فهرست مطالب

نشریه اسناد بهارستان
پیاپی 11 (پاییز و زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1399/08/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • خدیجه الله دانه، فاطمه بیات، بهاره سیر صفحه 9

    بیست و دومین دوره مجلس شورای ملی در مهر ماه 1346 افتتاح گردید. این دوره قانون‌گذاری پس از برگزاری 255 جلسه در تاریخ 19 اردیبهشت ماه 1350 به مناسبت جشن‌های 2500 ساله به دستور محمدرضا شاه منحل گردید. یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که در این دوره قانون‌گذاری تصویب شد، پذیرش قطع‌نامه شورای امنیت در مورد جدا شدن بحرین از خاک ایران بود. مجلس به عنوان یک نهاد قانون‌گذاری که رسالت حراست از تمامیت ارضی کشور را بر عهده داشت، در این دوره عملکردی متفاوت ارایه داد. تنها حزب پان ایرانیسم که جزو اقلیت مجلس به شمار می‌رفت، به مخالفت با پذیرش قطع‌نامه مذکور اقدام کرد و دولت هویدا را استیضاح نمود.
    این پژوهش در نظر دارد به سوالات زیر پاسخ دهد: 1) نظر حزب پان ایرانیسم به عنوان یگانه مخالف پذیرش قطع‌نامه بر اساس مذاکرات مجلس چه بود؟2) چرا مجلس به عنوان نهادی که حفظ تمامیت ارضی کشور را بر عهده دارد، در این مورد کاملا متفاوت عمل نمود؟ در پاسخ به سوال مذکور می‌توان چنین فرض کرد که بعد از کودتای 28 مراد 1332 و تثبیت قدرت محمدرضا شاه توسط بیگانگان علی‌الخصوص آمریکا و انگلستان، مجلس شورای ملی به نهادی کاملا فرمایشی و تحت امر بیگانگان و شاه تبدیل شد. این پژوهش به شیوه کتابخانه‌ای و روش توصیفی تحلیلی به سوالات مذکور پاسخ می‌دهد.

    کلیدواژگان: مجلس بیست و دوم، بحرین، حزب پان ایرانیسم، انگلستان
  • فروغ بحرینی صفحه 23

    اندیشه‌ها و تمایلات میهن‌دوستی که در جامعه قاجاری اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم هم‌زمان با نهضت مشروطه ظهور یافت، تاثیرات مهمی بر فرهنگ سیاسی و جهان‌بینی جامعه روشنفکری ایران بر جای نهاد. بازتاب و ثمرات این اندیشه‌ها و تمایلات را می‌توان در آگاهی ملی و احساسات میهن‌پرستانه افرادی چون محمدتقی ملک‌الشعرای بهار دید که در عرصه ادبیات و شعرهای انتقادی و هم‌چنین در نطق‌ها و عملکردهای سیاسی خود چه در صحن مجلس و چه در بیرون از آن، افکار و اندیشه‌های لیبرالی و آزادی‌خواهانه خود را انعکاس ‌می‌‌دهد. درخصوص آراء و افکار و مبارزات سیاسی اجتماعی بهار، پژوهش‌های بسیاری صورت گرفته است اما آنچه در آن پژوهش‌ها محلی از اعراب نیافته و یا توجهی بدان نشده است، تناقض‌گویی‌ها و به‌ویژه نوسان‌هایی است که وی در رفتار و نگرش‌های سیاسی خود نسبت به مسایل و رخدادها داشته که اندیشه و جایگاه روشنفکرانه او را مطابق تعریفی که سارتر از کار و ماهیت روشنفکری ارایه ‌می‌ دهد، در ‌هاله‌ای از ابهام فرو برده است.
    از این رو، این پژوهش با رویکرد توصیفی تبیینی و با روش تحلیل محتوا که با تکیه بر محتوای برخی اشعار، نطق‌ها و عملکرد‌های سیاسی انتقادی بهار، انجام گرفته است و با استفاده از مفاهیم به کار گرفته شده توسط سارتر در تعریف روشنفکری، درصدد پاسخ‌یابی این دو پرسش بنیادین است: بهار تا چه میزان وظیفه روشنفکری خود را به عنوان یک نویسنده به منصه ظهور رسانیده است؟ آیا بهار یک روشنفکر متجدد مردمی و واقعی است یا یک روشنفکر قلابی درباری ؟

    کلیدواژگان: محمدتقی بهار، سارتر، وظیفه روشنفکری، نویسنده روشنفکر
  • حمید بصیرت منش، توران منصوری صفحه 41

