فهرست مطالب
نشریه مطالعات شهر ایرانی اسلامی
پیاپی 31 (بهار 1397)
- ویژه نامه فصلنامه شماره 31 - جلد دوم
- تاریخ انتشار: 1397/04/19
- تعداد عناوین: 42
-
-
مولفه های کالبدی محیط های درمانی موثر بر شفابخشی با تاکید بر معماری ایرانی-اسلامیصفحات 5-14
محیط درمانی علاوه بر اهمیت بسیار بالا از لحاظ عملکرد، یک محیط کاملا روانشناختی نیز هست و میتواند تاثیرات کیفی و کمی قابل توجهی در دوره نقاهت بیماران داشته، شرایط جسمی، ذهنی و اجتماعی بیماران را بهبود بخشد و از این طریق منجر به کاهش هزینههای درمان و ارتقاء سلامتی در جامعه گردد. جنبههای مختلف مولفههای کالبدی و تاثیر آنها در شفابخشی بیماران، نیازمند شناخت و بررسی است تا بتواند در طراحی یک مرکز درمانی متناسب با معیارهای معماری ایرانی- اسلامی مورد استفاده قرار گیرد. پژوهش حاضر در جستجوی کاربرد یافتههای روانشناسی محیطی بوده و نظریهها و مبانی نظری این رویکرد را تحت عنوان محیط شفابخش، مورد بررسی قرار میدهد. در این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی انواع مولفههای کالبدی موثر بر ارتقاء شفابخشی گردآوری و سپس دستهبندی شده است و در نهایت یک چارچوب کلی جهت خلق محیط شفابخش با استفاده از طراحی محیط کالبدی در مراکز درمانی ارایه شده است.
کلیدواژگان: محیط شفابخش، مراکز درمانی، روان شناسی محیطی، مولفه های کالبدی -
واکاوی رابطه مولفه های آسایش بصری با ابعاد حس مکان (نمونه موردی: محله تاریخی استقلال، شهر بجنورد)صفحات 15-22
اهمیت بحث هویت مکان از آنجا ناشی میشود که انسان با عدم ادراک خود و رابطه اش با جهان پیرامون دچار هراس میگردد. در این بین، حس مکان عاملی است که میان انسان و مکان ارتباط برقرار میکند و وحدت را به وجود میآورد. همچنین در کنار مفهوم حس مکان، عامل دیگری که در ارتباط با مکان بسیار موثر است، عنصر آسایش بصری است که در مکان و فضا وجود دارد. آسایش بصری یکی از مولفههای مهم برای سکونت و زندگی در شهرها، به ویژه در شهرهای ایرانی از جمله شهر بجنورد میباشد. متاسفانه طی سالیان اخیر، آلودگی بصری یکی از دلایل اصلی کاهش ارتباط میان انسان با محیط شهری و نیز افت راندمان کاری در میان شهروندان گردیده است. از این رو، هدف از انجام این پژوهش تعیین مفهوم آسایش بصری و حس مکان در محلات شهری و نیز بررسی تاثیرات آسایش بصری بر حس مکان در محله استقلال شهر بجنورد میباشد. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و به لحاظ متدلوژی از نوع توصیفی- همبستگی بوده که برای گردآوری دادهها، علاوه بر مطالعات کتابخانهای، از روش میدانی با ابزار پرسشنامه نیز استفاده شده است. حجم نمونه آماری بالغ بر 150 نفر بوده که میزان ضریب آلفای کرونباخ جهت تعیین سطح پایایی ابزار پرسشنامه حدود 9/0 میباشد. نتایج کلی تحقیق با استفاده از خروجی تحلیل های آماری با استفاده از نرمافزار SPSS بیانگر آنست که آسایش بصری بر حس مکان در محدوده مورد مطالعه به دلیل وجود همبستگی بین مولفههای سازنده آنها تاثیرگذار بوده و میزان این تاثیر را میتوان از طریق شدت تاثیر مولفههای سازنده آسایش بصری، از جمله اثرات رنگ و نور، نما و معماری ابنیه و غیره محله استقلال شهر بجنورد بر مولفههای سازنده حس مکان، از جمله امنیت، خوانایی، احساس تعلق و غیره نیز دنبال کرد.
کلیدواژگان: آسایش بصری، حس مکان، فضای شهری، محله استقلال، شهر بجنورد -
کاربست مفهوم انعطاف پذیری در مدارس سنتی دوره اسلامی (مطالعه موردی؛ مدارس سنتی استان خوزستان)صفحات 23-32
اهمیت موضوع آموزش و پرورش برای جوامع انسانی بعنوان یکی از ضروریتهای قرن از یک سو و تاثیرات مهم و اجتنابناپذیر کالبد بر آموزش، از سوی دیگر، طراحی فضاهای آموزشی انعطاف پذیررا به طراحی با رویکرد اقتصادی، اجتماعی و کارکردی مبدل ساخته است. این تحقیق در نظر دارد با تبیین مفهوم انعطاف پذیری و گونههای مختلف آن، به نحوه بکارگیری این موضوع در مدارس سنتی دوره اسلامی با مطالعه موردی مدارس سنتی خوزستان بپردازد. در این پژوهش با بهرهگیری از کتب و اسناد کتابخانهای و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، کاربست مفهوم انعطاف پذیری در مدارس موردی به بحث گذاشته میشود. به عبارتی این مقاله در نظر دارد کیفیت انعطاف پذیری و مولفههای آن را از ابعاد شکلی و عملکردی، در مدارس سنتی خوزستان مقایسه نماید. از یافتههای این تحقیق میتوان به شناسایی گونههای انعطاف پذیری به کار رفته در مدارس استان خوزستان، مقیاس و نوع آنها اشاره کرد. همچنین این تحقیق نشان می دهد در طراحی مدارس سنتی دوره صفویه اغلب گونههای انعطاف پذیری مورد توجه بوده اما در دورهی قاجاریه گونههای تنوع پذیری شکلی، تطبیق پذیری عملکردی بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است. با توجه به لزوم طراحیهای مبتنی بر اقلیم فضاهای آموزشی به ویژه در استان خوزستان که با تغییرات اقلیمی موثر بر روند آموزش و پروش مواجه شده است. اهمیت پرداختن به مفهوم انعطاف پذیری در طراحی فضاهای آموزشی بر گرفته از تجارب موفق معماری سنتی و ضرورت تدوین رویکردها و راهکارها حاصل از این پژوهشها را نمایان می سازد.
کلیدواژگان: معماری، انعطاف پذیری، صفوی، قاجار، مدارس سنتی، خوزستان -
جستاری میان رشته ای در تبیین مفهوم حریم خصوصی در خانه براساس ادله قرانی و رواییصفحات 33-42
اسلام دارای اصولی است که در بستر آنها امکان تحقق تمدن اسلامی میسر میشود. در این میان در کنار آنچه بعنوان وظیفه مسلمانی تعیین شده راه و روش انجام آنها نیز معرفی شده است. حق بر حریم خصوصی، یکی از محترمترین حقوق اشخاص در تمامی جوامع است که تعالیم اسلامی نیز بر آن تاکید دارد. حریم خصوصی، محدودهای از اعمال و ویژگیهای هر شخص است که برای عموم آشکار نبوده و در وهله نخست به فرد معینی اختصاص دارد و وی نیز تمایل به افشای آن ندارد. اشخاص هیچگونه ورود و نظارت دیگران بر این فضا را برنمیتابند و نسبت به ورود غیر، واکنش نشان میدهند. محرمیت را میتوان یکی از اصولیترین ویژگیهای معماری اسلامی دانست. خانه که خصوصیترین مکان برای فرد به شمار میآید؛ از اصلیترین مکانهایی است که رعایت محرمیت و حریم خصوصی در آن ضروری است. دین مبین اسلام به خصوص آیات قرآن، احادیث امامان معصوم (علیهم السلام) بر این اصل و رعایت آن در خانه، تاکید ویژهای داشته است. بنابراین این سوال مطرح میگردد که آیات و احادیث اسلامی چگونه بر ایجاد اصل محرمیت در خانه تاکید دارند و نمود اصل محرمیت و تطبیق آن با آیات و احادیث اسلامی در فضاهای خانه چگونه است؟ برای یافتن پاسخ در این مقاله از روش تحلیلی-منطقی استفاده شده است. این مقاله برآن است تا ضمن شناخت اصل محرمیت براساس آیات و احادیث، به بیان راهکارهای معمارانه برای ایجاد محرمیت در خانه بپردازد. با بررسی آیات و احادیث می-توان گفت اصل محرمیت در کالبد بنا به صورت دیداری و سمعی تجلی مییابد. تامین محرمیت دیداری در خارج از خانه بواسطه پرداختن به موقعیت در ورودی، پنجرهها، دیوارها، همجواری همسایگیها و ایجاد سلسلهمراتب، و در داخل خانه تفکیک عرصه خصوصی از عمومی و تفکیک فضای خواب والدین از فرزندان، میتوان آن را در خانه ایجاد نمود، که این اصول منطبق بر آیات قرآن و احادیث اسلامی میباشند.
کلیدواژگان: حریم، حریم خصوصی، محرمیت، معماری، خانه، آیات قران، روایات -
بازآفرینی راهبردهای تجلی هویت در محله های تاریخی مطالعه موردی؛ محله زندیه شیرازصفحات 43-54
بافت فرسوده، به مفهوم فرسودگی کالبدی و اجتماعی، محصول تاثیر و تاثر متقابل فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی و فضای جغرافیایی است. بدین سبب موضوع بازآ،رینی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری، همواره یکی از مسایل و چالشهای شهرهای امروزی است. که همواره توجه ویژه آن به مسایل فرهنگی بوده و تاثیر فرهنگ در شکلگیری بنیان محله نیز به نوبه خود ثمره تعامل اصول و ارزش های جهانبینی حاکم برجامعه با عوامل محیطی، اقلیمی، اقتصادی، سیاسی و تاریخی است، عواملی که در طول تاریخ شکل گرفته و بستر و فضای فعالیت های فردی و جمعی انسان گردیده اند. بافتهای شهری در انواع گوناگون به دلیل فرسودگی و نارساییهای کالبدی، کمبود خدمات و زیرساختهای شهری مناسب از یک سو و شرایط نامطلوب زیست محیطی و انواع مسایل اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی از دیگر سوی، به شدت نیازمند اقدامات همه جانبه در جهت احیاء، توسعه و ساماندهی و به عبارت بهتر تجدید حیات شهری می باشند. محله زندیه شیراز به عنوان منطقه مورد مطالعه این تحقیق انتخاب شده است، که در زمره بافتهای فرسوده با ارزش کشور محسوب میگردد. هدف اصلی این تحقیق، شناخت ویژگیهای تاریخی، کالبدی بافت فرسوده با توجه به اصول و معیارهای فرهنگی تاریخی در جهت باززنده سازی محله زندیه شیراز است. این تحقیق از نظر روش، تحلیلی- تاریخی و از نظر هدف کاربردی است. یافتههای این مقاله با استناد به اصول شهرسازی ایرانی اسلامی، اصول مرمت شهری و باززنده سازی به طور خاص در مقیاس محله معرفی شده است. نتایج حاصل در این تحقیق بیانگر این است که فرهنگ جامعه بر شیوه زیست و فعالیتهای انسان و در نتیجه بر معماری و شهرسازی تاثیر مستقیمی دارد. و درپایان راهبردهای بازآفرینی محله زندیه شیراز براساس اصول هویتی- فرهنگی بافتهای سنتی معرفی شده است.
