فهرست مطالب

مجله علوم دامی ایران
سال پنجاهم شماره 4 (زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/12/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فرزاد غفوری، مصطفی صادقی*، ابوالفضل بهرامی، سیدرضا میرائی آشتیانی صفحات 259-269

    امروزه انتخاب ژنتیکی برای افزایش رشد و تولید پروتئین حیوانی با کیفیت بالا در جوجه‏ ‏های گوشتی (Gallus gallus domesticus)، معمولا منجر به افزایش وزن بیش از حد خواهد شد که نتیجه آن تاثیر منفی بر راندمان مصرف خوراک و کیفیت لاشه مانند افزایش چربی محوطه بطنی می شود. هدف این مطالعه استفاده از پروفایل ترانسکریپتوم بافت چربی دو دسته جوجه‏ ‏های گوشتی با چربی زیاد و کم در محوطه بطنی، به‏ ‏منظور شناسایی ژن های موثر در متابولیسم و ذخیره چربی می باشد. در تجزیه داده های ریزآرایه و RNA-seq برای بیان تفاوت ژنی به ترتیب 2914 و 1867 ژن استخراج شد که در مجموع با مقایسه ژن های شناسایی شده که تفاوت بیانی معنی داری داشتند (000001/0P<)، 1835 ژن شناسایی شد. سپس با مقایسه تعداد ژن مربوطه در میان پروفایل های ترانسکریپتوم، ژن های مشترک مرتبط شامل THBS1، COLEC12، ANXA7، RGS19، TMEM258 و HTR7L بودند که در فرآیند اصلی مسیرهای کنترل سنتز، متابولیسم و ذخیره چربی و مسیر سیگنالینگ غدد درون ریز فعال شده توسط آدیپوکین ها دارای نقش می باشند. تجزیه و تحلیل ترانسکریپتوم مرتبط با ذخیره چربی محوطه بطنی می تواند بیان کننده نقش آن به‏ ‏عنوان یک اندام متابولیک و درون ریز در جوجه‏ ‏های گوشتی باشد.

    کلیدواژگان: پروفایل ترانسکریپتوم، داده کاوی، مسیر سیگنالینگ، متابولیسم چربی
  • فرزاد عبدالله زاده، حمید محمد زاده، محمد خوروش، اکبر تقی زاده، علی حسینخانی* صفحات 271-282
    به منظور بررسی آثار جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله کلزا و همچنین روش فرآوری دانه ذرت بر عملکرد تولیدی گاوهای پر تولید از 12 راس گاو شیرده هلشتاین (زایش دوم با میانگین روزهای شیردهی 14±80 و تولید شیر 3±46 کیلوگرم در روز) در قالب طرح مربع لاتین تکرار شونده 4×4 به روش فاکتوریل 2×2 استفاده شد. عامل اول روش فرآوری دانه ذرت شامل آسیاب نرم و پرک شده با بخار بود و عامل دوم شامل دو نسبت کنجاله کلزا به کنجاله سویا (50:50 و 100: صفر) در جیره بود. ماده خشک مصرفی، تولید شیر، غلظت ترکیبات شیر و همچنین پارامترهای شکمبه ای تحت تاثیر نوع کنجاله مصرفی در جیره قرار نگرفت. حذف کامل کنجاله سویا در جیره سبب کاهش قابلیت هضم ظاهری ماده خشک گردید. پرک کردن ذرت با بخار سبب کاهش خوراک مصرفی، کاهش درصد چربی شیر، افزایش درصد پروتئین شیر و افزایش غلظت گلوکز خون شد، اما تولید شیر تحت تاثیر قرار نگرفت. اثر متقابل جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله کلزا و روش فرآوری دانه ذرت بر پاسخ های عملکردی گاوهای شیری معنی دار نبود. استفاده از کنجاله کلزا به عنوان جایگزین مناسب کنجاله سویا و همچنین پرک کردن ذرت با بخار به علت بهبود راندمان خوراک و اثر مثبت بر متابولیسم نیتروژن و انرژی جهت تغذیه گاوهای پرتولید، قابل توصیه خواهد بود.
    کلیدواژگان: فرآوری غله، گاو شیرده، منبع پروتئین‏
  • محمدعلی طالبی*، محسن باقری صفحات 283-294

