فهرست مطالب

نشریه راهبردهای مدیریت در نظام سلامت
سال پنجم شماره 3 (پیاپی 17، پاییز 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/09/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حجت رحمانی، محمد عرب، جلال سعید پور، قاسم رجبی واسوکلائی، هیوا میرزایی* صفحات 165-168

    گردشگری سلامت یکی از صنعت های روبه رشد دنیاست (1) که بحران کرونا به شدت روی آن تاثیر منفی گذاشته است (2). کشور ما با توجه به نقاط قوت و فرصت هایی که در پیش دارد، هرساله درصد بیشتری از این بازار بین المللی را تصاحب می کرد. بر اساس پیش بینی ها با توسعه گردشگری سلامت در جمهوری اسلامی ایران تا افق 1404، سالیانه 1 الی 2 میلیون گردشگر سلامت وارد کشور خواهند شد (1،3). بر اساس آمار های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در سال 1397 حدود 550-500 هزار گردشگر سلامت به کشور وارد شده اند. بحران کرونا به علت تضعیف بازار گردشگری سلامت، مراکز تشخیصی درمانی و شرکت های تسهیلگر را با تنگنای بیشتری در امور مالی روبه رو کرده است. ولی فرصت مناسبی را برای ایجاد زیر ساخت های لازم برای دوران پساکرونا از قبیل سایت اینترنتی مناسب، فعالیت در شبکه های اجتماعی، شکل دهی کلینیک های مجازی، توسعه بیش از پیش دورا پزشکی در امور تشخیصی و مراقبتی، مدیریت سیستم پذیرش و نوبت دهی، تسهیل فرآیند های مربوط به بیماران بین الملل در موسسات تشخیصی درمانی، بازبینی سیاست های مربوط به بازار گردشگری سلامت و غیره را فراهم آورده است. بر اساس آمار های اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت، در 9 ماهه اول سال 1398 حدود 125 هزار گردشگر سلامت به مراکز تشخیصی-درمانی کشور مراجعه کرده یا در آنجا بستری شدند. بر اساس همین آمار ها در ایام شیوع کرونا (از اول بهمن ماه 1398 الی آخر خرداد 1399) پیش بینی می شد که تعداد 250 هزار گردشگر پزشکی وارد کشور شوند که بر اساس برآورد ها هر گردشگر بین 2 الی 3 هزار دلار ارز آوری داشت. بنابراین پیش بینی می شود  مبلغی حدود 625 میلیون دلار به این صنعت روبه رشد آسیب مالی وارد شده است (3). لازم به ذکر است که به واسطه این صنعت سالیانه حدود 5/1 میلیارد دلار ارز وارد کشور می شد. همچنین پیش بینی می شود ایران حدود 30 درصد از حجم بازار گردشگری پزشکی را از دست بدهد که این امر لزوم تلاش مضاعف برای دوران کرونا و پساکرونا را نشان می دهد (2). تاثیر کرونا بر ذی نفعان صنعت گردشگری سلامت: چه باید کرد؟تاثیرات و راهکار های مربوطه را می توان با توجه به مثلث گردشگری سلامت (شکل 1) بسط داد. شرکت های تسهیلگر گردشگران سلامت متولیان شکل 1: مثلث گردشگری سلامت   شرکت های تسهیگر پر واضح است،که شرکت های تسهیلگر بیشترین تاثیر منفی را از این بحران داشته اند. یکی از ضعف های عمده این بازار عدم بازاریابی مناسب در کشور های مبدا برای آشنایی و ترغیب گردشگران برای سفر به ایران و دریافت خدمات مورد نیاز بوده است. این وقفه ایجاد شده می تواند ظرفیت شرکت های مذکور را که در امور مربوط به پذیرش و ترخیص گردشگران پزشکی به کار گرفته می شد به سمت بازاریابی مبدا محور سوق دهد. همچین اکثر گردشگران سلامت در کشور ما از کشور های همسایه نظیر افغانستان، عراق، آذربایجان و غیره هستند، بنابراین پیشنهاد می شود، شرکت های مذکور بازار های جدیدی را در کشور های آمریکای جنوبی و آفریقا جست و جو کنند. گردشگران سلامت گردشگران به علت ماهیت انتخابی بودن (غیر اورژانسی بودن) خدماتی که برای دریافت آن اقدام به مسافرت می کردند، کمتر تاثیر منفی پذیرفته اند و در اولین فرصت بعد از کاهش بار این بیماری می توانند به کشور مقصد عزیمت نمایند. تخفیفات شرکت های تسهیلگر، واسطه ها و مراکز ارایه دهنده خدمات تشخیصی درمانی در دوران پسا کرونا که جهت جبران زیان های دوران کرونا و کنترل بخش های قبلی این بازار پر سود ارایه خواهند شد، می تواند فرصت خوبی برای گردشگران باشد. همچنین بیماران می توانند در زمینه کیفیت، قیمت، مراکز سلامت، پزشکان و غیره با تقویت بازاریابی شرکت های تسهیلگر اطلاعات بیشتری به دست آورند. مراکز ارایه خدمات سلامت مراکز ارایه دهنده خدمات سلامت نیز به نسبت کمتری تاثیر پذیرفته اند، بدین دلیل که تمامی درآمد آن ها از محل گردشگران سلامت نبوده است. این مراکز بایستی در جهت ارتقای کیفی خدمات مربوطه تلاش نمایند. رقبای ما در این صنعت کشور هایی از قبیل ترکیه، کره جنوبی، مالزی و غیره هستند که با قیمت بیشتر از کشور ما، خدمات با کیفیت تری ارایه می کنند (4). بنابراین ارتقای کیفی این خدمات از اهمیت بالایی برخودار است. متولیان شاید تنها نکته مثبت بحران کرونا برای متولیان این صنعت باشد. بازار گردشگری سلامت ایران به دلایلی از قبیل سیاست های نادرست، چند متولی بودن، دلال محور بودن و غیره نیازمند بازنگری اساسی در سیاست ها و تجدید ساختار می باشد، که بحران عالم گیری کووید-19 و همچنین تشکیل وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری می توانند پتانسیل های بالقوه خوبی در این زمینه باشند (5). وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، وزارت امور خارجه به عنوان متولیان این امر می توانند با ارایه تسهیلات بانکی به کسب و کار های گردشگری سلامت که از بحران کرونا آسیب دیده اند، پایه های این صنعت را برای دوران پسا کرونا حفظ کنند. این نامه به سردبیر برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی با عنوان "تحلیل استراتژیک استقرار واحد بیماران بین الملل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران"، مصوب دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران با کد اخلاق IR.TUMS.SPH.REC.1398.132 می باشد.

