فهرست مطالب

فصلنامه آموزش در علوم انتظامی
سال هشتم شماره 1 (پیاپی 28، بهار 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/01/14
  • تعداد عناوین: 15
|
  • احمد سوری صفحات 11-41

    هدف از اجرای تحقیق حاضر تدوین مدل آموزشی- تربیتی کارآمد برای فراگیران مراکز آموزشی نیروی انتظامی است که در این راستا ضمن مطالعه ادبیات نظری به بررسی نظر خبرگان و متخصصان درون سازمانی در خصوص ابعاد، مولفه ها و ویژگی های عناصر مداخله‏گر در آموزش ترم تهیه پرداخته و بر اساس آن پرسشنامه محقق ساخته تنظیم شده است. جامعه آماری طرح حاضر را کلیه متخصصان و کارشناسان درون سازمانی مراکز آموزشی ناجا را تشکیل می دهند که در مرحله نهایی 122 نفر از آنان به صورت هدفمند انتخاب و به پرسشنامه پاسخ دادند. لذا تحقیق حاضر از نظر ماهیت جزو تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر هدف جزو تحقیقات کاربردی است. یافته های طرح حاضر نشان می دهد که اولا در بعد اهداف، روش یاددهی و تدریس، محتوای آموزشی، ویژگی مدرسین، زمان و مکان، فضای فرهنگی و ارزشیابی ویژگی های ذکر شده دارای اهمیت بوده اند به طوری که نتایج آزمون های مربع کا و سطوح معنی داری بدست آمده در تمامی ابعاد یاد شده حاکی از این موضوع می باشد ثانیا بر حسب نتایج آزمون میانگین رتبه ای دو بعد اهداف تقویت جسمانی با میانگین 39/3، در بعد روش های تدریس روش عملی و میدانی با میانگین 45/7، در بعد محتوای آموزشی مولفه حفاظتی و امنیتی با میانگین 72/3، در بعد ویژگی اساتید مهارت های حرفه ای مدرسین با میانگین 22/2، در زمینه مکان کلاسی وجود تجهیزات سرمایشی و گرمایشی با میانگین 07/4، در زمینه فضای آموزشگاهی سالن های کنفرانس با میانگین 74/4، در بعد فضای فرهنگی اجرای اردوهای فرهنگی با میانگین 17/4 و در زمینه ارزشیابی اجرای آزمون های عملی با میانگین 52/3 دارای بالاترین میانگین رتبه ای بوده اند که تفاوت های میانگین ها نیز از طریق آزمون مربع کا در سطح معنی داری 000/0 مورد تایید قرار گرفته است و بالاخره در مدل ارائه شده تمامی ابعاد یاد شده دارای بارهای عاملی معنی داری بوده که در بین آنها مولفه های اساتید، محتوای آموزشی، روش های یاددهی، اهداف، مکان آموزشی، فضای فرهنگ و ارزشیابی به ترتیب دارای بالاترین تا پایین ترین بار عاملی هستند. لذا می توان گفت مدل آموزشی- تربیتی کارآمد ترم تهیه دارای ابعاد یاد شده می باشد.

    کلیدواژگان: آموزش پلیس، تربیت پلیس، ترم تهیه آموزشی، مدل آموزشی
  • جعفر ترک زاده، فهیمه کشاورزی* صفحات 43-63

    هدف پژوهش حاضر مشخص نمودن مولفه های تدریس اثربخش با رویکرد راهبردی در دوره های آموزش عالی بود. بر این اساس روش پژوهش کیفی و به طور ویژه "مطالعه موردی کیفی" است. در این راستا اعضای هیات علمی در رشته برنامه ریزی درسی در دانشگاه های دولتی ایران به عنوان خبرگان تخصصی انتخاب و با استفاده از "رویکرد هدفمند" و با "روش انتخاب صاحبنظران کلیدی" و استفاده از "معیار اشباع نظری" با 17 نفر به عنوان نمونه مصاحبه صورت گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و یافته ها در قالب سه مجموع مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و در قالب شبکه مضامین سازماندهی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، چارچوب مذکور متشکل از پنج سطح اثربخشی به شرح ویژگی های شناختی - رفتاری اساتید، پیش آمادگی ها و توانمندی های دانشجویان، کیفیت طراحی تدریس، کیفیت اجرای تدریس، دستاوردهای تدریس و محیط آموزشی می باشد. تدریس اثربخش و راهبردی زمانی تحقق می یابد که اساتید با روش های خلاقانه توان پاسخگویی به شرایط، نیازها، اقتضائات، الزامات و ایجابات محیط راهبردی که شامل تحقق نیاز کلیه ذینفعان در قالب 5 مولفه فوق می باشد و در عین حال تحقق اهداف و مطلوبیت های مورد انتظار در آموزش عالی را پوشش دهد، گردد.

