فهرست مطالب
مجله مطالعات علوم پزشکی
سال سی و یکم شماره 6 (شهریور 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/06/18
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 423-432پیش زمینه و هدف
لرز پس از عمل جراحی یکی از عوارض شایع جراحی در اتاق بهبودی است که میزان بروز آن در گزارشهای مختلف حدود 60-50 درصد گزارش شده است. لرز پس از عمل معمولا به دنبال هیپوترمی ناخواسته حین عمل ایجاد میشود. یک علت مهم لرز پس از عمل اختلال در عملکرد ترمورگولاتوری است.
مواد و روش کاردر این مطالعه 90 بیماران کاندید سزارین انتخابی بهصورت تصادفی و مساوی در یکی از دو گروه قرار گرفتند. این کار بهوسیله تکنسین بیهوشی که هیچ دخالتی در مطالعه ندارد، انجام شد. نه متخصص بیهوشی و نه بیماران از داروهای دریافتی اطلاعی نداشته و بررسی لرز و شدت آن توسط فردی که از نحوه مطالعه آگاه نمیباشد. انجام گرفت.
یافته ها در حین عملبین فراوانی لرز در گروه مداخله (فنتانیل) با گروه دارونما (بدون فنتانیل) اختلاف معنیداری وجود دارد (001/0 < P). بین شدت لرز در دو گروه اختلاف معنیداری وجود ندارد (450/0 = P). بین استفراغ در گروه مداخله (فنتانیل) با گروه دارونما (بدون فنتانیل) اختلاف معنیداری وجود ندارد (184/0 = P). بین تهوع در گروه مداخله (فنتانیل) با گروه دارونما (بدون فنتانیل) اختلاف معنیداری وجود دارد (003/0 = P).
در ریکاوریطبق آزمون Fisher Exact test از 45 بیمار گروه F، 5 نفر (1/11 درصد) در ریکاوری لرز داشتند و 40 نفر (9/88) لرز نداشتند. از 45 بیمار گرو S، 18 نفر (40 درصد) در ریکاروی لرز داشتند و 27 نفر (60 درصد) لرز نداشتند. بین فراوانی استفراغ در گروه مداخله (فنتانیل) با گروه دارونما (بدون فنتانیل) اختلاف معنیداری دیده نشد. بین زمان استفراغ در گروه مداخله (فنتانیل) با گروه دارونما (بدون فنتانیل) اختلاف معنیداری وجود ندارد (659/0 = P). بین خارش در گروه مداخله (فنتانیل) با گروه دارونما (بدون فنتانیل) اختلاف معنیداری وجود دارد (001/0 < P).
بحث و نتیجهگیریدر حین عمل و ریکاوری لرز و تهوع کمتری و خارش بیشتری در گروه دریافتکننده فنتانیل نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. بنابراین اضافه نمودن 25 میکروگرم فنتانیل به داروی لوکال آنستیک حین انجام بیحسی اسپینال در عمل جراحی سزارین بهطور موثری باعث کاهش (بیش از 80 درصد) لرز حین عمل و بعدازآن میگردد.
کلیدواژگان: لرز بعد از عمل، سزارین، فنتانیل، اینتراتکال، بی حسی نخاعی -
صفحات 433-444پیش زمینه و هدف
اهمیت مطالعه ابزار به قدری زیاد است که برخی متخصصان حوزه خط مشی گذاری؛ خط مشی را همان ابزار خط مشی می دانند. حوزه سلامت به ویژه مراکز آموزشی و درمانی هم از این امر مستثنی نبوده و با توجه به نقش آن در ارتقاء سلامت افراد دارای اهمیتی دوچندان است. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی ابزارهای موثر در تدوین خط مشی برون سپاری مراکز آموزشی و درمانی ایران بود.
روش کارنوع پژوهش حاضر کاربردی و توسعه ای و راهبرد کلی آن از نوع تحقیق آمیخته ی اکتشافی بود. در این مطالعه ابتدا داده های کیفی و سپس داده های کمی گردآوری و تحلیل شدند. در بخش کیفی برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای تحلیل داده ها در این بخش با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 و از شیوه تحلیل تماتیک استفاده گردید. در بخش کمی؛ جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. حجم نمونه در این بخش 148 نفر بود. در این بخش با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 برای اعتباریابی مدل از بررسی تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد و نتایج پایایی، روایی، برازش ساختار عاملی، کیفیت مدل و همخطی گزارش گردید.