    کلیدواژگان: گردشگری سلامت، کرونا، ایران
  • محمدرضا شیخی چمان* صفحات 169-172

    سلامت یکی از ارزش ها و نیازمندی های پایه ای رشد انسان بوده که در مکاتب الهی و اسناد بین المللی بدان تاکید شده است و دولت ها موظف هستند همه امکانات خود را در راستای پاسخ دهی به نیازهای سلامتی آحاد مختلف جامعه بسیج کرده و مراقبت های سلامت با کیفیت و قابل پرداخت را در همه سطوح خدمات بهداشتی، درمانی و بازتوانی برای تک تک افراد کشور فراهم کنند که تولیت این امر بر عهده نظام سلامت قرار داده شده است (1) و نظام های سلامت تلاش کرده اند تا با برقراری سازوکارهای مختلف، مسئولیت خود را در قبال تامین سلامت جوامع به درستی انجام دهند (2). رشته های مختلف علوم سلامت نیز در همین راستا و به عنوان بازوان اجرایی، آموزشی و تحقیقاتی نظام سلامت، سعی در ایفای نقش خود دارند. در این بین و به منظور هدفمندترکردن اقدامات انجام شده در نظام سلامت و ارتقای هر چه بیشتر شاخص های سلامت کشور، توجه به حلقه های سیاست گذاری، مدیریت و اقتصاد سلامت که در کنار هم تشکیل یک چرخه را می دهند ضروری به نظر می رسد. در ارتباط با حلقه اول، سیاست گذاری فرآیندی پیچیده و چند بعدی است و عوامل متعددی بر آن تاثیر گذار هستند. سیاست گذاری در نظام سلامت به عنوان هسته مرکزی و مغز متفکر نظام سلامت در جهت تعیین راهبردهای کلی نظام در مسایل مختلف مرتبط با سلامت است که باید مبتنی بر شواهد و توسط متخصصان خبره انجام گیرد. به بیان بهتر و به دلیل اهمیت کالای استراتژیک سلامت، انجام این سیاست گذاری نباید با آزمون و خطا همراه باشد. چرخه سیاست گذاری شامل شناسایی مشکل، تدوین سیاست، اتخاذ سیاست، اجرای سیاست و ارزیابی سیاست است (3). افراد سیاست گذار باید درک عمیقی از مشکلات و دغدغه‎های واقعی سلامت مردم داشته و با ارزش ها و چارچوب های فرهنگی جامعه آشنا باشند، دارای تحصیلات مرتبط و تجربیات اجرایی-آموزشی مناسبی باشند، با سایر سازمان ها ارتباطات سازنده و اثربخش برقرار کرده و نظام سلامت را از حالت انفعال خارج کنند، قادر باشند به دور از هرگونه تعصب، از شواهد علمی و تجارب ارایه شده توسط سیستم های سلامت پیشرو استفاده کنند، از نظرات نخبگان جوان کشور استقبال کنند، نظام را برای رویارویی با بحران ها و شرایط اضطراری همچون بیماری کووید-19 آماده کنند، توان پذیرش تصمیمات اشتباه خود را داشته باشند و درصدد رفع آن ها برآیند تا در نهایت راهبری جامعی برای نظام داشته باشند، چشم انداز و برنامه استراتژیک مناسبی برای آن ترسیم کنند و عملکرد سیستم را از جهات گوناگون بهبود بخشند. در ارتباط با حلقه دوم، پس از سیاست گذاری مبتنی بر شواهد، نوبت به اجرای کامل و هدفمند آن می رسد که در این وهله، نظام سلامت در همه سطوح مدیریتی نیازمند مدیران بهداشتی و درمانی حاذق و توانمند دارای مهارت های انسانی است (4). مدیری که با رعایت اصول اخلاقی، تشکیل تیمی سالم و انگیزه دهی مداوم، فعالیت های گروهی را با حل تعارضات منافع احتمالی در راستای رسیدن به اهداف معین هدایت کند، برنامه ریزی گام به گام داشته باشد و اصول سازمان دهی را مد نظر قرار دهد، بهینه ترین استفاده را از منابع در دسترس ببرد، سازمان خود را بهره ور و آن را با تغییرات گسترده محیط بیرونی هماهنگ کند، قدرت