    کلیدواژگان: تدریس، برنامه درسی، اثربخشی، رویکرد راهبردی، اساتید
  • ناصر پیکری*، سیداحمد موسوی* صفحات 65-88

    پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی چالش ها و مشکلات دوره ها و برنامه های آموزشی پلیس پیشگیری در سطح فرماندهی های انتظامی سراسر کشور به روش آمیخته انجام شده است. در بخش کیفی چالش ها و مشکلات دوره ها و برنامه های آموزشی با استفاده از دیدگاه های 40 نفر از روسای پلیس پیشگیری استان ها و مدیران عالی ستادی پلیس پیشگیری ناجا با ابزار مصاحبه شناسایی و دسته بندی شده است. در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مرحله اکتشافی بخش کیفی، نظرات 15 نفر از کارشناسان آموزشی ستادی که از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده ، گردآوری و داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در روش کیفی با تکنیک تحلیل محتوا موانع و مشکلات دوره ها و برنامه های آموزشی اجرا شده حوزه پیشگیری از جرم در سنوات قبل در چهار دسته؛ چالش های ساختاری، اجرایی، آموزشی و جانبی -ذهنی تقسیم بندی گردیدند. در روش کمی از آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. روایی محتوایی ابزار پرسشنامه توسط متخصصان برنامه ریزی درسی تایید و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 0/96برآورد گردید. نتایج یافته ها نشان می دهد بیشترین میانگین چالش ها و مشکلات از دیدگاه کارشناسان آموزشی بترتیب ؛ چالش های جانبی ذهنی 4.42، چالش های ساختاری 4.31، چالش های آموزشی 4.11 و چالش های اجرایی 4.08 می باشد.

    کلیدواژگان: آموزش، برنامه ریزی، دوره های آموزشی، پلیس پیشگیری
  • حجت الله مرادی پردنجانی، مصطفی نیکنامی*، علی تقی پورظهیر، پریوش جعفری صفحات 89-114

    این پژوهش با هدف ارائه مدل پرورش دانش آموزان کارآفرین در مقطع ابتدایی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل افراد خبره در حوزه کارآفرینی و در بخش کمی شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی و کارشناسان حوزه معاونت ابتدایی اداره آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری و اساتید کارآفرینی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 98-1397 (684=N) بود. حجم نمونه در بخش کیفی با توجه به اصل اشباع داده ها (10 نفر) و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران 297 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی از نمونه گیری طبقه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساخت مند و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی صوری پرسش نامه از طریق اجرای آزمایشی و روایی محتوایی از طریق قضاوت خبرگان و روایی همگرا از طریق محاسبه میانگین واریانس استخراج شده تایید و پایایی پرسش نامه نیز از طریق آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 84/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی از آزمون های آلفای کرونباخ، میانگین واریانس استخراج شده (AVE)، کجی و کشیدگی، کولموگروف ، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بعد و 41 شاخص منجر شد که نام گذاری آنها ترتیب زیر بود: بعد فردی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی، بعد ساختاری، بعد رفتاری، بعد محیطی. علاوه بر این از طریق این مدل 9 روش؛ 7 زیرساخت و 7 الزام نیز برای پرورش دانش آموزان کارآفرین در مقطع ابتدایی کشور شناسایی شد. نتایج دیگر نشان داد که وضعیت موجود ابعاد، شاخص ها، روش ها، زیرساخت ها و الزامات پرورش دانش آموزآن کارآفرین پائین تر از حد متوسط جامعه است. 21 سازوکار اجرایی نیز در جهت پرورش دانش آموزان کارآفرین مقطع ابتدایی مورد توافق نمونه پژوهش ارائه شد و نهایتا مدلی 6 بخشی شامل فلسفه و اهداف، مبانی نظری، ابعاد و شاخص ها، زیرساخت ها و الزامات و سازوکارهای اجرایی در جهت پرورش دانش آموزان کارآفرین مقطع ابتدایی ارائه گردید و درجه تناسب آن با اطمینان 95 درصد از نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت.