یافته هادر مطالعه حاضر ابزارهای شکل گیری خط مشی برون سپاری شامل 53 کد بود که این کدها در 8 دسته مفهومی شامل: ابزارهای سازمانی، ابزارهای فرهنگی، ابزارهای سرمایه انسانی، ساختار، تقصیمات جغرافیایی، ابزارهای مدیریتی، ابزارهای قانونی و ابزارهای مالی تقسیم بندی شدند. بر اساس یافته های مطالعه حاضر مقدار نیکوی برازش به دست آمده از ضریب مطلوبی برخوردار بود که نشاندهنده مطلوبیت کلی مدل بود.
نتیجه گیریهر نوع خط مشی زمانی موفق خواهد شد که ترکیبی مناسب و بهینه از انواع ابزارهای در دسترس داشته باشد. بسیاری از اهداف عالی به دلیل آنکه در سیاست ها و خط مشی های خود از ابزارهای مناسبی استفاده نمی کنند، با شکست مواجه می شوند. بنابراین با توجه به وجود ابعاد مختلفی از ابزارهای موثر در برون سپاری مراکز آموزشی و درمانی ایران، توجه به تمامی ابعاد می تواند برون سپاری را با موفقیت همراه ساخته و سازمان را به اهداف مطلوب و مورد انتظار برساند. و نهایتا اینکه درصورتی که پیش بینی و انتخاب ابزارهای به درستی صورت گرفته باشد، خط مشی ها، اجرایی می شوند و در غیر این صورت، عقیم و بی اثر خواهند بود.
کلیدواژگان: ابزارهای خط مشی، برونسپاری، مراکز آموزشی و درمانی -
صفحات 445-458پیش زمینه و هدف
در بیماران با سندروم درد کشککی رانی وجود درد، اختلال حس عمقی و عصبی عضلانی منجر به اختلال کنترل وضعیتی شده که سبب توزیع فشار کف پایی غیرطبیعی می شود. هدف مطالعه حاضر اثر دوازده هفته تمرینات حسی حرکتی بر متغیرهای توزیع فشار کف پایی و شاخص تقارن در بیماران با سندروم درد کشککی رانی است.
مواد و روش کاراین مطالعه با یک گروه تجربی (16 بیمار) و یک گروه کنترل (16 بیمار) انجام شد. اندازه گیری متغیرهای توزیع فشار کف پایی با استفاده از یک دستگاه اندازه گیری فشار کف پا در حالت ایستاده به صورت دوپا و چشمان باز ثبت شد. گروه تجربی به مدت دوازده هفته، سه بار در هفته و هر جلسه یک ساعت تمرینات حسی حرکتی را انجام دادند و گروه کنترل طی این وهله زمانی تحت هیچ گونه مداخله درمانی قرار نگرفتند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 21 و روش آماری کوواریانس استفاده شد.
یافته هاتمرینات حسی حرکتی به کاهش درد (001/0P=)، متغیرهای بیضی اطمینان 95درصد شامل، طول محور مینور (001/0P=)، طول محور ماژور (002/0P=)، محدوده نوسانات (001/0P=) و متغیرهای نوسانات مرکز فشار شامل: طول مسیر (001/0P=)، میانگین سرعت (001/0P=)، نوسانات داخلی - خارجی (001/0P=)، نوسانات قدامی - خلفی (002/0P=) منجر شد و تقارن توزیع فشار کف پایی نیز بهبود یافت.
بحث و نتیجه گیریبه نظر می رسد تمرینات حسی حرکتی با کاهش درد، بهبود حس عمقی، هم انقباضی، فعالیت فیدفورواردی و فیدبکی عضلات به کاهش نوسانات وضعیتی و بهبود تقارن توزیع فشار کف پایی در بیماران مبتلا به سندروم درد کشککی رانی منجر می شود.
کلیدواژگان: سندروم درد کشککی رانی، توزیع فشار کف پایی، تمرینات حسی حرکتی -
صفحات 459-470پیش زمینه و هدف
عوارض مزمن بیماری دیابت دامنه گسترده ای داشته و تقریبا همه بافت های بدن را شامل می شود. آپوپتوز یکی از عوارض قلبی برجسته افراد دیابتی می باشد. مطالعه حاضر باهدف بررسی تاثیر تمرینات هوازی و اینتروال همراه با مکمل آستاگزانتین بر آپوپتوز بافت قلبی در رت های دیابتی نوع 2 بود.
