فهرست مطالب
فصلنامه علوم روانشناختی
پیاپی 94 (دی 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/09/11
- تعداد عناوین: 13
-
-
صفحات 1205-1218زمینه
مطالعات پیشین به تبیین رشد خود پرداخته اند. اما پژوهشی که به تبیین الگوی مفهومی رشد خود مبتنی بر آثار مولوی پرداخته باشد مغفول مانده است.
هدفهدف این پژوهش تبیین الگوی مفهومی رشد خود مبتنی بر آثار مولانا بود.
روشپژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه تاویل انجام شده است. آثار مورد مطالعه مولوی در این پژوهش ابیات مثنوی، دیوان شمس و گفتار های فیه ما فیه و ابیاتی از مولانا هماهنگ با عنوان پژوهش بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون انجام شد.
یافته هامفاهیم رشدی ارایه شده توسط مولانا را می توان در 9 مولفه اصلی خلاصه کرد که عبارت اند از؛ خودیابی، رذیلت زدایی، اصالت خواهی، جهان بینی رشدی، پیشرانه های رشد، امساک های رشد دهنده، مولفه های اجتماعی رشد و بی تعلقی.
نتیجه گیریسیر"رشد خود" حرکت به سمتی غیر از درون شخص و خودیابی نیست. رشد کامل باید به خودیابی ختم شود و در مرکزی ترین نقطه دایره "رشد خود"، در بی زمانی و بی مکانی آرام گیرد تا بتوان آن را فتح چکاد رشد نامید. انسان ها در مراتب مختلفی از طیف گسترده ی رشد قرار دارند و رشد کامل نصیب افراد محدودی نظیر پیامبران و اولیا و اوصیاست. البته که راه رشد تا نهایی ترین حالت برای بشر قابل دسترسی است و هیچ گونه انسدادی به غیر از انسدادهایی که خود شخص برای خودش ایجاد می کند در آن وجود ندارد.
کلیدواژگان: مولوی، رشد خود، خودیابی، مثنوی معنوی -
صفحات 1219-1230زمینه
مطالعات متعددی به پیش بینی آمادگی به اعتیاد و باورهای فراشناختی و هیجان خواهی و پنج عامل بزرگ شخصیت پرداخته اند. اما پژوهشی که به تدوین مدل پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس باورهای فراشناختی و هیجان خواهی: نقش واسطه ای پنج عامل بزرگ شخصیت پرداخته باشد مغفول مانده است.
هدفتدوین مدل پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس باورهای فراشناختی، هیجان خواهی با نقش واسطه ای پنج عامل بزرگ شخصیت بود.
روشطرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی کارکنان فاز نهم و دهم شرکت عسلویه (پالایشگاه پنجم) در سال 1398 بودند. 250 نفر با روش نمونه گیری به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد وید و همکاران (1992)، باورهای فراشناختی ولز و کارت رایت - هاتون (2004)، هیجان خواهی زاکرمن (1993) و پرسشنامه شخصیتی نیو (1985) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد.
یافته هامتغیرهای باورهای فراشناختی و هیجان خواهی رابطه مثبت معناداری با آمادگی به اعتیاد داشتند. تمامی مولفه های بزرگ شخصیت به جز روان رنجورخویی با آمادگی رابطه منفی معناداری داشتند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود که هیجان خواهی هم به صورت مستقیم و هم از طریق روان رنجورخویی و توافق پذیری؛ و باورهای فراشناختی فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق روان رنجورخویی و توافق پذیری توانستند آمادگی به اعتیاد را پیش بینی کنند (0/001 >p).
نتیجه گیریباورهای فراشناختی و هیجان خواهی در کنار سایر عوامل از جمله ویژگی های شخصیتی، نقشی کلیدی در آمادگی به اعتیاد ایفا می کنند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیری ضروری است.
کلیدواژگان: آمادگی به اعتیاد، باورهای فراشناختی، هیجان خواهی، پنج عامل بزرگ شخصیت -
صفحات 1231-1242زمینه
مطالعات متعددی به بررسی طرحواره های ناسازگار اولیه و رضایت زناشویی و پریشانی روانشناختی پرداخته اند. اما پیرامون رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و پریشانی روانشناختی زنان نابارو شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و پریشانی روانشناختی زنان نابارور انجام شد.
روشروش این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور شهر تهران در سال 1398 بود. تعداد 260 زن نابارور به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه از بین دو مرکز ناباروری شهر تهران انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1998)، پرسشنامه 47 سوالی رضایت زناشویی انریچ (1989) و پرسشنامه پریشانی روانشناختی کسلر (2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه انجام شد.
یافته هابین طرحواره های ناسازگار رهاشدگی، نقص، وابستگی، اطاعت، بازداری هیجانی و معیارهای نامربوط با رضایت زناشویی رابطه معنادار وجود دارد (05/0 <P). همچنین بین طرحواره های ناسازگار رهاشدگی، وابستگی، خود تحول نایافته، بازداری هیجانی، معیارهای نامربوط، خودکنترلی ناکافی و استحقاق با پریشانی روانشاختی رابطه معنادار وجود دارد (05/0 <P).
نتیجه گیریطرحواره های ناسازگار اولیه ازجمله عواملی است که در دوره ناباروری منجر به کاهش سطح رضایت زناشویی زنان شده و پریشانی روانشناختی را بالا می برد.
