فهرست مطالب

مدیریت استاندارد و کیفیت - سال دهم شماره 1 (پیاپی 34، بهار 1399)

نشریه مدیریت استاندارد و کیفیت
سال دهم شماره 1 (پیاپی 34، بهار 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/02/09
  • تعداد عناوین: 7
|
  • ناصر شهلائی، افشار بازیار، حسین میرزایی ازندریانی* صفحات 1-25
    حمل و نقل ریلی درون شهری بدون اغراق هسته اصلی سیستم ها و روش های حمل و نقل در کشورهای پیشرفته دنیا می باشد. وضعیت و نحوه مدیریت نوآوری به عنوان یک مساله اساسی در این صنعت مطرح بوده و ارتقای سطح نوآوری می تواند در گام اول به توسعه این صنعت و در گام دوم به توسعه اقتصادی کشور کمک نماید. بدیهی است یکی از روش های توسعه مدیریت نوآوری، بهره گیری از ارزیابی مدیریت نوآوری است. برخی از سازمان ها توسعه توانمندی های مدیریت نوآوری را با ارزیابی مدیریت نوآوری شروع می کنند. این نوشتار با هدف بررسی سطح مدیرت نوآوری در صنعت حمل و نقل ریلی درون شهری تدوین شده است. ابتدا موضوع استانداردسازی و تاثیر آن بر نوآوری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ادامه نظام های استاندارد مدیریت نوآوری در سطح بین المللی، شناسایی و موارد مطرح تشریح گردید. استاندارد مدیریت نوآوری IDS-STD-16555-1 به عنوان مدل بومی استاندارد مدیریت نوآوری شناسایی و معرفی شده و ارزیابی وضعیت نظام مدیریت نوآوری در صنایع حمل و نقل ریلی درون شهری بر اساس این استاندارد انجام شد. به منظور ارزیابی مدیریت فناوری در صنایع حمل و نقل ریلی درونشهری از چک لیست ارایه شده در این استاندارد استفاده شده و به منظور تکمیل بازبینه، از پنل خبرگان استفاده گردید. با توجه به نظر خبرگان می توان ادعا نمود که شرکت های مذکور در حوزه بافتار سازمانی دارای وضعیت مناسب، در حوزه های رهبری نوآوری/ راهبرد نوآوری، طرح ریزی برای موفقیت نوآوری ، عوامل توانمندساز/ محرک نوآوری از وضعیت قابل قبول و در حوزه های فرایند مدیریت نوآوری ، ارزیابی کارنمود نظام مدیریت نوآوری ، بهبود نظام مدیریت نوآوری ، فنون مدیریت نوآوری از وضعیت نامناسبی برخوردار هستند. به نظر می رسد به منظور ارتقای سطح نوآوری در این صنعت، می بایست درگام های نخستین بر نظام مدیریت نوآوری و فرایند مدیریت نوآوری متمرکز گردید.
    کلیدواژگان: مدیریت نوآوری، استاندارد مدیریت نوآوری، ارزیابی مدیریت نوآوری، حمل و نقل ریلی درون شهری
  • مسعود براتی*، حمیدرضا طلایی، مهران ضیائیان صفحات 27-43
    هدف از این مطالعه بررسی نقش تعدیل گر استراتژی های کاهش ریسک پروژه در رابطه مدیریت ارتباطات پروژه و عملکرد پروژه های عمرانی اصفهان است. استراتژی های کاهش ریسک پروژه شامل قابلیت شهود پروژه، انعطاف پذیری پروژه، و توسعه تامین کنندگان است. مدیریت ارتباطات پروژه نیز در 2 بعد ارتباطات بیرونی و درونی مورد بررسی قرار گرفته است. عملکرد پروژه نیز در سه حوزه هزینه، زمان و کیفیت اندازه گیری شده است. در این پژوهش، 180 پروژه عمرانی شهرداری اصفهان، به عنوان نمونه ی آماری پژوهش انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده که توسط مدیران پروژه ها تکمیل شده اند. به منظور آزمون فرضیه ی تاثیر مدیریت ارتباطات پروژه بر عملکرد پروژه، از روش حداقل مربعات جزیی استفاده شده است. یافته ها حاکی از تایید این فرضیه و تاثیر مثبت و معنادار مدیریت ارتباطات پروژه بر عملکرد پروژه است. به منظور سنجش اثر تعدیلگری استراتژی های کاهش ریسک، از روش تحلیل گروه های فرعی استفاده شده است. نتایج نشان داد استراتژی های انعطاف پذیری پروژه و گسترش تامین کنندگان بر رابطه ی مدیریت ارتباطات پروژه و عملکرد پروژه تاثیر مثبت و معنادار دارد ولی نقش تعدیلگری شفافیت پروژه مورد تایید قرارنگرفت. یافته های این پژوهش، می تواند در سازمان های پروژه محور مورد استفاده قرار گیرد و آن ها را در بهبود عملکرد در سه حوزه ی زمان، هزینه و کیفیت پروژه ها یاری رساند.
    کلیدواژگان: عملکرد پروژه، مدیریت ارتباطات پروژه، استراتژی های کاهش ریسک، پروژه های عمرانی، اصفهان
  • علیرضا رجبی پور میبدی، حمزه امین طهماسبی، سید سینا معصومی* صفحات 45-64

