فهرست مطالب

آموزه های تربیتی در قرآن و حدیث - سال پنجم شماره 2 (پیاپی 10، پاییز و زمستان 1398)

نشریه آموزه های تربیتی در قرآن و حدیث
سال پنجم شماره 2 (پیاپی 10، پاییز و زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1399/02/23
  • تعداد عناوین: 12
|
  • هاشم اندیشه*، احمد عابدی صفحات 1-17

    «تبری» یکی از واجبات شرعی و فروع دین است که همیشه با تولی ذکر می شود و به معنی اعلام بیزاری از دشمنان خدا، انبیا و اولیای او خصوصا نبی مکرم اسلام (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) است. دین اسلام با برخورداری از منابع گران بهای «قرآن و سنت» برنامه تربیتی همه جانبه ای به جهانیان عرضه می کند. ازنظر اسلام، حیات و سعادت فرد مسلمان و امت اسلامی در گرو شناخت فریضه «تولی و تبری» و التزام به آن است. پژوهش حاضر بر موضوع آثار تبری در قرآن وحدیث متمرکز است که با جمع آوری اطلاعات از روش فیش برداری و مطالعه منابع کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. دستاوردها و نتایج این تحقیق، بررسی برخی از آثار تربیتی تبری در قرآن وحدیث است که عبارتند از: تقویت ایمان، تعالی اخلاق و صفات انسانی و دوری از زشتی ها، خروج از ظلمات کفر به نور ایمان، مکمل ایمان، همگونی در اخلاق و رفتار و مشخص شدن دوستان خدا از دشمنان او که باعث عروج انسان و قرب الهی و رهروی اهل بیت (علیهم السلام) می شوند.

    کلیدواژگان: تبری، آثار تبری، قرآن وحدیث، تربیت اسلامی، زیارت عاشورا
  • مصطفی دهقانی فیروزآبادی*، محمدعلی رضایی اصفهانی صفحات 19-36

    در عصر حاضر یکی از مهم ترین موانع تربیت سیاسی، انحراف های اعتقادی است که این نوع موانع باعث ناکارآمدی این نوع تربیت شده، به همین دلیل مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و اسنادی، درصدد تبیین آن و ارایه راه حل ها بوده، و در این خصوص می توان گفت: کافران و منافقان، تکذیب آیات الهی، غفلت از شیطان و نفاق و دورویی از منظر قرآن و روایات فریقین، مهم ترین انحرافات اعتقادی هستند که راه حل هایی مانند: اعراض، توجه همیشگی به رحمت الهی، پناه بردن به خداوند از شر وسوسه های شیطان، صداقت دینی برای انحراف های مذکور ارایه شده، در مجموع می توان گفت که آیات و روایات فریقین ناظر در موانع تربیت سیاسی، به خصوص انحراف های اعتقادی بیانگر آن است که در قرآن کریم و روایات به تربیت سیاسی افراد توجه زیادی شده که در صورت توجه به آن راه حل ها، می توان موانع انحراف های اعتقادی را برطرف نمود.

    کلیدواژگان: تربیت سیاسی، انحراف های اعتقادی، کافران و منافقان، غفلت از شیطان
  • محسن شهیدی*، مهدی ایزدی صفحات 37-53