کلیدواژگان: بازآفرینی، هویت، فرهنگ، معماری، محله زندیه، شیراز -
تاثیر فرهنگ بر شکل گیری معماری خانه های سنتی اهوازصفحات 65-78
این مقاله بر آن است که نقش باورهای فرهنگی را در چگونگی شکل گیری محیط مسکونی اهواز مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. فرهنگ، یکی از عوامل اصلی شکل گیری خانه است لذا مطالعهء فرهنگهای مختلف بر شناخت الگوهای رفتاری اقوام و مذاهب گوناگون اهمیت می یابد. باوجوداین عوامل تاثیر فرهنگ بر محیط انسان ساخت در شهر اهواز، کمتر مطالعه شده است. خانه های سنتی اهواز همواره در برنامه ریزی و طراحی شهری مورد توجه بوده و این خانه هااز دو جنبه در خور توجه هستند، بعد معماری و بعد فرهنگی هویتی. آن چه مورد توجه است این است که باورهای فرهنگی همواره تاثیر مستقیمی بر هویت معماری جامعه دارد.در این مقاله باورهای فرهنگی ساکنان خانه به مثابه متغیر مستقلی است که بر ساختار کالبدی خانه به عنوان متغیر وابسته موثر واقع می شود. چگونگی تاثیر باورهای فرهنگی در نمونه های موردی، مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. برای پی بردن به رابطه میان این دو متغیر روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که علاوه بر فرهنگ به عنوان مهمترین عامل ،اقلیم و جغرافیا،اقتصاد، مسایل سیاسی و امنیتی نیز در شکل گیری ساختار کالبدی خانه های سنتی اهواز تاثیر گذار بوده است .علاوه بر این معماری خانه های سنتی این شهر به گونه ای شکل گرفته اند که موءلفه های هویت فرهنگی در آنها قابل مشاهده است .
کلیدواژگان: فرهنگ، خانه های سنتی، اهواز، معماری -
تاثیر روانشناختی معنوی نور در فضای عبادی مسجد، با رویکرد ارتقای سلامت معنویصفحات 79-84
عوامل متعددی می تواند روی سطح سلامت معنوی تاثیر بگذارند. برخی از مطالعات نقش معنادار هوش معنوی و نگرشمعنوی را در ارتباط با سلامتمعنوی افراد نشان دادهاند. از سویی دیگر، نور در منظر هنر عنصری است طبیعی که بر معنویتبخشی به فضاهای عبادی(مسجد) که از المان های مهم در شهر اسلامی هستند- تاثیر بسزایی دارد. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین نورطبیعی، هوشمعنوی و نگرشمعنوی با سلامت معنوی کاربران فضاهای عبادی انجام شد. در این پژوهش از روش توصیفی و از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه کاربران مساجد تاریخی دوره قاجاریه شهر شیراز بود. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای نورکیفی(محققساخته)، نگرشمعنوی، هوشمعنوی و سلامتمعنوی بود. اعتبار ابزارها از طریق روایی محتوایی و پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش آلفای کرونباخ تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تحقیق علاوه بر شاخصهای آمار توصیفی از جمله میانگین و انحرافمعیار از آزمونهای آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون تی مستقل استفاده شد. ننایج نشان داد نور با مشخصات منطبق بر مفاهیم معنوی در فضای عبادی، همبستگی مستقیم و مثبت با نگرش-معنوی و هوشمعنوی دارد. متغیر نگرشمعنوی میتواند 27 درصد از تغییرات متغیر سلامت معنوی را تبیین کند، و هوشمعنوی 38 درصد از تغییرات متغیر سلامت معنوی را تبیین میکند. نور به دلیل داشتن خاصیت متافیزیکی میتواند با ویژگیهای منطبق بر مفاهیم معنوی، سرآغازی بر ارتقای هوش معنوی و در نهایت سلامت معنوی افراد گردد. با ارتقای هوشمعنوی، نه تنها معیارهای مورد توجه روانشناسان برای یک انسان سالم محقق میشود، بلکه انسان را به حقیقت خود یعنی تبدیل شدن به انسان کامل یاری میرساند. بنابراین با فراهم نمودن عوامل حمایتی مانند نورکیفی(معنوی) در فضای عبادی، هوش معنوی کاربران و در نتیجه سلامت معنوی آنان را ارتقاء بخشید.
کلیدواژگان: روانشناختی معنوی، نور معنوی، نگرش معنوی، هوش معنوی، سلامت معنوی -
مطالعه تطبیقی معماری بناهای تاریخی شهرهای ایران در دوره صفوی و قاجار با تاکید بر تزیینات آجرکاری مطالعه موردی: خانه تیزنو و خانه سهرابی در دزفولصفحات 85-92
معماری خلاقیتی است که در اثر تکامل تجربیات هنرمندان دورههای مختلف تاریخ همواره غنیتر شده است. آثار معماری بناهای تاریخی شهرهای ایران که متناسب با شرایط اقلیمی، فرهنگی، اقتصادی و بومی آن مناطق، شکلها و فرمهای بدیعی را به خود گرفتهاند، خصوصا تزیینات آجرکاری بناهای دوران اسلامی سندی هستند که عقاید مذهبی و فرهنگی و هنر دوران را به نمایش میگذارند، که شایسته این مدعا هستند. بافت تاریخی دزفول نیز در این زمره قرار دارد. آجر از مصالح بسیار پرکاربرد که در پوسته و کالبد ساختمانهای این شهر استفاده شده است، که مهارت معماران و استادان در خلق ترکیبهای تزیینی در شهر را ایجاد نموده است. ارتباط بین تزیینات و نقوش بکار رفته بر پیکره معماری در دورههای مختلف تطبیق و بیان پیوستگی یا عدم پیوستگی آمود و تزیینات آجرکاری در دورههای مختلف بهترین راهکار بررسی و بازشناسی آن است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تحولات تزیینات آجرکاری و عوامل موثر بر تحولات آن در دو بنای مسکونی است، خانهها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدهاند. خانه تیزنو یکی از مهمترین بناهای ساخته شده در دوران صفویه و خانه سهرابی یکی شاخصترین بناهای دوره قاجار است، هر دوی این خانهها در آمود و تزیینات از شاهکارهای هنری و معماری در بافت تاریخی دزفول میباشند. یافتههای تحقیق نشان میدهد در خانه تیزنو نقوش گلانداز هر کدام به صورت مستقل و واضح، دارای تزیینات کم و در حالتی از سادگی و روحانی دیده میشوند، ولی در خانه سهرابی تلفیقی از نقوش مختلف و انبوهی از نقشها با جزییات و ریزهکاریهای بسیار بر سطوح دیوار نقش بستهاند.
کلیدواژگان: معماری، آمود، تزیینات، آجرکاری، خانه تیزنو، خانه سهرابی -
تدوین چشم انداز شهرخلاق با تکیه بر برندسازی شهری (شهر تاریخی ارومیه)صفحات 93-106
شهرها برای تثبیت جایگاه خود در میان انبوه شهرهای نام آور همواره در تلاشند تا خود را به یکی از انگاره های جدید ربط دهند. یکی از این انگاره ها یا الگو واره ها شهر خلاق می باشد. شهرها با ملحق شدن به شبکه ی شهرهای خلاق در پی بالا بردن توان اقتصادی خود می باشند و برای نیل به این رشد اقتصادی به تدوین سیاست ها و استراتژی هایی دست زده اند که یکی از آن ها برندسازی شهری می باشد، چرا که اصلی ترین رسالت برندینگ شهری کمک به رشد اقتصادی شهر است. برندسازی مکان شهری ، تصویر شهری را نشانه می گیرد که می تواند مصرف کنندگان ایده آل را جذب کرده و هزینه های آن ها را به حداکثر برساند. این پژوهش برآن است تا با تکیه بر اجزای تشکیل دهنده ی برند شهری ، بر مبنای منابع، مهارت ها و قابلیتهای شهر، موقعیتهای رو به رشدی که در کانون توجه هستند و قابلیت تبدیل شدن به یک برند را دارند ، را شناسایی کرده و در راستای تحقق اهداف کلان برندسازی (افزایش جریان بازدیدکنندگان در ازای ارتقای جذابیت های شهر – تقویت محلی و شناسایی شهروندان از شهرخود- شناسایی هویت شهر- فرار از گمنامی در میان عرضه های مختلف(تمایز از دیگر مکان ها)) گام بردارد. در همین راستا اگر بتوانیم بسترهای مناسبی را برای ایجاد فرصتهایی که مردم بتوانند خلاقیت ها و ظرفیت های خود را آزاد سازند فراهم کنیم در اصل به سمت تحقق شهرهای خلاق گام برداشته ایم. بنابراین تدوین چشم انداز شهری مبتنی بر قابلیت های شهر و بر پایه اصول شهر خلاق می تواند راهنمایی برای نیل به هدف مذکور باشد ،زیرا برندسازی فی نفسه هدف نیست و اهدافی نظیر افزایش درآمد شهر، افزایش اعتبار شهر یا بهبود تصویر شهر را در راستای توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مورد توجه قرار می دهد و همچنین ایده ی شهر خلاق سعی دارد تا کیفیاتی را که تصویر ذهنی یک شهر را برای شهروندان زیباتر می کند، تقویت نماید.
کلیدواژگان: برندسازی شهری، شهر خلاق، چشم انداز سازی -
تاثیر گذاری و نفوذ هنر مقرنس کاری ایرانی در معماری ابنیه شاخص شهرهای عثمانیصفحات 107-114
در مطالعات تاریخ هنر و معماری اسلامی، تزیین مقرنسکاری، بعنوان یکی از مهمترین ویژگیهای تزیینات معماری ابنیه شاخص عثمانی شناخته شده است. در این بین نکته بسیار مهم اینست که هنر مقرنسکاری عثمانی ریشه در تزیینات مقرنس سلاجقه روم داشته است. سلاجقه روم نیز خود انتقال دهنده معماری و تزیینات وابسته آن از ایران به آناتولی بودهاند. بررسیهای انجام پذیرفته نشانگر آنست که علاوه بر پلانها و فرمهای ابنیه، بسیاری از روشهای تزیین رایج در معماری ایران دوره اسلامی، توسط سلاجقه از ایران به سرزمین آناتولی انتقال داده شده است و حتی در مقاطعی برای اجرای طرحها و تکنیکها از هنرمندان ایرانی دعوت بعمل آمده است. مطالعات انجام پذیرفته توسط نگارندگان مشخص نمود که سهم و تاثیر هنر و معماری ایرانی در این زمینه بخصوص در نوشتارهای تاریخی و علمی مغفول مانده است. نوشتار حاضر با مطالعه موردی تزیینات مقرنس در حدود جغرافیای تاریخی معماری عثمانی و تمرکز بر روی ابنیه شاخص در شهرهای عثمانی، به بیان روند انتقال هنرهای مزبور از ایران به عثمانی و در عین حال به گستردگی و وسعت استفاده از آن در ابنیه مذهبی و غیرمذهبی دوران عثمانی میپردازد. در نهایت نیز نتیجه پیگیری روند مزبور نشانگر وسعت تاثیرگذاری و نفوذ هنر مقرنس و تزیینات مقرنسکاری ایرانی در معماری ابنیه شاخص شهرهای عثمانی میباشد.
کلیدواژگان: مقرنس، معماری اسلامی، شهرهای اسلامی، معماری ایرانی، معماری عثمانی -
پیشگیری از پدیده ریزومیک شدن جرایم در فضاهای شهری ایرانی اسلامی با تاکید بر سرمایه اجتماعیصفحات 115-124
پیشگیری از جرم با سلسله پیچیده از نظارتهای فناورانه ریزومیک، در نگاه اول کنترل جرایم شهری ریزومیک شده را تا اندازهای ممکن ساخته ولی راهکار اساسی؛ استفاده حداکثری از گونه سرمایه اجتماعی است که با ارتقای خودکنترلی شهروندان و شخصیت سازی و همچنین سرمایه اجتماعی بر روی اقدمات فرهنگی در پرتو آموزههای جرمشناسی، نهادینه سازی ارزشهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی؛ جامعه را نسبت به پدیده ریزومیک شدن جرایم شهری آگاه سازد؛ با این اوصاف نگارنده در این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی از طریق کتابخانهای به صورت فیش برداری به تبیین پیشگیری از پدیده ریزومیک شدن جرایم در فضاهای شهری ایرانی اسلامی از طریق سرمایه اجتماعی پرداخته است؛ با این اوصاف در قلمرو سرمایه اجتماعی پیشگیری از پدیده ریزومیک شدن جرایم در فضاهای شهری این مفهوم ضمن باز تعریف مولفه بومی شدن و قابلیت عملیاتی کردن و همچنین به عنوان پدافند غیر عامل نه تنها در پیشگیری از جرم در فضای ریزومیک شدن جرایم در فضاهای شهری به عنوان یک راهبرد پیشگیرانه تعریف شود بلکه در جهت اعتلای فرهنگی و اجتماعی جامعه با عنایت به پدیده ریزومیک شدن جرایم؛ ابزار متراکم و وسیع برای این هدف میباشند به کار گرفته شده است.
کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، ریزومیک شدن جرم، پیشگیری از جرم، فضاهای شهری -
رویکرد بازآفرینی شهری پایدار در بافت های رو به زوال در مراکز شهری ، نمونه موردی:پهنه مرکزی شهر تهرانصفحات 125-136
بازآفرینی شهری یکی از بارزترین رویکردهای امروزین مداخله در بافت های شهری رو به زوال است که به نوعی به تمام عرصه های زندگی و فضاهای شهری مرتبط بوده و آن را مورد تحول از جنبه های مختلف قرار داده است. مراکز شهر ها با دارا بودن بافت های باارزش و به اعتبار ویژگی های تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی آنها و ضرورت حفاظت از این ارزشها، تابع کاربرست مفاهیم تخصصی در راستای تداوم بقاء و پویایی و پیوند آن با سایر ارکان توسعه ای شهر و مستلزم توجه ویژه ای است. مقاله حاضر با هدف ارایه راهبردهایی در زمینه بازآفرینی و احیاء مجدد بافت های تاریخی و با ارزش، سعی دارد با شکل دهی به الگوی مفهومی بازآفرینی شهری و بهره گیری از مدل سیستماتیک SWOT ، و کاربست این مفهوم در حوزه مرکزی شهر تهران و شناسایی ویژگی های پهنه مرکزی شهر تهران مدل یکپارچه ای را در جهت بهبود وضعیت موجود پیشنهاد نماید. اطلاعات مورد نظر در این تحقیق به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و مطالعه های میدانی فراهم شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که باز آفرینی در پهنه مرکزی شهر تهران وابسته به ماهیت های پیچیده و چند وجهی بوده که بر مبنای چالش ها و تغییرات در حوزه های شهری، بر هم کنش وجوه مختلف بر یکدیگر و نتیجتا پی آمدهای حاصل از بر هم کنش با ساختار حاکم نشان از برتری واضح مدل پیشنهادی جهت یافتن سناریوی بهینه مداخله جهت بازآفرینی می باشد.
کلیدواژگان: بازآفرینی شهری، بافت های رو به زوال، نوزایی شهری، مرکز شهر، تهران -
معماری عصر پهلوی اول در سیر تکاملی تاریخصفحات 137-142
هر نقطه ای از تاریخ ایران را رصد نماییم، رگه هایی از تاریخ معماری را در بیشتر اثار هنری، از جمله نقش برجسته ها و سایر بناها مجسم می کنیم، اما در خصوص معماری دوره پهلوی اول در پروسه های زمانی و تاریخی، در نوع نگرش، معمولا به دو دوره ساسانیان و هخامنشیان توجه بیشتری می شود. همچنین در نوع نگاه به تاریخ معماری معاصر، معمولا عناصری که مورد بهره برداری یا تقلید قرار گرفته اند، به دو گونه اند. اول: عناصر مشخص معماری در بناها، نظیر: ستونها، سرستونها، پایه ستونها، پنجرهها، پلکان، ورودیها، قوسها و دهانهها. دومین عناصر: عوامل تزیینی، نظیر: نقش برجسته ها همچون حجاریها، مجسمهها، کنگره بام ها و... اصولا در فضای کالبدی معماری دوره پهلوی اول، هنرمندان معماری ایرانی و غیرایرانی که علی القاعده سازنده بناهای دولتی و آموزشی و صنعتی بوده اند، برای اولین بار با نوعی انتخاب تاریخی روبرو شده اند. در واقع آنها باید متوجه میشدند که از چه دوره ای و چگونه و به چه مقدار باید انتخاب کنند؟ به زعم نویسنده، فضای حاکم بر معماران دوره پهلوی اول، گرچه اصولا متاثر از فضای سیاسی باستانگرایی بوده است ، اما سیر تکاملی تاریخ ایران با تاکید بر تعدد بناهای ساخته شده و تاثیرات حیاتی، نظیر: نظام گرایی، مدرنیته، صنعت، تنوع سبک ها و متدها ، نظارت مافوق و تزیینات و همچنین فضای کالبدی، توانسته اند فضای معماری باستانگرایی را تنوع ببخشند. نمونه این تکامل در بناهای کاخ شهربانی دربند، کاخ مرمر، کاخ شاپوری و... قابل رصد است .
کلیدواژگان: معماری تاریخ ایران، معماری باستان، معماری اسلامی، معماری پهلوی اول، معماری مدرن، سبک معماری -
نقش هندسه و تناسبات در تکوین بناهای سبک آذری (نمونه مطالعاتی گنبد سلطانیه)صفحات 143-152
سرزمین آذربایجان در طول تاریخ ایران همواره نقشی پر رنگ در ایجاد و تکامل سبک های معماری ایران داشته است. قرون هفتم و هشتم هجری قمری عصر شکوفایی معماری و شهرسازی در این دیار می باشد که شادروان پیرنیا در سبک شناسی معماری اسلامی ایران سبکی به نام آذری را برای این دوره پیشنهاد کرده اند. این اصطلاح که تا به امروز مترادف معماری ایلخانی- تیموری بوده است، پس از روی کارآمدن ایلخانیان در تبریز شکل گرفته و تا دوره صفویان ادامه پیدا می کند، که از یک سو به عنوان دوره گذار در معماری ایران مطرح بوده و از سوی دیگر به دنبال سبک رازی زمینه و بستر مناسب سبک اصفهانی را فراهم می آورد. تحول در هندسه پلان فضاهای معماری را می توان از شاخصه های تکاملی این دوره در تطبیق با معماری سبک رازی دانست که اصلی ترین هدف این پژوهش را نیز در برمی گیرد. بر این اساس در این مقاله ابتدا پس از ارائه تعاریفی از مفهوم هندسه، نقش و تاثیر آن در شکل گیری فضاهای معماری دوره ایلخانی، به بررسی تناسبات هندسی در بنای گنبد سلطانیه به عنوان جامعه آماری این دوره می پردازیم. رویکرد پژوهش، رویکردی توصیفی- طبیقی در تحلیل دگرگونی های هندسه و تناسبات معماری بناهای دوره ایلخانی متعلق به سبک آذری می باشد که نتایج به دست آمده نشان می دهد تناسبات فضاهای معماری ایلخانی بر اساس هندسه ایرانی بوده که بطور همزمان در بناهای دیگری در دنیا استفاده می شد. این پژوهش با مطالعه در معماری، هندسه و تناسبات موجود، تلاشی می باشد برای رمز گشایی اثر و پیدا کردن هدف و منظور واقعی خالق آن.
کلیدواژگان: هندسه، تناسبات، معماری سنتی، سبک آذری، گنبد سلطانیه -
صکوک استصناع، ابزار تامین مالی اسلامی جهت توسعه معماری ایرانی اسلامیصفحات 153-162
یکی از پدیده های فرهنگی و انسانی پدیده شهر و شهرنشینی است که ماهیت و اندیشه حاکم تا حدود زیادی به سبب آن نمایش گذاشته می شود. شهر اسلامی نیز بازتابی از اندیشه های متعالی دین مبین اسلام در تمامی جوانب است. تا قبل از شهرسازی معاصر نحوه شکل گیری اصول طراحی شهری در ایران عمدتا مبتنی بر ارزش های سنتی و رویکردهای فرهنگی-اسلامی بود. بنابراین در ساختار کالبدی شهرها فضاها به گونه ای استقرار یافته بود که هیچ یک از نیازها و موقعیت ها نقش اخلاقی و معنوی را خدشه دار نمی ساخت و روابط بنیادی در شهرها به گونه ای بود که انسانیت و معنویت را در میان ساکنان آن به وجود می آورد. با ورود مدرنیسم در یک سده اخیر شهرهای ایران در کارکرد، ساختار کالبد و سازمان فضایی با دگرگونی های عظیمی مواجه شد به طوری که در ساختار جدید نظام محله ای شهر در ایران به کلی دستخوش تغییر گردید، لذا توسعه معماری شهری با راهکارهای عصر مدرنیته و مسایل برآمده از آن، موجب شده است که برنامه ریزان شهری به ارایه الگویی از شهر آرمانی با پایه های متفاوتی برای حل مسایل بپردازند. شهر آرمانی در ایران، شهری ایرانی- اسلامی تعبیر شده است که در مورد آن رهیافت های مختلفی وجود دارد. هم کنش معماری و اقتصاد یکی از موضوعات اصلی در حوزه معماری و طراحی شهری است و یکی از مسایل موجود در مطالعه شهر و معماری اسلامی، عدم توجه کافی به روش های تامین مالی منسجم و متناسب با ویژگی های این عرصه است. یکی از عاملهای مهم عدم کامیابی، عدم سرمایهگذاری مناسب در مسایل زیربنایی و روبنایی این بخش است؛ بنابراین ارایه راهحلی مناسب که بتواند سرمایه کافی را برای توسعه این صنعت فراهم کند، ضروری است. مقاله حاضر پس از بررسی وضعیت کنونی، مانعهای اقتصادی مالی توسعه صنعت معماری ایرانی اسلامی و نقش بالقوهای که این صنعت میتواند در اقتصاد کشور داشته باشد، را با استفاده از روش اکتشافی کاربردی و با بهرهگیری از اوراق بهادار (صکوک) استصناع به ارایه مدلهای عملیاتی تامین مالی پرداخته است. اوراق بهادار استصناع که از نوع ابزارهای مالی انتفاعی با بازدهی معین است بهگونهای است که در عین رعایت ضابطههای شرعی، از قابلیتهای بالای عملیاتی و توجیه اقتصادی برخوردار است و انتظار میرود افزون بر تامین مالی صنعت معماری ایرانی اسلامی اثر قابلتوجهی در گسترش ابزارهای مالی اسلامی و بازار سرمایه ایران داشته باشد.
کلیدواژگان: شهر ایرانی اسلامی، معماری ایرانی اسلامی، ابزارهای مالی، تامین مالی اسلامی، اوراق استصناع -
واکاوی قواعد شکل دهنده به بافت شهری در بستر شریعت اسلامیصفحات 163-174
نظام معماری و شهرسازی، ارتباط مستقیمی با فرهنگ جامعه دارد، تا آنجا که نوع معماری و شهرسازی هر کشور را میتوان نماد و تبلوری از شرایط فرهنگی حاکم بر آن دانست. با توجه به اهمیت حلال و حرام در زندگی مسلمین موضوعاتی چون درآمدهای مشروع شهرداریها از منظر دینی و نظام حکومتی اهمیت یافته و روشهای کسب این درآمد میتواند موجب آشفتگی در نظام شهری و ناهنجاری در نظامات اجتماعی گردد. برای فهم دلایل نابسامانی در شهرهای معاصر ایران این سوال مطرح میشود که مهمترین دلیل نظم معماری و شهرسازی سنتی ناشی از چه موضوعی بوده و مصوبات شهری کنونی تا چه اندازه با آن و قوانین بالادستی تطابق دارد؟ برای فهم تعارضی که تراکم فروشی و روش کسب درآمدهای شهرداریها با معماری و شهرسازی اسلامی داشته و تاثیری که بر فرهنگ ایرانی- اسلامی میگذارد این مقاله به یکی از مهمترین عوامل وحدت بخش معماری سنتی می پردازد، عاملی که ثبات و تداوم بکارگیری آن ناشی ازمجانست آن با اصول عقلی است که از شریعت اخذ شده و با فطرت انسانی سازگار بوده است. این پژوهش گرچه به حوزه مطالعات تاریخی وارد میشود ولی سعی نموده با مدد از روش تحلیلی-منطقی و با توصیف یکی از علومی که در دامن فرهنگ اسلامی شکل گرفته و تاثیر زیادی در شکل گیری بافت شهری قرن دوم تا یازدهم هجری داشته است، به علم فقه و چگونگی تاثیر و اجرای آن پرداخته و نشان دهد یکی از مهمترین اصولی که نظام ارتباطات و نظام معماری سکونتگاه انسان سنتی را بنا نهاده ناشی از رعایت دستورات شریعت اسلامی و از جمله قواعدی چون قاعده فقهی«لاضرر» است. همچنین نشان می دهیم که این قاعده فقهی در تنظیم مواد مهمی از قانون مدنی کشور که در جهت رعایت حقوق اجتماعی و حریم بصری شهروندان هستند، تاثیر مهمی دارد. این تحقیق نمونه ای از مقررات شهری دوران تمدن اسلامی که با الهام از فقه تدوین شده است، را ارایه می دهد و اشارهای به مهمترین مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران دارد که با اجازه فروش تراکم، متعرض ساختار خانه ایرانی اسلامی بوده و الگوی کالبدی خانه-همسایه در سطح محلات مسکونی و در شهرکها را دچار آسیب جدی نموده است. جایگزینی آپارتمانهای مسکونی کوچک و با تراکم بالا در تهران و شهرهای سنتی چون کرمان به جای خانههای دارای حیاط، نوعی تهاجم به ساخت و کارکرد شهرهای ایران بوده که موجب اختلال در الگوی رفتاری ساکنین شده است.
