فهرست مطالب

امنیت بین الملل - پیاپی 18 (تیر 1399)

مجله امنیت بین الملل
پیاپی 18 (تیر 1399)

  • ویژه نامه همایش رژیم صهیونیستم پژوهی
  • بهای روی جلد: 200,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1399/05/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • عابد اکبری صفحه 4
  • علیرضا ثمودی صفحه 12

    در این گزارش تلاش شده است که با اشاره به پندار منفی موجود میان نخبگان و شهروندان اسراییلی درقبال اتحادیه اروپا، چالش های موجود بررسی شوند. درحقیقت، در گفتمان عمومی رژیم صهیونیستی، اتحادیه اروپا یک کنشگر مخالف و دشمن فرض می شود. اختلاف نظر درمورد فرایند صلح خاورمیانه و شهرک سازی ها و دفاع اتحادیه اروپا از توافق هسته ای ایران در سال های اخیر موجب بروز اختلاف میان تل آویو و بروکسل شده است؛ ازاین رو، پس از اشاره به پندار منفی در رژیم صهیونیستی درقبال اتحادیه اروپا، حوزه های اختلاف میان دو طرف و دلایل ناکامی اتحادیه در اتخاذ رویکردی منسجم درقبال رژیم اسراییل بررسی می شود.
    سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای کمک به تشکیل کشور مستقل، دموکراتیک و باثبات فلسطین شکست خورده است؛ زیرا شکاف زیادی میان اراده و توانمندی های اتحادیه اروپا وجود دارد. این مسئله اعتبار این اتحادیه را در دستیابی به اهداف و خواسته هایش کاهش داده است. از دید اتحادیه اروپا، تنها راه حل شرایط بحرانی غرب آسیا، ادامه گفت وگوهای صلح است و انکار و نادیده گرفتن تشکیلات خودگردان فلسطین به معنای گسترش تنش در منطقه است. این درحالی است که رژیم صهیونیستی با نقش فعال و اثرگذار اتحادیه اروپا در منطقه غرب آسیا چندان موافق نیست و باور دارد که اروپایی ها از فلسطینی ها و به طور کلی، کشورهای عربی حمایت می کنند و نمی توانند نقش بی طرفانه و موثری را در مذاکره رژیم صهیونیستی و فلسطین ایفا کنند. ازسوی دیگر، با توجه به شرایط داخلی اتحادیه اروپا، ازجمله: اختلاف میان کشورهای عضو اتحادیه درقبال رژیم صهیونیستی و بحران های پیش روی آن، نقش فرعی اتحادیه اروپا در بحران فلسطین و اهرم های فشار و نفوذ اندک بروکسل بر تل آویو، کشورهای اروپایی نمی توانند تاثیر چندانی بر سیاست های رژیم صهیونیستی داشته باشند، هرچند بروکسل می تواند مشارکت تل آویو را در برنامه های علمی و آموزشی خود به حالت تعلیق دربیاورد، دایره تحریم ها را از محصولات تولیدشده در شهرک های صهیونیستی فراتر ببرد، اجرای موافقتنامه مشارکت و همکاری را متوقف کند و در تندترین موضع خود، دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت بشناسد و روابط دیپلماتیک مستقلی را با آن برقرار کند که البته با توجه به شرایط موجود، تحقق این شرایط بسیار نامحتمل است.

  • ناصر پورحسن صفحه 24

    تداوم گفتمان صهیونیستی به ویژه طی دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ که به واسطه داماد یهودی اش موجب شده است تعارضات و تضادها در سرزمین های اشغالی تشدید شود؛ انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس؛ و تلاش برای تجزیه مجدد کرانه باختری از مهم ترین مصادیق تشدید این گفتمان صهیونیستی به شمار می آیند. رفتار تبعیض آمیز با یهودیان سفاردی، یهودیان فلاشه مورا و یهودیانی که از دیگر مناطق آفریقایی به سرزمین های اشغالی مهاجرت کرده اند، و سایر اقدامات غیردموکراتیک سازمان یافته مانند تشکیل دولت پادگانی و دخالت نهادینه شده نظامیان، و نقض سازمان یافته و خشونت ساختاری علیه شهروندان عرب رژیم صهیونیستی در بخش های مختلف، همگی مورد انتقاد پساصهیونیست ها هستند و تمامی آنها ماهیت غیردموکراتیک رژیم اسراییل را تایید می کنند. البته این نکته را باید یادآوری کرد که پساصهیونیست ها به دنبال نابودی صهیونیسم نیستند، بلکه هدف آنها تبدیل رژیم اسراییل به دولت یهودی _ عربی است که مشخصات یهودی را به طور انحصاری دارا نیست.
    رژیم صهیونیستی در برابر جنبش پساصهیونیسم بر سر دوراهی ناسازگار قرار گرفته است: اگر بر مولفه های گفتمان صهیونیستی تاکید بورزد، سطح شکاف های اجتماعی و سیاسی آن تشدید می شود و به این صورت، جنبش پساصهیونیسم نهادینه تر و تقویت می گردد، و اگر مولفه های مذکور را برجسته نکند، از تداوم مهاجرت یهودیان، حمایت غرب و نیز مشروعیت سیاسی داخلی بر اساس روایت صهیونیستی، به ویژه از تاریخ آن کاسته می شود؛ به همین دلیل است که پساصهیونیسم، چالشی مزمن و تهدیدآفرین برای گفتمان صهیونیستی در آینده خواهد بود.

