فهرست مطالب

ادبیات و زبانهای محلی ایران زمین - سال نهم شماره 3 (پیاپی 25، پاییز 1398)

فصلنامه ادبیات و زبانهای محلی ایران زمین
سال نهم شماره 3 (پیاپی 25، پاییز 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/10/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • ثریا آقایی برزآباد، مهدی فاموری *، محمدرضا معصومی صفحات 1-14

    محیط جغرافیایی و اقلیم هر منطقه از عوامل مهم در شکل دهی باورها و افسانه های بومی آن منطقه است. در بینش اسطوره ای و عرفانی، همه موجودات جاندار بوده و قوه ادراک دارند. در آثار داستان نویسان جنوب، عناصر طبیعت به عنوان شخصیت های بازمانده از اساطیر کهن، در فضاسازی و پیشبرد جریان داستان نقش دارند. نخل یکی از این عناصر طبیعی است که نقش عمده ای در برخی از این داستان ها دارد. پژوهش حاضربا رویکردی توصیفی- تحلیلی این آثار را بررسی می کند: رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از محمدرضا صفدری؛ داستان «پاس عطش» از علی صالحی؛ رمان «ساربان سرگردان» از سیمین دانشور؛ داستان «حنای سوخته» از شهلا پروین روح، داستان «سنگ های شیطان» از منیرو روانی پور و داستان «برگ هیچ درختی» از صمد طاهری.نیز کوشش شده است با برشمردن صفات انسان واره نخل در این داستان ها، شواهدی نزدیک به کارکردهای این صفات، از متون اساطیری ارائه گردد. حاصل این پژوهش،شناخت حالات مختلف انسان وارگی درخت نخل در ادبیات و باورهای مردم جنوب است. نخل در این داستان ها ویژگی های منحصربه فردی دارد که این درخت را بیشتر به آدمیان شبیه می کند تا گیاهان.

    کلیدواژگان: اقلیم، اسطوره، نخل، روانی پور، صفدری، صالحی، دانشور، پروین روح
  • بهروز ابراهیمی، حیات عامری *، زهرا ابوالحسنی چیمه صفحات 17-34

    پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه خشم در آیینه ضرب المثل های دو زبان فارسی و ترکی می پردازد. تلاش شده است از منابع مختلف برای دو زبان مذکور، داده های مورد نیاز از هر دو زبان استخراج و گردآوری شود. پربسامدترین نگاشت نام ها در هر دو زبان مشخص و جداگانه در جدول آورده شود. در کنار نگاشت نام ها، پربسامدترین حوزه های مبدا نیز شناسایی و معرفی شدند تا مشخص گردد گویشوران این دو زبان بیشتر از چه نگاشت نام ها و حوزه های مبدا برای بیان استعاری خشم استفاده می کنند. مشخص شد در زبان فارسی پربسامدترین نگاشت نام ‍[خشم آتش است] و در زبان ترکی ‍[خشم نادانی/جهل است] می باشند. در رابطه با حوزه های مبدا نیز پربسامدترین حوزه مبدا که برای مفهوم سازی خشم به کار می رود، به ترتیب حوزه های مبدا "روشنایی و تاریکی" در زبان فارسی و "انسان/بدن انسان"در زبان ترکی قرار دارند که بسامد وقوع به نسبت تعداد ضرب المثل های بررسی شده در هر زبان آورده شد. با تحلیل هایی که صورت گرفت به نظر می رسد که هر چند تقریبا گویشوران این دو زبان از یک الگوی واحد فرهنگی برای تولید استعاره خشم استفاده می کنند اما به نظر می آید تفاوت های فرهنگی باعث تولید نگاشت نام های متفاوت نیز شده است.

    کلیدواژگان: زبان شناسی شناختی، معنی شناسی شناختی، استعاره مفهومی، نگاشت نام، ضرب المثل
  • مسعود باوان پوری *، وحید سجادی فر، سکینه آزادی صفحات 35-52

    خیال که عنصر اصلی شعر محسوب می شود پل ارتباطی بین احساس و اندیشه و بیان شاعر است که انتقال عاطفه از طریق آن صورت می گیرد و ملاک سنجش یک اثر ادبی می باشد. شاکه و خان منصور دو تن از شاعران کردی سرای ایلامی هستند که به سان مولوی و شمس تبریزی مرید و مراد بوده اند و دارای دیوانی به گویش کلهری از شاخه کردی جنوبی هستند که به همت محمدعلی قاسمی و علیرضا خانی جمع آوری شده است. این شاعران توانمند در دیوان خود برای تبیین و انتقال معانی و مفاهیم مورد نظر خویش از صور خیال بهره گرفته اند. تشبیه یکی از برجسته ترین و در واقع مهم ترین ارکان علم بیان است که شاعران برای زیباسازی شعر خویش و نیز انتقال مفاهیم در قالب کلماتی دل انگیز از آن بهره برده اند. مقاله حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی علاوه بر بررسی مبانی نظری تشبیه، با بیان نمونه هایی از تشبی هات استفاده شده در این دیوان و تبیین آنها از نظر شکل، کاربرد ادات و وجه شبه، توانایی این دو شاعر را در چگونگی انتقال مفاهیم و تبیین اغراض سخن و تاثیرگذاری کلام آن دو را برای خوانندگان روشن سازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاعران از تشبیه حسی و مفصل بیشترین بهره برده و توجه چندانی به تشبیه محسوس به عقلی نداشته اند.