مذاکره، چانه زنی و مهارت های رهبری داشته باشد تا بدین صورت قادر باشد در کنار جلب رضایت کارکنان و گیرندگان نهایی خدمات، سیاست های ابلاغی سلامت را به بهترین شکل ممکن اجرا و موجبات بهبود شاخص های سلامت کشور را فراهم کند (5). در این حلقه نیز انتخاب مدیران بهداشتی و درمانی کشور باید مبتنی بر شایسته سالاری و به دور از سایر مسایل باشد. لازم به ذکر است که سیاست گذاری های هر چند دقیق اگر در مرحله اجرا با ضعف مواجه شوند نخواهند توانست به درستی اهداف از پیش تعیین شده خود را محقق نمایند که وقوع این دست از اتفاقات باعث تضییع حقوق و سلامتی افراد جامعه شده و پایمال شدن بیت المال و منابع محدود نظام سلامت را در پی خواهد داشت و نهایتا منجر به کاهش اعتماد مردم به دولت و نهاد های دولتی می شود. در ارتباط با حلقه سوم، ریشه علم اقتصاد به تقابل دو مولفه وجود منابع محدود و نیازهای نامحدود در جامعه باز می گردد، به گونه ایکه بتوان پاسخگوی این نیازهای نامحدود با به کارگیری بهینه منابع محدود موجود بود. علم اقتصاد سلامت نیز به به دنبال تحقق اهداف مذکور در نظام سلامت است، یعنی بودجه و منابع محدود انسانی و غیرانسانی نظام سلامت با چه شیوه و ترکیبی در راستای حفظ و ارتقای سلامت جامعه به کار گرفته شوند تا بهترین خروجی ممکن و تولید سلامت را داشته باشند. اقتصاد دانان سلامت باید درک کامل و درستی از مفاهیم اثربخشی، کارایی و عدالت داشته باشند. با انجام مطالعات اقتصاد سلامت می توان به این سوالات پاسخ داد که مقدار بهینه تخصیص منابع به هر بخش نظام چه میزان است، چه پروسیجرها و فرآیندهای درمانی مقرون به صرفه تر هستند، چه داروهایی تحت پوشش نظام بیمه ای قرار بگیرند، چه تجهیزات پزشکی خریداری شوند، تعرفه خدمات مراقبت سلامت چه مقدار باشد و یا به عبارتی دیگر، در نظام سلامت چه کالاهایی و چگونه تولید شوند، با چه روش هایی به دست مصرف کننده نهایی برسند و سپس اطلاعات حاصل از پژوهش های مختلف در اختیار سیاست گذار قرار گرفته تا مبنای سیاست گذاری مبتنی بر شواهد فراهم شود. در این حلقه باید توجه کرد که اتخاذ برنامه و سیاست هایی هر چند دقیق در حلقه سیاست گذاری و سپس سپردن آن در حلقه دوم به مدیران بهداشتی و درمانی شایسته بدون در نظرگرفتن مولفه های اقتصادی و تخصیص بودجه و اعتبارات عملا امکان پذیر نبوده و حتی درصورت اجرا در مدت زمان کوتاهی با شکست مواجه شده و از چرخه خارج خواهند شد، بدون آنکه منفعتی برای بهبود سلامت جامعه داشته باشند. در مجموع، هر جامعه ای نیازمند نظام سلامت یکپارچه و متحدی است که پویا و پاسخگو بوده و به دنبال ارتقای مداوم خود باشد، توسط سیاست گذاران توانمند اداره شود، مشکلات اصلی سلامت مردم را در راس فعالیت های کاری خود قرار دهد (حلقه اول)، مدیرانی متعهد و نیروهای اجرایی ماهر و آموزش دیده ای داشته باشد (حلقه دوم)، با تامین مالی صحیح از گیرندگان خدمات حفاظت مالی داشته باشد، هزینه های خود را کنترل کند، عدالت در سلامت را بسط دهد (حلقه سوم) و در نهایت حلقه های سیاست گذاری، مدیریت و اقتصاد سلامت با برقراری ارتباطات اثربخش و تولید شواهد علمی معتبر و تشکیل یک چرخه منسجم بتوانند به درستی نقش خود را در نظام ایفا کرده و در راستای خدمت به بازیابی، حفظ و ارتقای سلامت جامعه گام بردارند.

