فهرست مطالب

پژوهشنامه ادبیات تعلیمی - پیاپی 42 (تابستان 1398)

پژوهشنامه ادبیات تعلیمی
پیاپی 42 (تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/06/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • پروین تاج بخش* صفحات 1-26

    تمثیل «نابینا و مفلوج»از جمله حکایت هایی است که در متون مختلف فارسی و عربی آمده است. از این آثار به قصص الانبیاء نیشابوری، کشف الاسرار میبدی، اسرارنامه عطار، سراج الملوک طرطوشی، نامه تنسربه گشنسب و اخلاق محتشمیاز خواجه نصیرالدین طوسی می توان اشاره کرد. برخی حکایت های کهن قابلیت آن را دارند که از زاویه نگرش های مختلف نقد ادبی، زبان شناختی، روایت پژوهی و... بررسی شوند؛ با مطالعه ساختار حکایات تمثیلی می توان به الگوهای روایی داستان ها و گفتمان حاکم بر آن ها پی برد. این پژوهش قصد دارد بر اساس دیدگاه ژپ لینت ولت به مطالعه موقعیت روایی و پیرنگ حکایت «نابینا و مفلوج» بپردازد و نشان دهد که الگوی طرح کدام روایت دارای ساختاری کامل است؟ مطالعه شش روایت بیانگر این است که روایت اخلاق محتشمی به سبب گسترش دادن پیرنگ داستان، افزودن شخصیت ها، توجه به گفت وگو و نقش آن در تعلیق داستان، از ساختار داستانی، انسجام روایی و پیرنگ استواری برخوردار است.

    کلیدواژگان: تمثیل مفلوج و نابینا، تحلیل روایی، نظریه ژپ لینت ولت
  • پریسا داوری* صفحات 27-66

    یکی از پایه های تفکر فردوسی و از پرکاربردترین کلمات و مفاهیم در شاهنامه، داد است؛ چنان که برخی شاهنامه را «حماسه داد» نامیده اند. داد از دید فردوسی به گونه ای کلی در طبیعت و زندگی جریان دارد تا آنجا که او مرگ را که پیچیده ترین و رمز آلودترین مسئله هستی است، از داد روزگار می داند. فردوسی بین داد با شادی، آرامش، امنیت و آبادی و بیداد با ناخشنودی، ناآرامی و ویرانی رابطه ای اساسی می بیند. با وجود آنکه او داد را وظیفه همه می داند، در این کتاب پیوند بسیار برجسته ای میان داد و شاهی وجود دارد؛ چنان که دادگری برجسته ترین خصوصیت اغلب شاهان شاهنامه و مانیفیست همه آنان هنگام بر تخت نشستن است. این مقاله به ارتباط داد با حکومتگران شاهنامه به شیوه توصیفی و تحلیلی می پردازد. از نتایج این پژوهش آن است که معیار داد و بیداد در شاهنامه در دوره های مختلف متفاوت است؛ برای مثال گاه داد با ملاک دین سنجیده می شود، ولی عموما در دوره های مختلف، معیار داد خود شاهان هستند چه به لحاظ روان شناسی، همه خود را بر حق می دانند. داد در شاهنامه (به ویژه با معیارهای امروز و به خصوص در بخش اسطوره ای شاهنامه) گاه مفهومی پر از پارادوکس و مطلب بسیار چالش برانگیزی است.

    کلیدواژگان: داد، بیداد، دادگری، شاهان، شاهنامه، فردوسی
  • فائزه عرب یوسف آبادی* صفحات 67-85

    بهارستان کتابی منثور نوشته نورالدین عبدالرحمن جامی نوشته شده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفت وگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی می کشاند و از این طریق دریچه های جدیدی را از جهان بینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب می گشاید. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین چندصدایی در بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین است. نتایج حاکی از آن است که کتاب بهارستان نمونه خوبی از کتاب هایی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات فارسی متولد و تبدیل به فضایی گفت وگومحور شده که در آن، ائتلاف اندیشه ها و صداهای متعدد آشکار است. چندصدایی متن بهارستان از یک سو نتیجه حضور صداهای متفاوت باارزش و اعتباری یکسان است و از سوی دیگر حاصل هم آوایی متون مختلف با یکدیگر است که از طرق مختلف ایجاد می شود: هم آوایی از طریق گونه های ادبی مرتبط با متن، هم آوایی از طریق گفت وگوهای نقل شده از متون دیگر و هم آوایی از طریق تاثیرپذیری از متون مختلف.