مواد و روش کاراز 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 55/15±46/197 گرم استفاده شد که موش ها پس از القای دیابت به طور تصادفی در 7 گروه شامل دیابتی کنترل، دیابتی شم، دیابت+ تمرین هوازی+ مکمل، دیابت + تمرین اینترول+ مکمل، دیابت+اینتروال، دیابت+ هوازی، دیابت+ مکمل قرار گرفتند. جهت القای دیابت نوع 2 از تزریق نیکوتین آمید و استرپتوزوتوسین استفاده شد. تمرینات اینتروال به مدت 8 هفته با 5 جلسه در هفته با شدت 80 درصد vo2max و تمرینات هوازی با شدت حدود 65 تا 75 درصد Vo2max به صورت دویدن روی تردمیل اجرا شد. بیان ژن bax و bcl2 با تکنیک RealTime-PCR و آنالیز داده ها با آزمون آنالیز واریانس یک راهه انجام شد.
یافته هابیان ژن Bcl2 و Bax در هر دو گروه ترکیبی هوازی مکمل و اینتروال مکمل تفاوت معنی داری نسبت به گروه کنترل داشت (05/0>P). علاوه بر این تفاوت معنی داری در بیان ژن Bcl2 و Bax در گروه ترکیبی هوازی مکمل در مقایسه با گروه مکمل مشاهده شد (05/0>P) بااین وجود اختلاف معنی داری در بیان ژن bcl2 و Bax در گروه ترکیبی اینتروال مکمل در مقایسه با گروه مکمل مشاهده نشد (05/0<P).
بحث و نتیجه گیریترکیب هردو مداخله تمرینی با مکمل به ویژه ترکیب تمرین هوازی مکمل با بیان مضاعف شاخص آنتی آپوپتوزی bcl2 و کاهش شاخص آپوپتوزی bax می تواند به عنوان راهکار درمانی جهت پیشگیری از روند صعودی آپوپتوز در بافت قلبی رت های دیابتی باشد.
کلیدواژگان: تمرین، کاردیومیوپاتی دیابتی، رت، آستاگزانتین، bax، bcl2 -
صفحات 471-475پیش زمینه
اندوکاردیت عفونی یک بیماری عفونی ناشایع با درگیری اندوکارد و دریچه های قلبی می باشد که با موارد بالایی از مرگ و میر و عوارض همراهی دارد. فقدان علایم و نشانه های کلاسیک اندوکاردیت عفونی منجر به مشکلات و محدودیت هایی در تشخیص این بیماری می گردد. بدون تب بودن و کشت منفی در هنگام بررسی اولیه در برخی از گزارش های موردی وجود داشته است.
گزارش موردیک خانم 69 ساله با خستگی، افزایش ضربان قلب و یک تورم خفیف در زانوی چپ مراجعه نمود. حدود 4 ماه قبل از مراجعه حاضر، یک تورم و درد در مچ دست سمت چپ وجود داشته است که بهبود یافته بود. بدنبال بهبود این علامت، بیمار تورم زانوی چپ و درد بهمراه محدودیت حرکتی و سپس درد زانوی راست داشته است. محدودیت حرکتی و درد زانو در طی 7-5 روز بطور خودبخودی بهبود یافت. همه تست ها برای تشخیص بروسلوزیس و بیماری های روماتولوژیک منفی بود. اکوکاردیوگرافی از طریق مری یک توده ثابت با سایز 5✖8 میلی متری بر روی لت غیرکرونری دریچه آیورت نشان داد، که در نگاه اکوکاردیوگرافیک از ورای معده، مشکوک به وژتاسیون بود. کشت خون در سه مرحله قبل از شروع آنتی بیوتیک منفی بود. به بیمار داروی آمپی سیلین-سولباکتام داده شد و این رژیم برای 3 هفته ادامه داشت، و بیمار با رژیم کو-آموکسی کلاو ترخیص گردید. یک سال بعد، ارزیابی اکوکاردیوگرافی از بین رفتن وژتاسیون را نشان داد.
نتیجه گیریتشخیص اندوکاردیت عفونی در بیماران مسن با علایم و نشانه های غیراختصاصی دارای اهمیت بسیاری در طبابت رایج ما می باشد. تشخیص بموقع و مدیریت کامل چنین مواردی میتواند سبب بهبود نتایج بیماران گردد.