    در این نوشتار جهت دستیابی به فهم صحیح از روایت معروف نبوی«إنما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»ضمن بررسی فقه ‏الحدیثی آن، سعی شده تا جایگاه صحیح اخلاق دررابطه با بعثت و دین تبیین گردد. با بررسی محتوای روایت به 2سوال اصلی زیر پرداخته شده است: 1.با توجه به روایت بالا و عرضه آن به قرآن آیا هدف بعثت پیامبر فقط موضوع اخلاق است؟ 2.با استناد به روایت،آیا در تقسیم ‏بندی دین، اخلاق بر عقاید و احکام برتری دارد؟ در پاسخ به سوال اول خانواده حدیث مکارم‏ الاخلاق تشکیل و روایت به قرآن عرضه شد.درنتیجه اهداف اصلی و متوسط بعثت از قرآن استخراج گردید.ضمنا با توجه به واژه انما در روایت نوع حصر بیان شد تا نتیجه‏ گیری صحیح به مخاطب ارایه گردد. درخصوص سوال دوم، ضمن تبیین مفهوم اخلاق و تشریح رابطه درهم تنیده و موثر بین دین و اخلاق بیان شد که اصل این پرسش صحیح نیست؛ چرا که عقاید،اخلاق و احکام با هم ممزوج بوده، یک مجموعه بهم‏ پیوسته را شکل می ‏دهند و همگی جهت نیل به سعادت مهم هستند و اساسا این سوال نشات‏ گرفته از تقسیم دین به سه‏ گانه عقاید،احکام و اخلاق است که بدلیل همپوشانی داشتن بخش‏های آن، تقسیم ‏بندی صحیحی نیست

    کلیدواژگان: جایگاه‏ شناسی اخلاق، هدف بعثت، عرضه حدیث بر قرآن، تتمیم مکارم‏ الاخلاق، تقسیم ‏بندی دین
  • طاهره رجائی، محمدحسین برومند*، محمدعلی حیدری مزرعه آخوند، محمود حائری، امیر جودوی صفحات 55-73

    هدف از مقاله حاضر تبیین شیوه های تربیت اخلاقی سوره حجرات و نقد و بررسی آرای مفسران در این خصوص است. برای این منظور ابتدا با تدبر در آیات سوره حجرات «شیوه های تربیتی» آن استخراج شده و سپس با توجه به شیوه های ارایه شده به عنوان معیار، به نقد و بررسی آرای مفسران پرداخته شده است. مطابق با مطالعه انجام شده می توان شیوه های تربیتی مطرح شده در این سوره را در دو دسته کلی جای داد. دسته اول ناظر بر انگیزش الهی و در برگیرنده شیوه های «پروای الهی»، «محبت الهی»، «انذار» و «تبشیر»؛ و دسته دوم ناظر بر بینش الهی و متضمن شیوه های «بیان حقایق امور» و «بیان تمثیل» است. نتیجه به دست آمده این است که مفسران در تفسیر این آیات بیشتر به مباحث اخلاقی پرداخته اند و آرای ایشان درباره شیوه های تربیتی این سوره با کاستی هایی مواجه است و مطالعه در این خصوص نشان می دهد مفسران بعضا میان مطالب تربیتی، اخلاقی و احکام خلط نموده اند.

    کلیدواژگان: اخلاق، تربیت، تربیت اخلاقی، سوره حجرات، آرای تربیتی مفسران
  • امید قربانخانی*، سید محمود طیب حسینی صفحات 75-92
    از جمله رذایل اخلاقی در روابط میان فردی که قدمتی به گستره تاریخ بشر دارد، رفتارها و تعاملات فخر فروشانه است. این نوع رفتارها که در هر عصر و فرهنگی نمودهایی بعضا متفاوت داشته است، در عصر حاضر شیوع فراوانی یافته و به عنصری مخرب در روابط افراد (روابط زوجین، روابط خانوادگی، روابط فامیلی، روابط شهروندی، روابط قومیت ها و...) تبدیل گردیده است. نظر به آلودگی جامعه عصر نزول به این رذیله اخلاقی-اجتماعی و کارآمدی قرآن کریم به عنوان نسخه شفابخش الهی در تغییر این فرهنگ ناپسند به فرهنگ مساوات، برادری، تواضع و فروتنی، پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عوامل تفاخر از منظر قرآن کریم پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که در رهیافت قرآنی، تفاخر ریشه در عوامل متعدد بینشی و گرایشی دارد، عوامل بینشی که عبارتند از مالک پنداشتن انسان، محدود دانستن او به زندگی دنیا، ارزش شمردن برخورداری های مادی، دایمی دانستن نعمت ها و عوامل گرایشی همچون حب مال، حب جاه و مقام، حب حسب و نسب، عزت طلبی و تفوق طلبی که یک یا چند مورد از آن ها زمینه فخرفروشی را در فرد ایجاد می کند.
    کلیدواژگان: تفاخر، فخر فروشی، برتری جویی، اخلاق در قرآن، تکاثر
  • یوسف نوری*، حمید ضرغام بروجنی، مهدی کروبی، سید مجتبی محمودزاده صفحات 93-114