    در این پژوهش از اطلاعات صفات رشد بره های حاصل از گروه های لری بختیاری (L)، آمیخته های رومانف× لری بختیاری (F1RL)، پاکستانی× لری بختیاری (F1PL)، (پاکستانی× لری بختیاری)× (رومانف× لری بختیاری) (¼P¼R½L) و (رومانف× لری بختیاری)× (رومانف× لری بختیاری) (F2RL) و صفات لاشه 50 راس بره لری بختیاری و 41 راس آمیخته های F1RL و 20 راس آمیخته های  F2RL به منظور بررسی عملکرد در صفات رشد و ترکیب لاشه استفاده شد. بره ها در سن 5 ±90 روزگی از شیر گرفته و در سن شش ماهگی کشتار شدند. وزن تولد بره هایلری بختیاری (12/5 کیلوگرم) به طور معنی داری (05/0<p) بیشتر از بره های آمیخته رومانف و پاکستانی با لری بختیاری (به ترتیب 81/4 و 57/4 کیلوگرم) بود. بره های آمیخته F1RL به طور معنی داری (05/0<p) وزن شیرگیری و وزن شش ماهگی (به ترتیب 96/30 و 75/42 کیلوگرم) بیشتری نسبت به بره های لری بختیاری (به ترتیب 81/28 و 69/41 کیلوگرم) و سایر ترکیب های نژادی داشتند. آمیخته های F1RL و F2RL  نسبت به بره های لری بختیاری به طور معنی داری (05/0<p) درصد گوشت لاشه بیشتری در سن ثابت (به ترتیب 57/59، 99/60 و 03/50) و وزن ثابت (به ترتیب 99/60، 24/59 و 56/49) داشتند. میانگین وزن و درصد کل چربی لاشه در بره های لری بختیاری نسبت به بره های F1RL و F2RL به طور معنی داری (05/0<p) (به ترتیب 56/7، 25/4 و 95/2 کیلوگرم و 57/31، 91/20 و 97/17 درصد در سن ثابت و به ترتیب 65/6، 30/4 و 12/5 کیلوگرم و 46/30، 08/20 و 46/22 درصد در وزن ثابت) بیشتر بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با آمیخته گری رومانف× لری بختیاری (F1RL)، وزن شیرگیری و شش ماهگی و ترکیب لاشه بهبود یافته است.

    کلیدواژگان: آمیخته گری، رشد، رومانف، پاکستانی، لاشه، لری بختیاری
  • فایزه جلیلی، احمد زارع شحنه*، سعید زین الدینی، علیرضا یوسفی، امین کاظمی زاده صفحات 295-306

    هدف این پژوهش، مطالعه اثر تغذیه کورکومین بر فراسنجه های کیفی اسپرم و باروری خروس های مادرگوشتی پس از یخ گشایی بود. تعداد 20 قطعه خروس مادرگوشتی سویه راس 308 در سن 49 هفتگی به طور تصادفی به چهار گروه آزمایشی (5n =) تقسیم شدند. سطوح مختلف کورکومین شامل: صفر (T1)، 10 (T2)، 20 (T3) و 30 (T4) میلی گرم کورکومین به ازای هر پرنده در هر روز به جیره پایه اضافه و از 49-61 هفتگی به پرنده ها تغذیه شد. پس از گذشت یک دوره پنج هفته ای از تغذیه کورکومین (49-53 هفتگی)، فراسنجه های کیفی اسپرم طی شش هفته (54 تا 59 هفتگی) پس از یخ گشایی ارزیابی شد. نمونه های منی هفته های 60 و 61 پس از یخ گشایی برای ارزیابی باروری، به 68 مرغ مادر گوشتی (17n=) تلقیح شد. نتایج نشان داد جنبایی کل در تیمارهای T3 و T4 و جنبایی پیش رونده در تیمارهای T2، T3 و T4 نسبت به T1 افزایش یافت (05/0>P). تغذیه کورکومین زنده مانی اسپرم را پس از یخ گشایی در تیمارهای T3 و T4 نسبت به T1 افزایش داد (05/0>P). عملکرد غشای پلاسمایی (HOS) در تمامی گروه‏ ‏های تیماری دارای کورکومین نسبت به تیمار T1 افزایش یافت (05/0>P)، به طوری که بیشترین عملکرد مربوط به تیمارهای T3 و T4 بود. نرخ باروری اسپرم در تیمارهای T3 و T4 نسبت به T1 افزایش یافت (05/0>P). در کل، نتایج این پژوهش نشان از تاثیرات مثبت تغذیه کورکومین بر کیفیت اسپرم و باروری خروس های مادرگوشتی پس از یخ گشایی داشت و بهترین عملکرد زمانی حاصل شد که روزانه 20 یا 30 میلی گرم کورکومین به ازای هر پرنده به مدت 13 هفته تغذیه شد.