  • سیدمحمدجعفر رضوی صفحه 34

    موضوع «جمعیت» از ابتدا برای صهیونیست ها مسئله ای حیاتی بوده است. آنها با اخراج فلسطینی ها و آوردن مهاجران صهیونیست از سراسر دنیا تلاش کردند مشکل جمعیت را حل کنند؛ اما حالا پس از گذشت بیش از هفت دهه، درحالی که مهاجرت که باب اصلی افزایش جمعیت بوده افول کرده و ازسویی، جمعیت فلسطینی ها درحال افزایش است، این مسئله را چالشی هویتی می بینند که می تواند کیان آنها را به خطر بیندازد. این موضوع آنقدر برای آنها جدی است که قصد دارند طرح «دو دولت» را ازبین ببرند و یک دولت یهودی را ایجاد کنند تا در بلندمدت، هیچ فلسطینی را در فلسطین تاریخی باقی نگذارند. چالش صهیونیست ها در این زمینه شامل دو بخش است: بخش اول، جمعیت فلسطینی های ساکن سرزمین های 1948 است. افزایش جمعیت این گروه، صهیونیست ها را با بحران هویت مواجه کرده است؛ زیرا افزایش جمعیت فلسطینیان سرزمین های 1948 موجب خواهد شد که آنها در نظام دموکراتیک مبتنی بر آراء اکثریت، آینده سیاسی و اجتماعی را با جمعیت بیشتر، از آن خود کنند. افزایش جمعیت این گروه، تمام سیاست های مهاجرتی صهیونیست ها را بی اثر خواهد کرد. بخش دوم، شامل جمعیت فلسطینی های کرانه باختری و نوار غزه است. افزایش جمعیت فلسطینی ها در این دو بخش، در کنار صهیونیست هایی که از رشد جمعیت چندانی برخوردار نیستند به مرور موجب خواهد شد یک قطب جمعیتی بزرگ در کنار صهیونیست ها به وجود آید که می تواند آینده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی صهیونیست ها را تحت الشعاع خود قرار دهد. 
    در این راستا نکته مهمی که باید به آن توجه کرد آمار مربوط به رشد جمعیت فلسطینی هاست که روند کاهشی را نشان می دهد. درمقابل، صهیونیست های افراطی به فرزندآوری روی آورده اند. این موجب خواهد شد که در درازمدت، فلسطینی ها با مشکل روبه رو شوند؛ بنابراین، مسئله ادامه ازدیاد نسل باید در فرهنگ فلسطینی ها مدنظر تمام حامیان فلسطین باشد؛ مسئله ای که به شیوه های مختلف مورد هجمه صهیونیست ها واقع شده است. به نظر می رسد سیاست کلی باید این باشد که تمامی حامیان فلسطینی بخشی از حمایت خود را بر مسئله فرزندآوری فلسطینیان داخل فلسطین متمرکز کنند. این سیاست باید از طریق ورود به متون آموزشی کودکان فلسطینی، پرداختن رسانه های حامی فلسطین به آن و از طریق اختصاص دادن بخشی از بودجه حمایتی به آن دنبال شود؛ ضمن آنکه، تمامی حامیان فلسطین باید فلسطینی ها را از طریق شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها، از این مسئله و خطر بالقوه ناشی از آن آگاه سازند.

