فهرست مطالب
مجله پرستار و پزشک در رزم
سال هفتم شماره 24 (پاییز 1398)
- تاریخ انتشار: 1399/04/11
- تعداد عناوین: 11
-
-
صفحات 5-12مقدمه
افراد مبتلا به سرطان پستان در سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت با چالش های زیادی مواجه می شوند. بنابراین، پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت در افراد مبتلا به سرطان پستان با گیرنده های استروژن و پروژسترون انجام شد.
روش کارپژوهش حاضر، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را افراد مبتلا به سرطان پستان با گیرنده های استروژن و پروژسترون شهر بوشهر تشکیل دادند. مشارکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود و خروج از بیماران بیمارستان شهدای خلیج فارس شهر بوشهر انتخاب شده (تعداد 30 نفر)، سپس در گروه های 15 نفره به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش، در 12 جلسه آموزش برنامه معنویت درمانی شرکت کردند در حالی که گروه کنترل در این جلسات شرکت نکردند. ابزار این پژوهش پرسشنامه سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت والکر، اسچریست و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری وپندر بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تحلیل شد.
یافته هانتایج تحلیل نشان دادکه آموزش معنویت درمانی بر سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت درافرادمبتلابه سرطان پستان با گیرنده های استروژن و پروژسترون اثر معناداری داشته است. همچنین معنویت درمانی بر همه خرده مقیاس های تغذیه، فعالیت جسمانی، مسئولیت پذیری برای سلامت فردی، مدیریت استرس، روابط بین فردی و تعالی معنوی اثر معناداری داشت.
نتیجه گیریبرنامه ریزی برای آموزش معنویت درمانی نقش مهمی در سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت زنان مبتلابه سرطان پستان با گیرنده های استروژن و پروژسترون دارد
کلیدواژگان: سبک زندگی، سرطان پستان، معنویت درمانی -
صفحات 13-20مقدمه
هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت نظم جویی شناختی هیجان در سربازان دارای تشخیص اختلال یا صفات شخصیت مرزی با سربازان سالم بود.
روش کارطرح پژوهش حاضر به شیوه توصیفی - مقطعی از نوع علی - مقایسه ای بود که در سال 1398 انجام شد. جامعه آماری اول پژوهش شامل کلیه سربازان مراجعه کننده به بیمارستان روان پزشکی 505 ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که دارای تشخیص اختلال یا صفات شخصیت مرزی بودند و جامعه آماری دوم متشکل از سربازان فاقد تشخیص و سالم به لحاظ روان شناختی بودند. حجم نمونه نهایی در هر گروه 106 نفربود که این 212 نفر از طریق فرمول کوکران تعیین شدند. روش نمونه گیری، نمونه در دسترس بود و اطلاعات مورد نیاز توسط پرسشنامه های جمعیت شناختی محقق ساخته و نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی (CERQ) جمع آوری گردید. داده های به دست آمده از طریق شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین، فروانی، درصد و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره با استفاده نسخه 25SPSS تحلیل شدند.
یافته هادامنه سن سربازان مورد بررسی از 18 سال تا 31 سال بود (91/2 ± 38/23 و 86/3 ± 98/21). نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت در راهبردهای منفی شناختی هیجانی در گروه های بدون اختلال و با اختلال یا صفات شخصیت مرزی از نظر آماری معنادار است (01/0>P).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش حاضر سربازان مبتلا به اختلال یا صفات شخصیت مرزی در مقایسه با سربازان سالم بیشتر از راهبردهای منفی شناختی هیجان استفاده می نمایند. همچنین، سربازان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با سربازان سالم کمتر از راهبردهای مثبت هیجانی- شناختی استفاده می نمایند.
کلیدواژگان: نظم جویی شناختی - هیجان، اختلال و صفات شخصیت مرزی، سربازان -
صفحات 21-28مقدمه
هدف پژوهش حاضر پیش بینی همدلی براساس دلبستگی به والدین و همسالان و خودپنداره بود.
روش کارروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان متوسطه اول پایه های هفتم تا نهم مدارس نواحی یک و دو شهرستان همدان به تعداد 21690 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای 570 نفر از میان مدارس شاهد 1، شاهد 2، مدرسه فروغ و مدرسه فاطمه الزهرا به این صورت که دو مدرسه از هر ناحیه و از هر مدرسه 4 کلاس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان ساخته آرمسدن و گرینبرگ (IPPA)، پرسشنامه خودپنداره (SCQ) ساخته ساراسوت 1984 و آزمون همدلی بریانت (1982) بود. پس از حذف 50 پرسشنامه مخدوش، داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند.