کلیدواژگان: اندوکاردیت عفونی، کشت خون، تب -
صفحات 476-484پیش زمینه و هدف
لنفادنیت یک نوع لنفادنوپاتی التهابی است که با انفیلتراسیون سلول های التهابی ایجاد می شود که می تواند همراه یا بدون تشکیل آبسه و چرک در داخل غده لنفاوی باشد. علل عفونی لنفادنیت حاد بیشتر در زمینه عفونت ویروسی و باکتریال حاد است. هدف از این مطالعه توصیف جامع تری از علل و ارزیابی های انجام شده و درمان موثر برای بیماران مراجعه کننده به مرکز درمانی شهید مطهری با تشخیص لنفادنیت عفونی گردنی ارایه دهیم.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی-تحلیلی در بیمارستان اطفال شهید مطهری ارومیه بر روی 191 کودک بستری 3 ماه تا 14 ساله که از در سال 93 تا 97 با تشخیص لنفادنیت چرکی گردنی بستری شده بودند، انجام گرفت. سوابق بیماری، اطلاعات بیولوژیکی، نوع درمان آنتی بیوتیکی، اقدام تهاجمی، اطلاعات سی تی اسکن با کنتراست، دوره درمانی و علایم بالینی جمع آوری و وارد چک لیست شدند.
یافته ها107 بیمار (56 درصد) پسر و 84 بیمار (44 درصد) دختر بودند. میانگین سن بیماران 05/35±65/46 ماه (168-3 ماه) بود. میانگین مدت زمان بستری در بیمارستان 19/3±54/5 روز (22-1) بوده است. شایع ترین علامت بالینی که بیماران با آن ها به بیمارستان مراجعه کرده بودند، تب بوده است که در 151 بیمار (1/79 درصد) وجود داشت. در 135 بیمار (7/70 درصد) هیچ اقدام تهاجمی صورت نگرفت. درناژ آبسه در 40 بیمار (9/20 درصد)، بیوپسی توده در 14 بیمار (3/7 درصد) و عمل جراحی در 2 بیمار (1 درصد) انجام شد. در 39 بیمار (4/20 درصد) کشت صورت گرفت که در تمامی موارد نتیجه کشت منفی گزارش شد.
نتیجه گیریشایع ترین تشخیص در کودکان لنفادنیت حاد التهابی بوده و در فصل بهار و در کودکان شهری بیشتر بروز می کند. این بیماری در پسرهای زیر 5 سال بیشتر دیده می شود. شایع ترین آنتی بیوتیک موثر مورداستفاده کلیندامایسین می باشد. در موارد آبسه نیز درناژ جراحی برای درمان صورت می گیرد.
کلیدواژگان: لنفادنیت حاد التهابی، عفونت، کودکان -
صفحات 485-498پیش زمینه و هدف
تحقیقات اخیر نقش مهم لنفوسیت های Th17 و سایر سایتوکاین ها را در پاتوژنز بیماری اسکلروز متعدد مشخص نموده اند. باوجودی که مطالعات قبلی موید نقش ضدالتهابی تروگزروتین بودند، ولی تاکنون اثرات تروگزروتین بر روی بیماری اسکلروز متعدد موردمطالعه قرار نگرفته است. در این مطالعه اثرات درمانی تروگزروتین بر روند آنسفالومیلیت تجربی خودایمن، از طریق کاهش تولید سایتوکاین های پیش التهابی IL-17، IL-1 TNF-α و کاهش سطح نیتریک اکساید و کاهش تکثیر سلول های ایمنی، مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روش کاربیماری آنسفالومیلیت تجربی خودایمن با استفاده از پپتید MOG35-55 و ادجوانت کامل فروند در موش های ماده ی C57BL/6 ا لقا شد. سپس موش ها در چهار گروه 5 راسی قرار گرفتند. در گروه درمانی بعد از ظهور علایم بالینی بیماری، درمان با تروگزروتین (روزانه 135 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن بدن) آغاز شد. تا زمان کشتار موش ها در روز بیست و یکم علایم بیماری به صورت روزانه ثبت گردید. سپس میزان تکثیر سلول های ایمنی به وسیله ی آزمون MTT، میزان تولید سایتوکاین ها به وسیله ی ELISA و میزان تولید نیتریک اکساید توسط آزمون گریس سنجیده شد.
