فهرست مطالب

نشریه تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
پیاپی 22 (زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سید محمدجواد زاویه*، عباس ماهیار صفحات 9-32

    ایرانیان  از دیرباز جزء مردمانی بودند که به آسمان ، زیبایی ‎ها و شگفتی های آن توجه و دقت ویژه داشته اند که سهم شاعران در این میان کم نیست . روشنان فلکی دستمایه تصویرسازی شاعران کهن و بزرگی چون خاقانی،انوری، نظامی، خواجوی کرمانی، منوچهری و دیگران بوده است. در این مقاله برآنیم تا بکاویم آیا شاعران معاصر به آسمان و زیبایی های آن توجه دارند؟ آیا نوع نگاه آنان متفاوت است ؟ آیا آفتاب از نگاه شاعران منتقد،معترض و بدبین معاصر با برکت است یا شعله ای است بر خرمن هستی؟ با این وجود به کاربردن اصطلاحات و واژه های  نجومی  در شعر معاصر به ویژه در شعر نو یکی از جا لب ترین  موضوعاتی است که می تواند مورد تحقیق و بررسی قرا ر بگیرد. که در این جستار با آوردن نمونه ‎هایی از شعر ملک الشعرای بهار ،دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی ، محمد حسین شهریار ، رهی معیری ، پروین اعتصامی ، فروغ فرخزاد ، احمد شاملو ، منوچهر آتشی ، سهراب سپهری ، به آن پرداخته، نوع نگاه ، نوع تصویر و معنی و مفهومی را که در ژرف ساخت این ترکیب ها و تصاویر نهفته است ، به طور تطبیقی مورد تحلیل و بررسی قرار داده ایم.

    کلیدواژگان: اصطلاحات نجومی، تصویر، شعر معاصر، نوع نگاه
  • مهناز کرمی، سید احمد حسینی کازرونی * صفحات 33-53

    آشفتگی روزگار در دوران زندگی سیف فرغانی و عبید زاکانی آن ها را به عصیان در برابر وضع موجود و به خصوص صاحبان قدرت برانگیخت. این دو، شاعران روزهای سخت هستند که اگرچه از شاعران برجسته ی فارسی هستند، اما موضوعات انتقادی و نقد قدرت در آثارشان کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده است. نگارنده سعی دارد در این مقال به روش تحلیلی و توصیفی، با بررسی و تحلیل اشعار این دو منتقد ارجمند قرن هفتم و هشتم، نقد و انتقاد از صاحب منصبان را به همراه موضوعاتی که در آن عصر باعث عصیان و پرخاش شاعران می شده است، بیان نماید. دراین پژوهش دریافتیم که اگرچه شیوه و ابزار سیف فرغانی و عبید زاکانی برای بیان اوضاع غمبار زمان خویش و صاحبان قدرت که در پیدایش آن موثر بوده اند، متفاوت بوده است؛ اما مسایل اجتماعی و سیاسی که به زبان شعر بیان شده اند، بسیار به هم شبیه است.

    کلیدواژگان: صاحبان قدرت، عصیان، سیف فرغانی، عبید زاکانی
  • احمد ذاکری*، سید ابوالفضل معصومی صفحات 55-86

    به نام « خداوندی که در وحدت قدیم ست از همه اشیا »  (ناصر خسرو، دیوان ، 1/1)   « ناصرخسرو قبادیانی » یکی از چهره های درخشان ادبی و علمی قرن پنجم ایران است که خلاف رسم زمانه اش عوض مدیحه سرایی سلاطین و امرا وخوشباشی وکامجویی، اشعار و افکارش را با تمسک به آیات قرآن، احادیث، راه و روش ایمه به ویژه حضرت علی(ع)وخلفای فاطمی درگرو تمجید وتجلیل از حق،کسب فضیلت، دانش، ستیزه و انتقاد علیه مفاسد و زشت کاری های اجتماعی زمانه، زهد مثبت و ستیهنده قرار می دهد. او خواستار جامعه ای است پاک و منزه یا به تعبیری « آرمان شهری »که دور از مفاسد اجتماعی  باشد و معتقد است که چنین جامعه ای جز زیر سیطره ی « دین حق » تحت لوای مذهب اسماعیلی به وجود نمی آید، غزل و مدیحه ی سلاطین را گزافه می شمارد و از شاعرانی که از عشق و می و مطرب سخن می گویند، بیزاری می جوید. بر همین اساس توجه این مقاله به « انتقاد ناصرخسرو به اشخاص و طبقات اجتماعی در دیوان اشعارش » از مخالفان چه خواص و چه عوام معطوف شده است.  او اشخاص و طبقات حاکم زمانه اش از جمله:« ناصبیان، فقها، علما، واعظان و خطیبان، خلفا، امیران خراسان، حاکمان و ستمکاران، سلاطین و شاهان، چاکران و وابستگان قدرت، شعر فروشان و اهل غزل، فریفتگان دنیا و زمان، اهل هوا و هوس، افراد جاهل وعوام، طمع کاران و اهل آز، ریا کاران و چاپلوسان،خراسان و خراسانیان» را مورد انتقاد قرارداده است .

