فهرست مطالب

مجله مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی
سال دوم شماره 2 (پیاپی 3، پاییز و زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/12/20
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ماندانا منگلی* صفحات 1-22
    عشق یکی از اصول اساسی در جهان بینی عرفانی و از محوری ترین آموزه های صوفیانه است. از سویی عشق از مباحث عمده ی روان شناسی نیز به شمار می رود. با توجه به تاثیر شدید وین دایر(1940- 2015م) از ایدئولوژی شاعران و نویسندگان عارف، این مقوله در آثار وی نیز از اهمیت به سزایی برخوردار گشته و به نقطه ی کلیدی در اندیشه و تفکر او بدل شده است. میان دیدگاه میبدی (متوفی 480 ه.ق) و مولوی (604- 672 ه.ق) با وین دایر مشترکات زیادی از جمله: فطری بودن عشق، پاک بازی در راه عشق، تسلیم در برابر معشوق و ذکر مدام و... نام برد. «عشق» به خداوند گره خورده است به گونه ای که سالک جز خدا چیزی را در نظر ندارد و بدون همراهی عشق الهی هیچ کاری پیش نخواهد برد. در مقاله ی حاضر، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی، دیدگاه میبدی پیرامون مولفه های عشق و کمال طلبی با نظرات وین دایر و مولوی مقایسه شده است. تحلیل آراء این سه شخصیت نشان می دهد که در ساختار مردم گرای عشق، موضوعاتی چون توجه به مفاهیم اساسی اخلاقی انسانی، دوری از ذمایم و رذایل اخلاقی مشترک بوده است. با استناد به یافته های این بررسی میان رشته ای، اندیشه ی شکوفا بودن عشق به اثبات می رسد.
    کلیدواژگان: کشف الاسرار میبدی، وین دایر، مولوی، عشق
  • علی نجفی * صفحات 23-44

    رشید الدین میبدی کتاب تفسیر کبیر کشف الاسرار و عده الابرار را در سال 520 هجری به انجام رسانده است. این اثر یک دوره ی کامل ترجمه و تفسیر و تاویل آیات قرآن مجید را در بردارد. در جلد چهارم کشف الاسرار حکایت موذنی آمده که گرفتار عشق بانوی ترسایی می شود و درپی آن تمام اعتبار و احترام سالیان خود را از دست می دهد. به نظرمی رسد این حکایت عرفانی یکی از مآخذ عطار نیشابوری(537-627) در روایت شیخ صنعان در مثنوی منطق الطیربوده است. عطار این حکایت تمثیلی عارفانه ی میبدی را پرورده و به گونه ای دیگر بازآفرینی کرده است. محور اصلی در داستان شیخ صنعان و حکایت موذن در کشف الاسرار، حکایت دل باختگی پیری عابد به دختری مسیحی است. هر دو شخصیت این دو داستان، دختری ترسا، زیبا و فتان را می بینند که دل و هوششان را ربوده تا آن جا که خرقه و قبا فرو می گذارند و زنار می بندند، به امر معشوق لب به می می آلایند و در سودای وصال دختر، از هر آنچه بدان اعتقاد داشته دل می برند و به خواست دختر ترسا برخلاف تمام قوانین دینی و اعتقادیشان عمل می کنند. بین این دو روایت نوعی خویشاوندی وجود دارد و مقاله ی حاضرمی کوشد تا به صورت تطبیقی به بررسی این دو حکایت عرفانی بپردازد.