    موضوع اعطای حق رای به زنان که از نیمه دوم سال 1341 ابتدا در مصوبه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و بعد در قالب انقلاب سفید از سوی محمدرضا شاه مطرح گردید، نقطه عطف مهمی در مطالعه تحولات اجتماعی مرتبط با زنان محسوب می شود. با وجود ابراز مخالفت‌ها از سوی روحانیون و دیگر گروه‌های سیاسی که با استناد به شرع و قانون اساسی صورت می گرفت، برای نخستین بار زنان توانستند به عنوان نماینده در مجلس بیست و یکم شورای ملی حضور یابند.
    این پژوهش، درصدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و مشروح مذاکرات مجلس، به چگونگی انتخاب و ارزیابی فعالیت زنان نماینده در این مجلس بپردازد. نتیجه بررسی، حاکی از این است که با توجه به دخالت کامل مقامات دولتی در امر انتخابات، زنان راه یافته به مجلس نیز در راستای ساختارهای تعریف شده و سیاست های منطبق با اهداف انقلاب سفید گام بر داشته‌اند.

    کلیدواژگان: مجلس بیست و یکم، زنان، انقلاب سفید، شورای عالی جمعیت زنان، کنگره آزاد زنان و آزاد مردان
  • نادر پروین، عسل پروین صفحه 61

    سیدعبدالحسین طباطبایی (متولد 1299ه.ش.)، یکی از نماینده‌های کازرون در دوره بیست و یکم و بیست و دوم و بیست و سوم مجلس، در دوران حکومت پهلوی بود که نقش اساسی در واگویی ماهیت لوایح ضدمردمی و استکباری دولتمردان پهلوی داشت. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که مهم‌ترین مواضع سیدعبدالحسین طباطبایی در بیست و یکمین و بیست و دومین دوره مجلس چه بوده است؟ فرضیه تحقیق، عبارت از این مهم است که سیدعبدالحسین طباطبایی «نوعی انتقاد مشفقانه و البته هم‌سو با رژیم پهلوی از لوایح و طرح‌های نمایندگان و وزرای رژیم پهلوی به عمل آورده»، اما در عین حال، در لابه‌لای انتقادات او می‌توان مهم‌ترین ایرادات و ضعف‌های برنامه‌های رژیم را کشف و واکاوی کرد؛ به طوری که ماهیت استکباری و استعماری لایحه کاپیتولاسیون، فسادهای موجود در لوایح بودجه‌، نظارت‌گریز بودن مبالغ هنگفتی از بودجه عمومی از نظارت مجلس، برنامه‌محور نبودن ماهیت بودجه دولت و بلندپروازی دولت در آن و مفاسد بازار قند و شکر و سودجویی برخی منسوبان دولتی در آن، عدم توجه به طبقات محروم و روستاییان، سیستم نامنظم مالیات‌گیری و اجحاف به فرودستان جامعه در اخذ مالیات، از مهم‌ترین فسادهای رژیم پهلوی و مجالس بیست و یکم و بیست و دوم شورای ملی می‌باشد که در انتقادهای طباطبایی بدان‌ها اشاره شده است. روش گردآوری اطلاعات عمدتا کتابخانه‌ای بوده است.

    کلیدواژگان: سیدعبدالحسین طباطبایی، رژیم پهلوی، مجلس، کاپیتولاسیون
  • سید برهان تفسیری صفحه 77

    برای واکاوی این موضوع، باید به چند مسئله و از جمله به مسایلی مربوط به قبل از انتخابات مجلس بیستم توجه کرد تا چرایی طولانی شدن این انتخابات مشخص شود. به لحاظ خارجی در مجاورت ایران حوادث مهمی روی داده بود.    دولت های عراق و ترکیه با کودتای نظامیان سقوط کرده بودند. ایالات متحده و متحدین غربی او حاضر نبودند کمک های خود را به ایران ادامه دهند؛ در عین حال نمی‌توانستند شاهد فروپاشی رژیمی باشند که در معادلات خود بدان توجه خاصی داشتند. مخالفان دولت و روشنفکران ایرانی، از دولت آمریکا به علت حمایت از رژیم مستبد و فاسد شاه انتقاد      می‌کردند. از طرف دیگر، وعده شاه در ایجاد فضای باز سیاسی و اعلام انتخابات آزاد، تجدید فعالیت جبهه ملی در 30 تیر 1339 را در پی‌داشت که همانند اهرم فشاری بر احزاب ملیون و مردم عمل می‌کرد. این دو حزب، از کودتای 28 مرداد به بعد همواره اکثریت قاطع مجالس را در دست داشتند. روی کار آمدن کندی در آمریکا و تغییر نگرش آمریکایی ها از اعطای کمک های نظامی به سمت کمک های اقتصادی و اصلاحات اجتماعی (و ارضی) هم بر ایران اثرگذار بود و در این راستا باید در نظر داشت که نمایندگان مجلس، بیشتر، از طبقه ملاک و صاحبان ثروت و یا از حامیان آن‌ها و بنابراین از موانع مهم اصلاحات ارضی بودند. به همین دلیل، در نبود مجلس، راه برای اجرای برنامه اصلاحات ارضی هموارتر بود. اعتصاب یکصد هزار نفری اردیبهشت ماه 1340 در تهران که منجر به کناره‌گیری شریف امامی در 16 اردیبهشت شد، درواقع تیر خلاصی بر پیکر مجلس بیستم بود. امینی در نطقی مفصل، انتخابات مجلس بیستم را مخدوش و غیرآزاد دانست و شاه در روز 19 اردیبهشت به درخواست امینی، فرمان انحلال مجلس بیستم را صادر کرد و این مجلس پس از دو ماه و نیم فعالیت به کار خود پایان داد.    

