فهرست مطالب

فصلنامه آموزش در علوم انتظامی
سال هشتم شماره 3 (پیاپی 30، پاییز 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/07/01
  • تعداد عناوین: 14
|
  • رسول نجار باغسیاه، رضا صالحی صفحات 1-25

    از جمله اهداف زبان شناسی کاربردی تحلیل پیکره شناسی از گفتار یا متن با هدف آموزش فرمول های اثبات شده زبانی در مذاکرات و نوشتارها برای ورود به ژانرهای مختلف می باشد. بنظر می رسد، از این منظر ژانر مذاکرات پلیسی به طور عام و مذاکرات پلیسی که در حوزه آموزش های پلیسی انجام می شود به طور خاص دارای شکاف ادبیاتی است. بنابراین هدف اصلی این مقاله بررسی حرکت های کلامی و گفتاری مورد استفاده مذاکره کنندگان در بازدیدها و نشست هایی است که با هدف بسط تعاملات آموزشی پلیس ایران با مقامات هیات های خارجی بازدیدکننده از دانشگاه علوم انتظامی امین انجام شده است. در این راستا تعداد 20 نمونه از گفتگوهای شفاهی بین مذاکره کنندگان پلیس ایران و پلیس سایر کشورها که در دانشگاه علوم انتظامی حاضر و با هدف ارتقاء تعامل آموزشی به گفتگو و مذاکره پرداخته بودند انتخاب و مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهند که در یک مذاکره پلیسی با محوریت موضوعات آموزشی می توان یک ژانر مذاکره ای اختصاصی را پیشنهاد نمود. این ژانر که می توان آن را «ژانر مذاکرات آموزشی بین المللی پلیس» نامگذاری نمود دارای سه حرکت فرامتنی، متنی، و کلامی می باشد که هر کدام به نوبه خود دارای پیام های ارتباطی خاص هستند.

    کلیدواژگان: تعاملات آموزشی پلیس، زبان شناسی پیکره ای، تحلیل ژانر، مذاکرات پلیسی
  • لیلا سورانی یانچشمه، محمدنقی ایمانی پرد گله سری*، یحیی خونساری صفحات 26-40

    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل دانشگاهی آینده با تمرکز بر تحولات فعلی آموزش عالی انجام پذیرفت. پژوهش مذکور از نظر هدف بنیادی- کاربردی و بر مبنای ماهیت داده ها نیز از نوع آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل خبرگان آموزش عالی بود که با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند، تعداد 20 خبره انتخاب شدند. گروه دوم از جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی شامل تمام مدیران و معاونین واحدهای دانشگاه آزاد در تهران به تعداد 1200 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 291 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش حاضر از مصاحبه های نیمه عمیق و در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی هر دو ابزار مورد سنجش قرار گرفت و تایید شدند. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد بود و در بخش کمی، از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تاییدی) استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از میان 73 شاخص (گویه) موجود، 9 مولفه اصلی قابل شناسایی بود. بر اساس ادبیات، پیشینه و نظریه های موجود این ابعاد، شامل، اهداف و چشم انداز، منابع انسانی، مدیریت و رهبری، به عنوان عوامل تشکیل دهنده مدل و عوامل سازمانی، عوامل آموزشی و پژوهشی، عوامل محیطی، به عنولن عوامل اثرگذار و عوامل کیفیت آموزشی، کارآفرینی و بالندگی سازمانی به عنوان عوامل تاثیرپذیر یا پیامدها بودند.

