فهرست مطالب
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 125، خرداد و تیر 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/04/28
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحات 123-135زمینه و هدف
التهاب سیستمیک از عوامل موثر بر مقاومت به انسولین می باشد. هدف تحقیق حاضر مقایسه اثر تمرینات تناوبی هوازی و مصرف مکمل گزنه بر سطح التهاب و کنترل گلیسمی در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
روش کاردر تحقیق نیمه تجربی حاضر 40 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 (سن: 99/3 ± 08/42 سال؛ شاخص توده بدنی: 62/1 ± 01/27 کیلوگرم بر متر مربع) به روش تصادفی انتخاب و به چهار گروه تمرین، مکمل، تمرین + مکمل و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین تناوبی هوازی به هشت هفته در سه روز از هفته انجام شد. دمنوش گزنه نیز روزانه 10 گرم، 15 دقیقه قبل از سه وعده غذایی اصلی مصرف شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تی وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد (0/05 ≥ P).
نتایجکاهش معنی داری در سطوح FBS، HbA1C، IL-6 و CRP در گروه های تمرین و تمرین + مکمل نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0/001 > P). در گروه مکمل نیز کاهش معنی داری در سطوح FBS، IL-6 و CRP نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0/05 > P). همچنین HbA1C به صورت معنی داری در گروه تمرین + مکمل پایینتر از گروه مکمل بود (0/002 = P).
بحث و نتیجه گیریبه نظر می رسد که هر دو روش مداخله تمرین تناوبی هوازی و مصرف مکمل گزنه نقش مفیدی در کاهش التهاب و کنترل قند خون دارند و ترکیب دو روش اثربخشی بیشتری بر کنترل گلیسمی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارد.
کلیدواژگان: دیابت نوع دوم، تمرین تناوبی هوازی، مکمل گزنه، شاخص های التهابی، هموگلوبین گلیکوزیله -
صفحات 147-156مقدمه
آسم بیماری طبی مزمن و شایع دوران کودکی است. بیماری های مزمن می تواند با بروز اختلالات خلقی، اضطراب و اختلالات رفتاری همراهی داشته باشد و همچنین بر سیر بالینی بیماری زمینه ای تاثیر منفی بگذارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه اختلالات رفتاری در کودکان مبتلا و غیر مبتلا به آسم مراجعه کننده به بیمارستان حضرت معصومه قم بود.
مواد و روش هادر این مطالعه 67 کودک مبتلا به آسم به عنوان گروه مورد و 67 کودک سالم به عنوان گروه کنترل، وارد مطالعه شدند. چک لیست اطلاعات دموگرافیک و بالینی و چک لیست رفتاری کودکان (CBCL= Child Behavior Checklist) تکمیل شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری t-test و کای دو با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامیانگین مجموع نمرات پرسشنامه CBCL در گروه مورد با 06/2±12/28 به شکل معناداری بیشتر از گروه کنترل با 7/9±33/17 بود(01/0p=). میانگین نمرات زیر مقیاس های انزوای اجتماعی (گروه مورد:83/5، گروه کنترل:18/1، 006/0=p)، اضطراب-افسردگی (99/4 vs 2، 022/0=p)، مشکلات فکری (8/4 vs 3/2، 000/0=p)، رفتارهای پرخاشگرانه (1/5 vs 3/2، 003/0=p) در گروه کودکان مبتلا به آسم به شکل معناداری بیشتر از گروه کودکان سالم بود.
نتیجه گیریاختلالات رفتاری در کودکان مبتلا به آسم به شکل معناداری بیشتر از کودکان سالم بود. مدت زمان ابتلا به آسم و شدت آسم، به شکل ارتباطی مستقیم، می توانند پیش بینی کننده اختلالات رفتاری در کودکان مبتلا به آسم باشند.
