فهرست مطالب
پژوهشنامه فرهنگستان هنر
پیاپی 17 (تابستان 1398)
- تاریخ انتشار: 1398/02/11
- تعداد عناوین: 6
-
صفحات 7-29
دوران شکل گیری مکتب سورریالیسم تقریبا با اولین موفقیت های سینمای صامت مصادف بود. پس از جنگ های جهانی، سورریالیسم در سینما دستخوش تغییراتی شد. مشاهده می شود که هنرمندان سورریالیست نیز مانند هنرمندان (سینماگران) قدیمی سورریالیست، متعهد به اجرای کامل سورریالیسم در آثارشان نیستند. با اطمینان می توان گفت که در چند سال اخیر، هیچ فیلم سازی نبوده است که همه آثار خود را در مکتب سورریالیسم ساخته باشد. نکته دیگر این است که از زمان پیدایش این مکتب تا اکنون، مفهوم آن تغییر کرده و گسترده تر شده است. دیوید لینچ جزو مهم ترین فیلم سازانی است که در فیلم های متاخر خود به سورریالیسم پرداخته و بیشتر فیلم های او حامل نشانه هایی است که با دیدگاه این مکتب قابل تطبیق است؛ بنابراین می توان لینچ را فیلم سازی پیرو مکتب سورریالیسم دانست. البته خود لینچ - همانطور که معمولا درباره فیلم های خود توضیحی نمی دهد- این موضع را تایید یا رد نکرده است. در این مقاله، آثار سینمایی دیوید لینچ از نظر ویژگی های سورریالیستی، بررسی و تحلیل می شوند. برای این منظور، ابتدا سورریالیسم سینمایی از زمان پیدایش مطالعه می شود و سپس به موج دوم فیلم سازان و فیلم های سورریال -که در اینجا «سورریالیسم جدید» نام گرفته است- پرداخته می شود. در پایان، آثار دیوید لینچ با رویکرد سورریالیستی و با تاکید بر تحلیل فنی و نظرات برخی منتقدان مطالعه می شود. در بخش نتیجه گیری، ویژگی های سورریالیسم جدید در سینما با سورریالیسم قدیم مقایسه خواهد شد
کلیدواژگان: سوررئالیسم، سوررئالیسم جدید، فیلم سوررئالیستی، دیوید لینچ. -
صفحات 31-50
فیلم مستند «شاهرخ» روایت زندگی شهید شاهرخ ضرغام است. هدف این مقاله، در وهله اول نشان دادن چگونگی کارکرد روایی این فیلم مستند است. سپس، نشان خواهیم داد که چگونه ساختار اسطوره فرهنگی «حر» در این روایت ظاهر می شود و الگوی این ساختار اسطوره ای کدام است. ضمن این که به این پرسش خواهیم پرداخت که چرا ابرگفته پرداز از این نوع ادبی (فیلم-مستند) برای بیان روایت داستان شاهرخ استفاده کرده است؟ و با انتخاب این نوع روایی، به دنبال القای چه باوری بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش ها، ابتدا نشان خواهیم داد که ابرگفته پرداز این فیلم مستند از چه ترفندهایی برای تولید معنا سود برده و چگونه نشانه های منفرد را به یک نظام منسجم معنایی تبدیل کرده است که معنایی واحد از آن تولید می شود. در واقع، می خواهیم نشان دهیم که ابرگفته پرداز چگونه به ابرگفته خوان این فیلم «می باوراند» که واقعیت این است و نه چیز دیگر.
