فهرست مطالب

امامت پژوهی - پیاپی 26 (پاییز و زمستان 1398)

نشریه امامت پژوهی
پیاپی 26 (پاییز و زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1399/10/21
  • تعداد عناوین: 6
|
  • روح الله رجبی پور*، محمدتقی سبحانی صفحات 7-27

    آموزه نصب الهی امام که از اندیشه های شاخص اعتقادی امامیه می باشد، تطورات مختلفی را پشت سر نهاده است. از جمله مهم ترین تطورات، طرح نخستین و اجمالی آموزه نصب، طرح تفصیلی و نهادینه کردن آن بین امامیان، و طرح آشکار آن در جامعه اسلامی است. در پژوهش حاضر یکی از تحولات اساسی این اندیشه که همان نهادینه کردن و عمومیت یافتن آن است، مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی - تحلیلی سامان یافته است. یافته های این پژوهش چنین می نمایاند که گر چه ایمه (ع) پیش از امام باقر (ع) نیز سخن از اندیشه نصب به میان آورده بودند، اما این امام باقر (ع) بود که با تلاش های خویش، اندیشه نصب الهی امام را در بین امامیان نهادینه کرد. نتیجه نهادینه شدن این اندیشه در فزونی باورمندان به امامت نصبی و عدم انشقاق بین امامیان در انتخاب جانشین برای امام باقر (ع) است.

    کلیدواژگان: اندیشه نصب الهی امام، جانشینی امام باقر (ع)، تاریخ کلام امامیه
  • مجتبی تاریوردی زاده* صفحات 27-58
    رویکرد «امامت تبیینی» در کنار رویکردهای مختلف از امامت پژوهی، با تکیه بر منابع وحیانی در صدد بررسی مسایل امامتی است. در مسیر آشنایی با این رویکرد برای امامت پژوهان، ضرورت إرایه تصویری مناسب و جامع برای آن احساس می شود. ابتدا با اشاره به جایگاه عظیم مسئله امامت در منابع وحیانی، اهمیت آن در منظومه دینی تبیین می گردد. سپس با بیان رویکرد های متفاوت از امامت پژوهی و معرفی اجمالی آنها، به دلیل موقعیت حساس و مهم رویکرد امامت تطبیقی در حوزه امامت پژوهی، تفاوت های اساسی بین دو رویکرد «امامت تبیینی» و «امامت تطبیقی» مورد توجه قرار گرفته است. امامت تبیینی برخلاف تطبیقی، به دنبال توصیف و تبیین مقام حقیقی امام و امامت می باشد. این رویکرد با روشی اجتهادی و توجه خاص به استخراج مسایل امامتی از منابع وحیانی، تلاش خود برای بیان تمام نکات مستفاد از منابع را به کار می گیرد. هم چنین در ورود به مسایل امامتی، مانند رویکرد تطبیقی، به جهت رعایت مخاطب مخالف، محدودیتی ندارد. منابع رویکرد تبیینی از گستره بیشتری نسبت به تطبیقی بر خوردار است و مخاطبین آن غالبا شیعیان و کسانی هستند که به دنبال شناخت مباحث امامت می باشند و بیشتر از وجود و عدم وجود درون مایه های امامتی پرسش می کنند. علاوه بر این، شکل گیری رویکرد تبیینی هم زمان با رشد معرفتی و انگیزه فهم معارف بوده و در آن به شدت بر ادبیات وحیانی تاکید می شود.
    کلیدواژگان: علم کلام، امامت پژوهی، رویکرد، امامت تبیینی، امامت تطبیقی
  • سعید عزیزی*، علی راد، روح الله شهیدی صفحات 59-95