    کلیدواژگان: دانشگاه آینده، تحولات فعلی آموزش عالی، آینده پژوهی
  • صدیقه سادات هاشمی*، امیرحسین یاوری صفحات 41-66
    از آنجا که ثبت عملکرد مدیران و مسیرهای طی شده توسط آن ها، می تواند با تکمیل ذخیره دانش سازمانی، برای مدیران بعدی مبنای شناخت سازمان و فعالیت های آن باشد، این پژوهش قصد دارد مدل ذهنی مدیریت ستادی آموزش پلیس را در دوره چهار ساله 1394-1397، با هدف مستندسازی آن برای یادگیری سازمانی، بازنمایی کند. پژوهش از حیث ماهیت، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی است و از بین روش‎های پژوهش کیفی، روش تحلیل مضمون مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا 1098 گزاره از متن 983 برگ دستور صادر شده از معاونت تربیت و آموزش ناجا در بازه زمانی 1394-1397 استخراج و پس از کدگذاری و دسته بندی، الگوی پژوهش ارایه شد. پایایی پژوهش با روش توافق درون موضوعی(توافق 8/95 درصدی بین دو کدگذار) تایید شد و اعتبار پژوهش در همه مراحل اجرای پژوهش قابل دفاع است. پژوهش نشان داد که شش مضمون(تم) اصلی دغدغه های ذهنی مدیریت آموزش پلیس را در بازه زمانی مورد بررسی به خود اختصاص داده اند که به ترتیب اولویت عبارتند از: مدیریت دانش پلیسی، پشتیبانی آموزش پلیس، سازماندهی ساختارها و فرآیندهای آموزش پلیس، نظارت و کنترل، مدیریت سرمایه های فکری حوزه آموزش و برنامه های راهبردی آموزش پلیس. این دغدغه ها که در مجموع 25 تم فرعی را دربرمی گیرند، از تمرکز آموزش پلیس بر اهداف اصلی آن حکایت دارند و البته توجه بیشتر به برنامه های راهبردی و مدیریت سرمایه های فکری را در سطح عالی این حوزه خاطرنشان می نمایند.
    کلیدواژگان: آموزش، پلیس، مدیریت دانش، الگوی ذهنی، مستندسازی تجارب
  • معصومه باقرپور*، عایشه دوجی صفحات 67-85

    هدف پژوهش حاضر ، بررسی رابطه معناداری زندگی و رفتار شهروندی محیط زیست با میانجیگری مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر گمیشان است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی از لحاظ اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری 380 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهرگمیشان بود که حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان برابر 181 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های معنا در زندگی استگرو همکاران (2006)، رفتارشهروندی محیط زیست کایزر، ولفینگ و فهرر (1999) و مسئولیت پذیری هاریسون گاف (1951) بود.برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد . نتایج نشان داد: بین جستجوی معنا و وجود معنا با و رفتار شهروندی محیط زیستی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین نتایج حاصل از فرضیه تحقیق نشان داد مسئولیت پذیری در رابطه بین معناداری زندگی و رفتار شهروندی محیط زیستی نقش میانجی مثبت و معناداری دارد. با توجه به ارتباط معنی داری زندگی با رفتار شهروندی محیط زیستی، نیاز ضروری به آموزش مسایل زیست محیطی به دانش آموزان به عنوان آینده سازان فردا احساس می شود. بدیهی است با ارتقای معناداری زندگی و مسئولیت پذیری از طریق آموزش به دانش آموزان می توان به اهتمام جدی نسل آینده در حفاظت و پاسداری محیط زیست امیدوار بود.

    کلیدواژگان: معناداری زندگی، رفتار شهروندی محیط زیست، مسئولیت پذیری
  • رضوان شیرمحمدی*، فرزانه واصفیان، عباس قلتاش صفحات 86-100

    در دنیای تعلیم و تربیت ،برنامه ریزی درسی مطلوب یکی از مهمترین چالش های نظامهای آموزشی محسوب می شود به این دلیل که مطلوبیت برنامه های درسی، اهداف آموزشی و تربیتی را محقق می سازد و جوامع را در پیمودن راه توسعه و پیشرفت یاری می نماید. یکی از ویژگیهای مهم جوامع انسانی برتر، وجود پدیده ی مشارکت در بین افراد، نهادها و سازمانهای آن جوامع به خصوص در برنامه ریزی نظام آموزشی است. پژوهش حاضر به طراحی الگوی مداخله اولیای دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانش آموزان متوسطه اول پرداخته است. روش پژوهش، کیفی به روش استدلال قیاسی بوده است. به منظور طراحی الگوی مداخله اولیای دانش آموزان از روش پژوهش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی و روش توصیفی استنتاجی استفاده و داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد ابعاد الگوی مداخله اولیای دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی عبارتند از: مشارکت در تهیه و تدوین برنامه های درسی، کمک اولیا به معلمان در تدریس (یادگیری در خانه)، ایجاد انگیزه تحصیلی، ارزشیابی از دانش آموزان، نظارت بر اجرای برنامه های مدرسه، طراحی وکمک به فعالیتهای فوق برنامه و نظارت و مشارکت در درامدها و هزینه های مدرسه.