    کلیدواژگان: کشف الاسرار، موذن عاشق، شیخ صنعان، عشق، عرفان
  • سید رحیم خوب بین خوش نظر*، محب علی آبسالان، الهام عریانیان چعبی صفحات 45-68
    درشنه ها تعالیم هستی شناسانه ی خود را بر مبنای مشاهده ی باطنی قرار داده اند، هنرمند از طریق تلاش های باطنی در صدد تجسم بخشیدن صور ذهنی است. او سعی می نماید تا نه تنها به بیداری خود کمک کند، بلکه موجب تفسیر صوری شود که مشاهده کنندگان را به فهم برهما نزدیک کند. هنرمند چگونه به خلق اثر هنری دست می زند؟ چه مراحلی را باید برای دستیابی هنرش طی نماید؟ درشنه های سانکهیه، یگه و ودانته با روش عملی و نظری راه دست یافتن به هنر قدسی را بیان می کنند. سانکهیه با بیان نظم موسیقیائی عالم که با پوروشه و پرکریتی ارتباط دارد و اینکه عناصر پرکریتی موجودیت کائنات را تشکیل می دهند؛ به آفرینش هنری دست می زند. یگه به هنرمند روش سه گانه ای را ارائه می دهد که به عمق اشیاء و موجب تجسمی از برهما می گردد. درشنه ودانته به هنرمند گذشتن از چهار مرحله ی فریبنده ی ظواهر را می آموزد تا پس از عبور از کثرات به خلق هنر آسمانی برسد.
    کلیدواژگان: هنر هندو، آفرینش هنری، درشنه، سانکهیه، یگه، ودانته
  • محمد ابراهیم مالمیر، فاطمه کولیوند صفحات 69-88
    یکی از پیامدهای مدرنیته، شکل گیری مکاتب اخلاقی و عرفانی جدید است که تلاش برای رسیدن بشر به آرزوهای دنیوی و لذت بردن از زندگی در صدر تعالیم آن ها قرار دارد. مکتب کاستاندا که عرفانی سرخ پوستی است، یکی از این مکاتب است که از جهاتی چون توجه به سحر و جادو، گرایش به گیاهان توهم آمیز و... قابل نقد و تامل است. از مهم ترین مباحث عرفانی این مکتب می توان به اتحاد با نیروی برتر، پرهیز از غرور و خودبینی، تاکید بر مرگ نمادین، بی توجهی به دنیا و... اشاره کرد. لازم به ذکر است که اندیشه های عرفانی این مکتب از جهاتی چون بی توجهی به خداوند، عدم اعتقاد به آخرت و معاد، تسلط بر نیروی برتر (قصد، عقاب و...)، آسان بودن راه وصول، عدم پیوند فنا با بقا و... قابل نقد و بحث است؛ درنتیجه این سوال مطرح می شود که تعالیم عرفانی کاستاندا تا چه حد با تعالیم ناب عرفان های حقیقی - از جمله عرفان اسلامی- تطابق و تشابه دارد؟ بنابراین این مقاله با مطالعه ی اندیشه و تجربه های عرفانی کاستاندا (با محوریت کتاب «قدرت سکوت»)، با رویکردی انتقادی و تطبیقی، به تبیین این تعالیم می پردازد و سعی دارد صحت اندیشه های کاستاندا را با محوریت عرفان اسلامی بسنجد.
    کلیدواژگان: عرفان، کاستاندا، وحدت وجود، قصد، پیوندگاه
  • سجاد واعظی منفرد *، محمد نصیری، سید محمد راستگوفر صفحات 89-112

    رهایی در ادیان و مذاهب پیش از اسلام در خراسان و مناطق همسایه که بدین سرزمین رفت و آمد داشته و داد و ستدی فرهنگی میان مردمان این سرزمین ها در جریان بود، بازتاب های گسترده ای داشته است. و این زمینه های پیشااسلامی تا حدودی در عرفان اسلامی خراسان تاثیرگذار بوده است. در این مقاله به تاریخ اندیشه رهایی در سنت های دینی و معنوی پیش از اسلام خراسان اشاره، و در برخی مواضع به تاثیرات احتمالی این سرچشمه های کهن بر تصوف و عرفان خراسان پرداخته می شود. تتبع در منابع و مطالعه بازتاب های اندیشه رهایی در ادیان و مذاهب پیش از اسلام نشان می دهد پس از تاثیر عمیق قرآن و سنت پیامبر و امامان و پیشوایان اسلام بر عرفان خراسان (سرچشمه بنیادین)، سنت های دینی پیشا اسلامی در خراسان بزرگ همچون ادیان زرتشتی، بودایی، مسیحی، هندویی وچینی و بویژه معنویت دین مزدایی(فرزانگان ایران باستان و حکمای خسروانی) نیز در تطور اندیشه رهایی در عرفان خراسان تاثیرگذار بوده اند.