    کلیدواژگان: تشبیه، صورخیال، شعر ایلامی، شاکه، خان منصور
  • عبدالحسین حیدری * صفحات 53-70

    تحقیق حاضر قصد دارد تا تغییرات نحوی حاصل از تاثیر زبان فارسی بر جملات مرکب زبان ترکی آذربایجانی را مطالعه نماید. داده ها از منابع معتبر مرتبط با زبان ترکی آذربایجانی و تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی مناطق مرکزی استان اردبیل (30 نفر) گردآوری شد. تحلیل داده ها نشان داد که وام گیری جزغیرفعلی و حروف ربط زبان فارسی باعث شده است تا گویشوران ترکی آذربایجانی از میان دو یا چند ساخت نحوی جایگزین زبان خود، الگوهای منطبق با ساخت های مشابه و متناظر در زبان فارسی (بند متممی راست انشعابی، ساخت سببی تحلیلی، بند موصولی پس هسته ای و بند وابسته با حرف ربط آغازی)، را انتخاب کرده و به کار بندند. تغییرات نحوی حاصل از تاثیر زبان فارسی بر ترکی آذربایجانی، تغییراتی بیگانه با نحو آن زبان نیست، بلکه همه این ساخت های نحوی در ترکی آذربایجانی وجود دارد و فقط فراوانی کاربرد آنها با بهره گیری از راه کارهای تخصیص و گسترش، افزایش یافته است. تغییرات نحوی حاصل که اغلب دلایل کاربردی دارد؛ در جهت همگرایی زبان ترکی آذربایجانی با زبان فارسی انجام یافته است.

    کلیدواژگان: تماس زبانی، جملات مرکب، تخصیص، گسترش
  • مسلم خزلی *، آرمان محمدی رایگانی، جهانگیر امیری صفحات 71-90

    ضرب المثل های کردی و عربی به عنوان یکی از فنون ادبی منثور آیینه ای تمام نما از فرهنگ ایرانی و عربی هستند که مولفه های فرهنگی، اجتماعی و رویدادهای تاریخی مردمان این دو فرهنگ را به نسل های بعدی انتقال داده اند ونقش بی همتایی را در حفظ اندیشه ها و رسوم نیاکان و پیشینیان ایفا کرده اند. کار، تلاش و همت مضاعف یکی از موضوعات مهمی است که در این ضرب المثل ها بازتاب یافته و دارای جایگاه ارزشمندی است. این جستار نیز بر آن است با رویکردی تاریخی و با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه ضرب المثل های کردی و عربی در مورد کار، تلاش و همت بپردازد و همسانی های موجود میان آنها را نشان دهد. بر اساس نتایج پژوهش کار، تلاش و همت در در فرهنگ ایرانی-اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و همیشه به عنوان عامل پویایی جامعه معرفی شده است. با دقت در این ضرب المثل ها می توان رد پای سخنان و اندیشه های حکیمان و بزرگان را نیز یافت. بنابراین، این ضرب المثل ها به عنوان پل ارتباطی میان نسل های جدید و قدیم گزاره ها و مولفه های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی را به نسل های جدید انتقال داده و به فرهنگ کار مداری تشویق می کنند.

    کلیدواژگان: ضرب المثل، فرهنگ کردی، فرهنگ عربی، کار، تلاش
  • پریا رزمدیده *، واحد یلچی صفحات 91-112