    کلیدواژگان: آنتی اکسیدان، انجماد اسپرم، خروس، زردچوبه
  • سیدرضا موسوی، فرشید فتاح نیا*، گلناز تاسلی، یحیی محمدی، مهدی میرزایی، فخرالدین آرمیون صفحات 307-317

    در این مطالعه، اثر تزریق محلول ویتامین E و سلنیوم و محلول ویتامین B12و آهن به گاوهای شیری دوره انتقال بر کیفیت آغوز، ظرفیت آنتی اکسیدانی، غلظت ویتامین های Eو B12و عناصر سلنیوم و آهن و فراسنجه های سرم گوساله ها بررسی شد. بیست راس گاو یک شکم زایش (26/60±09/607 کیلوگرم) و 20 راس گاو دو شکم زایش (54/55 ±712 کیلوگرم) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و بر اساس شکم زایش و وزن بدن به 4 گروه تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل 1) تزریق 7 میلی لیتر سرم فیزیولوژیک، 2) تزریق 60 میلی لیتر محلول ویتامین E و سلنیوم، 3) تزریق 7 میلی لیتر محلول ویتامین B12وآهن و 4) تزریق 60 میلی لیتر محلول ویتامین E و سلنیوم و 7 میلی لیتر محلول ویتامین B12و آهن بودند. تزریق ها در روزهای 21 و 7 قبل از زایش و خون گیری از گوساله ها قبل از مصرف آغوز و 24 ساعت بعد مصرف آغوز انجام شد. تزریق ها بر وزن تولدگوساله ها و درصد چربی، پروتئین، لاکتوز و مواد جامد بدون چربی و غلظت ایمونوگلبولین Gآغوز اثری نداشت. غلظت ویتامین های EوB12، عناصر سلنیوم و آهن، فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز، کل ظرفیت آنتی اکسیدانی و غلظت متابولیت های سرم گوساله ها تحت تاثیر قرار نگرفت. به طورکلی می توان نتیجه گیری کرد که تزریق محلول ها 21 و 7 روز قبل از زایش بر سامانه ایمنی گوساله ها در 24 ساعت اول زندگی اثری نداشت.

    کلیدواژگان: آغوز، ظرفیت آنتی اکسیدانی، گوساله، ویتامین ‏E‏ و سلنیوم، ویتامین ‏B12‎‏ و آهن
  • وحید غلامحسینی، مهدی کاظمی بن چناری*، مهدی خدایی مطلق، محمدحسین مرادی صفحات 319-328

    استفاده از مکمل های آنیونیک در جیره تلیسه های آبستن به منظور ایجاد توازن کاتیون- آنیون منفی در جیره نویسی گاوهای شیری همچنان سوال برانگیز است. به این منظور تعداد 12راس تلیسه آبستن هلشتاین 7±21 روز مانده به زایش در جایگاه های انفرادی در قالب طرح کاملا تصادفی به یکی از دو تیمار آزمایشی اختصاص یافتند (هر تیمار با 6 تکرار). تیمارها شامل: 1) جیره با اختلاف DCAD برابر 165+ میلی اکی والان بر کیلوگرم و 2) جیره با DCAD برابر 85- میلی اکی والان بر کیلوگرم ماده خشک بودند. ماده خشک مصرفی انفرادی، آغوز تولیدی و ایمنوگلوبولین های آغوز، شیر و ترکیبات آن، به همراه متابولیت های خونی (پیش و پس از زایش) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد ماده خشک مصرفی دام ها تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. pH خون در قبل از زایش در تیمار با DCAD منفی کاهش یافت. در بین متابولیت های خون، تنها غلظت کلسیم خون در تیمار با DCAD منفی افزایش یافت و این در حالی بود است که تیمار با DCAD مثبت نیز افت کلسیم را تجربه نکرد. مقدار آغوز تولیدی، چربی و پروتئین شیر، ایمنوگلوبولین های M  و A آغوز، امتیاز وضعیت بدنی دام ها تحت تاثیر قرار نگرفتند. تنها ایمنوگلوبولین  Gدر خون و آغوز مربوط به تلیسه های مصرف کننده جیره با DCAD منفی افزایش داشت. به طور خلاصه نتایج نشان داد ایمنوگلوبین G در سرم و آغوز تلیسه هایی که جیره با DCAD منفی دریافت کرده بودند افزایش نشان داد و پژوهش های بیشتری به منظور بررسی تاثیر DCAD منفی بر تلیسه های انتظار زایش درگیر شرایط تنش موردنیاز می باشد.

