برخوردار هستند. منطقه سالوک در استان خراسان شمالی با وسعتی در حدود 17000 هکتار، از متنوع ترین گنجینه های گونه های گیاهی و جانوری شمال شرق ایران به شمار می آید. علاوه بر این، منطقه مذکور یکی از مناطق چهار گانه تحت اختیار سازمان حفاظت محیط زیست نیز می باشد. در این منطقه، 496 گونه گیاهی متعلق به 296 جنس و 71 تیره، همچنین بیش از صد گونه جانوری شناسایی شده است. درمنه گیاه غالب منطقه، به دو صورت درمنه دشتی در مناطق دشتی و درمنه کوهی در قسمت های کوهستانی رویش دارد. از نظر جانوری نیز منطقه سالوک مهم ترین زیستگاه آهو در استان خراسان شمالی به شمار می رود به نحوی که 70 درصد کل جمعیت آهوی استان در این منطقه زندگی می کنند. در سال های اخیر، تنوع زیستی منحصر بفرد منطقه توسط تخریب های طبیعی و انسانی مورد تهدید قرار گرفته است لذا می بایست با مدیریت صحیح تا حدودی آسیب های وارده به منطقه را کاهش داد.

    کلیدواژگان: حیات وحش، تنوع زیستی، منطقه حفاظت شده سالوک، مناطق چهار گانه محیط زیست
  • عادل جلیلی*، مصطفی جعفری صفحه 74
  • احسان کمالی صفحه 76
  • کیوان صفی خانی*، زیبا جم زاد صفحات 81-86

    Leutea</em> avicennae</em> گیاهی چندساله و صخره زی از تیره ی Apiaceae (چتریان) است. این گونه انحصاری ایران بوده و اولین بار توسط مظفریان بر اساس نمونه ی جمع آوری شده از کوه قلی آباد در استان همدان معرفی شده است. سپس نمونه دیگری از رویشگاه دوم این گیاه در قافلانکوه در نزدیک میانه در استان آذربایجان شرقی جمع آوری گردید. تا کنون نمونه ی دیگری از این گونه به غیر از دو رویشگاه مذکور از ایران گزارش نشده است. در این مقاله جایگاه حفاظتی این گونه بر اساس شیوه نامه ی اتحادیه ی جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) و با استفاده از سه معیار میزان حضور، سطح تحت اشغال و اندازه ی جمعیت تعیین شد. سطح تحت اشغال (AOO) گونه ی Leutea</em> avicennae</em> ، با با استفاده از نرم افزار GeoCAT  ، 1/3 کیلومتر مربع و میزان حضور گونه در محدوده انتشار آن (EOO) 257/67 کیلومترمربع برآورد شد. بنابر نتایج این مطالعه، گونه ی Leutea</em> avicennae</em> براساس شیوه نامه ی IUCN، در طبقه ی حفاظتی در بحران انقراض قرار می گیرد. به منظور حفاظت از این گونه ی انحصاری، برداشت و استخراج سنگ های رویشگاه های آن باید متوقف گردد و مناطق مذکور تحت ممنوعیت های خاص زیست محیطی و چرا قرار گیرند.

  • مهری دیناروند، زیبا جم زاد، عادل جلیلی، محمدحسن زاده صفحات 87-91

    گونه گون Astragalus gypsocola</em> انحصاری استان خوزستان است. رویشگاه تیپ این گونه در استان خوزستان، اطراف مسجدسلیمان، حوضه رودخانه کارون و منطقه نیمه استپی گرم است. جمعیت این گونه در مساحتی حدود 0/05 کیلومتر مربع به صورت پراکنده، در دو رویشگاه دیده می شود. بر اساس معیارهای IUCN این گونه، به عنوان گونه ای در بحران انقراض محسوب می گردد. رویشگاه این گونه تحت تاثیر عوامل تخریبی انسانی مانند کشاورزی و راه سازی، چرای دام و آتش سوزی قرار داشته که ازجمله عوامل اصلی تهدید کننده این گونه انحصاری در منطقه است. بنابراین ضرورت دارد به عنوان یک ذخیره گاه ژنتیکی طبیعی مورد توجه خاص و حفاظت کامل قرارگیرد. این گیاه با بذر به راحتی تکثیر می یابد پس درصورت قرق می توان به سرعت به توسعه این گونه در منطقه کمک کرد.