یافته هانتایج پژوهش حاضر نشان داد خودپنداره جسمانی (01/0P<، 176/0=β) در سطح 01/0 و خودپنداره اجتماعی (05/0P<، 130/0=β) و خودپنداره اخلاقی (05/0P<، 122/0=β) در سطح معناداری 05/0 و به صورت مثبت همدلی را پیش بینی می کنند. دلبستگی به مادر (01/0P<، 175/0=β) و دلبستگی به همسالان (05/0P<، 117/0=β) به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 همدلی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیریپیشنهاد می شود در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی در مدارس و افزایش رفتارهای همدلانه بر ارتقای خودپنداره نوجوانان و ترمیم دلبستگی آن ها با والدین و همسالان تمرکز شود.
کلیدواژگان: خودپنداره، دلبستگی، والدین، همدلی، همسالان -
صفحات 29-35مقدمه
اختلالات خلقی با شیوع 20.8 درصدی به عنوان یکی از اختلالات شایع، پرهزینه و تضعیف کننده کیفیت و کارکردهای سالم زندگی، میلیون ها نفر را در دنیا دچار مشکل می سازند. پژهش حاضر با هدف برررسی رابطه عوامل فراتشخیصی (نگرانی و نشخوار فکری) با علایم خلقی افسردگی و اضطرابی انجام شد.
روش کارپژوهش حاضر از نوع طرح های توصیفی بود که به روش همبستگی و رگرسیون انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود که تعداد 380 نفر از آنها مطابق با فرمول کوکران انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نگرانی (PSWQ)، نشخوارفکری (RRS)، سیاهه اضطراب بک (BAI) و سیاهه افسردگی بک (BDI-II) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و روش های آماری استنباطی شامل همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که عوامل فراتشخیصی نگرانی و نشخوار فکری رابطه معنا داری با علایم خلقی افسردگی و اضطراب دارد و همچنین علایم خلقی افسردگی و اضطراب از طریق عوامل فراتشخیصی قابل پیش بینی است، که این تغییرات در سطح P<0/01 معنا دار هستند.
نتیجه گیریمی توان گفت با شکل گیری عوامل فراتشخیصی، راهبردهای مقابله ای ناسازگارانه وارد عمل شده و علایم خلقی افسردگی و اضطراب به وجود می آیند.
کلیدواژگان: فراتشخیصی، علایم خلقی، اضطراب، افسردگی -
صفحات 36-41مقدمه
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مداخله گروهی مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری بر استرس شغلی کارکنان شاغل در قوه قضاییه بود.
روش کارتعداد30 نفر از کارکنان قوه قضاییه در شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در پژوهش نام نویسی کردند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد اختصاص یافتند. گروه آزمایش در هشت جلسه 5/1 ساعته مداخله شناختی- رفتاری گروهی را دریافت کرد. برای گروه شاهد، هشت جلسه یک و نیم ساعته با موضوعات بی ربط به مداخله مانند صحبت درباره سیگار، الکل و تصادفات برگزار گردید. مشارکت کنندگان پیش و پس از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه استرس شغلی اسپیو (OOSI) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از اندازه گیری مکرر ترکیبی استفاده شد.
یافته هامداخله گروهی مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری، منجر به کاهش معنا دار نمره استرس شغلی شد.
نتیجه گیریمداخله گروهی مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری به کاهش استرس شغلی منجر می شود.
کلیدواژگان: مداخله گروهی، درمان شناختی رفتاری، استرس شغلی -
صفحات 49-56مقدمه
ورزش و فعالیت بدنی اهمیت بسیاری برای سلامتی افراد معلول دارد و معلولان ورزشکار سلامتی بیشتر و رضایت مندی بالاتری از زندگی خود نسبت به معلولان غیر ورزشکار دارند، بنابراین هدف این پژوهش بررسی موانع مشارکت معلولین ورزشکار و غیرورزشکار در فعالیت های ورزشی بود.