کلیدواژگان: اختلال رفتاری، آسم، کودکان -
صفحات 157-166زمینه و هدف
بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی در معرض اختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی میباشند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر بکارگیری رایحه درمانی با اسطوخودوس بر میزان اضطراب و افسردگی بیماران سندرم حاد کرونری بود.
روش بررسیاین کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی بیماران سندرم حاد کرونری بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی بیمارستان نمازی شهر شیراز انجام گرفت. 110 بیمار به طور تصادفی به دو گروه آروما و دارونما تخصیص داده شدند. قبل و بعد از مداخله، میزان اضطراب و افسردگی بیماران اندازه گیری شد. تحلیل داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
یافته هابیماران دریافت کننده رایحه کاهش معنی داری در میزان افسردگی (0/01= P-value) و اضطراب (0/009= P-value) در مقایسه با گروه پلاسبو نشان دادند. همچنین اندازه اثر(Effect Size) برای افسردگی و اضطراب به ترتیب برابر با 52/0 و 54/0 بود که نشان دهنده اندازه اثر زیاد می باشد.
نتیجه گیریبر اساس یافته های مطالعه رایحه درمانی با اسطوخودوس می تواند اضطراب و افسردگی بیماران سندرم حاد کرونری را کاهش دهد. واژگان کلیدی: اضطراب، افسردگی ، رایحه درمانی، اسطوخودوس، سندرم حاد کرونری
کلیدواژگان: اضطراب، افسردگی، رایحه درمانی، اسطوخودوس، سندرم حاد کرونری -
صفحات 167-176زمینه و هدف
مطالعه ی حاضر به منظور بررسی فراوانی گیرنده های هورمون استروژن در سلول های کارسینوم پروستات به منظور درکی بهتر از ارتباط گیرنده های استروژنی موجود در سلول های بدخیم و پاتولوژی ایجاد شده صورت گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه ی توصیفی مقطعی بلوک های پارافینی نمونه بافتی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی اهواز، با تشخیص پاتولوژی آدنوکارسینوم پروستات و هیپرپلازی خوش خیم پروستات استفاده شد. اطلاعات بالینی و دموگرافیک بیماران از پرونده ی بیمارستانی استخراج شد. جهت رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی با استفاده از آنتی بادی منوکلونال Anti ER استفاده شد.
یافته هادر مطالعه ی حاضر 30 نمونه ی مربوط به بافت پروستات شامل 20 نمونه ی مبتلا به سرطان و 10 نمونه با تشخیص هایپرپلازی خوش خیم به عنوان نمونه ی کنترل مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران برابر با 69.65 سال بود. مارکر استروژن رسپتور در نمونه های بدخیم تنها در 25% موارد بیان شده است. با این حال 100% نمونه های خوش خیم بیان مارکر را نشان دادند. بیان مارکر ER ارتباط معنی داری با نمره ی گلیسون داشت(p=0.039).
نتیجه گیریبه طور کلی یافته های این مطالعه نشان می دهد که گیرنده ی استروژن در بدخیمی های پروستات کاهش یافته و این کاهش در تومور های با درجه ی بالاتر بیشتر است.
کلیدواژگان: گیرنده ی استروژن، کارسینوم پروستات، درجه ی تومور -
صفحات 177-186هدف
این مطالعه به منظور بررسی میزان بیان پروتئین COX2در بیماران مبتلا به کارسینوم کولورکتال با هدف درک بهتر از پاتوفیزیولوژی و رفتار فاکتورهای التهابی در این بیماری انجام شد
مواد و روش هادر این مطالعه ی توصیفی مقطعی بلوک های پارافینی نمونه بافتی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی امام خمینی (ره) با تشخیص پاتولوژی سرطان کلورکتال ارزیابی شدند. اطلاعات بالینی و دموگرافیک بیماران از پرونده ی بیمارستانی استخراج شد. جهت رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی از آنتی بادی منوکلونال Anti Cox2 استفاده شد.