    آموزه های قرآن و سیره معصومین (ع) درباره ی حقوق و رشد کودک، همواره به تعلیم و تربیت او همگرا شده است. در قرآن کریم و احادیث، به استفاده از گردشگری با عناوینی چون؛ سیر و سفر، سیاحت، برای اهداف فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، به ویژه تقویت بعد عبادی سفارش شده است، و مصادیقی بر استفاده از گردشگری در جریان تربیت کودکان مشاهده می شود. هدف این پژوهش بررسی" نقش گردشگری بر پرورش کودک در ساحت های تربیتی از دیدگاه قرآن و حدیث"، است. در این پژوهش، از راهبرد استدلال منطقی در تحقیقات کیفی استفاده شد. یافته های این بررسی نشان می دهد؛ که مکتب تربیتی اسلام؛ قرآن و حدیث، بر به کارگیری روش های جذاب و فعال یادگیری در تربیت متربیان، متناسب با ویژگی ها و نیازهای آنان، تاکید دارند.همچنین گردشگری و سفرهای میدانی مدرسه موجب تقویت؛ مهارت های فردی و اجتماعی دانش آموزان می شود. در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، به استفاده از این روش ها به ویژه گردشگری در برنامه ی درسی دوره ی ابتدایی توجه چندانی نمی شود. این بررسی به معرفی برخی از روش های موثر یادگیری مستند به آموزه های دینی، پرداخته است.همچنین برای نقش آفرینی گردشگری در برنامه درسی دانش آموزان ابتدایی، چارچوبی را برای نیل به ساحت های تربیتی مبتنی بر قرآن و حدیث پیشنهاد نموده است.

    کلیدواژگان: قرآن و حدیث، سیاحت، گردشگری، ساحت های تربیت، دوره ابتدائی
  • محسن مسعودیان*، علی اکبر تاج مزینانی، محمدتقی کرمی قهی صفحات 115-138

    در شهروندی اجتماعی رویکرد آرمانی، توامانی میان حق اجتماعی و تکلیف اجتماعی است. موضوعی که میان مکاتب مختلف فکری، مناقشات زیادی به راه انداخته و هنوز طریق مطلوب حاصل نشده است. در این مقاله، از طریق روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، در صدد شناخت نسبت آموزه های قرآنی با شهروندی اجتماعی به مثابه ی یک مفهوم مستحدث، برآمده تا تکالیف اجتماعی به دست آمده از آن را مورد شناسایی و بررسی قرار دهیم. واحد تحلیل در این پژوهش، آیه است و تمامی آیات قرآن به طور جامع در چندین دور بررسی شده است. حساسیت های نظری پژوهشگران از آراء و اندیشه های دو گروه از اندیشمندان غربی و مسلمان پیرامون مفهوم شهروندی اجتماعی و مفاهیم و مولفه های وابسته به آن وام گرفته شده است. از همین رو، از طریق مراحل کدگذاری، آیات قرآن مورد کنکاش قرار گرفته و مفاهیم و مضامین مرتبط را استخراج نموده و پس از مقوله بندی های مختلف، به دو مقوله ی اصلی و چندین مقوله ی فرعی و جزیی دست یافته که نشان دهنده ی برنامه های جامع قرآن پیرامون تامین نیازهای اساسی و اجتماعی انسان ها از طریق انجام تکالیف اجتماعی حاکمیت و مشارکت اجتماعی افراد جامعه است. تکالیف اجتماعی به دست آمده، از آیات تربیتی قرآن است که جایگاه امر به تکالیف اجتماعی در ساختار تربیتی قرآن را نشان می دهد.