کلیدواژگان: ابرگفته پرداز، ابرگفته خوان، مربع معنایی، اسطوره حر، موقعیت های روایی، پیرنگ -
صفحات 51-72
در این مقاله، سیر تاریخی مفهوم نقد معماری در مغرب زمین در سه برهه اصلی، بررسی می شود: پیدایی نقد معماری: عصر روشنگری؛ بالیدن نقد معماری؛ شکوفایی و افول نقد معماری. در این بررسی، نشان داده می شود که نقد معماری در دل تاریخ و نقد هنر در فرانسه زاده شد و در آغاز شامل توصیف مفصل و مصور تک اثرهای شاخص برای دانشجویان بود. سپس تعمیم دانش و پرورش ذوق عمومی درباره معماری را هدف خود اختیار کرد. در طی دهه ها، نقد معماری گاه در خدمت سرمایه داری و منافع صنعت ساختمان قرار گرفت و گاه به کنشگری اجتماعی بدل شد و در خدمت مبارزات اجتماعی و سیاسی درآمد. با ظهور نقد دانشگاهی در امریکا، نقد معماری از اساس دگرگون شد و به سخنی نظری درباره نقد بدل گردید و نقد حرفه ای به انحطاط افتاد.این تحقیق با تکیه بر منابع ثانویه ذیربط، با رویکرد تاریخ مفهومی و روش بررسی اسنادی انجام گرفته است.
کلیدواژگان: تاریخ نقد معماری، تاریخ مفهومی معماری، نشریات معماری -
صفحات 73-86
تصویر کلی که از هنر و فرهنگ ادوار گذشته در اذهان جامعه ایجاد می شود به عواملی متعدد بستگی دارد. یکی از مهم ترین عوامل، دیدگاه های هنرپژوهان است که در منابع مکتوب انعکاس می یابد. این منابع را می توان به دو گروه تقسیم کرد: کتاب هایی که در همان عصر نوشته شده اند و مولفان آن ها در محیط حضور یافته و از نزدیک با هنر و هنرمندان برخورد داشته اند؛ گروه دیگر، نویسندگانی که در اعصار بعدی و با تکیه بر آثار برجای مانده، درباره هنر یا هنرمندان عصر پیشین قلم فرسایی کرده اند. بدین ترتیب، تصویری عمومی که از هنر دوره قاجار در جامعه پدید آمده، بخشی مدیون مولفان عصر قاجار است که بیشتر، اروپاییان بوده اند و بخشی دیگر مرهون نویسندگان عصر پهلوی به این سوی است که ایرانیان نیز در این میان دیده می شوند. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای تالیف شده و روش پژوهش آن تحلیلی-تاریخی است. هدف آن گردآوری و مقایسه دیدگاه های هنرپژوهانی است که طی دویست سال گذشته به ارایه نقد و نظر درباره هنر قاجار پرداخته اند. اولین کسی که درباره هنر قاجار اظهار نظر کرد، سرجان مالکوم بریتانیایی بود. او در اوایل عهد فتحعلی شاه سال هایی را در ایران گذراند. رویین پاکباز، مولف دایره المعارف هنر در سال های اخیر، آخرین فردی است که دیدگاهش بررسی می شود. پرسش اینجاست که آیا طی دو سده تحولی خاص در دیدگاه پژوهشگران پدید آمده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که تغییراتی تدریجی، اما مستمر، در منظر تحلیل گران درباره هنر قاجار به وجود آمده است که از نفی در سال های متقدم، تا تایید در سال های اخیر را در بر می گیرد.
کلیدواژگان: هنر قاجار، نقاشی قاجار، فتحعلی شاه، قاجاریه -
صفحات 87-100
تلاش برای تبیین معنای هنر و زیبایی، گام اول در جهت شناساندن هنری است که به واسطه تجددخواهی و بر مبنای الگویی غیربومی در حال سر برآوردن بود. فضای آکادمیک، هنرهای زیبا را در قالب یک مفهوم وارداتی محصول خلاقیت، احساس و فردیت هنرمند می دانست. مطبوعات می کوشیدند قواعد حاکم بر هنری را شرح دهند که منفصل از بدنه جامعه و بی ارتباط با نیازهای آن در حال شکل گرفتن بود. در دهه های سی و چهل همین تلاش ها در شکلی منسجم تر برای بالا بردن درک عمومی از هنر نوگرا به کار گرفته شد. تبیین ویژگی های هنر مدرن در مطبوعات آن سال ها از یک سو فهم عمومی را پیرامون یکی از مظاهر مدرنیسم بالا می برد و از سوی دیگر تلاشی بود در جهت پیداکردن مشتری برای نقاشی های نوگرای ایرانی و جلب نظر مساعد گروهی از شهروندان متمکن تهرانی و آشنا کردن آنها با اهداف و مقاصد هنر مدرن ایران. حال پرسش اینجاست که کدام صداها و جریان ها بیشتر در مطبوعات آن سال ها انعکاس می یافت و آیا می توان با بررسی نوشتارهای مطبوعاتی، تصویری از مفاهیم متناقض اثرگذار بر فضای فرهنگی آن دوران ترسیم کرد.