کلیدواژگان: طرحواره های ناسازگار اولیه، رضایت زناشویی، پریشانی روانشناختی، زنان نابارور -
صفحات 1243-1256زمینه
مطالعات متعددی به اثربخشی آموزش معنادرمانی فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدفتدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود.
روشپژوهش حاضر از نوع همبستگی و نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 356 نفر از دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه دخترانه شهر ایلام در سال 1397 بود. 30 نفر به روش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های معنای زندگی استگر، فریزر، اویشی و کالر (2006)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، سبک های هویت برزونسکی (1989)، مقیاس ارزش های اجتماعی (محقق ساخته، 1397)، مقیاس افکار خودکشی بک (1961)، مقیاس ناامیدی بک (1986) و جلسات آموزشی بر مبنای الگوی تدوین شده و مفاهیم معناداری نظریه فرانکل (محقق ساخته، 1397). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و تحلیل کواریانس و آزمون تی انجام شد.
یافته هاهردو شیوه آموزش در کاهش ناامیدی و افکار خودکشی نوجوانان تاثیر معناداری داشتند ( P<0/001). بین دو روش از نظر میزان اثرگذاری برکاهش ناامیدی و افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیریدانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت داشتند و از الگوی تلفیقی تدوین شده بهره مند شدند میزان افکار خودکشی و ناامیدی در آنان کاهش داشت.
کلیدواژگان: معنا در زندگی، ناامیدی، افکار خودکشی، نوجوانان دختر -
صفحات 1257-1266زمینه
مطالعاتی پیرامون کسب مهارت های خود توانمندی و ناشنوایان انجام شده است، اما پژوهشی که بررسی و کشف چالش های نوجوانان ناشنوا در کسب مهارت های خود توانمندی پرداخته باشد مغفول مانده است.
هدفهدف پژوهش حاضر کشف و بررسی چالش های نوجوانان ناشنوا در کسب مهارت های خود توانمندی است.
روشاین مطالعه با رویکرد کیفی و به روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه پژوهش مادران نوجوانان ناشنوا مادرزادی کانون ناشنوایان شهر تهران در سال 1398 بود. 13 مادر نوجوان ناشنوا در تهران به صورت داوطلبانه در این پژوهش به عنوان نمونه شرکت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با 13 نفر از مادران نوجوانان ناشنوا شهر تهران از کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استراس و کوربین استفاده گردید.
یافته هاکدهای باز حول 115 مفهوم و کدهای محوری شامل نه مقوله عمده است که مشتمل بر عدم آگاهی و عدم توانمندی والدین در برخورد صحیح با فرزندانشان، سوء رفتار / آزاردیدگی، نا خودکارآمدی، عدم پذیرش اجتماعی، احساس بی کفایتی، محدودیت های اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی، نا برابری اجتماعی، مشکلات و محدودیت های شغلی، مشکلات و کژ کارکردی های آموزشی و تحصیلی می باشد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده توجه ویژه به نوجوانان ناشنوا و بررسی دقیق چالش های پیش رو در جهت توانمند شدن و کسب مهارت، حایز اهمیت است که می تواند منجر به راهکار هایی برای افزایش مهارت های اجتماعی، مهارت های زندگی و در کل خود توانمندی آنان شود.
کلیدواژگان: نوجوانان، ناشنوا، خود توانمندی، پژوهش کیفی -
صفحات 1267-1280زمینه
پژوهش های اندکی برای مطالعه اثربخشی مدل داگاس و مطالعه اثر متغیرهای سبب ساز اختلالات اضطرابی انجام شده اند و بیشتر پژوهشگران بر عوامل نگهدارنده و تداوم بخش اختلالات اضطرابی تمرکز داشته اند. اما پیرامون اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علایم و عوامل علت شناختی اختلال اضطراب تعمیم یافته در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدفبررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علایم و عوامل علت شناختی اختلال اضطراب تعمیم یافته در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته بود.
روشپژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان از اردیبهشت ماه تا مهرماه سال 1396 بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفری) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا (مایر و همکاران، 1990)، مقیاس کوتاه سنجش اختلال اضطراب تعمیم یافته (اشپتزر و همکاران، 2006)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994)، پرسشنامه اجتناب شناختی (سکستون و همکاران، 2009)، پرسشنامه چرا نگرانی (هولوکا و همکاران، 200)، پرسشنامه جهت گیری منفی نسبت به مشکل (گوزلین و همکاران، 2005) و دوازده جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس (داگاس و روبیچاود، 2012). تحلیل داده ها با آزمون کواریانس و آزمون کرویت ماچلی انجام شد.
یافته هادرمان شناختی داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علایم GAD، و عوامل علت شناختی GAD (جهت گیری منفی به مشکل، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت نسبت به نگرانی) تاثیر معناداری داشت 0/05 >P). نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات شناخت درمانی داگاس شرکت کردند، نگرانی بیمارگون، شدت علایم و عوامل علت شناختی GAD آنان کمتر شد.
کلیدواژگان: درمان شناختی داگاس، نگرانی بیمارگون، شدت علائم، عوامل علت شناختی، اختلال اضطراب تعمیم یافته -
صفحات 1281-1290زمینه
اختلالات و بیماری های مختلفی کودکان را تهدید می کند. شناسایی و درمان زودهنگام این اختلالات می تواند ضامن سلامت کودکان، خانواده و جامعه باشد. مساله این است که چه عواملی زمینه ساز اختلال نافرمانی مقابله ای به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات دوران کودکی است؟
هدفاین پژوهش با هدف مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان انجام شد.