    کلیدواژگان: رهایی، خراسان، تصوف، عرفان، ادیان، عرفان خراسان
  • رضا بنی اسدی * صفحات 113-134

    مساله ی خلود در عذاب جهنم یکی از پر مناقشه ترین مسائل اعتقادی مربوط به مباحث معاد است که عده ی کثیری از دانشمندان و عالمان دینی را به خود مشغول کرده و صاحب نظران فراوان در علوم مختلف را به چالش کشیده است. عارفان، فیلسوفان، متکلمان، مفسران و دیگر دانشمندان دینی در این مورد اظهار نظر کرده و هر یک فهم خود را بیان داشته اند. ابن عربی و امام خمینی دو عارف و متفکر برجسته جهان اسلام معتقدند که انسان ها در جهنم عذاب دائمی نخواهند داشت و سرانجام از عذاب نجات پیدا خواهند کرد هر چند که جایگاه ابدی آن ها جهنم باشد. به عقیده ایشان خلود در جهنم به معنای خلود در عذاب نیست و با آن ملازمه ندارد. انسان های گرفتار در جهنم پس از چشیدن عذاب و قابلیت یافتن برای درک فیض خاص الهی مشمول رحمت حضرت حق تعالی شده و از عذاب های جهنم نجات می یابند. البته این دو متفکر بزرگ اختلافات جزئی هم در این زمینه با هم دارند. این پژوهش با روش تحلیل محتوایی گفتار این دو متفکر بزرگ ضمن تبیین و مقایسه ی این دو دیدگاه به نقد و بررسی و رد نظریه ی ایشان می پردازد.

    کلیدواژگان: ابن عربی، امام خمینی، جهنم، خلود عذاب، عرفان اسلامی
|
  • Mandana Mangali * Pages 1-22
    Love is one of the basic principles in the mystical worldview and one of the most important teachings of Sufism. On the one hand, love is also a major topic of psychology. Given the fact that Wayne Dyer (1940-2015) has been extremely influenced by the ideology of mystic poets and writers, this category has become of great importance in his works and has become a key point in his thought. There are many similarities between the views of Meybodi (d. 480 AH), Molavi (604-672 AH) and Wayne Dyer, including: love being innate, the solitaire in the way of love, the surrender to the lover and the constant mentioning to name a few. "Love" is tied to God in a way that the seeker does not consider anything other than Allah, and nothing will advance without the accompaniment of divine love. In the present article, based on the descriptive-analytic method and the comparative approach, Meybodi's view on the components of love and perfectionism is compared with Wayne Dyer and Molavi’s views. Analyzing these three characters shows that in the popularist structure of love, issues such as attention to basic human-moral concepts, evasion of moral vices have been common. Based on the findings of this cross-sectional study, the idea of the flowering of love is proven
    Keywords: Meybody’s Kashf al-asrar (unveiling of mysteries), Wayne Dyer, Molavi, Love
  • Ali Najafi * Pages 23-44