    کلیدواژگان: سیاست گذاری، مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، اقتصاد سلامت
  • محمد حاجی اصل، جهانبخش رحیمی باغملک* صفحات 173-184
    زمینه و هدف

    میزان پذیرش سیستم های پرونده الکترونیکی سلامت به طور قابل توجهی افزایش یافته است، با توسعه این فناوری در بخش پزشکی، شاهد تحول عظیمی در نظام ارایه خدمات بهداشتی و درمانی هستیم. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سرمایه گذاری فناوری اطلاعات سلامت بر عملکرد مالی با نقش میانجی فرآیند کسب و کار در بیمارستان های استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است.

    روش پژوهش:

     مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- علی  با رویکرد تحلیلی بود. بر اساس جدول مورگان نمونه آماری به تعداد 341 نفر برآورد شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد با 31 سوال بود که روایی صوری، روایی همگرا و واگرا، پایایی آلفای کرونباخ و پایایی مرکب آن مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار های Smart PLS و SPSS 20 استفاده شد.

    یافته ها:

     9 فرضیه پژوهش از طریق آزمون مسیر و مدل معادلات ساختاری تایید شدند. یافته ها نشان داد سرمایه گذاری فناوری اطلاعات سلامت با مقدار معنی داری (3/647) و ضریب مسیر (0/237) بر عملکرد مالی تاثیر معنی داری داشت و فرآیند کسب و کار با اثر کل (0/477) در مسیر بین این 2 متغیر نقش میانجی را ایفا می کرد. مدل پژوهش نیز از برازش مناسب برخوردار بود.

    نتیجه گیری

    فناوری اطلاعات سلامت باعث ایمنی و کارایی اطلاعات، بهبود سلامت عمومی، اطمینان از حفظ حریم خصوصی بیمار و همچنین با کاهش در هزینه ها باعث افزایش بازده دارایی ها خواهد شد.

    کلیدواژگان: بیمارستان، پرونده الکترونیک سلامت، سرمایه گذاری فناوری اطلاعات سلامت، عملکرد مالی، فرآیند کسب و کار
  • علیرضا رجبی پور میبدی، لیلا آندرواژ*، آذین کایدیان، مهدی مختاری پیام، محسن بردستانی صفحات 185-196
    زمینه و هدف

    مدیریت منابع انسانی سبز، به فعالیت هایی اشاره دارد که دربرگیرنده توسعه، پیاده سازی و نگهداشت مداوم سیستمی است که منجر به سبز شدن کارکنان سازمان می گردد. مسایل نیروی انسانی نمی تواند فقط به یک حوزه تخصصی محدود شود. در نتیجه تصمیمات و عملکرد مسیولان امور پرسنلی، در کلیه سطوح سازمانی و به تبع آن در عملکرد کلی سازمان تاثیر می گذارد. لذا .هدف از این مطالعه بررسی تاثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد محیطی سازمان هلال احمر با در نظر گرفتن نقش میانجیگری عوامل توانمندساز فرهنگ سبز در بین کارکنان سازمان هلال احمر استان خوزستان بود.

    روش پژوهش:

     مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی است و از آنجاییکه از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه ها استفاده شد، از نوع تحلیل همبستگی قلمداد می شود. جامعه آماری را 440 نفر از کارکنان هلال احمر استان خوزستان تشکیل دادند که حجم نمونه مطالعه با استفاده جدول جرسی و مورگان تعداد 205 نفر به دست آمد. در این مطالعه، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده و داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای  SPSS 24و   lisrel 8.5 آزمون معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج مطالعه نشان داد که تاثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد محیطی با مقدار معنی داری (2/53)، بر عوامل توانمندساز فرهنگ سبز با مقدار معنی داری (6/54) و تاثیر عوامل توانمندساز فرهنگ سبز بر عملکرد محیطی با مقدار معنی داری(2/40) تایید شده و این تاثیرات مثبت و در جهت افزایشی بوده است. همچنین نقش میانجی عوامل توانمندساز فرهنگ سبز در رابطه بین اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز و عملکرد محیطی نیز با مقدار بار عاملی (0/536) تایید شد.