کلیدواژگان: مطبوعات، مدرنیسم، هنر ملی، هنر نوگرا -
صفحات 101-120
قربانی کردن یکی از مضامین بنیادین و نخستین تمدن های انسانی است که مراسم آیینی و روایت های اسطوره ای بی شماری به آن اختصاص یافته اند. یکی از عرصه های نمود جدی مراسم و روایت های قربانی، مذاهب گوناگون بوده اند. قصه قربانی کردن حضرت ابراهیم یکی از مهم ترین و مشهورترین روایت ها در این حوزه به شمار می رود. این روایت تجلیات کم و بیش متفاوتی در سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام داشته است. این شباهت ها و تفاوت ها به نوبه خود در آثار هنری هنرمندان این سه دین نیز قابل مشاهده است. در میان انبوه موضوعاتی که می تواند نظر محققان این حوزه را جلب نماید، نوشتار حاضر بر روابط بینامتنی ممکن میان نقاشی رامبراند و نقاشی فرشچیان با همین مضمون متمرکز شده است. رویکرد بینامتنیت و سپس ترامتنیت می تواند به رمزگشایی از رابطه این دو متن بپردازد. برای این منظور کوشش شده است تا از بینامتنیت و بیش متنیت در نظریه کلان ژرار ژنت در ترامتنیت بهره برده شود. چنانچه ملاحظه خواهد شد، این رویکرد و روش کمک می کند تا بدون اینکه از جهان متنی نقاشی ها عبور نماییم، نسبت آنها را تبیین نماید. همچنین در همین نسبت ها می توان از اصالت هر یک از آثار نیز آگاهی حاصل نمود.
کلیدواژگان: قربانی، ابراهیم، ترامتنیت، نقاشی، رامبراند، فرشچیان
-
Pages 7-29
The formation of Surrealism roughly coincides with the first successes of silent movies. In cinema, Surrealism underwent changes after the World Wars, and it is evident that like Surrealist filmmakers, Surrealist artists are no longer committed to a full implementation of Surrealism in their works. It is safe to claim there are no recent filmmakers whose oeuvre is entirely within the Surrealist genre. Furthermore, there have been shifts in the overall concept of Surrealism itself towards a more wide-ranging concept. David Lynch is one of the most important filmmakers who has paid attention to Surrealism with many signs in most of his recent work being compatible with Surrealism. He can, therefore, be seen as a follower of Surrealism despite the fact that – typically for him – he has never acknowledged it openly. The present paper studies and analyses Lynch’s films from a Surrealistic point of view. The first part studies the genesis of cinematic Surrealism, followed by a focus on the second-wave Surrealism, or ‘New Surrealism’, as it is called here. The work of Lynch is then studied using a Surrealist approach, and with an emphasis on technicalities and the views of some critics. The conclusion is a comparison between the new and old Surrealism in cinema.
Keywords: Surrealism, the new Surrealism, Surrealist film, David Lynch -
Pages 31-50
The documentary Shahrokh narrates the life of Martyr Shahrokh Zarghaam. The present paper intends initially to demonstrate the narrative mechanisms of this documentary. It then moves on to show how the structure of the myth of ‘Horr’ appears in this narrative, and what the structure of this myth is. There are also recurring glances at the question of why the meta-narrator has used this genre (film–documentary) for Shahrokh’s story, and what beliefs he has been trying to induce. In order to answer these questions, it is shown what meaning-making techniques are exploited, and how singular signs are integrated into a unified meaning system; put differently, how the meta-narrator makes the meta-reader believe that the only truth is what he says.
