فهرست مطالب

نشریه پژوهشهای سیاسی جهان اسلام
سال نهم شماره 4 (پیاپی 33، زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/09/10
  • تعداد عناوین: 13
|
  • احمد شوهانی*، نادر شوهانی صفحات 1-25

    مفهوم و نظریه سرمایه اجتماعی از دهه 1990 میلادی به این سو توجه اندیشمندان و محققان رشته های مختلف علوم اجتماعی (اقتصاد، جامعه شناسی، علوم سیاسی و...) را به خود جلب کرده است. سرمایه اجتماعی در مقوله مشارکت بسیار مورد توجه دانشمندان و نخبگان سیاسی است. سعی می شود که تئوری سرمایه اجتماعی از لحاظ واقعیت های مسلط بر جامعه مورد آزمون تجربی قرار گیرد و با این پیش فرض که سرمایه اجتماعی نقش اساسی در مشارکت سیاسی دارد، هدف اصلی این مقاله پاسخ به چرایی این مسئله و تبیین آن است.
     روش تحقیق: روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس موردی و از سنخ توصیفی- همبستگی بوده و مبتنی بر پیمایش است. حجم نمونه 390 نفر شهروندان ایلامی که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. متغیر مستقل در این تحقیق، سرمایه اجتماعی است که با سه شاخص اعتماد اجتماعی، شبکه ها و روابط اجتماعی و همبستگی اجتماعی مورد سنجش قرار گرفته است. متغیر وابسته در این تحقیق مشارکت سیاسی است که با دو شاخص مشارکت رسمی و غیر رسمی در مسائل سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان و اساتید مربوطه تایید و پایایی آن با توجه به آزمون آلفای کرونباخ (85.)  مطلوب به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی (روش های آماری از قبیل تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل میانگین و آزمون رگرسیون چند متغیره) و نرم افزارspss  استفاده شد.
    یافته های تحقیق: نشان می دهد که میان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه معناداری وجود دارد. از طرفی بین شبکه های روابط اجتماعی میان مردم، اعتماد اجتماعی و انسجام و همبستگی اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه معناداری وجود دارد. براساس یافته های تحقیق به هر میزان که از سطح خانواده به سطح خویشاوندان، همکاران، هم محلی ها، همشهریان و هموطنان حرکت کنیم از میزان سرمایه و اعتماد اجتماعی کاسته می شود.

    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت سیاسی، شبکه اجتماعی، هنجار اجتماعی
  • محمد علی نژاداصل، علیرضا آرش پور*، مسعود راعی دهقی صفحات 27-52

    مقاله حاضر درصدد بررسی ارزیابی اجرای دکترین مسئوولیت حمایت در کشور یمن است. دکترین مسئوولیت حمایت در جهت حمایت از ابناء بشری در برابر نقض های عمده حقوق بشری در محیط ملی، شکل گرفته است. به دنبال درخواست دبیرکل سازمان ملل، کمیسیون بین المللی مداخله و حاکمیت کشور در سال 2001  گزارشی را تحت عنوان «مسئوولیت حمایت» ارائه داد. به دنبال بحران هایی که پس از 14 ژانویه 2011 دامن گیر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شد، کشور یمن نیز دستخوش تحولاتی گردید. مبنای نظری مقاله، دیدگاهی واقع گرایانه است که با روشی توصیفی تبیینی مبتنی بر احصاء مولفه ها؛ که در دسته پژوهش های نظری کاربردی قرار می گیرد، انجام پذیرفته است. این پژوهش درپی یافتن پاسخ برای این سوال است که نظریه «مسئولیت حمایت» درمورد یمن قابل اعمال است ؟ بی توجهی شورای امنیت به راهکارهای پیشگیرانه بار دیگر انتقاداتی را متوجه قدرت های بزرگ، به ویژه اعضای دائم شورای امنیت به عنوان مرجع صلاحیتدار صدور مجوز برای اقدام در قالب دکترین ((مسئولیت حمایت)) کرده است. یافته های پژوهش مبین این امر است که این نظریه ظرفیت اعمال در مورد بحران یمن را ندارد. با مداقه در سیر قطعنامه هایی که در ارتباط با کشور یمن صادر شده است،  می توان به این نتیجه رسید که برخلاف وضعیت کشورهای سوریه و لیبی شورای امنیت از لحن ملایم تری سود جسته و در ابتدا با تکیه بر راهکارهای سیاسی سعی در حل این بحران داشته است.

    کلیدواژگان: حقوق بشر دوستانه، دکترین مسئوولیت حمایت، شورای امنیت، یمن، مداخله در امور داخلی
  • شهرام رحمانی*، افشین جعفری صفحات 53-71

    بحث «چالش های فراروی حاکمیت قانون در مواجهه با یک جانبه گرایی در حقوق بین الملل» که در این مقاله به روش توصیفی، تحلیلی از منابع کتابخانه ای و اسنادی، مجال سخن یافته است یکی از موضوعات مهم روابط و حقوق بین الملل را تشکیل می دهد و قصد دارد به این سوال اساسی پاسخ دهد که تحریم های یک جانبه آمریکا علیه کشورها و به خصوص ایران، چه چالش هایی با حقوق بین الملل دارد؟ و آیا این اعمال یک جانبه از منظر حقوق بین الملل معتبر و مشروع هستند؟ و همچنین از منظر حقوق توسل به زور، آیا ایالات متحده به بهانه دفاع مشروع، حق حمله به کاروان حامل سردار سلیمانی در حوالی فرودگاه بغداد را داشته است؟ داده ها حاکی از آن است که از سال 2002 مسئله تحریم ایران از سوی آمریکا و غرب به مثابه چالشی اساسی میان ایران و غرب مطرح بوده و هست. اجرای یک جانبه تحریم های آمریکا، بدون وجود مجوز قبلی شورای امینت و خارج از سیستم امنیت جمعی منشور باعث گردیده تا مشروعیت این اقدامات از حیث انطباق آنها با موازین حقوقی بین المللی زیر سوال رود و مغایر با اصل حاکمیت قانون در سطح بین المللی نیز می باشد و در خصوص حرکت اخیر این کشور مبنی بر ترور فرمانده سپاه قدس ایران نیز می توان گفت که به موجب ماده 51 منشور و رویه دیوان بین المللی دادگستری، دفاع مشروع باید در پاسخ به «حمله ای مسلحانه» باشد که در قضیه مورد بحث وجود ندارد.

