فهرست مطالب

نشریه پژوهش های فقهی زنان و خانواده
پیاپی 3 (بهار و تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/10/08
  • تعداد عناوین: 6
|
  • شاهین زهرا رضوی، معصومه نژاد موسوی* صفحات 9-27

    قاعده سلطنت بر نفس یکی از قواعد مهم  فقهی است و در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد؛ یعنی هر انسانی تسلط بر نفس خود را دارد. هدف اساسی از پژوهش حاضر تطبیق قاعده سلطنت بر برخی مسایل فقهی زنان است و سوال اصلی این است که کاربرد قاعده سلطنت بر نفس در سقط جنین چیست. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، با ابزار کتابخانه ای و با استفاده از منابع فقهی معتبر گردآوری شده است.

    کلیدواژگان: قاعده سلطنت، نفس، سقط، جنین
  • صدیقه محقق صفحات 29-39

    خانواده در اسلام قداست و منزلت خاصی دارد و برای تحکیم روابط بین زوجین احکام و دستورات خاصی صادر کرده است. یکی از موضوعاتی که در آسان کردن تشکیل خانواده و استواری روابط خانوادگی رابطه مستقیم دارد موضوع مهریه است. مقدار مهریه و نحوه پرداخت آن از مباحث قابل توجه است. امروزه در عقدنامه ها قید عندالمطالبه یا عندالاستطاعه منشا نگرانی ها و مشکلاتی شده است. اهداف نوشتار حاضر بیان اقسام شروط ضمن عقد نکاح برای پرداخت مهریه و جلوگیری از اختلافات بین زوجین برای پرداخت مهریه و یا مطالبه مهریه در اثر جهل نسبت به شرط عندالمطالبه یا عندلاستطاعه است. دستاوردهای پژوهش حاضر به این قرار است: مهر سه قسم دارد: مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه. در مورد مقدار مهریه بین فقهای امامیه اختلاف وجود دارد. مشهور فقها معتقدند که در مهر حداقل و حداکثر وجود ندارد. درباره ماهیت مهریه برخی می گویند که مهریه در زمره عقود معاوضی و برخی دیگر می گویند قراردادی است اگر در زمان عقد، مهر معین نشود و بعد از عقد نکاح مهر معین شود. شروط ضمن عقد برای پرداخت مهریه دو قسم است: الف) شرط عندالاستطاعه که مبانی فقهی آن مواردی مانند قدرت پرداخت، قاعده نفی عسر و حرج و عمومات «المومنون عند شروطهم» است؛ ب) شرط عندالمطالبه که برای اثبات آن نیازی به مبانی فقهی نیست؛ زیرا اصل در دیون این است که به محض مطالبه طلبکار، مدیون باید دین را پرداخت کند، پس در وجود و قراردادن این دو شرط هیچ اشکالی وجود ندارد و می توانند به عنوان شرط ضمن عقد برای پرداخت و مطالبه مهریه قرار گیرند.

    کلیدواژگان: مهریه، عند الاستطاعه، عندالمطالبه، مهرالمثل، مهرالمتع، مهرالمسمی
  • نصیبه موسوی، سید علی سید موسوی* صفحات 41-55

    در پژوهش حاضر سعی شده است تا ادله لفظی (آیات و روایات) مخالفان تصدی مناصب حکومتی توسط زنان بررسی شود. امروزه با توجه به اهمیت و نقش زنان به عنوان نیمی از پیکره انسانی، موضوع مشارکت آنها در مناصب سیاسی و حکومتی جامعه مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. بر همین اساس و به علت برخی شبهات فقهی درباره ولایت سیاسی زنان، هدف از پژوهش حاضر بررسی آیات و روایاتی است که از جانب مخالفان حضور زنان در مناصب حکومتی مورد استناد واقع شده است. بدین منظور پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با رویکردی فقهی- تفسیری ابتدا به نقل آیات و روایات موجود در زمینه عدم جواز تصدی مناصب حکومتی توسط زنان می پردازد و سپس آنها را نقد و بررسی می کند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که آیات و روایات مورد استناد مخالفان تصدی زنان به طور قاطع دلالتی بر منع زنان از تمام مناصب حکومتی ندارد و هر یک به نوعی مورد مناقشه و خدشه واقع شده اند و همین امر موجب عدم قطعیت در استدلال به آنها می شود. از این ادله می توان در منع ولایت عام برای زنان در سطح حاکم امت اسلامی استفاده  کرد و حکم به ممنوعیت تصدی مقام رهبری و ولایت عام برای زنان داد، اما در سطوح پایین تر و در ولایاتی چون ریاست دولت، نمایندگی مجلس، وزارت و مدیریت های دیگر نمی توان حکمی این چنین داد.

    کلیدواژگان: مناصب حکومتی، ولایت، تصدی، زنان، ادله لفظی
  • معصومه شرف الدین موسوی صفحات 57-73

    یکی از مهمترین مسایل علم فقه وحقوق و جامعه شناسی مسئله جستار نو در حکم پوشش گردشگری بانوان است. رواج روزافزون گردشگردی در میان بانوان در عصر حاضر به ویژه در کشورهای غیر اسلامی  بنابر دلایلی مانند علم آموزی، سیاحت و... و با توجه به موقعیت جغرافیایی وآداب رسوم مختلف آن مناطق، نوع پوشش بانوان از یک طرف امکان  شهرت یافتن آن و از طرفی  اضطرار و حتی به واسطه تبلیغ اسلام هراسی در میان مردم آنجا از جمله مسایلی است که موجب تحقیقات نو در احکام شده است. در نوشتار حاضر، حکم پوشش بانوان در دو محور کیفیت و کمیت پوشش بررسی می شود و با ژرف نگری در نقش موضوع شناسی و پویایی فقه اسلامی به دست می آید که نحوه پوشش و کیفییت آن در مناطق مختلف، متفاوت است اگرچه مقدار پوشش در همه جا یکسان و غیر قابل تغییر است.