کلیدواژگان: فقه و احکام، قاعده لا ضرر، قانون مدنی، بافت شهری، تراکم فروشی -
اولویت بندی راهبردهای توسعه ی بافت های مساله دار در محدوده های واجد ارزش تاریخی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)صفحات 175-186
امروزه بافت های مساله دار در کشور ما به عنوان مشکل اساسی در شهرهای مختلف مطرح می باشد. ماهیت خاص بافت های شهری قدیمی و مساله دار، توجه به آن ها را از جهات مختلفی ضروری می سازد. بافت های مساله دار شهرها نه تنها به سبب میراث فرهنگی خود، بلکه به دلیل قرارگرفتن در داخل شهرها فرصت ارزشمندی برای اصلاح، نوسازی و پاسخگویی به نیازهای فزاینده شهری فراهم آورده است. بسیاری از این گونه بافت های مساله دار در شهرهای ایران به حال خود رها شده اند و برنامه ریزی برای نوسازی و توسعه و کارآمدی این گونه نواحی به یک ضرورت اساسی در برنامه ریزی شهری تبدیل گشته است. در پاسخ به مشکلات این قبیل بافت ها طرح های مختلفی به اجرا درآمده اند که شاید مهم ترین آن ها طرح های هادی و جامع بوده است، اما به دلایل متعدد این طرح ها با شکست مواجه شده اند و امروزه در کشورهای توسعه یافته کاملا منسوخ شده به شمار می روند. تجارب چند دهه گذشته در ایران در زمینه ساماندهی بافت های مساله دار نشان داده است، رویکردهای کالبد محور که در پی اجرای استانداردهای شهری در محلات قدیمی و ناکارآمد هستند، گرچه محرک اولیه نوسازی است ولی به الزامات اجتماعی و اقتصادی توجهی نداشته و نقش مشارکت جویی ساکنین را کمرنگ دیده است. هدف از این پژوهش، تدوین ارایه چارچوب توسعه و کارآمدی فضاها با تدوین اولویت های راهبردی برای ساماندهی بافت های مساله دار به منظور ارتقاء آنها برای زندگی مطلوب شهروندان است. برای این منظور گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و مسیولین امر در قالب روش دلفی به صورت کیفی انجام گرفته و با استفاده از مدل های SWOT و ANP نتایج تحلیل و راهبردها و اولویت ها ارایه گردید و راهبردهای حاصل از فن SWOT، با کمک مدل تحلیل شبکه ای (ANP) اولویت بندی شده است. همچنین نظرات گروه های مختلف در قالب ماتریس عوامل درونی و بیرونی به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که جهت اتخاذ تدابیر راهبردی مبتنی بر هنجارها و ارزش های بومی در باززنده سازی بافت های مساله دار، ارایه روشی کامل که همه ی این عوامل را پوشش دهد، ضرورت می یابد.
کلیدواژگان: بافت های مساله دار شهری، باززنده سازی شهری، توسعه و کارآمدی، تحلیل شبکه، اولویت راهبردی -
بازخوانی نقش عناصر طبیعت درخانه های سنتی یزد بر اساس گونه شناسی خانه هاصفحات 187-196
مطالعه مبانی شکل دهنده معماری در بستر شهرهای ایرانی نشان می دهد که همواره طبیعت نقش بسزایی در شکل گیری شهرها و به تبع آن معماری و به ویژه مسکن داشته است. در گذشته رابطه انسان، محیط طبیعی و معماری به صورتی بوده که هم انسان در ارتباط مستقیم با طبیعت بوده و هم معماری (به خصوص مسکن) در بستر طبیعت شکل می گرفته است. ولی در حال حاضر، رویکردهای جدید طراحی مسکن در ایران توجه چندانی به همجواری طبیعت ندارند. این در حالی است که باور داریم انسان جزیی از طبیعت است وارتباط نزدیکش با طبیعت، باعث ادامه حیات و دوام زندگی اوست. این ارتباط ارزشمند، در تعالیم دین اسلام نیز مورد تاکید قرار گرفته است. یکی ازفضاهای خانه های ایرانی که نشاندهنده ی ارتباط انسان با طبیعت می باشد حیاط خانه های ایرانی است که گزیده نمادین طبیعت محسوب می شود. درمقاله حاضر سعی بر این بوده تا با گونه بندی خانه های سنتی در شهر یزد، نقش عناصر طبیعت در این خانه ها بررسی شود. در این راستا جداولی جهت نشان دادن این بررسی ها و گونه های حیاط به همراه فرم نمادین آن ها ارایه شده است و نهایتا برای هر یک از گونه های شناسایی شده، اطلاعات آماری، تصویری و نقشه آنها تهیه گردیده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع موردی(خانه های بومی - شهریزد) بوده وجمع آوری داده ها ،به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
کلیدواژگان: عناصر طبیعت، خانه های بومی، گونه شناسی، یزد -
بازشناسی نقش بازارهای تاریخی به عنوان عناصر هویت بخش ارسن های شهری در چهار اقلیم ایران(نمونه موردی: بازارهای کرمان، سنندج، رشت و بوشهر)صفحات 197-208
بازار یکی از مهمترین بخشهای تشکیل دهنده ساختار شهر ایرانی در شهرهای فرهنگی و تاریخی است. بازارها در شهرهای فرهنگی و تاریخی، علاوه بر تاثیرگذاری بر ساختار کلی شهر و شکلگیری محلات، بهعنوان یکی از مظاهر مهم معماری ارزشمند و هویتمند عمومی مطرح بوده و در طول تاریخ همواره یکی از مهمترین عرصه های بروز تعاملات رایج در حیات مدنی محسوب میشده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل ویژگی های معماری و شهرسازی بازارهای سنتی ایران به عنوان یکی از عناصر اصلی هویت بخش ارسن های شهری در اقلیم های چهارگانه ایران است. این پژوهش با استفاده از روش مطالعات میدانی و منابع کتابخانه ای به بررسی و تحلیل عناصر عملکردی بازارهای سنتی و همچنین تحلیل ویژگیهای آن ها می پردازد. با دقت هرچه بیشتر در بازار درمییابیم که این فضای سنتی ایرانی-اسلامی شامل بسیاری از کیفیت های فضایی است که در کنار بازار هویت خاص خود را بدست آورده اند و باعث توسعه و رونق شهر شده اند.
کلیدواژگان: بازار، ارسن شهری، اقلیم، توسعه، شهر -
بررسی جنبه های عینی و ذهنی زیست پذیری و کاربرد مدل ارزیابی زیست پذیری محلات شهری (NLAS) و نتایج حاصل از ان در منطقه تاریخی صاحبقرانیه تهرانصفحات 209-218
در این مقاله سعی گردیده تا ضمن اشاره مختصر به معیارهای نظری ارزیابی زیست پذیری در هر دو بعد عینی و ذهنی که بیشتر جنبه عمومی این نوع مطالعات را مورد تاکید قرار میدهد بطور خاص از مدل « بررسی تحلیلی ارزیابی زیست پذیری واحد همسایگی « یاNLAS به شیوه ای عملی در منطقه صاحبقرانیه تهران استفاده گردد. این منطقه بدلیل دارا بودن بافت قدیمی و سنتی خود در گذشته کاملا از معیارهای زیست پذیری برخوردار بوده که متاسفانه با رواج شیوه های شهرسازی نوین نظیر بلند مرتبه سازی، عدم رعایت ظرفیت فضاها، ازبین رفتن فضاهای سبز و پوشش گیاهی و برهم زدن مقیاس انسانی در طراحی ها، ایجاد مشکلات ترافیکی، تحمیل بار اضافی بر فضا و غیره به میزان زیادی زیست پذیری خود را از دست داده است. با بکار گیری روش های تحلیل عاملی و تحلیل سلسله مراتبی و نیزبا تکیه بر شاخص سازی خاص روش NLAS میزان زیست پذیری منطقه مورد مطالعه به نحوی که شرح ان در این مقاله آمده بررسی گردیده است نتایج حاصل نشان میدهد که زیستپذیری محله صاحبقرانیه بر اساس شش شاخص کلی امنیت فردی و اجتماعی، هویت و حس تعلق مکانی، مشارکت و سرمایه اجتماعی، امکانات و خدمات مورد نیاز، پویایی اقتصاد محلهای و وضعیت چشمانداز بصری و آلودگی محیطی و مولفههای مرتبط با آن صورت گرفته که پس از جمعبندی گویههای مرتبط و محاسبه شاخصهای کلی نتایج بهدست آمده نشان میدهد که شاخصهای پویایی اقتصاد محلهای با میانگین 061/9 و مقدار آزمون T برابر با 968/0 و همچنین شاخص مشارکت و سرمایه اجتماعی به مقدار میانگین 998/11 و مقدار آزمون T برابر با 740/0 ازجمله شاخصهایی هستند که به کاهش زیستپذیری محله صاحبقرانیه منجر شده است. اما میتوان محله صاحبقرانیه را با 95 درصد اطمینان از نظر شاخصهای امنیت فردی و اجتماعی، هویت و حس تعلق مکانی، امکانات و خدمات مورد نیاز و وضعیت چشمانداز بصری و آلودگی محیطی محلهای زیستپذیر به شمار آورد.
کلیدواژگان: جنبه های عینی و ذهنی زیست پذیری، شاخص های زیست پذیری، بررسی تحلیلی ارزیابی زیست پذیری واحد همسایگی یا NLAS، مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP -
مدیریت و اخلاق مدیریتی مطلوب، لازمه تحقق آرمان شهر اسلامی نگاهی بر آراء اسلام و قرآن و صاحب نظران اسلامی و غربیصفحات 219-232
مطابق با نظر محققان:« برای شناخت ویژگی های شهر اسلامی لازم است تا الگو، مبانی، ارکان و اصول موثر بر شکل گیری آن بررسی شود». هر موضوع و هر پدیده ای دارای ارکانی است که برای ایجاد یا دوام آن موضوع یا پدیده ضروری اند؛ و بدون هر یک از ارکان، پدیده مزبور متلاشی خواهد شد. از آنجا که انسان موجودی الهی و اجتماعی است برای اداره امور جامعه نیازمند افرادی است که دارای علم و هنر مدیریت و برنامهریزی،رهبری و نظارت بر فعالیتهای مختلف برای شکوفا شدن استعدادهای او در جهت رشد و کمال باشد.این علم و هنر در متعالیترین شکلش در سیره نبی مکرم اسلام(ص)و ایمه هدی(ع) متجلی شده و مدیریتی الهی و مبنای شناخت حقیقت وجود انسان است که با حکومت بر دلها تحقق مییابد.در این مقاله سعی شده با استفاده از آیات قرآن کریم و سیره نبی اکرم اسلام(ص)و ایمه گرانقدر(ع)و احادیث و روایات،صفات و خصوصیاتی که یک مدیر باید داشته باشد و روشهایی که باید به کمک آنان جامعه را اداره کند و همچنین ویژگی های یک آرمان شهر اسلامی تبیین و تحلیل شود. یکی از اصولی که در معارف دینی ما به صورت جدی مد نظر قرار گرفته و بسیاری از علما بر اهمیت آن تکیه دارند مقوله اخلاق است. اخلاق به عنوان یکی از معیارها و شاخصه های شناخت ابعاد انسانی در بسیاری از علوم و شاخه های هنری گسترش یافته به نحوی که صاحبان نظر بر این باورند که اخلاق و یا به عبارتی پایبندی به اصول خاص رمز جاودانگی یک اثر، علم و... است.معماری از مقوله اخلاق به دور نیست و نفوذ اخلاق در آن را نمی توان محدود به دورانی خاص دانست چرا که در دوران قبل از ظهور اسلام بناهایی ساخته شدند که از معانی بسیار غنی برخوردار بودند و هم اکنون نیز پابرجا مانده اند. با ظهور اسلام اخلاق، نقش موثرتری را در ایجاد آثار برعهده گرفت. سوال این مقاله این است که: 1- جایگاه مدیریت شهر از دیدگاه قرآن و دیگر منابع اسلامی در اصلی ترین ویژگی های شهر اسلامی در کجا است؟و 2- مورد جایگاه اخلاق در شهر ایرانی-اسلامی در کجا است؟ روش گردآوری مطالب این مقاله به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحقیق آن با روش فهم سمانتیکی از قرآن کریم و احادیث ایمه(ع) در قالب تحلیلی، تفسیری و تحقیقی انجام شده است. نتیجه این مقاله نشان می دهد: نوع نگرش معنوی به مفهوم مدیر و مدیریت شهری دارای اهمیت بنیادین است و نوع نگاه به مسئولیت از مسایل مهم بنیادی در شکل گیری اخلاق مدیریت و اداره امور به شمار می آید. کسی که مسئولیت و کار را امانت بداند و آن را وسیله عزت و شکوفایی خویش بداند از کار کردن لذت میبرد. از دید حضرت علی علیه السلام انسان با کار کردن نه تنها نقش اقتصادی و اجتماعی ایفا میکند بلکه خود را میسازد و رشد میدهد. مدیر نه تنها کار را وسیلهای برای شکوفایی و بالندگی خود و دیگران بلکه خدمت به بندگان خدا که عیال او هستند، وسیله تقرب به پروردگار میداند. خلاصه این که مدیر لایق و شایسته از دیدگاه اسلام حداقل باید این ویژگیها را داشته باشد: ایمان و ارتباط با خداوند، مهر و عطوفت نسبت به مردم، سعه صدر، صبر و شکیبایی در برخورد با مسایل، شایستگی و لیاقت در انجام امور، ریاستطلب و خودکامه نبودن، تفویض اختیار و مسئولیتخواهی، مراقبت و نظارت، مشورت با افراد صالح و شایسته، وفای به عهد، عدم احتجاب و احتراز از فاصله گرفتن از مردم، عدم سوء استفاده خود و وابستگان از امکانات، داشتن روحیه انتقادپذیری، برقراری عدالت، قضاوت و داوری بر اساس حق و عدالت.