    کلیدواژگان: رهیافتهای تربیتی قرآن، شهروندی اجتماعی، تکلیف اجتماعی، حقوق اجتماعی
  • داود حسین پور صباغ*، جمیله علم الهدی صفحات 139-158
    ارتباط ساحت های عاطفی و شناختی انسان همواره یکی از پرسش های مهم در حوزه ی انسان شناسی بوده است. در بخش اول این مقاله دو مفهوم عقل و قلب-به مثابه دو مفهوم محوری در انسان شناسی تحولی اسلامی- به ترتیب براساس انگاره ی «ربط» و «وحدت» توضیح داده شده اند. در بخش دوم مقاله سه نسبت «ظرفیت» «برابری» و «فعالیت» در رابطه ی بین عقل و قلب تحلیل شده است. در پایان، با بررسی حالات قلب، یک رابطه چرخشی-صعودی در محور حیات قلب و یک رابطه چرخشی-نزولی در محور ممات قلب بر اساس نقش عقلانیت و جهلانیت تبیین شده است که بر اساس آن روشن می شود که چگونه درجات متعالی تر در حالات قلب متضمن ظهور سطح بالاتری از عقلانیت می باشد و بالعکس. بنابراین شدت تعقل به مثابه برقرار کننده «ربط» شدیدتر بین باور های و واقعیت از سویی و انقیاد عواطف و عمل در شناخت ها از سوی دیگر منجر به ارتقاء مرتبه قلب خواهد شد. علاوه بر این به هم پیوستگی میان حالات قلبی و مراتب عقلانیت در انگاره اسلامی حاکی از آن است که شناخت و عمل به شناخت، در انقیاد حالات عاطفی انسان قرار دارد.
    کلیدواژگان: عقل، قلب، انسان شناسی تحولی، مبادی عاطفی و شناختی
  • مرتضی رحیمی* صفحات 159-174
    بر اساس پژوهش حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است، روایاتی تعرب بعد از هجرت را نکوهش می کنند ، زیرا محیط زندگی در تربیت انسان موثر است، شاخص های تعرب پس از هجرت عبارتند از: فاصله گرفتن از علم آموزی ، تغییر سبک زندگی اسلامی ، ترک کار خوبی که فرد مدتی آن را انجام داده، تضعیف باورهای دینی و اخلاقی ، عدم توانایی بر انجام شعایر خداوند ، نداشتن خانواده در سرزمین کفر و ایمن نبودن بر جان خود در سرزمین کفر. شاخص های مزبور نشان می دهند که هجرت از سرزمین اسلام به بلاد کفر به خودی خود ممنوع نیست ، بلکه بستگی به آن دارد که هجرت موجب تضعیف باورهای دینی فرد و فاصله گرفتن وی از سبک زندگی اسلامی شود. برخی از شاخص های تعرب پس از هجرت، همچون فاصله گرفتن از دانش اندوزی و مانند آن نشان می دهند که مسلمان در هرجا که سکونت دارد، باید به دستورات دین عمل کند و آگاهی خود را افزایش دهد، زیرا افزایش آگاهی و عمل به دستورات دینی در تربیت و رفتار مناسب وی موثر است. شاخصه های نداشتن خانواده در سرزمین کفر و مانند آن نشان می دهند که خانواده ، امنیت ، انجام پیوسته کارهای خوب و مانند آنها نیز در تربیت مناسب فرد تاثیر دارند. استناد فقهاء به روایات تعرب پس از هجرت در مواردی :همچون لزوم تبعید نشدن مجرم به بلاد کفر و مانند آن، بر نقش این روایات در تربیت انسان دلالت دارد.
    کلیدواژگان: تعرب، هجرت، بلاد کفر، تربیت، محیط
  • سید مصطفی مناقب*، سیفعلی زاهدی فر صفحات 175-191
    تیوری کلام جدید در غرب وحی را امری غیر حقیقی و غیر معرفت بخش می دانند. قرآن منبع اصلی آیین اسلام است؛ اگر در حق بودن، معرفت آفرینی و فهم پذیری آن، تشکیک شود، کارکرد هدایتی خود را از دست خواهد داد. قرآن از سه شاخصه جامعیت، جهانی و جاودانی بودن بر خوردار است. لازمه این اوصاف تکیه بر اصول و منطق متقن و استوار است. نظام معرفتی قرآن بر اصولی استوار است که مطابق فطرت و مورد وثوق عقل است. این اصول عبارتند از: آزادی اندیشه، ارایه شناخت علمی و یقینی، تحریص مخاطب به تدبر، تفکر و تعقل، نهی از متابعت از شک و ظن و نفی خرافه. همچنین قرآن برای دعوت مردم و تعلیم معارف خود از همه شیوه های اقناعی عقلا بهره می گیرد، تا مخاطب، با هر بضاعت علمی و ذایقه معرفتی که دارد، از آن بهره ببرد. شیوه های اقناعی قرآن عبارتند از: برهان و حکمت، موعظه حسنه، جدال احسن و بهره گیری از حس و تجربه لازمه اصول معرفتی و گفتمان عقلایی قرآن این است که ماهیتی واقع گرا و معرفت بخش و فهم پذیر داشته باشد.
    کلیدواژگان: حکمت، یقین، جدال احسن، موعظه، معرفت
  • سید مصطفی احمدزاده* صفحات 193-208