    سببی ها جزء جهانی های ذهن هستند و همواره در همه زبان ها خود را نمایان می سازند. از میان ابزارهای متعدد موجود در زبان ها برای بیان مفهوم سببیت، ساخت سببی ساخت واژی، واژگانی و تحلیلی در تمام زبان ها مشترک هستند. البته بسامد و میزان وقوع هر یک از این ساختارها از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر توصیف و تحلیل انواع ساخت های سببی در ترکی آذری بر اساس الگوی رده شناختی کامری (1989) است و این که زبان ترکی آذری از چه ابزارهایی برای بیان مفهوم سببیت استفاده می کند. گونه زبانی مورد بررسی در این پژوهش در منطقه شمال غرب ایران در استان های اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی تکلم می شود. در جمع آوری داده ها عمدتا از روش کتابخانه ای و در صورت نیاز به داده های بیشتر از مصاحبه با ده گویشور (5 مرد و 5 زن) در رده های سنی 45 الی 80 سال از بی سواد تا تحصیل کرده استفاده شده است. نتایج نشان می دهد با توجه به دیدگاه های رده شناختی غالب می توان گفت در زبان ترکی آذری علاوه بر استفاده از انواع سببی های ساخت واژی، واژگانی، تحلیلی، همکردی، گفتمانی و ساخت های سببی مرکب، ساخت سببی ساخت واژی به دلیل ویژگی پیوندی بودن زبان ترکی بسیار زایاتر از انواع دیگر است و به طور بالقوه با افزودن وند سببی ساز می توان هر محمول غیرسببی را به محمول سببی تبدیل نمود.

    کلیدواژگان: ساخت سببی، سببی مضاعف، ترکی آذری، الگوی رده شناختی کامری
  • حمید رضایی، ابراهیم ظاهری عبدوند* صفحات 113-130

    شعر عامیانه، نقش مهمی در بازنمایی و نهادینه کردن هویت، به خصوص هویت دینی در فرهنگ بختیاری دارد. در این پژوهش، به بررسی مولفه های دینی در اشعار عامیانه بختیاری (کودکانه ها، اشعار مربوط به عروسی و سوگ سروده ها) با روش توصیفی-تحلیلی پرداخته شده تا تصویری که از مفاهیم دینی در این اشعار بازتاب یافته است و کارکرد این مفاهیم در فرهنگ بختیاری مشخص شود. همچنین بررسی شده است که مولفه های دینی در کدامیک از اشعار مذکور، بیشتر بازتاب یافته است و چه تفاوتی در این زمینه دیده می شود. نام خداوند، پیامبر(ص)، حضرت علی (ع)، امام رضا(ع)، امامزادگان، قیامت، زیارت، کعبه، مشهد، کربلا، نماز، قرآن و مهر، از مهمترین مولفه های دینی بازنمایی شده در این اشعار هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد در اشعار کودکانه، به صورت غیرمستقیم، کودک را ابتدا با صفات جمالی خداوند آشنا می کنند و به او آموزش می دهند که برای حل مشکلات، باید به خداوند توکل کرد و به پیامبر و امامان متوسل شد. در اشعار مربوط به عروسی بیشتر از اعتقادت مذهبی عروس و داماد سخن گفته می شود و این که خداوند و ائمه، رفع کننده بلاها هستند. در سوگ سروده ها، بیشترین تنوع و بازتاب مولفه های دینی را می توان یافت. در این نوع، همواره هم از اعتقادات دینی شخص متوفی سخن گفته و هم از خداوند خواسته شده است مشکلات و بیماری ها افراد را برطرف کند.

    کلیدواژگان: اشعار عامیانه بختیاری، مولفه های دینی، سوگ سروده، خداوند، پیامبر(ص)
|
  • Behrouz Ebrahimi, Hayat Ameri *, zahra bolhassani chimeh Pages 17-34

    In Persian, the most frequent is the [Anger is fire], and in the Turkish language [anger is ignorance]. In relation to the source domain, the most frequent source used to conceptualizing of anger are the source domains of "light/ darkness" in the Persian language and "human / human body" in the Turkish language, respectively. It was expected that due to the cultural and social affinity of the Turkish language with the Persian language, we would find almost identical source domains that were contrary to this hypothesis. The domains of "human / human body", "animals" and "force" were among the frequent source domains, which indicate that Turkish speakers describe anger more in the form of human body or animals. Hence, between Persian and Turkish languages, we do not reach the same metaphorical conceptualization. Persian and Turkish languages seem to belong to common macro culture in terms of cultural similarities. But in a smaller study of micro culture, it shows differences between two languages. The mapping names like [anger is sweeter than honey] (öfke baldan tatlıdır) or "anger is loss" [öfke ile kalkan, ziyanla oturur] in Turkish, and mapping names like [anger is poison] (as poisonous as the tower) or [the anger is the blade] in Persian are specific to these languages, which likely have a close background. More precisely, each language seems to have its own particular choices in the conceptual metaphors of anger between its speakers.

    Keywords: cognitive linguistics, cognitive semantics, conceptual metaphor, mapping, proverb
  • masoud bavanpouri *, wahid sajadifar, Sakineh Azadi Pages 35-52

    Imagination that is the key element in poem, is the communication bridge between the feelings and thoughts and the poet's words that emotion is conveyed through it and it is the criterion measure for a literary work. Shakeh and Khan Mansoor are two Ilami Kurdish poets who like Rumi and Shams Tabrizi had been murid and murad(disciple and master) and own a poem book in Kalhori dialect which has been collected by the efforts of Mohammad Ali Ghasemi and Ali Reza Khani. These powerful poets have used imagery to explain and convey meanings in their poem book. Metaphor is the most important pillar of expression ability and its analysis in terms of structure and content can also be an expression of poets own language. This paper has attempted to assess metaphor’s theoretical bases using analytical - descriptive methods by giving examples of metaphors used in this poem book and describing them in terms of form, use of connectives and quasis, clears to readers the poet's ability how to convey concepts and explain ends of words and influence of words of these two to.