    کلیدواژگان: اختلاف کاتیون- آنیون جیره، ایمنی آغوز، تلیسه انتظار زایش، مکمل آنیونیک‏
  • مولود پارسافر، مازیار محیطی اصلی*، محسن فرزانه صفحات 329-339
    این آزمایش جهت بررسی اثر آلومینوسیلیکات، اسید هیومیک، دیواره سلولی مخمر، پودر گیاهی و یک توکسین بایندر تجاری برای کاهش آثار آفلاتوکسین B1 در جیره جوجه های گوشتی انجام شد. آزمایش با استفاده از 320 قطعه جوجه گوشتی در قالب طرح کاملا تصادفی با 8 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه پرنده در هر تکرار از سن 7 تا 28 روزگی انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل: 1) شاهد منفی (بدون آفلاتوکسین)، 2) شاهد مثبت (حاوی 3/0 میلی گرم آفلاتوکسینB1 در کیلوگرم جیره)، 3) شاهد مثبت + آلومینوسیلیکات، 4) شاهد مثبت+ آلومینوسیلیکات+ اسید هیومیک، 5) شاهد مثبت+ آلومینوسیلیکات+ دیواره سلولی مخمر، 6) شاهد مثبت+ آلومینوسیلیکات+ اسید هیومیک+ دیواره سلولی مخمر، 7) شاهد مثبت+ توکسین بایندر تجاری مگنوتوکس و 8) شاهد مثبت+ پودر گیاهی بود. استفاده از جیره حاوی آفلاتوکسین سبب کاهش عملکرد رشد جوجه ها، افزایش وزن کبد، قلب و پانکراس و کاهش غلظت آلبومین، پروتئین کل و گلوکز سرم شد (05/0>P). افزودن آلومینوسیلیکات به عنوان جاذب به تنهایی در کاهش آثار منفی آفلاتوکسین موثر بود. افزودن دیواره سلولی مخمرسبب تقویت اثرات آلومینوسیلیکات شد، اما افزودن اسید هیومیک زیاد موثر نبود. در مجموع، به نظر می رسد ترکیب آلومینوسیلیکات و دیواره سلولی مخمر بیشترین جذب آفلاتوکسین B1 را دارا می باشد.
    کلیدواژگان: آفلاتوکسین ‏B1‎، آلومینوسیلیکات، اسید هیومیک، جوجه گوشتی، دیواره سلولی مخمر‏
  • مرتضی صالح پور، حمید امانلو*، حمیدرضا میرزایی الموتی، نجمه اسلامیان فارسونی صفحات 341-350

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر سیستم خوراک‏ ‏دهی تک گروهی (TMR1) در مقایسه با چندگروهی (TMR4) بر روی توان تولیدی و ترکیبات شیر طی یک دوره شیردهی کامل بود. چهارصد و هشتاد و چهار راس گاو هلشتاین شیرده براساس روز شیردهی بلوک بندی (158 راس در اولین، 134 راس دومین و 192راس در سومین دوره شیردهی و یا بالاتر) و به دو سیستم خوراک‏ ‏دهی تک گروهی (TMR1) و چند گروهی (TMR4) به طور تصادفی اختصاص یافتند. میانگین تولید شیر روزانه در تیمارهای TMR4 و TMR1 به ترتیب 97/36 و 01/41 کیلوگرم در روز بود و تولید شیر در گروه TMR1 در مقایسه با TMR4 به میزان 04/4 کیلوگرم در روز افزایش (01/0>P) یافت. تولید شیر تصحیح شده براساس 4 درصد چربی تحت تاثیر تیمار آزمایشی قرار گرفت (01/0>P)، به‏ ‏طوری‏ ‏که گاوهای تغذیه‏ ‏شده با TMR1در مقایسه با گاوهای تغذیه‏ ‏شده با TMR4 شیر بیشتری تولید کردند (46/37 در مقابل 1/33 کیلوگرم در روز). درصد ترکیبات شیر (درصد چربی و پروتئین) تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (01/0<P). در راستا با نتایج تولید شیر، مقدار چربی (01/0<p) و پروتئین شیر (01/0<p) به طور معنی داری در گروه TMR1 در مقایسه با TMR4 افزایش یافت. گاوها در TMR4 در مقایسه با TMR1 58/1 برابر (46/2 - 01/1 =%95CI) در کل دوره شیردهی حذف شدند (04/0=P).