یافته هادر این مطالعه تعداد 31 بیمار مبتلا به سرطان کلورکتال (میانگین سنی 65.1 (در رنج 33 تا 89)) ارزیابی شدند. اغلب تومور ها دارای درجه ی G2 (54.8%) بودند. همچنین مرحله ی تومور در بیش از نیمی از موارد Pt3 بود. عدم درگیری لنف نود در 71 درصد موارد دیده شد.میانگین وسعت رنگ پذیری در بیماران برابر با 34.6%(در رنج 2 تا 78 درصد) بود. بیش از نیمی از بیماران بیان متوسط مارکر را نشان داده و 6.5% بیماران واکنش مثبت قویداشته داشتند. با این حال 16.1% بیماران نیز از نظر مارکر Cox2 منفی بودند. هیچ یک از این متغیر های ارتباط معنی داری با وضعیت بیان مارکر Cox2 ندارند.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان می دهد که بیش از 70% بافت های بدخیم کلورکتال بیان کننده ی مارکر Cox2 هستند. با این وجود بیان مارکر Cox2 هیچ ارتباط معنی داری با متغیرهای پاتولوژیک تومور از جمله درجه ی تومور، مرحله و میزان متاستاز به غدد لنفاوی اطراف ندارد.
کلیدواژگان: سرطان کلورکتال، فاکتور Cox2، درجه ی تومور، مرحله ی تومور، متاستاز -
صفحات 187-201زمینه و هدف
هدف از پژوهش حاضر، تغییرات مالون دی آلدیید، دوپامین و آنزیم گلوتایتون پراکسیداز در هیپوکمپ رت های مبتلا به پارکینسون: مقایسه دو نوع تمرین هوازی تداومی و تناوبی بود.
مواد و روش هادر پژوهش حاضر 30 سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن 20 ± 250 گرم استفاده شد. آزمودنی-ها با استفاده از رزرپین به پارکینسون مبتلا شدند و در 6 گروه تقسیم شدند، سپس تمرینات به مدت 6 هفته انجام شد. در پایان رت ها با استفاده از کتامین و زایلازین بیهوش شدند، بافت هیپوکمپ جدا، و مالون دی آلدیید، دوپامین و آنزیم گلوتایتون پراکسیداز اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شد.
یافته هایافته های تحقیق نشان داد که 6 هفته تمرین هوازی تناوبی کاهش معنی داری در سطوح مالون دی آلدیید رت های مدل پارکینسونی ایجاد می کند (0/5 ≤p) اما تمرین تداومی کاهش معنی داری نشان نداد(0/05 ≥p)، همچنین تمرین هوازی تداومی و تناوبی افزایش معنی داری در سطوح دوپامین نشان دادند(0/5 ≤p) که تفاوتی بین دو نوع تمرین مشاهده نشد(0/05 ≥p). تمرین هوازی تناوبی باعث افزایش سطوح آنزیم گلوتایتون پراکسیداز در رت های مبتلا به پارکینسون می شود(0/5 ≤p). اما تمرین تداومی تاثیر معنی داری نشان نداد(0/05 ≥p).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های تحقیق، از تمرینات هوازی تناوبی می توان برای بهبود مالون دی آلدیید و آنزیم گلوتایتون پراکسیداز و از تمرینات تناوبی وتداومی جهت بهبود دوپامین بیماران پارکینسونی استفاده کرد.
کلیدواژگان: مالون دی آلدئید، دوپامین، گلوتایتون پر اکسیداز، تمرین تداومی و تناوبی، پارکینسون -
صفحات 203-213زمینه و هدف
این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین سن مادر در زمان بارداری با شاخص های هماتولوژیک مادر و وضعیت آنتروپومتری نوزادان انجام گردید.