    نتیجه گیری

    ازآنجا که مشکلات زیست محیطی و اثرات آن تاثیر زیادی بر عملکرد سازمان هلال احمر و نگرش مصرف کنندگان داخلی و خارجی نسبت به محصولات داخلی دارد، در نتیجه توجه به عملکرد محیطی سازمان هلال احمر دارای اهمیت زیادی می باشد و سازمان هلال احمر باید با به کارگیری مدیریت منابع انسانی سبز بتوانند در رشد و پرورش منابع انسانی انسانی سبز تلاش داشته باشد.

    کلیدواژگان: مدیریت منابع انسانی سبز، عملکرد محیطی، توانمندساز، فرهنگ سبز
  • مهدی عبدی، یوسف محمدزاده*، هدایت منتخب صفحات 197-208
    زمینه و هدف

    یکی از خطاهای معمول در سیاست گذاری گردشگری، توجه صرف به جاذبه های گردشگری بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی و امکانات موجود در جامعه است. یکی از مهم ترین امکانات لازم برای گردشگران، دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی باکیفیت در کشور مقصد می باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر بهبود برخی شاخص های بخش سلامت بر جذب گردشگران خارجی بوده است.  

    روش پژوهش: 

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از داده های مربوط به شاخص های توسعه جهانی (منتشرشده توسط بانک جهانی)، طی دوره زمانی 1996 تا 2016 انجام شده است. نمونه پژوهش، شامل 82 کشور درحال توسعه و توسعه یافته بود. به منظور تحلیل داده ها از روش آزمون بر پایه داده های پانل و روش رگرسیونی گشتاورهای تعمیم یافته و نرم افزار Stata14 استفاده شد.

    یافته ها: 

    یافته های حاصل از برآورد هر 4 مدل نشان داد که بهبود شاخص های بخش سلامت موجب افزایش میزان جذب گردشگر در کشورهای جهان شده است. هر 2 شاخص بخش سلامت برای 2 گروه از کشورها تاثیر مثبت و معنی دار بر روی میزان جذب گردشگر خارجی داشته است. همچنین یافته ها نشان داد سایر متغیرهای مستقل مدل ازجمله توسعه حمل ونقل هوایی، درآمد سرانه، بهبود فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه تجارت تاثیر مثبت و معنی دار بر روی جذب گردشگران خارجی داشت.

    نتیجه گیری:

     بهبود شاخص های سلامت، از یک سو به عنوان امکانات ضروری رفاهی گردشگران محسوب شده و از سوی دیگر استفاده از خدمات بهداشتی-درمانی از اهداف مهم گردشگری است؛ از منظر اجتماعی نیز بهبود شاخص های سلامت وجهه مثبتی برای جامعه می باشد. لذا بهبود وضعیت بخش سلامت از ضروریات توسعه بخش گردشگری محسوب می شود.

    کلیدواژگان: مخارج بخش سلامت، صنعت گردشگری، نرخ مرگ ومیر، خدمات بهداشتی-درمانی
  • حجت وحدتی*، راضیه منتظری نجف آبادی صفحات 209-226
    زمینه و هدف

    نظر به اینکه نظام سلامت از حوزه های بسیار مهم برای توسعه اجتماعی در همه کشورها به شمار می آید، لذا باید توجه ویژه ای به سیاست گذاری و پایش در این حوزه شود. بنابراین این مطالعه با هدف عارضه یابی تحقق اهداف خط مشی های دولتی با تمرکز بر دانشگاه های علوم پزشکی ایران که پایه اصلی ارایه خدمات درمانی می باشند، انجام شد.

    روش پژوهش: 

    مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها، کیفی (تحلیل مضمون) بوده است. در این مطالعه ابتدا با رویکرد تحلیل مضمون موانع تحقق اهداف خط مشی ها، شناسایی و طبقه بندی گردید، سپس با استفاده از پرسشنامه نظرات خبرگان (45 نفر از مدیران ارشد دانشگاه های علوم پزشکی دولتی ایران با انتخاب هدفمند) جمع آوری و در نهایت با به کارگیری تکنیک آنتروپی شانون، موانع مذکور رتبه بندی شد.

    یافته ها: 

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد موانع تحقق اهداف خط مشی های دولتی به ترتیب اهمیت به صورت موانع مرتبط با خط مشی گذاران (0/3320)، ماهیت خط مشی (0/2810)، مجریان خط مشی (0/1740)، عوامل محیطی (0/1330) و عوامل سازمانی (0/0780)، رتبه بندی شدند.

    نتیجه گیری: 

    نتایج این مطالعه بیانگر این موضوع است که اهمیت مشتری (گیرندگان خدمات سلامت) به درستی درک نشده است و منافع شخصی و حزبی در خط مشی گذاری، بر منافع ملی و مشتری اولویت پیدا کرده است.