روشدر این پژوهش از رویکرد کیفی، روش زمینه ای به منظور جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی والدین کودکان 6 تا 12 ساله در مقطع پیش دبستانی و ابتدایی و مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در شهر اصفهان در سال 1398 بود. به این منظور والدین 12 کودک دارای معیارهای ورود به پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند و با کمک دو پرسشنامه علایم مرضی کودکان، فرم والد (گادو و اسپرافکین، 1994) و سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972) انتخاب شدند. تحلیل داده ها به روش استراوس و کوربین (1986) انجام شد. یافته ها: در تجزیه و تحلیل در مرحله کدگذاری باز 157 کد اولیه، و در کدگذاری محوری براساس شباهت موضوعی 13 زیرمقوله، و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی به سه مقوله عوامل فردی، بین فردی و بیرونی دست یافتیم.
نتیجه گیریمجموعه عوامل زمینه ساز فردی، بین فردی و بیرونی، سهم چشمگیری در تبیین بروز و تداوم اختلال نافرمانی مقابله ای و نقش مهمی در درمان آن دارند.
کلیدواژگان: اختلالات کودکی، اختلال نافرمانی مقابله ای، عوامل زمینه ساز -
صفحات 1291-1306زمینه
مطالعات پیشین به بررسی علل شادمانی سازمانی پرداخته اند، اما پیرامون طراحی و ارزیابی الگوی شادمانی سازمانی شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدفطراحی و ارزیابی الگوی شادمانی سازمانی اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای شهر تهران بود.
روشدر بخش کیفی پژوهش از نوع آمیخته و به صورت اکتشافی و در بخش کمی براساس مدل مفهومی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران در سال 1398 بود. تعداد 26 نفر با روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مصاحبههای نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته. داده ها در بخش کیفی پژوهش با استراتژی نظریه داده بنیاد و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی تاییدی طرح نظاممند اشتراس کوربین و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند.
یافته هاخروجی حاصل از تحلیل کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، دستیابی به الگوی مفهومی پژوهش با 19 مقوله و 116 مفهوم بود. از 116 مفهوم بدست آمده، 27 مفهوم در قالب 5 مقوله «روابط اجتماعی»، «فضای محیط کار»، «تجهیزات کاری»، «رفتار اخلاقی محیط کار» و «سیستم تشویقی» به عنوان عوامل علی اثرگذار بر شادی سازمانی اساتید معرفی شد. روابط علی با بار عاملی 0/66 و آماره تی 12/072 تاثیر مستقیم و معنی داری بر مقوله اصلی دارد، مقوله اصلی با بار عاملی 0/44 و آماره تی 6/44 تاثیر مستقیم و معنی داری بر راهبردها دارد، راهبردها با بار عاملی 0/577 بر پیامدها تاثیرگذار هستند، شرایط مداخله گر با بار عاملی 0/438 بر پیامدها تاثیر مستقیم و معنی داری دارد و در نهایت شرایط بستر با بار عاملی 0/498 تاثیر مستقیمی بر پیامدها دارد.
نتیجه گیریفضای محیط کار، تجهیزات کاری، روابط اجتماعی، رفتار اخلاقی محیط کار و سیستم تشویقی به عنوان شرایط علی در مدل شادی سازمانی، نقش مهمی دارند.
کلیدواژگان: الگوی شادمانی، سازمانی، اساتید -
صفحات 1307-1318زمینه
تحقیقات متعددی به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی پرداخته اند. اما پژوهشی که به ارایه مدل ساختاری به منظور پیش بینی فرسودگی شغلی داوران حرفه ای فوتبال ایران بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت با میانجیگری حرمت خود پرداخته باشد مغفول مانده است.
هدفپژهش حاضر با هدف ارایه مدل ساختاری به منظور پیش بینی فرسودگی شغلی داوران حرفه ای فوتبال ایران بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت با میانجیگری حرمت خود انجام شد.
روشپژوهش از نوع توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه داوران مرد و زن فعال در لیگ های برتر و دسته اول فوتبال و فوتسال کشور در سال 1398 شامل 341 نفر (229 داور مرد و 112 داور زن) بود. نمونه برابر کل جامعه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش (1981)، ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری (1986) و حرمت خود روزنبرگ (1965) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته هاشاخص های نیکویی برازش، برازش مدل را با داده ها نشان داد، مسیرهای مستقیم ویژگی های شخصیتی و حرمت خود به فرسودگی شغلی از لحاظ آماری معنادار بود (0/01 >(P. بین ویژگی های شخصیتی با فرسودگی شغلی از طریق میانجی گری حرمت خود نیز رابطه غیر مستقیم معنادار بود (0/01 >(P.
نتیجه گیریحرمت خود نقش میانجی گری بین ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی دارد. لذا با مد نظر قرار دادن حرمت خود و ویژگی های شخصیتی می توان نقش موثری در کاهش فرسودگی شغلی داوران و افزایش بهره وری در آنها داشت.
کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، پنج عامل بزرگ شخصیت، حرمت خود، داوران فوتبال -
صفحات 1319-1330زمینه
مرور پژوهش ها نشان می دهد که استفاده از برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر سبک های فرزندپروری، انعطاف پذیری روانشناختی و تنیدگی مادران تاثیر می گذارد؛ اما مسئله اینست که تعیین اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزند و خودکارآمدی والدگری مغفول مانده است.
هدفبررسی اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران شهر اصفهان بود.
روشپژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش مادران دارای نوجوان پسر 12 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بودند. 40 مادر به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 مادر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های رابطه والد - فرزندی پیانتا (1994)، خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روسا (1996)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش به شیوه استپ درایکورس و سولتس (1991). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.
یافته هابرنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر بهبود کیفیت روابط والد - فرزندی و افزایش خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران تاثیر داشت (0/001>p). همچنین برنامه آموزش والدین به شیوه استپ در مرحله پیگیری هم، معنادار بود (0/001 >p). نتیجه گیری: والدینی که در 8 جلسه برنامه آموزش والدین به شیوه استپ شرکت کرده بودند، کیفیت روابط والد - فرزندی بیشتر، خودکارآمدی والدگری بهتر و انعطاف پذیری شناختی بیشتری کسب کردند.
کلیدواژگان: استپ، رابطه والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری، انعطاف پذیری، آموزش والدین، مادران -
صفحات 1331-1340زمینه
مطالعات متعددی پیرامون تغییر سازمانی سازگار با ویژگی های روانشناختی کارکنان انجام شده است. اما پژوهشی که به طراحی الگوی نوین تغییر سازمانی سازگار با ویژگی های روانشناختی کارکنان پرداخته باشد مغفول مانده است.
هدفطراحی الگوی نوین تغییر سازمانی سازگار با ویژگی های روانشناختی کارکنان دانشگاه های علوم پزشکی خراسان رضوی است.
روشاین پژوهش از نوع همبستگی و روش آن پیمایشی - اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی مدیران و کارکنان (رسمی، پیمانی و قراردادی) ستادی دانشگاه های علوم پزشکی خراسان رضوی در سال 1398 بود. تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های توانمندسازی روانشناختی و پرسشنامه عوامل تسهیل کننده و بازدارنده تغییر سازمانی که پژوهشگر بر اساس نظر صاحب نظران به طراحی و تدوین الگو پرداخته است و تحلیل داده ها با آزمون کرویت بارتلت و ماتریس همبستگی و تحلیل عاملی انجام گرفته است.
یافته هاارتباط مثبتی بین توانمندسازی روانشناختی و عوامل تسهیل کننده تغییر سازمانی وجود داشت و بین مولفه های توانمندسازی روانشناختی و عوامل موثر در تغییر سازمانی رابطه معنادار وجود داشت (0/001 <P).
نتیجه گیرینگرش نسبت تغییر، احساس مالکیت، تعهد سازمانی، رهبری تحول گرا، نظارت و پیگیری، سیاست گذاری، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی و جوسازمانی عوامل تغییر سازمانی را تشکیل می دهند.
کلیدواژگان: تغییر سازمانی سازگار، ویژگی های روانشناختی، کارکنان -
صفحات 1341-1358زمینه
بی اعتمادی دختران به جنس مخالف از عواملی است که باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی دختران می شود. مسئله اینست، اثربخشی درمان گروهی تصمیم گیری مجدد و چشم انداز زمان بر متغیرهای مختلفی تایید شده است، اما تاثیر این دو درمان بر اعتماد میان فردی، رغبت به ازدواج، ترس از صمیمیت و امیدواری در دختران بی اعتماد به جنس مقابل مغفول واقع شده است.
هدفمقایسه اثربخشی درمان گروهی تصمیم گیری مجدد و چشم انداز زمان بر اعتماد میان فردی، رغبت به ازدواج، ترس از صمیمیت و امیدواری در دختران بی اعتماد به جنس مقابل شهر بندرعباس بود.
روشپژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دختران مجرد بی اعتماد به جنس مقابل شهر بندرعباس در سال 1397 بود. 51 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش تصمیم گیری مجدد، آزمایش چشم انداز زمان و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های اعتماد در روابط میان فردی رمپل و هولمز (1986)، نسخه دانشجویی رغبت سنج ازدواج حیدری و همکاران (1382)، ترس از صمیمیت دسکاتنر و تلن (1991)، امید میلر میلر و پاورز (1988)، درمان تصمیم گیری مجدد کریمیان و همکاران (1395) و درمان چشم انداز زمان زیمباردو، اسورد و اسورد (2012). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنکوا انجام شد.
یافته هادرمان گروهی تصمیم گیری مجدد بر افزایش سطح قابلیت اعتماد (0/01 <p)، بر آمادگی به ازدواج (0/05 <p)، بر نگرش به ازدواج (0/05 <p)، بر امیدواری (0/01 <p) و بر کاهش سطح ترس از صمیمت (0/01<p) تاثیر داشت. همچنین درمان گروهی چشم انداز زمان بر افزایش سطح قابلیت اعتماد (0/01 <p)، بر آمادگی به ازدواج (0/05 =p)، بر نگرش به ازدواج (0/05 <p)، بر امیدواری (0/05 <p) و بر کاهش سطح ترس از صمیمیت (0/01 <p) تاثیر داشت.