روش بررسیدر این مطالعه مورد شاهدی، 32 مادر با سن 35 سال و بیشتر (گروه مورد) و 292 مادر با سن 35-20 سال (گروه شاهد) مورد بررسی قرار گرفتند. سن و شاخص های هماتولوژیک مادران قبل از زایمان ارزیابی گردید. وزن، قد و اندازه دور سر نوزادان اندازه گیری شد. رابطه سن مادر با شاخصهای تن سنجی نوزادان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد.
یافته هانتایج مقایسه نشان داد تفاوت معنی داری در نوع زایمان، سابقه سقط جنین، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و فاکتورهای هماتولوژیک بین دو گروه وجود ندارد. علاوه بر این، در جنسیت، وزن، اندازه دور سر و قد نوزادن بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. ارتباط معکوس و معنی داری بین سن مادران قبل از زایمان با میزان سلول های مونوسیت (Mid) (P<0/05)، تعداد گلبول های قرمز (0/05>P)، تعداد گلبول های سفید، گرانولیست ها (0/001>P) مشاهده شد. علاوه بر این، بین سن مادران قبل از زایمان با تعداد تولد نوزادان کم وزن (LBW) ارتباط مستقیم (0/01>P) و با وزن (0/01>P) و اندازه دور سر (0/001>P) نوزادان ارتباط معکوس معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد با افزایش سن مادر تعداد نوزادان LBW افزایش می یابد و همچنین سن مادر می تواند ارتباط معنی داری با برخی شاخص های هماتولوژیکی مادر و شاخص های تن سنجی نوزاد داشته باشد.
کلیدواژگان: سن بارداری، نوزادان کم وزن، پارامترهای هماتولوژیک، شاخص های آنتروپومتریک -
صفحات 215-225زمینه و هدف
تحقیقات بیماریهای گرمسیری سازمان جهانی بهداشت، لیشمانیوز جلدی را جزء بیماریهای نوپدید و کنترل نشده قرار داده است. هدف این مطالعه بررس اپیدمیولوژی این بیماری در شهرستان دشت آزادگان است.
روش بررسیاین مطالعه به روش گذشته نگر در سال های 97-1393 در شهرستان دشت آزادگان، براساس جمع آوری اطلاعات بیماران (جنس، سن، شغل، منطقه جغرافیایی، فصل شیوع ، تعداد و محل زخم) انجام گردید و اطلاعات توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 آنالیز شد.
یافته هاتعداد مبتلایان به بیماری لیشمانیوز جلدی در دوره 5 ساله 1320 نفر بود که از این تعداد 720 بیمار مرد (54/54٪) و600 نفر زن (46/45٪) بودند. بیشترین تعداد بیماری به ترتیب در گروه سنی 19-10 (78/23٪) و 29-20 (63/23٪) مشاهده شد. علاوه بر این، 74/61٪ از بیماران را افراد شهری و مابقی روستایی بودند. اختلاف آماری معنی داری بین محل زندگی، گروه شغلی و فصل با سالک جلدی مشاهده شد. حدود 54/59٪ از بیماران دارای یک زخم وبیشترین عضو درگیر دست (78/28٪) بود. بیشترین شیوع فصلی مربوط به فصل زمستان (ماه های دی و بهمن) بوده است. در بازه زمانی مورد بررسی بیشترین بروز بیماری در شهر ابوحمیظه مشاهده شد و به طور کلی روند بروز بیماری در طی این پنج سال سیر نزولی داشته است.
نتیجه گیریبا توجه به آندمیک بودن بیماری و فعالیت طولانی فلبوتوموس پاپاتاسی در این شهرستان، آموزش افراد در معرض خطر، جهت کاهش موارد وپیشگیری از بیماری ضروری است.
کلیدواژگان: لیشمانیوز جلدی، اپیدمیولوژی، جنوب غربی ایران، دشت آزادگان -
صفحات 227-242زمینه و هدف
زندگی با کودکان ADHD در خانواده، مسایل و مشکلات خاصی را برای مادران ایجاد می کند. صرف نظر از اثرات مثبت و منفی داشتن فرزند دارای اختلال ADHD، این سوال وجود دارد که چرا برخی از مادران کودکان دارای اختلال بیش فعالی موفق اند و عملکرد بسیار خوبی دارند اما برخی دیگر از آن ها ناموفق اند؟ از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تاب آوری در مادران کودکان دارای اختلال ADHD می باشد.