    کلیدواژگان: خط مشی های دولتی، خط مشی گذاری، عارضه یابی، موانع موفقیت، نظام سلامت
  • یدالله حمیدی، اولیا زارع*، علیرضا سلطانیان، علی اکبر فضایلی صفحات 227-235
    زمینه و هدف

    تمرکز بر سلامت سازمان به عنوان یک مزیت رقابتی و عامل مهمی برای اثربخشی بیمارستان است. لذا این مطالعه با هدف بررسی رابطه سلامت سازمانی با درجه اعتبار بخشی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام گردید.

    روش پژوهش:

     مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1398 انجام شد. جامعه آماری، کارکنان بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بودند. حجم نمونه 382 نفر برآورد شد. نمونه گیری به روش چندمرحله ای انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی بود. روایی پرسشنامه از طریق اخذ نظر اساتید و صاحب نظران تایید و پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ (0/88) محاسبه گردید. اطلاعات مربوط به وضعیت درجه اعتباربخشی بیمارستان های مورد مطالعه از دفتر اعتبار بخشی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه اخذ گردید. برای تحلیل داده ها، آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون) با استفاده از نرم افزار SPSS 16 به کار گرفته شد.

    یافته ها: 

    یافته ها نشان داد بین مولفه سلامت سازمانی با درجه اعتبار بخشی رابطه معنی داری وجود داشت  (0/05 > p). ضمنا بیشترین میانگین سلامت سازمانی مربوط به بیمارستان محمد کرمانشاهی با میانگین 170/40 و کمترین میانگین مربوط به بیمارستان دکتر معاون صحنه با میانگین 123/61 بود.

    نتیجه گیری: 

    با توجه به معنی دار بودن رابطه بین سلامت سازمانی با درجه اعتباربخشی بیمارستان ها، لازم است مدیران بازنگری های جدی در انجام فرایند اعتباربخشی مراکز انجام دهند و اقدامات اصلاحی در خصوص نقاط قابل بهبود محتوای استانداردها، شیوه ارزیابی و تربیت ارزیابان اعمال نمایند.

    کلیدواژگان: سلامت سازمانی، درجه اعتباربخشی، بیمارستان
  • پریوش خلیلی، محمدرضا رسولی*، محمد فتحیان صفحات 236-251
    زمینه و هدف

    با ظهور پرونده های الکترونیکی سلامت و توسعه فناوری های مرتبط، گرایش جدی به سمت رویکردهای داده مبنایی که با بهره گیری از روش هایی نظیر یادگیری ماشین، داده کاوی و فرآیندکاوی به بهبود رویه های بالینی می پردازند، شکل گرفته است. از این رو هدف از این مطالعه ابتدا شناسایی رویکردهای مذکور و سپس ارایه دسته بندی جامعی از آن هاست.

    روش پژوهش: 

    جهت کشف دانش مرتبط با سوال پژوهش از روش مرور نظام مند استفاده گردید. جستجوی مطالعات مرتبط در پایگاه اسنادی web of science به عنوان یک پایگاه جامع و معتبر انجام شد که 1536 انتشار علمی سال های 19- 2000  را دربرداشت. با غربالگری نتایج مذکور بر اساس تناسب عنوان با معیارهای ورودی و خروجی، 184 مقاله منتج گردید. در غربالگری نهایی با بررسی چکیده و متن کامل این مقالات و همچنین به وسیله ارزیابی آن ها مبتنی بر ارتباط با زمینه مورد مطالعه و نیز کیفیت شواهد ارایه شده، 84 مطالعه باقی ماند. در نهایت سنتز نهایی بر روی شواهد استخراج شده از این مقالات انجام گرفت.

    یافته ها: 

    با بررسی شواهد شناسایی شده، 4 دسته کلی "رویکردهای مبتنی بر رویداد"، "هوشمندسازی فرآیند"، "سیستم های دانش بالینی" و "کنترل و پایش داده مبنا" به عنوان رویکردهای داده مبنایی که برای مدیریت کیفیت فرآیندهای بالینی می توانند مورد استفاده قرار گیرند شناسایی گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج مرور نظام مند نشان داد رویکرد مبتنی بر رویداد بیشترین کاربرد را در بین مقالات مختلف داشته است. همچنین رویکرد هوشمندسازی فرآیند از باقی رویکردها جدیدتر بود و از این رو می تواند زمینه مناسبی برای پژوهش های آتی باشد. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در تکمیل دستورالعمل های مرکز حاکمیت بالینی به کار گرفته شود.