    کلیدواژگان: اسماعیلی، ناصبی، خلفا، فقها، سلاطین، شاعران مداح
  • وحید مبشری، تورج عقدایی * صفحات 87-109

    نقد مقایسه یی یکی از شیوه های پرکاربرد در نقد ادبی است و به یاری آن میزان دانایی و هنرمندی دو سوی سنجش برای تعیین جایگاه آنان در حوزه ی مورد بررسی آشکار می شود. شاید بتوان گفت که همین سنجش هاست که ضرورت توجه به مساله ی سرقات ادبی و نظریه ی ادبی بینامتنیت را ایجاب می کند. در این مقاله یکی از حکایت های دفترمثنوی با عنوان ماخذش در اسرار التوحید، مقایسه شده است. نگاهی کوتاه و کلی به حکایت و شیوه ی حکایت پردازی محمد منور و مولوی و بیان چیستی نقد مقایسه یی و سرقات ادبی و نظریه ی ادبی بینامتنی، در مدخل مقاله آمده است تا زیر ساخت موضوعی مقاله و نحوه، میزان و شکل تاثیرپذیری مولوی از محمد منور و احیانا با واسطه از عطار در مصیبت نامه ی او، مشخص گردد.بر پایه ی این سنجش است که به توانمندی مولانا در حکایت پردازی،پی می بریم

    کلیدواژگان: اسرار التوحید، مثنوی، حکایت، عناصر داستانی
  • محمدرضا شریفی صفحات 111-135

    ایهام (  (Equivoque یکی از شگردها، ترفندها و امکانات زبانی است. این صنعت بدیعی را از انواع هنجار گریزی های معنایی می دانند که در محور همنشینی و مجاورت که مبتنی بر ترکیب است، به وجود می آید و کلام را با «ابهام» (Ambiguity=) که از عناصر زبانی و ادبی است، پیوند می دهد.«ایهام» نوعی شگفت کاری با زبان است زیرا وقتی مخاطب با کمی چالش و دقت چند معنا - حتی گاه متضاد - را از لفظ و عبارت در می یابد، لذت و میلش به متن بیشتر می شود. اگر چه «ایهام» بیشتر در سبک عراقی ظهور می کند و در شعر خاقانی، سعدی و بالاخره حافظ به اوج می رسد. برخلاف بعضی کسانی که معتقدند شاعران در سبک هندی از صنایع بدیعی و بیانی استفاده نکرده اند، باید گفت که توجه به رعایت تناسب ها و روابط معنایی میان کلمات و اجزاء بیت یکی از گرایشهای ذوقی عصر صفوی است و شاعرانی چون کلیم، صایب و بیدل به صنایع بدیعی و بیانی به ویژه ایهام توجه کامل داشته اند. این مقاله کوششی در جهت شناختن «ایهام» و بعضی از انواع آن همراه با صنایع بدیعی و بیانی در نسخه خطی «پادشاهنامه» کلیم کاشانی (960- 1061ه.ق) است

    کلیدواژگان: ایهام، انواع ایهام، کلیم کاشانی، سبک هندی، پادشاهنامه
  • فریدون کوره ئی * صفحات 137-160

    هر اثری برای تبدیل شدن به داستان ناگزیر از رعایت قواعدی است تا در مسیر تبدیل قرار گیرد. یکی از این قوانین وجود اجزایی خاص در هر اثر داستانی است که اصطلاحا عناصر داستانی نامیده می شود. در این بررسی پس از  تحلیل عناصر داستان کشته شدن  حسین بن منصور حلاج در کتاب تذکره الاولیای عطار پرداخته شده و برای هر کدام از عناصر، شاهد مثال از متن کتاب  ذکر شده است. در این روایت داستان گونه نیز مانند اکثر  داستان ها همه عناصر دیده نمی‎شود بلکه با توجه به قابلیت های داستان بعضی عناصر حذف شده است.