    کلیدواژگان: چندصدایی، مکالمه، گونه ادبی، تاثیرپذیری، بهارستان جامی
  • مریم کریمیان، جواد مهربان قزل حصار*، رضا اشرف زاده صفحات 86-130
    ادبیات، زیبایی آفرینی در زبان است و ادبیات تعلیمی، آن دسته از آثار ادبی را شامل می شود که با زبانی ادبی و هنرمندانه به تعلیم و هدایت انسان ها بپردازند. ادب تعلیمی در ایران یکی از پردامنه ترین انواع ادبی است؛ به طوری که اگر یک اثر ادبی کاملا از نوع تعلیمی نباشد و در انواع حماسی، غنایی و یا نمایشی قرار گیرد، باز تعلیماتی در آن نهفته یا آشکار است. این مقاله پس از تحلیل ادبیات تعلیمی در قلمرو زبانی و ادبی به بررسی این نوع ادبی در قلمرو فکری می پردازد. در قلمرو فکری، ادبیات تعلیمی از نظر محتوایی در شاخه های تربیتی، آموزشی و نیز در دیگر انواع ادبی مورد تحلیل قرار گرفته است. در هرکدام از انواع ادبی تعلیماتی با همان درون مایه به صورت غیرمستقیم وجود دارد. در ادبیات غنایی، تعلیمات بر پایه احساسات انسانی است و شاعر ضمن توصیف و بیان احساسات شخصی خویش در موضوعات مختلف به بیان تعلیمات عاشقانه، عارفانه، آیینی، فلسفی و طنز نیز می پردازد. در ادبیات حماسی، تعلیمات انقلابی، جنگ و پایداری جایگاه ویژه ای دارند. در ادبیات نمایشی، محتوای ارزشی و اخلاقی به صورت غیرمستقیم در آثار نمایشی استفاده می شود که نقش تربیتی آن ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان، اهمیت زیادی دارد. وجود ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر، نشانه ای از «ادبیات متعهد» در آن آثار است.
    کلیدواژگان: ادبیات تعلیمی، ادبیات غنایی، ادبیات حماسی، ادبیات نمایشی، قرن چهاردهم
  • یاسمن سلمانی*، عظیم حمزئیان صفحات 114-144

    به رغم پیشرفت های تکنولوژیک و کوشش نظام های تربیتی و روان شناسی در ایجاد آرامش، انسان معاصر مضطرب تر از انسان گذشته است. این امر بررسی آرامش و بی قراری را از منظر مولانا را که آثارش در ساحت عمل توانسته در اعصار مختلف آرامش را به خواننده القا کنند، مهم می نماید. جستار حاضر با روش تحلیل محتوای ابیات، به بررسی آرامش و بی قراری در اندیشه مولانا پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد تعلیم مولانا از نقطه شناخت عامل بی قراری آغاز می شود و سپس به قراربخشی می پردازد. وی بی قراری انسان را بی قراری وجودی و برخاسته از نیاز جان، برای بازگشت به اصل می داند؛ ازاین رو تنها معشوق ازلی را دلارام حقیقی می داند و پیوستگی با او هدف غایی و آرامش هدف واسطه ای است که می تواند موجب تحقق هدف غایی شود. البته مولانا تذکر می دهد گونه مجازی آرامش می تواند مانع تحقق هدف غایی شود. وی طلب آرامش و تمسک به قراربخش های ناپایدار را از خطاهای بزرگ و رایج انسان می داند که می تواند موجب اضطراب منفی شود. مشخصه ممتاز تعلیم مولانا این است که ضمن تمایز نهادن، میان بی قراری استعلابخش و بی قراری برخاسته از تمایلات نفسانی، میان آرامش و بی قراری عاشقانه پیوند هارمونیک برقرار می کند؛ زیرا این بی قراری عامل شناخت درد، حرکت، حذف اضطرابات تخریبی و تحقق آرامش حقیقی است. نتایج به دست آمده می تواند توابع مهمی در ایجاد نگرش نسبت به بی قراری و نقش مهمی در تحقق آرامش داشته و برای نظام های تربیتی و روان شناسی سودمند باشد.