    کلیدواژگان: پرورش، دانش آموز کارآفرین، مقطع ابتدایی، استان چهارمحال و بختیاری
  • محمدنقی ایمانی*، فاطمه قربان، فریبا حنیفی صفحات 115-135

    هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای نهادینه کردن عملکرد تیمی دربین کارکنان آموزش وپرورش بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی- بنیادی و از نظر نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش، شامل خبرگان دانشگاهی و صاحبنظران آموزش و پرورش بود که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارکنان وزارت آموزش و پرورش در کل کشور به تعداد 1700 نفر بود. در بخش کمی پژوهش از روش کوکران استفاده شد و تعداد 313 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه-ساختار یافته استفاده شد و در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و روایی و پایایی ابزارها مورد تایید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد بود. در بخش کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی(آزمون هایی نظیر همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که ابعاد تشکیل دهنده عملکرد تیمی، شامل، فرایند و نتایج، و ابعاد اثر گذار بر عملکرد تیمی، شامل، یادگیری تیمی، رهبری تحول گرا، انعکاس گری تیمی، و همچنین، ابعاد شایستگی حرفه ای، اشتیاق شغلی و تعهد سازمانی، به عنوان ابعاد اثرپذیر از عملکرد تیمی معرفی شدند. در پژوهش حاضر مدل نهادینه کردن عملکرد تیمی کارکنان آموزش و پرورش ارائه شد که علاوه بر ابعاد عنوان شده، عوامل تسهیلگر، سازوکار و موانع را نیز مورد بررس قرار داد و از برازش مطلوبی برخوردار بود.

    کلیدواژگان: نهادینه کردن، عملکرد تیمی، کارکنان اموزش و پرورش
  • مرجان جنابی*، مریم سیف نراقی، عزت الله نادری، سیداحمد هاشمی صفحات 137-157

    هدف پژوهش اعتبار یابی و تحلیل عاملی هر یک از گویه های ارزشیابی الگوی محتوای کتاب درسی تاب آوری براساس مولفه های برنامه درسی تایلر است. برای اجرای این پژوهش از روش تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه، متخصصان برنامه درسی و معلمان دانش آموزان استثنایی پایه اول ابتدایی که مجموع آنها 91 نفر می باشد. با توجه به محدودیت جامعه آماری نمونه این پژوهش به صورت تمام شمار است. در نهایت به دلیل پاسخ ندادن بعضی از آزمون شونده ها، تحلیل بر روی 83 نفر از نمونه ها انجام شد (44 نفر متخصصان برنامه درسی و 39 نفر معلمان دانش آموزان استثنایی). داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه 33 سوالی پنج شاخکی محقق ساخته جمع آوری شد. نتیجه به دست آمده ناشی از اجرای روش تحلیل عامل اکتشافی در جداول نشان می دهد که ضرائب بارهای عاملی استخراج شده برای تبیین متغیرهای اصلی یعنی ابعاد و خرده مقیاسهای اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری و روش های ارزشیابی از انسجام لازم و کافی برخوردار می باشند. بنابر شواهد بدست آمده می توان به این نتیجه دست یافت که ماتریس همبستگی فاکتورهاو عوامل برای انجام تحلیل عاملی مناسب و مطلوب حاصل شده است. پیشنهاد می شود این الگو و پرسشنامه مورد نظر جهت ارزشیابی برای ایجاد و تقویت تاب آوری این دانش آموزان بهره گرفته شود تا آموزش آنان موثرتر باشد.