    یکی از ترکیب های وصفی بسیار پرکاربرد در قرآن کریم، «عمل صالح» است. مراد خداوند از این عبارت چیست؟ مفسران برای دستیابی به پاسخ آن، از روش های گوناگون بهره جسته اند. در این پژوهش، از روش معناشناسی ساخت-گرا استفاده شده است. هدف این مقاله، نشان دادن دوایر معنایی «عمل صالح» و دستیابی به معنای آن است. از این رو، نخست بر اساس معناشناسی تاریخی، ریشه شناسی آن مورد بررسی قرار گرفته و سپس بر پایه معناشناسی ساخت گرا، دوایر معنایی «عمل صالح» با توجه به دوایر معنایی واژه های متقارب آن: «خیر»، «حسن» و «معروف» و واژه های متقابل آن: «کذب»، «فسق» و «فساد»؛ تجزیه و تحلیل شده است. نگارنده، ضمن پذیرش اجمالی تعریف مشهور «عمل صالح» یعنی جمع حسن فعلی و حسن فاعلی در یک عمل، بر نقش تعیین کننده «ولی» و «عقل» و ارتباط آن با «هدف» عمل تاکید ورزیده و بر دوایر معنایی ایمان، اخلاص، استمرار و تکرار، وسعت، تناسب و عامل زمان و شخص در معناشناسی «عمل صالح» پای فشرده و درجات و مراتبی برای «عمل صالح» برشمرده است.

    کلیدواژگان: عمل صالح، معناشناسی قرآن کریم، معناشناسی ساخت گرا، متقابل، متقارب
  • جعفر علیگلی*، محمد مهدی صفورایی پاریزی، علیرضا قائمی نیا صفحات 209-232