نتیجه گیریدرمان گروهی چشم انداز زمان تاثیر بیشتری نسبت به درمان گروهی تصمیم گیری مجدد بر مولفه های اعتماد میان فردی، مولفه های رغبت به ازدواج، ترس از صمیمیت و امیدواری داشت.
کلیدواژگان: درمان گروهی تصمیم گیری مجدد، درمان چشم انداز زمان، اعتماد میان فردی، رغبت به ازدواج، ترس از صمیمیت، امیدواری بی اعتمادی به جنس مقابل -
صفحات 1359-1370زمینه
توجه و تحریف در پردازش هیجانی از عوامل تداوم دهنده بسیاری از اختلالات روانی است. اما آیا سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه نقش میانجی دارند؟
هدفهدف پژوهش بررسی نقش میانجی سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه دانشجویان بود.
روشپژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل دانشجویان روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامشهر در سال تحصیلی (98-97) به تعداد 2300 نفر بود. 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس اعتماد به حافظه و شناخت ندلجکوویک و کایریوس (2007)، مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007)، مقیاس صبحگاهی - عصرگاهی هورن و اوستبرگ (1976)، مقیاس کیفیت خواب پیتسبورگ (بویس و همکاران، 1989) و چک لیست ارزیابی برتری طرفی چاپمن (1987). تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: ریتم های شبانه روزی، برتری طرفی و کیفیت خواب با ضریب 0/53 بر فراحافظه با حضور عامل میانجی سبک های پردازش هیجانی تاثیر دارد (0/05 >P).
نتیجه گیریسبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه، نقش میانجی دارد.
کلیدواژگان: سبک های پردازش هیجانی، کیفیت خواب، برتری طرفی، ریتم های شبانه روزی با فراحافظه
-
Pages 1205-1218Background
Previous studies have explained their growth. However, research that explains the conceptual pattern of self-growth based on Rumichr('39')s works has been neglected.
AimsThe aim of this study was to explain the conceptual pattern of self-growth based on Rumichr('39')s works.
MethodThe present study is of qualitative type and method of interpretation theory. The works studied by Rumi in this research were the verses of Masnavi, Divan Shams and the speeches of Fih Ma Ma Fih and verses from Rumi in harmony with the title of the research. Data analysis was performed by thematic analysis.
ResultsAll the developmental concepts presented by Rumi can be summarized in 9 main components, which are: self-discovery, deconstructionism, originality developmental worldview, growth propulsion, and facilities. Growth, social components of growth and procrastination.
ConclusionsThe path of "self-growth" in Rumichr('39')s view is not moving in a direction other than within the person and self-discovery. Full growth must end in self-discovery, and at the most central point in the circle of "self-growth," it must calm down in timelessness and helplessness so that it can be called the conquest of the boom of growth. Humans are in a wide range of growth spans, and only a handful of people, such as prophets, saints, and saints, are fully developed. Of course, the path to growth is the most accessible to mankind, and there is no obstacle other than the obstacles that one creates for oneself.
Keywords: Rumi, self-development, self-determination, masnavi manavi -
Pages 1219-1230Background
Numerous studies have predicted the readiness for addiction and metacognitive and emotional beliefs and five major personality factors. But research that has developed a model for predicting addiction readiness based on metacognitive and emotional beliefs: the mediating role of the five major personality factors has been overlooked.
AimsTo develop a predictive model of addiction readiness based on metacognitive beliefs, excitement with the mediating role of five major personality factors.
MethodThe research design was descriptive correlational. The statistical population was all employees of the ninth and tenth phases of Assaluyeh Company (fifth refinery) in 2019. 250 people were selected as available samples by sampling method. The research instruments included Weed & et al addiction prone scale (1992), Wells, & Cartwright-Hatton metacognitive beliefs (2004), Zuckermanchr('39')s sensation seeking (1993), and NEOchr('39')s personality questionnaire (1985). Data were analyzed using Pearson correlation test and path analysis.
ResultsThe variables of metacognitive beliefs and sensation seeking had a significant positive relationship with addiction prone. All the Big Five of personality traits, except neuroticism, had a significant negative relationship with addiction prone. The results of the path analysis indicated that the model fits appropriately, and that sensation seeking, both directly and through neuroticism and agreement; and metacognitive beliefs, could indirectly predict addiction prone through neuroticism and agreement (p< 0/001).
ConclusionsMetacognitive beliefs and sensation seeking, along with other factors, such as personality traits, play a key role in addiction prone, and the need to pay attention to these factors is essential in prevention programs.
Keywords: Addiction prone, meta-cognitive beliefs, sensation seeking, big five personality traits -
Pages 1231-1242Background
Numerous studies have examined early maladaptive schemas and marital satisfaction and psychological distress. But there is research on the relationship between early maladaptive schemas and marital satisfaction and the psychological distress of infertile women.
Aimsthe present study was conducted to investigate the relationship between early maladaptive schemas and marital satisfaction and psychological distress of infertile women.
MethodThe method of this study was descriptive and correlational. The statistical population included all infertile women in Tehran in 2019. A total of 260 infertile women were selected from two infertility centers in Tehran using the available sampling method. In order to collect data, the short form of Yangchr('39')s initial maladaptive schema questionnaire(1998), Questionnaire 47 Enrich Marital Satisfaction Question (1989), and Kesslerchr('39')s psychological distress questionnaire (2002) were used. Data analysis was performed using Pearson correlation test and multiple linear regression analysis.