    کلیدواژگان: تحلیل عاملی، ارزشیابی گویه ها، تاب آوری، دانش آموزان استثنایی، الگوی تایلر
  • زهره بالاگبری*، مختار عارفی، کریم افشاری نیا، حسن امیری صفحات 159-180

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خانواده مبتنی بر واقعیت درمانی بر همراهی عاطفی، حل مساله و ارتباط در زوجین شهر کرمانشاه اجرا شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور تعداد50 نفر از زوجین به شیوه نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25نفر) جایگزین شدند.گروه آزمایش به مدت 10 جلسه هفتگی تحت آموزش با روش مبتنی بر واقعیت درمانی گلسر قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت ننمودند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی و مقیاس سنجش خانواده (اپشتاین، بالدوین و بیشاب، 1983) استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که آموزش خانواده مبتنی بر واقعیت درمانی گلسر بر متغیرهای وابسته اثر معناداری داشته (01/0<p) و در گروه آزمایش، نمرات همراهی عاطفی، حل مساله و ارتباط زوجین کاهش قابل توجهی داشت. باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش خانواده با رویکرد واقعیت درمانی گلاسر را می توان در مداخلات مربوط به خانواده درمانی و زوج درمانی به کار گرفت.

    کلیدواژگان: واقعیت درمانی، همراهی عاطفی، حل مساله، ارتباط زوجین
  • نسرین حیدری زاده*، زهره اسمعیلی، مهران فرج اللهی، طیبه صفایی صفحات 181-203

    تربیت اخلاقی به دلیل نقش مهمی که در سرنوشت انسان و جامعه دارد، از دیرباز کانون توجه اندیشمندان و پیشوایان دینی بوده است. همچنین در میان فیلسوفان نیز تربیت اخلاقی به منزله شاکله ی تربیت آدمی لحاظ شده است و عالی ترین وعمیق ترین بخش تعلیم و تربیت محسوب می شود .هدف این پژوهش بررسی ابعاد و مولفه های تربیت اخلاقی در نظام تربیت رسمی و عمومی دوره ابتدایی ایران می باشد .پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی _تحلیلی و روش آن بطور ویژه «روش تحلیل محتوای کیفی» است. داده های اولیه با استفاده از تحلیل محتوی کیفی و سندکاوی به دست آمد.سپس برای اعتبار یابی پژوهش ازتکنیک دلفی استفاده گردید، برای انتخاب نمونه های مصاحبه از روش نمونه گیری هدفمند که با مشارکت 15 نفر از متخصصان مرتبط با موضوع و با در نظر گرفتن « معیار اشباع نظری » استفاده شد . نتایج حاصل از متون و مصاحبه با استفاده از کدگذاری باز مورد تحلیل و ابعاد و مولفه های الگوی تربیت اخلاقی در قالب چهار عنصر عوامل موثر، زمینه ساز ، بازدارنده و پیامدها (در حیطه شناختی ،عاطفی و مهارتی در ارتباط با عناصر چهارگانه ی ارتباطی یعنی خدا ، خود ، دیگران ، خلقت) تنظیم شد.

    کلیدواژگان: ابعاد، مولفه ها، تربیت اخلاقی، تربیت رسمی و عمومی، دوره ابتدایی
  • سودابه سادات موسوی، معصومه اولادیان*، محمدنقی ایمانی صفحات 205-221

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر خلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران صورت گرفت. نوع پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و اجرای آن با رویکرد کیفی بوده است. دانش آموزان مقطع متوسطه دوم جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند که تعداد آنها 1649 نفر بود که دسترسی به آنها و انتخاب آنها به عنوان جامعه مقدور بود، نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود 308 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. در فاز کیفی به کمک تکنیک دلفی با نظرخواهی از خبرگان، شاخص های تاثیرگذار بر خلاقیت دانش آموزان شامل سه بخش اصلی فردی، خانواده و مدرسه و 12 مولفه فرعی بیرون کشیده شد. سپس به تعیین میزان اهمیت و رتبه بندی هر یک از مولفه ها از نظر اعضای هیئت علمی و خبرگان به وسیله پرسشنامه محقق ساخته با پایای 86% پرداخته شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود و 50 نفر نمونه آن را تشکیل دادند. جهت شناسایی عوامل از آزمون ISM و برای رتبه بندی شاخص ها و زیرشاخص ها از روش AHP استفاده شد. پایایی مولفه ها با محاسبه آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. یافته های بدست آمده از تحلیل بر اساس کدهای طبقه بندی شده موضوعی، عبارتند از: عوامل فردی، خانواده و مدرسه بودند. در نهایت نتیجه موید اثر دو عامل فردی و مدرسه بر خلاقیت اثرگذار بوده است و عامل خانواده بر خلاقیت اثر نداشته است؛ همچنین در میان عوامل؛ عامل فردی بیشترین تاثیر را بر خلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه داشته است.