    از جمله روش های نوین مطالعه احادیث تفسیری امامیه، گفتمان کاوی تاریخی است. در این روش، بر پایه بافت شناسی فکری جامعه در زمانه شکل گیری کتب تفسیری شیعه و کشف آوای متعارض آن، گفتمان نهفته در دل روایات، واکاوی می گردد. بر پایه این روش، «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب (149 - 224 ق) از اصحاب امام کاظم (ع)، امام رضا (ع) و امام جواد (ع)، از جمله اصحاب اجماع امامیه و از استوانه های چهارگانه علمی شیعه در عصر خویش، تحلیل شده است. گزارشات تراث پژوهان حاکی از آن است که این کتاب، در بازه زمانی نیمه دوم قرن دوم و اوایل سده سوم هجری، یکی از منابع تفسیر روایی شیعه بوده است. بنابراین، مسئله اصلی این پژوهش، محتوا شناسی تفسیر حسن بن محبوب به روش تحلیل گفتمان، و تحلیل جایگاه این تفسیر در تاریخ نگاری تفسیر امامیه در قرن دوم و سوم هجری است. بر پایه دستاورد این پژوهش، مولفه های گفتمان تفسیری حسن بن محبوب، چهار گفتمان وصایت و امام شناسی، تفضیل امیرالمومنین علی (ع) و تنقیص خلفا، ولایت و علم امام است. از این رو می توان چنین برآورد نمود که «کتاب التفسیر» ابن محبوب در رویارویی دیالکتیکی با چهار گفتمان رقیب، گردآوری شده و بازتاب یافته است.

    کلیدواژگان: حسن بن محبوب، روایات تفسیری، آموزه امامت، گفتمان تفسیری، تفسیر امامیه
  • مرضیه تالی طبسی*، محسن رجبی قدسی صفحات 97-130

    خطبه غدیر مهم ترین خطبه پیامبر است که بسیاری از حوادث مهم بعدی تاریخ اسلام، تحت تاثیر آن قرار گرفت. جمله «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» در این خطبه، در بین فریقین بیش ترین چالش را نسبت به جملات دیگر خطبه به همراه داشته است؛ با این که پیامبر (ص) مشابه الفاظ این جمله -مانند «امام»، «خلیفه»، «وصی»، و حتی «ولی»- را در قسمت های دیگر خطبه به کار برده است. سوال مطرح این است که ویژگی چالش برانگیز در این جمله چیست؟ نظریه کنش گفتاری، به عنوان یک نظریه کاربردشناسانه که گفتار را یک کنش ارتباطی و اجتماعی می داند و با بررسی زبان در بافت، در پی کشف زوایای پنهان معانی است، در بررسی حدیث غدیر حایز اهمیت است. در این مقاله بر اساس دیدگاه کنش گفتاری آستین، تبیین شده است که اگرچه این جمله به ظاهر دارای ساختار خبری است، ولی یک پاره گفتار کنشی محسوب می شود که علاوه بر کنش بیانی، دارای کنش منظوری و تاثیری است. در کنش منظوری که محور تحلیل زبانی آستین است، به این نتیجه رسیدیم که پیامبر (ص) درصدد انشای حکم است. در این حکم، امام علی (ع) به عنوان ولی امر مسلمین منصوب می شود. همان طور که کنش هایی مثل عقدکردن و نذرکردن الفاظ و واژگان مخصوص خود را می طلبد و الفاظ مشابه افاده حکم را نمی کند، در خطبه غدیر هم، اگرچه مشابه این الفاظ به کار برده شده، ولی فقط واژگان تعریف شده از جانب خدا است که افاده این حکم را می کند.

    کلیدواژگان: پیامبر (ص)، امام علی(ع)، حدیث غدیر، کنش گفتاری، آستین
  • مهدی فرمانیان*، عباس خسروی صفحات 131-160

    بریلویه برای امامان دوازده گانه شیعه قایل به خلافت و ولایت باطنی هستند و معتقدند که علی (ع) به عنوان اولین امام و خلیفه باطنی است و بعد از آن حضرت، یکایک امامان تا امام مهدی (عج) خلفای باطنی می باشند. از دیدگاه بریلویه، تعیین امامت و خلافت باطنی، انتصابی است و مردم در تعیین امام و خلیفه باطنی، نقشی ندارند و انتخاب ایشان از سوی خداوند متعال است؛ اما در خلافت ظاهری، قایل به انتخابی بودن خلیفه و امام هستند و انتخاب امام را بر عهده مردم می دانند. بریلویه برای امام باطنی شاخصه هایی نظیر: علم، علم غیب، افضلیت، شجاعت، کرامت، تصرف و غوثیت، بیان کرده اند. نگارنده در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، به بررسی جایگاه امامت باطنی از دیدگاه بریلویه پرداخته و به این نتیجه رسیده است که آنان در این زمینه، دارای اشتراکات فراوانی با مذهب شیعه هستند.

