فهرست مطالب

مجله جامعه شناسی ایران
سال بیستم شماره 2 (پیاپی 64، تابستان 1398)

  • اولین ویژه نامه ماکس وبر
  • تاریخ انتشار: 1399/05/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • فرهنگ ارشاد * صفحات 4-25

    منظور از تدوین این نوشتار، فراهم نمودن بستری است برای بهره گیری از آموزه های ماکس وبر در مطالعات بومی جامعه شناسی تاریخی- تطبیقی جامعه ایرانی. موضوع اصلی مقاله، به کارگیری برخی مفاهیم و رهنمودهای جامعه شناختی وبر در تحقیقات جامعه شناسی تاریخی ایران است. در این نوشتار، نخست به بازاندیشی گزینشی و گذرا در دستگاه نظری ماکس وبر پرداخته شده است. هرچند کوشش در معرفت شناسی مدرنیته و عقلانیت به مثابه بستر اصلی جامعه شناسی وبر شناخته شده است، اما در نظام فکری او موضوع هایی مانند سنخ بندی کنش های اجتماعی، فهم تفسیری کنش و واقعیات اجتماعی در چارچوب نمونه های مثالی و توسعه جامعه شناسی تفسیری به حوزه جامعه شناسی تاریخی از محورهای اصلی جامعه شناسی وبر شناسایی شده است. روش پژوهش در این موضوع، مطالعه انتقادی آثار وبر و مقایسه دستاوردهای این تلاش با آگاهی های قبلی نویسنده در زمینه تاریخ تحولات اجتماعی  در ایران است که بیش از دو دهه موضوع تدریس پژوهشگر در دانشگاه بوده است. در مطالعه حاضر کوشش شده با تمرکز بیشتر بر آموزه مشهور وبر با عنوان نمونه های مثالی و رهنمودهای او در تحلیل و تفسیر مباحث جامعه شناسی تاریخی، راهی متناسب با مقتضیات جامعه ایرانی در محمل تاریخ کشورمان و انجام مطالعه ای نظام مند دراین باره بیابیم.

    کلیدواژگان: جامعه شناسی تفسیری، جامعه شناسی تاریخی- تطبیقی، رویکرد علم اندیشه نگارانه، عقلانیت، نمونه مثالی
  • علی پایا * صفحات 26-64

    ماکس وبر و کارل پوپر هر دو باره منطق و روش شناسی علوم اجتماعی سخن گفته اند. شماری از محققان غربی به مقایسه میان دیدگاه های این دو متفکر در باره روش شناسی علوم اجتماعی پرداخته اند. هدف مقاله کنونی ارایه تحلیلی نقادانه از میزان کارآیی دو مدلی است که به وسیله وبر و پوپر برای بهره گیری از علوم اجتماعی پیشنهاد شده است. شواهدی وجود دارد که نشان می هد پوپر از دیدگاه وبر درباره علوم اجتماعی مطلع بوده است و بنابراین می توان حدس زد که او مدل خود را با توجه به کاستی های مدل وبر به گونه ای تکمیل کرده است که از آن نقایص عاری باشد. استدلال مقاله آن است که مدل پوپر در قیاس با مدل پیشنهادی وبر ابزاری به مراتب کارآمدتر در اختیار محققان در حوزه علوم اجتماعی قرار می دهد.

    کلیدواژگان: روش شناسی، نمونه های ایده آل، عقلانیت انتقادی، تحلیل وضعیتی، همدلی
  • سید ابوالحسن تنهایی * صفحات 65-75

    این مقاله کوتاه در شرح این مطلب می کوشد که مهم ترین اصطلاح تخصصی وبر در جستار روش شناسی، یعنی سنخ آرمانی، در شرح و تفصیل شارحین دچار ابهام های فراوانی گردیده است، به گونه ای که نه فقط سنخ های آرمانی وبر تنها به دو سنخ آرمانی محدود شده (سنخ آرمانی تاریخی و جامعه شناختی)، به استثنای دست کم سه منبع،بلکه نام یا عنوان هر دو یا سه سنخ، برخلاف متن کتاب روش شناسی وبر و زیر تاثیرات معرفت شناختی شارحین متن وبر برسازی دو اصطلاح یاد شد] سنخ های آرمانی تاریخی و جامعه شناختی دچار سلیقه سازی شارحین شده است.