یافته هاتروگزروتین پس از بروز علایم به طور معنی داری موجب تخفیف بیماری گشت. تروگزروتین موجب کاهش معنی دار تولید سایتوکاین های پیش التهابی IL-17، IL-1 TNF-α و کاهش سطح نیتریک اکساید، هم زمان با کاهش تکثیر سلول های ایمنی شد (P<0.05).
بحث و نتیجه گیریدرمان با تروگزروتین پس از بروز علایم آنسفالومیلیت تجربی خودایمن ضمن کاهش تکثیر سلول های ایمنی خود واکنش گر و کاهش در سطح سایتوکاین های پیش التهابی و نیتریک اکساید، موجب بهبود بیماری می گردد.
کلیدواژگان: آنسفالومیلیت تجربی خودایمن، تروگزروتین، سایتوکاین پیش التهابی، سلول های ایمنی -
صفحات 499-506پیش زمینه و هدف
تشنج از بیماریهای نورولوژیک شایع است که جهت درمان آن از داروهای متعدد بویژه داروهای ضد صرع استفاده می شود. به هرگونه اثر زیان آور و ناخواسته که بعد از مصرف داروهای ضد صرع اتفاق می افتد، عوارض داروهای ضد صرع گفته می شود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی عوارض داروهای ضد صرع در بیماران بستری در بیمارستان شهید مطهری ارومیه از تاریخ 1389 لغایت پایان 1395 می باشد.
مواد و روش کاراین یک مطالعه توصیفی است.و پس از تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام شد.در این مطالعه 100 کودک مبتلا به تشنج با عوارض داروهای ضد صرع بستری در بیمارستان کودکان مطهری ارومیه از سال 1389 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بوده و با استفاده از کلید واژه drug reaction در پرونده بیماران صورت گرفت. نحوه جمع آوری اطلاعات به صورت چک لیست بوده که این چک لیست بر اساس اطلاعات موجود در پرونده بیماران توسط مجری طرح تکمیل گردید. چک لیست شامل 3 بخش بود. بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیکی بیماران از جمله سن و جنس؛ بخش دوم شامل اطلاعات هدفمند از جمله تعداد تشنج، نوع داروی ضد تشنج مصرفی؛ بخش سوم شامل اطلاعات هدفمند از جمله عوارض دارویی پیش آمده در بیماران مذکور بروز کرده بود.
یافته هامیانگین ± انحراف معیار وزن بیماران مورد مطالعه برابر 94/1 ± 09/40 کیلوگرم با میانه 50/41 کیلوگرم بود. بیشترین میزان عوارض جانبی مشاهده شده در بیماران مورد مطالعه مربوط به عوارض پوستی با فراوانی 52 بیمار (52 درصد) بود. بیشترین عوارض جانبی مشاهده شده بر حسب سن مربوط به رنج سنی 9 تا 10 سالگی با فراوانی 16 بیمار (16 درصد) بود. همچنین بین عوارض جانبی داروهای صرع مورد بررسی و سن بیماران مورد مطالعه رابطه معنی داری مشاهده نشد (844/0p=).
بحث و نتیجه گیریعوارض کلیوی داروهای ضد صرع در جنس مذکر در کودکان بیشتر از جنس مونث بوده و عوارض پوستی و کبدی در جنس مونث بیشتر بوده و همچنین در رنج سنی9 تا 10 سال بیشترین عوارض جانبی مشاهده می شود. در ضمن میزان عوارض جانبی دارو با مدت زمان مصرف رابطه مستقیمی نیز دارد. در مقایسه بین عوارض جانبی والپروات با فنوباربیتال، عارضه دارویی فنوباربیتال در کودکان بیشتر می باشد
کلیدواژگان: تشنج، عوارض پوستی، داروهای ضدتشنج، عوارض دارویی، اختلالات کبدی
-
Pages 423-432Background & Aims
Postoperative shivering is one of the common complications of surgery in the recovery room, with an incidence rate of about 50-60% in various reports. Postoperative chills usually result in unwanted hypothermia during operation.
Materials & MethodsIn this study, patients were divided randomly (after selecting one of 32 card containing coatings) into intervention group (n=45) and the placebo group (n=45). This was done by anesthesiologist who had no intervention in the study, and anesthesiologist and patients did not receive information about the drugs received and the examination of chills and severity of chills was performed by a person who was not aware of the way of study.