    کلیدواژگان: تک ‏TMR، چند ‏TMR، ‎عملکردهای تولیدی، گروه بندی
|
  • Farzad Ghafouri, Mostafa Sadeghi *, Abolfazl Bahrami, SeyedReza Miraei Ashtiani Pages 259-269

    Abdominal fat deposition and several other unique features in the metabolism of birds such as interaction between genetic and endocrine factors, fasting hyperglycemia and insulin resistance are signs of obesity and metabolic disorders in poultry, similar to humans. The main purpose of this study was to use transcript profile of fat tissue in two groups of broiler chickens with high and low abdominal fat deposition, to identify the genes involved in storage and metabolism of fat, as well as the signaling pathways associated with the endocrine glands. Based on the analysis of microarray and RNA-seq data, 2914 and 1867 genes were detected as differentially expressed genes, respectively. In total, 1835 genes were identified by comparing the genes with a significant difference in expression (P<0.000001). Then, by comparing the number of relevant genes among the transcript profiles, the most important related genes were THBS1, COLEC12, ANXA7, RGS19, TMEM258 and HTR7L, which in the main process of pathways controlling synthesis, fat metabolism and storage and the endocrine signaling pathways activated by adipokines, are involved. The analysis of the relevant tissue may indicate the role of ventricular fat as a metabolic and endocrine organ in broiler chickens.

    Keywords: Data Mining, Fat Metabolism, signaling pathway, transcriptomic profile
  • Farzad Abdollahzadeh, Hamid Mohammadzadeh, Mohammad Khorvash, Akbar Taghizadeh, Ali Hosseinkhani * Pages 271-282
    This study was conducted to investigate the effects of replacement of soybean meal with canola meal and corn processing on productive performance of Holstein dairy cows. Twelve Holstein cows (milk yield= 46±3 kg/d) were assigned to a replicated 4×4 Latin square design with a 2×2 factorial arrangement of treatments. Factor 1 was corn processing method, ground corn or steam flaked corn, and factor 2 was two ratio canola meal to soybean meal (50:50 or 100:0). No significant interactions of main treatment effects occurred for lactation performance data. Dry matter intake and milk production was not affected by replacement of soybean meal with canola meal. Milk compounds concentration was not affected by this replacement. Substitution of hundred percent of soybean meal with canola meal in the diet decreased the apparent digestibility of the dry matter. Feed intake was decrease when the cows received steam flaked corn compared with those receiving ground corn. Milk fat content decreased but milk protein content increased in cows fed steam flaked compared with those fed ground corn. Although these results showed no interaction effects of replacement of soybean meal with canola meal and corn processing method on performance, higher canola meal ratio and steam flaked corn improved feed efficiency and has a positive effect on the metabolism of nitrogen and energy, so recommended to fed in high-yielding cows under the conditions of this experiment.
    Keywords: Canola meal, Corn Processing, Holstein cow, soybean meal‎
  • MohammadAli Talebi *, Mohsen Bagheri Pages 283-294