    کلیدواژگان: در خطر انقراض، رویشگاه، استان خوزستان، مسجدسلیمان، تیره باقلاییان
  • مائده فدایی خجسته صفحه 92
  • پروین صالحی شانجانی صفحه 93

    در پژوهشی که به تازگی در مجله Ecological Applications</em> منتشر شد، محققان میزان زادآوری 15 منطقه جنگلی سوزنی برگ کاج پاندروزا (Pinus ponderosa) و درخت داگلاس (Pseudotsuga menziesii) را در جنوب کلرادو و شمال نیومکزیکو مطالعه کردند. این مناطق در سال های 1988 تا 2010 دچار آتش سوزی شدند. آنها با بررسی های میدانی، تراکم زادآوری و میزان تولید بذر درختان باقی مانده را اندازه گیری و اطلاعات مرتبط از جمله سوابق اقلیمی و فاصله مرکز سوختگی تا درختان تولیدکننده فعال بذر را جمع آوری کردند. دانشمندان همچنین از روش های جدید تعیین سال استقرار نهال ها استفاده کرده تا امکان ارزیابی دقیق تری را از شرایط آب و هوایی مناسب برای احیای جنگل ها پس از آتش سوزی فراهم کنند. نتایج نشان داد که میزان زادآوری توده های کاج پاندروزا به میزان 42٪ و توده های داگلاس به میزان 69٪ کمتر از پایین ترین میزان زادآوری ثبت شده در تاریخ مناطق فوق است.

  • اخبار علمی تحلیلی
  • مریم تیموری صفحه 94

    تحقیقات انجام شده در گروه انرژی آزمایشگاه ملی Lawrence و دانشگاه برکلی که در مجله Nature Microbiology چاپ شد نشان داد که گیاهان با رشد و توسعه خود میکروبیوم ریشه را تغییر می دهند و شرایط را برای رشد میکروارگانیسم ها فراهم می کنند. نتایج این مطالعه به دانشمندان کمک می کند تا با افزایش میکروارگانیسم های خاص، ذخیره کربن و بهره وری گیاهان را افزایش دهند.میکروارگانیسم های خاک توانایی گیاهان را برای جذب مواد غذایی و مقاومت به خشکی، بیماری و آفات افزایش می دهند. آنها باعث حفظ کربن می شوند و بر میزان کربن ذخیره شده در خاک، یا آزاد شدن آن به شکل دی اکسید کربن در اتمسفر موثر هستند.

  • مهرداد زرافشار صفحه 95

    محققین دانشگاه Wurzburg آلمان معتقدند که استراتژی دولت فدرال آلمان در راستای جلوگیری از زوال و مرگ جنگل ها (Forest Dieback 2.0) با هدف حذف خشکه دارها و انجام جنگل کاری های وسیع مناسب نیست. آنها برای رفع این مشکل از اکولوژیست های جنگل درخواست همفکری کرده اند.سوسک های برگ خوار، گرما و خشک سالی، توفان و آتش سوزی دلایل اصلی مرگ و میر جنگل ها هستند. با گذر در جنگل های آلمان تعداد کثیری از گونه های پیسه آ و راش به صورت خشکه دار دیده می شود، به طوری که وزارت غذا و کشاورزی آلمان خواستار کمک سریع به جنگل ها شده است. طبق نظر این وزارت خانه حذف درختان خشک شده و انجام جنگل کاری های وسیع راه حل این مسئله است و برای این هدف حدود 500 میلیون یورو بودجه نیاز است، اما محققین علوم جنگل با این استراتژی موافق نیستند و مخالفت خود را در مجله Science magazine اعلام کرده اند. آنها معتقدند با این استراتژی حساسیت جنگل ها نسبت به تغییرات اقلیمی در آینده بیشتر خواهد شد، لذا بودجه و استراتژی حاضر نیاز به بازبینی دارد. از نظر آنها، خشکه دارها نباید از جنگل حذف شوند و جنگل کاری های وسیع و گسترده نباید مدنظر قرار گیرد.