ResultsThere was a significant difference in the frequency of shivering between the intervention group (fentanyl) and the placebo group (without fentanyl) (p <0.001). There was no significant difference regarding severity of shivering between the intervention group and the placebo group (p = 450.0). There was no significant difference in vomiting between the intervention group and the placebo group (p=.184). There was a significant difference between the intervention group and the placebo group (p = 0.003) with regard to nausea. Because vomiting was only recovered in the placebo group (without fentanyl), there were 2 patients and in the intervention group (fentanyl), vomiting was not recovered at all. Therefore, no significant difference was observed regarding frequency of vomiting between the intervention group and the placebo group. There was no significant difference in the vomiting time between the intervention group and the placebo group (p = 0.69). There was a significant difference between the intervention group and the placebo group regarding pruritus (p <0.001).
ConclusionMost of the patients who received fentanyl had less shivering during surgery and recovery than those who did not receive fentanyl, and most of the patients who received fentanyl had less nausea during operation and recovery than those who did not receive fentanyl and those who received fentanyl have had more pruritus during operation and recovery than those who did not receive fentanyl. Also, taking fentanyl is effective in itching during surgery and recovery.
Keywords: Shivering, cesarean section, fentanyl, intraluminal, spinal anesthesia -
Pages 433-444Background & Aims
The importance of studying Instruments is so great that some experts in the field of calligraphy; Calligraphy is considered the same as calligraphy Instruments. The field of health, especially University hospitals, is no exception to this, and given its role in promoting peoplechr('39')s health, it is doubly important. Therefore, the purpose of this study was to identify the effective Instruments in developing the outline of Iranchr('39')s University hospitals.
Materials & MethodsThis research was of applied and developmental type and its general strategy was of the type of mixed methods study. In this study, first qualitative data and then quantitative data were collected and analyzed. In the qualitative section, semi-structured interviews were used to collect data. For data analysis in this section using MAXQDA18 software and thematic analysis method was used. In small quantities; data were collected using a researcher-made questionnaire. The sample size in this section was 148 people. In this section, confirmatory factor analysis was used to validate the model using Smart PLS3 software and the results of reliability, validity, factor structure fit, model quality and alignment were reported.
Resultsin this study; the instruments of outsourcing policy formation included 53 codes which were divided into 8 conceptual categories including: organizational Instruments, cultural Instruments, human capital Instruments, structure, geographical locations, management Instruments, legal Instruments and financial instruments. Based on the findings of this study, the good fit value obtained had a favorable coefficient that indicated the overall desirability of the model.
ConclusionEach type of policy will succeed when it has the right and optimal combination of available Instruments. Many high goals fail because they do not use the right tools in their policies. Therefore, considering the existence of different dimensions of effective instruments in outsourcing of Iranian university hospitals, paying attention to all dimensions can make the outsourcing policy successful and lead the organization to the desired and expected goals. Finally, if the Instruments are properly predicted and selected, the policies will be implemented, otherwise they will be ineffective.
Keywords: Calligraphy Instruments, Outsourcing, University hospitals -
Pages 445-458Background & Aims
In patients with patellofemoral pain syndrome, the presence of pain, proprioception, and neuromuscular disorders leads to posture control disorder, which causes abnormal distribution plantar pressure. The aim of the present study was to investigate the effect of twelve weeks of sensorimotor exercises on distribution plantar pressure variables and symmetry index in patients with patellofemoral pain syndrome.
Materials & MethodsThis study was conducted with an experimental group (16 patients) and a control group (16 patients). The measurement plantar pressure variables were recorded using plantar pressure variables device in standing position with two legs and open eyes. The experimental group performed sensorimotor exercises for twelve weeks, three times per week and one hour per session and control group did not receive any treatment during this time. SPSS 21 software was used for data analysis and covariance statistical method was utilized.
ResultsThe twelve weeks sensorimotor exercises reduced pain (p = 0.001), variables of 95% confidence eellipse including, length of minor axis (p = 0.001), length of major axis (p = 0.002), range of sway (p = 0.001), and center of pressure variables including path length (p = 0.001), average speed (p = 0.001), sway of anterior-posterior (p = 0.002), sway of medial-lateral (p = 0.001) and improvement symmetry in distribution plantar pressure.
ConclusionIt seems that sensorimotor exercises reduce pain, improve proprioception, co-contracting and feed-forward activity, and feedback muscle reduce posture sway and improve symmetry distribution plantar pressure in patients with patellofemoral pain syndrome.