    This study was conducted to investigate the performance of growth and carcass traits of Lori-Bakhtiari (L), Romanov×Lori-Bakhtiari (F1RL), Pakistani×Lori-Bakhtiari (F1PL), (Pakistani×Lori-Bakhtiari)×(Romanov×Lori-Bakhtiari) (¼P¼R½L) and (Romanov×Lori-Bakhtiari)×(Romanov×Lori-Bakhtiari) (F2RL) crossbred lambs. Carcass characteristics of Lori-Bakhtiari (n=50), F1RL (n=41) and F2RL (n=20) crossbred lambs. Lambs were weaned at the age of 90 ± 5 days. Lambs were slaughtered at six month of age. Birth weight in Lori-Bakhtiari (5.12 kg) was significantly (P<0.05) higher than in Romanov (4.81 kg) and Pakistani (4.57 kg) crossbred. Weaning weight and body weight in six months were significantly higher (P<0.05) in Romanov × Lori-Bakhtiari crossbred lambs (30.96 and 42.75, respectively) than in Lori-Bakhtiari (28.81 and 41.69, respectively) and others genetic compositions. F1RL and F2RL crossbred lambs for lean percentage were significantly (P<0.05) higher than in Lori-Bakhtiari lambs in constant age (59.57, 60.57 and 50.03, repectively) and in constant weight (60.99, 59.24 and 49.56, repectively). Weight and percentage of total fat of carcass in Lori-Bakhtiari lambs (7.56 kg, 31.57% in constant age 6.65 kg, 30.46% in constant weight, repectively) were significantly (P<0.05) higher than of F1RL (4.25 kg, 20.91% and 4.30 kg, 20.08%, repectively) and F2RL (2.95 kg, 17.97% and 5.12 kg, 22.46%, repectively) lambs. In conclusion, crossbreeding between Romanov and Lori-Bakhtiari (F1) improves body weight at weaning and at six months of age, and carcass composition.

    Keywords: Carcass, Crossbreeding, Growth, Lori-Bakhtiari, Pakistani, Romanov‎
  • Faezeh Jalili, Ahmad Zareh Shahneh *, Saeed Zeinoaldini, AliReza Yousefi, Amin Kazemizadeh Pages 295-306

    The aim of this study was to investigate the effect of curcumin on post-thawed sperm quality parameters and fertility of male broiler breeders. Twenty 49-week-old Ross 308 broiler roosters were randomly divided into four experimental groups (n=5). Different levels of curcumin including: 0 (T1), 10 (T2), 20 (T3) and 30 (T4) mg of curcumin/bird/day were supplemented to basal diet and fed to the birds from 49-61 weeks of age. After a 5-week of feeding curcumin (49-53 weeks), sperm quality was assessed for 6 weeks (54 to 59 weeks of age) following cryopreservation of semen samples. In order to evaluate fertility rate, the semen samples from weeks 60 and 61 were thawed and artificially inseminated into 68 broiler hens (n=17). Curcumin supplementation increased total motility in the T3 and T4 groups, and progressive motility in the T2, T3, and T4 groups compared to the T1 group (P<0.05). Feeding curcumin increased the viability of sperm in T3 and T4 groups compared to the T1 group (P<0.05). Plasma membrane functionality (HOS) was increased in all curcumin-treated birds compared to the control group (P<0.05); however, the highest performance was observed in T3 and T4 groups. Curcumin supplementation increased fertility rate in T3 and T4 groups compared to the T1 group. In general, the results of this study indicated positive effects of curcumin on sperm quality and fertility of broiler breeder roosters after thawing, and the best results were obtained when 20 or 30 mg of curcumin were fed daily for 13 weeks.

    Keywords: Antioxidant, cryopreservation sperm, ‎‏ ‏rooster, Turmeric
  • Reza Mousavi, Farshid Fatahnia *, Golnaz Taasoli, Yahya Mohammadi, Mehdi Mirzaee, Fakhrodin Armioon Pages 307-317

    In this experiment, effects of injection of vitamin E (VE) and selenium (Se) solution and vitamin B12 (VB12) and iron (Fe) solution to transition dairy cows on colostrum quality and calves’ antioxidant capacity, concentrations of VE and VB12, Fe and Se, serum metabolites and blood cells were studied. Twentyprimiparous (607.09±60.26 kg of body weight) and twentymultiparous (712±55.54 kg of body weight) Holstein dairy cows were divided to 4 based on parity and body weight in a randomized completely block design. Experimental treatments consisted of 1) injection of 7 ml of NaCl % 0.9 (Control), 2) injection of 60 ml of VE and Se solution, 3) injection of 7 ml of VB12 and Fe solution and 4) injection of 60 ml of VE and Se solution with 7 ml VB12 and Fe solution. Solutions injected on 21 and 7 day prepartum and calves blood samples collected before and 24h after cholestrum feeding. Results indicated that treatments had no effect on calves’birth weight and colostrum concentrations of fat, protein, lactose and solid not fat, and immunoglobulinG. Serum concentrations of VE and B12, Se and Fe, serum activities of glutathione peroxidase, catalase, total antioxidant capacity and serum metabolites did not affected by the experimental treatments. Altogether, it can be concluded that injection of VE and Se solution and VB12 and Fe solution to transition dairy cows on days 21 and 7 prepartum had no effect on calves’immune system at first 24h of life.