    کلیدواژگان: ایران، آمریکا، حقوق بین الملل، حاکمیت قانون، یک جانبه گرایی
  • سید اصغر کیوان حسینی*، سید جمال محفوظیان صفحات 73-91

    منطقه خاورمیانه در طول چند سال اخیر با تحولات گسترده و عمیقی روبرو بوده، که در این میان موج جدید افراط گرائی دینی که در قامت گروه تروریستی داعش جلوه گر شد، از اهمیت و پی آمدهای خاصی برخوردار است. روند ظهور و قدرت یابی این گروه که تسلط بر بخش وسیعی از عراق و سوریه را به همراه داشت؛ به آسیب رسانی وسیع نسبت به امنیت انسانی در عرصه منطقه ای منجر شد. مقوله مزبور (امنیت انسانی) محصول تغییر پارادایمی امنیت تک بعدی دولت محور به امنیت چند وجهی فرد محور بوده و بر تحول ماهیت تهدید از تهدید نظامی به انواع مختلفی از تهدیدات اقتصادی، زیست محیطی، غذائی، بهداشتی، سیاسی، اجتماعی و فردی دلالت دارد. پرسش محوری که دراین مقاله مطرح می شود، این است که: افراط گرایی مذهبی در حد فاصل 2018-2014 در حوزه خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه چه پی آمد هایی از بعد امنیت انسانی داشته است؟ در پاسخ به این پرسش و به عنوان فرضیه باید عنوان نمود که: افراط گرایی مذهبی در خاورمیانه، پس از 2014، پیا مدهای منفی برای امنیت انسانی منطقه به ویژه عراق و سوریه به همراه داشته، که در این میان بیشترین خسارت از ابعاد غذائی، بهداشتی و زیست محیطی بوده است. روش پژوهشی این مقاله توصییفی _ تحلیلی است و براساس نظریه امنیت انسانی، ابعاد مختلف امنیت منطقه خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه مورد بررسی قرار می گیرد.

    کلیدواژگان: امنیت انسانی، افراط گرایی مذهبی، خاورمیانه، امنیت غذائی، امنیت بهداشتی، امنیت زیست محیطی
  • فرهاد وفایی فرد، روح الله طالبی آرانی* صفحات 93-118

    از سال 2011، سوریه میدان بروز جنگی تمام عیار بوده که انواع کنشگران اعم از داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای و نیز دولتی و غیردولتی را درگیر ساخته است؛ به گونه ای که می توان گفت این کشور بین المللی ترین جنگ داخلی در دوران پس از جنگ سرد را تجربه کرده است. در این چارچوب، از میان دولت های درگیر در این جنگ، همکاری ایران و روسیه از یک سو نقش مهمی در جلوگیری از سرنگونی دولت بشار اسد و از سوی دیگر شکست داعش و روند نابودی یا تضعیف سایر گروه های تروریستی داشته است.
    اما آنچه در این میان اهمیت دارد، چشم انداز این روابط همکاری آمیز بر سر سوریه به دنبال ماندگاری دولت بشار اسد و نابودی یا تضعیف تروریسم در این کشور است. هدفی که در این مقاله دنبال می شود این است که بر اساس روندهای امنیتی موجود در عرصه های دیپلماتیک و میدانی سوریه، از یک سو نشان دهد آیا ایران و روسیه به عنوان دو کنشگر فعال در منازعه سوریه همکاری کنونی را تداوم خواهند بخشید یا به سمت منازعه خواهند رفت و از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران چه تدابیری را می تواند برای تامین بهینه منافع خود ییندیشد. در این چارچوب، با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی و با اتکا به روش سناریونویسی، حالت هایی را که می تواند در مناسبات ایران و روسیه بر سر سوریه پیش آید، بررسی و الزامات راهبردی هریک از آن ها برای جمهوری اسلامی ایران تحلیل می شود.یافته های نوشتار حاکی از آن است که از میان سه سناریوی کلی غلبه همکاری، حرکت به سمت غلبه منازعه و هم آیندی همکاری/منازعه، سناریوی سوم محتمل ترین به نظر می رسد؛ چراکه دو کشور به صورت همزمان از یک سو دغدغه های ژئوپولیتیک و ایدئولوژیک مشترک و ماندگار و از سوی دیگر راهکارها، برنامه ها و سیاست های متفاوتی در قبال تحولات سوریه برای رفع این دغدغه ها دارند؛ در همین راستا، پیشنهاد می شود که جمهوری اسلامی ایران حوزه های منازعه و همکاری میان دو کشور در سوریه را شناسایی کند و بر سر مدیریت آن ها با روسیه به یک دستورکار مشترک برسد.