    کلیدواژگان: مفاهیم اصلی: سنخ آرمانی، سنخ آرمانی تاریخی، سنخ آرمانی جامعه شناختی، سنخ آرمانی دیالکتیکی
  • رضا عظیمی * صفحات 76-99

    ماکس وبر از جمله بنیان گذاران عمده در جامعه شناسی تاریخی است. او نه تنها دغدغه بررسی “تاریخی" مسایل اجتماعی را داشت، بلکه این امر را به جد به صورت "تطبیقی" پیگیری می نمود و آثار خود را با محوریت سرمایه داری غربی و با تاکید بر فرایند عقلانی شدن  پی می گرفت. نکته اساسی که در این میان مطرح است، این است که وبر در تمام پروژه خود سعی نمود بین تفسیرگرایی در نظریه و کار تطبیقی در پژوهش، بین تفسیر و تبیین، بین خاص بودگی و امر عام  آشتی برقرار کند، برای او عینیت در علوم انسانی بسیار مهم بود. به عبارتی دیگر وبر سعی می نمود با ایجاد یک تعریف مشخص-به شکل نوع های مثالی- نگاه ژنریک خود از پدیده مورد نظر را به دست دهد، در این نوشته سعی می شود: نخست؛ با نگاه به مقالات روشی وبر، کار فکری و تلاش وی در زمینه توصیف، تبیین، تطبیق و تعمیم در جامعه شناسی تاریخی بحث شود، دوم؛ با بررسی  ریشه های گفتمان شرق شناسی، تفاوت های اساسی نگاه وبر با گفتمان شرق شناسی مورد بررسی قرار گیرد و سوم؛ با اشاره به وضعیت فعلی جامعه شناسی تاریخی ایران، بحث خواهد شد که : برخلاف نظریه گفتمان می توان با بازگشت به ایده نوع های مثالی وبر که در جامعه شناسی تاریخی ارایه داد ه است، هم نظریه عام و هم نظریه خاص در مطالعات تاریخی را لحاظ کرد، امر "تطبیق"، "نقد" و "عینیت" را نیز همچنان مد نظر قرار داد  تا کلیت تجدد غربی به "برساخت"  فرو کاسته نشود.

    کلیدواژگان: مطالعه تطبیقی، نمونه آرمانی یا مثالی، شرق شناسی، ایران
  • بتول محمودمولائی کرمانی، حسین میرزایی*، مجتبی میرزایی صفحات 100-113

    وبر تلاش نمود که ضمن تاکید سنت ایده آلیستی آلمانی بر ذهن، آن را به رویکرد اثباتی و پوزیتویستی نیز پیوند زند. روش شناسی وبر، به شیوه تفهمی و تفسیری به رفتار انسان می پردازد و چه بسا از نظر وبر، کردار، زمانی رفتار انسانی محسوب می شود که دارای ویژگی و مشخصه عقلانیت باشد. در روش شناسی وی ویژگی های رفتار انسانی زمانی قابل بررسی و ادراک است که قابل تفسیر نیز باشند.هدف این مقاله بررسی روش شناسی وبر به منظور استخراج مهمترین ویژگی های آن بود تا با استفاده از آن ها به گونه ای بهتر بتوان به شناخت و تحلیل مسایل اجتماعی پرداخت. روش مورد استفاده در این تحقیق اسنادی می باشد و تلاش گردید تا با کندوکاو هرچه بیشتر بتوان به شناخت بیشتر ویژگی های روش شناسی وی پی برد. در نهایت ویژگی هایی چون تفکیک پدیده اجتماعی و طبیعی از حیث ماهیت و روش خاص مطالعه، چند بعدی دیدن پدیده ها، توجه به بحث احتمال در روابط بین پدیده ها، حرکت بین سطوح خرد و کلان پدیده ها، تاکید همزمان بر روش های کمی و کیفی، ساخت ابزار مفهومی و نمونه های مثالی، توجه به موضوع ارزش در تحقیقات، اتخاذ رویکرد بینارشته ای در تحلیل ها و در نظر گرفتن بسترهای پنهان اما موثر و تاثیرگذار در بروز پدیده های اجتماعی و متعهد بودن به فهم مساله، شناخت علل و پیامدهای آن از نکات ارزشمند قابل استفاده در بررسی مسایل جامعه ایرانی است.

    کلیدواژگان: روش شناسی، نمونه مثالی، مسائل ایران
  • سید جواد میری * صفحات 114-124

    آیا می توان سخن از خوانش شریعتی از ماکس وبر به میان آورد؟ بسیاری معتقدند که شریعتی نه تنها جامعه شناس نبود بل آثارش به صورت بنیادین بر رشد تخیل جامعه شناختی در ایران تاثیر سلبی گذاشت و یکی از موانع عمده در بسط علوم اجتماعی بوده است. پرداختن شریعتی به وبر را به دو گونه می توان مورد بررسی قرار داد: یکی به این صورت که شریعتی تا چه پایه تحت تاثیر وبر بوده است و آیا می توان او را یک جامعه شناس وبری قلمداد کرد؟ صورت دوم از پرداختن به شریعتی و نسبتش با ماکس وبر می تواند این گونه باشد که شریعتی خوانشی "شریعتی وارانه" از وبر داشت که با خوانش های یوروسنتریک همخوانی ندارد؟. آیا فهم شریعتی از وبر منطبق بر متن بوده است یا وبری که شریعتی برساخته است وبر شریعتی است؟ پرسش هایی از این دست که ناظر بر هرمنوتیک است نیاز به واکاوی دارد.