روش بررسیاین پژوهش کیفی، و بر پایه تحلیل محتوا است. 23 مادر که تجربه تاب آوری داشته اند با روش نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن داده ها به اشباع کامل انتخاب شدند.
یافته هاتحلیل داده ها منجر به چهار طبقه اصلی و دوازده طبقه فرعی شد. طبقه عوامل فردی و روانشناختی شامل زیر طبقات احساس خود، خودکارآمدی، احساس هدفمندی، مهارت حل مسئله و عوامل نگرشی؛ طبقه عوامل خانوادگی شامل حمایت همسر و حمایت سایر اعضای خانواده؛ طبقه عوامل اجتماعی شامل مهارت بین فردی، حمایت اجتماعی و آگاهی اجتماعی؛ و طبقه عوامل و نیروهای معنوی شامل اعتقادات مذهبی و توصیه های اسلامی بوده است.
نتیجه گیریاین مطالعه به متخصصان خانواده کمک می کند تا برنامه های ضروری را در ارتباط با تاب آوری مادران کودکان دارای اختلال ADHD با توجه به عوامل شناسایی شده تدوین کنند. با آموزش این عوامل به مادرانی که کودک ADHD دارند برای افزایش تاب آوری و پیشگیری از شکست های زندگی به آن ها کمک خواهند کرد.
کلیدواژگان: تاب آوری، مادران، کودکان دارای اختلال ADHD
-
Pages 123-135Background
Systemic inflammation is one of the factors affecting insulin resistance. The aim of study was to investigate the effect of aerobic interval training and use of nettle supplement on Inflammation Level and glycemic control in men with type II diabetes.
MethodsA quasi-experimental study, 40 male patients with type II diabetes (Age: 42.08 ± 3.99 years; body mass index: 27.01 ± 1.62 kg /m2) were randomly selected and divided into four groups: training, supplement, training + supplement and control groups. The aerobic interval training program was performed three days a week for eight weeks. Nettle tea was consumed 10 grams daily, 15 minutes before the three main meals. For statistical analysis, paired sample t-test and one-way ANOVA statistical methods were used (P≤0.05).
ResultsThere was a significant reduction was observed in FBS, HbA1C, IL-6 and CRP in training group and training + supplement compared to the control group. Also there was a significant decrease in FBS, IL-6 and CRP levels in supplement group compared to the control group (P <0.05). Also, HbA1C was significantly lower in the training + supplement group than the supplement group (P = 0.002).
ConclusionBoth interventional aerobic interval training and nettle supplementation seem to play a beneficial role in reducing inflammation and glycemic control, and the combination of the two methods is more effective in glycemic control in patients with type 2 diabetes.
Keywords: Type 2 diabetes, Aerobic interval training, Urtica dioica supplement, Inflammatory Markers, Glycosylated hemoglobin -
Pages 137-146Background and Objective
The purpose of the present research was to study the effectiveness of cognitive behavior therapy with positive imagination of health on dysfunctional attitudes on primary hypertension in patients with dysfunctional attitudes and primary hypertension. Subjects and
MethodsThe sample of the study included 40 subjects with primary hypertension (22 females and 18 males) who referred to specialist clinics in Ahwaz. They were matched of age, educational status and other criteria considered in this research, then randomly divided into two groups as experimental and control. We administered Beck and Wizeman Dysfunctional Attitudes Scale (DAS). Twelve sessions of cognitive behavior therapy with positive imagination of health for experimental group only. Finally, all subjects of two groups were assessed from dysfunctional attitudes and primary hypertension in posttest and follow up.