    کلیدواژگان: روابط ایران و روسیه، سوریه، الزامات راهبردی، آینده پژوهی
  • محمدجواد نوروزی، محسن اسلامی*، مهدی اسلامی صفحات 119-140

    پژوهش حاضر به دنبال تبیین نظریه اسلام سیاسی از منظر امام خمینی ره است. سوال اصلی این پژوهشان است که مبانی نظریه اسلام سیاسی ایدئولوگ انقلاب اسلامی ایران در مقایسه با دیگر نظریات رقیب چه تفاوتی دارد؟ (سوال) هدف از این مقاله در گام نخست تبیین علمی و مستدل از مبانی نظریه امام خمینی ره در باب اسلام سیاسی بوده و در ادامه به جهت ظهور مکاتب فکری در جهان اسلام با اشکال متعدد و ارائه تعاریف جدید از اسلام سیاسی همچون تفکرات سلفی، تکفیری و سکولار و آشفتگی و ابهام در عرصه نظریه پردازی اسلام سیاسی، ضرورت پردازش روایت صحیح از اسلام سیاسیان هم با الگوی جامع و کارامد امام خمینی ره احساس می گردید (هدف). این پژوهش چنین استدلال می کند که مبانی اسلام سیاسی امام خمینی ره دارای مولفه هایی چون خدامحوری، عقل گرایی، نص گرایی اجتهاد محور، سعادت طلبی و پیوند دین و سیاست است. درحالیکه در نظریه اسلام سلفی مطلق انگاری، جزمیت، عقل گریزی، انحصارطلبی و سطحی گرایی دینی مشاهده می گردد. اسلام سکولار نیز با مبانی اصلی چون نسبی گرایی معرفت، دین ستیزی، وحی گریزی، علم پرستی، دنیا محوری و جدایی دین از سیاست شناخته می شود (فرضیه). جذابیت های اسلام سیاسی امام خمینی ره در عرصه مبانی منجر به گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در جهان اسلام گردیده است. این در حالیست که نظریات رقیب بدلیل عدم جامعیت تئوری و عاریتی بودن تا کنون موفق به عملیاتی کردن نظریه خود نشده اند (نوآوری).

    کلیدواژگان: نظریه، اسلام سیاسی، اسلام سلفی، اسلام سکولار، امام خمینی ره
  • جواد حق گو* صفحات 141-164

    مرزهای ایران امروز تنها در برگیرنده کشور ایران به عنوان یک واحد مستقل سیاسی است. این مرزها تنها براساس معاهدات سیاسی شکل گرفته و نمی تواند محدوده ایران فرهنگی به عنوان یک مجموعه وسیع تر از ایران سیاسی را در خود جای دهد. نگاهی تاریخی-جامعه شناسانه به بسیاری از کشورهای پیرامونی که تمام آنها به غیر از کشور ارمنستان در محدوده جهان اسلام قرار می گیرند حکایت از آن دارد که بخش گسترده ای از این مناطق به خصوص بخش هایی که به نحوی دنباله اقوام مرزنشین ایرانی محسوب می شوند هم به جهت تاریخی و هم از حیث جامعه شناسانه در ذیل یک واحد مستقل به نام ایران فرهنگی که دارای مختصات مشخصی است، قرار می گیرند. امری که متاسفانه غالبا مورد غفلت سیاستگذاران حوزه سیاست خارجی قرار گرفته است. مروری بر ادوار مختلف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نشان از آن دارد که نگرش غالب به این مناطق بیش از آنکه فرهنگی-نرم افزارانه باشد، سیاسی-سخت افزارانه بوده است. این غفلت تا کنون صدمات زیادی را به کشور وارد نموده است. با توجه به اهمیت این موضوع سوال اصلی این مقاله در گام نخست بر چرایی اولویت این منطقه در سیاست خارجی ج.ا.ایران از منظر شاخصه های قدرت نرم تمرکز یافته و در گام بعد چگونگی شکوفایی ظرفیت های نرم افزارانه سیاست خارجی کشور در این مناطق در مقام پرسش قرار گرفته است.برای پاسخ به این سوالات با بهره مندی از روش کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات مورد نیاز پرداخته و در ادامه با کاربست روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از آموزه های جوزف نای درباره قدرت نرم به ویژه تاکیدات وی بر سه مولفه/وجه «فرهنگ-زیبایی»، «ارزش های اساسی-شکوه» و «سیاست خارجی-خیرخواهی» به عنوان سه منبع/بعد اصلی قدرت نرم تلاش شد تا ضمن بازخوانی ظرفیت های نرم افزارانه سیاست خارجی ج.ا.ایران در این مناطق به تبیین چرایی اولویت این مناطق در سیاست خارجی ج.ا.ایران از منظر مولفه های قدرت نرم پرداخته شود. در ادامه نیز با استفاده از دکترین هسته-پیرامون به ارایه راه کارهایی عملیاتی برای به فعلیت رساندن ظرفیت های نرم افزارانه ایران در این مناطق پرداخته شده است.

    کلیدواژگان: ایران فرهنگی، قدرت نرم، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جوزف نای، دکترین هسته-پیرامون
  • پروین خالصی، محمد باقر بابایی*، محمد مهدی مظاهری صفحات 165-188