    کلیدواژگان: خلاقیت، خلاقیت دانش آموزان، عوامل موثر بر خلاقیت
  • سیدمهدی خاکزادیان، مجید فتاحی، محمد صالحی صفحات 223-249

    با توجه به اهمیت بازاریابی کارآفرینانه به منزله‏ شاخص اساسی عملکرد کسب و کارها، در سال های اخیر محققان همواره به طور جدی به دنبال بررسی عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر بر آن بوده اند که در این میان، به دلیل تشدید رقابت در بازار بیش از سایر عوامل مورد توجه قرار گرفته اند. هدف کلی پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل بازاریابی کارآفرینانه جهت بهبود عملکرد نوآورانه از منظر اعضای هیات علمی دانشگاه ها در پارادایم کیفی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی بازاریابی کارآفرینانه به عنوان جنبه هایی از راهبردهای نوآورانه جهت بهبود عملکرد نوآورانه انجام پذیرفته است، بدین منظور از رویکرد پژوهش کیفی و راهبرد مطالعه موردی بهره گرفته شد. داده ها با به کارگیری مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان دانشگاهی کلیدی رشته های بازاریابی و کارآفرینی می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ده نفر از اساتید خبره در این حوزه انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل موثر بر بازاریابی کارآفرینانه دارای سه بعد (عوامل زمینه ای، عوامل علی و عوامل محیطی) و از پانزده مولفه تشکیل شده است همچنین، بازاریابی کارآفرینانه دارای چهار بعد (کارآفرینی گرایی، نوآوری گرایی، مشتری گرایی و بازارگرایی) و از هفده مولفه تشکیل شده است. و راهبردهای نوآورانه دارای شش مولفه (استراتژی اصلاح و بهبود فرایندها، انعطاف پذیری در رویکردها، توجه به اکو سیستم نوآوری، قیمت گذاری ارزشی، استفاده از بازاریابی شبکه های اجتماعی و پیشروی به سمت بازارهای جدید) و پیامدها (عملکرد نوآورانه) دارای شش مولفه (افزایش سرعت تصمیم گیری، افزایش میل به ریسک پذیری، بقا و افزایش سهم بازار، افزایش گرایش به نوآوری، افزایش نوآوری های استراتژیکی و افزایش رشد فروش و حاشیه فروش) می باشند. بنابراین به کارآفرینان و مسئولان بازاریابی کسب و کارهای کوچک و متوسط پیشنهاد می شود، استراتژی های دقیقی را بر اساس یافته های این پژوهش جهت تقویت بازاریابی کارآفرینانه، راهبردها و پیامدها طراحی نمایند.

    کلیدواژگان: بازاریابی کارآفرینانه، راهبردهای نوآورانه، عملکرد نوآورانه، اعضای هیات علمی دانشگاه
  • سید مهدی خاکزادیان، مجید فتاحی، محمد صالحی صفحات 249-250