    کلیدواژگان: بریلویه، علی(ع)، ولایت و امامت باطنی، خلافت ظاهری، سنی دوازه امامی
  • محمد مهدی نصیری* صفحات 161-185

    مسئله جانشینی رسول خدا (ص) را می توان پرچالش ترین مسئله میان شیعه و اهل سنت از آغاز تاکنون دانست که زمینه شکاف عمیق میان آنان را پدید آورد. عالمان شیعه معتقدند که امامت امری الهی بوده و به دلایل وحیانی فقط حضرت امیر (ع)، جانشین پیامبر (ص) معرفی شده است. در مقابل، عالمان اهل سنت افزون بر غیرالهی دانستن امر خلافت، ابوبکر را به اقتضای هم صدایی اکثر صحابه در سقیفه بنی ساعده، خلیفه پیامبر (ص) معرفی می کنند. در این میان، گروهی از عالمان اهل سنت می کوشند تا وجاهتی وحیانی نیز به خلافت ابوبکر ببخشند؛ از جمله باید به فخررازی اشاره کرد که در تفسیر خود، در این زمینه قلم فرسایی کرده است. او با صدیق انگاشتن ابوبکر و برشمردن او جزء گروه صدیقان با توجه به آیه 69 سوره نساء و برداشت خود از آیات ششم و هفتم سوره فاتحه مبنی بر معرفی شدن صدیقان به عنوان پیشوا و مقتدا، مدعی خلافت ابوبکر شده است. در مقاله پیش رو با بررسی مقدمات و دلایل قیاس فخررازی، مشخص می گردد علاوه بر این که نمی توان ابوبکر را صدیق نامید و او را از گروه صدیقان برشمرد، تلازمی میان صدیق بودن و منصب امامت و پیشوایی مردم وجود ندارد. بنابراین بر اساس آیه صدیقین نمی توان مدعی خلافت ابوبکر شد.

    کلیدواژگان: خلافت، آیه صدیقین، صدیق، ابوبکر، فخررازی
|
  • Rouhollah Rajabipour *, MohammadTaqi Sobhani Pages 7-27

    The doctrine of the Divine designation of the Imam which is an outstanding doctrine of the Twelver Shiism has undergone various stages over time. Of them, references must be made to its noteworthy stages, its initial and basic idea of the mere Divine designation, its developed interpretation, and its institutionalization and public dissemination amongst the Twelver Shiites. This study proves that although the Infallible Imams who preceded the fifth Infallible Imam Muhammad al-Baqir had made references to the Divine nature of the appointment of the Infallible Imam, it was the Infallible Imam Muhammad al-Baqir who institutionalized the doctrine of the Divine designation. This trend led to notable increase in the conviction of the believers to the nature and mechanism of such appointment, hence their steadfastness in admitting the Infallible Imam who succeeded Imam Muhammad al-Baqir.

    Keywords: The Divine doctrine of appointment of the Infallible Imam, successorship to Imam Muhammad al-Baqir, history of the Imamite theology
  • Mojtaba Tariverdi Zadeh * Pages 27-58
    An explicatory approach to imamate-oriented themes attempts to study its relevant topics in the realm of imamate scholarship. It tries to approach imamate first from a revelation-based perspective. As such, the differences between it and comparative imamate-oriented studies are highlighted. In contrast to comparative imamate studies, the explicatory approach to imamate attempts to extract the real status of the infallible imam, hence that of imamate. Applying ijtihad-based techniques, it mainly draws on Shiite as well as Quranuc sources a, with its audience being mainly Shiites.
    Keywords: kalam, Imamate Studies, Explicatory Approach to Imamate Studies, Comparative Imamate Studies
  • Saeed Azizi *, Ali Rad, Rouhollah Shahidi Pages 59-95