    کلیدواژگان: الگوی مداخله اولیای دانش آموزان، فعالیت های آموزشی، فعالیت های پژوهشی
  • محبوبه سیدی*، فرزانه واصفیان، مهدی کشاورزی صفحات 101-120

    آموزش عالی یکی از مهم ترین مکان هایی هست که در ترویج عدالت و آموزش آن نقش مهمی ایفا می کند.اگرچه استراتژی های خاصی برای برقراری عدالت آموزشی بکارگرفته شده است،اما وجود بی عدالتی های آموزشی،بیانگر آن است که بسیاری از این استراتژی ها،ناموفق بوده اندو نیاز به تغییر نگرش در برنامه درسی،کاملا مشهود است.از این رو پژوهش حاضر درصدد بررسی علل بی عدالتی در برنامه درسی نظام آموزش عالی کشور،جهت دستیابی به عدالت آموزشی است.این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد.محیط پژوهش شامل 8 نفر ازمتخصصان حوزه برنامه درسی بوده که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شدند.روش اصلی گردآوری اطلاعات،مصاحبه نیمه ساختار یافته با سه سوال باز پاسخ بود.مصاحبه ها به صورت فردی برگزار شد و مدت هر مصاحبه بین چهل تا شصت دقیقه بوده است.فرآیند مصاحبه ها پس از کسب اطمینان از اشباع نظری در بخش مطالب به دست آمده از مصاحبه های انجام شده و تکراری شدن مطالب،متوقف گردید.نتایج تحلیل داده ها با کمک نرم افزار MAXQDA 12 به مفاهیم مجزا تفکیک شدند.یافته های حاصل از مصاحبه نشان داد نبودن الگوی مشخص در مورد گسترش عدالت آموزشی،عدم توزیع مناسب امکانات درمراکز دور افتاده،متمرکز بودن برنامه های درسی برای کل کشور،بی توجهی به متخصصین حوزه برنامه درسی،عدم نگرش عادلانه مسوولینی که در تدوین برنامه درسی سهیم هستند،عدم آشنایی با تدوین برنامه درسی مبتنی بر عدالت آموزشی.عدم وجود امکانات و فضای تحقق عدالت آموزشی،از مهمترین دلایل بی عدالتی در برنامه درسی آموزش عالی کشور هستند.