    امروزه فضای مجازی به بخش تفکیک ناپذیری از زندگی انسان ها تبدیل شده و با سرعت شتابان، تمامی شیون و عرصه های زیست بشر را تحت تاثیر قرار داده است این رسانه ها، فضای مناسبی را برای معرفی داشته های فردی/جمعی فراهم ساخته و همچنین ابزار و امکان مقابله با جنگ نرم دشمن را نیز در خود جای داده است. بنابراین، با فراهم شدن فضای ارتباط اجتماعی مجازی، فرهنگ های سنتی، دینی و خرده فرهنگ ها نیز مجال عرض اندام یافته و امکان تحقق سلطه فرهنگی مورد نظر غرب بیش از پیش در حال رنگ باختن است.. فضای مجازی با هر تعریف و تعبیری، قلمروی وسیع و رو به رشد است. هر روز در آن شاهد نوآوری و ورود نرم افزارهای جدید هستیم که با توجه به نیازهای کاربران طراحی و ساخته می شود، این فضا به محل و محملی برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی و عرضه تولیدات تبدیل شده است. عموما وقتی که صحبت از فضای سایبری و مجازی می شود، قریب به اتفاق ما متوجه سایت ها و صفحات وب می شویم حال آنکه این فضا بسیار گسترده و وسیع است که مهمترین ابعاد آن عبارتند از شبکه های خبری و اجتماعی مجازی چند لایه، بازی های آنلاین، آموزشگاه های الکترونیک، اتاق های گفتگو، بانک های اطلاعاتی دیجیتال و... که در کنار سایر تولیدات فرهنگی مثل فیلم ها و انیمیشن ها که با کمک ابزارهای رایانه ای، سطح و فرآیندهای جدیدی پیدا کرده اند. بنابراین چه بخواهیم و چه نخواهیم، نه تنها همه ما از کاربران فضای مجازی و ابزارهایی با هوش مصنوعی شده ایم، بلکه فضای مجازی به موازات زندگی حقیقی، تاثیرات خود را بر محیط، رفتارها، باورها و روابط اجتماعی ما برجای گذاشته و می گذارد و چاره و گریزی جز پذیرش آن نیست. در چنین شرایطی بهترین گزینه برای مواجهه با آن، شناخت دقیق این پدیده با همه ابعاد به خصوص فرصت ها  و تهدیدات است تا بتوانیم آگاهانه به سراغ آن برویم. این امر نیازمند کسب یک سری مهارت است که اصطلاحا به آن سواد رسانه ای اطلاق می شود. همچنین لازم است مسیولان امر به جای رها کردن این محیط بسیار مهم و تاثیرگذار در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه، نسبت به هدایت و فرصت سازی از آن اندیشه ای جدی و راهبردی داشته باشند و برنامه ریزی های دیگری که موضوع این بحث نیست. بنابراین روشن است که این حجم گسترده از تحولات دایمی، فرصت ها و تهدیدهای فراوانی نیز با خودش به همراه دارد. در مقاله پیش رو به چالش ها و فرصت های فضای مجازی در نظام جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت.امروزه فضای مجازی به بخش تفکیک ناپذیری از زندگی انسان ها تبدیل شده و با سرعت شتابان، تمامی شیون و عرصه های زیست بشر را تحت تاثیر قرار داده است این رسانه ها، فضای مناسبی را برای معرفی داشته های فردی/جمعی فراهم ساخته و همچنین ابزار و امکان مقابله با جنگ نرم دشمن را نیز در خود جای داده است. بنابراین، با فراهم شدن فضای ارتباط اجتماعی مجازی، فرهنگ های سنتی، دینی و خرده فرهنگ ها نیز مجال عرض اندام یافته و امکان تحقق سلطه فرهنگی مورد نظر غرب بیش از پیش در حال رنگ باختن است.. فضای مجازی با هر تعریف و تعبیری، قلمروی وسیع و رو به رشد است. هر روز در آن شاهد نوآوری و ورود نرم افزارهای جدید هستیم که با توجه به نیازهای کاربران طراحی و ساخته می شود، این فضا به محل و محملی برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی و عرضه تولیدات تبدیل شده است. عموما وقتی که صحبت از فضای سایبری و مجازی می شود، قریب به اتفاق ما متوجه سایت ها و صفحات وب می شویم حال آنکه این فضا بسیار گسترده و وسیع است که مهمترین ابعاد آن عبارتند از شبکه های خبری و اجتماعی مجازی چند لایه، بازی های آنلاین، آموزشگاه های الکترونیک، اتاق های گفتگو، بانک های اطلاعاتی دیجیتال و... که در کنار سایر تولیدات فرهنگی مثل فیلم ها و انیمیشن ها که با کمک ابزارهای رایانه ای، سطح و فرآیندهای جدیدی پیدا کرده اند. بنابراین چه بخواهیم و چه نخواهیم، نه تنها همه ما از کاربران فضای مجازی و ابزارهایی با هوش مصنوعی شده ایم، بلکه فضای مجازی به موازات زندگی حقیقی، تاثیرات خود را بر محیط، رفتارها، باورها و روابط اجتماعی ما برجای گذاشته و می گذارد و چاره و گریزی جز پذیرش آن نیست. در چنین شرایطی بهترین گزینه برای مواجهه با آن، شناخت دقیق این پدیده با همه ابعاد به خصوص فرصت ها  و تهدیدات است تا بتوانیم آگاهانه به سراغ آن برویم. این امر نیازمند کسب یک سری مهارت است که اصطلاحا به آن سواد رسانه ای اطلاق می شود. همچنین لازم است مسیولان امر به جای رها کردن این محیط بسیار مهم و تاثیرگذار در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه، نسبت به هدایت و فرصت سازی از آن اندیشه ای جدی و راهبردی داشته باشند و برنامه ریزی های دیگری که موضوع این بحث نیست. بنابراین روشن است که این حجم گسترده از تحولات دایمی، فرصت ها و تهدیدهای فراوانی نیز با خودش به همراه دارد. در مقاله پیش رو به چالش ها و فرصت های فضای مجازی در نظام جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت.