    Historical discourse studies are amongst modern approaches to studying Shiite tafsir-oriented hadiths. This approach is concerned with studying the currents of thought prevalent in the time of formation of Shiite tafsir books and discovering their opponent voices, as mirrored in the hadiths of the same time period. Based on this approach, Kitab al-Tafsir of Hasan b. Mahboub (149-224 AH/ 766-838) has been analyzed in this work. He was a companion of the three Imams: Musa al-Kazim, Ali al-Rida, and Muhammad al-Jawad. He is, therefore, regarded as a noteworthy Shiite scholar of his time. Hadith-oriented research show that his book was regarded as a major Shiite source in the second half of the second/ eighth century and the first half of the third/ ninth century. Within this time-span, his tafsir-oriented criteria comprised the explicit nomination of Imam Ali, identification of the Infallible Imams, the merits of Imam Ali, diminish of the caliphs, the supremacy and Allah-granted knowledge of the Infallible Imams. As such, this book was developed in a direct doctrinal confrontation against the four Sunni rival schools.

    Keywords: Hasan b. Mahboub, tafsir-oriented hadiths, the Imamate doctrine, tafsir discourse, Twelver Shiite tafsir
  • Marziyeh Talitabasi *, Mohsen Rajabi Qodsi Pages 97-130

    The Ghadir sermon of the Prophet Muhammad has since been an important marker in the Islamic history such that many incidents after that have been directly influenced by, or associated with, it. The Prophet's explicit statement that "Whomsoever I am his lord, this Ali is (accordingly) his lord" has had the most challenging interpretations among the two major branches of Muslims, Sunnis and Shiites. Although the Prophet used other designations in reference to Imam Ali elsewhere in the same sermon, the Austinian speech act theory can shed light on how this statement has since proved a yardstick. Although it sounds as a statement, it is in fact an interactional speech act such that it has a imperative overtone coupled with its being a statement. It follows that the Prophet intended to fix an imperative through introducing Imam Ali as the top-tier leader of Muslims. Despite not using certain speech act verbs in the statement, its implicature has in fact been an imperative.

    Keywords: The Prophet Muhammad, Imam Ali, the Ghadir Sermin, Speech Act, J. L. Austin
  • Mahdi Farmaniyan *, Abbas Khosravi Pages 131-160

    Berilwiyah believe in the esoteric caliphate and lordship for the Shiite Infallible Imams. As such, they believe in Imam Ali as the first esoteric caliph and imam, followed by the rest of eleven Infallible Imams. According to them, nomination of the esoteric caliph and imam is done by Allah, hence no role is assigned to people, while apparent leaders and caliphs can be chosen by people. They believe in a number of characteristics for the esoteric caliphs and imams, e.g., knowledge, knowledge of the unseen, priority, courage, sublimeness. Focusing on the status of imamate before the Berilwiyahs, the present descriptive-analytical paper shows that they have many points in common with Shiism.

    Keywords: Berilwiyah, Imam Ali, esoteric imamate, apparent caliphate, Twelver Sunnis
  • MohammadMahdi Nasiri * Pages 161-185

    The question of succession to the Prophet Muhammad has since been one of the most controversial issues dealt with between Shiites and Sunnis. While Shiite scholars hold that imamate, especially the imamate of Imam Ali has been a topic to be decided on only by Allah, the Sunnis disregard the Divine decision and believe in certain superiority  for Abu Bakr. Among such Sunnis, Fakhr al-Din al-Razi is one of them. Viewing Abu Bakr as one of the truthful (siddiqin), he is regarded as one of those in whose case certain Quranic verses, i.e., al-Nisa, 69, and al-Fatiha, 6-7, are revealed. Based on other arguments, not only is it illogical to regard Abu Bakr as one of the truthful, but there is no connection between being a truthful and assuming the significant role of leadership of the community. Therefore, the claim for Abu Bakr's caliphate is rejected outright.

    Keywords: Caliphate, the siddiqin verse, the truthful, Abu Bakr, Fakhr al-Din al-Razi