کلیدواژگان: الگوی مدیریت، مدیریت شهری، شهراسلامی، اخلاق مدیریتی -
عوامل موثر بر تاریخ معماری ایران با تاکید بر عنصر آبصفحات 233-242
از زمانهای گذشته، عوامل متعدی بر تاریخ معماری ایران تاثیر گذار بوده اند، اما با توجه به شرایط خاص اقلیمی ایران و کمبود منابع آب و اهمیت ان، در بخش عمده ای از این سرزمین، موضوع کشف و تامین آب، جلوگیری از هدر رفتن آن و استفاده حساب شده از این پدیده زندگی بخش و آبادکننده، از دورترین زمانها، این ماده حیاتی مورد توجه بوده است. در تمامی زمینه ها و نمودهای زندگی مردم این سرزمین، از جمله باغ ها، موزه ها و معابد، قنوات و سایر فضاها، به روشنی می توان نشانه حیاتی بودن این مایده آسمانی را مشاهده نمود و پیوند ژرف آنرا با تمامی مظاهر فرهنگ، هنر و تمدن و معماری مردم این مرز و بوم لمس کرد. معماران و مهندسان ایرانی به پیروی از این فرهنگ عمومی از دیرباز دست به تجربه های چشمگیر و فراموش ناشدنی در زمینه کیفیت حضور اب در تاریخ معماری ایران، بهینه سازی مصرف آب و... زده اند.
کلیدواژگان: آب، معماری و هنر ایرانی، باغ، موزه، معابد، فرهنگ و تمدن -
بررسی تاثیرات جهانی شدن بر کالبد شهرهای اسلامیصفحات 243-254
مهمترین جز پدید آورنده شهرها از جمله شهرهای اسلامی، انسان است. پس از آن قوانین و آداب و در نهایت کالبد شهر است که متاثر از عوامل انسانی و رفتاری است. لذا در بررسی شهرهای اسلامی بررسی وجوه انسانی، رفتاری و عینی حاکم بر شهر اهمیت دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیرات جهانی شدن بر وجوه شهر اسلامی به ویژه فضای کالبدی شهر اسلامی است. در این نوشتار سعی خواهد شد تا با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای ابتدا به بررسی شهر اسلامی و اجزای تشکیل دهنده آن پرداخته شود. سپس مفهوم جهانی شدن به ویژه ابعاد و ریشههای تاریخی آن در ارتباط با شهر اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و سپس تاثیرات جهانی شدن بر شهرها با تاکید بر شهرهای اسلامی مورد مداقه قرار گرفته و در نهایت تاثیرات جهانی شدن بر وجوه شهر اسلامی از جمله فضای رفتاری و فضای کالبدی آن تحلیل شده و در قالب یک جدول تلخیص گردیده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جهانی شدن مهمترین تفاوت دنیای امروز ما با دنیای سنتی است. جهانی شدن از طریق تاثیر بر هویت و تفکر مسلمین باعث تغییرات فرهنگی و اجتماعی گستردهای شده که بیش از آنکه نشان از تاثیرات اسلام بر این تغییرات باشد نشان از تاثیری برون از کشورهای اسلامی و از سرمنشاء کشورهای غربی است. جهانی شدن با ادغام فرهنگها در یکدیگر و از بین بردن کلیت منسجم فرهنگ تاثیرات زیادی بر شهرها و بویژه کالبد آنها گذاشته است. عمده تاثیرات جهانی شدن بر کالبد شهرهای اسلامی را در عناوینی چون تغییر در مفهوم و فرم خانه، همگونی با شهرهای جهانی و نفی عناصر گذشته، افزایش گردشگری و نمودهای آن، تخریب محیط زیست، اجرای پروژههای بزرگ مقیاس و توسعه زیرساختهای حملونقل بینالمللی، رشد بلندمرتبه، پیدایش مناطق لوکس تجاری و مسکونی و خودنمایی ساختمانها و عناصر کالبدی شهری در نمایش قدرت سرمایهداری میتوان خلاصه نمود.
کلیدواژگان: جهانی شدن، شهرهای اسلامی، کالبد شهر، فرهنگ -
جغرافیای تاریخی شهرهای غربی ایران در دوره ساسانیصفحات 255-262
جغرافیای تاریخی؛ تغییرات جغرافیایی را در بستر زمان و در بخشی از سیاره زمین مورد بررسی قرار می دهد. غرب ایران با داشتن موقعیت طبیعی خاص خود و وجود رودخانه های دایمی و پر آب جایگاه مناسبی برای شاهان ساسانی بوده است. دشت های حاصلخیز این منطقه استعداد شکل گیری و توسعه روبه رشد را دارا بوده است. وجود آب و خاک و موقعیت استراتژیک منطقه باعث پیدایش تمدنهای کهن در اعصار مختلف تاریخ در منطقه غرب ایران شده است. به دلیل سیاستهای شهرسازی ساسانیان و توجه آنها به آبادانی شهرها، غرب ایران مورد توجه پادشاهان ساسانی قرار گرفت. با توجه به شهرها و قلاع متعدد ، اوضاع اقلیمی و موقعیت بسیار حساس سیاسی و نظامی غرب ایران، این منطقه برای شاهان ساسانی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و در زمان حکومت ساسانی جمعیت این منطقه روبه افزایش نهاد و شهرسازی و شهر نشینی در این منطقه رونق یافت. نگارندگان این مقاله سعی دارند تا با تکیه بر منابع تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی جغرافیای تاریخی شهرهای غرب ایران در دوره ساسانیان بپردازند.
کلیدواژگان: جغرافیای تاریخی، غرب ایران، دوره ساسانی -
قابلیت های محیط در ارتباط با مراتب حیات انسانیصفحات 263-272
معماری بدون حضور انسان معنا ندارد و در این راستا، یک معماری خوب زمانی اتفاق می افتد که بتواند پاسخی شایسته به ساحات انسانی و نیازهای انسان داده باشد، در این خصوص شناخت رابطه بین قابلیتهای محیط و مراتب حیات انسان، امری ضروری و لازم است؛ به همین دلیل است که برای خلق معماری، طراح ابتدا باید شناخت کامل از انسان و ساحات و مراتب وجودی وی داشته باشد که به درک عمیقی از نیازهای او برسد تا در نهایت موفق به خلق معماری ایده آل برای انسان شود. دو سوال اصلی این پژوهش عبارتند از: مراتب حیات انسان و قابلیتهای محیط کدام اند؟ چه رابطه ای بین قابلیتهای محیط و مراتب حیات انسان وجود دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش ، راهبرد کیفی است. در این پژوهش ابتدا به بررسی و شناخت مراتب حیات انسان از ادبیات نظری مختلف پرداخته شد و این نتیجه حاصل شد که انسان دارای سه ساحت اصلی(جسم، نفس و روح) می باشد و نیز دارای ساحات فرعی که زیرمجموعه ای از ساحات اصلی حیات انسان هستند. در مقابل با بررسی و شناخت قابلیتهای محیط این نتیجه گرفته شد که قابلیتهای محیط به ویژه فضای سکونتی دارای سه ساحت اصلی(ساحت فیزیکی محیط،ساحت اجتماعی محیط،ساحت نمادین و رمزگونه) می باشد و همچنین دارای ساحات فرعی که زیرمجموعه ای از ساحات اصلی معماری هستند. با بررسی این عوامل و استخراج قابلیتهای محیط و مراتب حیات انسان این نتیجه حاصل شد که یک ارتباط و همخوانی بین ای دو دسته از ساحات برقرار است که در صورت پاسخ به قابلیتهای محیط می توان تا حد زیادی پاسخگوی ساحات وجودی حیات انسان نیز شد.
کلیدواژگان: انسان، مراتب حیات انسان، قابلیت های محیط -
بررسی واژه پیمون در هندسه و تناسبات معماری ایران (مطالعه موردی: برج آزادی)صفحات 273-280
تناسبات مفهومی ریاضی است که در هنرهای تجسمی در رابطه مناسب اجزا با یک دیگر و با کل اثر دلالت دارد. کاربرد تناسبات به دلیل ایجاد زیبایی بصری از اهمیتی ویژه برخوردار است و تقریبا همه آثار هنری بر اساس نوعی تناسب به وجود آمده اند. هدف بنیادی کلیه نظریه های هنری درباره تناسبات، پدید آمدن نظم و ساماندهی میان بخش های مختلف یک اثر می باشد به طوری که برای بیننده در یک رشته تجربیات پیوسته، پدید آورنده ی حس زیبایی شود. در بسیاری از بناهای ایران نیز به منظور دستیابی به زیبایی بصری بیشتر، از گذشته های دور از این تناسبات استفاده می شده است. واژه نیارش در معماری گذشته ایران بسیار به کار می رفته است. معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه داشتند و آن را از زیبایی جدا نمی دانستند. پیمون، اندازه های خرد و یکسانی بود که در هرجا در خور نیازی که بدان بود به کار گرفته می شد. پیروی از پیمون هرگونه نگرانی معمار را درباره ی نا استواری یا نازیبایی ساختمان از میان می برده است. در این مقاله با توجه به اهمیت هندسه و تناسبات طلایی ایران و همچنبن کاربرد پیمون در بناهای مختلف بحث گردیده و برج آزادی به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و تناسبات موجود در این برج که از طریق مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، بررسی گردیده است.