    با توجه به اهمیت بازاریابی کارآفرینانه به منزله‏ شاخص اساسی عملکرد کسب و کارها، در سال‌های اخیر محققان همواره به‌طور جدی به دنبال بررسی عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر بر آن بوده اند که در این میان، به دلیل تشدید رقابت در بازار بیش از سایر عوامل مورد توجه قرار گرفته اند. هدف کلی پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل بازاریابی کارآفرینانه جهت بهبود عملکرد نوآورانه از منظر اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها در پارادایم کیفی می‌باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی بازاریابی کارآفرینانه به عنوان جنبه‌هایی از راهبردهای نوآورانه جهت بهبود عملکرد نوآورانه انجام پذیرفته است، بدین منظور از رویکرد پژوهش کیفی و راهبرد مطالعه موردی بهره گرفته شد. داده‌ها با به کارگیری مصاحبه‌های عمیق و نیمه‌ساختاریافته گردآوری و تجزیه و‌تحلیل داده‌ها با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان دانشگاهی کلیدی رشته‌های بازاریابی و کارآفرینی می‌باشند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ده نفر از اساتید خبره در این حوزه انتخاب شدند. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که عوامل موثر بر بازاریابی کارآفرینانه دارای سه بعد (عوامل زمینه‌ای، عوامل علی و عوامل محیطی) و از پانزده مولفه تشکیل شده است همچنین، بازاریابی کارآفرینانه دارای چهار بعد (کارآفرینی گرایی، نوآوری گرایی، مشتری گرایی و بازارگرایی) و از هفده مولفه تشکیل شده است. و راهبردهای نوآورانه دارای شش مولفه (استراتژی اصلاح و بهبود فرایندها، انعطاف‌پذیری در رویکردها، توجه به اکو سیستم نوآوری، قیمت گذاری ارزشی، استفاده از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی و پیشروی به سمت بازارهای جدید) و پیامدها (عملکرد نوآورانه) دارای شش مولفه (افزایش سرعت تصمیم‌گیری، افزایش میل به ریسک پذیری، بقا و افزایش سهم بازار، افزایش گرایش به نوآوری، افزایش نوآوری‌های استراتژیکی و افزایش رشد فروش و حاشیه فروش) می‌باشند. بنابراین به کارآفرینان و مسیولان بازاریابی کسب و کارهای کوچک و متوسط پیشنهاد می‌شود، استراتژی‌های دقیقی را بر اساس یافته‌های این پژوهش جهت تقویت بازاریابی کارآفرینانه، راهبردها و پیامدها طراحی نمایند.

    کلیدواژگان: بازاریابی کارآفرینانه، راهبردهای نوآورانه، عملکرد نوآورانه، اعضای هیات علمی دانشگاه
  • حسین زارع خورمیزی، زهره سعادتمند*، نرگس کشتی آرای صفحات 287-306

    کلاس های چند پایه در دوره ابتدایی متشکل از پایه های مختلف تحصیلی است که در یک کلاس تحت تدریس یک معلم می باشند. مدیریت ارتباطات ایجاد شده درون کلاس چند پایه توسط معلم اهمیت بسزایی در بهبود فرایند یاددهی یادگیری دارد. هدف از این پژوهش شناسایی و تبیین راهبردهای برقراری ارتباط موثر در کلاس های چند پایه مبتنی بر تجارب زیسته معلمان است. این پژوهش یک مطالعه کیفی پدیدار شناسی است. شرکت کنندگان در این مطالعه، 8 معلم کلاس های چند پایه از استان های یزد و کرمان بودند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انفرادی گردآوری شد. داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از کدبندی مصاحبه ها سه مفهوم اساسی و زیرطبقه های مرتبط با هر مفهوم استخراج و دسته بندی گردید. در این پژوهش جهت تعیین روایی محتوا از شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) لاوشه با مشارکت 9 متخصص استفاده گردید. این مطالعه نشان داد ارتباطات مختلفی به صورت درون گروهی، بین گروهی و ارتباط بین معلم و دانش آموز شکل می گیرد و معلمان از راهبرد های متنوعی جهت تقویت این ارتباط بهره می جویند. تقویت این راهبرد ها در سه زمینه یاد شده می تواند منجر به بهبود روابط، ایجاد انگیزه و تسهیل یادگیری در دانش آموزان کلاس های چند پایه گردد.