    کلیدواژگان: شریعتی، وبر، مارکس-وبری، ماکس وبر، وبر شریعتی
|
  • Farhang Ershad * Pages 4-25

    The main aim of this paper is formulating a theoretical framework, by getting help from Weber’s approach, to apply it while studying the comparative historical sociology of Iranian society. In the first part of the paper, it is attempted to have a selective review of the theoretical perspective of Max Weber.  In this review, in addition to concentrate on the epistemology of modernity and rationality as the main concepts of Weber’s sociology, we considered some important subjects such as the typology of social actions, the interpretative understanding of social facts and the valuable advice of Weberian ideal types. We think that the interpretative understanding of weber’s approach would help us to extend and deepen our understanding of Iranian comparative historical sociology. To obtain satisfactory methodological and theoretical achievements, we studied Weber’s works critically, examined some works on Iran’s social history, and reviewed our long experience of teaching historical sociology. Therefore this paper has attempted to concentrate on the distinguished Weber’s doctrine of ideal types. For us, this doctrine is still a suitable research guideline to prepare an interpretative analysis in historical sociology on the present Iranian society.

    Keywords: ideal types, interpretative sociology, rationality, nomological approach to science, comparative- historical sociology
  • Ali Paya * Pages 26-64

    Max Weber and Karl Popper have both written about the logic and methodology of the social sciences. A number of Western scholars have compared the views of these two thinkers on issues related to the methodology of the social sciences. The aim of the present paper is to present a critical comparative analysis of the efficacy of the two models for the methodology of the social sciences by Weber and Popper. There is evidence that suggests that Popper was aware of Weber’s views on the social sciences and its methodological characteristics. It would, therefore, not be farfetched to surmise that Popper has developed his own methodological model for the social sciences in light of what he had perceived to be the shortcomings of Weber’s model. The main argument of the present paper is that Popper’s methodological model for the social sciences provides a much more effective theoretical tool for social sciences researchers than that of Weber’s.

    Keywords: methodology, ideal types, Critical Rationalism, Situational Analysis, empathy, Charisma
  • Hosein Abolhasan Tanhaei * Pages 65-75

    This short article has attempted to show how the most important term in Weber’s methodology, ideal types had been interpreted incorrectly by the expositors of his ideas. As a result, his ideal type has been limited to only two types: sociological ideal type and historical ideal type. And contrary to what Weber has said Methodology of Social Sciences, these two types are often given a subjective interpretation by the expositors.

    Keywords: Ideal Type, Historical Ideal Type, Sociological Ideal type, Dialectical Ideal type
  • Reza Azimi * Pages 76-99

    Max Weber is one of the most important founders of historical sociology. Not only, he emphasized the historical study of social problems, but also he seriously pursued a comparative approach. He developed his work with a focus on capitalism and an emphasis on the process of rationalization. The main point here is that weber sought to reconcile the interpretation with explanation, and specificity with general issues. For him, objectivity in the social sciences was important. In this article, we did three jobs. First, we discussed his efforts to describe, explain, and generalize a phenomenon in historical sociology by examining his methodological works. Second, we examined the main difference between Weber’s point of view and the oriental discourse. Finally, we argued that in order to avoid reducing the Western modernity to construction, one should use Weber’s ideal type - contrary to the theory of discourse.

    Keywords: historical sociology, comparative study, oriental discourse, Interpretation
  • Batoul Mahmoud Molaei Kermani, Hossein Mirzaei *, Mojtaba Mirzaei Pages 100-113

    Max Weber attempted to link the German idealist tradition to the positivist approach. His methodology examines human behavior in an interpretative manner. For Weber, the behavior is a purely mechanical bodily movement to the individual and has special meaning to him. Only when the individual's behavior is meaningful, rational, and interpretive is its action. The purpose of this article was to examine Weber's methodology and extract its important characteristics to better understand and analyze social problems. To do this, we used a documentary method. The following characteristics of his methodology emerged from our analysis: social and natural phenomena differ in their methods, believing that phenomena are multi-dimensional, focusing on probability and the relationship between micro and macro levels, paying attention to the importance of qualitative and quantitative methods, creating ideal types, examining the factors and consequences of social problems, and using an interdisciplinary approach.

    Keywords: Weber, methodology, Ideal Type, Iran's Problems
  • Seyed Javad Miri * Pages 114-124

    Could we talk about Shariati's reading of Max Weber? Many believe that Shariati was not a sociologist. His work is considered to have had a negative impact on the development of sociological imagination in Iran. Shariati's approach to Weber can be examined in two ways: one is to what extent has Shariati been influenced by Weber and could he be considered as a Weberian sociologist? The second way of dealing with Shariati and his relation to Max Weber could be that Shariati had a "Shariatiesque reading of Weber that was inconsistent with Eurocentric readings? Is Shariati's understanding of Weber consistent with the text or is Shariati's Weber a Shariatiesque construct? Questions like these that deal with hermeneutics need to be analyzed in depth.

    Keywords: Shariatiesque, Weber, non-Eurocentric