ResultsThere is a significant relationship between incompatible schemas of abandonment, defect, dependence, obedience, emotional inhibition and unrelated criteria with marital satisfaction (P< 0/05). There is also a significant relationship between maladaptive schemas of abandonment, dependence, underdeveloped self-development, emotional inhibition, unrelated criteria, insufficient self-control, and entitlement to psychological distress (P< 0/05).
ConclusionsEarly maladaptive schemas are among the factors that lead to a decrease in womenchr('39')s marital satisfaction during the infertility period and increase psychological distress.
Keywords: Early maladaptive schemes, marital satisfaction, psychological distress, infertile women -
Pages 1243-1256Background
Numerous studies have examined the effectiveness of Frankelchr('39')s semantic therapy on frustration and suicidal thoughts. But there is a research gap in developing a model of meaning in life and comparing the effectiveness of model-based education with Frankelchr('39')s meaningful concepts of frustration and suicidal thoughts in second-year high school girls.
AimsTo formulate a model of meaning in life and to compare the effectiveness of model-based education with the meaningful concepts of Frankel on frustration and suicidal thoughts of female high school students.
MethodThe present study was correlational and quasi-experimental. The statistical population was 356 students of the twelfth grade of the second high school for girls in Ilam in 2018. Thirty people were randomly selected as a multi-stage cluster method and randomly assigned to two experimental and control groups (15 individuals). The research tools are: Questionnaires on the meaning of life of Esther, Fraser, Oishi and Kaller (2006), Sherrchr('39')s general self-efficacy (1982), Brzonskichr('39')s identity styles (1989), Social Value Scale (Mohaghegh Saz, 2018), Scale Beckchr('39')s Suicidal Thoughts (1961), Beckchr('39')s Disappointment Scale (1986) and training sessions based on the model developed and the meaningful concepts of Frankelchr('39')s theory (researcher, 2018). Data analysis was performed by structural equation method and analysis of covariance and t-test.
ResultsBoth teaching methods had a significant effect on reducing adolescent frustration and suicidal thoughts (P< 0/001). There was no significant difference between the two methods in terms of the effect of reducing frustration and suicidal thoughts.
ConclusionsStudents who participated in the training sessions and benefited from the integrated compilation model had a lower rate of suicidal ideation and frustration
Keywords: Meaning in life, frustration, suicidal thoughts, teenage girls -
Pages 1257-1266Background
Studies have been conducted on the acquisition of self-efficacy skills and the deaf, but research that has examined and discovered the challenges of deaf adolescents in acquiring self-efficacy skills has been neglected.
AimsThe aim of the present study is to discover and examine the challenges of deaf adolescents in acquiring the skills to empower themselves.
MethodThis study was performed with qualitative approach and grounded theory method. The Research Society of Maternal Deaf Adolescents was born in 1398 in Tehran. 13 deaf teenage mothers in Tehran voluntarily participated in this study as an example. The data collection tool was a semi-structured interview. To analyze the data obtained from interviews with 13 mothers of deaf teenagers in Tehran Corbin and Strauss three-step coding (open, axial, and selective) was used.
ResultsOpen codes around 115 concepts and core codes include nine major categories that include lack of awareness and inability of parents to deal with their children properly, abuse / harassment, self-efficacy, lack of social acceptance, inadequacy, economic, social and other limitations. Family, social inequality, problems and job constraints, problems and distortions of educational and training functions.
ConclusionsAccording to the results, it is important to pay special attention to deaf adolescents and carefully examine the challenges ahead in order to become empowered and acquire skills, which can lead to strategies to increase social skills, life skills and their overall self-empowerment.
Keywords: adolescent, Deaf, Self-Empowerment, Qualitative Research -
Pages 1267-1280Background
Few studies have studied the effectiveness of the Dagas model and the effect of the variables that cause the Anxiety disorders, and most researchers have focused on the factors that maintain and sustain the Anxiety disorder. However, there is a research gap in the effectiveness of cognitive therapy based on Dogas model of morbid morbidity, severity of symptoms and causative factors of diffuse anxiety disorder in patients with diffuse diffuse anxiety disorder.
AimsTo evaluate the effectiveness of cognitive therapy based on Dogas model of morbid morphology, severity of symptoms and causative factors of diffuse anxiety disorder in patients with diffuse anxiety disorder.
MethodThe research was semi-experimental (pre-test, post-test and follow-up) with the control group. The statistical population of the study was all people with diffuse anxiety disorder who referred to Isfahan counseling centers from May to October 2017. Thirty people were selected by available sampling method and randomly assigned to two experimental and control groups (15 people). Research tools include the Pennsylvania State Concerns Questionnaire (Mayer et al., 1990), the Short Scale for Measuring Comprehensive Anxiety Disorder (Sprptzer et al., 2006), the Uncertainty Uncertainty Scale (Freeston et al., 1994);, 2009), Why Worrying Concerns (Hulka et al., 200), Negative Orientation Questionnaire (Gozlin et al., 2005) and twelve 90-minute cognitive therapy sessions based on the Dougas model (Dougas and Rubichaud, 2012). Data analysis was performed by covariance test and Crowit Machli test.
ResultsDagas cognitive therapy on pathological anxiety, severity of GAD symptoms, and GAD etiological factors (negative orientation to the problem, intolerance of uncertainty, cognitive avoidance and positive beliefs about Concern had a significant effect (P< 0/05).