  • ریحانه غلامی صفحه 96

    مدل طراحی شده توسط محققان، جنگلبانان را قادر می سازد تا پیش بینی کنند، طغیان کدام یک از آفات غیر بومی مشکل ساز خواهد شد. این مدل به مدیران کمک خواهد کرد تا منابع خود را با هدف جلوگیری از مرگ گسترده درختان اختصاص بدهند. حدود 450 گونه حشره غیر بومی و گیاهخوار و بیشتر بی ضرر در جنگل های آمریکای شمالی زندگی می کنند، اما تعدادی از آنها، باعث تخریب محیط زیست جدیدشان می شوند و با حمله به درختان، سالانه بیش از 70 بیلیون دلار خسارت وارد می کنند. مشکل اصلی محققان، عدم آگاهی نسبت به این موضوع است، کدام حشره به عنوان «آفت مضر و مهاجم در آینده» ظهور خواهد کرد. گروهی به سرپرستی دانشگاه واشنگتن، که بیشتر به مطالعه تاریخچه تکاملی تعامل های گیاه- حشره می پردازد، روشی را برای درک چگونگی رفتار حشرات غیر بومی در محیط های جدید شناسایی کرده است. مدل طراحی شده آنها در مجله اکولوژی و تکامل (Ecology and Evolution) منتشر شده است. پاتریک توابین (Patrick Tobin)، استادیار دانشکده علوم محیط زیست و جنگل و یکی از مدیران پروژه می گوید: «موضوع مهم و موردتوجه محققان طی چندین دهه این است که چه چیزی برای این مهاجمان بسیار خاص جلوه می کند؟ این مدل پتانسیل دارد تا روش پیش بینی میزان تاثیر گونه های غیر بومی را تغییر داده و منابع محدود را برای کاهش این تاثیرات اولویت بندی کند.»

  • نقد کتاب
|
  • Pages 7-12
  • J.Motamedi*, M. Mofidi Chelan, M.Khodagholi Pages 19-27

    The water level decline of Urmia Lake is one of the most important natural hazards in recent years. In this regard, various rehabilitation actions have been carried out since 2010 in the framework of Urmia Lake Comprehensive Management Plan. Due to lack of monitoring and continuous evaluation of activities, different reports are made available to the public. Therefore, in the present study, the view of local communities regarding the current situation for Urmia Lake was investigated. To this end, the impacts of rehabilitation measures were evaluated from the economic, cultural-social and environmental-ecological perspective. From an economic and social point of view, the actions of the rehabilitation headquarter have not led to an increase in the social and economic sustainability of local communities, but have increased environmental sustainability at the regional level. In spite of the success of environmental measures, the measures taken to properly manage the water and subsurface resources, modify the cultivation model and present a multi-purpose land-use model in the agricultural sector have not been very effective. Accordingly, to fulfill the purpose of lake rehabilitation by 1403 in accordance with the approved road map, local communities are demanding full and precise implementation of the approvals of the National Working Group by various agencies.

    Keywords: Environmental hazards, economic, social development, ecological sustainability, drying of Urmia Lake
  • M.R. Arefipoor, S.M. Zamani* Pages 29-33

    Ectomycorrhizal symbiosis is essential for the establishment and functioning of trees in forest ecosystems. Truffles, belonging to the Tuber</em> genus, are ectomycorrhizal fungi that produce hypogeous fruiting bodies (ascocarps) that are highly prized as a food delicacy. Following the research on the identification of ectomycorrhizal fungi in forest trees of Iran, some samples of forest truffle fungi were collected from areas of Golestan province and identified as summer truffle (T. aestivum</em> Vittad(. based on macroscopic and microscopic characteristics. The visits revealed that the unprocessed and unauthorized harvest of the fungus has become major employment for indigenous peoples, damaging the survival of the fungus and natural resources. The presence of this fungus in the country as the most widespread forest truffle with high genetic diversity among the isolates is a very valuable resource for Iran which is potentially at risk due to habitat losses, increasing harvest, and environmental change. Declining populations of this fungus have been reported in some parts of the world. In certain Central, North and East European countries T. aestivum</em> is included in the Red Lists of endangered species. Therefore, European countries have enacted laws to protect and exploit this valuable species. Conservation strategies for T. aestivum</em> are proposed based on the current understanding of the ecology of this species.

    Keywords: Arak plain, monthly water balance, potential evapotranspiration, Thornthwaite method, water requirements
  • M. Matinizadeh, M. Khoshnevis, H. Tavakoli Neko*, M. Moradi Pages 35-39

    Old trees, as one of the most important genetic reservoirs, have high value for all countries. During their long life (sometimes up to several thousand years), these trees have witnessed numerous natural changes and environmental stresses and can be studied as a living history. In this research, in the framework of the national project for identifying and introducing Iranian old trees, a database of old trees of Qom province was prepared. After gathering the necessary information about the old trees from provincial colleagues and local sources during several field visits, a total of 21 tree species over 200 years old were identified that met the criteria for entry into the country's old trees database. In terms of geographical distribution, these trees were in the range of Kahak (9), Qom (3) and Dastgerd (9). Plane-tree with 10 trees was the most abundant species, followed by Berry with eight trees, and Caucasian hackberry, Willow and Cypress each with one tree. The trunk perimeter of trees recorded ranged between 3.1 to 12.5 m and their height ranged between 5.5 to 21.2 m.The oldest tree in the province was Aphine juniper with approximately 810 to 860 years old. According to the description made for each tree, the process of recording the selected trees was carried out by the supervisor of national project, and consultation with the Cultural Heritage and Tourism Organization was undertaken to register the selected trees in the form of national natural heritage.