کلیدواژگان: تناسبات، هندسه، پیمون، برج آزادی -
جایگاه فرش درالقای هویت ایرانی- اسلامی به شهرهای معاصر ایرانصفحات 281-290
فرش اثری هنری و کاربردی محسوب میگردد که برگرفته از لایههای فرهنگی اجتماعی اقوام مختلف ایران در اعصار مختلف تاریخی است، تا جایی که طرح و رنگ و نقوش و طریقه بافت هر قالی از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت بوده و مختص همان قوم یا منطقه است. در دوره معاصر با توجه به بحران هویت در شهرسازی، این سرمایه بصری نهفته در فرشها می توانند به عنوان عناصری هویت بخش در تعریف فضاهای شهری شهرهای مختلف ایران به کار گرفته شوند تا هم به حس تعلق شهری و ایجاد حس مکان کمک کنند و هم فضاهای مصنوعی و بیهویت معاصر را روحی ایرانی-اسلامی ببخشند. بنابراین در این جستار توصیفی- تحلیلی با کمک روش کتابخانهای و میدانی به شناسایی ویژگیها و عناصر هویتبخش فرش پرداخته و سپس با در نظر گرفتن مولفههای هویت شهری سعی بر تبیین چگونگی استفاده از این عناصر در هویت بخشی به فضاهای شهری شهرهای ایرانی در دوره معاصر می شود. در نهایت، نتیاج پژوهش نشان میدهد فرش میتواند به لحاظ داشتن گستردگی جغرافیایی، مهیا بودن بستر تنوع و خلاقیت، همنامی برند فرش با نام شهرهای محل بافت، وجود بناها و محلهها و خیابانهای مربوط به فرش در هر شهر، نماد و نشانههای نهفته در نقوش و رنگها، تناسب اقلیمی با گونههای گیاهی و جانوری به تصویر کشیده شده در نقوش فرش، خاطرهانگیزی و ارتباط با تاریخ شهرفرش توان بهرهگیری در القای هویت ایرانی- اسلامی به شهرهای معاصر ایران را داراست.
کلیدواژگان: فرش، هویت، مولفه های هویت بخشی، هویت شهری، شهر ایرانی-اسلامی -
بررسی ویژگی ها و شاخصه های تزئینی کاخ مسعودیهصفحات 291-302
هنرهای مرتبط با معماری که به همه آنها تزیینات گفته میشود، نقش بسیار مهم و بسزایی در هویتبخشی معماری ما دارند. تزیینات معماری با اهداف متعددی در هر دوره صورت گرفته است، گاهی از این تزیینات جهت القای عظمت و بزرگی صاحب و بانی بنا که ایجاد شگفتی در بیننده کند استفاده میشد و زمانی برای ایجاد حالات روحی و القای حس معنوی و مذهبی در افراد، خلق میگردید. این تزیینات در اشکال مختلف مانند حجاری، گچبری، نقاشی، کاشیکاری و... با نقشمایهها و مضامین هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی هر بینندهای را به عالم ماورا ارتباط میدهد و حس کنجکاوی را برمیانگیزد. دوران تاریخ هنر قاجار یکی از مهمترین دوران هنرومعماری ایران را رقم زده است، چرا که دوره انقطاع از سنتها و ورود گرایشهای مدرن و اروپایی به هنر و معماری ایران است. این پژوهش تزیینات معماری کاخ مسعودیه را به عنوان یکی از نمونههای شاخص معماری این دوره با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای مورد کاوش قرار داده است. نگارنده مساله اصلی پژوهش را شناخت انواع تزیینات به کار رفته در این بنا قرار داده است. و هدف از این پژوهش پی بردن به ماهیت تزیینات و مشخصههای معماری این کاخ دوره قاجار است.
کلیدواژگان: کاخ مسعودیه، دوره قاجار، تزیینات معماری -
اولویت بندی کاربری های جانبی مساجد در محل استقرار آنها نسبت به فضاهای اصلی عبادت در مساجد منطقه ایصفحات 303-310
انتخاب کاربری های جانبی و محل استقرار آنها، جزو پرچالش ترین قسمت های طراحی مسجد می باشد. هدف این مقاله، اولویت گذاری کاربری های جانبی مساجد منطقه ای در محل استقرار آنها در رابطه با فضاهای اصلی عبادت است. این اولویت بندی بر مبنای مفهوم سازگاری یا سنخیت که یک مفهوم دینی است صورت خواهد پذیرفت. جهت دست یابی به این هدف، ابتدا پیشنهادات جاگذاری کاربریهای موجود در مساجد منطقه ای نسبت به فضاهای اصلی عبادت، از طریق ارایه پرسشنامه به 25 نفر از متخصصین طراحی معماری مسجد و تحلیل آن با آزمون خی دو، به روش توصیفی- تحلیلی مشخص شد. سپس با تحلیل محتوای فتاوا و استفتایات مراجع تقلید معیارهای سازگاری کاربری های جانبی مساجد با کاربری عبادی، استخراج شد. این معیارها شامل عدم منافات با شان مسجد و عدم ایجاد مزاحمت برای نمازگزاران بود. بر این مبنا پرسشنامه دوم، طراحی و به دوگروه از خبرگان مذهبی و معماری ارایه گردید. جهت جمع بندی و تحلیل پرسشنامه ها، با مدل رتبه بندی تاپسیس درجه سنخیت کاربریها اولویت بندی شد وکاربری ها با توجه به میزان شاخص درجه شباهت، به چهار دسته بسیار سازگار، سازگار، کمی سازگار و ناسازگار دسته بندی شدند. در انتها به روش استدلال منطقی، کاربری های مشخص شده در هر جایگاه که در گام اول مشخص گردید، با اطلاعات بدست آمده در گام دوم با توجه به درجات سازگاری، در سه لایه درون مسجد(لایه 1)، فضای مکمل کنار مسجد(لایه 2) و خارج از مسجد(لایه 3) مورد اولویت بندی قرار گرفت.
کلیدواژگان: مسجد منطقه ای، کاربری عبادی، کاربریهای جانبی مساجد، جاگذاری کاربری ها، سازگاری -
ظرفیت شناسی الگوریتم های ژنتیک در معماریصفحات 311-322
الگوریتمهای ژنتیک یک تکنیک محاسباتی بر اساس رشتههای تکامل است که اخیرا در رشته معماری به منظور بررسی و مطالعه مشکلات پیچیده موجود در عملکرد و فرم پروژههای معماری به وجود آمده و معرفی شده است. علی رغم آنکه در خصوص به کاربردن الگوریتمهای ژنتیک تمایل فزایندهای به چشم میخورد و علاقه به آن روزبه روز بیشتر میشود؛ لیکن هنوز هم بررسی نظاممندی در مورد روال کار آن و کاربردهایش در معماری صورت نگرفته است. این پژوهش به روش مطالعه کتابخانهای ضمن بررسی ساختار الگوریتمهای ژنتیک به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر میپردازد که: ضرورت استفاده از الگوریتمهای ژنتیک در معماری امروز چیست؟ آیا الگوریتمهای ژنتیک جهت تامین نیازهای ویژه معماری مورد استفاده قرار میگیرد یا صرفا شامل فرمهای پیچیده و ابتکاری است؟ چگونه میتوان از الگوریتمهای ژنتیک در حل مسایل طراحی کمک گرفت؟ و در آخر اینکه آیا الگوریتمهای ژنتیک در خدمت واقعیت است یا اشکال انتزاعی و غیرواقعی یک دنیای ذهنی! در راستای پاسخدهی به این پرسشها، این پژوهش با بررسی الگوریتمهای ژنتیک در سایر رشتهها و در معماری و همچنین مفهوم کاربردهایش در معماری میپردازد و در نهایت، مقدمات یک عملیات پارامتریک در معماری شرح داده میشود.
کلیدواژگان: الگوریتم ژنتیک، عملگرهای ژنتیک، معماری پارامتریک، بهینه سازی -
تبیین معیارهای اجتماعی- اقتصادی موثر بر بهسازی بافت تاریخی فرسوده شهری (مطالعه موردی : بافت فرسوده شهر تاریخی شهرکرد)صفحات 323-332
شهرها به مثابه موجودات زندهای هستند که همواره نیاز به تجدید حیات دارند و همچون موجودات زنده نیازمند ترمیم و بازسازی بافتهای فرسودهی خود و جایگزینی سلولهای نو با سلولهای کهنه هستند. بافت فرسوده شهر شهرکرد هم از نمونههای بافتهای فرسوده و قدیمی با ارزشی است که بدلیل مشکلاتی از قبیل انحطاط اقتصادی، اجتماعی، فرسودگی کالبدی، و... با تحولات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مواجه است. با توجه به این مهم موضوع پژوهش حاضر بهسازی بافت فرسوده شهر شهرکرد انتخاب و به دلیل اهمیت مطالعات اجتماعی و اقتصادی تاکید پژوهش بر آنها قرار گرفت. یافتههای حاصل از ارزیابی نهایی عوامل SWOT در چارچوب مدل AHP در این پژوهش نشان میدهد که در گروه نقاط قوت، بالا بودن سابقه سکونت افراد در بافت مهمترین نقطه قوت، بهره گیری از پتانسیل های موجود در بافت جهت بهسازی، بالا بردن سطح اقتصاد منطقه مهمترین نقاط فرصت و توان مالی محدود افراد ساکن در بافت برای شرکت در بهسازی بافت، روند کاهش جمعیت محدوده و ارزش رو به افول عملکردهای آن مهمترین نقاط تهدید هستند. مشکل اصلی بافت مورد مطالعه ضعف توان مالی و عدم تناسب هزینه و درآمد خانوارهای بافت فرسوده در وضعیت موجود میباشد. بر اساس تحلیل های نهایی در این پژوهش، پیشنهادهای اساسی به منظور بهرهبرداری از نقاط قوتها، فرصتها، کاهش ضعفها و تهدیدات در قالب راهبردهای رهگشای مدل SWOT برای بهسازی بافت فرسوده شهر شهرکرد بیان میشود.
کلیدواژگان: بافت فرسوده، بهسازی، اقتصادی، اجتماعی، شهرکرد -
فرا تحلیل تبارشناسی پوسته های متحرک در قیاس با مفهوم حرکت در معماری ایرانی - اسلامیصفحات 333-348
مفهوم حرکت یکی از اساسی ترین مفاهیم مورد نظر طراحان در معماری معاصر می باشد. اگرچه بعضی از ساختمان های طراحی شده معاصر در سطح جهان، با بهره گیری از پیشرفت های رایانه ای و ابزار آلات مهندسی، به بناهایی با پوسته های متحرک و تطبیق پذیر مجهز گردیده اند، با این حال پیشینه ی ظهور مفهوم حرکت در معماری را در آثاری از معماری معاصر ایران نیز می توان مشاهده نمود. در واقع تجلی بعد معنایی مفهوم حرکت در آثار فراوانی از معماری ایرانی – اسلامی در مقابل مفهوم مادی و فیزیکی حرکت در معماری در سایر آثار پدیدار گشته است. این مقاله به بررسی همه جانبه وضعیت فعلی نماهای متحرک که قابلیت کنترل از طریق محاسبات رایانه ای را دارا هستند، در قیاس با ابعاد معنایی تجلی حرکت در معماری معاصر ایران می پردازد. با حجم فزاینده ی نقش محاسبات و رایانه در طراحی ساختمان ها، پیش بینی سمت و سوی حرکت آتی روند فعلی طراحی، تنها از طریق چارچوب های نظری امکان پذیر است. ازین سو با توجه به نمونه های فراوان معماری متحرک، مساله اصلی در مسیر کشف عوامل شکل دهنده نماهای پاسخگو و حوزه های متفاوت در بر گیرنده ی این پروژه هاست. برای نیل به این مقصود، ادبیات موضوع مرتبط با معماری متحرک همراه با مطالعه ی چندین پروژه ی معاصر در سطح جهان و همچنین پروژه های معماری معاصر ایران مورد نظر قرار گرفته اند. این امر با در نظر گرفتن راه حل های نوین و بدیع در طراحی نماهای متحرک که قابلیت پاسخگویی به شرایط محیطی و یا تعامل با آن را دارا هستند، در کنار بررسی معنایی مفهوم حرکت در معماری ایرانی همراه است. اغلب دسته بندی های موجود در ادبیات موضوع به لحاظ کردن اجزاء سازه ای و یا شیوه های مرسوم حرکتی برای طبقه بندی نمودن ساختمان های متحرک فیزیکی اکتفا نموده اند. در این بین نقش عامل کنترل به عنوان فاکتوری که مبین نحوه ی رفتار ساختمان تطبیق پذیر بر اساس تغییر شرایط بیرونی است، پر رنگ تر از قبل به نظر می رسد. ازین رو این مقاله به بررسی این عامل در ساختار های متحرک در کنار قیاسی کلی با مفهوم حرکت در معماری معاصر ایران می پردازد. در نهایت گونه شناسی مبتنی بر عامل کنترل و مکانیزم های حرکتی برای دسته بندی نماهای متحرک که پروژه های ساخته شده ی مورد مطالعه را در بر گیرند، در مقایسه با مفاهیم حرکت در معماری معاصر ایران معرفی می گردد.
