فهرست مطالب

نشریه آموزه های نوین کلامی
سال دوم شماره 2 (پیاپی 3، پاییز و زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1399/07/07
  • تعداد عناوین: 6
|
  • عبدالقاسم کریمی* صفحات 5-31

    گسترش مداخلات بشر در موجودات، پدیده ها و حوادث طبیعی، به واسطه توانایی های علمی، عقلی و روحی، تغییرات کیفی و کمی فراوانی را در آنها به همراه داشته و موجب چالش های جدی با برخی از اصول و مبانی کلام دینی شده است. از منظر فلاسفه و متکلمان اسلامی با رویکرد عقل گرایانه، تمام تغییر و تبدیل ها و هر گونه دخالت انسان در مخلوقات، نه تنها با نظام احسن الهی، بلکه با هیچ اصل کلامی در تعارض و تقابل نبوده و تابع نظامات و تدبیرات ثابت و مطلق الهی و به صورت هدفمند، طراحی و اجرا می شود.کلیه تغییرات، خود بخشی از نظام احسن و یکپارچه علی و معلولی و به اذن و تدبیر باری تعالی و منطبق بر مبانی عقلی می باشد. در این مقاله تلاش گردیده، با بیان تغییراتی که در زمان حال و آینده تا پایان دنیا در موجودات توسط بشر امکان تحقق دارد، چگونگی ارتباط آنها با فاعلیت مطلق الهی و نظام احسن در راستای کلام اسلامی مورد بررسی قرار گیرد و پاسخ های مناسب مبتنی بر عقل و نقل، از سوی فلاسفه و متکلمان اسلامی به ابهامات و چالش های نوین داده شود.

    کلیدواژگان: تغییرات، فاعلیت، متکلمان، انسان، نظام احسن، هدفمندی
  • مسلم گریوانی* صفحات 31-55

     یکی از جریان های پرچالش فکری و فرهنگی در ایران، پدیده «عرفان های نوظهور» است. مواضع گوناگونی از سوی اندیشمندان اتخاذ شده است، اما آنچه ذهن یک پرسشگر را مشغول می کند، نسبت میان این عرفان ها با عرفان اصیل ادیان است. آنها خود را فراتر از ادیان و عرفان های رایج می انگارند، لذا در اینکه بتوان آنها را عرفان مصطلح نام نهاد یا در دل ادیان اصیل جای داد، تردید شده است. در این پژوهش، ضمن تعریف مستند از عرفان و معنویت های نوظهور، با مبنا قرار دادن تمایز علوم در سه حوزه موضوع، روش و هدف، این جریان ها در هر یک از این سه حوزه، متفاوت و متمایز ارزیابی شده است و تنها وجه اشتراک این جریان ها با عرفان موجود در ادیان و از جمله اسلام را، در توجه و تمرکز آنها به جهان فرامادی و متافیزیک تحلیل شده است. در ذیل هر یک از سه حوزه مذکور، زاویه هر یک از جریان های نوظهور را از عرفان اصیل دینی گوشزد کرده ایم.

    کلیدواژگان: عرفان و تصوف، ادیان جدید، معنویت، عرفان های نوپدید، اسپریچوالیتی
  • سید علی جعفریان خیرآبادی*، جواد پور روستایی اردکانی صفحات 55-71

     بررسی انتقادی و بنیادین اصول موضوعه هر علمی، به شناخت و پیشرفت آن علم کمک می کند. «تعریف» به عنوان یک علم پیشین، از پیش فرض هایی برخوردار است. بررسی و تجدید نظر در این اصول، با توجه به مشکلات تعریف اجتناب ناپذیر است، زیرا این منطق با برخی پایه های فلسفه اسلامی ناسازگار است و پاسخ گوی نیاز فلسفه نبوده؛ از این رو، محکوم به زوال خواهد بود. اکنون سوال اصلی این جستار آن است آیا مبانی فلسفی منطق ارسطویی قابل قبول است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، نخست اصول موضوعه منطق ارسطویی را تببین کرده و سپس، به بررسی و نقد این اصول پرداخته است و تعارض های این اصول را با حکمت متعالیه بیان نموده و سرانجام، ناکارآمدی این نظام منطقی را به نمایش گذاشته و در پایان، نظامی کارآمد بر پایه تفکر سیستمی پیشنهاد داده است.