    کلیدواژگان: فضای مجازی، فرصت، چالش، نشر الکترونیکی و چاپی کتاب، تکنولوژی، اینترنت، تلفن همراه، جمهوری اسلامی ایران، جهان اسلام
  • بابک باصری*، علی فقیه حبیبی، مسیح بهنیا، احمد منتظری صفحات 189-225

    ایران، کشوری چندفرهنگی است و تنوع قومی و زبانی، یکی از ویژگی های شاخص آن است. الگوی ملت در این کشور ترکیبی و نامتوازن است؛ بدین صورت که بخش بزرگی از ملت، که در یک یا چند ویژگی و خصیصه ترکیبی مشترک اکثریت دارند، هییت کلی ملت ایران را تشکیل می دهد و بخش کوچک تری از ملت نیز به علت دارا بودن یک یا چند ویژگی با بخش اکثریت ملت تجانس کامل ندارند و در جایگاه اقلیت، اجزا و پاره های کوچک تر ملت ایران قلمداد می شوند.  تحولات تاریخی و سیاسی جغرافیای سیاسی ایران همواره با توجه به کارکرد چند وجهی اقوام در سیر معادلات قدرت تحلیل و ارزیابی می گردد، به طوری که تصویر موزاییکی اقوام در این جغرافیای سیاسی طی تاریخ چرخه ای از فرصت تهدید را در مقابل منافع ملی ایران نمایش می دهد از سوی دیگر در عصر موسوم به جهانی شدن، که جهان به تعبیر مارشال مک لوهان به سبک دهکده جهانی نمایش داده می شود، کشورهایی با مختصات نظام سیاسی ایران، به دلیل تنوع قومی، با مشکل ها و بحران های قومیتی روبه رو می شوند. وجود اقوام مختلف در ایران که مهم ترین ویژگی آنها بومی بودن آن هاست و همچنین تلاش حکومت مرکزی در یک سده گذشته برای ایجاد یک دولت یا ملت واحد، این پرسش را مطرح می کند که درنتیجه سیاست های تمرکزگرایانه حکومت مرکزی، اقوام مختلف با مذاهب متفاوت تا چه اندازه به ایران و هویت ملی خود احساس تعلق می کنند.. برحسب دو عنصر شاخص مذهب و زبان بین اقوام ایرانی تمایز وجود دارد و آنها را به چند دسته تقسیم می کند. بخش زیادی از جمعیت کرد زبان ها در غرب ایران و بلوچ ها پیرو مذهب تسنن هستند که از مذهب رسمی کشور متفاوت هستند. درعین حال ترک ها، لرها و بخش زیادی از عرب ها ازنظر زبانی به حوزه زبانی متفاوت با زبان رسمی کشور- که فارسی است - تعلق دارند؛ اما ازلحاظ مذهبی باتوجه به اینکه پیرو مذهب تشیع هستند با مذهب رسمی کشور اختلافی ندارند. هرچند تنوع قومی و فرهنگی برای کشوری مانند ایران می تواند فرصت های مناسبی برای توسعه کشور فراهم کند، درعین حال می تواند یکی از بسترهای مهم ناامنی و تهدیدات امنیتی به شمار رود؛ به ویژه اینکه جغرافیای سیاسی قومیت های ایرانی مانند مرزنشینی اکثر اقلیت های نژادی و مذهبی، و شکاف های فرهنگی میان آن ها می تواند سبب طمع ورزی و تحریک کشورهای استعمارگر و حضور فتنه انگیز بیگانگان در آشوب های قومی و اختلافات مذهبی و... شود

    کلیدواژگان: تنوع فرهنگی، قومیت گرایی، فرهنگ، ایران، حقوق بشر
  • جبار شجاعی، زاهد غفاری هشجین*، عباس کشاورز شکری صفحات 227-254

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رهبران انقلاب برای حفظ، تثبیت و تداوم انقلاب اسلامی و به علت عدم اعتماد به ساختارهای نظام پیشین، نهادهایی تاسیس کردند تا ضمن نفی ایدیولوژی های رقیب، به تبلیغ پایدار ایدیولوژی انقلاب اسلامی و در همین راستا به مبارزه با نیروهای ضد انقلاب داخلی و خارجی بپردازند. یکی از این نهادها، بسیج مستضعفان می باشد که پیرو فرمان 5 آذر 1358 امام خمینی شکل گرفت. با عنایت به اینکه نهادها خروجی همراهی ساختار و کارگزار هستند، نهاد بسیج نیز مجمع همگرایی زمینه های ساخت مندشده و عاملان اجتماعی است. از این رو، پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که زمینه های ساختاری و عوامل کارگزاری موثر در شکل گیری نهاد بسیج کدامند؟. نگارندگان با بهره گیری از نظریه ی ساخت یابی و روش تحلیل اسنادی به این نتیجه نایل شدند که بسیج ایران در نتیجه هم نهادی زمینه های امنیتی_سیاسی، فرهنگی_اجتماعی و اقتصادی و کنشگرانی چون سپاه، خرده گروه های انقلابی و شخصیت هایی مثل امام خمینی، جواد منصوری، امیر مجد و اقدامات غیرمستقیم دیگر رهبران و نهادهای نوپای انقلاب شکل گرفته است.