کلیدواژگان: معماری متحرک، معماری ایرانی- اسلامی، پوسته های تطبیق پذیر، نماهای پاسخ گو -
تبیین چارچوب مفهومی- عملیاتی از عدالت فضایی در شهرسازی اسلامیصفحات 349-358
عدالت فضایی تلاشی است جهت حل تعارضات ایجاد شده بین منافع عمومی و خصوصی. با این حال تعریف واحد و جهانشمول از آن در ادبیات شهرسازی جهان وجود ندارد؛ فیالمثل مفهوم عدالت فضایی در آرای اندیشمندان شهری وابسته به نحله فکری نیومارکسیستی به سمت مطالبه حق (بیشتر حق جمعی) و در آرای اندیشمندان شهری وابسته به نحله فکری نیولیبرالیستی به سمت آزادی (بیشتر آزادی فردی) گرایش پیدا کرده است. به نظر میرسد که ارایه یک چارچوب جهان شمول از عدالت فضایی در شهرسازی تا حدودی ناممکن باشد ولی منطبق سازی آن با شرایط اجتماعی، فرهنگی و بالخص با جهانبینی هر کشور، امری ضروری است. لذا هدف این پژوهش ارایه یک چارچوب مفهومی و عملیاتی از عدالت فضایی در شهرسازی اسلامی با خوانش آرای متفکران پرورش یافته در مکتب اسلام است. روششناسی این پژوهش مبتنی بر روش استدلال منطقی است. در این پژوهش استنباط شده است که عدالت اجتماعی در جهانبینی اسلامی حول چهار محور کانونی «حق، ظلمسنیزی، انصاف و کرامت انسانی» میچرخد. با اهتمام به چهار محور کانونی فوق، عدالت فضایی در شهرسازی اسلامی در چهار معیار کانونی «حق بر شهر، بسیج مردمی، تعادل فضایی و توسعه توانمندیهای انسانی» تعریف میگردد. بر این اساس پیشنهاد میشود توجه به موضوعاتی چون «توسعه خودتنظیم»، «توسعه حقمدار»، «ارتقای قابلیتهای محیطی و توسعه ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی» و «توسعه متعادل یا میانه رو» در شهرسازی اسلامی در اولویت قرار گیرد.
کلیدواژگان: عدالت اجتماعی، متفکران مسلمان، عدالت فضایی، شهرسازی اسلامی -
نقدی بر نقش المان های شهری در تقویت هویت کالبدی؛ نمونه مورد مطالعه: المان های برج آزادی (شهیاد) و تئاتر شهرصفحات 359-368
المان یا نماد شهری، ترکیبی است پیکرهوار که در ساخت آن از ویژگیهای درونی احجام و اشکال هندسی و نیز مفاهیم هویتی آن دیار (ایرانی- اسلامی)، اجزای سازهای، پوترها و فریمها و بهطور کلی هر آنچه میتواند جنبه تزیینی و ساختمانی داشته باشد به صورت یک کلیت یکپارچه و تلفیقی از موارد فوق استفاده میشود و قبل از هر چیز این ترکیب دارای یک نظام هندسی و تعادلی پایدار و زیباست به گونهای که پس از خودنمایی در سطح شهر افراد را به گونهای جذب خود مینماید و ذهنشان را درگیر خود میکند به عبارت گویاتر، هویت افراد را شکل میبخشد. هویت نیز، همواره یکی از مسایل پر دغدغه بشر بوده و اصولا هر فعالیتی که از انسان صادر میشود در جهت احراز یا معرفی هویت و مکان است که جهانبینی افراد را به تصویر میکشد. یافتههای تحقیقات نشان میدهند که المان شهرها، به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای هویتدهنده فرد، اجتماع و شهر ایفای نقش میکنند، بنابراین تقویت مکانبودگی، لذت بصری و... میتوانند از روشهای هویت-بخش میباشند. در ادبیات معاصر نوین شهری، ویژگیهایی مانند پایدرای مکانی، تقویت حس مکان، به روزرسانی مکانی، بهرهوری محیطی و مکانی و حفظ اصالت مکانی انسان، از جمله راهکارهای تقویت و ارتقا هویتبخشی شهروندان محسوب میشود. در این میان، نقد شهری المانهای ساخته شده میتواند در بازشناسی هویتی در قالب المانهای شهری و ماندگاری، راهی بنیادی تلقی گردد. این مقاله، به بررسی میزان تاثیر المانهای شهری بر هویت کالبدی شهروندان دارد. براین اساس، پژوهش مذکور از پرسشنامه استاندارد (جنکینز، 2008) و محققساخته (کرنباخ= 901/0) با استفاده از روش پیمایشی (با رویکرد علی) انجام شده است. همچنین جامعه آماری، شامل تمامی شهروندان بالای 15 سال تمام ساکن در مناطق 22گانه شهر تهران بوده و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر برآورد شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که مهمترین شاخصهای موثر بر هویت کالبدی شهر، شامل «بومی بودن» و «فرم» و «پذیرا بودن» المانهای شهری است. همچنین یافتههای تحقیق نشان میدهند که المانهای شهری در شهر تهران، از لحاظ دارا بودن تمامی شاخصهای بالا زیبایی ندارند و در انعکاس هویت به شهر ندان نقش موثری را ایفان کردهاند و المانهای واقع در میدان آزادی، خ ولیعصر و پارک دانشجو به رغم داشتن پارهای از این شاخصها نتوانستهاند، نماینده هویت کالبدی شهروندان باشند، در نتیجه تاثیر مثبتی هم نداشتهاند.
کلیدواژگان: المان های شهری، هویت کالبدی، شهر تهران -
بازکاوی نقش توسعه جزیره ای در فرآیند دستیابی به توسعه پایدار (نمونه موردی استان البرز)صفحات 381-390
مساله افزایش روزافزون جمعیت در عرصه جهانی و ملی، تمرکز فعالیتها در شهرها و متعاقب آن رشد بیضابطه و بیبرنامه شهرها در کشورهای در حال توسعه خصوصا ایران و نیز نتایج مخرب آن که آثار خود را در بحران های مختلف ظاهر ساخته است. شهرهای بزرگ با مشکلات مشابهی از قبیل گسترش بی حد استفاده از اتومبیل، پراکنش حومههای شهری، انواع آلودگیهای زیست محیطی، رشد نابرابری و بی عدالتی اجتماعی، نابودی سامانههای زیستی و مواردی از این دست مواجه هستند. در این تحقیق سعی گردیده است تا با لحاظ رویکرد توسعه پایدار و در نظر گرفتن اهمیت این رویکرد در توسعه شهری، راهبرها و راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار شهری در کرج مورد بررسی قرار گیرد. در این بررسی، ضمن توجه به ویژگیهای شهری، از مدلSWOT نقاط قوت و ضعف بعنوان عوامل داخلی و تهدیدها و فرصتها بعنوان عوامل خارجی موثر در روند توسعه شناسایی و راهبرد ارایه گردیده است. و سپس با مدل QSPM ارزیابی پایداری راهکارهای پیشنهادی در مواجهه با شرایط و رفع آن می باشد. نتیجه حاصله از این پژوهش بیانگر این مطلب است که در شهر کرج، از یکسو ضعف بر نقاط قوت غلبه اندکی داشته و از سوی دیگر تهدیدها بر فرصتها برتری دارد و لاجرم استراتژی اصلی برای توسعه پایدار این شهر تدافعی بوده است. ضمنا با استفاده از مدل QSPM برای استراتژیها و با اولویت بندی و تاکید بر توسعه پایدار به ترتیب استراتژی در ساختار کالبدی 1WT با امتیاز 5/9 برای ساماندهی، استراتژی SW5 با امتیاز 3/10 استراتژی اشتغال ، استراتژی SO1 با امتیاز 9/8 فضای اکوتوریسمی ، استراتژی WT5 با امتیاز 25/10 استراتژی هویت شهر و جنبه اجتماعی و استراتژی WO1 با امتیاز 01/9 استراتژی مدیریتی بوده است.
کلیدواژگان: توسعه جزیره ای، توسعه پایدار، جزیره ای گسسته -
بررسی نحوه معماری مسجد جامع عباسی متاثر از معماری و فرهنگ اصفهانصفحات 391-402
با ورود دین اسلام به کشور ایران و نفوذ آداب و رسوم اسلامی در زندگی مردم ایران آن زمان، فرهنگ و نحوه ی زندگی مردم ایران با فرهنگ اسلامی در معرض تاثیر متقابل جالب توجهی قرار گرفت که با گذر زمان و با پذیرش هرچه بهتر دین اسلام توسط ایرانیان، این تقابل تبدیل به سازگاری و تطابق موثر در زندگی و معاشرت مردم شد. در این بین، یکی از این سازگاری ها و تاثیرات متقابل، تلفیق معماری اسلامی با معماری و مهندسی سنتی ایرانی بود که منجر به شکل گیری معماری ایرانی - اسلامی گشت. نحوه معماری مساجد پس از ورود دین اسلام به ایران یکی از بارزترین و گویاترین نمونه های تجلی این پدیده تاریخی پس از اسلام می باشد. نگاه دقیق و موشکافانه به اجزای تشکیل دهنده و فضاسازی مساجد و بررسی عوامل شکل گیری ساختاری و جایگاه هر فضا و نقشی که در ارتباط فرهنگی با دیگر فضاها دارد، رهیافتی برای دستیابی به تاثیر معماری اسلامی در شکل دهی شاکله بنای مساجد فراهم می آورد. از این جهت، در پژوهش پیش رو، به معماری و ترکیب فرمی و شکلی فضاهای مسجد جامع عباسی به عنوان تجلیگاه تلفیق معماری ایرانی و مکتب اصفهان با معماری اسلامی و بازخورد آن در نگاه مورخان و سفرنامه-نویسان خارجی و داخلی میپردازیم.
کلیدواژگان: مکتب اصفهان، معماری ایرانی - اسلامی، مسجد جامع عباسی، سنت و رسوم ایرانی -
معیارهای تعیین مرکز شهرخرم آباد (با تاکید بر معیارهای کارکردی و هویتی)صفحات 403-414
بخش مرکزی شهرها به عنوان یکی از پهنه های مهم شهری هستند که با توجه به ویژگی های خاص هر شهر دارای ویژگی ها و کارکردهایی در سطوح عملکردی مختلفی (شهری و گاها فراتر) هستند و معمولا به عنوان مرکزی برای فعالیت های عمده شهری محسوب می شود. در این تحقیق چارچوبی متشکل از عوامل تاریخی (هسته اصلی شهر، مراحل توسعه کالبدی و عناصر تاریخی و هویت بخش)، اقتصادی (توزیع و تراکم فعالیت هابه ویژه فعالیت هایی با سطح عملکردی بالاتر، محورهای فعالیتی)، اجتماعی (توزیع و تراکم جمعیت، نرخ رشد)، ترافیکی (تعداد سفرهای جذب شده، نقطه کانونی برای ترافیک) ارایه شده است.سپس با تحلیل ویژگی های متنوع، نقش هر کدام از این عوامل در شکل گیری بخش مرکزی بررسی شده و با همپوشانی مرزهای بدست آمده، محدوده مرکزی شهر خرم آباد مشخص شده است. بررسیهای این تحقیق نشان داده که در شهر خرم آباد از میان مجموعه عوامل تاثیرگذار بر بخش مرکزی، عوامل تاریخی- هویتی و اقتصادی دارای نقش بیشتری بوده، کارکرد اداری آن در طول سالهای گذشته با توجه به موقعیت این شهر به عنوان مرکز استان لرستان، در عین حال که گسترده و پر رنگ تر شده ولی به دلیل محدودیت فضایی و کالبدی، غیرمتمرکز شدهاست. همچنین تنوع کارکردی و فعالیتی با سطح عملکردی متنوع (و فراشهری) نیز مهمترین وجه تمایز بخش مرکزی این شهر از سایر قسمتهای آن می باشد و محدوده آن از این لحاظ با سایر قسمتهای شهر تفاوت اساسی دارد.
