فهرست مطالب
نشریه پژوهش نامه حقوق بشری
پیاپی 20 (تابستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/04/22
- تعداد عناوین: 5
-
صفحه 9
-
صفحه 11
یکی از موضوعات مهم و بحث برانگیز در عرصه های سیاسی و اجتماعی کنونی و در عصر جهانی شدن، مقوله حقوق شهروندی و نحوه برخورد دولتها و نظامهای سیاسی با شهروندان است. در این میان، عناصر دولت از جمله پلیس که نقش مهمی در ایجاد نظم و امنیت و همچنین ایجاد سازوکاری برای تحقق حقوق شهروندی برعهده دارند، بسیار مورد توجه هستند، اما از سویی، پلیس به عنوان ضابط عام دادگستری، بهمنظور برقراری امنیت و برخورد با اخلال گران نظم و امنیت در جامعه، نیازمند اختیارات خاصی از جمله انجام تحقیقات مقدماتی است که گاهی همین اختیارات، به نقض حقوق شهروندی و تقابل با آن منجر می شود.
این حوزه های تقابل، می تواند ذیل چند عنوان بررسی شده و اختیارات پلیس در جلوگیری از فرار یا مخفی شدن متهم، بازجویی، تفتیش و بازرسی اماکن، اشیا و اشخاص و امثال آن به بحث گذاشته شود. نوشتار حاضر به بررسی نقاط تلاقی اختیارات پلیس و حقوق شهروندی متهم می پردازد و در هر حوزه، ضمن تبیین جداگانه این موارد، کیفیت تعدیل و تحدید اختیارات پلیس به وسیله حقوق شهروندی را به نمایش می گذارد.کلیدواژگان: اختیارات پلیس، تحقیقات مقدماتی، حقوق شهروندی، تلاقی حقوق و اختیارات -
صفحه 35
میانمار یکی از متنوعترین کشورهای آسیایی از نظر نژادی، قومی و مذهبی است که این تفاوت ها در عمل، سبب وقوع بحرانهای مختلف در این کشور شده است. اعمال خشونت علیه یک گروه برای حذف گروه دیگر در این کشور که با ناکارآمدی دولت همراه بود، باعث ایجاد موجی از مخالفت ها با حضور مسلمانان دراین کشور، با هدف پاک سازی مذهبی و جلوگیری از گسترش اسلام شد.گسترش این خصومت در نتیجه، سبب وضع محدودیت ها و اقداماتی از قبیل عدم دسترسی مسلمانان به حقوق شهروندی و نیازهای اولیه زیستی، بیرون راندن آنان از خانههایشان، جلوگیری از ازدواج و زادوولد آنان، آتش زدن خانهها، مثله کردن مردان، شکنجه، آتش زدن اجساد، تجاوز به زنان در انظار عمومی و... شد که با توجه به اعلام سازمان ملل متحد در دسامبر 1948 مبنیبر به رسمیت شناختهشدن جرم نسلکشی به عنوان یک جرم بینالمللی و تطبیق هر یک از جرایم صورت گرفته با بندهای)الف(تا (ه(ماده 2 کنوانسیون منع و مجازات نسلکشی، می توان این جنایات را به عنوان مصداقی از جرم نسلکشی برشمرد. با توجه به اینکه نسلکشی عملی ضد حقوقبشری است و مهمترین حق بشری که همان حق حیات است را نقض میکند، در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، ابتدا به بررسی کلیت و مفاهیم مرتبط با نسلکشی و سپس به صورت موردی، به بررسی موضوع میانمار میپردازیم و در ادامه، نحوه مواجهه حقوقبشر با این جنایت در این کشور را مورد تحلیل و واکاوی قرار میدهیم.