ResultsThe results revealed that there was a significant difference between two groups in dysfunctional attitudes and primary hypertension at posttest and follow up (P<0.001). The rate of dysfunctional attitudes and primary hypertension in the experimental group were significantly decreased compared to the pretest and control group. These results persisted significantly during the follow-up period. Also, by controlling the duration of the disease, there was a significant difference between experimental and control group in terms of dysfunctional attitudes and primary hypertension, but in terms of primary hypertension, no significant difference was observed. This result suggests that the duration of the disease has no effect on the rate of dysfunctional attitudes, but does affect the primary hypertension of the groups in the follow-up period.
ConclusionThe results of this study suggest that cognitive behavior therapy with positive imagination of health significantly decreased the dysfunctional attitudes and primary hypertension, therefore using cognitive behavior therapy with positive imagination of health in high hypertension patients is recommended.
Keywords: Primary Hypertension, dysfunctional attitudes, cognitive behavior therapy with positive imagination of health -
Pages 147-156Introduction
Asthma is a chronic and common medical illness in childhood. Chronic illnesses can be associated with mood disorders, anxiety, and behavioral disorders, as well as adversely affecting the clinical course of the underlying disease. The purpose of this study was to compare behavioral disorders in children with and without asthma referred to Masoumeh Hospital in Qom.
Materials and MethodsIn this study, 67 asthmatic children as case group and 67 healthy children as control group were enrolled. The demographic and clinical information checklist and the Child Behavior Checklist (CBCL) were completed. Data were analyzed using t-test and chi-square test using SPSS 18 software.
ResultsThe mean score of CBCL questionnaire in case group with 28.12 2 2.06 was significantly higher than control group with 17.33 9 9.7 (p = 0.01). Mean scores of social isolation subscales (case group: 5.83, control group: 1.18, p = 0.006), anxiety-depression (4.99 vs 2, p = 0.02), intellectual problems (8 Aggressive behaviors (5.5 vs 2.3, p = 0.003) were significantly higher in children with asthma than healthy children.
ConclusionBehavioral disorders in children with asthma were significantly more than healthy children. The duration of asthma and the severity of asthma, in direct association, can predict behavioral disorders in children with asthma.
Keywords: behavioral disorders, Asthma, Child -
Pages 157-166Background and objectives
Cardiac intensive care unit patients are at risk for mental disorders such as anxiety and depression. This study aimed to evaluate the effect of lavender aromatherapy on anxiety and depression in patients with acute coronary syndrome admitted to the cardiac intensive care units. Subjects and
MethodsThis randomized clinical trial was conducted on patients with acute coronary syndrome admitted to the cardiac intensive care of Namazi Hospital in Shiraz in 2014. A total of 110 patients were randomly assigned to either the Aroma or the placebo group. Before and after the intervention, the anxiety and depression levels of the patients were measured. Data analyzed by descriptive and inferential statistics using SPSS version 16.
ResultsPatients receiving the aroma showed a significant reduction in depression (P-value = 0.01) and anxiety (P-value = 0.099) compared to placebo group. Also, the effect of size on depression and anxiety was 0.52 and 0.54 respectively, which indicates a high amount of effect.
ConclusionBased on the findings, aromatherapy with lavender can reduce anxiety and depression in patients with acute coronary syndrome.
Keywords: Anxiety, depression, aromatherapy, lavender, Acute coronary syndrome -
Pages 167-176Background and Objective
This study aimed to evaluate the frequency of estrogen receptors in prostate carcinoma cells in order to better understand the relationship between estrogen receptors in malignant cells and their pathological significance.
Materials and MethodsIn this descriptive cross-sectional study, tissue paraffin blocks of excised prostate samples taken from patients diagnosed with prostate adenocarcinoma and benign prostatic hyperplasia, considered as control, were studied. These patients referred to teaching hospitals of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences. Clinical and demographic data of patients were extracted from hospital records. Immunohistochemical staining was performed using Anti ER monoclonal antibody.