-
تاثیر جنگ تحمیلی بر گسترش محله های حاشیه نشینی شهر اهواز مطالعه موردی محله کوی سیاحیصفحات 415-426
طی دهه های اخیر به تدریج محلات نابسامان و سکونتگاه های غیررسمی، به طور عمده در حاشیه شهرهای بزرگ کشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و به صورت خودرو شکل گرفته و گسترش یافته است. این محلات خودرو یا حاشیه نشین، به بیان درست تر اسکان غیرسمی نامیده شده اند و کارکرد اصلی آنها تامین زمین و الگوی سخت متناسب با توان مالی گروه های کم در آمد اغلب مهاجر است. این گونه سکونتگاه ها که سیمای نازیبا، خدمات ناکافی و ساکنان کم توان و مشاغلی نامطمین دارند، محیطی آماده برای پذیرفتن نابهنجاری های اجتماعی و باز تولید فقر فراهم می سازند و خطر پذیری بالایی در برابر سوانح طبیعی دارند. آمارها حکایت از آن دارند که بین 20 تا 30 درصد جمعیت کلانشهرها و شهرهای کشورهای در حال توسعه در زیستگاه های نابسامان در حاشیه شهرها زندگی می کنند. این پدیده به سرعت و به صورتی بی قاعده در حال گسترش است. در ایران نیز اسکان غیر رسمی رشدی سریعتر از رشد شهرنشینی داشته است. هدف این مقاله شناسایی عمل شکل گیری حاشیه نشینی در کلانشهر اهواز (نمونه موردی: کوی سیاحی) و ارایه راهکارهای لازم می باشد. نتایج نشان می دهد که مهمترین علت شکل گیری این مناطق در شهر اهواز، مهاجرت شهر به شهر ناشی از شرایط جنگی منطقه و شرایط اقتصادی شهرهای استان بوده و مهمترین انگیزه مهاجرت ، انگیزه اقتصادی است در همین راستا ارزانی مسکن و زمین و نزدیکی به بستگان از مهمترین دلایل اسکان در محل سکونت فعلی ذکر شده است و در پایان این مقاله راهکارهای لازم به حداقل رساندن برخی از نارسایی ها و مشکلات در این منطقه حاشیه نشین است.
کلیدواژگان: حاشیه نشینی، اسکان غیررسمی، توانمند سازی، ساماندهی، جنگ تحمیلی، فقر شهری -
رنگ و تاثیرات روانشناختی آن، با توجه به آیات قرآن کریم نمونه موردی (خانه طباطبایی های کاشان)صفحات 427-440
جهان هستی مملو از رنگهای مختلف است، این رنگها تاثیرات بسیاری بر جسم و روان انسانها میگذارد. در قرون اخیر این تاثیرات مورد بررسی توسط دانشمندان قرار گرفته است، نتیجه این تحقیقات نظریات مختلفی درباره تاثیرات رنگ بر انسانها میباشد. قرآن کریم، 14قرن پیش در 35 آیه به بیان رنگها و تاثیرات روانشناسی آنها پرداخته است. در این تحقیق در تلاش هستیم که با بررسی آیات رنگی قرآن کریم و معماری ایرانی-اسلامی پرده از راز و رمز های آن برداریم. در قرون گذشته معماران مسلمان از رنگ در معماری خود بهره میبردند(زمانی که هنوز علم روانشناسی مطرح نشده بود). 1-آیا این بهرهمندی از رنگها با آگاهی آنها که ناشی از مطالعه قرآن بوده است؟ 2- با توجه به این کشفیات از قرآن کریم ، رنگهای استفاده شده در فضاهای خانه طباطباییها با رعایت ماهیت فضایی، توسط معماران مسلمان صورت پذیرفته است؟ روش پژوهش در این تحقیق مطالعه کتابخانهای و برداشت میدانی از خانه طباطباییهای کاشان و بررسی و تطبیق آیات الهی به جدولی که این دو را بررسی می کند رسیدیم و با توجه به این جدول و تطبیق آن با کنتراست وسعت رنگ ایتن به تاثیرات رنگهای شیشههای رنگی بر انسان پرداختیم. با توجه به تحقیق صورت گرفته و بررسی تطبیقی رنگ های موجود در خانه طباطباییها و آیات قرآن کریم معماران با آگاهی نسبی خود بر روانشناسی رنگها با در نظر گرفتن قدمت علم روانشناسی (در سده قبلی) از تعالیم قرآن کریم استفاده شده است؛ با توسعه و تحقیق بیشتر این علم توسط دانشمندان و روانشناسان حال میتوان با تکیه بر تعالیم قرآنی، از رنگها در فضاهای مختلف به صورت علمی و اسلامی بهره جست.
کلیدواژگان: رنگ در معماری، روانشناسی رنگ، قرآن کریم، خانه طباطبایی ها -
نو تفسیری بر معماری همساز با طبیعت از طریق کنکاش در دانش بیومیمیکری و ارائه ی مدل مفهومی.صفحات 441-452
انسان همواره برای الهام گرفتن به جهان زنده پیرامون خود نگریسته است، در طی میلیون ها سال تکامل ، طبیعت هر چه را که با هدف ویژه اش سازگاری نداشته باشد از بین برده است. در عین حال این امیدواری را به وجود آورده که بشر با مطالعه فرآیند تکامل موجود در طبیعت و الگو برداری از آن ها بتواند مکانیزم های نوآورانه و جدیدی در علوم مختلف پایه ریزی نماید. به همین دلیل علم بیونیک، به عنوان یکی از سه علم1 مطرح در عصر حاضر تلقی گردیده است. در چند سده اخیر، مطالعاتی در علوم مختلف با بهره برداری از دانش بیونیک انجام شده است. دانش ساخت و ساز نیز به سمت تاثیرپذیری از این علم گام هایی برداشته است ولی به دلیل گسترده بودن منابع مطالعاتی،محدودیت تبدیل دانش طبیعت به دست مایه های انسانی و نگاه فرمال، رهیافت های اندکی به تاثیرپذیری در صنعت ساخت داشته است. در نوشتار حاضر با استناد به مطالعات اسنادی در تعیین چارچوب نظری تحقیق از روش تحلیل محتوا، مطالعات انجام شده دانش بیولوژی در ارتباط با صنعت ساخت در سه دسته ی: پایگاه های اطلاعاتی، مطالعات زیرساختی و مطالعات عملکردی طبقه بندی میشود و به تفسیر به رویکرد هر یک پرداخته می شود. یافته های تحقیق می تواند کمکی موثر به پژوهش گر علاقمند به دانش بیونیک نماید تا به شناختی جامع تر در ارتباط با مطالعات پراکنده ای که تا کنون در دانش میان رشته ای بیولوژی و طراحی انجام پذیرفته، دست یابد. نوع رویکرد و چکونگی بهره برداری انجام شده در این مطالعات را شناسایی نماید. شناسایی فرصت ها و محدودیت های موجود در دانش مذکور، مسبب خواهد شد چشم اندازی وسیعتر و رویکردی جامع برای مواجه با این علم هدف گذاری گردد.
کلیدواژگان: بیولوژی، بیونیک، بیومیمیکری، مطالعات پایه -
الگوهای طراحی فضای سبز در اقلیم گرم و خشکصفحات 453-458
با تاکید بر اینکه جمعیت در حال افزایش است و همچنین ساخت و سازهای شهری و نیاز ضروری انسانها به فضای سبز برای ایجاد تعادل اجتماعی، جسمانی و روحی، امری مهم وحیاتی به شمار میآید.در کشوری مثل ایران که بیشتر مناطق آن در کمربند خشک جهان واقع شده، شهرها برای مقابله با آلودگیهای صوتی و هوا، همچنین کاهش استرسهای محیطی بیشتر ازهر نقطه دیگری به فضای سبز نیاز دارند. فضای سبز شهری بخشی از فضای باز شهری است که عرصه های طبیعی یا اغلب مصنوعی آن زیر پوشش درختان، درختچه ها، بوته ها، گل ها، چمن ها و گیاهان پوششی است. فضای سبز شهری بر اکولوژی شهری به ویژه اقلیم، هوا، خاک، آبهای زیر زمینی و جامعه حیوانی تاثیر می گذارد. استقرار و رشد گیاهان بستگی به ساختار ژنتیکی، شرایط محیطی و خاک دارد و از آنجا که شرایط اقلیمی در سطح وسیع قابل کنترل نیست، در انتخاب گیاهان برای فضای سبز باید طوری عمل کرد که شرایط اقلیمی آن مشابه رویشگاه طبیعی گیاه باشد، تا گونه معرفی شده بتواند به نحو احسن استقرار یافته، تولید مثل کرده و با محیط سازگار شود. در همین راستا جهت طراحی فضای سبز شهری در مناطق گرم و خشک توجه به گونه های گیاهی سازگار با این گونه مناطق و میزان مقاومت آن ها در برابر شوری خاک و کم آبی ضروری می باشد. در مناطق شور نیز یکی از راهکارهای مناسب جهت حل مشکل شوری استفاده از گیاهان بومی متحمل به شوری است. در مناطق شهری و صنعتی نزی فضای سبز با رعایت اصول و قواعد علمی باعث کاهش اثرات زیان آور آلودگیهای محیطی می شود. یکی از عناصر مهم در ایجاد فضای سبز، استفاده از درختان و درختچه های مقاوم به آلاینده های محیطی می باشد که علاوه بر پدیده تصفیه هوا باعث جلوگیری از پراکندگی صداهای ناهنجار و زیبایی هرچه بیشتر مناطق شهری و صنعتی میشود که این خود می تواند باعث شادابی روحیه افراد در محیط های مختلف گردد.
کلیدواژگان: طراحی فضای سبز، خاک آلوده، خشکی، اصول علمی کاشت، مناطق شهری، شرایط اقلیمی -
بررسی میزان تاثیرپذیری معماری مسکونی معاصر پهلوی از معماری مسکونی سنتی قاجار در شهرهای حاشیه کویر مرکزی ایران (مطالعه موردی: شهرهای یزد، کاشان، سمنان)صفحات 465-480
دگرگونی و تغییرات سریع و فراگیر معماری ایران به گونهای است که میتوان دریافت به یکباره گرایش به رویکردهای سنتی معماری ایران دستخوش تغییرات گوناگونی شده که این تاثیر بر اثر هجوم مدرنیزاسیون و ماشینیسم اتفاق افتاده است و با نگاهی اجمالی، این هجمهها رهآورد دوران مدرن به شمار میآیند. به علاوه بعد از تحول اجتماعی غرب و در پی انقلاب صنعتی، تحولات اجتماعی ایران به صورت وارداتی در نتیجهی افزایش ارتباط با غرب اتفاق افتاد. این تحول و تنوع که متاثر از عوامل گوناگون و رویکردهای مختلف سنت و تجدد است بیش از همه در حوزهی معماری مسکونی نمود پیدا کرد. این پژوهش قصد دارد تا به بررسی میزان تغییرات ایجاد شده در بناهای مسکونی معاصر عصر پهلوی نسبت به بناهای مسکونی سنتی عصر قاجار در سه شهر کویری ایران بپردازد و میزان تاثیرپذیری معماری خانههای معاصر عصر پهلوی از خانه-های سنتی دورهی قاجار را در این شهرها مشخص گرداند (البته این در شرایطی است که معماری پهلوی خود تحت تاثیر معماری سبک اروپایی-ست). روش مورد استفاده بر حسب هدف، روش تحقیق کاربردی و شیوهی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، تحقیق توصیفی تحلیلی میباشد و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانهای و تحلیل محتوایی آنها بوده است، نتایج حاصل از پژوهش مبین این موضوع است که با وجود تاثیرپذیری از معماری غرب در دورهی قاجار و به خصوص پهلوی اول، ارتباطی هر چند محدود میان بناهای این دو دوره با معماری سنتی پیش از قاجار برقرار است. پس از بررسی نمونههای مطالعاتی (خانههای مسکونی) در سه شهر حاشیهی کویر ایران (یزد، کاشان، سمنان) مشخص گردید که عناصر معماری مشترکی میان بناهای مسکونی سنتی قاجار و پهلوی وجود دارد که نشان از تاثپرپذیری معماری پهلوی از دورهی ماقبل خود (دورهی قاجار) و همینطور معماری اروپایی دارد، در عین حال که برخی از عناصر معماری پهلوی در این خانههای مسکونی نشان از وجود عناصری مربوط به دورهی پیش از قاجار دارد که این خود گویای عدم گسست کامل از معماری سنتی ایران در دورهی معاصر (عصر پهلوی) است و بیان میدارد که همواره ردپایی از معماری سنتی در آثار این دو دوره دیده میشود.
کلیدواژگان: معماری سنتی، معماری معاصر، خانه، دوره قاجار، دوره پهلوی