روش کارپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی - همبستگی بود که جامعه آماری این پژوهش را 380 نفر از معلولین ورزشکار و غیرورزشکار استان قزوین تشکیل می دادند. از این تعداد طبق جدول مورگان 181 نفر از آنان به صورت روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابراز اندازه گیری، پرسشنامه موانع مشارکت معلولین در فعالیت های ورزشی پورزندی و سلطانی است که برای پاسخ به سوالات از آزمون رتبه ای فریدمن و تی مستقل با نرم افزار spss25 و نرم افزار تحلیل عاملی lisrel15 استفاده شد.
یافته هانتایج این آزمون نشان داد که به ترتیب موانع اماکن و امکانات، موانع خانوادگی، موانع شهری، موانع فردی و موانع اجتماعی و فرهنگی در رتبه های اول تا پنجم قرار دارند و بین اماکن و امکانات، موانع اجتماعی و فرهنگی و موانع شهری، بین معلولین ورزشی و غیر ورزشکار اختلاف معنا داری وجود نداشت (p>0.05). بین موانع فردی و موانع خانوادگی اختلاف معنا داری بین معلولین ورزشکار و غیرورزشکار وجود داشت. (p<0.05). با توجه به یافته های توصیفی در هر دو موانع خانوادگی و فردی میانگین معلولین غیر ورزشکار بیشتر از معلولین ورزشکار بود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود به توسعه اماکن و امکانات ورزشی، از میان برداشتن موانع شهری و آگاه سازی خانواده ها از نقش ورزش در سلامت روحی و جسمی معلولین توجه شود.
کلیدواژگان: فعالیت ورزشی، موانع ورزش، معلولین، ورزشکار و غیر ورزشکار -
صفحات 57-65مقدمه
با توجه به مواجهه دانشجویان پرستاری در دوره های کارآموزی با منابع استرس زا، بهزیستی روان شناختی پایینی دارند، هدف پژوهش حاضر ارایه الگوی ساختاری نقش میانجی خود-تنظیمی در رابطه بین ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی و خود-دلسوزی می باشد.
روش کاربرای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ذهن آگاهی پنج وجهی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف، خود-دلسوزی نف و خود-تنظیمی مارکوس و همکاران استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری با نرم افزار آموس مورد ارزیابی قرارگرفت.
یافته هانتایج به دست آمده نشان داد، مدل بعد از یک سری اصلاحات از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین ذهن آگاهی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق خود-تنظیمی بر خود-دلسوزی و بهزیستی روان شناختی تاثیر دارد. به علاوه خود-دلسوزی بر بهزیستی روان شناختی نیز تاثیر دارد.
نتیجه گیریاین پژوهش گامی جهت شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر بهزیستی روان شناختی و خود-دلسوزی می باشد.
کلیدواژگان: الگوی ساختاری، خود-تنظیمی، ذهن آگاهی، بهزیستی روان شناختی، خود-دلسوزی -
صفحات 66-71مقدمه
توجه به ادراک های روان شناختی جانبازان در محیط خانواده که در معرض بیماری های روانی مرتبط با جنگ و آثار آن قرار دارند ضرورت دارد. بنابراین پژوهش حاضر در رابطه با نگرش به زندگی در احساس سربار بودن و تعلق پذیری خنثی در جانبازان انجام شد.
روش کارروش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل 120 جانباز در شهر اردکان در زمستان 1396 بود. شیوه انتخاب نمونه در دسترس بود. انتخاب نمونه بدین شکل بود که از طریق اداره بنیاد شهید با جانباز دیدار به عمل آمد و پرسشنامه های تحقیق با مدت زمانی معین برای پاسخ دهی در اختیار آنها قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از شاخص های آمار توصیفی و ضریب، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام از طریق نرم افزار spss22 استفاده شد.
یافته هانتایج حاکی از آن بود که همه ابعاد نگرش به زندگی به جز پذیرش مرگ با احساس سربار بودن جانبازان رابطه معناداری داشت. همچنین همه ابعاد نگرش به زندگی به جز مسئولیت پذیری با تعلق پذیری خنثی جانبازان رابطه معناداری داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، فقط خلاء وجودی، هدفمندی و جستجوی معنا می تواند 18 درصد از واریانس مربوط به احساس سربار بودن و 16 درصد از واریانس تعلق پذیری خنثی را به طور معناداری پیش بینی نمایند.
نتیجه گیریفهم تجربه معنوی و نگرش به زندگی جانبازان می تواند جهت توسعه مداخلات جامع از سوی روان شناسان و مشاوران برای ارتقاء کیفیت و رضایت از زندگی آنان کارساز باشد.