ResultsThirty prostate tissue specimens were found which included 20 specimens with prostate carcinoma and 10 specimens with benign hyperplasia. The mean age of patients was 69.65 yr. Estrogen receptor marker was expressed in only 25% of malignant samples. In contrast, 100% of benign samples showed ER marker expression. ER marker expression was significantly correlated with Gleason score (P =0.039).
ConclusionOverall, the findings of this study indicate that the estrogen receptor is decreased in prostate malignancies and is more pronounced only in higher grade tumors.
Keywords: Estrogen Receptor, Prostate carcinoma, Tumor grade -
Pages 177-186Objective
The aim of this study was to evaluate the expression of COX2 protein in patients with colorectal carcinoma in order to better understand the pathophysiology and behavior of inflammatory factors in this disease.
Materials and MethodsIn this cross-sectional descriptive study, tissue paraffin blocks of patients referring to Imam Khomeini teaching hospitals with pathological diagnosis of colorectal cancer were evaluated. Clinical and demographic data of patients were extracted from hospital records. Anti Cox2 monoclonal antibody was used for immunohistochemical staining.
ResultsIn this study, 31 patients with colorectal cancer (mean age 65.1 (range 33 to 89)) were evaluated. Most tumors had grade G2 (54.8%). Tumor stage pt3 was also seen in more than half of cases. Lymph node involvement was observed in 29% of cases. The mean staining area was 34.6% (range 2 to 78%). More than half of the patients showed moderate marker expression and 6.5% had a strong positive reaction. However, 16.1% of patients were negative for Cox2 marker. We have failed to find any significant correlation of stage, grade and lymph node involvement with Cox2 expression status.
ConclusionThe findings of this study indicate that more than 70% of colorectal malignant tissues express Cox2 marker. However, Cox2 marker expression had no significant association with pathologic variables such as tumor grade, stage and extent of metastasis to the surrounding lymph nodes.
Keywords: colorectal cancer, Cox2 Factor, Tumor grade, tumor stage, Metastasis -
Pages 187-201Background
The purpose of the present study was to investigate the changes of malondialdehyde, dopamine and glutathione peroxidase in the hippocampus of rats with Parkinson's disease: a comparison of two types of continuous and interval aerobic exercise.
MethodsIn this study, 30 male Wistar rats weighing 250 to 350 g were used. Subjects were treated with reserpine for Parkinson's disease and divided into 6 groups and 5 rats each. Then the exercises were performed for 6 weeks. At the end of training, rats were anesthetized using ketamine and xylazine, hippocampal tissue was isolated, and malondialdehyde, dopamine, and glutathione peroxidase (GPX) were measured. The results were analyzed using one-way ANOVA and Bonferroni post hoc test.
ResultsThe results of this study showed that 6 weeks of interval aerobic exercise showed a significant decrease in the levels of malondialdehyde in Parkinson's model rats (p ≤0.05), but continuous exercise did not show a significant decrease (p ≥0.05), as well as continuous and interval aerobic training significantly increased dopamine levels (p ≤0.05). They showed no difference between the two types of exercise (p ≥0.05). Intermittent aerobic exercise increases glutathione peroxidase levels in parkinsonian rats (p ≤0.05). But continuous training did not have a significant effect (p ≥0.05).
ConclusionAccording to the findings of this study, it can be concluded that interval aerobic exercise can be used to improve MDA and GPX and continuous and interval exercise to improve dopamine in Parkinson's patients.
Keywords: Malondialdehyde, Dopamine, Glutathione peroxidase, Continuous, Interval Exercise, Parkinson -
Pages 203-213Background and Objective
This study was conducted to determine the relationship between maternal age during pregnancy and maternal hematological parameters and anthropometric status in neonatal.