    کلیدواژگان: پوشش، شهرت، سیاحت، گردشگردی، اسلام هراسی، اضطرار، علم آموزی، قاعده تنفیر
  • فضه جوادی، مریم برقعی* صفحات 75-89

    انسان موجودی اجتماعی است. در تمام نهادهای اجتماعی در راستای صلح و آرامش، فردی به عنوان سرپرست تعیین می شود. خانواده که مهمترین نهاد اجتماعی است از این امر جدا نیست و برای به سامان رسیدن برنامه ها و سیر حرکتش نیازمند یک مسیول و سرپرست است. در نظام خانواده، سرپرستی امور آن برعهده مرد نهاده شده است و در آیه 34 صوره نساء تصریح به این امر شده است. در گستره اختیارات سرپرست دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی بر این باورند که براساس این آیه اطاعت از مردان بر زنان به طور مطلق و همانند اطاعت بردگان است و از طرفی بعضی افراد سودجو از این دستور الهی سوء استفاده کرده اند و از تکلیف قوامیت به عنوان اهرم فشار علیه زنان استفاده می کنند و آرامش خانواده را مختل می کنند. از نظر برخی دیگر، قوامیت به عنوان تکلیف بر مرد دانسته شده است که مرد موظف است به امور خانواده اهتمام ورزد و لزوم اطاعت منحصر به مسایل زناشویی است نه در کل امور زندگی و در نهایت گروهی دیگر از این آیه، لزوم تصدی مناصب اجتماعی توسط مردان را برداشت کرده اند. اسلام قوامیت را به معنای تکلیف دانسته نه به معنای سلطه مطلق بر زنان اگرچه لازمه ریاست اطاعت است البته نه اطاعت در تمام حیطه های زندگی. اطاعت زن از مرد تنها در محدوده مسایل زناشویی است. نوشتار حاضر علاوه بر تبیین ماهیت و گستره قوامیت، رابطه سرپرستی مردان در خانه را با مولفه های صلح بررسی می کند ازجمله عدالت محوری، تعاون و همبستگی، احساس مسئولیت و... . دستاورد نوشتار حاضر این است که قوامیت مرد، نوعی مسئولیت برای اداره کانون خانواده است که به دنبال آن، تکالیف و وظایفی برعهده مرد خواهد آمد از جمله لزوم نفقه و رفتارعادلانه و... . نوشتار حاضر درصدد تبیین ماهیت و گستره قوامیت و مشخص کردن محدوده اطاعت زوجه از زوج است تا بدین وسیله موجبات صلح و آرامش در خانواده فراهم شود و از نزاع های خانوادگی پیش گیریی شود و به همین ترتیب زمینه صلح در اجتماع فراهم شود.

    کلیدواژگان: زوج، زوجه، سرپرستی، قوامیت، حق، تکلیف، صلح
  • ساجده العبدالخانی صفحات 91-104

    امروزه رشد لجام‏ گسیخته مصرف‏ گرایی از معضلات بسیاری از کشورهاست. جامعه و کشور مصرف‏ زده کمتر به خودکفایی می رسد. این گرایش در تمام اقشار جامعه نفوذ کرده است و زنان نیز با آن رابطه‏ای دوسویه دارند. از سویی جمعیت انبوهی از مصرف‏ کنندگان، زنان‏ هستند و از دیگرسو زنان بر الگوی مصرف دیگران به ویژه افراد خانواده تاثیر می گذارند، پس اصلاح الگوهای مصرف در هرآنچه نگهداری و حفظ آن اثر مثبت در اقتصاد فرد و جامعه دارد، ضروری به نظر می‏رسد. در این ارتباط زنان می‏توانند فرهنگ صرفه‏ جویی را درون خانواده نهادینه کنند که این خود به فرهنگ‏سازی در کل جامعه منجر می شود. بخش مهمی از آموزه‏ های دینی در رابطه با مسایل اقتصادی ناظر به بیان الگوهای مصرفی مطلوب از نظر شرع مقدس در سبک زندگی است. در نوشتار حاضر در ابتدا معیار کلی اسلام در این زمینه معرفی شده است، سپس با طرح مباحث اجتماعی مرتبط با بحث مصرف‏ گرایی تاثیر تبلیغات بر مصرف‏ گرایی زنان بررسی می شود. آسیب‏های مصرف‏ گرایی در جامعه زنان نیز از نکات مورد توجه نگارنده است که در قالب دو آسیب تجمل‏گرایی و مدگرایی آمده است. از آنجا که شناخت مصادیق زهد، قناعت، ساده‏زیستی و دوری از تجمل‏گرایی در زندگی حضرت زهرا (س) می‏تواند انگیزه کافی به ویژه در زنان مسلمان ایجاد کند ذیل هر بخش نمونه ‏هایی از ساده‏زیستی و پرهیز از مصرف‏زدگی در زندگانی آن بزرگوار پرداخته شده است.

    کلیدواژگان: اصلاح الگوی مصرف، فرهنگ، صرفه‏جویی، اسراف، تبذیر