Keywords: Patellofemoral Pain Syndrome, Distribution Plantar Pressure, Sensorimotor Exercises -
Pages 459-470Background & Aims
The chronic complications of diabetes are wide-ranging and affect almost all tissues of the body. Cardiac apoptosis is one of the most important cardiac complications of diabetics. The aim of this study was to investigate the effect of aerobic and interval training with astaxanthin supplement on cardiac tissue apoptosis in type 2 diabetic rats.
Materials & MethodsIn this study, 35 Wistar male rats with a mean weight of 197.46 ± 15.55 g were used. Male rats were randomly divided into 7 groups after induction of diabetes, including diabetic control, diabetes sham, diabetes + aerobic exercise + supplement. Diabetes + Interval + Supplement, Diabetes + Interval, Diabetes + Aerobic, Diabetes + Supplement. Nicotine amide and streptozotocin injections were used to induce type 2 diabetes. Interval exercises for 8 weeks with 5 sessions per week with an intensity of 80% vo2max and aerobic exercises with an intensity of about 65 to 75% Vo2max were performed by running on the treadmill. The expression of bax and bcl2 genes was performed with Real-time-PCR technique and data analysis was performed by one-way analysis of variance.
ResultsBcl2 and Bax gene expression in both supplemental aerobic and supplemental interval groups were significantly different from the control group (p <0.05). In addition, a significant difference was observed in Bcl2 and Bax gene expression in the aerobic+supplement group compared to the supplement group (p <0.05). However, no significant difference in bcl2 and Bax gene expression was observed in the interval+Supplement group compared with the supplement group (p <0.05).
ConclusionCombining both exercise interventions with supplement, especially the combination of supplemental aerobic exercise with the double expression of bcl2 anti-apoptotic index and decreased bax apoptotic index can be used as a treatment to prevent the upward trend of apoptosis in the cardiac tissue of diabetic rats.
Keywords: Exercise, rat, astaxanthin, bax, bcl2. Diabetic Cardiomyopathies -
Pages 471-475Background
Infective endocarditis (IE) is an uncommon infectious disease involving both endocardium and heart valves, which is associated with a high rate of morbidity and mortality. The absence of classical signs/symptoms of IE leads to difficulties in diagnosis of this clinical entity. Being negative-culture and afebrile upon presentation have been reported in some case series.
Case ReportA 69-year-old Caucasian woman presented with fatigue, tachycardia, and a mild swelling of left-sided knee. About 4 months before the index admission, she had a swelling and aching of left-sided wrist which was improved. Then, she developed a left-sided knee swelling and aching with a limited range of motion which was continued with a right-sided knee arthralgia. The limited range of motion and aching improved within 5-7 days spontaneously. All tests for the detection of brucellosis and rheumatologic diseases were negative. The transesophageal echocardiography revealed a fixed mass sizing 5 8 mm on aortic valve non-coronary cusp suspicious for vegetation in trans-gastric view. Blood cultures were negative at three times before the initiation of empirical antibiotic therapy. She was given ampicillin-sulbactam regimen and the regimen continued for 3 weeks and she discharged home on co-amoxiclave regimen. After a year, echocardiography revealed the resolution of vegetation.
ConclusionsThe diagnosis of IE in elderly patients with unspecific signs and symptoms is of great importance in our daily practice. Timely detection and proper management of such cases can improve the outcomes of patients.
Keywords: Infective endocarditis, blood culture, fever -
Pages 476-484Background & Aims
Lymphadenitis is a type of inflammatory lymphadenopathy that is caused by the infiltration of inflammatory cells that can occur with or without the formation of abscesses inside the lymph node. Infectious acute lymphadenitis causes are mostly associated with acute viral and bacterial infection. The purpose of this study was to provide a more comprehensive description of the causes and evaluations performed and the effective treatment for patients referred to Shahid Motahari Hospital with cervical infectious lymphadenitis.
Methods & MaterialsThis retrospective study was performed on 191 children aged 3 months to 14 years admitted to Urmia Shahid Motahari Hospital who were diagnosed with cervical lymphadenitis between 2013 and 2018. Disease records, biological information, type of antibiotic treatment, aggressive procedure, contrast-enhanced CT scan information, treatment duration, and clinical symptoms were collected and a checklist was filled out.