    پذیرش نیازی جهان شمول است و گستره ی زندگی انسان را دربرمی گیرد، ضربه به این نیاز طرح واره های ناسازگار ایجاد می کند و تامین این نیاز، احساس دریافت محبت، حمایت و معناداری را افزایش می دهد. هدف از این پژوهش بررسی نیاز انسان به پذیرش در قرآن کریم است. روش اصلی این پژوهش کیفی است. جمع آوری داده ها با استفاده از روش ساخت گرایی و راهکار بررسی میدان معنایی صورت گرفت. برای این منظور نمونه های تحقیق یعنی آیات مرتبط با اشتقاق های ریشه ی «رحم» و «عذب» در نرم افزار مکس کیودا نسخه ی12 وارد شدند. کار کدگذاری همراه با تحلیل محتوا به روش داده بنیاد و با مقوله بندی های مختلف انجام گرفت. یافته های تحقیق برای ایندو ریشه، بیانگر فراوانی 900 کد مرتبط با مفهوم پذیرش است که اهتمام قرآن به این نیاز را نشان می دهد. تحلیل یافته های تحقیق به چهار سطح از پذیرش برای تامین این نیاز رسیده است؛ پذیرش خداوند، پیامبر و رهبران الهی، جامعه و خانواده. پذیرش انسان ها در قرآن کریم براساس چارچوبی صورت می گیرد که تحلیل واژه ی مقابل رحمت یعنی عذاب، سهم عمده ای از آنرا تبیین می کند. پذیرش خداوند عام است و همگان را شامل می شود؛ این پذیرش بر اساس چارچوب مشخصی صورت می گیرد که حالت تعادل بین ترس و امید را در انسان نتیجه می دهد. در نتیجه پذیرش به طیفی از مهربانی اشاره دارد که پایین ترین سطح آن شامل نیاز انسان به توجه مثبت و پذیرفته شدن مهربانانه نزد دیگران است. همنشین های عذاب نیز چارچوب این پذیرش را مشخص می کنند.

    کلیدواژگان: قرآن، رحمت، عذاب، پذیرش، معناشناسی ساخت گرا
|
  • Mohsen Shahidi *, Mahdi Izadi Pages 37-53

    In this article, in order to gain a proper understanding of the famous prophetic narrative of " I was became prophet to complete Makarem al-akhalagh", while examining its hadith jurisprudence, it has attempted to find the correct position of ethics in relation to Bi'tha and religion. By examining the content of the narrative, the following two main questions are addressed: 1. According to the above narrative and its offering to the Holy Qur'an, is purpose of Bi'tha of the Prophet(s) just a matter of ethics? 2. Based on this narrative, in the division of religion, does ethics prefer to beliefs and Ahkam? In answer to the first question, the family of Makarem al-akhalagh hadith was formed and the hadith wad offered to Qur'an; as a result the main and intermediate goals of the Bi'tha were extracted from the Qur'an. Also, according to the word Ennama in the narrative, the type of monopoly was expressed in order to give correct conclusion to audience. Concerning the second question, while explaining the concept of ethics and explaining the intertwined and effective relationship between religion and ethics, it was stated that the principle of this question is not correct; since beliefs, ethics and Ahkam are intertwined and interconnected set. All in order to achieve to Happiness are important. Basically this question is because of dividing religion into triples of “beliefs, Ahkam and ethics” which isn’t a correct division due to its overlapping parts.

    Keywords: Position recognition of Ethics, Bi'tha Goal, offering the Hadith to Qur'an, Completion of Makarem al-akhlagh, dividing religion
  • Tahereh Rajaei, Mohammadhossein Baromand *, Mohamadali Heydari, Mahmood Haery, Amir Jodavi Pages 55-73

    Abstract The objective of this study is to state the styles of moral education and criticizing and investigating exegetes' opinions in this respect. To reach this end, the researcher has pondered upon the verses attempting to extract the educational styles of Hojarāt Chapter, then, she has criticized and investigated the exegetes' opinions regarding this chapter as the yardstick of analysis. According to the carried out investigation, the mentioned educational styles of this study could be categorized into two general types. The first on are those which center on the divine excitation including "divine fearing", "divine affection", "warning", and "promising", and the second type which focuses on divine insight including the styles of "stating the reality of the affairs", and "stating parables". It has been concluded that the exegetes' have mostly discussed moral issues and their opinions lack stating the educational styles regarding the Hojarat Chapter. As the results of the study show, some of these exegetes have confused and intermingled educational matters, moral education, and religious rules.