    کلیدواژگان: حلاج، عناصر داستانی، تذکره االولیا، انا الحق
  • سپیده سپهری * صفحات 161-190

    قلمرو ایران، همواره قلمرو فرهنگی بوده است و تمدن و زبان، مرزهای آن را مشخص کرده است. مساله بنیادین این مقاله آن است که سفرنامه نویسان بزرگی چون شاردن و تاورنیه از چه دیدگاه هایی به آداب و رسوم و فرهنگ مردم ایران و دربارش در عهد صفویه نگریسته اند و چه تفاوت ها و شباهت هایی در نحوه نگاه آن ها وجود داشته است؟
    نوشته حاضر علاوه بر پاسخ به پرسش های مذکور در پی آن است از لابلای سطور آثار آنان به میزان درک واقعی و بیان واقعیت های موجود در ایران و یا نگاه های تعصب آمیز و غرض ورزانه آنان پی ببرد.کاربرد این مقاله و نتایج حاصل از آن می تواند برای پژوهندگان جامعه شناسی و تاریخ ایران بسیار کار آمد باشد.

  • سمانه فیضی * صفحات 191-210

    همان طور که می دانیم از دیرباز تاکنون، وزن و موسیقی شعر، به عنوان عناصر شعر، به حساب آمده و مهم تلقی شده اند. در واقع جنبه های مختلف موسیقی،هر چند به عنوان رویکردی جدید نیست اما قبل از دوره ی معاصر آن چنان که باید  مورد توجه و مطالعه ی محققان قرار نگرفته است.    فیاض لاهیجی از شاعران قرن یازدهم هجری است، که دیوانش شامل غزلیات و قصاید و قطعات و مثنویات... است. این مقاله دربرگیرنده ی پژوهشی در زمینه ی موسیقی شعر در دیوان وی است، که در آن به بررسی نحوه ی توجه و کاربرد انواع اوزان و بحور به کار رفته در دیوان پرداخته شده است. فیاض لاهیجی هم چنین به موسیقی کناری که شامل قافیه و ردیف است و نیز موسیقی درونی که آرایه های بدیعی را شامل می شود (تکرار، جناس،تضاد...) توجه نشان داده و جهت ایجاد موسیقی در اشعارش بهره برده است.

    کلیدواژگان: فیاض الهیجی، موسیقی بیرونی، موسیقی کناری، موسیقی درونی، موسیقی معنوی
|
  • Pages 9-32
  • Pages 55-86
  • M.R .Sharifi Pages 111-135

    Equivoque is one of the techniques, tricks and possibilities of language. This picturesque technique is considered as one of the semantic abnormality types that occurs because of proximity and companion based on the combination and associates the speech with ambiguity, an element of literary language. Equivoque is a wonderful work with the language since when the audience can infer some meanings which are sometimes contradictory through a word or phrase, their joy and interest in text will be increased. Although equivoque often appears in the Iraqi style of poetry and reaches a peak in Khaghani, Hafiz, Saadi’s poems and in spite of the fact that some believe that poets of the Indian style did not use imagery and rhetorical techniques, it is worth mentioning that regarding observance fitness and semantic relations of words and parts of verses was one of the initiative trends in the Safavid era. Some poets such as Kalim, Saeb and Biedl aptly paid full attention to imagery and rhetorical techniques, especially equivoque. This article attempts to recognize the equivoque and some of its types regarding imagery and rhetorical techniques associated with the manuscript version of Kalim Kashani’s “Padshah-nameh” (960 - 1061 AH.).

    Keywords: equivoque, equivoque types, Kalim Kashani, Indian style, Padshah-nameh
  • Fereydon Kurei* Pages 137-160

    It is indispensable to follow some rules in narrating a literary story. One of these rules is specific elements which is called ‘‘story elements’’. In this study, the story elements of the story of Hossein Ebne Mansur Hallaj in Tazkeratol Olia Attar is analyzed, giving an example for each elements.
    In this narration of story, all story elements cannot be found. Because of its peculiarity some of story elements of omitted.

    Keywords: Hallaj, story elements Tazkeratol Olia, Anal Haq
  • S. Sepehri* Pages 161-190

    Iran’s territory, has always been the realm of culture, civilization and language, has defined its borders. The fundamental issue of this paper is that a great travel writers such as Chardin and Tavernier from the point of view of the customs and culture of the Iranian people and his court were seen in the Safavid era and what the differences and similarities in how they look there? In addition, the article seeks to answer questions between the lines of their work to the real understanding and expression or look reality in Iran partisan and biased realize them. This paper presents the results of its application and can be very efficient for researchers in sociology and history.

    Keywords: Taverniertravelitinerary, Safavidculture, literature
  • Samaneh feizi* Pages 191-210

    As we know,music and poetry weight were the most important elements. Different aspects of music, though not as a new approach, but it was not concerned. FayyaZLahiji was the poet of the eleventh century AD and his Divan includes sonnets and odes and parts of Mathnavi. This article includes research in the field of music lyrics in his Divine, it examines how the rhyme and meter has been used in his book. FayyazLahiji benefited from the lateral music to create music in poetry,  that consist of internal music within original array(repeating, pun, conflict ...).

    Keywords: FayyazLahiji, Outer Music, lateral music, nternal music, Spiritual Music