Results107 patients (56%) were male and 84 patients (44%) were female. The mean age of patients was 46.65±35.05 months (range 3–168 months). Mean hospitalization duration was 5.54±3.19 days (range 1–22). The most common clinical symptom of the patients referred to the hospital was fever, which was present in 151 patients (79.1%). In 135 patients (70.7%) no aggressive procedure was taken. Abscess drainage was performed in 40 patients (20.9%), mass biopsy in 14 patients (7.3%), and surgery in 2 patients (1%). Thirty-nine patients (20.4%) had cultures that reported negative results in all cases.
ConclusionThe most common diagnosis in children is acute inflammatory lymphadenitis and occurs usually in spring and urban children. It is common in boys under 5 years of age. The most commonly used antibiotic is clindamycin. In cases of abscess, surgical drainage is performed for treatment.
Keywords: Acute inflammatory lymphadenitis, infection, children -
Pages 485-498Background & Aims
Recent studies have demonstrated an important role for Th-17 lymphocytes and other cytokines in pathogenesis of multiple sclerosis. Although previous studies have demonstrated the anti-inflammatory potential of troxerutin, the effects of troxerutin on multiple sclerosis have not been studied so far. The present study was carried out to investigate the therapeutic effects of troxerutin on experimental autoimmune encephalomyelitis (EAE) by reducing the production of pro-inflammatory cytokines IL-17, IL-1, TNF-α, and reducing nitric oxide levels and reducing immune cell proliferation.
Materials & MethodsEAE was induced by MOG35-55 peptide and complete Freundchr('39')s adjuvant in female C57BL/6 mice. The mice were placed in four therapeutic groups of 5. Treatment with troxerutin (135 mg/kg daily) was started in the treatment group when they developed a disability score. Signs of disease were recorded daily until the day 21 when mice were sacrificed. Then, Immune cells were tested to assess proliferation rate, cytokine, and nitric oxide by the 3-(4,5 dimethylthiozol-2-yl)-2,5- diphenyl-tetrazolium bromide (MTT) assay, enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA), and Greiss, respectively.
ResultsThe troxerutin significantly decreased the clinical signs of established EAE. Troxerutin significantly decreased the production of pro-inflammatory cytokines IL-17, IL-1 TNF-α and decreased levels of nitric oxide, while reduced the proliferation of immune cells (p<0.05).
ConclusionParallel with decreasing proliferation of Immune cells and cytokine production, troxerutin ameliorated established EAE.
Keywords: Experimental autoimmune encephalomyelitis, pro-inflammatory cytokines, troxerutin, Immune cells -
Pages 499-506Background & Aims
Seizure is a common neurological disease with many therapies, especially antiepileptic drugs being used to treat it. Any adverse effects caused by taking antiepileptic drugs are called antiepileptic side effects. The purpose of this study was to evaluate the side effects of antiepileptic drugs in patients admitted to Shahid Motahari Hospital of Urmia from 2010 until the end of 2016.
Materials & MethodsThis descriptive study was conducted after the approval of the Ethics Committee of Urmia University of Medical Sciences. In this study, 100 epileptic children with complications of antiepileptic drugs admitted to Motahari Pediatric Hospital of Urmia from 2010 to 2016 were studied. The sampling method was census using the keyword drug reaction in patient files. The information was collected through a checklist, which was completed by the project manager based on the information in the patientchr('39')s file. The checklist consisted of 3 sections. The first part included demographic information of patients including age and sex; the second part included targeted information including the number of seizures, type of anticonvulsant drug used; and the third part included targeted information including drug side effects in these patients.
ResultsThe mean weight SD of the studied patients was 40.09 /1 1.94 kg with a median of 41.50 kg. Most of the adverse events observed in the studied patients were related to skin complications with the frequency of 52 patients (52%). The most common adverse events observed were within the age range of 9 to 10 years with a frequency of 16 patients (16%). Also, there was no significant relationship between the side effects of epileptic drugs and the age of the patients (p = 0.844).
ConclusionThe renal side effects of antiepileptic drugs in males were higher than females, and the skin and liver complications were higher in females, and the most common side effects were observed within the age range of 9 to 10 years. It also has a direct relationship with the duration of drug side effects. Compared to sodium valproate, Phenobarbital has more side effects in children.
Keywords: Seizure, Skin Complications, Anticonvulsants, Drug Side Effects, Liver Disorders