    کلیدواژگان: انقلاب اسلامی، امام خمینی، بسیج، زمینه های ساختمندشده، کارگزار
  • علیرضا کشاورزی نیا، محمد کلهر*، سینا فروزش صفحات 255-281

    سیاست خارجی، مجموعه خط مشی‌ها، تدابیر، روش‌ها، و انتخاب مواضعی است که یک دولت دربرخورد با امور مسایل خارجی در چهارچوب اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال می‌نماید به عبارت دیگر سیاست خارجی بازتاب اهداف و سیاست‌های یک دولت در صحنه روابط بین المللی و در ارتباط با سایر دولت‌ها جوامع و سازمان‌های بین المللی نهضت‌ها، افراد بیگانه و حوادث و اتفاقات جهانی می‌باشد. سرزمین فلسطین به لحاظ ویژگی‌های مذهبی، جایگاه ممتازی نزد مردم مسلمان ایران دارد. تاریخ روابط ایران و اسراییل فراز و فرودهای بسیاری را به خود دیده است و از دوران اعمال حاکمیت اسراییل بر سرزمین فلسطین روابط دو کشور در درجات مختلفی از همکاری تا منازعه متغیر بوده است. در دوران پهلوی، با وجود مخالفت‌افکار عمومی و کشورهای عرب منطقه گاهی این روابط به صورت پنهان و آشکار وجود داشت و سال‌ها بطول انجامید. این روابط از شناسایی «دوفاکتو» ی اسراییل از جانب دولت وقت ایران آغاز می‌شود که در این خصوص دو نیروی سیاسی عمل می‌کردند: 1. گروه مخالفان روابط ایران و اسراییل و شناسایی آن، که شامل مخالفت‌های مردمی، علما و روحانیون و جمعی از اعضای مستقل درون حاکمیت می‌شد. 2. حکومت پهلوی، که با مساعدت و تحت تاثیر قدرت‌های جهانی و لابی قدرتمند یهودی به شدت به برقراری و گسترش روابط با اسراییل علاقه مند بود. تردیدی نیست که یکی از شعارهای اصلی و اولیه نهضت امام خمینی مساله دفاع از مظلومان بود که مسئله فلسطین و حمایت از فلسطینیان و دشمنی با رژیم صهیونیستی و تجاوزات آن، در صدر این هدف قرار داشته است، زیرا انقلاب اسلامی ایران حرکتی بود اصیل، که بر باورهای اسلامی مردم استوار بود. بنابراین حمایت ا ز ملت فلسطین تنها دفاع از یک سرزمین اسلامی محسوب می‌شود بلکه جلوگیری از گسترش تهدیدات اسراییل و حمایت از منافع ملی ایران به شمار می‌آید و در صورت پیروزی انتفاضه و احقاق حقوق مردم فلسطین می‌توان گفت زمینه‌های توسعه طلبی و تهدیدات دولت اسراییل تا حدی کاهش یافته و امکان بازسازی نظم منطقه‌ای با مشارکت دولت اسلامی فراهم می‌گردد. سوال اصلی که دراین پژوهش بکار می‌رود این است که تاثیر مساله فلسطین در روابط سیاسی ایران و اسراییل چگونه می‌باشد؟روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای می باشد.

    کلیدواژگان: اسرائیل، ایران، تحولات سیاسی، فلسطین
  • عارف عبداللهی، محمدرضا حاتمی*، عباسعلی رهبر صفحات 283-305

    اسلام سیاسی اصطلاحی ژرف می باشد که در قرن معاصر در برابر اسلام سنتی مطرح شده است. در این نگاه، اسلام به عنوان هویت مرکزی با نقش کارکردگرایانه در متن سیاست واقع می شود و نظم اجتماعی را با تمام ملزومات آن نظریه پردازی می کند. این پدیده، امروزه صرفا در حوزه انتزاع نیست، بلکه به واقع قابلیت های خود را در عمل سیاسی در کشورهایی همچون ترکیه نشان داده است. در ترکیه اسلام سیاسی با توجه به متغیرهای اجتماعی، تاریخی، ایدیولوژیکی و هویتی دستخوش دگردیسی شده است که نمونه تام و تمام آن کودتای نافرجام 16 جولای 2016/26 تیر 1395 می باشد که پیامدهای داخلی و منطقه ای ژرفی را بر احزاب سیاسی اسلامی در ترکیه برجای گذارده است. با علم به کارکرد غیرقابل انکار احزاب اسلام گرا در مناسبات قدرت و ساختار حکومت در ترکیه پرسشی که نگارندگان پژوهش پیش رو با رویکردی توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به چرایی آن برآمده چنین ترتیب بندی شده است که گفتمان اسلام سیاسی چه جایگاهی را در مناسبات قدرت و ساختار حکومت ترکیه احراز کرده است؟ فرضیه ای که از معبر پرسش فوق مطرح شده ناظر بر آن است که گفتمان اسلام سیاسی در ترکیه خود را در بستر مواردی همچون: تضاد طبقاتی و زوال اقتصادی؛ بحران مشروعیت دولت؛ بحران فرهنگ و نوسازی؛ ساختار مذهبی، قومی و رشد اسلام خواهی در جامعه؛ رشد و توسعه جامعه مدنی؛ بسط و تعمیق سکولاریسم در جامعه؛ متغیرهای بین المللی، اوزلیسم و تضعیف کمالیسم افراطی، تحول سیاسی و تغییر موازنه قوا، ظهور حزب عدالت و توسعه و پیشبرد دموکراسی به منصه ظهور رسانده است. گفتمان مزبور کوشیده است تا تعریفی جدید از ارتباط اسلام و تجدد در جامعه ترکیه ارایه دهد و از این رهگذر به ساختاربندی مجدد نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کشور راهبردی مبادرت ورزد.