    کلیدواژگان: آرامش، بی قراری، مولانا، قرار، انسان معاصر
  • عصمت خوئینی*، سجاد رحمتیان صفحات 131-159

    قابوس نامه، نوشته گران سنگ عنصرالمعالی کیکاووس، از برجسته ترین و مهم ترین آثاری است که پس از اسلام در حوزه ادبیات تعلیمی و در پند و اندرز مخاطبان نوشته شده است. این کتاب چونان دایرهالمعارف ارزشمندی است که بسیاری از آداب ورسوم و نیز شرایط و خصوصیات جامعه ایران عصر نویسنده در آن بازتاب یافته است. بالطبع عنصرالمعالی در بیان اندرزهای بی شمار آن، که در موضوعات گوناگون ایراد شده اند، مانند سایر نویسندگان آثار اندرزی، تحت تاثیر برخی اندرزنامه ها و منابع پیش از خود قرار داشته است و به شیوه های مختلف از مطالب آن ها سود جسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی و برابرنهاد اندرزهای قابوس نامه با آثار پیشینیان، برخی منابع و مآخذ موثر در اندرزهای آن را کشف و استخراج کند. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تاثیرگذاری قابل توجه منابعی همچون اندرزهای آذرباد مارسپندان، پندنامه انوشیروان، آداب ابن مقفع و اشعار بوشکور بلخی بر اندرزهای قابوس نامه اشاره کرد.

    کلیدواژگان: قابوس نامه، اندرزنامه نویسی، پند و اندرز، عنصرالمعالی، ماخذشناسی
  • بهناز شکوری*، احمد رنجبر صفحات 145-165

    در این پژوهش سعی شده ویژگی های اخلاقی و مهارت های رفتاری شاه پدر با توجه به دیدگاه فردوسی و فنلون تعریف شود. شاه پدر الگویی صحیح از خصوصیات رفتاری خردمندانه و بالغ یک پادشاه است؛ پادشاهی که پدر ملت خود است و مردمش را همچون فرزندان خود دوست دارد. ویژگی های اخلاقی شاه پدر مردم دوستی، خدمت گزاری و پارسایی است و مهارت های رفتاری او شناخت ذات انسان ها، تشخیص فرهیختگان از بی مایگان و تمییز خیرخواهان از فریب کاران است. شاه پدر توانایی پیش بینی خطر را دارد و آینده نگر است. فنلون و فردوسی بر آن هستند که پیشگیری از عیب ها و کژی های اخلاقی یک پادشاه به پیشرفت یک حکومت ایدیال کمک می کند و خصوصیات اخلاقی فرمان روا بر رفتار مردم آن سرزمین تاثیرگذار است. با بررسی تطبیقی نظریات این دو نویسنده گران سنگ ایران و فرانسه، به این نتیجه رسیدیم که فردوسی و فنلون با اعتقاد به گره خوردگی فضیلت اخلاقی و حکومت داری، کمر همت به آموزش و تربیت شاهزادگان و پادشاهان بسته اند تا الگویی از یک انسان اندیشمند با رفتار برتر را به بشریت ارایه دهند.

    کلیدواژگان: فردوسی و فنلون، شاه پدر، ادبیات تعلیمی، فضیلت اخلاقی، حکومت داری