    کلیدواژگان: آموزش عالی، برنامه درسی، عدالت آموزشی
  • علی اصغر احمدی شکوه*، فاطمه همتی، سیدمحمد علوی، مریم فرنیا صفحات 121-135
    این فراترکیب به بررسی تحقیقات و مطالعات پژوهشی ارایه شده در 13 سال اخیر ،باموضوع بکارگیری "روش ارزیابی یادگیری محور"(Learning-Oriented Assessment(LOA)) در آموزش ویادگیری بطورعام، ویادگیری زبان انگلیسی بطور خاص می پردازد. به بیانی دیگر ، این مقاله به منظور روشن کردن تفاوت های احتمالی بین عناصر اصلی و چارچوب های ارایه شده جهت ارزیابی یادگیری محور، توسط محققان این حوزه ، از سال 2007 تاکنون انجام شده است. به طور کلی یک حجم نمونه به تعداد 68 مقاله برای انجام این فراترکیب انتخاب گردید که بین سال های 2007 و 2020 منتشر شده اند. ابتدامقالات مربوط به این حوزه با بکارگیری جستجوهای رایانه ای احصا گردید. سپس مجموعه ای از معیارهای ورود و خروج برای مقلالات مورد استفاده قرار گرفت تا مشخص شود که چه مطالعاتی معیارهای قرارگرفتن در این فراترکیب را دارند ، که منجر به ورود نهایی 39 مطالعه پژوهشی اولیه منتشر شده بین سال های 2007 تا 2020 گردید. یافته های این مطالعه نشان می دهد چارچوب روش ارزیابی یادگیری محور که توسط کارلس در سال 2007 ارایه شد و شامل سه عنصر اصلی یعنی ارزیابی باتمرکز بر یادگیری درحین انجام کارعملی ، مشارکت دانش آموزان در ارزیابی، و بکارگیری بازخورد به در برنامه آموزشی آینده می باشد ، دستخوش تغییراتی شده است. علاوه بر این ، نتایج این مطالعه حاکی از آن است که هیچ گونه اجماعی در بین محققان این حوزه در مورد عناصر و چارچوب روش یادگیری ارزیابی محور وجود ندارد.
    کلیدواژگان: روش یادگیری ارزیابی محور، فراترکیب، چارچوب یادگیری ارزیابی محور
  • رضوان شیرمحمدی*، فرزانه واصفیان(نویسنده مسئول)، عباس قلتاش صفحات 136-150
    در دنیای تعلیم و تربیت ،برنامه ریزی درسی مطلوب یکی از مهمترین چالش های نظامهای آموزشی محسوب می شود به این دلیل که مطلوبیت برنامه های درسی، اهداف آموزشی و تربیتی را محقق می سازد و جوامع را در پیمودن راه توسعه و پیشرفت یاری می نماید. یکی از ویژگیهای مهم جوامع انسانی برتر، وجود پدیده ی مشارکت در بین افراد، نهادها و سازمانهای آن جوامع به خصوص در برنامه ریزی نظام آموزشی است. پژوهش حاضر به طراحی الگوی مداخله اولیای دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانش آموزان متوسطه اول پرداخته است. روش پژوهش، کیفی به روش استدلال قیاسی بوده است. به منظور طراحی الگوی مداخله اولیای دانش آموزان از روش پژوهش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی و روش توصیفی استنتاجی استفاده و داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد ابعاد الگوی مداخله اولیای دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی عبارتند از: مشارکت در تهیه و تدوین برنامه های درسی، کمک اولیا به معلمان در تدریس(یادگیری در خانه)، ایجاد انگیزه تحصیلی، ارزشیابی از دانش آموزان، نظارت بر اجرای برنامه های مدرسه، طراحی وکمک به فعالیتهای فوق برنامه و نظارت و مشارکت در درامدها و هزینه های مدرسه.
    کلیدواژگان: الگوی مداخله اولیای دانش آموزان، فعالیت های آموزشی، فعالیت های پژوهشی
  • عصمت رسولی*، وحید فلاح، محبوبه اسکندری راد صفحات 151-160
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر یادگیری خدمات رسانی مبتنی بر اقتصاد سبز انجام گرفته است. جامعه آماری متشکل از کلیه معلمان علوم دوره اول متوسطه که تعداد آنها 630 و با استفاده از حدول مورگان 238 معلم به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی می-باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته عامل های یادگیری خدمات رسان با 22 سوال در سه عامل بازسازی اجتماعی، آموزش سواد اجتماعی و کنش اجتماعی و عامل اقتصاد سبز با 46 سوال در شش عامل حمل و نقل پایدار، انرژی تجدیدپذیر، سلامت محیطی، ساختمان های سبز، مدیریت آب و مدیریت پسماند که هر عامل دارای گویه های مربوط به خود بود، به صورت پنج گزینه ای با مقیاس لیکرت از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم درجه بندی شده استفاده گردید. به منظور تعیین روایی از قضاوت استادن و متخصصان برنامه ریزی درسی استفاده شد و میزان پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نتایج حاصل نشان داد مهم ترین عامل موثر در اقتصاد سبز به ترتیب شامل مدیریت آب (74/4)، انرژی تجدید پذیر(97/3)، حمل و نقل پایدار(73/3)، سلامت محیطی(42/3) و ساختمان های سبز(26/3) می باشند و بالاترین میانگین رتبه (92/4) به آموزش سواد اجتماعی اختصاص دارد و بدین معناست که مهم -ترین عامل موثر در یادگیری خدمات رسان است. بعد از ویژگی فوق، مهم ترین عامل موثر در یادگیری خدمات رسان به ترتیب شامل کنش اجتماعی (63/4)، و بازسازی اجتماعی(37/3) می باشند.
    کلیدواژگان: یادگیری خدمات رسان، اقتصاد سبز، سواد اجتماعی، مدیریت پسماند
  • علیرضا جهانگیری، بهرام قدیمی*، ذبیح الله صدفی، مهرداد نوابخش صفحات 271-304