    کلیدواژگان: مجلس بیستم، انتخابات، امینی، جبهه ملی، کندی، اصلاحات ارضی
  • پروین رستمی صفحه 91

    کانون مترقی در بهار سال 1341ه.ش. فعالیت های خود را به ریاست حسنعلی منصور آغاز کرد. با توجه به اینکه حسنعلی منصور از طرف آمریکا حمایت می شد، احتمال اینکه آمریکایی ها طرح تاسیس کانون مترقی را داده باشند، وجود دارد. اعضای کانون مترقی در انتخابات مجلس بیست و یکم نقش گسترده ای داشتند و با نفوذ در ارکان اساسی تشکیلات کشوری، پس از چندی با عنوان حزب ایران نوین منسجم شدند. حزب ایران نوین با نفوذی که در دولت و ارگان‌ها و سازمان ها یافت و البته از راه‌های غیرقانونی و غیرمجاز، توانست در انتخابات بیست و دوم و بیست و سوم مجلس شورای ملی حایز اکثریت شود. با انحلال احزاب در سال 1353، حزب ایران نوین از ارکان اصلی حزب رستاخیز شد.
    این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام گرفته است و هدف از این پژوهش، پاسخ به این پرسش اصلی است که چگونه کانون مترقی و حزب ایران نوین توانست اکثریت را در انتخابات مجلس بیست و یکم تا بیست و سوم به دست آورد؟ در پاسخ می‌توان گفت، نفوذ اجتماعی و سیاسی موسسین و اعضا و هواخواهان کانون مترقی و سپس حزب ایران نوین و حمایت شاه و دولت از آن‌ها به عنوان یک حزب دولتی، باعث شد تا اکثریت را در این مجالس به دست آورند.

    کلیدواژگان: مجلس بیست و یکم و بیست و دوم و بیست و سوم شورای ملی، انتخابات، کانون مترقی، حزب ایران نوین
  • علی نجف زاده، جلیل قصابی گزکوه صفحه 109

    میرزا محمد خراسانی (13121256ه.ش./13521294ه.ق.) سومین نماینده بیرجند در مجلس شورای ملی، از چهره های فعال سیاسی دوره انقلاب مشروطه بود که در چند دوره، از شهرهای مختلف به عنوان نماینده برای مجلس شورای ملی انتخاب شد. وی که از چهره های فعال در عرصه مطبوعات بود، روزنامه نجات را منتشر کرد. با وجود آگاهی‌های موجود، تاکنون علت انتخاب او از قاینات در سومین دوره مجلس شورای ملی بررسی نشده است. نجات ارتباط خوبی با شوکت الملک دوم حاکم قاینات داشت و بعد از انقلاب مشروطه در رقابت شوکت الملک دوم و برادرش حسام الدوله نقش مهمی در تثبیت حکومت شوکت الملک دوم ایفا کرد.
    در این مقاله به سابقه فعالیت میرزا محمد نجات خراسانی در انقلاب مشروطه، علل و چگونگی رابطه او با شوکت‌الملک دوم حاکم قاینات، عوامل موثر بر انتخاب نجات به عنوان نماینده از این خطه، تاثیر او بر تحکیم حکومت شوکت الملک دوم در سال های پس از انقلاب مشروطه و سرانجام رابطه این دو براساس اسناد پرداخته می شود. این پژوهش نشان می‌دهد، رابطه با کنسولگری انگلیس، حلقه واسطه رابطه میرزا محمد نجات و شوکت الملک دوم و سپس انتخاب او به عنوان نماینده قاینات بوده است.

    کلیدواژگان: میرزا محمد نجات، شوکت الملک دوم، بیرجند، کنسولگری انگلیس، مجلس شورای ملی