کلیدواژگان: نگرش به زندگی، احساس سربار بودن، تعلق پذیری خنثی، جانباز -
صفحات 72-81مقدمه
مدل های تنظیم هیجان نقش ویژه ای برای عوامل شخصیتی، هیجانی، شناختی و مقابله ای در تحمل پریشانی در نظر گرفته اند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش ویژگی های شخصیتی و تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی تحمل پریشانی با درنظر گرفتن نقش میانجی راهبردهای مقابله ای بود.
روش کارپژوهش به صورت توصیفی-همبستگی بر روی 382 مادر دارای کودک مبتلا به سرطان در بیمارستان محک انجام شد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس تحمل پریشانی، پرسشنامه ویژگی های شخصیت 5 عاملی نیو، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن بود. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS.21 و Lisrel 8/7 تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد مدل با داده ها برازش دارد بطوریکه ویژگی های شخصیتی و تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و غیرمستقیم با تحمل پریشانی رابطه دارند. راهبردهای مقابله ای هیجان مدار نیز به طور مستقیم بر تحمل پریشانی اثر می گذارند.
نتیجه گیریترکیب برخی ویژگی های شخصیتی، تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله هیجان مدار می تواند باعث کاهش تحمل پریشانی در بعضی افراد شود
کلیدواژگان: تحمل پریشانی، راهبردهای مقابله، ویژگی های شخصیتی و تنظیم شناختی هیجان -
صفحات 82-92مقدمه
هدف پژوهش پیش رو تعیین اثربخشی درمان فراتشخیصی پروتکل یکپارچه (Unified Protocol) بر نشانه های اضطرابی و افسردگی همایند در مادران خانه دار بود.
روش کارتعداد 30 نفر از زنان خانه دار مدارس استان البرزکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، با نشانه های افسردگی و اضطراب همبود، در دو گروه درمان فراتشخیصی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایشی، 12 جلسه درمان هفتگی فراتشخیصی را دریافت کرد و با استفاده از مقیاس اضطراب بک (BAI) و افسردگی بک (BDI-II) ، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پیگیری 3 ماهه شدند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) استفاده شد.
یافته هامقایسه میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون نشان داد که اجرای پروتکل یکپارچه بر نشانه های اضطراب و نشانه های افسردگی در گروه آزمایش موثر واقع شده است.
نتیجه گیرینتایج نهایی نشان داد که اجرای پروتکل یکپارچه، نشانه های افسردگی و اضطراب را به صورت معناداری به ترتیب در سطح 01/0>p و 05/0>p در مادران خانه دار شرکت کننده در این پژوهش کاهش داده است.
کلیدواژگان: پروتکل یکپارچه، درمان فراتشخیصی، اضطراب، افسردگی -
صفحات 93-102مقدمه
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های جنسی برطرحواره جنسی و رضایت مندی زناشویی زنان متاهل انجام شد.
روش کاراین پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را زنان متاهل شهر تهران تشکیل دادند که 40 نفر نمونه با توجه به ملاک های ورود این پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند و با ابزارهای این پژوهش که شامل: پرسشنامه طرحواره جنسی زنان (سیروانوسکی و اندرسون) و پرسشنامه رضایت مندی زناشویی انریچ بود، داده ها جمع آوری شد و ابتدا روی دو گروه پیش آزمون اجرا گردید و سپس مداخله آموزشی طی 6 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد و پس از اتمام برنامه آموزشی، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد.
یافته هانتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش تحلیل ضریب همبستگی و تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش مهارت های جنسی بر رضایت مندی زناشویی اثربخش است و آموزش جنسی بر طرح واره جنسی اثربخش است و بین طرح واره جنسی با رضایت زناشویی در بین زنان متاهل رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که آموزش مهارت های جنسی بر بهبود طرح واره جنسی و رضایت زناشویی زنان متاهل اثربخش است.
کلیدواژگان: اثربخشی آموزش های جنسی، طرح واره جنسی، رضایت مندی زناشویی
-
Pages 5-12Introduction
Individuals with breast cancer in health promoting life style face many challenges. Therefore, the present study was conducted to determine effectiveness of spiritual therapy on health promoting life style in individual with ER and PR receptor breast cancer.