    هدف پژوهش حاضر، تبیین و ارایه مدل جامعه شناختی عوامل موثر (پذیرش اجتماعی بدن، نگرش به بازهویت مدیریت بدن، اثربخشی تبلیغات رسانه ای، کیفیت زندگی فردی، خصوصیات فردی) بر نگرش کارکنان نیروی انتظامی- شهر تهران به میزان برخورداری از سبک زندگی ورزش محور (متغیر وابسته)، می باشد. در این پژوهش براساس روش تحقیق پیمایشی، با استناد بر تکنیک مصاحبه کتبی، سعی گردیده با مراجعه به 400 نفر از کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران (به روش نمونه گیری متناسب با محیط تحقیق و برآورد حجم نمونه به کمک جدول مورگان) مصاحبه شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که نگرش کارکنان نیروی انتظامی به میزان برخورداری از سبک زندگی ورزش محور، بستگی به نگرش به باز هویت مدیریت بدن(46/0+)، میزان پذیرش اجتماعی بدن (31/0+)، میزان تحصیلات (13/0+)، میزان کیفیت زندگی فردی (10/0+) و سن (1/.-) دارد. بنابراین می توان گفت اعتقاد کارکنان نیروی انتظامی بر این است که هر چقدر فردی بتواند در خصوص بدن خویش، حمایت دیگران را جلب کند و براین اساس هویتی متمایز با گذشته خود خلق نماید، بیشتر از یک زندگی ورزش محور برخوردار خواهد بود. به عبارت دیگر؛ به زعم کارکنان نیروی انتظامی، افرادی که دارای اندام زیبا، ورزیده، ورزشکار، سالم و... هستند، افرادی هستند که براحتی مورد پذیرش اجتماعی از سوی دیگران قرار می گیرند، از کیفیت زندگی بالایی برخوردار هستند، هویت نو و جدیدی برای خود در جامعه و در ارتباط با افراد دیگر، رقم می زنند، دارای سبک زندگی ورزش محور بوده که در نهایت افراد جامعه و شهروندان به آنها به عنوان افرادی مورد اعتماد و اطمینان هستند، نگاه می کنند.

    کلیدواژگان: سبک زندگی ورزش محور، پذیرش اجتماعی بدن، نگرش به بازهویت مدیریت بدن، اثربخشی تبلیغات رسانه ای، کیفیت زندگی فردی
  • صغری ابراهیمی قوام* صفحات 377-416

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه شایستگیهای فارغ التحصیلان دانشگاه علوم انتظامی با فراگیرهای سایر دانشگاه ها انجام شد. روش این پژوهش توصیفی و از نوع طرح های علی-مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل فارغ التحصیلان پنج رسته مصوب دوره 22 و فارغ التحصیلان فراگیر دوره 33 در طی سال های 1394-1393 بوده که از بین آنها 378 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری طبقه ای نسبی بوده که از هر رسته 25% انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها ازسه نوع پرسشنامه محقق ساخته جهت تعیین شایستگی های مورد نیاز فارغ التحصیل استفاده شدکه عبارت بود از پرسشنامه خودگزارش دهی فارغ التحصیل، پرسشنامه ارزیابی افسرمتخصص هر رسته براساس مصاحبه با فارغ التحصیل و پرسشنامه ارزیابی فرمانده مستقیم درباره هر فارغ التحصیل بود. یافته های حاصل از تحلیل پرسشنامه پلیس تخصصی نشان داد که گروه فارغ التحصیلان دانشگاه علوم انتظامی در خرده مقیاس شایستگیهای فنی - تخصصی، در رسته های اطلاعات، راهور و آگاهی و همچنین در خرده مقیاس شایستگی های عملیاتی، در رسته های اطلاعات، راهور، مرزبانی نمرات شایستگی بالاتری نسبت به فراگیران سایر دانشگاه ها داشتند. در تحلیل پرسشنامه ارزیابی فرمانده مستقیم، در خرده مقیاسهای شایستگی های فردی و حرفه ای، فارغ التحصیلان تمامی رسته ها دانشگاه علوم انتظامی نسبت به دانش آموختگان سایر دانشگاه ها نمرات بالاتری کسب کردند. در پرسشنامه خودگزارش دهی فارغ التحصیلان ، تنها در خرده مقیاس شایستگی فردی، فارغ التحصیلان مصوب رسته مرزبانی نمره بالاتری نسبت به فراگیران به خود داده بودند.