    Keywords: Old trees, trunk perimeter, height, canopy area, Qom
  • T. Ensafimoghaddam* Pages 41-49

    Evapotranspiration is one of the most important outcomes in the water balance equation for any natural area or water body. It is also a crucial component of the hydrologic cycle. The main purpose in this research was to detect the changes generated in the study region’s water balance for climate impact assessment by using statistical analysis. To reach this purpose, following steps were done. The relationship of temperature-evapotranspiration was obtained using the Thornthwaite method in Arak plain. The parameters including actual evaporation and soil moisture content in this area were estimated using the Thornthwaite model for each month. Remaining parts of water balance equation including: actual evapotranspiration, soil moisture supply of the area in each month and later months were estimated from Thornthwait model. The net water requirements were estimated using the model by assuming that evaporation was the only path for water loss. The results indicated that the timing of recharge was very important in preserving plain hydrology in this region. This modified climate diagram prompts an intuitive understanding of the relationship between recharge and consequent wetness in Arak plain. It may be used as a standard tool for determining adequate water demand in arid regional water resources management that considers wetland protection or restoration.

    Keywords: Forest truffles, Tuber spp., protection, population, genetic resources
  • Pages 53-63
  • N. Kamali*, P. Panahi, R. Layegh, M. Souri, L. Karimi Pages 65-73

    Protected areas and national parks are considered as safe habitats for many plant and animal species. These areas in the country have a special place to preserve the genetic diversity of living organisms. Salook region in North Khorasan province with about 17000 hectares is one of the most diverse plant and animal treasures in northeast of Iran. In addition, this area is one of the Four Hotspot Areas under the authority of Iranian Environment Organization. In this area, 496 plant species, belonging to 296 genera and 71 families, and more than 100 animal species have been identified. Artemisia</em> is the dominant plant of the area in two forms: Artemisia sieberi </em>in lowlands and A. aucheri</em> in mountainous areas. The Salook area is the most important deer habitat in North Khorasan province as 70% of the province's deer population live in the area. In recent years, the region's unique biodiversity has been threatened by natural and human degradation; therefore, proper management is recommended to reduce the damage to the area to some extent.

    Keywords: Wildlife, biodiversity, Salook protected area, Four Hotspot Areas
  • K. Safikhani*, Z. Jamzad Pages 81-86

    Leutea avicennae is a perennial and saxicolous species of the Apiaceae family. This species is endemic to Iran and was first introduced by Mozaffarian based on a specimen collected from Qolaibad Mountain in Hamedan province. Then another sample of the second habitat of this plant was collected in Ghaflankouh Mountain in East Azerbaijan province. So far, another sample of this species, except the two habitats, has not been reported from Iran. In this paper, the conservation status of this species was determined in accordance with the IUCN's style sheet, using three criteria of presence, occupation and population size. The area of occupancy (AOO) of Leutea avicennae, using GeoCAT software, was estimated to be 0.06 km2</sup> and the extent of occurrence in its habitats (EOO) was 257.67 km2. According to the results of this study, Leutea avicennae is defined as a critically endangered (CR) species, according to the IUCN criteria. In order to protect this endemic species, stone harvesting from its habitats should be stopped and these areas must be under special environmental and grazing prohibitions.

    Keywords: Conservation status, IUCN, endemic species, Leutea avicennae, Iran
  • M. Dinarvand *, Z. Jamzad, A. Jalili, M. Hasanzadeh Pages 87-91

    Astragalus gypsocola is an endemic species in Khuzestan province. The habitat of this species is located in Khuzestan province, around Masjed Soleiman, Karun River basin, and semi-steppe region. The population of this species is distributed in two habitats in an area of about 0.05 square kilometers.</strong> Based on IUCN (International Union for Conservation of Nature), Astragalus gypsocola is a Critically Endangered species. The habitat of this species is affected by human destructive factors such as agriculture and road construction, livestock grazing and fire, threatening this endemic species in the region. Thus, conservation of this valuable species as a natural genetic reserve is of utmost importance. This plant is easily propagated by seed and develops quickly in the region in the case of exclosure.

    Keywords: Endangered, habitat, Khuzestan province, Masjed Solyman, Papilionaceae