MethodsThe present research was a semi-experimental study with pre-test, post-test design and control group. The research population was included 30 women with ER and PR receptor breast cancer. Subjects were selected by purposeful sampling method with specific criteria from Shohaday Persian Gulf hospital in Bushehr city. They were divided into experimental and control groups, each group consisting of 15 individuals randomly. The experimental group participated in spiritual therapy program trainingin 12 sessions, while control group did not. The Walker, Sechrist, and Pender health-promoting lifestyle profile II (HPLPII) was used for assessment of all participants. Data was analyzed with using of SPSS-24 software and by multivariate analysis of covariance method.
ResultsThe findings showed spiritual therapy had significant effect on health-promoting lifestyle profile in women with ER and PR receptor breast cancer (P<0.001). Also, spiritual therapy had a significant effect on all subscales nutrition, physical activity, health responsibility, stress management, interpersonal relations and spiritual growth in these participants (P<0.001).
ConclusionsPlanning for spiritual therapy training has an important role on the health promoting life style in women with ER and PR receptor breast cancer.
Keywords: Breast Cancer, Life Style, Spiritual Therapy -
Pages 13-20Introduction
The aim of the present study was to determine the difference in cognitive emotion regulation between soldiers diagnosed with a borderline personality disorder or traits and healthy soldiers.
MethodsThe present study was a descriptive cross-sectional and causal-comparative study, which carried out in 2019. The first statistical population consisted of all soldiers referred to the 505 Army Psychiatric Hospital of the Islamic Republic of Iran who had a borderline personality disorder or traits and the second statistical population were healthy soldiers whom they didn’t have any psychological and physical problem. The final sample size was 106 cases in each group, which these 212 cases determined by the Cochran formula. The sampling method was available and demographic questionnaires and Garnefsky Emotional Regularity Questionnaire (CERQ) collected the required data. Data were analyzed by descriptive statistics include mean, frequency, percentage and MANOVA by 25th version of SPSS.
ResultsThe age range of the surveyed soldiers was from 18 to 31 years old (21.98±3.86 and 23.38±2.91). The data analysis results showed that the difference in negative cognitive-emotional strategies between groups with and without borderline personality disorder or traits was statistically significant (P<0.01).
ConclusionAccording to the findings of the present study, soldiers with borderline personality disorder or traits are more likely to use negative cognitive emotion strategies than healthy soldiers. In addition, soldiers with borderline personality disorder use less positive emotional-cognitive strategies in comparison with healthy soldiers.
Keywords: Cognitive Emotion Regulation, Borderline Personality Disorder, Traits, Soldiers -
Pages 21-28Background
The purpose of this study was to determine the mediating role of self-concept in the relation between attachment to parents and peers with prosocial behaviors.
MethodsThe research method was descriptive-correlational and the statistical population of the study included all the first grade students of the seven to ninth grades of the schools in one and two regions of Hamedan to 21690, among them two-step random sampling 570 people among the schools in Shahed 1, Shahed 2, Forough School and Fatemeh Al-Zahra School, two schools from each district and from each school 4 classes were selected. The study tool was the inventory of parent and peer attachment by Armsden & Greenberg (IPPA), self-concept questionnaire (SCQ) by Sarswat 1984 and empathy index by Bryant (1982). After exclusion of 50 distortion questionnaires, data were analyzed using hierarchical regression analysis.
ResultsThe results of this study showed that physical self-concept (P<0.01, β=0.176) at a significant level of 0.01 and social self-concept (P<0.05, β=0.130) and moral self-concept (P<0.05, β=0.122) at a significant level of 0.05 and positively predict empathy. The attachment to the mother (P<0.01, β=0.175) and attachment to peers (P<0.05, β=0.117) positively and at a significant level of 0.01 predict empathy.
ConclusionIt is suggested to reducing the antisocial behaviors in schools and increasing empathy behaviors on improving the self-concept of adolescents and restoring their attachment to parents and peers be focused.
Keywords: attachment, empathy, parents, peers, self-concept -
Pages 29-35Introduction
Mood disorders with a prevalence of 20.8% are one of the most common, costly and inferior quality disorders and healthy functions of life that suffers millions of people in the world. The purpose of this study was to investigate the relationship between cognitive factors (anxiety and rumination) and depression and anxiety symptoms.
MethodsThis research was a descriptive study that was done by correlation and regression method. The population of study included all students of Islamic Azad University, Tabriz branch that 380 individuals of them were selected according to Cochran formula. Beck's anxiety, rumination, anxiety and depression questionnaires were used to collect information. The data were analyzed using mean, standard deviation and inferential statistical methods of correlation and regression analysis.