    سازمان های امروزی به دنبال روش های نوآورانه برای بهبود محصولات و فرآیندها جهت افزایش رضایت مشتری و عملکرد رقابتی هستند از این رو از روش های مختلفی نظیر مدیریت کیفیت استفاده می کنند. مدیریت کیفیت یک فلسفه مدیریتی است که با یک رویکرد مکانیکی تحت عنوان کنترل کیفیت آماری آغاز شد و به یک رویکرد جامع و انسانی گرایش پیدا کرد. مدیریت کیفیت فراگیر به عنوان آخرین جریان از مدیریت کیفیت، بر تمامی جنبه های یک سازمان متمرکز می شود. طی دو دهه اخیر رویکردهای نرم و سخت جهت تحقق اهداف کیفی از سوی پژوهشگران معرفی شده است که رویکرد نرم مدیریت کیفیت مبتنی بر مفاهیم انسانی-رفتاری بوده و رویکرد سخت در آن به روش ها، ابزارها دلالت دارد. پژوهش حاضر با هدف معماری فرآیندهای مدیریت کیفیت نرم صورت پذیرفته است. به منظور معماری فرآیندهای این بعد انسانی مدیریت کیفیت، مفاهیم و مولفه های مدیریت کیفیت نرم استخراج شد و تحلیلی از مضامین آشکار و پنهان، در قالب مدل APQC به عمل آمد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که مدیریت کیفیت نرم بر پنج نوع اقدام مدیریت محور، کارمندمحور، مشتری محور، تامین کننده محور، و محصول/فرآیند محور استوار بوده و در حدود 70 درصد از دسته های فرآیندهای سازمان را دربرمی گیرد که بر مشتمل بر فرآیندهای عملیاتی، و فرآیندهای مدیریتی و پشتیبانی است.