    کلیدواژگان: تحلیل داده، کنترل کیفیت، مرور نظام مند
|
  • Hojjat Rahmani, Mohammad Arab, Jalal Saeedpour, Ghasem Rajabi Vasokolaei, Hiwa Mirzaii* Pages 165-168

    The importance of maintaining and restoring health has always made human beings seek health care. Lack of proper access to health care, price and quality differences, as well as other factors among different countries have led to the formation of a long-standing industry called health tourism. Outbreak of coronavirus throughout the world has shocked and affected most countries. In this regard, the health tourism market of Islamic Republic of Iran was no an exception and was affected by this crisis. To meet this challenge, stakeholders of the health tourism market should determine their recession during this period, strengthen their weaknesses, and use the available opportunities. In this study, we intended to investigate effect of the coronavirus prevalence on the health tourism market of the Islamic Republic of Iran.

    Keywords: Health tourism, Corona, Iran
  • Mohammadreza Sheikhy Chaman* Pages 169-172

    In any society, health systems should meet health needs of the population in various aspects. The health system should also move towards the system’s predetermined goals in order to establish an effective connection between different cycles of the system from policy-making to implementation by considering the fundamentals of economics.

    Keywords: Policy making, Healthcare management, Health economics
  • Mohammad Haji Asl, Jahanbakhsh Rahimi Baghmalek* Pages 173-184
    Background

    The acceptance rate of electronic health recording systems has increased significantly, so that development of this technology in the medical sector has caused a huge change in the health care system. The aim of this study was to investigate the effect of investment in health information technology on financial performance with the mediating role of business process in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad hospitals in Iran.

    Methods

    This applied and descriptive-causal study was conducted with an analytical approach. According to Morgan Table, the sample size was estimated as 341 individuals. The research instrument was a 31-item standard questionnaire validated using face validity, convergent reliability, divergent reliability, Cronbachchr('39')s alpha reliability, and compound reliability. To analyze the data, descriptive statistics and structural equation modeling were applied by Smart PLS and SPSS 20 software.

    Results

    In this study, 9 research hypotheses were confirmed by path analysis and Structural Equation Modeling (SEM). Based on the findings, investing in health information technology whit significance amounts of 3.647 and path coefficient of 0.237 had a significant effect on financial performance. The overall business process (0.477) plays a mediating role in the path between these 2 variables. The research model had a suitable fit.

    Conclusion

    Health information technology can increase the safety and efficiency of information, improve public health, ensure the privacy of the patients, and increase the assetschr('39') efficiency by reducing costs.

    Keywords: Hospital, Electronic health records, Investment in health information technology, Financial performance, Business process
  • Alireza Rajabipoor Meybodi, Leila Andervazh*, Azin Kayedian, Mahdi Mokhtari Payam, Mohsen Bardestani Pages 185-196
    Background

    Green human resource management refers to activities involving development, implementation, and ongoing maintenance of a system that leads to greening employees of an organization. Human resources’ issues cannot be limited to one area of expertise. As a result, decisions and performance of the personnel officers at all levels affect the organization’s performance. So, this study aimed to investigate the effect of green human resource management on environmental performance of Red Crescent with mediating role of green culture empowering factors.

    Methods

    The present study was applied in purpose and since the structural equation modeling method was used to test the hypotheses, it is considered as a correlation analysis. The statistical population consisted of 440 Red Crescent employees in Khuzestan province. The sample size of the study was determined as 205 using the Jersey and Morgan Table. The participants were selected using simple random sampling method. The data collection tool was a questionnaire and the collected data were analyzed using structural equation test by SPSS 24 and Lisrel 8.5 software.

    Results

    Based on the findings, the green human resource management measures had a positive significant effect on environmental performance and green culture factors at significant amount of 2.53 and 6.54, respectively. Furthermore, empowerment factors had a positive significant effect on environmental performance with a significant amount of 2.40. In addition, the mediating role of green culture empowerment factors was confirmed in the relationship between green human resource management measures and environmental performance (0.536).

    Conclusion

    Since environmental problems and their effects have a great impact on the performance of Red Crescent employees and on the attitude of domestic and foreign consumers towards domestic products, environmental performance of the Red Crescent should be considered. Moreover, the Red Crescent should use green human resource management to work on the growth and development of green human resources.

    Keywords: Green human resource management, Environmental performance, Empowerment, Green culture
  • Mehdi Abdi, Yousef Mohammadzadeh*, Hedayat Montakhab Pages 197-208
    Background

    One of the most common mistakes in tourism policy is to focus solely on the tourist attractions without considering the environmental conditions and facilities in the community. Access to quality health services in the destination country is one of the most important facilities for tourists. The present study investigated the effect of improving the health sector on attracting foreign tourists.

    Methods

    The present study was a descriptive-analytical study. To conduct the study, the data of global development indicators (published by the World Bank) from 1996 to 2016 were used. The study sample included 82 developing and developed countries. In order to analyze the data, the test methods based on panel data and the generalized torque regression were applied using Stata 14 software.

    Results

    Findings from the estimates of all 4 models show that development of health and treatment increased the amount of tourist attraction in the world. The 2 indices of health developer for both groups of countries had a significant positive effect on tourism development index (tourist attraction). The findings also showed that other independent variables of the model such as air transport development, poll tax income, improvement of information and communication technology, and business development had a positive and significant effect on attracting foreign tourists.