    Keywords: metaphors, Ilam poem, Shakeh, Khan Mansour
  • abdolhossein heydari * Pages 53-70

    The aim of this research is to study syntactic changes in the compound sentences of Azerbaijani because of its contact with Persian. Data collected from Azerbaijani resources and its speakers (30 people) in Ardabil province. Data analyzing shows that borrowed constituents cause Azerbaijani speakers to choose among alternative structures one corresponding to Persian structure (right branching complement clause, analytic causative clause, post head relative clause and dependent clause with conjunction in initial position). The syntactic structures created are not alien to Azerbaijani. Azerbaijani speakers use strategies such as narrowing and extending to increase the frequency of some structures matching those of Persian. The syntactic changes are employed to achieve non-syntactic goal (but rather pragmatic in nature) and they result in Azerbaijani progressive convergence to Persian.

    Keywords: language contact, compound sentences, narrowing, extending
  • Moslem Khezeli*, Arman Mohamadi Raigany, Jahangir Amiri Pages 71-90

    Kurdish and Arabic proverbs as one of the prose literary techniques is an unique reflection of Arabic and Iranian culture that the social, cultural works and historical events of people have transformed these two cultures to the next generations and have played an unique role in preservation of ancestors and predecessors thoughts and etiquettes. Work, struggle and redouble effort is one of important subjects that has been reflected in these proverbs and has a valuable status. This study aims to compare Kurdish and Arabic proverbs about work, struggle and effort with a historical approach and a cross sectional withed and it shows the homology's between of them. According to the study's findings work, struggle and effort in Iranian – Islamic culture has a special status and always has been introduced as a mobility factor of society. With accuracy in these proverbs we can find the trace of wise men and grandees thoughts and statements. These proverbs as a communication bridge between past and new generations transform historical, social and cultural compilations or works to the new generations and encourage to work culture.

    Keywords: proverbs, Kurdish culture, Arabic Culture, work, struggle
  • Parya Razmdideh *, Vahed Yalchi Pages 91-112

    Causatives are part of minds universalities and they are always expressed in all languages. Among several available methods for encoding causative notion, morphological, lexical, and analytic causative constructions are common in languages. But the frequency and amount of their occurrence are different among them. This research aims in describing and analyzing different types of causative constructions in Azeri Turkish based on Comrie (1989) typological model and knowing about the methods it uses for causativisation. This research's language variety is spoken in west-north of Iran in Ardabil, eastern and western Azerbaijan provinces. The data are mostly gathered via documental method and interviewing 10 informants (5 males and 5 females) from illiterate to educated levels in the ages 45-80 years old. The results show that based on the prominent typological views, it can be said in Azeri Turkish language in addition of using morphological, lexical, analytic, compound, and discoursal causatives, morphological causativization is much more generative than the others due to agglutinative nature of this language, and potentially every non-causative predicate can change to causative by adding causative morpheme.

    Keywords: Causative Construction, Double Causative, Azeri Turkish, Comrie Typological Model
  • Hamid Rezaei, Ebrahim Zaheri * Pages 113-130

    Folk poem plays an important role in representing and institutionalizing the identity, especially religious identity in Bakhtiari culture. In this research, the religious components in folk poems of Bakhtiari people (nursery, lyric, poems related to wedding and threnody) were analyzed through descriptive-analytical method to indicate the image of reflected religious components in these poems and the function of these concepts in Bakhtiari culture. Also, it has been investigated that religious components are more reflected in which one of these poems, and what kind of difference is seen in this regard. The name of God, Prophet (p.b.u.h), Imam Ali (p.b.u.h), Imam Reza (p.b.u.h), Imams posterities, Resurrection, Pilgrimage, Kaaba, Mashhad, Karbala, Prayer, Quran and prayer sign are among the most important religious components represented in these poems. The results of the study showed that nursery rhyme, first the child acquaints with the qualities of God indirectly and teaches him that in order to solve problems, he must trust in God and resort to the Prophet and Imams. In the poems related to the wedding, the religious beliefs of the bride and groom are presented and that the God and the Imams are the remedy to the disasters. The most diversity and reflection of religious components can be found in threnodies. In this type, either the religious beliefs of the decedent are talked about or ask God to solve the problems and illnesses of the deceased people.

    Keywords: Bakhtiyari's Poems, Religious Components, Threnody, god, Prophet (p.b.u.h)