Keywords: Meta-narrator, Meta-reader, Semiotic Squar, the ‘Horr’ myth, Narrative situations, Plot -
Pages 51-72
This paper reviews the three key periods of architectural criticism in the West: the emergence of architectural criticism in the Age of Enlightenment, its development, and its flourish and decline. It highlights French art criticism as the birthplace of architectural criticism, initially containing extensive, illustrated descriptions of significant works for students. It then moved on to the proliferation of knowledge and education the public taste as its goals. Over decades, architectural criticism alternated between serving the interests of capitalism and the construction industry and socio-political activism. With the emergence of academic criticism in American universities, architectural criticism fundamentally transformed into a self-referential and fell into decline.
Keywords: History of Architectural Criticism, Conceptual History of Architecture, Architectural Periodicals -
Pages 73-86
The past periods of art and culture is generally viewed as significantly influenced by art researcherschr('39') literature. This literature can be divided into two groups: books written contemporaneously with works, with their authors being present in the environment, and in touch with the art and the artist on one hand; and books by authors of later periods studying the works from earlier periods. Accordingly, the broad picture of the Qajar period partly owes to the contemporary writers of the time, mainly Europeans, and partly to those of the Pahlavi period onwards including many Iranians. The present article uses library sources and an historical analysis method, with the aim being gathering art researcherschr('39') views on Qajar art in the past 200 years, starting with Sir John Malcom, the Briton who lived in Iran for several years in Fath-Ali Shahchr('39')s time, and ending with Rouin Pakbaz, the author of a recent art encyclopedia. The question is whether there have been any particular developments in researcherschr('39') views in the past two decades, and the results show slow but steady changes, starting from more dismissive views in earlier times, developing into more approving views in more recent years.
Keywords: Qajar Art, Qajar's Painting, Fath-Ali Shah, the Qajars -
Pages 87-100
The attempt to explain the meaning of art and beauty is the first step in introducing the art which emerged from modernity and non-indigenous paradigms. The academic milieu saw the fine arts as an imported concept resulted from the artist’s creativity, sensibility and individuality. The press tried to explain the rules dominating an art isolated from the society and its needs. In the 1950s and 60s these attempts found a more integrated form, exploited to improve the public perception of modernist art. The explanation of the characteristics of the modern art in the press in those years would improve the public understanding of one of the manifestations of modernism on one hand, and was an attempt to find a market for Iranian modernist paintings and promote favourable views amongst affluent Tehran citizens, familiarising them with goals of the Iranian modern art. The question is, which voices and trends were better represented in the press in those years, and whether a picture can be drawn up of contradictory influential concepts of the cultural milieu of the time, through illustrated press texts.
Keywords: The Press, Modernism, National art, Modernist art -
Pages 101-120
Sacrifice is one of the fundamental, foremost concepts in civilisations, with countless rituals and mythical narratives dedicated to it. Religions have been one of the most serious contexts for sacrifice, with the story of Abraham’s sacrifice being one of the most important and famous narratives in this field. This narrative has had different manifestations in the three Abrahamian religions, namely, Judaism, Christianism and Islam, which are in turn reflected in each religion’s respective artistic works. Of a plethora of potentially interesting topics on this subject, the present paper focuses on possible transtextual relationships between the paintings of Rembrandt and Farshchian. Intertextual and then transtextual approaches can decode the relation between these two texts. In order to do so, attempts are made to use intertextuality and metatextuality in Gérard Genette’s macro-theory in transtextuality. As shown, this approach and method will help establish the relation between these paintings without surpassing their text worlds. These relations can also make us conscious of the originality of each work.
Keywords: Sacrifice, Abraham, Transtextuality, Painting, Rembrandt, Farshchian