ConclusionsPatients who participated in Dagas cognitive therapy sessions had a lower incidence of morbid anxiety, severity of symptoms, and GAD.
Keywords: Dogas cognitive therapy, morbid anxiety, severity of symptoms, etiological factors, diffuse anxiety disorder -
Pages 1281-1290Background
Various disorders and diseases threaten children. Diagnosis and early treatment of these diseases can guarantee the health of children, family and society. The problem is which factors contribute to develope Oppositional Defiant Disorder (ODD) as one of the most prevalent childhood disorder.
AimsThe present study was a qualitative one to determine the contributing factors of ODD in children.
MethodResearch data was collected and analysed through qualitative approach and grounded theory. The study population included all the parents of ODD children (aging 6-12) of pre and primary schools of Isfahan in the year of 2019. In pursuit of this goal, 12 parents meeting the criteria to enter the research were chosen according to the targeted convenience sampling with two questionnaires of Child Symptom Inventory, parent-form (Gadow and Sprafkin,1994) and General Health Questionnaire (Goldberg, 1972). Data analysis was conducted using Strauss & Corbin (1986).
ResultsThe obtained findings were as follows: 157 primary codes through open coding, 13 subcategories through axial coding on the basis of subject similarity, and finally 3 categories of individual, interpersonal and external factors through selective coding.
ConclusionsA set of individual, interpersonal and external factors plays a crucial role in the interpretation of the onset and persistence of ODD and in its treatment as well.
Keywords: Childhood disorder, oppositional defiant disorder, contributing factors -
Pages 1291-1306Background
Previous studies have investigated the causes of organizational happiness, but there is a research gap in the design and evaluation of organizational happiness patterns.
AimsTo design and display organizational happiness model of faculty members of Islamic Azad University, Tehran Branch..
MethodIn the qualitative part of the research, it was mixed and exploratory and in the quantitative part based on conceptual model. Statistical population included faculty members of Islamic Azad University of Tehran Branches in 1398. 26 people were selected by snowball sampling method. Research tools include semi-structured interviews and researcher-made questionnaires. The data were analyzed in the qualitative part of the research by the data base strategy and in the quantitative part by the confirmatory factor analysis of Strauss Corbinchr('39')s systematic design and structural equation modeling.
ResultsThe result of open, axial and selective coding analysis was to reach the conceptual model of research with 19 categories and 116 concepts. Out of 116 concepts, three were identified as the causal factors affecting the organizational happiness of teachers in the form of “social relationships”, “work environment”, “work equipment”, “work ethic behavior” and “incentive system”.. The causal relationships with factor loadings of 0.66 and t-statistic 12.072 have a direct and significant effect on the main category, the main factor with 0.44 factor and the t-statistic of 6.44 have a direct and significant effect on the strategies, strategies with the load Factor 577 has an impact on the outcomes, confounding conditions with a factor of 0.438 have a direct and significant effect on the outcomes, and finally a bed condition with a factor of 0.498 has a direct effect on the outcomes.
ConclusionsWork environment, workplace equipment, social relationships, workplace ethics, and incentive systems play important roles in the organizational happiness model.
Keywords: Happiness Pattern, Organizational, Professors -
Pages 1307-1318Background
Numerous studies have examined the relationship between personality traits and burnout. However, research that has provided a structural model for predicting burnout in Iranian professional football referees based on five major personality factors mediated by self-esteem has been neglected.
AimsThe present study aimed to provide a structural model to predict job burnout of professional football referees in Iran based on five major personality factors mediated by self-esteem.
MethodThe research was descriptive and a sample of correlation schemes. The statistical population of this study included all male and female referees active in the top leagues and the first division of football and futsal in the country in 2019, including 341 people (229 male referees and 112 female referees). The sample was considered equal to the whole study population. Critical burnout questionnaires (1981), Costa and McCraychr('39')s personality traits (1986), and Rosenbergchr('39')s own self-esteem (1965) were used to measure research variables. Data were analyzed using structural equation method.
ResultsGood fitness indicators showed model fit with the data, direct trajectories of personality traits and self-esteem to job burnout were statistically significant (P< 0/01). Personality traits with job burnout through indirect mediation of self-esteem also had a significant indirect relationship (P< 0/01).
ConclusionSelf-esteem plays a mediating role between personality traits and burnout. Therefore, considering Self-esteem and personality traits can play an important role in reducing judgeschr('39') burnout and increasing productivity
Keywords: Job burnout, big five personality factors, self-esteem, referees of football -
Pages 1319-1330Background
Research shows that using a step-by-step parenting program affects parenting styles, psychological flexibility, and motherschr('39') stress, but the problem is that determining the effectiveness of a step-by-step parenting education program affects the quality of parent-child relationships and neglected parental self-efficacy. remained.
AimsTo evaluate the effectiveness of step-by-step parent education program on the quality of parent-child relationships, parental self-efficacy and cognitive flexibility of mothers in Isfahan.