  • وحید مردانه صفحه 46

    سازمان های بین المللی نقش موثری در پیشبرد منافع رژیم صهیونیستی دارند و این رژیم با آگاهی از موقعیت مشروط حیات خود، درپی گسترش حداکثری حضورش، ولو در نقش عضو ناظر در تمام سازمان های منطقه ای و بین المللی، اعم از کوچک و بزرگ، رسمی یا غیررسمی، دور یا نزدیک است؛ نهادهایی همچون: ناتو، یوفا، ایتلاف پاسیفیک، و باشگاه پاریس. جالب ترین مورد، تلاش رژیم اسراییل برای عضویت در اتحادیه آفریقاست که از سال 2017 درخواست رسمی داده است. به طور کلی، رژیم صهیونیستی با قدمت هفتادساله، اکنون عضو پنجاه سازمان بین المللی است. اگرچه رژیم اسراییل در حال حاضر زیر چتر حمایت ابرقدرت ها و لابی های صهیونیستی معمولا از تیغ قوانین بین المللی در امان بوده، اما صدور قطعنامه های متعدد و ثبت آن در تاریخ، ضمن به چالش کشیدن مشروعیت این رژیم جعلی، همانند مین هایی است که در مقطع ضعیف شدن حامیان رژیم اسراییل، هرکدام به تهدیدی وجودی بر این رژیم تبدیل خواهد شد.
    پیشنهاد می شود که سازمان های دولتی و غیردولتی حقوقی ایرانی با پیوستن به نهادهای مشابه خارجی، به صورت مستمر پیگیر اجرایی شدن قطعنامه های صادرشده علیه رژیم صهیونیستی شوند و با ارسال نامه های پیاپی به سازمان ملل و سفارتخانه های کشورها، مانع فراموش شدن این مسئله شوند؛ ضمن آنکه مردم فلسطین و گروه های فعال در حوزه فلسطین باید به فدراسیون فوتبال فلسطین فشار بیاورند که پرونده تعلیق این رژیم از فیفا را مجددا به راه اندازند و این پرونده را به سرانجام برسانند. این گونه نهادها نیز باید با ارسال نامه به دادگاه لاهه، از تصمیم اخیر این دادگاه برای پیگیری جنایات جنگی اعلام حمایت کنند تا افرادی همچون خانوم فاتو بنسودا در خلا حمایتی قرار نگیرند و با انگیزه بیشتر به جلو حرکت کنند.

  • هادی ابراهیمی صفحه 64

    تا پیش از کشف میادین گاز طبیعی تمار و لویاتان، رژیم صهیونیستی عمده نیازهای خود را در حوزه انرژی از طریق واردات تامین می کرد؛ اما کشف این میادین، نقطه عطفی در کاهش وابستگی آن به واردات انرژی بود. این دستاورد در همین نقطه متوقف نماند و اکنون این رژیم منابع گاز طبیعی خود را اهرمی برای پیشبرد اهداف منطقه ای و بین المللی اش درنظر می گیرد: از تعمیق روابط با کشورهایی که روزی دشمن سرسخت و درجه یک آن محسوب می شدند تا تبدیل شدن به بازیگری بین المللی که می تواند با اتکا به منابع گازی خود، نه تنها روندهای سیاسی غرب آسیا، بلکه روندهای سیاسی اروپا را نیز تحت تاثیر قرار دهد. اسراییلی ها با بهره گیری از توان رسانه ای خود، موضوع استحصال و انتقال گاز به اروپا را چنان مطرح و وانمود کردند که انگار در آینده بسیار نزدیک، گازهای سواحل فلسطین اشغالی به ساکنان اروپا می رسد، درحالی که موانع و چالش های فراوانی در برابر این پروژه عظیم قرار دارد؛ تا جایی که امکان عملیاتی نبودن این پروژه نیز هست. بخشی از این چالش ها داخلی اند و به توان فنی و مسایل سیاسی اقتصادی برمی گردند؛ اما مهم ترین چالش های صدور گاز رژیم صهیونیستی در سطح منطقه ای است که ازیک سو، افکار عمومی کشورهایی مثل مصر و اردن با توسعه روابط اقتصادی با این رژیم مخالف اند و ازسوی دیگر، این پروژه به پاشنه آشیلی برای رژیم اسراییل در هرگونه نبرد آینده با حزب الله یا حماس و دیگر گروه های جهادی فلسطین تبدیل می شود، ضمن اینکه، رقبای منطقه ای (مصر) و فرامنطقه ای (روسیه و آذربایجان) از هرگونه توسعه تاسیسات انتقال گاز این رژیم به اروپا ناخشنودند. به نظر می رسد که مهم ترین چالش در آینده، انرژی های تجدیدپذیر و هسته ای باشند؛ زیرا اروپا در نقش مشتری اصلی رژیم صهیونیستی در این موضوع می کوشد که با استفاده از فناوری های جدید، منابع انرژی نو و متنوعی را به کار گیرد، ضمن اینکه، انتقال قدرت اقتصادی و سیاسی از غرب (اروپا و آمریکا) به شرق آسیا را نیز باید در این مسئله لحاظ کنیم.