    Keywords: antioxidant capacity, Calf, Colostrum, vitamin E, Se, vitamin B12, Fe
  • Vahid Gholamhoseini, Mehdi Kazemi Bonchenari *, Mahdi Khodaei Motlagh, MohammadHossein Moradi Pages 319-328

    Supplementing anionic salts to make negative DCAD in close-up heifers’ diets is still a challenging topic in formulation of dairy cattle rations. Twelve close-up Holstein heifers (21 ± 7 d expected to calving date) were fed individually and allocated to two treatments of 6 animals each. Experimental treatments were; 1) positive DCAD with level of +165 meq/kg basis on dry matter; and 2) negative DCAD with the level of -85 meq/kg basis on dry matter. Dry matter intake (DMI), milk yield and composition, colostrum yield and its immunoglobulins content and some blood metabolites (pre- and post-partum) were evaluated. The results show that DMI was similar between treatments. The blood pH was lesser in negative-DCAD fed heifers. Among blood metabolites, only Ca was increased in negative-DCAD fed heifers. Colostrum and milk yield and milk composition, colostrum concentrations of IgM and IgA were similar between treatments. However, serum and colostrum concentrations of IgG were slightly increased in negative-DCAD fed heifers; a further research should be carried out to elaborate on the effects of using negative-DCAD rations in close-up heifers exposed to stressful conditions.

    Keywords: Anionic salts, colostrum‏ ‏immunity, dietary cation– anion difference
  • Moloud Parsafar, Maziar Mohiti Asli *, Mohsen Farzaneh Pages 329-339
    The experiment was carried out to investigate the effect of aluminum silicate (AS), humic acid (HA), Saccharomyces cerevisiae cell wall (SC), herbal powder (HP) and a commercial toxin binder to alleviate the effects of aflatoxin B1 (AFB1) in broiler diet.  In this experiment we used 320 day old chicks in a completely randomized design with 8 treatments and 4 replications, and 10 birds in each replicate, from 7 to 28 days of age. Experimental treatments were: 1) negative control (NC; without AFB1), 2) positive control (PC; contaminated by 0.3 mg AFB1 / kg diet), 3) PC + AS, 4) PC + AS + HA, 5) PC + AS + SC, 6) PC + AS + HA + SC, 7) PC + Magnotox as a commercial binder and 8) PC + HP. Feeding AFB1 contaminated diet reduced broiler performance, increased relative weights of liver, heart, pancreas and reduced serum albumin, total protein and glucose concentrations (P <0.05). Inclusion of AS in PC diet individually improved the negative effects of AFB1. However, supplementation of SC boosted AS effects, HA supplementation was rarely effective. Finally, it can be concluded that the combination of AS + SC has the highest adsorbing ability of AFB1.
    Keywords: Aflatoxin B1, Aluminum silicate, Broilers, Humic Acid, ‎‏ ‏Yeast cell wall‎
  • Morteza Salehpour, Hamid Amanlou *, HamidReza Mirzaei Alamouti, Najmeh Eslamian Farsouni Pages 341-350

    The aim of the present study was to investigate the effect of single nutritional grouping (TMR1) compared to multinutritional grouping (TMR4) on productive performance and milk composition during a complete lactation period. Four hundred and eighty-four lactating Holstein cows were blocked based on parity (158 first, 134 second, and 192 third lactation or higher) and were randomly assigned one of two TMR1 and TMR4. Cows in 1TMR produced 4.04 kg more milk than those in 4TMR group (P<0.01). Likewise, 4% FCM yield was higher for 1TMR relative to 4TMR (37.46 vs. 33.1 kg, respectively). The content of milk compositions were not affected by experimental treatments (P> 0.05). According to the results of milk production, fat (P<0.01) and protein milk yields (P<0.01) were higher for TMR1 compared to TMR4. Cows in 4TMR were culled 1.58 times compared to those in 1TMR during lactating period. (CI95%= 1.01-2.46; P= 0.04).

    Keywords: Multiple TMR, nutritional grouping, production performances, single TMR