    کلیدواژگان: کلاس های چند پایه، ارتباط، معلم، دانش آموز، مطالعه پدیدار شناسی
  • سعید عطازاده*، جلال انصاری، نجات امیری صفحات 327-359

    با توجه به اینکه در مرحله تحت نظر، پلیس صلاحیت تحت نظر قرار دادن افراد مظنون را دارد و می تواند به گردآوری دلایل ضروری به منظور کشف حقیقت بپردازد، حقوق شخص تحت نظر نسبت به سایر مراحل فرایند کیفری بیشتر در معرض تضییع قرار می گیرد، آموزش حدود وظایف و تکالیف ضابطین قضایی نسبت به شخص تحت نظر در راستای حفظ حقوق متهم به عنوان عضوی از جامعه امری لازم به نظر می رسد. لذا این تحقیق با هدف بررسی تکالیف و وظایف ضابطین،در قبال شخص تحت نظر با رویکرد آموزشی صورت گرفته است. روش انجام این تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی بوده که عمدتا با بهره گیری از منابع پژوهشی دست اول و خوانش منابع حقوقی و قانونی به ویژه قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 انجام شده است. با توجه به اینکه اولین برخورد مقامات قانونی در امور کیفری با جرایم ارتکابی، توسط ضابطین صورت می پذیرد،چنانچه این برخورد اولیه، توام با دقت، هوشیاری، اجرای دقیق حقوق و تکالیف، نکته سنجی، ارائه آموزش و آگاهی بخشی نسبت به حقوق شخص تحت نظر و ارتباط منظم وقایع نباشد، سنگ بنای اولیه پرونده کیفری، کج نهاده خواهد شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مطابق قانون آئین دادرسی کیفری جدید مقررات و تکالیفی برای دفاع از حقوق متهم تحت نظر پیش بینی شده است، آموزش ضابطین قضایی در جهت هرچه بهتر انجام دادن وظایف و تکالیف قانونی و همچنین آموزش و اطلاع رسانی حقوق شخص تحت نظر از سوی ضابطین قضایی و تکلیف قانونی نسبت به رعایت حقوق شخص تحت نظر در مرحله تحقیقات مقدماتی در نظام حقوق کیفری ضروری به نظر می رسد. نتایج تحقیق نشان می دهد که قانون تکالیف زیادی بر عهده ضابطین دادگستری قرار داده که از نخستین لحظه های پس از وقوع جرم تا واپسین دقایق اجرای مجازات را در بر می گیرد و شامل تکلیف به حفظ آزادی های افراد، مطلع کردن شخص از عنوان اتهام، اطلاع به خانواده شخص تحت نظر و دیگر موارد است که همگی در جهت سازماندهی به وظایف ضابطین در جهت قانونمند کردن آن می باشد.

  • سعید غزالی*، زهره اسمعیلی، محمدهاشم رضایی، مهران فرج اللهی صفحات 359-377

    این پژوهش به منظور آسیب شناسی تربیت دینی دانشجویان دانشگاه پیام نور با تاکید بر مکتب امام حسین (ع) انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 4000 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه آماری این پژوهش از طریق جدول مورگان 351 نفر است که از این تعداد 248 نفر دانشجوی مرد و103 دانشجوی زن، طبق شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. در این پژوهش از روش تحقیق میدانی (پیمایشی) و از شیوه تجزیه و تحلیل توصیفی از جمله آماره ها و از شیوه های تجزیه و تحلیل استنباطی از جمله آزمون های اسمیرنف کولموگروف، آزمون کایزر مایر الکین و آزمون کرویت بارتلت، آزمون تحلیل عاملی، تکنیک چرخش واریماکس وآزمون تی مستقل و... استفاده شده است. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 92/0 و روایی تایید شده از طریق نظر صاحبنظران است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عوامل آسیب زای تربیت دینی دانشجویان عبارتند از: عدم مرزبندی در امور دینی، عدم انعطاف پذیری و توجه به استعدادها و تفاوت های فردی افراد در جریان تربیت دینی، عدم توجه به باورها و شرایط عصر و دوره در تربیت و امور تربیتی، الگوپردازی نامناسب در جامعه، عدم همسانی عمل و ظاهر مروجان دین و اولیاء و مربیان، استفاده ابزاری از دین (ارائه دین در معنایی تحریف شده و غیرواقعی) که 61 درصد واریانس ها را تبیین می کند.

    کلیدواژگان: آسیب شناسی، تربیت دینی، مکتب امام حسین (ع)، دانشگاه پیام نور