    کلیدواژگان: معماری فرآیند، مدل سازی فرآیندها، مدیریت کیفیت نرم، مدل APQC
  • حامد محمدی*، عارف رجبی صفحات 65-84
    هدف اصلی نوشتار حاضر شناسایی آسیب های فراروی نظام پیشنهادها در شرکت گاز استان مازندران می باشد. در پژوهش حاضر از روش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شده است، زیرا محقق جهت تبیین الگو از داده های مفهومی که به صورت نظام مند گردآوری شده اند، بهره گرفته است. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه استفاده شده و جامعه آماری مصاحبه شوندگان را 18 نفر از افراد مطلع و آگاه با نظام پیشنهادها در شرکت مورد مطالعه تشکیل می دهند. نتایج مصاحبه ها در قالب هشت عنوان مفهومی دسته بندی شدند. محقق با رویکردی استقرایی و با استفاده از داده های گردآوری شده به تدوین نظریه ای قابل اتکا در زمینه آسیب شناسی نظام پیشنهادها می پردازد و برای این امر، پس از کدگذاری باز، مفاهیم و مقوله ها استخراج شدند و در مرحله کدگذاری محوری این مقوله ها در قالب پدیده های محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط علی و شرایط مداخله گر نشان داده شده اند. سپس خط داستان و الگوی پارادایمی تحقیق ترسیم گردید.
    کلیدواژگان: نظام پیشنهادها، آسیب شناسی، نظریه داده بنیاد
  • نیما امانی*، رسول نازپروز صفحات 84-100
    برای موفقیت پروژه های ساختمانی، علاوه بر توجه به استانداردهای فنی و مهندسی، بایستی به استانداردهای موجود در زمینه مدیریت پروژه و مدل های ارزیابی نیز توجه جدی شود. احساس نیاز به ارتقاء و بهبود زیرساخت ها، روند رو به رشد پروژه های عمرانی در کشور را به همراه می آورد. امروزه پروژه های عمرانی زیادی در جهت پاسخ به این نیاز حیاتی کشور تعریف شده و به مرحله اجرا در می آیند. به همین دلیل جایگاه مدیریت پروژه نقش اساسی را در به انجام رسیدن و موفقیت پروژه بازی خواهد کرد. بر این اساس در مطالعه حاضر به تحلیل عملکرد مدیریت پروژه ها بر اساس استاندارد پیکره دانش مدیریت پروژه (PMBOK) در ساخت و ساز های نوار ساحلی دریای خزر پرداخته شده است. دراین راستا ابتدا مبانی نظری مدیریت پروژه و استاندارد PMBOK ارایه گردید. سپس با تهیه پرسشنامه از کارشناسان فنی در امر ساخت خواسته شد تا بر اساس میزان اهمیت به هریک از پرسش ها نمره مشخصی دهند. پس از جمع آوری چک لیست و اطلاعات لازم، معیارهای10گانه استاندارد PMBOK براساس نظر کارشناسان عمران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در انتها افراد و شرکت های ساخت و ساز منطقه نوار ساحلی دریای خزر به عنوان یک نمونه، مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخص گردید که مدیریت گستره پروژه و مدیریت تدارکات پروژه بالاترین رتبه را در میان حوزه ها دارا هستند. بدین معنی که به کارگیری دانش مدیریت پروژه در این حوزه ها، دارای بیشترین تاثیر بوده و این در حالی است که مدیریت کیفیت پروژه و مدیریت زمان پروژه ازکمترین رتبه برخوردار می باشند. به این معنا که به کارگیری دانش مدیریت پروژه در این حوزه ها، تاثیر کمتری نسبت به سایر حوزه ها داشته و در مجموع کل حوزه های دانش، با دریافت امتیاز 56 از 100، دارای سیستم مدیریت پروژه متوسطی می باشد.
    کلیدواژگان: مدیریت پروژه، استاندارد، PMBOK، زمان، هزینه، صنعت ساخت
  • پوریا مالکی نژاد*، مهران ضیائیان، میلاد ضیائیان صفحات 101-125
    شایسته گزینی یکی از اصول اساسی امروز مدیریت و لازمه موفق بودن سازمان ها می باشد. مقوله شایسته گزینی به ویژه برای مدیران، به عنوان استراتژیست های سازمان ها، اهمیت دو چندانی دارد. با توجه به اهمیت موسسات آموزش عالی که نقشی اساسی در پیشرفت جوامع و کشورها دارند، انتخاب مدیران شایسته در این نهاد، امری لازم می باشد. در این پژوهش سعی شده است تا مدل جامع شایستگی مدیران آموزش عالی طراحی و آزمون گردد. لذا ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، شاخص های شایستگی مدیران آموزش عالی شناسایی شدند. سپس با استفاده از نظر 10 تن از خبرگان و بهره گیری از روش دلفی، شاخص ها تعدیل شده و شاخص های نهایی برای طراحی مدل مشخص شدند. در ادامه با بهره گیری از مدل سازی ساختاری-تفسیری، که ابزاری جامع برای سطح بندی و تعیین روابط بین ابعاد و شاخص ها می باشد، مدل شایستگی مدیران آموزش عالی استخراج گردید. به منظور تایید آماری مدل ساختاری تفسیری شکل گرفته و اعتبار سنجی آن، از روش حداقل مربعات جزیی به وسیله نرم افزار SMART-PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل شایستگی مدیران آموزش عالی از 9 شاخص کلی تشکیل گردیده است و این 9 شاخص کلی در مدل این پژوهش در 4 سطح کلی طبقه بندی می گردند. از نتایج این پژوهش مدیران در بخش های آموزش عالی کشور می توانند به عنوان چراغ راهی استفاده نمایند تا به شایسته گزینی مناسب در سازمان های خود دست یابند.
    کلیدواژگان: مدل شایستگی، مدیران آموزش عالی، مدل ساختاری تفسیری، حداقل مربعات جزئی
  • مجتبی وظیفه دان ملاشاهی، محسن منوچهری نژاد، مینا حکاک زاده صفحات 127-142

    هدف این پژوهش طراحی یک مدل استاندارد ساخت و طراحی اماکن ورزشی با رویکرد طرح‌های ترکیبی بود. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله‌ای از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت‌کنندگان بالقوه شامل23 نفر از متخصصان عضو هییت علمی و مدیران اماکن ورزشی بودند. در بخش کمی روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران اماکن ورزشی کشور که با توجه به مشخص نبودن جامعه آماری و با توجه به فرمول کوکران در جامعه های نامشخص تعداد 384 نفر به‌عنوان نمونه آماری مشخص شد. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس محقق‌ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. برای بررسی روایی صوری از نظر ده تن از اساتید مدیریت ورزشی بهره گرفته شد و برای روایی محتوایی سوال‌های پرسش‌نامه از مدل لاوشه استفاده شد که روایی محتوایی تایید شد. همچنین روایی همگرا، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری برای بررسی برازش مدل پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مقدار T مربوطه هر عامل تاثیر معناداری را دارند و تمامی چارچوب مدل استاندارد ساخت و طراحی اماکن ورزشی مورد تایید قرار گرفت. همچنین عوامل اقتصادی با تاثیر 689/0 مهم‌ترین عامل در چارچوب مدل می‌باشد. بنابراین با توجه به ضرورت طراحی یک مدل استاندارد ساخت و طراحی اماکن ورزشی، توصیه می‌شود که مباحث مربوط به عوامل اقتصادی مورد توجه مسولین قرار گیرد.

    کلیدواژگان: تحلیل مضمون، عوامل مکانیابی، طراحی، اماکن ورزشی