    Keywords: Morality, upbringing, moral upbringing, The Hojarāt Chapter, exegetes' educational viewpoints
  • Yousef Noori *, Hamid Zargham Brojeni, Mehdi Karoubi, Sayed Mojtaba Mahmoudzadeh Pages 93-114

    The teachings of the Holy Qur'an and the infallibility of the infallibles (AS) about the rights and development of a child have always been converged with his education. In the Holy Qur'an and hadiths, the use of tourism with titles such as travel, travel, tourism, for personal, social, political and economic purposes, in particular to strengthen the worship dimension, has been recommended, and examples of the use of tourism in the education of children are observed. To be. The purpose of this study was to investigate " The role of tourism in child rearing in educational aspects from the perspective of Quran and Hadith". In this study, logical reasoning strategy was used in qualitative research. Findings of this study show; Which emphasize the use of attractive and active learning methods in the training of translators, tailored to their characteristics and needs. Also, school tourism and field trips enhance students' personal and social skills. In the educational system of the Islamic Republic of Iran, the use of these methods, especially tourism, in the elementary curriculum This study introduces some of the most effective methods of documented learning to religious doctrine. It also proposes a framework for attaining Quranic and Hadith-based educational areas for the role of tourism in the curriculum for elementary students, a framework for achieving the, aspects of education based on the Quran and the Hadith has proposed.

    Keywords: Quran, Hadith, Tourism, aspects of education, Elementary
  • Mohsen Masoudian *, AliAkbar Taj Mazinani, MohammadTaghi Karami Qahi Pages 115-138

    In social citizenship, the ideal approach is a combination of social right and social duty. A subject that has caused much controversy among various schools of thought and has not yet reached the desired path. In this paper, through the method of inductive qualitative content analysis, we attempt to understand the relation of Quranic teachings to social citizenship as a conceptual concept in order to identify and examine the social tasks derived from it. The unit of analysis in this study is the verse and all the verses of Quran have been comprehensively studied in several rounds. The theoretical sensitivities of the researchers are borrowed from the views of two groups of Western and Muslim scholars on the concept of social citizenship and its related concepts and components. Thus, through the coding process, the Qur'anic verses have been explored and extracted related concepts and themes, and after different categories, have been divided into two main categories and several minor and sub-categories that represent comprehensive Qur'anic programs on basic needs and Human societies are governed by the social duties and social duties of individuals in society. The social assignments obtained are from the educational verses of Qur'an which illustrate the place of social duties in the educational structure of Qur'an.