    کلیدواژگان: مدل شایستگی، فارغ التحصیلان، فراگیران، دانشگاه علوم انتظامی
  • جواد عینی پور*، نظام هاشمی صفحات 417-456

    عوامل فردی دربرگیرنده مولفه هایی هستند که فرد از قبل با خود به موقعیت یادگیری می آورد و تفاوت آن ها از فردی به فردی دیگر زیاد است. انگیزش تحصیلی که رفتار فراگیران را برای یادگیری حفظ و هدایت می کند و یادگیری به عنوان عمل چگونه آموختن در سراسر زندگی از مجموعه عوامل فردی متاثر است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که با هدف شناسایی عوامل فردی تاثیرگذار بر انگیزش تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین، با روش تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفت. ابزارهای پژوهش عبارتند از: مقیاس عوامل فردی تاثیرگذار بر انگیزش تحصیلی، آزمون توانایی های شناختی نجاتی، آزمون سبک های یادگیری کلب، آزمون رویکردهای مطالعه لانگ، آزمون عزت نفس روزنبرگ، آزمون حافظه روزمره ساندرلند و همکاران، آزمون شخصیتی آیسنک، آزمون مهارت های فراشناختی ولز و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین در مقاطع کاردانی و کارشناسی تشکیل می دهند. نمونه پژوهش عبارت است از از 252 نفر که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان دهنده آن است که درون گرایی(18/0=ß)، دگرپیروی در یادگیری(15/0- =ß)، توانایی شناختی(13/0=ß)، وضعیت نامناسب عاطفی و روان شناختی(14/0- =ß) مهم ترین متغیرهای موثر بر انگیزش تحصیلی در دانشجویان مصوب دانشگاه علوم انتظامی امین هستند. در یک نتیجه گیری می توان بیان کرد که این متغیرها بیشتر مربوط به تمرکز و هیجان می گردند.

    کلیدواژگان: انگیزش تحصیلی، یادگیری مادام العمر، عوامل فردی، انگیزه
  • مسعود مرشدی صفحات 509-553

    شرایط و مقتضیات حاکم بر نحوه اجرای قوانین و ماموریت‌های پلیس موجب می گردد ، بازرسی انتظامی در برخی از موارد، با رعایت لزوم حریم خصوصی افراد تعارض ایجاد نماید. ولی اغلب کشور ها به دلیل مبارزه با بزهکاران آن را پذیرفته اندتحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعه ای است . از نظر ماهیت توصیفی – پیمایشی (تحلیل تم) می باشد. بر اساس نوع داده ،کیفی-کمی(ترکیبی) است. ابتدا به روش کیفی و با استفاده ازمطالعه کتابخانه ای و مصاحبه با نخبگان پلیس ، داده ها در مورد مولفه ها و شاخص های متغیرهای اصلی تحقیق جمع آوری شده و سپس به روش کمی شاخص های بدست آمده مورد آزمون قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه خبرگان، مدیران، کارشناسان ناجا به تعداد 8 نفر و روسای پیشگیری استانها (3نفر) و فرماندهان ایستگاه های بازرسی استانهای آذربایجان غربی، آ.شرقی و اردبیل (21 نفر) جمعا به تعداد32 نفر می باشد و برای انتخاب نمونه از ترکیب روش‌های هدفمند قضاوتی و روش گلوله برفی استفاده شده است که روشی غیراحتمالی است.

    کلیدواژگان: آموزش بازرسی، انتظامی، اشخاص، حقوق شهروندی متهم، چالش
  • ستاره محنایی*، حسن شیخیانی، باقر گرگین، صدیقه گلکام، رضا فراشبندی صفحات 581-612

    هدف این پژوهش آموزش مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع) بر تاب آوری و سلامت اجتماعی زنان افسران پلیس مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی شهر بوشهر در شش ماهه اول سال 1399 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان افسران پلیس مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی شهر بوشهر بود. حجم نمونه پژوهش 30 نفر که به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) در معرض مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع) برگرفته از رساله دکتری فراشبندی (1399) قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و سلامت اجتماعی کیز و شاپیرو (2004) بود. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع) باعث بهبود تاب آوری و مولفه های آن یعنی شایستگی، استحکام شخصی، اعتماد به غرایز شخصی، تحمل عواطف منفی، پذیرش مثبت عواطف، روابط ایمن و تاثیرات معنوی اثر معنی داری دارد. آموزش مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع) باعث بهبود سلامت اجتماعی و مولفه های آن یعنی انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه گردید.

    کلیدواژگان: مهارت های مثبت اندیشی منطبق بر آموزه های حضرت علی (ع)، تاب آوری، سلامت اجتماعی