    کلیدواژگان: اصول موضوعه، منطق ارسطویی، تعریف، منطق تعریف، تفکر سیستمی
  • سید محمود صادق زاده طباطبائی*، علی حسینی سی سخت صفحات 71-89

    جامعیت از ویژگی های قرآن است که مورد پذیرش اندیشمندان مسلمان قرارگرفته، اما نسبت به گستره آن اختلاف نظر وجود دارد. تبیین صحیح از گستره جامعیت قرآن، ارتباط تنگاتنگی با مساله خاتمیت دارد. این جستار، درصدد اثبات پیوند و تلازم جامعیت قرآن با مساله خاتمیت است که در این زمینه، تاکنون پژوهشی انجام نشده است. همچنین، با توجه به مسایل نوپدیدی که به ظاهر در منابع دینی ذکر نشده، ادعای جامعیت قرآن و خاتمیت پیامبرˆ با اشکال روبرو شده، که در این نوشتار برای رفع این چالش نیز، چاره اندیشی شده است.

    کلیدواژگان: جامعیت مطلق قرآن، جامعیت هدایتی قرآن، خاتمیت، مسائل مستحدثه
  • سید مرتضی حسینی شاهرودی*، نجمه السادات توکلی صفحات 89-117

    عالم طبیعت، ضرورتا نامتناهی است و نسبت تناهی به آن محال است، زیرا در آن صورت به وجود عدم مطلق و محض، یعنی تناقض می رسیم. از طرف دیگر عالم جسمانی، چون ظاهر عوالم مجرد و حکایت‎گر آن‎هاست، باید همانند آن‎ها نامتناهی باشد و بر اساس بساطت و وحدت تشکیکی وجود، مرتبه نازل و مظهر حقیقت وجود است، پس عالم طبیعت ضرورتا نامتناهی است و این امر با مخلوق بودن آن منافاتی ندارد. نظریه مخالف این مدعا، تناهی ابعاد جسم و عالم جسمانی است که دلایل آن مخدوش و نوعی مغالطه می‎باشد. فرض قدم زمانی کل عالم، به‎ معنای خاص نیز، با توجه به حدوث زمانی تک تک موجودات طبیعی، قابل قبول است و می‎توان تا حدی مشکل وجود موجودات متناهی در جهانی نامتناهی را قابل حل دانست.

    کلیدواژگان: عالم طبیعت، نامتناهی، وحدت وجود، جسم، زمان، حدوث و قدم زمانی، مکان
  • محمدرضا ارشادی نیا* صفحات 117-140

    معاد جسمانی، از مطالب بحث برانگیز و حساسیت زا در طول تاریخ تفکر فلسفی و کلامی در حوزه اندیشه اسلامی بوده است. ریشه نزاع و کشمکش ها به آن جا بر میگردد که متون دینی درباره کیفیت، معاد دارای ظواهر متشابه است و ارجاع آنها به محکمات، به رسوخ در علم نیازمند است. بدون شک، رسوخ نسبی در علم، نیازمند آراسته بودن به مبادی عقلی مبتنی بر نظام و دستگاه متقن معرفت شناختی است، تا مانع آن شود که در تبیین کیفیت معاد جسمانی از جاده صواب به دامن ماده گرایی و دنیاگروی، مسیر تغییر نکند. بدون این سرمایه، تعبد به ظاهر مجمل نقلیات و چشم فروبستن از تحلیل و تبیین درباره کیفیت معاد، سالمترین راه می باشد. بسیاری از کسانی که درباره متون معاد، ظاهر نقل را گستاخانه حمل بر معاد جسمانی به معنای عنصر دنیوی کرده اند، در امر مبدا چنین جسارتی را به خرج نداده و متون را بر غیر معنای لفظی آن حمل کرده اند. ابن سینا، آگاهانه درصدد است متون دینی را در نظریه معاد خود مد نظر داشته باشد. تفصیل نظریه خویش را در رساله «اضحویه»، بدون پرده و با تحلیل وافی به نگارش سپرده است. در دو اثر دیگر خود، یعنی «النجات» و «الشفاء» عبارتی را عینا تکرار کرده که دستاویز قایلان به معاد عنصری گشته و آن را هم موید خویش دانسته اند! هم روش معادپژوهی عقلی را به کلی مسدود دانسته و به نقل و تعبد محول کرده اند. برخی از تفکیکیان، مضاف بر این، بر همین شاخه با شعف به فلسفه ستیزی نیز پرداخته اند. دستیابی به نظر دقیق ابن سینا، ما را به آستانه فهم روشمند متون دینی، نزدیک و شبهه فلسفه ستیزان و استفاده های نابهنجار را خواهد زدود.

    کلیدواژگان: ابن سینا، معاد جسمانی، معاد عنصری، معاد روحانی، تفکیکگرایی