ResultsThe results of the analysis showed that there are significant relationships between exophysical factors of worry and rumination with dementia symptoms of depression and anxiety, and also depression and anxiety symptoms are significantly predicted by predictive factors.
ConclusionIt can be said that maladaptive coping strategies are introduced and dementia symptoms of depression and anxiety arise with the formation of fetal diagnostic factors.
Keywords: Fractal diagnosis, mood symptoms, anxiety, depression -
Pages 36-41Background
The aim of this study was to investigate the effects of group intervention based on the Cognitive-Behavior Therapy (CBT) on job stress among personnel of judicature in Tehran.
MethodsThirty personnel of judicature in Tehran were selected by available volunteer sampling method and assigned randomly to experimental and control groups. During eight 1.5 hour sessions, the experimental group received group intervention based on the Cognitive-Behavior Therapy (CBT). In the control group speaks about smoking, alcohols and accidents (irrelevant to CBT) during eight sessions of 1.5 hours. Before and after interventions and during follow-up stage, the examinees completed Osipow’s Occupational Stress Inventory. Data analysis was done using Repeated Measurement Mixed.
ResultsGroup intervention based on the CBT decreased job stress significantly (p<0.01).
Conclusiongroup intervention based on the Cognitive-Behavior Therapy (CBT) decreases job stress.
Keywords: group intervention, Cognitive-Behavior Therapy (CBT), job stress -
Pages 49-56Introduction
Exercise and physical activity are important for the health of people with disabilities and the athletes with disabilities have higher health and higher satisfaction with their lives than non-athletes with disabilities. Therefore, the aim of this study was to investigate barriers to the participation of athletes and non-athletes with disabilities in sports activities.
MethodThis research was descriptive correlation. The statistical population of this study was 380 athletic and non-athletic people with disabilities in Qazvin province. Of these, 181 of them were selected by sampling method as Morgan's table. Measurement of the questionnaire of barriers to participation of disabled people in sports activities of Pour-Zandi and Soltani was used to answer the questions. Friedman and independent t-test were used with spss 25 software and factor analysis software lisrel15.
ResultsThe results of this test showed that barriers to places and facilities, family barriers, urban barriers, individual barriers and social and cultural barriers are ranked first to fifth, and between places and facilities, social and cultural barriers and urban barriers between people with disabilities Athletic and non-athletes had no significant difference (p>0.05). There was a significant difference between individual and family barriers between athletes and non-athletes. (p<0.05). Considering the descriptive findings in both family and personal barriers, the average non-athlete was more than the athlete's disability.
ConclusionAccording to the results of this study, it is suggested that attention should be paid to the development of sports facilities and facilities, removal of urban barriers and awareness of families about the role of sport in the mental and physical health of disabled people.
Keywords: Sports activities, Obstacles to exercise, disabled, Athlete, non athlete -
Pages 57-65Introduction
The present study was aimed to present a structural pattern of self-regulation mediator role in the relationship between mindfulness with psychological well-being and self-compassion.
MethodThe Five Facet Mindfulness Questionnaire, Ryff Psychological well-being, Neff self-compassion and Marques et. al. self-regulation was used to collect the data. The data were evaluated using by structural model method using Amos software.
ResultsThe results showed that the model is well-fit after a series of reforms. Mindfulness also affects the self-compassion and psychological well-being directly and indirectly through self-regulation. In addition, self-compassion also affects the psychological well-being.
ConclusionThis study is a step toward understanding the affecting Factors in psychological well-being and self-compassion. Regarding this fact the nursing students that face stressful resources in training courses, have low psychological well-being.
Keywords: structural model, self-regulatory, mindfulness, psychological well-being, self-compassion -
The Role of Attitudes to Life in the Thwarted Belongingness and Perceived Burdensomeness in VeteransPages 66-71Introduction
It is necessary to pay attention to the psychological perceptions of devotees in the family environment exposed to the mental illness associated with the war and its effects. Therefore, the present research was done on the attitudes to life in the thwarted belongingness and perceived burdensomeness in veterans.
MethodsThe method of this research is correlational. The statistical population includes 120 amputations in the city of Ardakan in the winter of 2017. The sample was selected through a department of the martyr Ardakan municipality in presence of defender and the research questionnaires were provided with a given time period to answer. Interpersonal need Questionnaires (INQ) and attitude towards life were completed by devotees. To analyze the data, descriptive statistics and Pearson correlation coefficients and stepwise regression analysis were used through SPSS22 software.