    Keywords: Quranic educational approaches, social citizenship, social duties, social rights
  • Davoud Hoseinpoursabbagh *, Jamileh Alamolhoda Pages 139-158
    One of the most important debates in anthropology is the relation between emotional and cognitional aspect of human. In this article, in the first part, I try to explain the concept of the "reason" and the "heart"-as two central concept in Islamic developmental anthropology- Focusing on "correlation" and "unity". In the second part, I try to illuminate relations between the "reason" and the "heart" as reviewing the "receptacle", the "equivalent" and the "activity". In The end, focusing on "Heart states", I present a model in which "Live heart" and "Dead heart" is explained based on "reasoning" and "ignorance" in order to explain that how the higher levels of the heart require the higher levels of the reason and the inverse. Therefore, the intensity of reasoning as establishing a "more relevant" relationship between beliefs and reality, and the subjection of emotions and action in cognition, on the other hand, will lead to the improvement of the degree of the heart. In addition, the correlation between the states of heart and the degree of rationality in the Islamic approach suggests that knowledge and practice of knowledge are in the subordination of human emotional states.
    Keywords: Reason, Heart, Developmental Anthropology, Emotional, Cognitive Basis
  • Morteza Rahimi * Pages 159-174
    AAccording to present study which was carried out descriptively and analytically, there are certain hadiths that scold ignorant Arabian lifestyle after Prophet Mohammad (PBUH) Hegira; since living environment will affect human education. Typical indicators of ignorant Arabian lifestyle are: receding from the science, changing the Islamic lifestyle, abandoning the good deeds that someone has been doing for a while, fading religious and moral beliefs, incapability in performing the mottos for God, having no family in the land of blasphemy and being unsafe in the land of blasphemy. These indicators confirm that immigration from Islamic lands towards the land of blasphemy is not forbidden by itself. Actually, it depends on the fact whether it weakens religious beliefs and retreating Islamic lifestyle. Some other indicators of ignorant Arabian lifestyle, such as receding from the science and so on, prove that Muslims must follow the orders of religion and increase their awareness wherever they live. Because, increasing his knowledge and practicing religious orders will affect his proper training and behavior. Indicators of not having a family in the land of blasphemy show that family, security, the constant performing of good deeds and etc. also influence the proper training of everyone. Jurists refer to different hadiths about ignorant Arabian lifestyle after Prophet Hegira based on cases like: no exile to the land of blasphemy and emphasize on the role of these hadiths on human education.
    Keywords: ignorant Arabian lifestyle, Immigration, the land of blasphemy, environment
  • Seyed Mostafa Ahmadzadeh Pages 193-208

    One of the most adjectival Phrases of the Holy Qur'an is "work righteousness." What is God's word about this statement? The commentators have used various methods to achieve their answer. In this research, structural semantics method has been used. The purpose of this article is to show the meaning of "work righteousness" and achieve its meaning. Hence, first, on the basis of historical semantics, its etymology was examined and then on the basis of structural semantics, the semantic circles of "work righteousness" with respect to the semantic fields of their respective words: good(khier), good(hasan) and the good(ma'ruf) And its mutual terms: false, debauchery and corruption have been analyzed. The author, while accepting the emphasis on the well-known definition of "work righteousness", namely, the gathering of the good act and good acting in one act, emphasizes on the role of determining the "leader" and "wisdom" and its relation to the "purpose" of action, and on the semantics of faith, sincerity , The continuity and repetition, the breadth, proportion and factor of time and personality in the semantics of the "work righteousness", and has counted degrees for "work righteousness".

    Keywords: Work righteousness, Semantics of the Holy Qur'an, Structural Semantics, Mutual, Respective
  • Mohammadmahdi Saforaie, Alireza Qaeminia Pages 209-232

    Acceptance is a universal need and encompasses the life span. Maladaptive schemas are the product of the damage to this need, and Satisfying in this need increases the feeling of love, support and meaning. The purpose of this study is to investigate the human need for acceptance in the Quran. The main method of this study is qualitative. Structural method was used for data collection and semantic field approach. For this purpose, research samples, i.e., verses related to the "Rahmat" and "Azab" root derivations, were included in the Max QDA version12 software. The coding task was carried out with content analysis using the Grounded Theory method and with different categories. The research findings for these two origins indicate the abundance of 900 codes related to the concept of acceptance that shows the importance of this need in the Qur'an. The analysis of the research findings has reached four levels of acceptance to satisfying this need; acceptance of God, the Prophet and divine leaders, community and family. The acceptance of human beings in Qur'an is based on a framework in which the analysis of the word against Mercy, ie doom, explains it. The acceptance of God is universal and encompasses all; it is based on a specific framework that results in a state of balance between fear and hope. As a result, acceptance refers to a range of kindness, the lowest level of which involves human need for positive attention and kindness. Doom companions also set the framework for this acceptance.

    Keywords: Quran, Mercy, Doom, Acceptance, Structural Semantics