کلیدواژگان: حقوقبشر، میانمار، نسلکشی، کنوانسیون، جرم -
صفحه 49
با نگاهی به تاریخ، متوجه تلاش های انجام شده توسط سازمان های بینالمللی در حوزه دفاع از زنان میشویم تا به پشتوانه آنها، زنان بتوانند حقوق فردی و اجتماعی از دست رفته خود را باز یابند. سازمان ملل متحد و کمیتههای وابسته به آن، از همان آغاز تاسیس، برای نیل به اهداف حقوقبشری و ایفای نقش حمایتی خود، نسبت به احقاق حقوق زنان، تلاش هایی انجام داده اند که میتوان آنها در قالب صدور اعلامیهها و برگزاری کنوانسیونها و کنفرانسهای بینالمللی مشاهده کرد، اما با این حال، آنچه که محل تامل است، این است که این سازمانها، با وجود همه اقدامات و تلاش های انجام شده، هنوز نتوانستهاند در حوزه دفاع از زنان، به موفقیتهای چشمگیری دست یابند.
علت این ناکامیها را میتوان در ناهمگونی مفاد این اسناد با فطرت انسانها و تحمیل نگرشها در کنار جهانیسازی فرهنگ منحط غربی، جستوجو کرد. برابری جنسیتی، انسانمحوری و آزادیهای بی حدوحصر که مبنای تدوین کنوانسیونها و اعلامیههای سازمانهای بینالمللی است، با آموزههای دینی و بومی بسیاری از ملتها در تعارض است. با بررسی محتوایی اسناد بینالمللی درمییابیم که مکاتب فکری غربیها، پشتوانه اصلی و نظری این اسناد هستند. ازهمین رو، این اسناد برای کشورهای اسلامی بهویژه ایران قابلیت اجرا ندارند. در این راستا، مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای، به تحقیق و بررسی این موضوع پرداخته است.کلیدواژگان: حقوق زنان، سازمان ملل متحد، برابری جنسیتی، اسناد وقراردادهای بین المللی، فرهنگ غربی -
نقض حقوق بشر و عملکرد دولت های غربی در مدیریت ویروس کرونا / مطالعه موردی ایالات متحده وکشورهای اروپاییصفحه 67
کرونا، ویروسی نوپدید و بازپدید است که این روزها، مرزهای بینالمللی را درهم نوردیده و انسانهای مختلفی را در اقصی نقاط جهان، گریبانگیر درد مشترک انسانی کرده است. دردی که انسان عصر مدرن را درجوامع بشری در مواجهه ای مستقیم با بحرانهای بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی و سیاسی قرار داده و انسان بحرانزده که خود را در برابر زیست جدید انسانی و اجتماعی، تنها میبیند، خواستار بازتعریف و نگاه دوباره به کارکردهای سازمانهای بینالمللی و قواعد حاکم بر آنها می شود. پر واضح است در مقابله با پاندمی کرونا، تکالیف دولتها و سازمانهای بینالمللی از منظر حقوق بینالملل به صورت کلی و حقوقبشر، ملزم دانستن آنها به این مهم است که با توجه به تمام ظرفیت های حقوق بینالملل، بازیگران بینالمللی باید در راستای تضمین و ارتقاء جهانی حق بر سلامت عمل کنند و در این مسیر، مکلف به رعایت اقدامات بدون تبعیض هستند، اما این روزها، شواهد و آمارها، گواه آن است که مدعیان حقوقبشر در مواجهه با واقعیت بحران اپیدمی کرونا، به عنوان ناقضان حق بر سلامت، عمل می کنند.
در این پژوهش، تلاش داریم با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، به دنبال پاسخگویی به این پرسش باشیم که چگونه کشورهای آمریکا و اروپا در زمان پاندمی کرونا، اعلامیه حقوقبشر را نقض کردند؟ بر این اساس، فرضیه این پژوهش بیان می دارد که این کشورها با عدم درمان و در اولویت قرارندادن بیماران معلول و مسن و تبعیضنژادی، ناقض حقوقبشر بودهاند.کلیدواژگان: ویروس کرونا، حق بر سلامت، نقض حقوقبشر، ایالات متحده، کشورهای اروپایی