    Conclusion

    On the one hand, provision of the necessary health facilities and improvement of the health indicators provide one of the most essential facilities needed by tourists. On the other hand, application of these facilities is the goal of tourism. From a social point of view, improving health indicators is a positive aspect for society. Therefore, development of health is one of the essentials of tourism development.

    Keywords: Expenditures of health sector, Tourism industry, Mortality rate, Health services
  • Hojat Vahdati*, Raziyeh Montazerinajafabadi Pages 209-226
    Background

    Given that the health system is one of the most important areas for social development in all countries, special attention should be paid to policy making and monitoring in this area. This research aimed to diagnose achievement goals of government policies focusing on government medical universities in Iran, which are the mainstay of providing health care.

    Methods

    The present study is practical in terms of purpose and qualitative (content analysis) in terms of data collection. The barriers of achieving policy goals were reviewed and classified by reviewing the literature through content analysis. Later, the ideas of experts (45 senior managers of Iranian government medical sciences universities selected based on the study goals) were collected using a questionnaire. As a result, the barriers were determined and ranked by Shannon entropy technique.

    Results

    The findings showed that the identified barriers in achieving government policy goals were related to policy makers (0/3320), policy nature (0/2810), policy implementers (0/1740), environmental (0/1330), and organizational factors (0/0780), respectively.

    Conclusion

    Based on the findings, the importance of client (recipients of health services) is not properly understood. In other words, personal and partisan interests take precedence over national and client interests in policy-making

    Keywords: Government policies, Policy making, Organizational diagnosis, Barriers to success, Health system
  • Yadollah Hamidi, Owlia Zare*, Alireza Soltanian, Aliakbar Fazaeli Pages 227-235
    Background

    Organizational health is a competitive advantage and an important factor with regard to the effectiveness of hospitals. Therefore, this study was conducted to investigate the relationship between organizational health and the degree of accreditation of hospitals in Kermanshah University of Medical Sciences.

    Method

    This descriptive-analytical study was conducted cross-sectionally in 2019. The statistical population included the staff of selected hospitals affiliated to Kermanshah University of Medical Sciences. The sample size was estimated as 382 people and sampling was performed using multi-stage method. The data collection tool was the Standard Organizational Health Questionnaire. The validity of the administered questionnaire was confirmed using the experts’ opinions and reliability of these tools was calculated by Cronbachchr('39')s alpha (0. 88). The hospitals’ accreditation status was obtained from the Accreditation Office of Kermanshah University of Medical Sciences and analyzed using the descriptive and inferential statistics (independent t-test and Pearson correlation coefficient) by SPSS 16 software.

    Results

    Findings showed a significant relationship between the organizational health and the degree of accreditation (one and two) )p < 0.05(. Meanwhile, the highest mean of organizational health was related to Mohammad Kermanshahi Hospital with an average of 170.40, but the lowest mean was related to Dr. Moaven Sahneh Hospital with an average of 123.61).

    Conclusion

    Given the significant relationship between organizational health and the degree of accreditation of hospitals, managers are recommended to make serious revisions in the accreditation process of health centers and take corrective actions regarding the points that can be improved, standard criteria, evaluation methods, and evaluators’ training.

    Keywords: Organizational health, Degree of accreditation, Hospital
  • Parivash Khalili, MohammadReza Rasouli*, Mohammad Fathian Pages 236-251
    Background

    Considering the emergence of electronic health records and their related technologies, an increasing attention is paid to data driven approaches like machine learning, data mining, and process mining. The aim of this paper was to identify and classify these approaches to enhance the quality of clinical processes.

    Methods

    In order to determine the knowledge related to the research question, a systematic literature review was conducted. To this end, the related studies were searched in the web of science documentation database, as a comprehensive and authoritative database covering 1536 scientific publications from 2000 to 2019. The studies found from the initial search were investigated and the relevance of their title with the inclusion and exclusion criteria was determined. As a result, 184 articles were selected. Further investigations resulted in 84 studies that remained after reviewing the abstracts and full texts of these articles. These studies were also evaluated with regard to their field of study and the quality of presented evidence. Consequently, the final synthesis was performed on the evidence extracted from these articles.

    Results

    Examination of the identified evidences resulted in 4 general categories of "event-based approaches", "process intelligence", "clinical knowledge systems", and "data-driven control and monitoring" as data-driven approaches that can be used to manage the quality of clinical processes.

    Conclusion

    The findings demonstrated that event-bases approaches had more applications as data driven approaches in the context of health care. Furthermore, process mining is a novel approach that can be used by future studies. The results of this study can be used to complement clinical governance procedures regarding emerging data driven opportunities.

    Keywords: Data analysis, Quality control, Systematic review