  • رضا بختیاریان صفحه 75

    غلبه تنش های قومی و مذهبی نقش تعیین کننده ای بر تداوم بحران سیاسی در رژیم صهیونیستی خواهد داشت و این عامل موجب ناکارآمدی نهادهای سیاسی، تضعیف هویت ملی و تنش داخلی خواهد شد. به لحاظ داخلی، تعمیق و گسترش گسست های اجتماعی و استمرار تبعیض و فساد ساختاری در درون رژیم اسراییل موجب انفکاک نیروها، سهم خواهی گروه های سیاسی، شکنندگی ایتلاف های سیاسی، بروز رفتارهای افراطی، کاهش انگیزه گروه ها و نیروهای داخلی برای حمایت از رژیم در مواقع بحرانی به خصوص در زمان تنش خارجی، کاهش ثبات سیاسی و درنهایت، رویارویی این رژیم با چالش بزرگ تر، یعنی تضعیف هویت ملی و وحدت اجتماعی خواهد شد و این امر نیز با افزایش گسست در ارزش های هویتی جامعه صهیونیستی به گسترش ترس و ناامیدی میان شهروندان و مقامات صهیونیستی درباره آینده این جامعه چندپاره دامن خواهد زد.
    به لحاظ بیرونی هم، وجود تنش و چالش های درونی، به خصوص منازعات قومی مذهبی و گسست نیروهای اجتماعی با تهدید انسجام و وحدت ملی می تواند ضمن تغییر رویکرد افکار عمومی بیرونی درباره رژیم صهیونیستی به خصوص میان متحدان منطقه ای و جهانی، به فرصتی برای بهره جویی قدرت های خارجی از گروه های قومی و مذهبی و به صورت جدی تر به عاملی اثرگذار بر آسیب پذیری امنیت ملی تبدیل شود، که این موضوع درنهایت، بر معادلات منطقه ای اثر خواهد گذاشت؛ معادلاتی که دیگر، نه تنها به سادگی درجهت اهداف و سیاست های منطقه ای این رژیم نخواهد بود، بلکه حتی می تواند به تقویت جایگاه نیروهای مخالف آن نیز بینجامد، به نحوی که آثار و نشانه های آن امروز، به ویژه در جریان مخالفت های گسترده منطقه ای و جهانی علیه طرح «معامله قرن» و الحاق بخشی از کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی قابل ملاحظه است. از آنجایی که درحال حاضر، شکاف های قومی و مذهبی جامعه صهیونیستی، تضادهای نهفته در ایدیولوژی صهیونیسم را بیش از هر زمان دیگری آشکار کرده است، وجود شکاف های مذکور می تواند ثبات سیاسی و امنیت ملی این رژیم را با مخاطرات قابل تاملی مواجه سازد و مشخص نیست که جامعه صهیونیستی با چنین وضعیتی، تا چه میزان از توانایی مدیریت تعارضات و توان تحمل شکست ها و فشارهای خارجی برخوردار خواهد بود و درصورت وارد آمدن فشار سنگین خارجی یا حتی هم زمانی فشارهای داخلی و خارجی، جامعه صهیونیستی با چه چالش ها و بحرانی هایی روبه رو خواهد شد.

  • طاها وصالی صفحه 86

    از اواسط دهه هفتاد قرن بیستم، مطالعه دین، جوامع دینی، و تجارب دینی در جامعه صهیونیستی به طور چشمگیری افزایش یافته است. این افزایش که بخش اصلی آن به مطالعه جامعه، به ویژه جامعه یهودی در رژیم صهیونیستی مربوط می شود، حاصل چندین قرن پژوهش های منتشرشده و درحال انتشار در سطوح علمی و موضوعات مختلف مورد بحث و متمرکز بر رویدادهای متنوع است؛ ازجمله: پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکترا، همایش ها و جلسات در کنفرانس های تخصصی درباره جنبه های مختلف مطالعه جوامع دینی در رژیم صهیونیستی، گروه های بحث و گفتگو، و گروه های تحقیقاتی. همه اینها نشان دهنده گفتمان متفاوت، پیچیده و بسیار مهم درخصوص این موضوع است که جالب توجه، حیاتی و پویاست. این مقاله بر جوامع حرادی (فوق ارتدوکس) و صهیونیستی _ مذهبی که مرکزی ترین، بزرگ ترین، قدرتمندترین و اثرگذارترین جامعه یهودی _ مذهبی در رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهند، متمرکز است. با استناد به بررسی اولیه کتاب ها و مقالات تحقیقی، پایان نامه ها و رساله ها، این مقاله به چند مورد از دستاوردهای کلیدی در پژوهش درباره این جوامع، مشکلات اصلی و چالش های قابل توجه آنها اشاره می کند. بررسی یافته های تحقیقات انجام شده چند ابهام از جمله نبود قوم نگاری گروه ها، جوامع و نهادهای اجتماعی را روشن کرده است؛. علاوه بر این، مشخص شد مطالعات متمرکز بر جامعه حرادی با طیف گسترده ای از موضوعات همچون بسیاری از بافت های زندگی روزانه و عده زیادی از شهروندان سروکار دارد، درحالی که مطالعات مرتبط با صهیونیسم مذهبی متمرکز بر وجه مشترک بین ایدیولوژی، الهیات، سیاست و خدمات نظامی است.