MethodsIn this study, 32 mothers aged 35 years and older (case group) and 292 mothers aged 20-35 years (control group) were examined. Maternal age and hematologic parameters were evaluated before delivery. The weight, height and head circumference were measured in infants. The relationship between prenatal age of mothers and infant’s anthropometric indices were calculated using the Pearson correlation coefficient.
ResultsThe comparison between the two groups showed no significant difference in the type of delivery, history of abortion, systolic and diastolic blood pressure and hematological parameters. In addition, there was no significant difference between the two groups in the sex, weight, head circumference and height of the infants. A significant negative correlation was observed between prenatal age of mothers with the number of monocyte (Mid) cells (P <0.05), number of red blood cells (P<0.05), number of white blood cells, and granulocytes (P<0.001) in mothers. Also, a significant correlation was observed between the prenatal age of mothers with number of low birth weight (LBW) (Positively, P<0.01), weight (Negatively, P<0.01), head circumference (Negatively, P<0.001) of infants.
ConclusionThe results of this study showed that the number of infants with LBW increases with increasing mother's age. Also, maternal age can significantly associate with some maternal hematological parameters and the anthropometric indices of infant.
Keywords: Pregnancy age, Low Birth Weight, hematological parameters, Anthropometric indices -
Pages 215-225Background and Objective
Tropical Disease Research of World Health Organization has classified cutaneous leishmaniasis as an emerging and uncontrolled disease. The aim of this study was to evaluate the epidemiology of this disease in Dasht-e- Azadegan County. Subjects and
MethodsThis retrospective study was conducted in Dasht-e-Azadegan County in 2015-2019, based on patient data collection (sex, age, occupation, number and location of wounds, geographical area and season of outbreak). Data were analyzed by SPSS software version 20.
ResultsThe number of patients with cutaneous leishmaniasis in the 5-year period was 1320 person, of which 720 of them were male (54.54%) and 600 of them were female (45.46%). The highest number of diseases was seen in the age group of 10-19 (23.78%) and 20-29 (23.63%) respectively. In addition, 61.74% of patients were urban and the rest were rural. Significant differences were observed between the geographical area, occupational group, and season with cutaneous leishmaniasis. About, 59.54% of patients had one wound and the most involved member was hands (28.78%). The highest seasonal prevalence was in winter and in January and February. During the period under review, the highest incidence of the disease was observed in Abu-Hamiyzeh, and overall the incidence of the disease had been decreased during these five years.
ConclusionDue to the endemic nature of the disease and the prolonged activity of Phlebotomus papatasi in this county, education of high risk individuals is essential to reduce the incidence and prevent the disease.
Keywords: Cutaneous leishmaniasis, Epidemiology, Southwest of Iran, Dasht-e-Azadegan -
Pages 227-242Introduction
The resilience in mothers having children with attention-deficit hyperactivity disorder (ADHD) and the factors influencing on it is an important issue which requires a comprehensive study. Apart from point of views about the negative and positive effect of having children with ADHD ,the question is why some mothers with ADHD children have much more successful performance than the others? The purpose of present study has been to identify those factors involved in resilience in mothers having children with ADHD.
MethodsIn this content analysis qualitative research. Twenty three experienced resilience mothers were selected by targeted sampling through a semi-structured interview until the data were completely saturated.
FindingsBy analyzing the data, four main categories and twelve sub-categories were obtained. The category of personal and psychological factors was divided into sub-categories of self-feeling, self-efficiency, sense of purposefulness, skill of problem-solving and attitudinal factors; the category of family factors was included husband support and the other family members; the category of social factors was included the interpersonal skill, social support and social awareness, spiritual powers was involved the religion belief and descriptions of Islam.
ConclusionsThe results of this research help the professionals as well as healthcare and educational centers to formulate the necessary programs related to the mothers having children with ADHD given the identified factors to receive the required skills. Training those factors to the mothers having ADHD children will contribute to increase the mothers' resilience and to avoid experiencing any failures in their life.
Keywords: Resilience, Mothers, children with ADHD