    کلیدواژگان: اسلام سیاسی، ترکیه، گفتمان، مناسبات قدرت، ساختار حکومت
  • مصطفی امیری، همایون حبیبی*، موسی موسوی زنوز صفحات 284-309

    با پذیرش برجام، دنیا شاهد حل و فصل یکی از پیچیده ترین و چالش برانگیزترین اختلافات بین المللی، آنهم از طریق یک شیوه</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;"></span></span> ابتکاری و جدید بود. پس از این اتفاق، شورای امنیت قطعنامه</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;"></span></span> 2231 را در تایید مفاد برجام به تصویب رساند. برجام که بیشتر از ماهیت یک موافقت نامه</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;"></span></span> سیاسی برخوردار است و نمی توان آن را یک معاهده</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;"></span></span> حقوقی الزام آور دانست، یک سری تعهدات داوطلبانه را بر عهده</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;"></span></span> طرفین قرار داده و تمامی تحریم های شورای امنیت سازمان ملل</span></span> متحد و همچنین تحریم های چندجانبه و ملی (اتحادیه اروپا و آمریکا) مرتبط با برنامه</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;"></span></span> هسته ای ایران را لغو نموده است. با پذیرش این سند، بسیاری در دنیا به صراحت از وقوع یک تحول بنیادین در عرصه حل و فصل اختلافات هسته ای سخن کردند و از برجام به عنوان یک شیوه</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;"></span></span> و الگوی ایده ال برای حل و فصل اختلافات بین المللی نام بردند. این نوشتار در صدد آن است که به این سوال اصلی و اساسی پاسخ دهد که آیا برجام می تواند به عنوان یک تحول در شیوه های حل و فصل اختلافات هسته ای محسوب شود؟</span></span>
    فرضیه مقاله این است که چگونگی حل و فصل اختلاف هسته ای ایران در مقایسه با دیگر پرونده های مطرح در آژانس و طی کردن این مسیر از طریق مذاکره و گفتگو و نه ابزار قهرآمیز، تایید برجام توسط شورای امنیت، لغو تمامی تحریم های هسته ای و به رسمیت شناختن حقوق هسته ای ایران (هر چند به صورت محدود) و سازکار حل و فصل اختلافات برجام که متفاوت از سازکارهای سنتی حقوق بین الملل برای حل اختلافات بوده و تا حدود زیادی به «آیین عدم پایبندی» شباهت دارد، یافته های تحقیق نشان می دهد که در صورتی که طرف های مقابل به طور کامل به تعهداتشان پایبند می ماندند، موارد مذکور می توانستند موجب گردند که برجام به عنوان شیوه ای بدیع و ابتکاری، خود را به عنوان یک الگو برای حل و فصل اختلافات هسته ای و دیگر اختلافات بین المللی معرفی کند</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;">.</span></span></span> روش تحقیق در این نوشتار توصیفی- تحلیلی به بیان حل و فصل اختلافات برجام می باشد.</span></span><span style="font-family:Times New Roman,serif;"></span></span></span>

    کلیدواژگان: برجام، شورای حکام، شورای امنیت، گروه 1+5، سازکار حل و فصل اختلاف، آیین عدم پایبندی
|
  • Pages 1-25

    The concept and theory of social capital has been met with considerable interest by scholars and scholars in the various social sciences (economics, sociology, political science, etc.) since the 1990s. Social capital is a matter of great interest to scientists and political elites. It is attempted to empirically test the theory of social capital in terms of the dominant realities of society, and in particular with the assumption that social capital plays a central role in political participation, the main purpose of this article is to answer and explain why.

     Research Method:

    The research method in this study is based on case study of descriptive-correlation type and is based on survey. Sample size 390 citizens of Ilam who were selected by cluster sampling. The independent variable in this study is social capital, which was measured by three indicators of social trust, social networks and relationships, and social solidarity. The dependent variable in this research is political participation, which has been studied with two indicators of formal and informal participation in political issues. A researcher-made questionnaire was used for data collection and its validity was confirmed by the experts and its reliability with the Cronbachchr('39')s alpha test (85). Descriptive and inferential statistics were used to analyze the data. Statistical methods such as Pearson correlation analysis, mean analysis and multivariate regression test were used by SPSS software.

    Research Findings:

    There is a significant relationship between social trust and political participation. On the other hand, there is a significant relationship between social relations networks, social trust and social cohesion and political participation. According to research findings, the amount of capital and social trust is reduced as we move from the family level to the level of relatives, co-workers, community members, peers and compatriots.

    Keywords: words: social capital, social trust, political participation, social network, social norm
  • Shahram Rahmani* Pages 53-71

    Review:The discussion of "Challenges to the Rule of Law in the Face of Unilateralism in International Law", which is a descriptive, analytical analysis of library and documentary sources, constitutes one of the important issues of international relations and law and is intended to answer this question. Essentially, what are the challenges of US unilateral sanctions against countries, and in particular Iran, with international law? And are these acts of Unilateralism, as well as the assassination of Haj Qasem Suleimani, valid from the standpoint of international law? The data suggests that since 2002 the issue of US and Western sanctions on Iran has been and remains a major challenge between Iran and the West. The unilateral implementation of US sanctions, without the prior authorization of the Security Council and outside the Charter's public security system, and in particular its recent move to assassinate the Quds Force commander in Iran, has led to the questioning of their legitimacy for their compliance with international law. . Because the use of unilateral sanctions is merely a tool to advance the national policy goals of powerful states and is in clear conflict with the international obligations of states under international human rights treaties.

    Keywords: Iran, USA, Sanctions, International Law, Unilateralism
  • Pages 73-91

    The Middle East has undergone widespread and profound changes over the past few years, with the emergence of a new wave of radical extremism that has become the hallmark of ISIS's terrorist group, with particular significance. The emergence and empowerment of this group that dominated a large part of Iraq and Syria led to widespread damage to human security in the regional arena. This category (human security) is the product of the paradigm shift of government-based security to the multidimensional security of the individual and implies the evolution of the nature of the threat from the military threat to various types of economic, environmental, food, health, political, social and individual threats. The central question posed in this article is: What were the consequences of religious extremism between 2014-2018 in the Middle East, especially in Iraq and Syria, on human security? In response to this question, and as a hypothesis, religious extremism in the Middle East after 2014 has had widespread negative effects on human security in the region, especially in Iraq and Syria, with the highest damage to food , health and environmental dimenions.