    Rashid al-Din Meybodi completed the great commentary book of Kashf al-Asrar and oddat al-abrar in 520 AH. This work Includes a complete course of translation, interpretation and gloss of the Holy Quran verses. The fourth volume of Kashf al-Asrar, deals with a narrative of a Muezzin, who involved in the love of a Christian lady, and thereafter, he lost his all reputation and respect. It seems that this mystic narrative is one of the Attar Neishaburi's sources (537-627) in Sheikh San'an narrative, in the couple-poems of Manteghotteir. Attar has developed this mythological allegorical narrative and has recreated it in another way. The main axis in the story of Sheikh San'an and the narrative of the Muazzin in Kashf al-Asrar, is the idolatry anecdote of the aged devout to a Christian girl. Both characters of these two stories see a Christian, beautiful and courageous girl who has robbed their hearts and intelligence, as they burrow their cloak and hang it, they lick the lips to the wine with the beloved command, and act against their whole religious laws and beliefs according to the wishes of the girl. There is a kind of kinship between these two narratives, and the present article comparatively tries to study these two mystical narratives.

    Keywords: Kashf al-Asrar, The lover Muazzin, Sheikh San'an, Love, Mysticism
  • Rahim Khobbinkhoshnazar *, Moohab Absalan, Elham Oryaniyan Pages 45-68
    Indian philosophical schools or triple Darashnas believe that the absolute spirit of Brahman has continuing presence in the universe. Meanwhile, the spiritual and artistic life of human being has an inseparable association with this cosmic spirit. With this approach, the artist seeks to embody the art which not only makes him profoundly spiritual awakening, but also makes other to have clear looking toward the existent realities. But how can an artist to create artistic creations by embodiment of the absolute spirit? And which stages should he pass to attain the holy art? Creative visualization Indian art means that the artist should have esoteric traveling in order to make his or her inherent spiritual ability awakened regarding this spirit. This awareness will be possible by inward intuition and the union of actual self with cosmic spirit. it is teachings of Indian triple philosophical Dereshneis that sublime the inward attitude of the artist under the protection of this union.
    Keywords: Darashnas, Sankhya, Yoga, Vedanta
  • Mohammad Ebrahim Malmir, Fatemeh Kolivand Pages 69-88
    Development of new moral and mystical schools is one of the consequences of modernity and human involvent in the age of iron  that human quest for worldly desires and enjoying of life is in the forefront of their teachings. Carlos Castaneda’s school, which is integrated with quasi-mystical belif and Indian mysticism, is a new school to be contemplated and criticized over issues like: forgetting the lord, negligance to resurection and the world hereafter, interest in magic, trending to hallucinogenic herbs, and etc. One of the outstanding subjects of discussion in the teachings of this school is thinking of unity (Unity of existence) with superior force of nature (intent, spirit, etc). Although, like other Castaneda’s teachings, this blief has somethings in common with pathenism thought of divine mysticism, particularly with Islamic mysticism, (such as pride avoidance, negligence to the world, etc) there are some issues to be discussed and criticized including: negligence to god – as a superior force – dominance on supperior force (intent, …), ease of attachment to god, failure to link death and survival, and … . Approaching to Castaneda’s school (based on “The Power of Silence”), the present atricle critically proposes the idea of unity of existence.
    Keywords: Mysticism, Castanda, Unity of existence, Intent, Union
  • Reza Bani Asadi * Pages 113-134

    The torture of Hell which is one of the most controversial issues of beliefs related to eschatology has attracted many religious scholars and has challenged many clear-sighted scholars from different sciences. The mystics, philosophers, theologians, commentators, and other religious scholars have commented on this issue and expressed their own comprehension. Ibn Arabi and Imam Khomeini, two well-known mystics and thinkers of Islamic world, believe that humans will not have a permanent torture in Hell and they will be saved from it eventually, although their permanent position is in Hell. According to them, the eternity of being in Hell does not mean the eternity of torture and does not accord with it either. Humans who are caught up in Hell will reach the Almighty God’s mercy and are saved from the torture of Hell after experiencing it and being able to get God’s special grace. However, these two great thinkers have minor differences in this issue. This research with analytic method, while explaining and comparing these two viewpoints, criticizes and rejects their theory.

    Keywords: : Ibn Arabi, Imam Khomeini, Hell, the Eternity of torture, Islamic mysticism