ResultsThe results show that all dimensions of attitude towards life, except accepting of death has a significant relationship with the feeling of being overwhelmed by veterans, Also, all dimensions of attitude towards life, except responsibility, have a significant relationship with the neutral attachment of devotees. The results of stepwise regression show that predictive variables, only existential vacuum, purposefulness and meaning search can predict 18% of the variance associated with the feeling of overhead and 16% of the variance of neutral attachment.
ConclusionUnderstanding spiritual experience and attitudes toward veterans' lives can be used to develop comprehensive interventions by psychologists and counselors to improve their quality and satisfaction with their lives.
Keywords: Attitudes to Life, Thwarted Belongingness, Perceived Burdensomeness, Veterans -
Pages 72-81Introduction
Emotion regulation models consider a special role for personality, emotional, cognitive and coping factors in distress tolerance. The aim of the present study was to investigate the role of personality traits and cognitive emotion regulation in predicting distress tolerance: The mediating Role of coping strategies.
MethodsThe method of this research was descriptive- correlational and was performed on 382 mothers of children with cancer in Mahak hospital who were selected by purposeful sampling. Data gathering instruments were Distress Tolerance Scale, NEO 5-Factor Personality Questionnaire, Cognitive Emotion Regulation Questionnaire, Lazarus and Folkman Coping Strategies Questionnaire. Data were analyzed by person's correlation coefficient and path analysis statistical method by SPSS21 and LISREL.8.7.
Resultsthe result of path analysis indicate that model fit with collected data and Personality traits and cognitive emotion regulation are directly and indirectly related to distress tolerance. Emotion- focus coping strategies also directly affect distress tolerance (AGFI=0.95, RMSEA=0.053, NFI=0.98).
ConclusionCombining some personality traits, cognitive emotion regulation, and emotion-focused coping strategies can reduce some people's distress tolerance.
Keywords: Distress Tolerance, Coping Strategies, Personality Characteristics, Emotional Regulation -
Pages 82-92Introduction
The aim of the present study was to determine the efficacy of the Unified Protocol (UP) for transdiagnostic treatment on comorbid symptoms of depression and anxiety of housewife mothers.
MethodsThis investigation was carried out as a semi experimental test on 30 housewives mothers from a schools in the Alborz province with comorbid depression and anxiety, subsequent to primary clinical assessment and obtaining study requirements were selected and randomly assigne to either transdiagnostic treatment (n =15) or a waiting list control group (n =15). The experimental group received 12 weekly transdiagnostic sessions. The Beck Depression Inventory (BDI-II) and Beck Anxiety Inventory (BAI) were used as outcome measures. The questionnaires were administered immediately before and after the intervention and 3 months following the termination of the intervention. For analyzing the achieve data, Analysis of Covariance (ANCOVA) was used.
ResultsThe final results showed that by implementing the Unified Protocol, depression and anxiety symptoms of the participating housewife mothers, significantly decreased with p< 0.01 and p< 0.05, respectively.
ConclusionThe comparison between experimental and control group shows that, using Unified Protocol leads to reduction in anxiety and depression symptoms in the experimental group rather than control group.
Keywords: Anxiety, Depression, Transdiagnostic Treatment, Unified Protocol, Cognitive Behavioral Therapy -
Pages 93-102Introduction
The purpose of this study was to investigate the effect of sexual skills training on women's sexual schemas and marital satisfaction of married women.
MethodsThe statistical population of this study was married women in Tehran. 40 subjects were selected according to the criteria for entering the research. They were randomly assigned to the experimental and control groups and the instruments of this research included: Female Sex Scheme Questionnaire (Chernavsky Anderson) and Enrique's marital satisfaction questionnaire, the data were collected. The present research project is a pre-test semi-experimental type and post-test with control group. At first, two groups were tested and then educational intervention was performed on 6 sessions of 90 minutes in one session per week for the experimental group. After completing the educational program, a post-test was performed for both groups
ResultsThe results of the analysis of hypotheses by using correlation coefficient analysis and covariance analysis showed that sexual skills training is effective on marital satisfaction and sexual education is effective on sexual planning and there is a positive relationship between marital satisfaction and marital satisfaction. There is significant meaning.
ConclusionThe results of this study showed that the training of sexual Education is effective in improving the sexual orientation and marital satisfaction of married women.
Keywords: Effectiveness of Sexual Education, Sex Scheme, Marital Satisfaction