MethodThe research was quasi-experimental with pre-test-post-test design and two-month follow-up with the control group. The Maternal Research Society of 12- to 18-year-old boys referred to the Yarestan Counseling Center in Isfahan in 2019. 40 mothers were randomly selected as a sample and randomly assigned to two experimental and control groups (20 mothers in each group). Research tools include the Pianta Parent-Child Relationship Questionnaire (1994), Dumka Parenting Self-Efficacy, Stringinger, Jackson, and Rosa (1996), Dennis and Vanderwal Cognitive Flexibility (2010), and 8 90-minute step-by-step training sessions with Step Drikers and Solts. (1991). Data were analyzed using mixed variance analysis with repeated measurements.
ResultsStep-by-step parenting training program improved the quality of parent-child relationships and increased parenting self-efficacy and motherschr('39') cognitive flexibility (p< 0/001). The step-by-step parenting training program was also significant in the follow-up phase (p< 0/001).
ConclusionsParents who participated in 8 parent training sessions in the step-by-step program gained more quality parent-child relationships, better parenting self-efficacy, and more cognitive flexibility
Keywords: Step, parent-child relationship, parental self-efficacy, flexibility, parent education, mothers -
Pages 1331-1340Background
Numerous studies have been conducted on organizational change consistent with the psychological characteristics of employees. But research that has devised a new model of organizational change that is consistent with the psychological characteristics of employees has been overlooked.
AimsThe design of a new organizational change model is consistent with the psychological characteristics of employees (Case study: Khorasan Razavi University of Medical Sciences).
MethodThis study is a correlational type and Its method is survey-exploratory. The statistical population of the study was all managers and staff (formal, contractual and contractual) of Khorasan Razavi University of Medical Sciences headquarters in year 2018.400 people were selected as the sample through available sampling method. The research tools are: Psychological Empowerment Questionnaire and the researcher facilitated and facilitated organizational change questionnaire. The researcher designed and developed the model according to the experts. Data analysis was performed using Bartlettchr('39')s Spearman correlation and correlation matrix and factor analysis.
ResultsThere was a positive relationship between psychological empowerment and facilitating factors of organizational change and there was a significant relationship between psychological empowerment and factors affecting organizational change (P< 0/001).
ConclusionsAttitude towards change, sense of ownership, organizational commitment, transformational leadership, monitoring and follow-up, policy making, organizational culture, organizational justice and organizational climate are the factors of organizational change.
Keywords: Adaptive organizational change, psychological characteristics, employees -
Pages 1341-1358Background
Girls chr('39')distrust of the opposite sex is one of the factors that causes problems in girlschr('39') lives. The problem is, the efficacy of group re-decision therapy and time perspective on various variables has been confirmed, but the effect of these two treatments on interpersonal trust, desire to marry, fear of intimacy, and hope in distrustful girls has been neglected.
AimsTo compare the efficacy of group decision-making and time perspective on interpersonal trust, desire to marry, fear of intimacy and hope in distrustful girls in Bandar Abbas city.
MethodThis study was a quasi-experimental study with pre-test and post-test with control group. The statistical population included single mistrusted girls in Bandar Abbas city in 2018. 51 individuals were selected by convenience sampling and were randomly divided into three groups: re-decision experiment, time perspective test and control. Research instruments include: Relief Questionnaires in Rumble and Holmes Interpersonal Relationships (1986), Student Version of Heidari et al. Karimian et al. (2016) Re-decision Therapy and Zimbardo, Esworth & Asord (2012). Data analysis was performed using ANCOVA test.
ResultsGroup therapy re-decision making on increasing confidence level (p<0.01), on marital readiness (p< 0/05), on attitude to marriage (p< 0/05). P< 0/05), had a significant effect on hope (p< 0/01) and decreased level of fear of intimacy (p< 0/01). Also, group therapy of time perspective on increasing level of trust
(p< 0/01), on marriage readiness (p= 0/05), on attitude to marriage (p< 0/05), on hope (p< 0/05) and The effect of fear reduction on intimacy was significant (p< 0/01).ConclusionsStudents who participated in the teaching of spiritual intelligence based on Quranic teachings and the teaching of spiritual intelligence based on Bowlchr('39')s view gained higher psychological well-being.
Keywords: Re-decision group therapy, time perspective treatment, interpersonal trust, reluctance to marry, fear of intimacy, hope of mistrust -
Pages 1359-1370Background
Attention and distortion in emotional processing is one of the persistent factors in many mental disorders. But do emotional processing styles mediate the relationship between sleep quality, lateral superiority, and circadian rhythms with meta-memory?
AimsThe purpose of this study was to investigate the mediating role of emotional processing styles in the relationship between sleep quality, lateral superiority and circadian rhythms with metacognition in students.
MethodThis is a descriptive correlational study. The statistical population consisted of 2300 undergraduate psychology students of Islamshahr Azad University (97-98). 200 subjects were selected through stratified random sampling. Research instruments include: Nedeljkowicz and Kierius (2007), Memory Confidence and Cognition Scale (Baker et al. (2007)), Horner & Ostberg Morning-Evening Scale (1976), Pittsburgh Sleep Quality Scale (Bovis et al., 1989). And Chapmanchr('39')s Evaluation of Side Advantage Checklist (1987). Data analysis was performed using structural equation modeling.
ResultsCircadian rhythms, lateral superiority, and sleep quality with a coefficient of 0.53 had a significant effect on memory in the presence of mediating factor of emotional processing styles (P< 0/05).
ConclusionsEmotional processing styles play a mediating role in the relationship between sleep quality, lateral superiority, and circadian rhythms with memory.
Keywords: Emotional processing styles, sleep quality, side supremacy, circadian rhythms with the memory