    Keywords: Human Security, Religious Extremism, Food Security, Health Security, Environmental Security
  • Pages 93-118

    Since 2011, Syria has become a realm of a prolonged and full-fledged war, engaging a variety of actors, ranging from internal to regional and extra-regional, either state or non-state ones; on this reason, it can be argued that this situation has led it into a most international civil war during Post-Cold War Era. In this framework, among involved states in this war, Iranian-Russian cooperation has played a significant role in preventing Bashar Assad from being overthrown, and in defeating ISIS and eliminating or undermining another terrorist groups.  However, in the meanwhile, of important is prospect for these cooperative relations over Syria following persistence of Bashar Assad and process of eliminating or undermining terrorism operating within it. Thus, drawing on Future Study Approach and relying on scenario-writing method, the article seeks to identify cases occurring in Russian-Iranian relations over Syria and to analyze its strategic Implications for I. R. Iran. Findings show that, “out of three general scenarios including prevalence of cooperation, progression towards prevalence of conflict, and simultaneousness of cooperation and conflict,” third one seems to be most likely. On this basis, it can be suggested that having specified areas of cooperation as well as conflict, I R Iran formulates a shared agenda over them with Russia.

    Keywords: Russian-Iranian Relations, Syria, Strategic Implications, Future Study
  • Mohamadjavad Noruzi, Mohsen Eslami*, Mahdi Eslami Pages 119-140

    The present research seeks to explain the theory of political Islam from the perspective of Imam Khomeini. The main question of this research is that the fundamentals of the political Islam theory of the ideologue of the Islamic Revolution of Iran, as compared to other rival views, differ? The purpose of this paper is to provide a scientific and sound explanation of the principles of Imam Khomeini's political  Islam theory in the first step and in the further development of new schools of thought in the Islamic world with numerous forms and presenting new definitions of political Islam such as Salafism, Takfirism, Secular and also abnormality and ambiguity in the theorizing of political Islam, the necessity of processing the correct narrative of political Islam is felt with the successful and effective model of Imam Khomeini. The article argues that the foundations of political Islam of Imam Khomeini have elements such as Theocentricism, Rationalism, with regarding Ejtihad ,happiness and the linkage of  Religion and Politics. While in the theory of Salafi Islam, absolutism, dogmatism, Anti-Rationalism , monopolism  , and a superficial level of Religion  understanding are observed. Secular Islam is also known for its fundamental principles, such as the relativism of knowledge, religion, revelation, science of science, the world of the axis, and the separation of religion from politics. Imam Khomeini's political attraction in the field of foundations has led to the spread of political discourse of the Islamic political revolution of the Islamic world. This is despite the fact that rival ideas have so far failed to operate their own theory.

    Keywords: theory, political Islam, Salafi Islam, secular Islam, Imam Khomeini
  • Parvin Khalesi, Mohammad Bagher Babaei * Pages 165-188

    The purpose of this research is investigating the problems, obstacles and challenges ahead in developing discourse in cyberspace and suggesting appropriate strategies for improving and promoting it in the country (Iran). This was an applied study of the purpose and methodologically as a combination of qualitative and quantitative methods. In order to specify basic components and elements, qualitative method of content analyses (A posteriori) were used and regarding the researcher built questionnaire, the Delphi technique was applied .After analyzing the data, 38 components were obtained and then classified into four dimensions (governmental, technological, economic, cultural). In order to validate the questionnaire, confirmatory factor analysis was used. Therefore, a questionnaire was created which included the 38 components identified as the problems of developing discourse through E-publishing. Then, the questionnaire was given to the statistical population. The statistical population of this research consisted of doctoral students, professors and experts related to the subject of the research. Sample size was estimated as 217 people based on Cochran formula. These people were chosen with the stratified sampling method. After data collection, the statistical analysis of survey data showed that all of the coefficients obtained are significant. In order to identify the factors affecting the development of E-publishing, the respondents were asked to compare the present condition and desired condition of the aforementioned components in the questionnaire. The results demonstrated that the difference between the average of present condition and desired condition are significant. Thus, all of the components related to the development of this industry have a great capability of improvement.

    Keywords: strategy, e-publishing, cyberspace, cultural development, political development
  • Pages 227-254

    After the victory of the Islamic Revolution, the leaders of the Revolution established institutions for the maintenance, consolidation and continuation of the Islamic Revolution due to the lack of their confidence in the structures of the former system. Their aim was to reject rival ideologies, to propagate the ideology of the Islamic Revolution in a sustainable manner and to fight against internal and external counter-revolutionary forces. One of these institutions is Basij Mostazafan (Mobilization), which was formed following the decree of Imam Khomeini on November 26, 1979. Given that the institutions are the output of the coordination between structures and agents, the institution of Basij is the convergence of structured contexts and social actors. Therefore, the main question of the present research is what are the structural backgrounds and effective factors influencing the formation of the mobilization institution? By using structural theory and document analysis method, the authors conclude that the Iranian mobilization (Basij) was formed as a result of co-operation in the fields of security, politics, culture, society and economy as well as activists such as the the Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC), revolutionary subgroups and characters such as Imam Khomeini, Javad Mansouri, Amir Majd, and other indirect actions of the leaders and the institutions of the Revolution.

    Keywords: Islamic Revolution, Imam Khomeini, Basij, Structured Areas, Broker